عریضه "اشعار رضا دین پرور"
1.25K subscribers
161 photos
72 videos
1 file
12 links
مناجات، مدح و مرثیه اهل بیت (علیهم السلام)
*تنها صفحه رسمی*
Download Telegram
ای مادر آب، آبرویت
ای علقمه، جامی از سبویت
ای زمزمِ اشک ما ز جویت
دریا، دو سه قطرهء وضویت

ای نام تو بهترین سرآغاز
یا ام بنین مرا بخر باز

ای خدمت دوست، سرنوشتت
ای گریه، انارِ فصلِ کشتت
ای خاکِ درِ علی، سرشتت
ای خانهء فاطمه بهشتت

اینگونه شدی عزیز زهرا
گفتی که منم کنیز زهرا

زینب بغلت بهار دارد
در بین مدینه یار دارد
در کوچه حسن قرار دارد
با اذن تو ذوالفقار دارد

عباس نه! پرچم تو بالاست
از بس که غمش حسین زهراست

در لشکر خود امیر داری
جنگندهء بی نظیر داری
شیری و چهار شیر داری
در کرببلا سفیر داری

روزی که عطش کنار دریاست
امیّد حرم به مشک سقاست

صد حیف که علقمه نبودی
در غربت و همهمه نبودی
تنها طرف همه نبودی
همنالهء فاطمه نبودی

آنجا که تبر روی نگین خورد
عباس در علقمه زمین خورد

گهوارهء ماه، تاب میخواست
آن چشم سیاه، خواب میخواست
نوزاد رباب، آب میخواست
حال همه را خراب می خواست

از داغ عمو که با خبر شد
سرباز حسین، تشنه تر شد

در معرکه آمد از عطش گفت...
از اینکه چطور کرده غش گفت...
از خشکی آن صدای خش گفت...
از حرمله و سه شعبه اش گفت...

آن روضهء مقتل مقرم،
باشد شب هفتم محرم!

#حضرت_ام_البنین_س

@reza_dinparvar101
باده میخواهم ولی از دست دوست
میروم هرجا که خاطر خواه اوست

در به در کن آخر عمری مرا
چونکه این عاشق نمی گنجد به پوست

میل ساقی بوده که ظرفم شکست
کوزهء صدتکه بهتر از سبوست

قرب من را غم میسّر می کند
درد اگر از سوی تو باشد نکوست

تو کنار ما و ما غافل ز تو
چشم نابینای ما در جستجوست

یوسفا از چاه، بیرونم بِکِش
گرگِ نفسم را بُکُش! درّنده خوست

عزّتی را که خودت دادی نگیر
سائل بی آبرو، با آبروست

دشمنانت، حرف پشتت می زنند
زودتر برگرد! وقت روبروست

کار من سخت است با بار گناه
مرقد کرببلایم آرزوست

ای نجف! جای ضریح مرتضی
پنجه های بغض من زیر گلوست

ای مدینه! زینب آمد بی حسین
آنکه بین کوچه گرم گفتگوست

خواهرانه پیش مادر گریه کرد
آب دید و گفت که وقت وضوست

گفت یا ام البنین، چشم رباب...
بعد اصغر در پی مشک عموست


#مناجات_امام_زمان_عج


@reza_dinparvar101
بین میخانه باده محترم است
دل که مست خدا شود حرم است
دست ساقی پیالهء کرم است
جام کوثر دو دیدهء ترم است

شب قدر علی رسید از راه
آمده مادر رسول الله

مُهر تایید مصطفا آمد
سیبِ سوغاتی حرا آمد
ساکن عرش کبریا آمد
حال کفّار مکّه جا آمد

بین قرآن سه آیه کوثر ریخت
پَر دیوانگان ابتر ریخت

خوب شد از بهشت، یادی شد
مستی عاشقانش عادی شد
جبرئیل آمد و منادی شد
خانهء وحی، غرق شادی شد

از نذورات خود نتیجه گرفت
‌بوسه از فاطمه خدیجه گرفت

شرح داده حدیث لولاکش
فرق دارد مسیر افلاکش
خیر دیدیم ما که از خاکش
واله ایم از تب طربناکش

