#متانول
متانولسازها در سال 98 حدودا 600 میلیون دلار سود ساختند. این سود با کاهش قابل توجهی در سال 99 به حوالی 300 میلیون دلار می رسد.
ارزش بازار این شرکتها در حال حاضر 6 میلیارد دلار است که پی بر ای حدود 19 واحد محاسبه می شود.
نرخ جهانی متانول بر خلاف سایر محصولات نفتی و غیر نفتی نتوانست به سطوح قبل از ریزش نفت و وقوع کرونا بازگردد. ظاهرا مشکل عرضه و تقاضا در متانول جدی است و بهره برداری از طرح های متعدد سمت عرضه را تقویت کرده است. قیمت متانول در قرار CFR در حال حاضر 160 دلار است. البته این کف قیمتی می تواند در سال 1400 به پتانسیل هم بدل شود.
در سه شرکت بررسی شده شخارک آسیب کمتری از افت متانول می بیند چرا که نیمی از فروش شرکت LPG است. همچنین شفن سود دریافتی از تاپیکو ، شخارک و مرجان را دارد که مرجان به ظرفیت رسیده است
نرخ دلار 99 بطور میانگین 19000 در نظر گرفته شده است. ما هم مانند صرافی بانک ملی هر روز 500 تومان به دلار تحلیلی اضافه میکنیم.
سال 1400 برای متانولسازها متفاوت خواهد بود و با متانول 190 دلاری و دلار 24000 تومانی میانگین P بر E به حوالی 10 واحد می رسد (اگر قیمت ها ثابت بمانند).
@rezayatee
متانولسازها در سال 98 حدودا 600 میلیون دلار سود ساختند. این سود با کاهش قابل توجهی در سال 99 به حوالی 300 میلیون دلار می رسد.
ارزش بازار این شرکتها در حال حاضر 6 میلیارد دلار است که پی بر ای حدود 19 واحد محاسبه می شود.
نرخ جهانی متانول بر خلاف سایر محصولات نفتی و غیر نفتی نتوانست به سطوح قبل از ریزش نفت و وقوع کرونا بازگردد. ظاهرا مشکل عرضه و تقاضا در متانول جدی است و بهره برداری از طرح های متعدد سمت عرضه را تقویت کرده است. قیمت متانول در قرار CFR در حال حاضر 160 دلار است. البته این کف قیمتی می تواند در سال 1400 به پتانسیل هم بدل شود.
در سه شرکت بررسی شده شخارک آسیب کمتری از افت متانول می بیند چرا که نیمی از فروش شرکت LPG است. همچنین شفن سود دریافتی از تاپیکو ، شخارک و مرجان را دارد که مرجان به ظرفیت رسیده است
نرخ دلار 99 بطور میانگین 19000 در نظر گرفته شده است. ما هم مانند صرافی بانک ملی هر روز 500 تومان به دلار تحلیلی اضافه میکنیم.
سال 1400 برای متانولسازها متفاوت خواهد بود و با متانول 190 دلاری و دلار 24000 تومانی میانگین P بر E به حوالی 10 واحد می رسد (اگر قیمت ها ثابت بمانند).
@rezayatee
در جستجوی قاتل بروسلی
#بخش_اول
فقط طی چند ماه بورس تهران از جایگاه ناجی، آخرین مامن کسری بودجه، حبس کننده تورم و امید و آروزی ایران و ایرانی به جایگاه متهم ردیف اول عامل تورم، برهم ریزنده بازارها، خارج کننده سرمایه ملی، سازنده انتظارهای تورمی و عامل سایر معضلات اقتصادی و غیر اقتصادی کشور تنزل یافته است و به قول شاعر «که گر عرشی به فرش آیی و گر ماهی به چاه افتی»
در این اوضاع آشفته بازارها که دلار قرار ندارد و سکه و خودرو و مسکن سر ناسازگاری دارند، اقتصاددان ها و اقتصادخوان ها، تحلیلگرهای بورسی و غیر بورسی چراغ به دست به دنبال قاتل بروسلی میگردند (میگردیم) و فعلا بورس متهم ردیف اول است. در ادامه فارغ از اینکه بروسلی مرده است و پیدا کردن قاتل دردی را دوا نمی کند به بررسی و نقد برخی از این تحلیل ها می پردازیم.
روایت های منتقدین بورس
▪️بازی پونزی بورس
فرض کنید در شرایط نرمال نقدینگی به شکل سپرده های مدتدار در بانک قرار دارد. ناگهان مردم تصمیم میگیرند حساب مدتدار را به جاری تبدیل کنند و حساب کارگزاری ها را شارژ کنند. این نقدینگی شروع به خریدن سهم می کند و طبیعتا قیمت ها رشد می کند. رشد بالاتر از تورم رخ می دهد و قدرت خرید بیشتر می شود. قدرت خرید صرف کالاهای مصرفی و سرمایه ای می شود که چون تولید بیبشتر نشده تورم به سایر بازارها سرایت می کند. همچنین چون همچنان ورودی پول از خروجی بیشتر است بازار سهام سقوط نمی کند. طبق این تحلیل عملا قدرت خریدی که ایجاد شده از محل پول های ورودی جدید است و در نهایت هر زمان چرخه دچار اختلال شود آخرین گروه سهامداران هزینه افزایش قدرت خرید سایرین را پرداخت خواهند کرد.
▪️چرخه معیوب بورس
بورس موجب رشد قدرت خرید می شود و رشد قدرت خرید بدون رشد تولید تورم ایجاد می کند. تورم ایجاد شده به بورس برمیگردد و سود تورمی شرکتها افزایش پیدا می کند. بر این اساس بورس در یک دور باطل تورم را افزایش می دهد تا به ابر تورم یا شاید ونزوئلا برسیم.
▪️بورس نوع جدیدی از نقدینگی است
در حالت عادی در اقتصاد روزانه 2000 میلیارد تومان نقدینگی تولید می شود اما بورس روزانه 60 هزار میلیارد تومان نقدینگی خلق می کند (رشد روزانه ارزش بازار) و این بسیار خطرناک است.
▪️کاهش نرخ سود، شریک جرم بورس
کاهش نرخ سود بانکی موجب شد شبه پول به پول بدل شود، سرعت گردش پول را بالا برود و با اهرم بورس تعادل سایر بازارها را بر هم بخورد. بورس سرعت گردش پول را بالا برده است.
▪️بورس عامل خروج سرمایه
سوپر بیلیونرهای بورسی دارایی های خود را به خانه های لاکچری در کانادا، ترکیه و قبرس تبدیل می کنند و به این ترتیب سرمایه ارزی از کشور خارج می شود.
پاسخ به برخی انتقادها در بخش دوم ارائه شده است.
@rezayatee
#بخش_اول
فقط طی چند ماه بورس تهران از جایگاه ناجی، آخرین مامن کسری بودجه، حبس کننده تورم و امید و آروزی ایران و ایرانی به جایگاه متهم ردیف اول عامل تورم، برهم ریزنده بازارها، خارج کننده سرمایه ملی، سازنده انتظارهای تورمی و عامل سایر معضلات اقتصادی و غیر اقتصادی کشور تنزل یافته است و به قول شاعر «که گر عرشی به فرش آیی و گر ماهی به چاه افتی»
در این اوضاع آشفته بازارها که دلار قرار ندارد و سکه و خودرو و مسکن سر ناسازگاری دارند، اقتصاددان ها و اقتصادخوان ها، تحلیلگرهای بورسی و غیر بورسی چراغ به دست به دنبال قاتل بروسلی میگردند (میگردیم) و فعلا بورس متهم ردیف اول است. در ادامه فارغ از اینکه بروسلی مرده است و پیدا کردن قاتل دردی را دوا نمی کند به بررسی و نقد برخی از این تحلیل ها می پردازیم.
روایت های منتقدین بورس
▪️بازی پونزی بورس
فرض کنید در شرایط نرمال نقدینگی به شکل سپرده های مدتدار در بانک قرار دارد. ناگهان مردم تصمیم میگیرند حساب مدتدار را به جاری تبدیل کنند و حساب کارگزاری ها را شارژ کنند. این نقدینگی شروع به خریدن سهم می کند و طبیعتا قیمت ها رشد می کند. رشد بالاتر از تورم رخ می دهد و قدرت خرید بیشتر می شود. قدرت خرید صرف کالاهای مصرفی و سرمایه ای می شود که چون تولید بیبشتر نشده تورم به سایر بازارها سرایت می کند. همچنین چون همچنان ورودی پول از خروجی بیشتر است بازار سهام سقوط نمی کند. طبق این تحلیل عملا قدرت خریدی که ایجاد شده از محل پول های ورودی جدید است و در نهایت هر زمان چرخه دچار اختلال شود آخرین گروه سهامداران هزینه افزایش قدرت خرید سایرین را پرداخت خواهند کرد.
