عریضه "اشعار رضا دین پرور"
1.21K subscribers
161 photos
72 videos
1 file
12 links
مناجات، مدح و مرثیه اهل بیت (علیهم السلام)
*تنها صفحه رسمی*
Download Telegram
تا که یاد غم هجر پدرش می افتاد
سختی راه سفر از نظرش می افتاد

تب که می کرد ز تاب و تب زهرا می سوخت
گریه می کرد و چنین پلک ترش می افتاد

تا که ضجه به نماز شب زینب می زد
از نماز شب و اشک سحرش می افتاد

دور او یکسره بودند برادرهایش
چادرش گاه اگر از کمرش می افتاد

بقچهء معجر او شکر خدا دست نخورد
گرچه در کوچه و برزن گذرش می افتاد

کوفه و صحنهء بازار مجسم می شد
هر زمان شاخه گلی دور و برش می افتاد

یاد سرنیزه و آن محمل خونی می کرد
حرف دوری برادر، ز سرش می افتاد

روضه اش بود زبان حال حسین آن وقتی
که به زانو به دو پای پسرش می افتاد

عمه آمد که کمک حال برادر باشد
ولی افسوس شرر بر جگرش می افتاد

حال ارباب که این بود، به زینب چه گذشت
تا که می گفت علی را نبرش می افتاد

یکطرف از بدنش را ز زمین بر می داشت
نه نمی شد! دو سه جای دگرش می افتاد


#حضرت_معصومه_س
#شهادت

@reza_dinparvar101
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ناز علی را نوکر خریده
بار گدا را حیدر خریده
با گریه عمری شب های جمعه
گفتم حسین و مادر خریده

#مناجات_با_خدا
#امام_حسین_ع
#شب_جمعه
#حاج_محمود_کریمی

@reza_dinparvar101
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سرخورده برگشت عبد فراری
آورده ام بی تو بدبیاری
در خانه بگذار من هم بمانم
این بنده شاید آمد به کاری

#مناجات_با_خدا
#امام_حسین_ع
#شب_جمعه
#حاج_محمود_کریمی

@reza_dinparvar101
شعرخوانی
سید مهدی حسینی | شب بیست و دوم مراسم مناجات ماه مبارک رمضان 1400
حقیرآمدم سربه زیر آمدم
خریدی مرا گرچه دیر آمدم

عذابم کن اما جوابم نکن
گریزان شدم ناگزیر آمدم

#مناجات_با_خدا
#شب_جمعه
#امام_حسین_ع
#امام_سجاد_ع


@reza_dinparvar101
هرچند با این ادعا همّت ندارم
جز دیدن رخسار تو حاجت ندارم

سرمایه ای که داده بودی رفته از دست
دستان من خالی شد و فرصت ندارم

بسکه گناهانم ترا آزار داده
در زندگی خواب خوش و راحت ندارم

من حرمت نان و نمک ها را شکستم
از هیچ کس غیر خودم نفرت ندارم

هر بار که گفتی بیا و درد دل کن
گفتم خجالت می کشم! صحبت ندارم

بار کج آوردم بخر مثل همیشه
بر خانه ای جز خانه ات عادت ندارم

خیلی بدی از نوکرت دیدی ولیکن
من خاطرات بد از این مدّت ندارم

طومار هجران را بیا درهم بپیچان
چون که دلِ خوش اصلاً از غیبت ندارم

بگذار زیر سایهء پرچم بمانم
من سرپناهی را بجز هیئت ندارم

آقا دوسال از کربلای من گذشته
بیمار شش گوشه شدم، تربت ندارم

ارباب ما را نامرتب سر بریدند
برگشتم از گودال.... چون طاقت ندارم

#مناجات_امام_زمان_عج
#امام_حسین_ع
#کربلا

@reza_dinparvar101
Audio
حاج منصور ارضی
شکوه را پیش دلبرم ببرید
قبل مرگم مرا حرم ببرید


‏روح همه درگذشتگان بالاخص؛
"حاج محمود ارضی" که با دعای کمیل انسی دیرینه داشت، قرین رحمت الهی.

