وحدت وسازندگی رباط
500 subscribers
7.97K photos
1.42K videos
171 files
1.27K links
Download Telegram
مهم‌ترین چیز در روابط انسان‌ها گفتگو است، اما مردم دیگر با هم حرف نمی‌زنند، به هم گوش نمی‌کنند ؛
آن‌ها سینما می‌روند ،
تلویزیون تماشا می‌کنند ،
به رادیو گوش می‌دهند ،
کتاب می‌خوانند ،
پست‌های روی اینترنت را به روز می‌کنند ،
اما تقریباً هرگز با هم صحبت نمی‌کنند!
اگر بنا داریم دنیا را تغییر بدهیم، چاره ای جز این نیست که از نو برگردیم به دورانی که جنگجوها دور یک آتش جمع می‌شدند و برای هم قصه تعریف می‌کردند ...
#پائولو_کوئلیو
دریچه کتاب
@daricheketab
پرکارترین آدم‌هایی که در زندگی دیده‌ام همیشه وقت کافی برای انجام هر کاری داشته‌اند.
کسانی که هیچ کاری نمی‌کنند، اغلب خسته‌اند و هیچ توجهی به اندک کاری که لازم است ندارند. مدام شکایت می‌کنند که روز بسیار کوتاه است. حقیقت این است که از جنگیدن می‌ترسند.
#خاطرات_یک_مغ
#پائولو_کوئلیو
دریچه کتاب
@daricheketab
مردم اسیر سرگذشت شخصی‌شان‌اند. همه اعتقاد دارند هدف این زندگی پیروی از یک برنامه هست.
کسی از خودش نمی‌پرسد که آیا این برنامه خود اوست یا شخص دیگری آن را برایش ریخته است... تجربه کسب می‌کنند، خاطره می اندوزند، مال جمع می‌کنند و نظرات دیگران را بر دوش می‌کشند که سنگین‌تر از حد توان آن‌هاست. بنابراين رویاهای خودشان‌ را از یاد می‌برند. به این دلیل مردم غمگین اند.
#زهیر
#پائولو_کوئلیو
دریچه کتاب
@daricheketab
روزی، گوساله ای باید از جنگل بکری می گذشت تا به چراگاهش برسد، گوساله ی بی فکری بود و راه پر پیچ و خم و پر فراز و نشیبی برای خود باز کرد!

روز بعد، سگی که از آن جا می گذشت از همان راه استفاده کرد و از جنگل گذشت. مدتی بعد، گوساله راهنمای گله، آن راه را باز دید و گله اش را وادار کرد از آن جا عبور کنند!

مدتی بعد، انسان ها هم از همین راه استفاده کردند : می آمدند و می رفتند
به راست و چپ می پیچیدند،
بالا می رفتند و پایین می آمدند،
شکوه می کردند و آزار می دیدند و حق هم داشتند، اما هیچ کس سعی نکرد راه جدید باز کند!

مدتی بعد آن کوره راه، خیابانی شد!
حیوانات بیچاره زیر بارهای سنگین، از پا می افتادند و مجبور بودند راهی که می توانستند در سی دقیقه طی کنند، سه ساعته بروند، مجبور بودند که همان راهی را بپیمایند که گوساله ای گشوده بود ...

سال ها گذشت و آن خیابان، جاده ی اصلی یک روستا شد، و بعد شد خیابان اصلی یک شهر
همه از مسیر این خیابان شکایت داشتند،
مسیر بسیار بدی بود!

در همین حال، جنگل پیر و خردمند می خندید و می دید که انسان ها دوست دارند مانند کوران، راهی را که قبلا باز شده، طی کنند و هرگز از خود نپرسند که آیا راه بهتری وجود دارد یا نه؟
#قصه_هایی_برای_پدران_فرزندان_نوه_ها
#پائولو_کوئلیو
دریچه کتاب
@daricheketab
وقتی خواستیم برای رسیدن به مصر از دل صحرا عبور کنیم
کیمیاگر گفت: شترت را بفروش و  اسب بخر  .
گفتم چرا ؟
گفت: شترها خیانتکارند!!  تا آخرین لحظه راه می روند و ناگهان و بی خبر  از پای در می آیند   اما اسب خستگی اش را در طول مسیر گوشزد می کند و سوار، متوجه می شود که باید  به اسب استراحت بدهد  و آن  را تیمار  کند .