▪️چرخه معیوب بورس
بورس موجب رشد قدرت خرید می شود و رشد قدرت خرید بدون رشد تولید تورم ایجاد می کند. تورم ایجاد شده به بورس برمیگردد و سود تورمی شرکتها افزایش پیدا می کند. بر این اساس بورس در یک دور باطل تورم را افزایش می دهد تا به ابر تورم یا شاید ونزوئلا برسیم.
▪️بورس نوع جدیدی از نقدینگی است
در حالت عادی در اقتصاد روزانه 2000 میلیارد تومان نقدینگی تولید می شود اما بورس روزانه 60 هزار میلیارد تومان نقدینگی خلق می کند (رشد روزانه ارزش بازار) و این بسیار خطرناک است.
▪️کاهش نرخ سود، شریک جرم بورس
کاهش نرخ سود بانکی موجب شد شبه پول به پول بدل شود، سرعت گردش پول را بالا برود و با اهرم بورس تعادل سایر بازارها را بر هم بخورد. بورس سرعت گردش پول را بالا برده است.
▪️بورس عامل خروج سرمایه
سوپر بیلیونرهای بورسی دارایی های خود را به خانه های لاکچری در کانادا، ترکیه و قبرس تبدیل می کنند و به این ترتیب سرمایه ارزی از کشور خارج می شود.
پاسخ به برخی انتقادها در بخش دوم ارائه شده است.
@rezayatee
درجستجوی قاتل بروسلی
#بخش_دوم: پاسخ به برخی از انتقادها
▪️اگر بورسی در کار نبود آیا سپرده ها همچنان در بانک باقی می ماند و یک چرخه معیوب شکل نمی گرفت؟ انتظارات تورمی ناشی از رشد بورس است؟
روایت تاریخی تابستان 96
اگر برگردیم به اواخر تابستان 96 میبینیم تراز ارزی سالانه کشور بیش از 30 میلیارد دلار مثبت است، ذخایر ارزی بانک مرکزی در بهترین وضعیت قرار دارند، ذخایر طلا به حد کافی موجود است، نرخ سود بانکی حوالی 20 درصد است. اما زمزمه خروج ترامپ از برجام و تحریم ها شنیده می شود. روی کاغذ اوضاع همچنان بد نیست با یک میلیون بشکه صادرات هم عرضه و تقاضا به تعادل می رسد.
اما پول چندان با عدد و رقم های ما کاری ندارد. جهش چند برابری ارز و خروج بیش از 30 میلیارد دلاری سرمایه از کشور اتفاق افتاد. پیش فرض تمام تحلیل های بالا نرمال بودن شرایط و احمق فرض کردن پول است. پول به چشم انداز افق و امنیت نیاز دارد.
در اقتصاد حتی معمای حل شده هم آسان نیست یعنی با کتاب و جزوه های اقتصادی نمی شود ثابت کرد که عامل خروج پول از بانک بورس بوده است. این فرض اصلی منتقدان بورس است که بنظر نمی رسد درست باشد. پول چشم انداز را می بیند. وقتی شما بطور روزانه اخباری از کاهش فروش نفت، کسری بودجه، تشدید تحریم ها، ترور و جنگ می شنوید یعنی باید فکری به حال باقیمانده ریال خود بکنید. پیش از رشد بازار و در دلار 12000 تومانی عده ای شمش فولاد با دلار 15000 تومانی را میخریدند. باید توجه کرد که پول به اندازه کافی هوشمند است و احمق فرض کردن آن خود حماقت است. یعنی چه بورس باشد چه نباشد انتظارات همین است. یک نمونه را کمتر از سه سال قبل دیدیم.
اتفاقا می شود ادعا کرد اگر بورس به عنوان یک کلاس دارایی از سبد سرمایه گذاران حذف می شد چه بسا نقدینگی بین دلار و سکه و مسکن تقسیم می شد و مشخص نبود چه میزان تورم ایجاد می کرد.
▪️آیا رشد قیمت سهام نوع جدیدی از نقدینگی است؟
باید توجه کرد که ثروت خلق شده در بورس قابل مصرف نیست و نمی تواند تقاضا در اقتصاد را افزایش دهد. همانطور که وقتی ارزش کل بازار 400 هزار میلیارد تومان بود امکان تبدیل آن به تقاضای مصرفی غیر ممکن بود. یعنی اگر 10 ریال وارد بورس شود نهایتا 10 ریال خارج خواهد شد که در آن صورت قیمت ها به سطح قبلی خود باز میگردند. اگر در سیستم بانکی روزانه 2-3 هزار میلیارد خلق می شود تماما قابل تبدیل به تقاضا است و قیاس آن با رشد 60 هزار میلیارد تومانی بورس قیاس درستی نیست.
بورس در بدترین حالت معبری برای رسیدن پول به تقاضای مصرفی است و اثر فزاینده در تقاضای واقعی ندارد. در بهترین حالت می تواند به عنوان سپر تورمی مردم مورد استفاده قرار بگیرد و لزوما به کالا تبدیل نشود. دل نگرانی های که در قالب بیانیه و حباب مطرح می شود صرفا موجب می شود می شود این پول از بازار خارج شده و زهی خیال باطل اگر تصور می شود پول دوباره به بانک برمیگردند و زهی خیال باطل که اگر بورس نباشد مابقی شبه پولها به پول بدل نمی شوند. در تئوری صرفا احتمال دارد تمام آنچه وارد بورس شده به تقاضای مصرفی تبدیل شود اما با تحریک مداوم، این احتمال به واقعیت بدل خواهد شد. بالاخره از هول حلیم نباید در دیگ افتاد.
▪️افزایش نرخ بهره کارساز می شود؟
در حال حاضر که بعید است رشد نرخ سود بانکی تاثیر چندانی داشته باشد و اینکه کاهش نرخ سود این اتفاق بزرگ را رقم زده باشد نیز بعید است. اما اگر در بهترین حالت نرخ سود کارساز شود چه اتفاقی می افتد؟ در این سناریو شما انتظار دارید کارمند و کارگر پول خود را در بانک سپرده کنند و همان مکانیزم همیشگی تکرار شود. یعنی فنر تورم انباشته و پول حبس شده تحت تاثیر یک شوک آزاد شده و زحمت چند ساله مانند یخ ذوب شود. جدا از اینکه این کار درست است یا خیر بعید است پول ها به این ساده گی وارد این بازی تکراری شوند. افق گشایی کردن و برگرداندن امنیت اقتصادی تنها راهکار است.
ادامه در بخش سوم:
@rezayatee
#بخش_دوم: پاسخ به برخی از انتقادها
▪️اگر بورسی در کار نبود آیا سپرده ها همچنان در بانک باقی می ماند و یک چرخه معیوب شکل نمی گرفت؟ انتظارات تورمی ناشی از رشد بورس است؟
روایت تاریخی تابستان 96
اگر برگردیم به اواخر تابستان 96 میبینیم تراز ارزی سالانه کشور بیش از 30 میلیارد دلار مثبت است، ذخایر ارزی بانک مرکزی در بهترین وضعیت قرار دارند، ذخایر طلا به حد کافی موجود است، نرخ سود بانکی حوالی 20 درصد است. اما زمزمه خروج ترامپ از برجام و تحریم ها شنیده می شود. روی کاغذ اوضاع همچنان بد نیست با یک میلیون بشکه صادرات هم عرضه و تقاضا به تعادل می رسد.
اما پول چندان با عدد و رقم های ما کاری ندارد. جهش چند برابری ارز و خروج بیش از 30 میلیارد دلاری سرمایه از کشور اتفاق افتاد. پیش فرض تمام تحلیل های بالا نرمال بودن شرایط و احمق فرض کردن پول است. پول به چشم انداز افق و امنیت نیاز دارد.
در اقتصاد حتی معمای حل شده هم آسان نیست یعنی با کتاب و جزوه های اقتصادی نمی شود ثابت کرد که عامل خروج پول از بانک بورس بوده است. این فرض اصلی منتقدان بورس است که بنظر نمی رسد درست باشد. پول چشم انداز را می بیند. وقتی شما بطور روزانه اخباری از کاهش فروش نفت، کسری بودجه، تشدید تحریم ها، ترور و جنگ می شنوید یعنی باید فکری به حال باقیمانده ریال خود بکنید. پیش از رشد بازار و در دلار 12000 تومانی عده ای شمش فولاد با دلار 15000 تومانی را میخریدند. باید توجه کرد که پول به اندازه کافی هوشمند است و احمق فرض کردن آن خود حماقت است. یعنی چه بورس باشد چه نباشد انتظارات همین است. یک نمونه را کمتر از سه سال قبل دیدیم.