باید از اسم او دوا برداشت
فقط از ذکر او شفا برداشت

بوده زهرا خودش کنار خودش
سر او بوده گرم کار خودش
امتحان شد به اختیار خودش
خورده از دانهء انار خودش

آنکه خیرش بدون خاتمه است
آبرودار عرش، فاطمه است

فاطمه بوده و حضور خدا
اسم او بوده و ظهور خدا
نور او نیست غیر نور خدا
بوده در دست او امور خدا

حبل حبل المتین که با مولاست
نخ تسبیح حضرت زهراست

کار من را سپرده دست علی
با گدا بر زمین نشسته علی
زائرش شد خمار و مست علی
حرمش می رسد به بست علی

قسمتم شد از اینطرف بروم
کلب زهرا شدم نجف بروم

بهتر اینکه عوام، خوش باشند...
به دو انگشتری و گردن بند
تا عسل هست، لب نزن بر قند
برو در بین خانه با ترفند

چادرش را فقط بگیر و بمان
دور سجاده اش بمیر و بمان

کاش اگر خواست سرصدا باشد
پشت دیوار او گدا باشد
درِ خانه همیشه وا باشد
نه که داغش عزای ما باشد

هجمه بر دین مردم آوردند
دم این خانه هیزم آوردند

ضربه ها داشت بر جگر میخورد
لگد و مشت، روی در میخورد
سینه بر میخ شعله ور میخورد
یاس، آنجا به درد سر میخورد

سپر دیگر علی خم شد
همهء لشکر علی خم شد

#حضرت_زهرا_س

@reza_dinparvar101
می زنم باز چون کبوتر پر
دور و اطراف شهر پیغمبر
با خدیجه می آورند از عرش
سوره ای قدر وسعت کوثر
محشری در مدینه برپا شد
آمده بهر مصطفی مادر
بهر تبریک بر رسول خدا
چه کسی هست بر علی بهتر

هدیهء چلّهء حرا آمد
آینه قدّی خدا آمد

آسمان خیر بیشمار آورد
شاخه طوبی دوباره بار آورد
یاس از دامن ملائک ریخت
چادر فاطمه بهار آورد
دست خالی سائلان پُر شد
جبرئیل از بهشت انار آورد
بدن دشمن علی لرزید
مصطفی تیغ ذوالفقار آورد

چقدر شاد شد علی امشب
از قدمهای مادر زینب

حانیه، حرّه، طاهره، حوراست
در طوافش عوالم بالاست
کوثر حوض ساقی کوثر
مادر آب، مادر دریاست
هرسه وعده علی خودش محو
لیله القدر صورت زهراست
ما که دادیم هدیه، جان را بر
بهترین مادری که در دنیاست

بسکه زهرا برو بیا دارد
بیت الاحمد همیشه جا دارد

ساحل امن موج شط زهراست
عصمت تام بی غلط زهراست
از حدیث کسا نفهمیدند
کیست در پنج تن وسط، زهراست
او که قرآن ناطق خود را
کرده تفسیر، خط به خط زهراست
پشت حیدر به فاطمه گرم است
رجز مرتضی فقط زهراست

نور رویش فقط سحر پیداست
در دعایش قضا قدر پیداست

همه عالم گدای او من هم
سر به حکمش نهاده گردن هم
رو گرفت از گدای نابینا
روگرفته است از ندیدن هم
او که شد برطرف به حرمت او
تشنگی های اُم ایمن هم
نشود جمع هرچه ادعیّه است
یک قنوت نماز این زن هم

زیر پاهای او که مست دعاست
بال های ملائکه پیداست

نشدند از درت گداها رد
نکند ذره را ثریّا رد
چقدر خوب شد برای زمین
که شدی از مسیر دنیا رد
فوق نور از علیَ الطّلوع تویی
که نداری چو نور، حتیّ رد
من کجا و سرودن از عشقت
تا حسین تو دوستت دارد

