عریضه "اشعار رضا دین پرور"
1.24K subscribers
161 photos
72 videos
1 file
12 links
مناجات، مدح و مرثیه اهل بیت (علیهم السلام)
*تنها صفحه رسمی*
Download Telegram
#امام_علی_ع
#شب_قدر

دعا کنید دگر فرصت مداوا نیست
دعا کنید که جانی به جسم مولا نیست

تمام زهر اثر کرده بر تنش اما
به سینه اش اثری غیر زخم دنیا نیست

یتیم‌ها همگی کاسه‌های شیر به دست
میان کوچه نشستند و ذره ای جا نیست

چه‌ها به روز یتیمان کوفه آورده
همین دو روز که در بستر است و سرپا نیست

طبیب کرده جوابش نشانه اش این است
که دستمال به فرق شکسته پیدا نیست

دل شکسته‌ی زینب شکسته‌تر می‌شد
هزار شکر که زخمِ سرِ علی وا نیست

همه به خاطر زینب عزا گرفتند و
کسی به فکر دلِ بیقرار سقا نیست

حسن، حسین، ابالفضل و دیگران هستند
علی اگر برود دخترش که تنها نیست

چه کوفه ای بشود بعد مرتضی که بجز
لباس پاره تن بچه‌های زهرا نیست

ز کوفه می‌رود و وقت بازگشت فقط
سرِ شکستهء سجاد، روی نی‌ها نیست

فدای غربت طفلی که دست بر پهلو
به گریه گفت ببینم صدای بابا نیست؟!

@reza_dinparvar101
#امام_علی_ع
#شب_قدر

قرآن ناطق حیدر و تفسیر، زینب
ام المصایب شد به هر تقدیر، زینب
حالا که گفتی می روم شد پیر، زینب
مثل تو شد از دست مردم سیر، زینب

از کاسه های شیر خیلی نا امیدم
از نسخه های کوفیان خیری ندیدم

با چاه کردی درد دل با دخترت نه
زانو بغل کردم کنار بسترت نه
صدها گلایه کردی از زخم سرت نه
گفتی ز هر بابی سخن از همسرت نه

ای لیله القدرت شب گیسوی زهرا
پهلو به پهلو میشوی پهلوی زهرا

خیبر شکن! حالا چرا در هم شکستی؟
از بعد کوچه دیدمت کم کم شکستی
با ضربه ی آن سیلی محکم شکستی
وقتی که دیدی فاطمه شد خم شکستی

یک شب نشد یاد در و مادر نیفتی
درسجده هایت نیمه شب با سر نیفتی

قرآن به سر میگیرم اما بیقرارم
سنگ مزارت میشود سنگ مزارم
داری وصیت میکنی تحت فشارم
با کوفیان در آمده بعد تو کارم

دلشوره ی این کوچه سازیها مرا کشت
دلشوره ی این سنگ بازیها مرا کشت

هرشب گرفتارم گرفتار حسینم
بابا سفارش کن که پاکار حسینم
من خواهرم یعنی که غمخوار حسینم
اصلا" چه گفتی با علمدار حسینم؟

دیدم که چشمانی پر از افسوس داری
سخت است میدانم غم ناموس داری

ما رامیان کوچه ها سر می دوانند
دنبال سرهای به نیزه میکشانند
پیش زن و مرد غریبه می نشانند
خرما و نان خشک بر ما میرسانند

وای از غم بازار ، از الوات کوفه
از زیوری که میشود سوغات کوفه

وقتی که دیدم روی نی تاج سرم را
وقتی که می بینم کنارم مادرم را
وقتی که نیلی کرده دشمن پیکرم را
باید چگونه پس بگیرم معجرم را؟

وقتی نه یک چادر، نه یک رو بند دارم
یک آستین پاره می آید به کارم

@reza_dinparvar101
#امام_علی_ع
#شب_قدر

موریم که داریم سلیمان نجف را
دادند به ما کنج شبستان نجف را

من رعیت سلطان خراسانم و دارم
عمری به سرم منّت سلطان نجف را

افتاده بهشت از نظرش وقت سحرگاه
هر کس گذری داشت خیابان نجف را

عمریست نمک گیر علی هستم و دارم
در سفره افطاری خود نان نجف را

تا سجده کنی هرشب و هر روز به حیدر
معمار چنین ساخته ایوان نجف را

پرونده من را بده در دست یدالله
بعدش بنگر چهره خندان نجف را

باید که خدا از لب سرچشمه کوثر...
سیراب کند تشنه باران نجف را

والله وَ باالله وَ تاالله که داریم...
در سیر اِلی الله ، بیابان نجف را

دامان علی جای حسن،جای حسین است
پس گوش کن از عرش حسن جان نجف را

دستم نرسیده است به انگشتر مولا
دادند به من وصله دامان نجف را

با شوق زیاد و عجله آمده زهرا
تا باز کند روزه مهمان نجف را

باید بروم کرببلا گوشه گودال
آنجا که گرفتند همه جان نجف را

پیش تن عریان حسین گفت بنیّ
این کیست بهم ریخته ارکان نجف را

اینقدر نزن چنگ به مویی که سفید است
اینقدر نکش زلف پریشان نجف را

کو مکه کجا رفته مدینه که ببیند
کوفه به روی نی زده قرآن نجف را

@reza_dinparvar101