اتفاقا می شود ادعا کرد اگر بورس به عنوان یک کلاس دارایی از سبد سرمایه گذاران حذف می شد چه بسا نقدینگی بین دلار و سکه و مسکن تقسیم می شد و مشخص نبود چه میزان تورم ایجاد می کرد.
▪️آیا رشد قیمت سهام نوع جدیدی از نقدینگی است؟
باید توجه کرد که ثروت خلق شده در بورس قابل مصرف نیست و نمی تواند تقاضا در اقتصاد را افزایش دهد. همانطور که وقتی ارزش کل بازار 400 هزار میلیارد تومان بود امکان تبدیل آن به تقاضای مصرفی غیر ممکن بود. یعنی اگر 10 ریال وارد بورس شود نهایتا 10 ریال خارج خواهد شد که در آن صورت قیمت ها به سطح قبلی خود باز میگردند. اگر در سیستم بانکی روزانه 2-3 هزار میلیارد خلق می شود تماما قابل تبدیل به تقاضا است و قیاس آن با رشد 60 هزار میلیارد تومانی بورس قیاس درستی نیست.
بورس در بدترین حالت معبری برای رسیدن پول به تقاضای مصرفی است و اثر فزاینده در تقاضای واقعی ندارد. در بهترین حالت می تواند به عنوان سپر تورمی مردم مورد استفاده قرار بگیرد و لزوما به کالا تبدیل نشود. دل نگرانی های که در قالب بیانیه و حباب مطرح می شود صرفا موجب می شود می شود این پول از بازار خارج شده و زهی خیال باطل اگر تصور می شود پول دوباره به بانک برمیگردند و زهی خیال باطل که اگر بورس نباشد مابقی شبه پولها به پول بدل نمی شوند. در تئوری صرفا احتمال دارد تمام آنچه وارد بورس شده به تقاضای مصرفی تبدیل شود اما با تحریک مداوم، این احتمال به واقعیت بدل خواهد شد. بالاخره از هول حلیم نباید در دیگ افتاد.
▪️افزایش نرخ بهره کارساز می شود؟
در حال حاضر که بعید است رشد نرخ سود بانکی تاثیر چندانی داشته باشد و اینکه کاهش نرخ سود این اتفاق بزرگ را رقم زده باشد نیز بعید است. اما اگر در بهترین حالت نرخ سود کارساز شود چه اتفاقی می افتد؟ در این سناریو شما انتظار دارید کارمند و کارگر پول خود را در بانک سپرده کنند و همان مکانیزم همیشگی تکرار شود. یعنی فنر تورم انباشته و پول حبس شده تحت تاثیر یک شوک آزاد شده و زحمت چند ساله مانند یخ ذوب شود. جدا از اینکه این کار درست است یا خیر بعید است پول ها به این ساده گی وارد این بازی تکراری شوند. افق گشایی کردن و برگرداندن امنیت اقتصادی تنها راهکار است.
ادامه در بخش سوم:
@rezayatee
درجستجوی قاتل بروسلی
#بخش_سوم
▪️ثروت بورسی ها تبدیل به ملک در کانادا می شود؟
این فرآیند تا زمانیکه ثبات و پیش بینی پذیری در اقتصاد نداشته باشیم تکرار می شود. چه تفاوتی بین خروج دلار توسط سپرده گذاران و بورسی ها وجود دارد؟ البته این در مورد بورسی ها هنوز بالفعل نشده اما سابقه غیر بورسی ها مشخص است. زمانیکه میلیاردها دلار خارج شد کسی از مقصر بودن سپرده گذاران صحبت نکرد. با نسخه فعلی هم اگر دو سال سود 25 درصدی به سپرده گذار پرداخت شود و دلار ثابت نگه داشته شود همین فرآیند تکرار می شود.
▪️پایان فاجعه آمیز بازی پونزی؟
براساس این نظریه پول ها از یک طرف وارد شده و از سمت دیگر خارج می شود پس اگر ورود پول کمتر از خروج پول شود بازار فرو خواهد ریخت. این رخداد یک پیش فرض دارد به اینصورت که پول ها آمده اند که بروند. یعنی هر چه پول آمده صرفا برای کسب بازدهی موقت وارد شده است. البته این یک مساله رفتاری است و نمی شود با قطعیت صحبت کرد. اگر پولها آمده باشند که از این به بعد به جای سپرده بانکی در سهام نگهداری شوند مساله متفاوت خواهد بود. حبس کردن این پول بزرگترین وظیفه بورس است و تبلیغات منفی قطعا اثر مخرب دارد. ضمن اینکه ما روزانه 2-3 هزار میلیارد تومان تولید نقدینگی داریم اگر بشود یک سطح تعادلی برای ورود و خروج پول پیدا کرد لزوما فاجعه رخ نمی دهد. ما در دهه 80 بین 25 تا 40 درصد از نقدینگی را به شکل پول در اقتصاد داشتیم بدون اینکه تورم خاصی ایجاد شود. در ابتدای سال 99 سهم پول به 17 درصد رسیده است و احتمالا تا به امروز حوالی 25 درصد باشد.
▪️آیا بورس راه حل مشکلات کشور است؟
طبیعتا اینگونه نیست و در بهترین حالت اگر خروج دفعی پول اتفاق نیفتد تا حدی تورم را کنترل می کند. این تورم لزوما مانند نقدینگی انباشت نمی شود و ممکن است برای یک دوره طولانی آثار تورمی را در خودش نگه دارد. مدتهاست که برای مشکلات اقتصادی راه حل اقتصادی نداریم و اقتصاد حتی در مقابل بسیاری از سیاست های مسکن وار گذشته مقاوم شده است. سرمایه اجتماعی به راحتی از بین نمی رود اما اگر رفت بازگرداندن آن کار حضرت فیل است. شاید چند صباحی دلخوش به جو بایدن شویم اما بیشتر شبیه سراب است.
▪️بورس چه می شود؟
حقیقتا اینکه بورس از اینجا سه برابر می شود یا یک سوم را نه ما میدانیم و نه از ما بهتران. توصیه ای هم به کسی نداریم اما تحمیل سقوط فاجعه آمیز بورس و تبدیل آن به یک واقعیت غیر قابل انکار شیوه درستی نیست.
شرکتهای بورسی در شرایط نرمال 20-24 میلیارد دلار سود دارند. اگر دلار سال 1400 حوالی 25 هزار تومان باشد حدود 500 تا 600 هزار میلیارد تومان سودآوری شرکتها خواهد بود. اگر ارزش شرکتهای زیانده را خارج کنیم P بر E با سود سال 1400 به حوالی 10-12 واحد می رسد. سال 99 را با سقوط نفت و کرونا می تواند استثنا شود و اگر کمی مدارا شود به زودی شرکتها با سود سال 1400 قیمت گذاری می شوند. یعنی صحبت از P به E نزدیک به 33 واحدی گذشته نگر چندان با واقعیت همخوانی ندارد. به لحاظ تاریخی هم هیچ زمانی تا این میزان شتاب رشد دلار تورم را برای مدت طولانی نداشتیم. طبیعتا اگر دلار کاهشی شود بازار نیاز به اصلاح خواهد داشت و طبیعتا تعدادی از شرکتها فقط با تورم بسیار شدید در آینده توجیه قیمتی پیدا می کنند
ضمن اینکه فقط با این توجیه که قبلا P به E رقمی کمتر بوده دلیل به اشتباه بودن آن در شرایط فعلی نیست. در اقتصادی که نقدینگی سالانه 20 تا 30 درصد بیشتر می شود و دلار سرکوب نمی شود (فعلا توان سرکوب وجود ندارد) رشد 20 درصدی سود شرکتها منطقی و در نتیجه P برE حوالی 10 واحد فاجعه بار نیست. اگر ذهن ما انعطاف پذیری ندارد و قصد داریم با اصرار به گذشته برگردیم مشکل از منطق اقتصادی و فرمول های مالی نیست بلکه مشکل شخصی است. به هر حال امیدواریم نقدینگی خانه جدید خود را پیدا کرده باشد و بر نگردیم به دورانی که باید ماه ها منتظر می ماندیم P به E فولاد از 3 به 3.5 برسد.