دست ما را دوباره خواندی که
باز ما را حرم کشاندی که

خانه ها غرق عطر جاری تو
ای جهاد تو خانه داری تو
یاعلی گفتی و همان اول
من علی گو شدم به یاری تو
مطمئنا که گریه بی معناست
پای این داغ بی مزاری تو
پدر خاکها تو را پوشاند
پس علی مست همجواری تو

چشمهء زیر خاکی مایی
مادر بی نشان سقایی

#حضرت_زهرا_س

@reza_dinparvar101
گلوی هجر فشردم که داده آزارم
فراق یار چه کرده است با دل زارم

سلام صبح امیدم، سلام مطلع فجر
هنوز منتظر صبح روز دیدارم

برای من که گدایم جهان نمی ارزد
اگر ز دامن لطف تو دست بردارم

به اینکه آبرویم ریخته نگاه نکن
نگاه کن چقدر بی پناه و ناچارم

گره به کار من افتاده است بازش کن
مرا ز خانهء خود رد نکن گرفتارم

کسی نبودم و قدر و بها به من دادی
کسی نبوده بجز فاطمه خریدارم

تمام نوکریم را به روضه مدیونم
تمام زندگیم را به تو بدهکارم

صدای خواهر زینب می آید از کوفه
دوباره سینه زن خواهر علمدارم

هنوز گریه کن کوچه های شام و یهود
هنوز مضطر راه شلوغ بازارم

#مناجات_امام_زمان_عج
#حضرت_ام_کلثوم_س

💠 @hossein_jaan
@reza_dinparvar101
دمِ صبح آمده ام، چون به دمت محتاجم
خیمه ات کو! به غبار قدمت محتاجم

گریه ام از سر بیچارگی و دربدری است
دلخوشی همه عالم! به غمت محتاجم

ریشهء رشد مرا خاک گناهم سوزاند
منِ تاریک، به نورِ حرمت محتاجم

آنقدر خیر رساندی که بدعادت شده ام
دست من نیست اگر بر کرمت محتاجم

شرم دارم به کسی رو بزنم غیر خودت
تا گدایم به زیاد و به کمت محتاجم

لشکرت غرق سپهدار، ولی تنهایی!
به غلامی که شده هم قسم اَت... محتاجم

حسرتا! قطرهء خونم سر راه تو نریخت
من به وادی پُر از پیچ و خمت محتاجم

کمتر از مورم و مامور سلیمان نشدم
به حسین و نظری باعظمت محتاجم

یاعلی ماه رجب آمده دستم خالی است
به دعای تو و صاحب علمت محتاجم

بغلم کن که پُر از دردم و بی درمانم
به طواف حرم محترمت محتاجم

#امام_زمان_عج
#ماه_رجب

@reza_dinparvar101
جلوه ها بسیار اما دل یکی، دلبر یکی
بین این میخانه ها، باده یکی ساغر یکی
ریشه های ما یکی، مصدر یکی، محشر یکی
تا ابد حیدر یکی، کوثر یکی، مادر یکی

چارده تا جلوه دیدیم از خدا، مطلب یکی است
سجده کن چون حضرت معشوق ما امشب یکی است


وا شده امشب به سمت آسمان ها پنجره
میشود گفت از نگاه یار، صدها خاطره
میرسد گاهی از آنجا که نباید تذکره
من گدای این درم، من کار دارم با گره

از گره هایی که کورند عشق پیدا میشود
خوش بحال ما رضا این بار بابا میشود


عشق را وقتی خدا در بین عالم باب کرد
ابروی دلدار ما را قبلهء محراب کرد
تا رضا را دیدن این گل پسر بی تاب کرد
خنده ای کرد و دل بابای خود را آب کرد

او که عشقش بوده از حالا به زهرا آمده
آن یکی یکدانهء آغوش بابا آمده


جان فدای آنکسی که مست و حیرانش شده
هرچه حور است و ملک گهواره جنبانش شده
بارها خورشید، محو نور ایمانش شده
عالمی دلبستهء ذکر رضاجانش شده

خوب شد اصلا" کسی امشب جوابم را نداد
چون عریضه میبرم مشهد دم باب الجواد


اینکه میگویند دستش سفرهء جود خداست
آینه قدّی سلطان سریر ارتضاست
عاشقش کعبه است، ذاتاً قبله و روح دعاست
کاظمینش چون خراسان، چون نجف، چون کربلاست

