آموزش مهارت های مدیریتی
📍 شرکت تعمیرات نیروگاه های برقآبی استان خوزستان
سد شهید عباسپور
سد مسجدسلیمان
سد دز
۸ تا ۱۰ خرداد ۱۴۰۱
#آلبوم_خاطرات
📍 شرکت تعمیرات نیروگاه های برقآبی استان خوزستان
سد شهید عباسپور
سد مسجدسلیمان
سد دز
۸ تا ۱۰ خرداد ۱۴۰۱
#آلبوم_خاطرات
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
وقتی یک ها معجزه می کنند...
مرد هندی در طول ۳۷ سال روزی یک درخت در بیابان کاشته است و نتیجه کار او شگفت انگیز است. هر کار کوچکی، میتواند تفاوتهای بزرگ ایجاد کند.
#تغییر
#کلیپ_آموزشی
مرد هندی در طول ۳۷ سال روزی یک درخت در بیابان کاشته است و نتیجه کار او شگفت انگیز است. هر کار کوچکی، میتواند تفاوتهای بزرگ ایجاد کند.
#تغییر
#کلیپ_آموزشی
پادکست رخ
امیر سودبخش
زندگینامه افراد تاثیرگذار در ایران و جهان
لینک پادکست
کانال تلگرام رخ
پیج اینستاگرام پادکست رخ
#یادگیری
امیر سودبخش
زندگینامه افراد تاثیرگذار در ایران و جهان
لینک پادکست
کانال تلگرام رخ
پیج اینستاگرام پادکست رخ
#یادگیری
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برخورد با آدم های منفی
بر کار خود تمرکز کنید تا اسیر افراد منفی نشوید !
#مدیریت_بر_خویشتن
#کلیپ_آموزشی
بر کار خود تمرکز کنید تا اسیر افراد منفی نشوید !
#مدیریت_بر_خویشتن
#کلیپ_آموزشی
اپیزود ۹۴ #آکادمی_بهره_وری
مواجهه با ناکامی
( چگونه با ناکامی ها مواجه شویم و آنها را مدیریت کنیم ؟ )
بسیاری از افراد فکر می کنند که برای دستیابی به شادی، آرامش و رضایت عمیق درونی باید همه چیز بر وفق مردادشان باشد و دنیا به کامشان باشد تا احساس رضایت در آنها برقرار گردد.
در حالی که همه ما می دانیم در دنیای واقعی چنین اتفاقی هرگز نخواهد افتاد و دنیا به کام هیچکس همیشه شیرین نخواهد بود.
و اگر قرار باشد ما احوالات خودمان را به اتفاقات و شرایط و دیگران گره بزنیم، دقیقا مثل این است که افسار زندگی خود را به دست چیزهایی سپرده ایم که هیچ اختیار و کنترلی بر روی آن نداریم
چنین فردی اصولا خود را قربانی روزگار می داند و در اکثر مواقع نمی تواند خودش و زندگیش را جمع و جور و مدیریت کند؛
#مهارت_های_فردی
کد f25
مقدمه این آموزش در ادامه آمده است 👇
مواجهه با ناکامی
( چگونه با ناکامی ها مواجه شویم و آنها را مدیریت کنیم ؟ )
بسیاری از افراد فکر می کنند که برای دستیابی به شادی، آرامش و رضایت عمیق درونی باید همه چیز بر وفق مردادشان باشد و دنیا به کامشان باشد تا احساس رضایت در آنها برقرار گردد.
در حالی که همه ما می دانیم در دنیای واقعی چنین اتفاقی هرگز نخواهد افتاد و دنیا به کام هیچکس همیشه شیرین نخواهد بود.
و اگر قرار باشد ما احوالات خودمان را به اتفاقات و شرایط و دیگران گره بزنیم، دقیقا مثل این است که افسار زندگی خود را به دست چیزهایی سپرده ایم که هیچ اختیار و کنترلی بر روی آن نداریم
چنین فردی اصولا خود را قربانی روزگار می داند و در اکثر مواقع نمی تواند خودش و زندگیش را جمع و جور و مدیریت کند؛
#مهارت_های_فردی
کد f25
مقدمه این آموزش در ادامه آمده است 👇
شيشه مربای من كجاست؟
در دوران دانشجویی، پنیرتان را از یخچال مشترک خوابگاه کش رفته اند؟
راستش را بگویید آن سال ها با دیدن شیشه مربای هویج متعلق به یکی از دانشجویان، بیآنکه به او بگویید، کمی از آن را نخورده اید؟!