@rezayatee
#بخش_سوم
▪️ثروت بورسی ها تبدیل به ملک در کانادا می شود؟
این فرآیند تا زمانیکه ثبات و پیش بینی پذیری در اقتصاد نداشته باشیم تکرار می شود. چه تفاوتی بین خروج دلار توسط سپرده گذاران و بورسی ها وجود دارد؟ البته این در مورد بورسی ها هنوز بالفعل نشده اما سابقه غیر بورسی ها مشخص است. زمانیکه میلیاردها دلار خارج شد کسی از مقصر بودن سپرده گذاران صحبت نکرد. با نسخه فعلی هم اگر دو سال سود 25 درصدی به سپرده گذار پرداخت شود و دلار ثابت نگه داشته شود همین فرآیند تکرار می شود.
▪️پایان فاجعه آمیز بازی پونزی؟
براساس این نظریه پول ها از یک طرف وارد شده و از سمت دیگر خارج می شود پس اگر ورود پول کمتر از خروج پول شود بازار فرو خواهد ریخت. این رخداد یک پیش فرض دارد به اینصورت که پول ها آمده اند که بروند. یعنی هر چه پول آمده صرفا برای کسب بازدهی موقت وارد شده است. البته این یک مساله رفتاری است و نمی شود با قطعیت صحبت کرد. اگر پولها آمده باشند که از این به بعد به جای سپرده بانکی در سهام نگهداری شوند مساله متفاوت خواهد بود. حبس کردن این پول بزرگترین وظیفه بورس است و تبلیغات منفی قطعا اثر مخرب دارد. ضمن اینکه ما روزانه 2-3 هزار میلیارد تومان تولید نقدینگی داریم اگر بشود یک سطح تعادلی برای ورود و خروج پول پیدا کرد لزوما فاجعه رخ نمی دهد. ما در دهه 80 بین 25 تا 40 درصد از نقدینگی را به شکل پول در اقتصاد داشتیم بدون اینکه تورم خاصی ایجاد شود. در ابتدای سال 99 سهم پول به 17 درصد رسیده است و احتمالا تا به امروز حوالی 25 درصد باشد.
▪️آیا بورس راه حل مشکلات کشور است؟
طبیعتا اینگونه نیست و در بهترین حالت اگر خروج دفعی پول اتفاق نیفتد تا حدی تورم را کنترل می کند. این تورم لزوما مانند نقدینگی انباشت نمی شود و ممکن است برای یک دوره طولانی آثار تورمی را در خودش نگه دارد. مدتهاست که برای مشکلات اقتصادی راه حل اقتصادی نداریم و اقتصاد حتی در مقابل بسیاری از سیاست های مسکن وار گذشته مقاوم شده است. سرمایه اجتماعی به راحتی از بین نمی رود اما اگر رفت بازگرداندن آن کار حضرت فیل است. شاید چند صباحی دلخوش به جو بایدن شویم اما بیشتر شبیه سراب است.
▪️بورس چه می شود؟
حقیقتا اینکه بورس از اینجا سه برابر می شود یا یک سوم را نه ما میدانیم و نه از ما بهتران. توصیه ای هم به کسی نداریم اما تحمیل سقوط فاجعه آمیز بورس و تبدیل آن به یک واقعیت غیر قابل انکار شیوه درستی نیست.
شرکتهای بورسی در شرایط نرمال 20-24 میلیارد دلار سود دارند. اگر دلار سال 1400 حوالی 25 هزار تومان باشد حدود 500 تا 600 هزار میلیارد تومان سودآوری شرکتها خواهد بود. اگر ارزش شرکتهای زیانده را خارج کنیم P بر E با سود سال 1400 به حوالی 10-12 واحد می رسد. سال 99 را با سقوط نفت و کرونا می تواند استثنا شود و اگر کمی مدارا شود به زودی شرکتها با سود سال 1400 قیمت گذاری می شوند. یعنی صحبت از P به E نزدیک به 33 واحدی گذشته نگر چندان با واقعیت همخوانی ندارد. به لحاظ تاریخی هم هیچ زمانی تا این میزان شتاب رشد دلار تورم را برای مدت طولانی نداشتیم. طبیعتا اگر دلار کاهشی شود بازار نیاز به اصلاح خواهد داشت و طبیعتا تعدادی از شرکتها فقط با تورم بسیار شدید در آینده توجیه قیمتی پیدا می کنند
ضمن اینکه فقط با این توجیه که قبلا P به E رقمی کمتر بوده دلیل به اشتباه بودن آن در شرایط فعلی نیست. در اقتصادی که نقدینگی سالانه 20 تا 30 درصد بیشتر می شود و دلار سرکوب نمی شود (فعلا توان سرکوب وجود ندارد) رشد 20 درصدی سود شرکتها منطقی و در نتیجه P برE حوالی 10 واحد فاجعه بار نیست. اگر ذهن ما انعطاف پذیری ندارد و قصد داریم با اصرار به گذشته برگردیم مشکل از منطق اقتصادی و فرمول های مالی نیست بلکه مشکل شخصی است. به هر حال امیدواریم نقدینگی خانه جدید خود را پیدا کرده باشد و بر نگردیم به دورانی که باید ماه ها منتظر می ماندیم P به E فولاد از 3 به 3.5 برسد.
@rezayatee
#بانک
مقایسه بازدهی 7 بانک از ابتدای سال 97
بانکهایی که سرعت بالاتری در تجدید ارزیابی و افزایش سرمایه داشته اند بازدهی بالاتری کسب کرده اند.
بانک ملت با وجود تراز ارزی بسیار بالا بازدهی کمتری داشته و پس از چند سال همچنان در مراحل ادارای افزایش سرمایه بسر می برد.
افزایش سرمایه پاسارگاد و عرضه زیرمجموعه ها هم فقط در حد حرف بوده است.
@rezayatee
مقایسه بازدهی 7 بانک از ابتدای سال 97
بانکهایی که سرعت بالاتری در تجدید ارزیابی و افزایش سرمایه داشته اند بازدهی بالاتری کسب کرده اند.
بانک ملت با وجود تراز ارزی بسیار بالا بازدهی کمتری داشته و پس از چند سال همچنان در مراحل ادارای افزایش سرمایه بسر می برد.
افزایش سرمایه پاسارگاد و عرضه زیرمجموعه ها هم فقط در حد حرف بوده است.
@rezayatee
#اقتصاد
نسبت پول به تولید ناخالص داخلی از سال 1380 تاکنون حداکثر 17 درصد بوده است. از اواخر سال گذشته افزایش سهم پول از نقدینگی آغاز شده و با روند فعلی تا پایان سال احتمالا به 30 درصد می رسد.
طی بیش از یک دهه گذشته نقدینگی بسیار بیشتر از GDP رشد کرده اما سهم پول از نقدینگی هم روند کاهشی داشته است. اگر پول های خارج شده از بانک تبدیل به تقاضای مصرفی شوند بدون رشد نقدینگی وضعیت تورمی پابرجا خواهد بود. بنظر می رسد عمده گردش پول خارج شده فعلا در بازار سهام است و هنوز بطور کامل به دیگر بازارها سرایت نکرده است.
@rezayatee
نسبت پول به تولید ناخالص داخلی از سال 1380 تاکنون حداکثر 17 درصد بوده است. از اواخر سال گذشته افزایش سهم پول از نقدینگی آغاز شده و با روند فعلی تا پایان سال احتمالا به 30 درصد می رسد.
طی بیش از یک دهه گذشته نقدینگی بسیار بیشتر از GDP رشد کرده اما سهم پول از نقدینگی هم روند کاهشی داشته است. اگر پول های خارج شده از بانک تبدیل به تقاضای مصرفی شوند بدون رشد نقدینگی وضعیت تورمی پابرجا خواهد بود. بنظر می رسد عمده گردش پول خارج شده فعلا در بازار سهام است و هنوز بطور کامل به دیگر بازارها سرایت نکرده است.
@rezayatee
#بهره #نرخ_بدون_ریسک
نرخ اسناد خزانه که به حوالی 12 درصد هم رسیده بود به بالاتر از 17 درصد رسیده است.
ناکامی دولت در فروش اوراق با نرخ کم و توصیه اقتصادی ها مبنی بر افزایش نرخ دو محرک رشد سود بوده اند. اوراق عرضه شده توسط دولت به رغم فشار بر سیستم بانکی با نرخ 15 درصد مشتری زیادی نداشت. دولت هم قصد داشت اوراق با سررسید بلند مدت را با هزینه کم بفروشد.
ممانعت جهت خروج پول از بانک نیز انگیزه دوم است که باید ببینیم چقدر موفقیت آمیز است.
احتمالا نرخ سود در محدوده 20 درصد به تعادل برسد.