ابتدای حاجت است و انتهای حاجت است
سائل و مسکین کنار سفره او راحت است


از زیارت دور شش گوشه، چه چیزی بهتر است
کعبهء مشکل گشا، باب الحوائج اصغر است
من فدای آنکه تا دنیاست، عشق مادر است
خنده اش شیرینی بزم علی اکبر است

از میان عرش، نور محشری آورده اند
جلوه ای از جلوه های حیدری آورده اند


می درخشد ماه شب های کویری حسین
می شود دید از دو چشم او دلیری حسین
می کند در وقت وقتش دستگیری حسین
می شود سرباز عصر روز پیری حسین

از لب خشکیده اش گفتم که آب آتش گرفت
بر فراز نیزه ها قلب رباب آتش گرفت


#امام_جواد_ع
#حضرت_علی_اصغر_ع

@reza_dinparvar101
#امام_جواد_ع

دست کریم، روزی من را زیاد داد
آبی طلب نکردم و دیدم مُراد داد
از خالِ هاشمیِ لبش کعبه ساختم
ما را حکایتِ سر زلفش به باد داد
شکر خدا که فاطمه در راه بندگی
کار مرا حواله به خیرالعباد داد
با یا رضا به حلقه ی این در زدم ولی
دیدم جواب سائل خود را جواد داد

اینجا اگر تمام گداها نظر شدند
احساس می کنند که محتاج تر شدند

نزد کریم تحفهء بهتر می آورند
کاسه گلاب ناب ز قمصر می آورند
مهمان مان کنید بگوئیم یا جواد
تا اشک را ز چشمه ی کوثر می آورند
در کاظمین عریضه نوشتیم دست ِ جمع
دیدیم یا رضا زحرم در می آورند
آنانکه آشنای همین خانواده اند
کی رو به سوی خانهء دیگر می آورند

از سوی عرش آمده دردانهء رضا
مست شمیم فاطمه شد خانهء رضا

صحرا چقدر صورت لیلا کشیده است
مجنون منم که دیده به دریا کشیده است
توصیف آفتاب هم بکنم باز ناقص است
مثل پدر درست به زهرا کشیده است
شب تا سحر دعای جوادالائمه است
ما را حساب کرده و بالا کشیده است
میل رسیدن ِ دو سه بوسه به مرقدش
مشتاق را به آن سر دنیا کشیده است

هرکس شده هوایی و دلداده ء حسین
پل میزند ز جاده مشهد به کاظمین

یک بام دارد و دو هوا، غیر این که نیست
صحن شماست صحن رضا، غیر این که نیست
هر چند برده نوکر تو آبروی تو
من منتسب شدم به شما، غیر این که نیست
از من مگیر گوشه ی باب الجواد را
حاجات دنیوی ِ گدا، غیر این که نیست
امشب اگر کسی درِ این خانه را زده
دارد هوای کرببلا غیر این که نیست

پس باز هم بیا و جواب مرا بده
پس باز هم بیا و بخر، کربلا بده

جان می کنی به خاک ولی نیست خواهری
جان می کنی ولی نبریده است حنجری
جان می کنی و هلهله ها زجر می دهند
دور و بر تو نیست ولی آه مادری
جسم تو می برند کنیزان به پشت بام
اما نمی برند به سر نیزه ها سری
جان می کنی به خاک ولیکن نمی رسد
انگشتر و ردا و عبایت به دیگری

راحت به خاک حجره خود سر گذاشتی
داغ سه ساله و غم معجر نداشتی

@reza_dinparvar101
نیمهء ماه رجب از ام داوود است؟ نه
آنکه میگیرند از او اشک مُحرّم زینب است

خوب گفته هرکه گفته ، ما کجا و عشق او
"چون حسین عاشق یکی دارد و آن هم زینب است"

#رضا_دین_پرور
#حسین_جان
#یا_زینب_س
#شهادت

💠 @hossein_jaan
چارهء هجران یوسف جز غم یعقوب نیست
حال دور افتادگان از یار، اصلاً خوب نیست