#مناجات_با_خدا
#امام_حسین_ع
#حضرت_عباس_ع
#شب_جمعه


@reza_dinparvar101
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#امیرالمومنین_ع
#نجف

تمام دلخوشی زندگی من این است
که وقت مرگ می آئی و مرگ شیرین است

مگر نگفتی علی جان؛ فَمَن یَمُت یَرَنی
بیا که وقت وفایت به عهد دیرین است

به رغم کوه گناهی که می کِشم بر دوش
سبک شدم چو پَر کاه و سینه سنگین است

شهادتین مرا فاطمه تقبُّل کرد
بیا همه کس و کارم! زمان تلقین است

سلام وادی من؛ وادی السلام علی!
کجاست مسکن امنِ کسی که مسکین است

رسیده جان به لبم یا لبم رسیده به جان
مرا دو بوسه به روی ضریح، تسکین است

کفن کنید مرا رو به قبله ی حرمش
نجف چه جای قشنگی برای تدفین است

فراق و وصل مرا می کُشند یک میزان
سرم به دامن حیدر، به روی بالین است

سرم مقابل ایوان طلای شاه نجف...
سرم مقابل زهرا همیشه پائین است

علی که ابروی او قابِ قوس اَو اَدناست
اگر مرا نرساند به عرش، غمگین است

بخواه روزی از این پادشاه، بنده خدا!
گدای خانه او هر که هست تضمین است

ممات، عین حیات است و نار، عین بهشت
کسی که دل به علی بسته است خوش بین است

@reza_dinparvar101
غمِ دوری و فراق تو عذابم کرده
معصیت عاقبت کار، خرابم کرده

قطره ای اشک، به گلدان دو چشمم برسان
دیدهء خشک، بیابان و سرابم کرده

شُبهه، در سفره ام آمد که ز تو سیر شدم
وای بر من! که همین داغ، کبابم کرده

نکند از سگِ بازار نجف خسته شدی
نکند حیدر کرار، عقابم کرده

به تنفس دم ایوان طلا محتاجم
به خدا هرچه طبیب است جوابم کرده

آنقدر پشتِ درِ بسته نشاندند مرا...
مادرت نوکر دربار خطابم کرده

پای دیگِ غم تو جوش حرم را زده ام
غوره ام! مستی شش گوشه شرابم کرده

به حسابم برس اما برسانم به حسین
تا بدانم که مرا باز حسابم کرده

گره ام را بده در دست علی اصغر او
آنکه با اشک خودش رود پر آبم کرده

غنچهء خشک، تلنگر بخورد می ریزد
حنجر پارهء او، آه مُذابم کرده

آب که بود، چرا تیر به خوردش دادند
حرمله، سوختهء طفل ربابم کرده

#مناجات_امام_زمان_عج
#حضرت_علی_اصغر_ع

@reza_dinparvar101
آشتی می کند دلم با عشق
در شب ابری تولّد تو
بال ها می زند کبوتر شوق
در دل آسمانی خود تو

این منم غرق شور میلادت
ارغوانی ترین گل عالم
در شگفتِ شکفتن نامت
می شود خوب زخم این بالم

لحظه های قلم زدن از تو
راه می روم روی آتش
این منم در حضور تو مبهوت
دختر آب! بانوی آتش

عشق از روی ماءذنه تا صبح
نغمه های حجاز می خواند
روی سجادهء لطیف دلت
گل مریم نماز می خواند

ای غیور بلند معنادار!
حرف های تو حرف ریشه ای است
بهر وصف صلابتت خانم
اسوهء صبر هم کلیشه ای است

نور رخسار حیدری تو شد
روشنی بخش خانهء خورشید
طلعت هاشمی تو زینب
ماه را بُرده است در تبعید

بر حجاب سپیدهء چشمت
هاله ای از بهشت می تابد
تو که می خندی از حیای لبت
نور بر سرنوشت می تابد

ای غروب نگاه تو دوزخ!
ای طلوع دمیدنت محشر!
ای قیامت، قیامت کبرا!
دست پروردهء خود مادر

به ضریح نگاه تو قلبِ
مستمندم دخیل می بندد
پای گهوارهء پُر از مهرت
حضرت جبرئیل می خندد

روز ما روشنی گفتهء تو
شب ما چادرِ سیاهِ شماست
گرچه کعبه پُراست از مضمون
کربلا شعر دلبخواهِ شماست

در شبستان بیقراری خود
چقدر من برو بیا دارم
وقتهایی که سخت دلتنگم
در سرم شور کربلا دارم

روح، آبشخورش کلام شماست
ای نگاه عمیق عرفانی
ای کلامت میان بی دینان
مثل سر، روی نیزه، قرآنی