@rezayatee
نرخ اسناد خزانه که به حوالی 12 درصد هم رسیده بود به بالاتر از 17 درصد رسیده است.
ناکامی دولت در فروش اوراق با نرخ کم و توصیه اقتصادی ها مبنی بر افزایش نرخ دو محرک رشد سود بوده اند. اوراق عرضه شده توسط دولت به رغم فشار بر سیستم بانکی با نرخ 15 درصد مشتری زیادی نداشت. دولت هم قصد داشت اوراق با سررسید بلند مدت را با هزینه کم بفروشد.
ممانعت جهت خروج پول از بانک نیز انگیزه دوم است که باید ببینیم چقدر موفقیت آمیز است.
احتمالا نرخ سود در محدوده 20 درصد به تعادل برسد.
@rezayatee
#شاخص_قیمت
شاخص قیمت متوسط وزنی قیمت ها را نشان می دهد و سودهای تقسیمی را لحاظ نمی کند.
اگر شاخص قیمت را با دلار تعدیل کنیم، بازدهی تجمعی از ابتدای سال 94 (به دیتای قبل از آن دسترسی نداریم) حدود 147 درصد محاسبه می شود. تغییر مبدا زمان نتایج را تغییر می دهد. مثلا اگر سال 92 مبنا باشد بازدهی کمتر خواهد بود.
جالب است که کل رشد شاخص تعدیل شده در چند ماه گذشته بوده است.
ایراد اصلی که به رشد وارد می شود بازدهی دلاری آن در شرایط تحریم و کرونا و رشد اقتصادی منفی ... است.
این ایراد درست است مگر اینکه قبول کنیم قیمت گذاری ها در گذشته به شکل قابل توجهی اشتباه بوده است. مثلا پی به ای فولاد به جای 3.5 باید حوالی 10 می بود. حباب منفی در گذشته عموما مورد قبول است اما بحث سر میزان آن است. احتمال دوم این است که فرض کنیم دلار با سرعت بالاتری نسبت به سهام رشد می کند و قیمتها توجیه می شود.
نرخ دلار در اینجا متغیر کلیدی است که چشم انداز آن کاملا مبهم است. اگر گشایشی در عرضه ایجاد شود ممکن است نرخ تعادلی پایین تر از رقم های فعلی باشد در طرف مقابل با کمبود منابع ارزی سقف قیمت مشخص نیست.
@rezayatee
شاخص قیمت متوسط وزنی قیمت ها را نشان می دهد و سودهای تقسیمی را لحاظ نمی کند.
اگر شاخص قیمت را با دلار تعدیل کنیم، بازدهی تجمعی از ابتدای سال 94 (به دیتای قبل از آن دسترسی نداریم) حدود 147 درصد محاسبه می شود. تغییر مبدا زمان نتایج را تغییر می دهد. مثلا اگر سال 92 مبنا باشد بازدهی کمتر خواهد بود.
جالب است که کل رشد شاخص تعدیل شده در چند ماه گذشته بوده است.
ایراد اصلی که به رشد وارد می شود بازدهی دلاری آن در شرایط تحریم و کرونا و رشد اقتصادی منفی ... است.
این ایراد درست است مگر اینکه قبول کنیم قیمت گذاری ها در گذشته به شکل قابل توجهی اشتباه بوده است. مثلا پی به ای فولاد به جای 3.5 باید حوالی 10 می بود. حباب منفی در گذشته عموما مورد قبول است اما بحث سر میزان آن است. احتمال دوم این است که فرض کنیم دلار با سرعت بالاتری نسبت به سهام رشد می کند و قیمتها توجیه می شود.
نرخ دلار در اینجا متغیر کلیدی است که چشم انداز آن کاملا مبهم است. اگر گشایشی در عرضه ایجاد شود ممکن است نرخ تعادلی پایین تر از رقم های فعلی باشد در طرف مقابل با کمبود منابع ارزی سقف قیمت مشخص نیست.
@rezayatee
Audio
قاصدک! هان، چه خبر آوردي؟
از کجا، وز که خبر آوردي؟
خوش خبر باشي، امّا، امّا
گرد بام و در من
بي ثمر مي گردي.
انتظار خبري نيست مرا
نه زياري نه ز ديّاري ، باري،
برو آنجا که بود چشمي و گوشي با کس،
برو آنجا که ترا منتظرند.
قاصدک!
در دل من همه کورند و کرند.
دست بردار از اين در وطن خويش غريب.
قاصدک تجربه هاي همه تلخ،
با دلم مي گويد
که دروغي تو، دروغ
که فريبي تو، فريب.
قاصدک! هان، ولي ...
راستي آيا رفتي با باد؟
با توام، آي کجا رفتي؟ آي...!
راستي آيا جايي خبري هست هنوز؟
مانده خاکستر گرمي، جايي؟
در اجاقي- طمع شعله نمي بندم - اندک شرري هست هنوز؟
قاصدک!
ابرهاي همه عالم شب و روز
در دلم مي گريند ...”
مهدی اخوانِ ثالث
شجریان
مشکاتیان
@rezayatee
از کجا، وز که خبر آوردي؟
خوش خبر باشي، امّا، امّا
گرد بام و در من
بي ثمر مي گردي.
انتظار خبري نيست مرا
نه زياري نه ز ديّاري ، باري،
برو آنجا که بود چشمي و گوشي با کس،
برو آنجا که ترا منتظرند.
قاصدک!
در دل من همه کورند و کرند.
دست بردار از اين در وطن خويش غريب.
قاصدک تجربه هاي همه تلخ،
با دلم مي گويد
که دروغي تو، دروغ
که فريبي تو، فريب.
قاصدک! هان، ولي ...
راستي آيا رفتي با باد؟
با توام، آي کجا رفتي؟ آي...!
راستي آيا جايي خبري هست هنوز؟
مانده خاکستر گرمي، جايي؟
در اجاقي- طمع شعله نمي بندم - اندک شرري هست هنوز؟
قاصدک!
ابرهاي همه عالم شب و روز
در دلم مي گريند ...”
مهدی اخوانِ ثالث
شجریان
مشکاتیان
@rezayatee
#گروه_فولاد #فولاد
مجموع سود 6 فولادساز بورسی و فولاد امیرکبیر کاشان در سال 98 حدود 2 میلیارد دلار بوده است و ارزش بازار فعلی با دلار 24 هزار تومانی بیش از 26 میلیارد دلار است.
طبق مفروضاتی که استفاده شده است، پیش بینی می شود جمع سود در سال 99 صعودی باشد و به 2.4 میلیارد دلار برسد. رشد سود بیشتر در #فولاد، فخوز و کاوه اتفاق می افتد.
نسبت P به E صنعت در حال حاضر بیش از 10 واحد است و برخلاف همیشه P به E فولاد مبارکه بالاترین رقم را دارد که از برکات ای تی اف های دولتی است. البته سود تلفیقی فولاد می تواند رقمی بالاتر باشد (180 تومان) که باید مد نظر قرار بگیرد.
برای #فخوز سود زیرمجموعه ها را لحاظ کردیم و گرنه سود به 340 تومان می رسد.
#کاوه طرح توسعه دارد و شاید نسبت بالاتر برایش منطقی باشد. هرمز همچنان کم تقسیم می کند و با طرح های توسعه فاصله دارد. #ارفع هم پتانسیل رشد تولید اسفنجی و فولاد را دارد که البته در محاسبه سود لحاظ نشده است.
در مورد #ذوب آهن معمولا خطا زیاد داریم و ممکن یک سورپرایز (شگفتانه!!) دیگر رخ دهد. #فجر برعکس همیشه کمترین P به E را دارد. امسال اسپردها به کام فجر خواهد بود.
@rezayatee
مجموع سود 6 فولادساز بورسی و فولاد امیرکبیر کاشان در سال 98 حدود 2 میلیارد دلار بوده است و ارزش بازار فعلی با دلار 24 هزار تومانی بیش از 26 میلیارد دلار است.
طبق مفروضاتی که استفاده شده است، پیش بینی می شود جمع سود در سال 99 صعودی باشد و به 2.4 میلیارد دلار برسد. رشد سود بیشتر در #فولاد، فخوز و کاوه اتفاق می افتد.
نسبت P به E صنعت در حال حاضر بیش از 10 واحد است و برخلاف همیشه P به E فولاد مبارکه بالاترین رقم را دارد که از برکات ای تی اف های دولتی است. البته سود تلفیقی فولاد می تواند رقمی بالاتر باشد (180 تومان) که باید مد نظر قرار بگیرد.
برای #فخوز سود زیرمجموعه ها را لحاظ کردیم و گرنه سود به 340 تومان می رسد.