در سفر زندگی ، تن ما ،  همان شتر  است .
تا شصت سالگی ، فکر می کنیم همان جوان بیست ساله و چابک و چالاکیم وخستگی ناپذیر .  صبح تا شب مدرسه و اداره و ...
باور نمی کنیم این بدن توانایی قبل را ندارد و
خیلی زود صاحبش را تنها می گذارد و می افتد.

چه بسیار دوستان و بستگانی را سراغ داریم که شاد و سرحال و قرص و محکم بوده اند و ناگهان بی هیچ عارضه و دلیل، جان به جان آفرین تسلیم کرده اند . بی هیچ هشدار و بی هیچ بیماری.
یادمان باشد ،مرگ با شیپور و بوق و کرنا نمی آید
پیامک اتمام بسته هم ارسال نمی کند.
امشب قبل از خواب کمی دقیق تر در آینه نگاه کن ،
تو آن آدم ده سال پیش نیستی  .
اینقدر از تنت کار نکش .
اینقدر روح و روان را در معرض چالش قرار نده .
هر چه درآمد بیشتر ، هزینه ها هم بیشتر .
این جملات را به خاطر بسپار :
هشتادسالگی ات را ببینی  ولی دومیلیارد  کمتر  داشته باشی بهتر از آن است که در شصت سالگی ده میلیارد برای وارث به جای بگذاری !
حتما ، برو جلو آینه
و برخلاف همیشه که یه نگاه سرسری میندازی
اینبار با دقت و البته باعلاقه و عشق به خودت نگاه کن
همیشه
اینجوری نمیمونی ها
#پائولو_کوئلیو
دریچه کتاب
@daricheketab
Forwarded from Soote Dell
#اندکی تفکر

وقتی خواستیم برای رسیدن به مصر از دل صحرا عبور کنیم
کیمیاگر گفت: شترت را بفروش و  اسب بخر  .
گفتم چرا ؟
گفت: شترها خیانتکارند!!  تا آخرین لحظه راه می روند و ناگهان و بی خبر  از پای در می آیند  
اما اسب خستگی اش را در طول مسیر گوشزد می کند و سوار، متوجه می شود که باید  به اسب استراحت بدهد  و آن  را تیمار  کند .

در سفر زندگی ، تن ما ،  همان شتر  است .
تا شصت سالگی ، فکر می کنیم همان جوان بیست ساله و چابک و چالاکیم وخستگی ناپذیر .  صبح تا شب مدرسه و اداره و ...
باور نمی کنیم این بدن توانایی قبل را ندارد و
خیلی زود صاحبش را تنها می گذارد و می افتد.

چه بسیار دوستان و بستگانی را سراغ داریم که شاد و سرحال و قرص و محکم بوده اند و ناگهان بی هیچ عارضه و دلیل، جان به جان آفرین تسلیم کرده اند . بی هیچ هشدار و بی هیچ بیماری.
یادمان باشد ، مرگ با شیپور و بوق و کرنا نمی آید
پیامک اتمام بسته هم ارسال نمی کند.
هرشب قبل از خواب کمی دقیق تر در آینه نگاه کن ،
تو آن آدم ده سال پیش نیستی  .
اینقدر از تنت کار نکش .
اینقدر روح و روان را در معرض چالش قرار نده .
هر چه درآمد بیشتر ، هزینه ها هم بیشتر .
این جملات را به خاطر بسپار :
هشتادسالگی ات را ببینی  ولی دومیلیارد  کمتر  داشته باشی بهتر از آن است که در شصت سالگی ده میلیارد برای وارث به جای بگذاری !
حتما ، برو جلو آینه
و برخلاف همیشه که یه نگاه سرسری میندازی
اینبار با دقت و البته باعلاقه و عشق به خودت نگاه کن
همیشه
اینجوری نمیمونی ها
#پائولو_کوئلیو