چوب ظلم خویش را داریم یکجا میخوریم
صبر ما که بیشتر از طاقت ایوب نیست

ما بدهکاری خود را گردنت انداختیم
ما طلبکاریم از تو... دوری ات مطلوب نیست

روز ما سر می شود در غفلت کبرای قرن
نیستی و کوچه های شهر، بی آشوب نیست

"در میان خانه، صاحبخانه را گم کرده ام"
صبح تا شب بر لب من اسمی از محبوب نیست

ساحل آلوده را دریا مطهر میکند
غرق عصیانم ولی چشمان من مرطوب نیست

من به کار تو نمی آیم، نمی دانم چرا!
باغبانم باش چونکه میوه ام مرغوب نیست

منتظر بودم بیایی باز تنبیهم کنی
باز گفتی نامه ات پاره شده مکتوب نیست

آبروی رفتهء من را بخر در کربلا
نوکرت بد هم که باشد پیش تو مغضوب نیست

جذبهء شاه نجف را دیدم از ایوان طلا
جز علی در ذات الله الصمد مجذوب نیست

#مناجات_امام_زمان_عج

@reza_dinparvar101
کاشکی آبِ طلا را بین ظرف مس کنی
اینهمه ناخالصی های مرا خالص کنی

پابرهنه، با سر و روی کثیفم آمدم
تا نگاهی هم به این آلوده ی مجلس کنی

تو حواست بیشتر از هر کسی بوده به من
اول صبح آمدم فکر منِ بی کس کنی

میوه که کال است می افتد ز چشم باغبان
میشود باران نثار میوه ی نارس کنی

ای که نوکرهای نوکرهات، شاه عالمند
پشت در زانو زدم تا که مرا مفلس کنی

آنقدر یاغی شدم که تو به طوفان می زنی
تا کجا باید خودت را فدیه چون یونس کنی

این غلام روسیاهت را بغل کن یک سحر
تا که جانم را پُر از عطر گل نرگس کنی

گرچه زیر پرچم تو زیر قولم می زنم
سر به راهم کن که من را بهتر از عابس کنی

آه، ای چشم گنهکار! عاشقی بددردیَ است
تا کی آقا را نبینی، بوی او را حس کنی!

آخر ماه رجب دلتنگ حیدر میشوم
کاش من را در نجف با عشق خود مونس کنی

#مناجات_امام_زمان_عج
#رجب
#وداع
@reza_dinparvar
بُریدم چو دیوانه ها از همه
ندارم بجز یاعلی زمزمه
خبرها رسیده، شده همهمه
کنارِ درِ خانهء فاطمه

گدا! موقع رو زدن آمده
حسینِ امامِ حسن آمده

رجب رفت و شعبان رسیده به ما
نگین سلیمان رسیده به ما
دعاهای سلمان رسیده به ما
نوای حسین جان رسیده به ما

در این دست خالی دو تا پرچم است
حسین و حسن جان ما باهم است

یل آسمان ها قمردار شد
علی ذوق کرد و پسردار شد
دعا کرد و طوبی ثمردار شد
اذان گفت و فطرس خبردار شد

حسین آمد و ترس بیچاره ریخت
پر و بال خود روی گهواره ریخت

حسینی که شد مونس مادرش
شود زینت دوش پیغمبرش
و این شاهنامه خوش است آخرش
حبیبش دو جان می دهد محضرش

به لبهای مست حبیب این دم است
که صد بار اگر من بمیرم کم است

همینکه خدا خاک من را سرشت
کشید اشک من را به این روی زشت
مدال مرا شخص زهرا نوشت
زدم سینه، بیرون زدم از بهشت

چه آقاست پامنبری حسین
بهشتش شده نوکری حسین

خودم را گرفتار می خواستم
سحر، چشم بیدار می خواستم
شفا بهر بیمار می خواستم
امان گنهکار می خواستم

خودش زیر بال و پرم را گرفت
سرم را که بوسید، بالا گرفت

میان حسینیه زانو زدم
اگر خسته بودم نمی آمدم
دو سه سال شد معطل مرقدم
خبر داری اصلاً ز حال بدم!