نه شما "دزد" بودید و نه آن دانشجو یا دانشجویانی که پنیرتان را یواشکی برداشته بودند.
اگر به جای پنیر یا مربا، داخل یخچال "پول" دیده بودید، آن را بر نمی داشتید و آن دانشجویان هم همین طور.
این، موضوعِ آزمایش دکتر دن آریلی است که در زمینه اقتصاد رفتاری پژوهش می کند.
او در تعدادی از یخچال های خوابگاه دانشجویی دانشگاه MIT آمریکا ۶ بسته کوکاکولا قرار داد. همه نوشابه ها ظرف ۷۲ ساعت توسط دانشجویان برداشته شدند.
آریلی در ادامه به جای نوشابه، پول در یخچال ها گذاشت؛ همان دانشجویانی که نوشابه ها را برداشته و خورده بودند، به پول ها دست نزدند و سرانجام خود دکتر آریلی پول ها را جمع کرد.
او آزمایش های بیشتری انجام داد:
مثلاً در یک آزمایش به دانشجویان تعدادی سوال دادند؛ به آنها گفته شد به ازای هر پاسخ صحیح، مبلغی پول نقد می گیرند،
به گروه دیگر گفته شد در قبال هر پاسخ صحیح، ژتونی می گیرند و می توانند آن ژتون را در همان اتاق، به پول نقد تبدیل کنند.
نکته این بود که هر دانشجو، خودش تعداد پاسخ های صحیح اش را می شمرد و به ممتحن اعلام می کرد و بر اساس خوداظهاری، «پول» یا «ژتون قابل تبدیل به پول» می گرفت.
فکر می کنید دانشجویان کدام گروه بیشتر مرتکب تقلب شدند؟
دانشجویانی که قرار بود پول بگیرند، کمتر تقلب کردند ولی گروه دیگر با ناراستی، نمرات خود را بیش از واقعیت اعلام کردند.
علت این بود که انسان ها نسبت به "پول" حساسیت بیشتری دارند و اگر درستکار باشند، هرگز به "پول" دیگران تعدی نمی کنند اما این حساسیت در قبال اشیاء دیگری که آنها نیز ارزش پولی دارند، کمتر می شود؛ شاید اسم این پدیده را بتوان "دزدی ملایم" گذاشت.
آزمایش دانشجویان و پول و ژتون را مرور کنید: وقتی قرار بود "پول" بگیرند، کمتر تقلب می کردند ولی وقتی قرار بود "ژتون" بگیرند بیشتر تقلب کردند و حال آن که می دانستند می توانند آن ژتون ها را در همان اتاق تحویل دهند و در مقابلش پول بگیرند.
پیشنهاد فردی:
به عنوان یک انسان درستکار، حواس تان به این باشد که ممکن است در قبال اموال غیر پولی دیگران، حساسیت کمتری داشته باشید و ناخودآگاه به حقوق آنها تعدی کنید.
مثلاً وقتی حواس رئیس تان نیست، ممکن نیست یواشکی از جیب اش ۱۰ هزار تومان بردارید (اصلاً در شأن شما نیست و حتی فکر کردن به آن هم توهین آمیز است) اما بارها و بارها از تلفن اداره برای کار شخصی تان استفاده کرده اید در حالی که تلفن همراه تان روی میزتان قرار داشت.
در واقع با این کار، از جیب مدیرتان حتی بیش از ۱۰ هزار تومان نیز برای تلفن های شخصی تان برداشت کرده اید اما غیر مستقیم.
شما ممکن نیست از حسابداری شرکت تان ۵ هزار تومان پول بردارید، ولی به راحتی یک دسته کاغذ را به خانه می برید.
مثالهای دیگر: کارگری که پولی را مستقیم نمی دزدد ولی کم کاری می کند، مسافری که از پتوی مسافرتی که داخل پرواز به او داده اند خوشش آمده و آن را درون کیفش می گذارد، یک مشتری که کتی را می خرد و از آن خوشش نمی آید و آن را بدون کندن اتیکت به فروشنده بر می گرداند ولی نمی گوید که وقتی کت دستش بوده، گوشه ای از آن به لبه میز گرفته و نخ کش شده است، ناشری که کتاب دیگری را بدون اجازه اش چاپ می کند و ... دهها مثال دیگر.