مثل مجنون که سوخت بی پروا
دل ما ساده بود و عشقی ماند
تو که رفتی به کربلا بعدش
کربلا هم دلش دمشقی ماند

ای حروف تو چشمهء ترتیل!
صبغه الله رنگ معجر توست
روزهای طلوع آمدنت
روزهای غروب مادر توست

راستی ای بهار خوبی ها
از دل مادرت خبر داری؛
دور آن بستری که خونین است...
میشود سهم تو پرستاری؟

سختی روزهای این ایام
به دل واژه ها گواه شده
مثل مادر ز بس نخوابیدی
پای چشم تو هم سیاه شده

گرچه بعد از چهار و اندی سال
سخنانت شنیدنی شده است
حیفِ تو که یتیم خواهی شد
حیفِ مادر که رفتنی شده است

سحر آبی نگاه تو شد
شبِ شعرِ پُر از مقدمه ام
شعرهایم پُر است از روضه
بسکه درگیر داغ فاطمه ام


#حضرت_زینب_س
#میلادیه

@reza_dinparvar101
جمع صفات پنج تن، یکجاست زینب
اثبات ذات مادرش زهراست زینب

#رضا_دین_پرور
#حضرت_زینب
#ولادت

💠 @hossein_jaan
سوختم از هجر، آهم را بخر
حسرت عمر تباهم را بخر

گرچه در عصیان مرا هم دیده ای
لااقل شرم نگاهم را بخر

گیرِ گرگِ نفسِ خود افتاده ام
التماس قعر چاهم را بخر

تو کمک کن پا شوم... خوردم زمین!
بار سنگین گناهم را بخر

صبر کردی، جرم من شد بیشتر
پس به جانت اشتباهم را بخر

آنهمه سرمایه ام آتش گرفت
باقی انبار کاهم را بخر

نامهء اعمال من را پاره کن
باز هم روی سیاهم را بخر

دیر شد سهمیهء شش گوشه ام
شور و شوق بارگاهم را بخر

پیش سقا که دو چشمش تیر خورد
آبروی اشک ما را هم بخر

خواهشاً با مادرت زهرا بگو
این رفیق نیمه راهم را بخر

جان حیدر که دو دستش بسته شد
هر دو دست بی پناهم را بخر

کُشته ما را داغ بازوی کبود
فاطمه در کوچه ها افتاده بود


#مناجات_امام_زمان_عج
#فاطمیه

@reza_dinparvar101
رزق معراج علی، معراج رفتی بی علی
دیدی آخر من شدم محتاج، رفتی بی علی

کوچه ها از ازدحام دشمنان خلوت شده
یک مدینه از شکایت های تو راحت شده

خوش به حالت من که دیگر نیمه جانم فاطمه
فی امان الله... بی تو بی امانم فاطمه

فی امان الله... دیدارتو، فی یوم الورود
فی امان الله... رفتی فاطمه، رسمش نبود

من غرورم خرد شد در پیش چشمان همه
عاقبت بر گردنم افتاد غسلت فاطمه

تازه فهمیدم چرا خندید آن نامرد پست
تازه فهمیدم چطور آئینه ات را زد شکست

اینقدر اسما نگو؛ لرزیده ای حیدر چرا؟!
اینهمه خونابه می آید از این پیکر چرا؟!