🍃🕊🌹🌸🕊🍁
انسان هرگز نمی‌تواند از رویاهای خود دست بکشد.
رویا خوراک روح است.
همانطور که غذا خوراک تن است.
در زندگی بارها رویاهامان را فرو ریخته، و تمناهامان را ناکام می‌بینیم،
اما باید به دیدن رویا بپردازیم.
اگر نه، روحمان می‌میرد ...
#خاطرات_یک_مغ
#پائولو_کوئلیو
دریچه کتاب
@daricheketab
اگر چیزی خوب پیش نمی‌رود
فقط دو توضیح برای آن وجود دارد:
یا مقاومت شما آزموده می‌شود یا باید جهت خویش را تغییر دهید.
#کیمیاگر
#پائولو_کوئلیو
دریچه کتاب
@daricheketab
انسان‌ها از دنبال کردن مهم‌ترین رویاهایشان می‌ترسند چون احساس می‌کنند لیاقت رسیدن به آن‌ها را ندارند یا اینکه قادر نیستند به آن‌ها برسند!
#پائولو_کوئلیو
دریچه کتاب
@daricheketab
Forwarded from دریچه کتاب
اگر کسی چیزی را در شرف رسیدن به آن باشد از دست بدهد (چیزی که بارها برای خودم اتفاق افتاده) در نهایت می آموزد که هیچ چیز به او تعلق ندارد؛
و اگر هیچ چیز به من تعلق ندارد پس نباید اوقاتم را صرف محافظت از چیزهایی کنم که مال من نیست.
بهتر است به گونه‌ای زندگی کنم که انگار همین امروز نخستین و آخرين روز زندگی من است
#یازده_دقیقه
#پائولو_کوئلیو
دریچه کتاب
@daricheketab
Forwarded from دریچه کتاب
تنها یک چیز می‌تواند تحقق یک رویا را غیر ممکن سازد، ترس از شکست!
اگر در مسیر افسانه شخصی‌ات بمیری
بهتر از مردن همچون میلیونها انسان است
که حتی نمی‌دانند افسانه شخصی وجود دارد..‌.
#کیمیاگر
#پائولو_کوئلیو
دریچه کتاب
@daricheketab
Forwarded from دریچه کتاب
اکنون کاری را شروع کرده ام که می‌توانستم ده سال پیش آغاز کنم، اما از اینکه برای آن بیست سال دیگر صبر نکردم، دلشادم.
#کیمیاگر
#پائولو_کوئلیو
دریچه کتاب
@daricheketab
Forwarded from دریچه کتاب
ضرب‌المثلی تقریبا در همه فرهنگ های دنیا وجود دارد که می‌گوید:
"زمانی که چشم نمی‌بیند، قلب هم احساس نمی‌کند "
ولی من تاکید می‌کنم که این گفته اشتباه است
هر کس هر چه دورتر برود، به قلب نزدیک‌تر خواهد بود حتی اگر بکوشیم او را به فراموشی بسپاریم!
حتی اگر در غربت زندگی کنیم‌ باز هم کوچک ترین خاطراتِ مربوط به اصل و نسب خود را به یاد داریم. و اگر از کسی که دوست داریم دور باشیم
حتی عبور رهگذران نیز ما را به یاد او می‌اندازد.
#یازده_دقیقه
#پائولو_کوئلیو
دریچه کتاب
@daricheketab
Forwarded from دریچه کتاب
خودکشی در هرکس منحصر به خودشه! یکی دیگه شیک‌ نمی‌پوشه، یکی دیگه آرزویی نمی‌کنه! یکی دیگه به تحصیل ادامه نمیده! یکی دیگه به خودش نمی‌رسه، یکی محبت نمی‌کنه، یکی دیگه محبت نمی‌پذیره! و این گونه است که اکثر آدم‌ها در سی سالگی می‌میرند و در هشتاد سالگی دفن می‌شوند...!
#ورونیکا_تصمیم_میگیرد_بمیرد
#پائولو_کوئلیو
دریچه کتاب
@daricheketab