یادمان باشد که هر آنچه ارزش مالی دارد، درست مانند خود پول است و همان طور که در قبال پول و دزدی آن، حساس هستیم درباره دیگر چیزهایی که ارزش پولی دارند نیز حساس باشیم.
پیشنهاد سازمانی:
به عنوان صاحب یک کار و کسب، ساز و کارهای سازمانی را طوری بچینید که مراقبت از اموال سازمان نیز همانند مراقبت های پولی به رسمیت شناخته شود. به یاد داشته باشید که بسیاری از انسان های درستکار و شریف، در برابر اموال دیگران به اندازه پول دیگران حساس نیستند.
یک آمار نشان می دهد که زیان وارده از محل تقلب در بازگرداندن لباس ها به فروشگاه های لباس فروشی، از کل خرده دزدی ها در آمریکا بیشتر است.
پیشنهاد تربیتی:
به فرزندان خود، حفظ حقوق دیگران را به طور مشخص و با تعیین مصداق ها و گفتن مثال ها یاد دهید؛ به آنها بگویید که هر آنچه مشخصاً متعلق به خودشان نیست، اعم از پول و اشیاء دیگر، قطعاً متعلق به دیگری است و تنها با اجازه مشخص صاحبان آنها می توانند از آنها استفاده کنند.
منبع: کتاب نابخردیهای پیشبینی پذیر؛ نوشته دن آریلی، ترجمه رامین رامبد، نشر مازیار
#تفکر
در دوران دانشجویی، پنیرتان را از یخچال مشترک خوابگاه کش رفته اند؟
راستش را بگویید آن سال ها با دیدن شیشه مربای هویج متعلق به یکی از دانشجویان، بیآنکه به او بگویید، کمی از آن را نخورده اید؟!
نه شما "دزد" بودید و نه آن دانشجو یا دانشجویانی که پنیرتان را یواشکی برداشته بودند.
اگر به جای پنیر یا مربا، داخل یخچال "پول" دیده بودید، آن را بر نمی داشتید و آن دانشجویان هم همین طور.
این، موضوعِ آزمایش دکتر دن آریلی است که در زمینه اقتصاد رفتاری پژوهش می کند.
او در تعدادی از یخچال های خوابگاه دانشجویی دانشگاه MIT آمریکا ۶ بسته کوکاکولا قرار داد. همه نوشابه ها ظرف ۷۲ ساعت توسط دانشجویان برداشته شدند.
آریلی در ادامه به جای نوشابه، پول در یخچال ها گذاشت؛ همان دانشجویانی که نوشابه ها را برداشته و خورده بودند، به پول ها دست نزدند و سرانجام خود دکتر آریلی پول ها را جمع کرد.
او آزمایش های بیشتری انجام داد:
مثلاً در یک آزمایش به دانشجویان تعدادی سوال دادند؛ به آنها گفته شد به ازای هر پاسخ صحیح، مبلغی پول نقد می گیرند،
به گروه دیگر گفته شد در قبال هر پاسخ صحیح، ژتونی می گیرند و می توانند آن ژتون را در همان اتاق، به پول نقد تبدیل کنند.
نکته این بود که هر دانشجو، خودش تعداد پاسخ های صحیح اش را می شمرد و به ممتحن اعلام می کرد و بر اساس خوداظهاری، «پول» یا «ژتون قابل تبدیل به پول» می گرفت.
فکر می کنید دانشجویان کدام گروه بیشتر مرتکب تقلب شدند؟
دانشجویانی که قرار بود پول بگیرند، کمتر تقلب کردند ولی گروه دیگر با ناراستی، نمرات خود را بیش از واقعیت اعلام کردند.
علت این بود که انسان ها نسبت به "پول" حساسیت بیشتری دارند و اگر درستکار باشند، هرگز به "پول" دیگران تعدی نمی کنند اما این حساسیت در قبال اشیاء دیگری که آنها نیز ارزش پولی دارند، کمتر می شود؛ شاید اسم این پدیده را بتوان "دزدی ملایم" گذاشت.