#کاوه طرح توسعه دارد و شاید نسبت بالاتر برایش منطقی باشد. هرمز همچنان کم تقسیم می کند و با طرح های توسعه فاصله دارد. #ارفع هم پتانسیل رشد تولید اسفنجی و فولاد را دارد که البته در محاسبه سود لحاظ نشده است.
در مورد #ذوب آهن معمولا خطا زیاد داریم و ممکن یک سورپرایز (شگفتانه!!) دیگر رخ دهد. #فجر برعکس همیشه کمترین P به E را دارد. امسال اسپردها به کام فجر خواهد بود.
@rezayatee
پاراگراف
#ساروج کلینکر محصول اصلی سیمان ساروج است که عمده آن از طریق اسکله اختصاصی شرکت صادر می شود. عملیات اصلی سال مالی ساروج منتهی به آذر است که در سال 98 تولید کلینکر شرکت 1.7 میلیون تن و تولید سیمان 460 هزار تن بوده است. عمده فروش شرکت صادراتی که نرخ فروش…
بررسی #ساروج
ارزش بازار ساروج از حوالی 1100 میلیارد تومان در اسفند 98 به حدود 3400 میلیارد تومان رسیده است که البته تفاوت معناداری با بازدهی کل بازار ندارد. با توجه به تغییرات نرخ دلار و حساسیت بالای ساروج به آن، مفروضات برای پیش بینی سود سال 99 و 1400 مجددا بررسی می شود. نرخ فروش صادراتی، وام ارزی، عرضه اسکله آسیای آرام و انتقال به بازار بالاتر 4 متغییر اصلی هستند که می توانند روند قیمتی سهم در ماه های آتی رقم بزنند.
صادرات بسته های انرژی
طبق برآوردها صرفا هزینه انرژی تولید هر تن کلینکر بیش از 20 دلار است در حالیکه نرخ صادراتی ایران 18 دلار است. یعنی عملا صادرات پک های انرژی را داریم که رشد دلار صادرات آنرا برای ما توجیه پذیر و برای خریداران با وجود هزینه حمل بالا جذاب کرده است. حتی چین هم مشتری کلینکر ایران شده است.
چکیده عملیات در ساروج
ساروج سالانه نزدیک به 1400 هزار تن محصول صادر می کند و 750 هزار تن محصول در داخل می فروشد(سهم فروش صادراتی در سال جاری بیشتر شده است). بهای تمام شده هر تن محصول حدود 120-140 هزار تومان، نرخ فروش داخلی حوالی 220-240 هزار تومان و نرخ صادراتی 18 دلار است. هزینه های عمومی اداری 30-40 میلیارد تومان و هزینه مالی نیز حدود 35 میلیارد تومان است. با توجه به ثابت بودن هزینه های تولید، فروش ارزی اهرم سود شرکت نسبت به دلار را به شدت افزایش می دهد. نزدیک بودن به دریا و در اختیار داشتن اسکله جهت صادرات ساروج را از دیگر سیمانی ها متمایز می کند.
عملکرد 6 ماهه
سال مالی منتهی به آذر است و شرکت در دو ماهه اول اورهال داشته است. این باعث می شود تولید حدود 20 درصد کاهش پیدا کند که با توجه اهرم موجود، سود سال جاری افت زیادی داشته باشد. نکته مثبت افزایش سهم کلینکر صادراتی به بیش از 90 درصد در 6 ماهه اول است.
وام ارزی
در 6 ماهه اول حدود 90 میلیارد تومان از وام تسویه شده و مانده وام حدود 26 میلیون یورو است. بنظر می رسد 6 ماهه دوم حدود 140 میلیارد تومان دیگر از محل عملیات تسویه خواهد شد و بخشی نیز از محل عرضه آسیای آرام تسویه می شود. وام ارزی هزینه استهلاک شرکت را افزایش می دهد که تسویه آن اثر سود و زیانی خوبی دارد.
آسیای آرام
براساس آنچه در مجمع گفته شد اسکله آسیای آرام 400 تا 500 با دلار 12-13 هزار تومانی ارزش دارد. سودآوری شرکت البته حوالی 20-25 میلیارد تومان خواهد بود. طبق اعلام شرکت مراحل پذیرش در بازار پایه در حال انجام است و شرکت قصد دارد از محل منابع حاصله بخشی از وام را تسویه کند. هر چند احتمالا تا اواخر سال زمان می برد.
بازار بالاتر
انتقال از بازار پایه به بازار بالاتر به دلیل بیشتر شدن دامنه نوسان، حذف برخی محدودیت های خرید، شفافیت بیشتر و .. معمولا با استقبال بازار همراه است و می تواند معاملات سهم را روانتر کند. یکی از مشکلات در حال حاضر کم بودن شناوری و عمق کم معاملات است.
برآورد سود
شرکت در 6ماهه با وجود اورهال 39 تومان سود ساخته است که انتظار می رود این رقم برای کل سال حدود 120-130 تومان باشد. اگر دلار در سال 1400 را حدود 24 هزار تومان در نظر بگیریم، سود هر سهم به 350 تومان می رسد. عرضه آسیای آرام هم می تواند سود غیر عملیاتی بیشتر از 100 تومان ایجاد کند. این یعنی سود تکرار پذیر از سال بعد به 450 میلیارد تومان می رسد و مارکت سهم 3400 میلیارد تومان است.
ریسکها و حد پایین قیمت
نوسان مقدار تولید یکی از ریسک های مهم است که در دو سال گذشته نیز اتفاق افتاده است. زمانبر شدن پذیرش آسیای آرام و انتقال به بازار بالاتر می تواند بر روند قیمت تاثیر منفی بگذارد. اما اگر فرض کنیم دلار سال بعد در کف 20000 تومانی باشد، سود هر سهم به 250 تومان کاهش میابد که با P بر E حداقلی 8 واحدی حد پایین قیمت حدود 2000 تومان برآورد می شود (قیمت اکنون 2600 تومان است). در مقابل نیز می شود دلار 30 هزار تومانی و سود 450 تومانی را در سناریوی خوشبینانه پیش بینی کرد.
@rezayatee
ارزش بازار ساروج از حوالی 1100 میلیارد تومان در اسفند 98 به حدود 3400 میلیارد تومان رسیده است که البته تفاوت معناداری با بازدهی کل بازار ندارد. با توجه به تغییرات نرخ دلار و حساسیت بالای ساروج به آن، مفروضات برای پیش بینی سود سال 99 و 1400 مجددا بررسی می شود. نرخ فروش صادراتی، وام ارزی، عرضه اسکله آسیای آرام و انتقال به بازار بالاتر 4 متغییر اصلی هستند که می توانند روند قیمتی سهم در ماه های آتی رقم بزنند.
صادرات بسته های انرژی
طبق برآوردها صرفا هزینه انرژی تولید هر تن کلینکر بیش از 20 دلار است در حالیکه نرخ صادراتی ایران 18 دلار است. یعنی عملا صادرات پک های انرژی را داریم که رشد دلار صادرات آنرا برای ما توجیه پذیر و برای خریداران با وجود هزینه حمل بالا جذاب کرده است. حتی چین هم مشتری کلینکر ایران شده است.
چکیده عملیات در ساروج
ساروج سالانه نزدیک به 1400 هزار تن محصول صادر می کند و 750 هزار تن محصول در داخل می فروشد(سهم فروش صادراتی در سال جاری بیشتر شده است). بهای تمام شده هر تن محصول حدود 120-140 هزار تومان، نرخ فروش داخلی حوالی 220-240 هزار تومان و نرخ صادراتی 18 دلار است. هزینه های عمومی اداری 30-40 میلیارد تومان و هزینه مالی نیز حدود 35 میلیارد تومان است. با توجه به ثابت بودن هزینه های تولید، فروش ارزی اهرم سود شرکت نسبت به دلار را به شدت افزایش می دهد. نزدیک بودن به دریا و در اختیار داشتن اسکله جهت صادرات ساروج را از دیگر سیمانی ها متمایز می کند.
عملکرد 6 ماهه
سال مالی منتهی به آذر است و شرکت در دو ماهه اول اورهال داشته است. این باعث می شود تولید حدود 20 درصد کاهش پیدا کند که با توجه اهرم موجود، سود سال جاری افت زیادی داشته باشد. نکته مثبت افزایش سهم کلینکر صادراتی به بیش از 90 درصد در 6 ماهه اول است.