فکر میکردم کسی بر صورتت سیلی نزد
آخرش دیدم که جسمت خورده بدجوری لگد

دلخوشی روزگار ما دو تا دائم نبود
بیقرارم، ضلعی از اضلاع تو سالم نبود

اشک پنهان از علی، صد جا در آوردی ببین
نیمهء شب آه... دادم را در آوردی ببین

نیستی حال بد من را ببینی فاطمه
سر پناه هر دوعالم، کلّمینی فاطمه

بچه ها خود را به روی پیکرت انداختند
دست خود را دور جسم لاغرت انداختند

پاره شد با رفتن تو رشتهء صبر علی
شهر، با این وسعتش شد خانهء قبر علی

قبر تو مخفی، ولی سوی نجف باشی بس است
تو دعاگوی علی از آنطرف باشی بس است

جانمازت پهن مانده بر زمین، بستر که نیست
چندتکه گوشواره، پیش من بهتر که نیست

چادر خاکی تو چادر نماز زینب است
ذکر یازهرا فقط راز و نیاز زینب است

آتش داغ تو را روی جگر دارد حسین
از وصیت های تو دیدم خبردارد حسین

آن زمانیکه سرش افتاده در دست همه
حتماً از گودال خونینش گذر کن فاطمه

شمر و خولی بر حسین تو اشاره میکنند
نیزه داران حنجرش را پاره پاره میکنند

کعب نی دارند و باهم خواهرش را می زنند
لشکری با مُشت و سیلی دخترش را می زنند

روضه را از خاطرات عمه اش آموخته
موی زهرای سه ساله بین آتش سوخته


#فاطمیه
#کربلا

@reza_dinparvar101
کاسه ی آب از کسی دیگر نمی گیرد حسین
عشق خود را نیمه شب بیدار کن بعداً برو

پیرهن را بافتی، اما یکی کافی نبود
باز هم روی کفن ها کار کن بعداً برو…

#رضا_دین‌پرور
#یازهرا
#شب_جمعه
#حسین_جان

@hossein_jaan
من از این دنیای نیرنگ و فریب
آمدم سوی غریب بن غریب

نوکر سرخورده ات برگشته است
باز کن آغوش خود را ای حبیب

درد دارم که سر صبح آمدم
ناامیدم از مداوای طبیب

سایه ات را از سر ما برندار
می رسد بی تو بلای عنقریب

من کجا و اینهمه آقایی ات
می نشینی با گدای نانجیب

حیف! عمرم با گناهانم گذشت
حیف! از روی تو ماندم بی نصیب

آخرش ما را نبردی کربلا
لااقل اینجا بیاور بوی سیب

فاطمیه میشوم با مادرت
ندبه خوان هر فراز و هر نشیب

بی هوا حوریه را سیلی زدند
گوش او دارد صداهای مهیب

آن دری که سوخت، بر رویش فتاد
زیر لب میخواند علی امن یجیب

از همان وقتی که افتاده زمین
مادرت حساسیّت دارد به شیب

می رود زهرا به دنبال حسین
از همین حالا به گودال حسین

#مناجات_امام_زمان_عج
#اللـ‌هـم_‌عجل_‌لولیڪ_الفرج
#فاطمیه

@reza_dinparvar101
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
عجز الواصفون عن صفتک
در مقام تو شاءنیت دارد
مرتضی که ولی امر همه است
از ولای تو عافیت دارد

#حاج_منصورارضی
#فاطمیه

@reza_dinparvar101
ای شب یلدای هجرت بیشتر از سال ها
ای حضورت در شب غم، بهترینِ فال ها

بخت کور عاشقان را باز کن یابن الحسن
تا به کی بسته به چین ابرویت اقبال ها

سجده ای، اشکی، دعایی در نماز نافله!
بی دعایت بوی عصیان می دهد اعمال ها

فاطمیه اشک میخواهم که تطهیرم کند
مادرانه می شود تقسیم، شور و حال ها


#شب_یلدا
#امام_زمان_عج
#اللـ‌هـم_‌عجل_‌لولیڪ_الفرج


💠 @hossein_jaan
@reza_dinparvar101
#حضرت_زهرا_س
#فاطمیه

ز بسکه چشم تو تصویر تار می گیرد
تمام آینه ها را غبار می گیرد

سرت چه آمده وقت کشیدن جارو
به گریه فضه ترا از کنار می گیرد

چه زحمتی شده این گندم آسیا کردن
چه زود پهلوی تو حین کار می گیرد

به روی گونه ی تو سیب قرمزی هر شب
ز چشمهای ترم اختیار می گیرد

لباس نو به تنت بود و گفت زینب باز؛
چقدر مادرم آب انار می گیرد

نه صبح مانده برایم، نه ظهر مانده، نه شب!
ز ناله ات کمرم هر سه بار می گیرد

بخند جان علی، جان به لب شدم زهرا
بخند خانه سکوت مزار می گیرد

@reza_dinparvar101
مناجات ابتدایی 1400.06.05
حجت‌الاسلام استاد میرزامحمدی
چیزی ندارد آنکه در رزقش سحر نیست
چیزی ندارد آنکه چشمش، چشم تر نیست

یک السلام ارباب می گویم بخر باز
روزی من شش گوشه ی آقا مگر نیست؟

#شب_جمعه
#مناجات
#روضه

@reza_dinparvar101