برات سفر را بده عازمم
رفیق قدیمی! حرم لازمم

تو هجران کشیدی ز ما زودتر
به حج می روی یا منا زودتر
نخوان روضهء کربلا زودتر
نرو زیر سرنیزه ها زودتر

سفر می روی دخترت را نبر
بجان رباب اصغرت را نبر

#میلاد_امام_حسین_ع

@reza_dinparvar101
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مریض گریه ام و تشنهء سبوی حسین
به خشکی لب من خاک کربلا بکشید

جنازه ام به زمین ماند جان مادرتان...
مرا حوالی شش گوشه زیر پا بکشید

#رضا_دین_پرور

#حسین_جان
#شب_جمعه
#کربلا

💠 @hossein_jaan
هرچه بین راه گفتم شد علی
هرچه وصف ماه گفتم شد علی
هرچه مدح شاه گفتم شد علی
هرچه بسم الله گفتم شد علی

تا حسین از برکت اولاد گفت
سجده و سجاده یاسجاد گفت

حاجت شاه و گدا پیوست شد
از شلوغی، کوچه ها بن بست شد
ساقی آمد میکده یکدست شد
شهربانو قبل ساقی مست شد

ریخت از تسبیح او بی معطلی
یا علی بن حسین بن علی

این حسین است و صدای او علی است
کعبه و سنگ بنای او علی است
مروه و سعی و صفای او علی است
اسم کلّ بچه های او علی است

من که ویران همین آبادی ام
نوکر اربابم و سجادی ام

ما رکاب و تاج ما سنگ یمن
او پیمبر، ما اویسی از قرن
بار داده نخل عمر پنج تن
آمده دلبند عباس و حسن

جلوهء مولاست، شکل حیدر است
سیرتش مثل علی اکبر است

انس دارد عشق با تب، بیشتر
بنده دارد خواهش از رب، بیشتر
ماه دارد جلوه در شب، بیشتر
ذوق دارد عمه زینب، بیشتر

در مدینه حال مردم عالی است
بین خانه جای زهرا خالی است

می نشیند نور سیمایش به دل
می نشاند کشتی غم را به گل
سائلانش را نمی بینی خجل
می شود هر یاعلی "یا مَن تُحِل"

اعتقادم بر امامم محکم است
چونکه او مشکل گشای عالم است

هر زمان که خورده چشمانش به آب
سقف دنیا بر سرش گشته خراب
چونکه دیده سوخته طفل رباب
قبر او هم مانده زیر آفتاب

پیکر ارباب یادش مانده است
بی مزار و بی حرم افتاده است

ماجرای شام را یادش نرفت
مردمان عام را یادش نرفت
سنگ روی بام را یادش نرفت
خیزران و جام را یادش نرفت

داغِ روی سینهء صد چاک شد
دختری که در خرابه خاک شد

#میلاد_امام_سجاد_ع

@reza_dinparvar101
نگاه لطف سلیمان کجا و مویهء مور
میان میکده مستی کنم به عشق حضور
بریز باده برایم، بریز باده ز دور
نشسته ام که کند ساقی از خرابه عبور

شدم خراب زیارت یکی مرا ببرد
یکی مرا حرم شاه کربلا ببرد

اگر سبوی شکسته برات آوردم
شمیم تربتی از کربلات آوردم
ز گریهء سحر آب فرات آوردم
مرا بخر که فقط سیئات آوردم

کشیده در بغل خود مرا طواف حبیب
مرا رسانده به یوسف، نخ کلاف حبیب

نگاه من به غبار و به قاب شش گوشه است
سلام دادم و اشکم جواب شش گوشه است
به دست خالیم اینجا، شراب شش گوشه است
مرا ببوس، دلم مست خواب شش گوشه است

مگر ز ساغر ارباب، بهترش هم هست
خراب بادهء او مست اکبرش هم هست

دم ضریح شنیدم حسین گفت اکبر
به پای او که رسیدم حسین گفت اکبر
همینکه ناز کشیدم حسین گفت اکبر
حسن نوشتم و دیدم حسین گفت اکبر