وام ارزی
در 6 ماهه اول حدود 90 میلیارد تومان از وام تسویه شده و مانده وام حدود 26 میلیون یورو است. بنظر می رسد 6 ماهه دوم حدود 140 میلیارد تومان دیگر از محل عملیات تسویه خواهد شد و بخشی نیز از محل عرضه آسیای آرام تسویه می شود. وام ارزی هزینه استهلاک شرکت را افزایش می دهد که تسویه آن اثر سود و زیانی خوبی دارد.
آسیای آرام
براساس آنچه در مجمع گفته شد اسکله آسیای آرام 400 تا 500 با دلار 12-13 هزار تومانی ارزش دارد. سودآوری شرکت البته حوالی 20-25 میلیارد تومان خواهد بود. طبق اعلام شرکت مراحل پذیرش در بازار پایه در حال انجام است و شرکت قصد دارد از محل منابع حاصله بخشی از وام را تسویه کند. هر چند احتمالا تا اواخر سال زمان می برد.
بازار بالاتر
انتقال از بازار پایه به بازار بالاتر به دلیل بیشتر شدن دامنه نوسان، حذف برخی محدودیت های خرید، شفافیت بیشتر و .. معمولا با استقبال بازار همراه است و می تواند معاملات سهم را روانتر کند. یکی از مشکلات در حال حاضر کم بودن شناوری و عمق کم معاملات است.
برآورد سود
شرکت در 6ماهه با وجود اورهال 39 تومان سود ساخته است که انتظار می رود این رقم برای کل سال حدود 120-130 تومان باشد. اگر دلار در سال 1400 را حدود 24 هزار تومان در نظر بگیریم، سود هر سهم به 350 تومان می رسد. عرضه آسیای آرام هم می تواند سود غیر عملیاتی بیشتر از 100 تومان ایجاد کند. این یعنی سود تکرار پذیر از سال بعد به 450 میلیارد تومان می رسد و مارکت سهم 3400 میلیارد تومان است.
ریسکها و حد پایین قیمت
نوسان مقدار تولید یکی از ریسک های مهم است که در دو سال گذشته نیز اتفاق افتاده است. زمانبر شدن پذیرش آسیای آرام و انتقال به بازار بالاتر می تواند بر روند قیمت تاثیر منفی بگذارد. اما اگر فرض کنیم دلار سال بعد در کف 20000 تومانی باشد، سود هر سهم به 250 تومان کاهش میابد که با P بر E حداقلی 8 واحدی حد پایین قیمت حدود 2000 تومان برآورد می شود (قیمت اکنون 2600 تومان است). در مقابل نیز می شود دلار 30 هزار تومانی و سود 450 تومانی را در سناریوی خوشبینانه پیش بینی کرد.
@rezayatee
#نقدینگی
براساس گزارش بانک مرکزی در سه ماهه اول نقدینگی 7.4 درصد رشد کرده است که معادل 185 هزار میلیارد تومان است.
ارقام جالب مربوط به میزان رشد پول است که حدود 74 هزار میلیارد تومان بوده است. رشد تا حدود 32 هزار میلیارد تومان (به اندازه نقدینگی) می تواند طبیعی باشد و مازاد آن به سایر بازارها سرازیر شده باشد. یعنی نهایتا کل خروج پول حدود 42 هزار میلیارد تومان بوده که بخشی از آن به سمت بورس آمده است.
البته ممکن است مبالغ موجود در حسابهای کوتاه مدت هم به سمت بازارها آمده باشد که محاسبه آن امکانپذیر نیست.
محاسبه آمار ورود و خروج پول به بازار ضروری بنظر می رسد که نهادهای ناظر و کانون ها می توانند از طریق تجمیع مانده حسابهای کارگزاریها آنرا محاسبه کنند.
@rezayatee
براساس گزارش بانک مرکزی در سه ماهه اول نقدینگی 7.4 درصد رشد کرده است که معادل 185 هزار میلیارد تومان است.
ارقام جالب مربوط به میزان رشد پول است که حدود 74 هزار میلیارد تومان بوده است. رشد تا حدود 32 هزار میلیارد تومان (به اندازه نقدینگی) می تواند طبیعی باشد و مازاد آن به سایر بازارها سرازیر شده باشد. یعنی نهایتا کل خروج پول حدود 42 هزار میلیارد تومان بوده که بخشی از آن به سمت بورس آمده است.
البته ممکن است مبالغ موجود در حسابهای کوتاه مدت هم به سمت بازارها آمده باشد که محاسبه آن امکانپذیر نیست.
محاسبه آمار ورود و خروج پول به بازار ضروری بنظر می رسد که نهادهای ناظر و کانون ها می توانند از طریق تجمیع مانده حسابهای کارگزاریها آنرا محاسبه کنند.
@rezayatee
پاراگراف
#لخزر برآورد سود هر سهم لخزر فرض اصلی در برآورد رشد 54درصدی نرخ فروش (متوسط رشد دلار) در سال 99 است. سقف افزایش نرخ 20-30 درصد اعلام شده که با توجه به عملکرد ماهانه و وضعیت بازار امکان کنترل نرخ بعید بنظر می رسد. @rezayatee
#لخزر
متوسط نرخ فروش لخزر در تیر ماه به 820 هزار تومان رسیده است که 67 درصد بالاتر از متوسط سال 98 است.
@rezayatee
متوسط نرخ فروش لخزر در تیر ماه به 820 هزار تومان رسیده است که 67 درصد بالاتر از متوسط سال 98 است.
@rezayatee
پاراگراف
#لخزر متوسط نرخ فروش لخزر در تیر ماه به 820 هزار تومان رسیده است که 67 درصد بالاتر از متوسط سال 98 است. @rezayatee
#لخزر
فروش لخزر در تیر ماه 101 میلیارد تومان بوده و جمع 4 ماهه 260 میلیارد تومان. انتظار می رود فروش سال 99 بین 950 تا 1100 میلیارد تومان باشد و حاشیه سود خالص بین 18 تا 21 درصد.
ارزش بازار لخزر 2700 میلیارد تومان است و سود خالص می تواند به رقم 180 میلیارد تومان برسد. ظاهرا شرکت یک خط تولید ماشین لباسشویی راه اندازی کرده اما از آنجاییکه بصورت قطره چکانی به بازار اطلاعات می دهد نمی توانیم اثر آنرا در سود شرکت لحاظ کنیم.
@rezayatee
فروش لخزر در تیر ماه 101 میلیارد تومان بوده و جمع 4 ماهه 260 میلیارد تومان. انتظار می رود فروش سال 99 بین 950 تا 1100 میلیارد تومان باشد و حاشیه سود خالص بین 18 تا 21 درصد.
ارزش بازار لخزر 2700 میلیارد تومان است و سود خالص می تواند به رقم 180 میلیارد تومان برسد. ظاهرا شرکت یک خط تولید ماشین لباسشویی راه اندازی کرده اما از آنجاییکه بصورت قطره چکانی به بازار اطلاعات می دهد نمی توانیم اثر آنرا در سود شرکت لحاظ کنیم.
@rezayatee
پاراگراف
#خودرو بررسی روند ارزش دلاری ایرانخودرو (در پایان سال شمسی) نشان می دهد کمترین ارزش در پایان سال 1391 رخ داده که مارکت این شرکت به 347 میلیون دلار کاهش پیدا کرده است. بیشترین ارزش بازار (2.6 میلیارد دلار) در پایان سال 1389 رخ داده که دوره طلایی صنعت خودرو…
#خودرو
روند ارزش بازاری ایرانخودرو بر حسب میلیارد دلار. تا پیش از این، دوره طلایی خودروسازها سال 89 بود که ارزش به حدود 2.6 میلیارد دلار رسیده بود.
@rezayatee
روند ارزش بازاری ایرانخودرو بر حسب میلیارد دلار. تا پیش از این، دوره طلایی خودروسازها سال 89 بود که ارزش به حدود 2.6 میلیارد دلار رسیده بود.
@rezayatee
پاراگراف
#خودرو روند ارزش بازاری ایرانخودرو بر حسب میلیارد دلار. تا پیش از این، دوره طلایی خودروسازها سال 89 بود که ارزش به حدود 2.6 میلیارد دلار رسیده بود. @rezayatee
#خودرو
اوایل سال 98 ارزش دلاری ایرانخودرو را محاسبه کردیم که حدود 480 میلیون دلار بود. با وجود زیانده بودن این عدد برای خودرو با همه دارایی هایی که داشت جذاب بنظر می رسید. امروز اما ارزش از 10 میلیارد دلار عبور کرده است.
فارغ از گران یا ارزان بودن سهام خودرویی یا پالایشی، عرضه ای تی اف ها فضا را به این سمت برده که سهام باید رشد کنند و این رشد توسط دولت تضمین شده است. در اینکه دولت نباید ارزانفروشی کند شکی نیست اما اگر برنامه ای برای انتهای ماجرا وجود نداشته باشد تبعات هم زیاد خواهد بود.