آزمایش دانشجویان و پول و ژتون را مرور کنید: وقتی قرار بود "پول" بگیرند، کمتر تقلب می کردند ولی وقتی قرار بود "ژتون" بگیرند بیشتر تقلب کردند و حال آن که می دانستند می توانند آن ژتون ها را در همان اتاق تحویل دهند و در مقابلش پول بگیرند.
پیشنهاد فردی:
به عنوان یک انسان درستکار، حواس تان به این باشد که ممکن است در قبال اموال غیر پولی دیگران، حساسیت کمتری داشته باشید و ناخودآگاه به حقوق آنها تعدی کنید.
مثلاً وقتی حواس رئیس تان نیست، ممکن نیست یواشکی از جیب اش ۱۰ هزار تومان بردارید (اصلاً در شأن شما نیست و حتی فکر کردن به آن هم توهین آمیز است) اما بارها و بارها از تلفن اداره برای کار شخصی تان استفاده کرده اید در حالی که تلفن همراه تان روی میزتان قرار داشت.
در واقع با این کار، از جیب مدیرتان حتی بیش از ۱۰ هزار تومان نیز برای تلفن های شخصی تان برداشت کرده اید اما غیر مستقیم.
شما ممکن نیست از حسابداری شرکت تان ۵ هزار تومان پول بردارید، ولی به راحتی یک دسته کاغذ را به خانه می برید.
مثالهای دیگر: کارگری که پولی را مستقیم نمی دزدد ولی کم کاری می کند، مسافری که از پتوی مسافرتی که داخل پرواز به او داده اند خوشش آمده و آن را درون کیفش می گذارد، یک مشتری که کتی را می خرد و از آن خوشش نمی آید و آن را بدون کندن اتیکت به فروشنده بر می گرداند ولی نمی گوید که وقتی کت دستش بوده، گوشه ای از آن به لبه میز گرفته و نخ کش شده است، ناشری که کتاب دیگری را بدون اجازه اش چاپ می کند و ... دهها مثال دیگر.
یادمان باشد که هر آنچه ارزش مالی دارد، درست مانند خود پول است و همان طور که در قبال پول و دزدی آن، حساس هستیم درباره دیگر چیزهایی که ارزش پولی دارند نیز حساس باشیم.
پیشنهاد سازمانی:
به عنوان صاحب یک کار و کسب، ساز و کارهای سازمانی را طوری بچینید که مراقبت از اموال سازمان نیز همانند مراقبت های پولی به رسمیت شناخته شود. به یاد داشته باشید که بسیاری از انسان های درستکار و شریف، در برابر اموال دیگران به اندازه پول دیگران حساس نیستند.
یک آمار نشان می دهد که زیان وارده از محل تقلب در بازگرداندن لباس ها به فروشگاه های لباس فروشی، از کل خرده دزدی ها در آمریکا بیشتر است.
پیشنهاد تربیتی:
به فرزندان خود، حفظ حقوق دیگران را به طور مشخص و با تعیین مصداق ها و گفتن مثال ها یاد دهید؛ به آنها بگویید که هر آنچه مشخصاً متعلق به خودشان نیست، اعم از پول و اشیاء دیگر، قطعاً متعلق به دیگری است و تنها با اجازه مشخص صاحبان آنها می توانند از آنها استفاده کنند.
منبع: کتاب نابخردیهای پیشبینی پذیر؛ نوشته دن آریلی، ترجمه رامین رامبد، نشر مازیار
#تفکر
مربی چه کمکی میکنه؟
reza joshan
مربی بهره وری یعنی چه ؟
و چه کمکی میکند ؟
برای هماهنگی و دریافت خدمات مشاوره از ربات بهرهوری کمک بگیرید.
ویدئوی جایگاه توسعه فردی در زندگی هم در همین ارتباط است.
#رضا_جوشن #مربی_بهره_وری
#بهره_وری
توسعه فردی
بهبود عملکرد
آداب مشاوره
#رادیو_بهره_وری
و چه کمکی میکند ؟
برای هماهنگی و دریافت خدمات مشاوره از ربات بهرهوری کمک بگیرید.
ویدئوی جایگاه توسعه فردی در زندگی هم در همین ارتباط است.
#رضا_جوشن #مربی_بهره_وری
#بهره_وری
توسعه فردی
بهبود عملکرد
آداب مشاوره
#رادیو_بهره_وری