بوی حسن طرف خانهء حسین آمد
بیا برادر ریحانهء حسین آمد

زمان آمدنش عرش، بیقراری کرد
فضای خانهء ارباب را بهاری کرد
دعای فاطمه را در مدینه جاری کرد
کرم ز دست حسن داشت، سفره داری کرد

ببین به صورت او جلوه هایی از ثقلین
علی و احمد و زهرا و مجتبی و حسین

شب علی شده مشکل گشا ابالفضل است
طرف حساب فقیر و گدا ابالفضل است
کسی که اینهمه هم شانه با ابالفضل است
علیّ اکبر لیلاست یا ابالفضل است

نگین درّ نجف را ببین در انگشتش
همان که کرببلا را گرفته در مُشتش

علی اذان خدا و علی صدای حسین
علی کتاب خدا و علی دعای حسین
موذنی که گرفته به دست عبای حسین
پسر شده که بیفتد به روی پای حسین

خدا کند نخورد چشم، قدّ و بالایش
خدا کند که نیفتد پدر به پاهایش

همینکه لختهء خون از روی دهان آمد
حسین با سر زانو کشان کشان آمد
صدای خندهء الوات شامیان آمد
عقیله از حرم خود دوان دوان آمد

شهید جمع شده زیر دست و پا ای وای...
هزار تکّه علی ریخت در عبا ای وای...

#میلاد_حضرت_علی_اکبر_ع

@reza_dinparvar
بهار شد، خبری از بهار ما نرسید
دوباره خانه تکاندیم و یار ما نرسید

رسیده عید، ولی گلعذار ما تنهاست
لباس کهنهء غیبت، تن عزیز خداست

آهای مردم دنیا! از امتحان چه خبر؟
دوباره جمعه شد از صاحب الزمان چه خبر؟

به کام تشنه لبان ساغر و سبو نرسید
شمیم نیمهء شعبان رسید و او نرسید

دوباره کوچه خیابان ما چراغانی است
ولی دوباره کسی فکر درد آقا نیست

وصال او چِقَدر دیر و دیرتر شده است
گناه ماست که امسال، پیرتر شده است

قرار بوده بیاید سر قرار خودش
نشسته بین بیابان، در انتظار خودش

دلِ کسی نگرانش نشد نیامده است
کسی ز غربت آقا به خود نیامده است

ز رنج دیدن یوسف، کمی نرنجیدیم
بجای کار برای ظهور، خوابیدیم

کسی که فقر چشیدی! پی کریمان باش
اگر که رفتی از این در! برو پشیمان باش

به یُمن اوست که رزق سحر به ما دادند
بجای کیسهء زر، چشم تر به ما دادند

سلام یابن علی، ذوالفقار را بردار
بیا و نحسی این روزگار را بردار

ز روی میز، بساط قمار را بردار
ز روی خستهء مردم غبار را بردار

خوشا بحال غلامی که هیئتی تو شد
مریض شد، نگران سلامتی تو شد

نفس نفس زده ایم و ز جاده آمده ایم
چهل سه شنبه به عشقت پیاده آمده ایم

قبول کن که فقط ناز تو کشیدنی است
به جمکران قمر چهرهء تو دیدنی است

خدا کند که گدای محل کنی ما را
دوباره مثل گذشته بغل کنی ما را

خودت بیایی و دستی سر همه بکشی
مسیر روضهء ما را به علقمه بکشی

الا مسافر کرببلا که در راهی
مرا ببر به حرم، گریه کن که می خواهی

صدای ناله ات از حلق شاه می آید
نوای فاطمه از قتلگاه می آید

امان ز خنجر کُندی که تُند، بر میگشت
در آن مجادله دنبال پُشت سر میگشت

همینکه رفت به نیزه سر امام زمان
عقیله یک تنه شد لشکر امام زمان

زنی که گریه کن شاه بی کفن شده بود
اسیر حرمله و شمر بد دهن شده بود

نگاه مادر او کم فروغ تر شد وای
حرم ز غارت معجر، شلوغ تر شد وای

#مناجات_امام_زمان_عج
#نیمه_شعبان

@reza_dinparvar101