این در حالی است که مدیریت دولتی هیچ بهره ای از اقتصاد تورم زده نبرده است. یعنی در ترازنامه ایرانخودرو همچنان بدهی های سنگین مشاهده می شود. در یک نمونه ایرانخودرو نزدیک به 30 درصد از بانک پارسیان را در اختیار دارد. ارزش بلوکی آن می تواند به 30 هزار میلیارد تومان برسد و این رقم کافی است تا ایرانخودرو تمام تسهیلات بانکی و بدهی به قطعه سازها را تسویه کند. همچنین با صفر شدن نرخ سود مشارکت، هزینه مالی می تواند به صفر میل کند. در نمونه دیگر فروش سهام خودرو در زیرمجموعه ها که حکم سهام خزانه را دارد رقم هنگفتی وارد شرکت خواهد کرد.
واگذاری قطعه سازها و تشکیل هلدینگ های قطعه سازی می توانست شفافیت و کارایی صنعت را بهتر کند.
سیاست اشتباه در نرخگذاری خطای بزرگ دیگر است. طی سالهای گذشته خودرو همواره گران شده و ارزانفروشی فقط به جیب عده ای معدود رفته است. حالا که قرار است مردم ماشین بی کیفیت گران خریداری کنند حداقل باید سودش به جیب خودروساز برود. ایجاد یک حاشیه سود 10 درصدی پس از صفر شدن هزینه مالی می تواند تبعات رشد قیمت سهم را کاهش دهد. اما آنچه در ظاهر مشاهده می شود این است که هیچ برنامه ای وجود ندارد...
@rezayatee
اوایل سال 98 ارزش دلاری ایرانخودرو را محاسبه کردیم که حدود 480 میلیون دلار بود. با وجود زیانده بودن این عدد برای خودرو با همه دارایی هایی که داشت جذاب بنظر می رسید. امروز اما ارزش از 10 میلیارد دلار عبور کرده است.
فارغ از گران یا ارزان بودن سهام خودرویی یا پالایشی، عرضه ای تی اف ها فضا را به این سمت برده که سهام باید رشد کنند و این رشد توسط دولت تضمین شده است. در اینکه دولت نباید ارزانفروشی کند شکی نیست اما اگر برنامه ای برای انتهای ماجرا وجود نداشته باشد تبعات هم زیاد خواهد بود.
این در حالی است که مدیریت دولتی هیچ بهره ای از اقتصاد تورم زده نبرده است. یعنی در ترازنامه ایرانخودرو همچنان بدهی های سنگین مشاهده می شود. در یک نمونه ایرانخودرو نزدیک به 30 درصد از بانک پارسیان را در اختیار دارد. ارزش بلوکی آن می تواند به 30 هزار میلیارد تومان برسد و این رقم کافی است تا ایرانخودرو تمام تسهیلات بانکی و بدهی به قطعه سازها را تسویه کند. همچنین با صفر شدن نرخ سود مشارکت، هزینه مالی می تواند به صفر میل کند. در نمونه دیگر فروش سهام خودرو در زیرمجموعه ها که حکم سهام خزانه را دارد رقم هنگفتی وارد شرکت خواهد کرد.
واگذاری قطعه سازها و تشکیل هلدینگ های قطعه سازی می توانست شفافیت و کارایی صنعت را بهتر کند.
سیاست اشتباه در نرخگذاری خطای بزرگ دیگر است. طی سالهای گذشته خودرو همواره گران شده و ارزانفروشی فقط به جیب عده ای معدود رفته است. حالا که قرار است مردم ماشین بی کیفیت گران خریداری کنند حداقل باید سودش به جیب خودروساز برود. ایجاد یک حاشیه سود 10 درصدی پس از صفر شدن هزینه مالی می تواند تبعات رشد قیمت سهم را کاهش دهد. اما آنچه در ظاهر مشاهده می شود این است که هیچ برنامه ای وجود ندارد...
@rezayatee
#حسینا
ارزش بازار حسینا بر حسب میلیون دلار. حسینا پس از عرضه درسال 92 به ارزش بازاری 260 میلیون دلار رسید که بالاترین رقم تاریخی شرکت است. پس از آن با وجود گسترش فعالیت در بندر بوشهر و تخلیه و بارگیری محصولات نفتی در بندر امام نتوانست به قله قبلی برسد.
@rezayatee
ارزش بازار حسینا بر حسب میلیون دلار. حسینا پس از عرضه درسال 92 به ارزش بازاری 260 میلیون دلار رسید که بالاترین رقم تاریخی شرکت است. پس از آن با وجود گسترش فعالیت در بندر بوشهر و تخلیه و بارگیری محصولات نفتی در بندر امام نتوانست به قله قبلی برسد.
@rezayatee
#فولاد #سنگ_آهن
خب ظاهرا بعد از چندین ماه تائید و تکذیب مساله افزایش ضریب نرخ سنگ آهن منتفی شده است (به نقل از خبرگزاری چیلان). به هر حال فولادسازها علاوه بر لابی پرقدرتشان کم و بیش سهامدار سنگ آهنی ها هستند. به این ترتیب با وجود اختلاف زیادی قیمت داخلی و صادراتی و همچنین نیاز مبرم به سنگ آهن، تغییری در نرخگذاری ایجاد نشد (البته اگر تکذیب نشود).
بنابراین در سال جاری و سال آینده فولاد سازها دو اتفاق مثبت را تجربه خواهند کرد. اولی مربوط به کاهش نرخ الکترود است. قیمت از بیش از 11 هزار دلار به حدود 6 هزار دلار رسیده و بعید نیست سال بعد به کمتر از 5 هزار دلار برسد. این یعنی در هر تن فولاد 12 دلار به نفع فولاد سازها خواهد بود و 3 درصد حاشیه سود ناخالص را بیشتر می کند.
افزایش ضریب کنسانتره و گندله هم می توانست 18 دلار در هر تن فولاد از سود کم کند که این هم اتفاق نیفتاد.
یعنی در مجموع نزدیک به 30 دلار در هرتن فولاد، نسبت به سال قبل و انتظارات تحلیلگران وضعیت بهتر خواهد بود.
@rezayatee
خب ظاهرا بعد از چندین ماه تائید و تکذیب مساله افزایش ضریب نرخ سنگ آهن منتفی شده است (به نقل از خبرگزاری چیلان). به هر حال فولادسازها علاوه بر لابی پرقدرتشان کم و بیش سهامدار سنگ آهنی ها هستند. به این ترتیب با وجود اختلاف زیادی قیمت داخلی و صادراتی و همچنین نیاز مبرم به سنگ آهن، تغییری در نرخگذاری ایجاد نشد (البته اگر تکذیب نشود).
بنابراین در سال جاری و سال آینده فولاد سازها دو اتفاق مثبت را تجربه خواهند کرد. اولی مربوط به کاهش نرخ الکترود است. قیمت از بیش از 11 هزار دلار به حدود 6 هزار دلار رسیده و بعید نیست سال بعد به کمتر از 5 هزار دلار برسد. این یعنی در هر تن فولاد 12 دلار به نفع فولاد سازها خواهد بود و 3 درصد حاشیه سود ناخالص را بیشتر می کند.
افزایش ضریب کنسانتره و گندله هم می توانست 18 دلار در هر تن فولاد از سود کم کند که این هم اتفاق نیفتاد.
یعنی در مجموع نزدیک به 30 دلار در هرتن فولاد، نسبت به سال قبل و انتظارات تحلیلگران وضعیت بهتر خواهد بود.
@rezayatee
#اوره
نرخ اوره در قراردادهای آتی فوب خاورمیانه به 255 دلار رسیده که معمولا طی تابستان و پاییز افزایش تقاضا رشد قیمتی اوره را در پی دارد.
اگر متوسط نرخ در همین محدوده باقی بماند، احتمالا میانگین سالانه اوره سازهای ایرانی به 200 دلار در هر تن می رسد (با احتساب تخفیف های ناشی از تحریم).
@rezayatee
نرخ اوره در قراردادهای آتی فوب خاورمیانه به 255 دلار رسیده که معمولا طی تابستان و پاییز افزایش تقاضا رشد قیمتی اوره را در پی دارد.
اگر متوسط نرخ در همین محدوده باقی بماند، احتمالا میانگین سالانه اوره سازهای ایرانی به 200 دلار در هر تن می رسد (با احتساب تخفیف های ناشی از تحریم).
@rezayatee