کاشکی آبِ طلا را بین ظرف مس کنی
اینهمه ناخالصی های مرا خالص کنی
پابرهنه، با سر و روی کثیفم آمدم
تا نگاهی هم به این آلوده ی مجلس کنی
تو حواست بیشتر از هر کسی بوده به من
اول صبح آمدم فکر منِ بی کس کنی
میوه که کال است می افتد ز چشم باغبان
میشود باران نثار میوه ی نارس کنی
ای که نوکرهای نوکرهات، شاه عالمند
پشت در زانو زدم تا که مرا مفلس کنی
آنقدر یاغی شدم که تو به طوفان می زنی
تا کجا باید خودت را فدیه چون یونس کنی
این غلام روسیاهت را بغل کن یک سحر
تا که جانم را پُر از عطر گل نرگس کنی
گرچه زیر پرچم تو زیر قولم می زنم
سر به راهم کن که من را بهتر از عابس کنی
آه، ای چشم گنهکار! عاشقی بددردیَ است
تا کی آقا را نبینی، بوی او را حس کنی!
آخر ماه رجب دلتنگ حیدر میشوم
کاش من را در نجف با عشق خود مونس کنی
#مناجات_امام_زمان_عج
#رجب
#وداع
@reza_dinparvar
اینهمه ناخالصی های مرا خالص کنی
پابرهنه، با سر و روی کثیفم آمدم
تا نگاهی هم به این آلوده ی مجلس کنی
تو حواست بیشتر از هر کسی بوده به من
اول صبح آمدم فکر منِ بی کس کنی
میوه که کال است می افتد ز چشم باغبان
میشود باران نثار میوه ی نارس کنی
ای که نوکرهای نوکرهات، شاه عالمند
پشت در زانو زدم تا که مرا مفلس کنی
آنقدر یاغی شدم که تو به طوفان می زنی
تا کجا باید خودت را فدیه چون یونس کنی
این غلام روسیاهت را بغل کن یک سحر
تا که جانم را پُر از عطر گل نرگس کنی
گرچه زیر پرچم تو زیر قولم می زنم
سر به راهم کن که من را بهتر از عابس کنی
آه، ای چشم گنهکار! عاشقی بددردیَ است
تا کی آقا را نبینی، بوی او را حس کنی!
آخر ماه رجب دلتنگ حیدر میشوم
کاش من را در نجف با عشق خود مونس کنی
#مناجات_امام_زمان_عج
#رجب
#وداع
@reza_dinparvar