عریضه "اشعار رضا دین پرور"
1.25K subscribers
161 photos
72 videos
1 file
12 links
مناجات، مدح و مرثیه اهل بیت (علیهم السلام)
*تنها صفحه رسمی*
Download Telegram
بر در میخانه ات تا قفل هجران می خورد
این جگر از دوریت خونِ دو چندان می خورد

برگ من خشک است، اما ریشه ام خشکیده نیست
باز دست باغبان بر خاک گلدان می خورد

بر دلم افتاده که آلوده ها را می خری
چونکه بر چشمان خشکم آب باران می خورد

می شناسم من ترا، حتی اگر طغیان کنم...
آخرش عفوت به امواج گناهان می خورد

پشت در معطل شدم تا آنکه فهمیدم خدا
راه تو بر خانهء شب زنده داران می خورد

من که گفتم می زنی اما بغل کردی مرا
گفتی این چهره به یک عبد پشیمان می خورد

قیل و قالم را نبین! دق می کنم طردم کنی
طفل اگر بی کس شود از این و از آن می خورد

من لباسی پاره ام که بوی یوسف می دهم
ریشهء پیراهن یوسف به کنعان می خورد

هیچ موقع، من دلم شور جدایی را نزد
غصه ام را چون خودِ شاه خراسان می خورد

کربلا که هست دنیا می شود مثل بهشت
کربلا که نیست این عالم به زندان می خورد

خوش بحال هر که شد در روضه ها مست حسین
خوش بحال هر که دور سفره اش نان می خورد

بین خورجین سر زده آمد سری بین تنور
پس کجای این سر زخمی به مهمان می خورد

موی او آتش گرفت و دید زهرا مادرش
هُرم آتش روی آن لبهای عطشان می خورد

#مناجات_با_خدا
#امام_حسین_ع
#تنور_خولی

@reza_dinparvar101
یارب خجالتم را، قبل از بیان خریدی
درد و بلای من را، فوراً به جان خریدی

بااینکه گریه کردم، شکر ترا نکردم
ناشکری مرا هم، ای مهربان خریدی

جای عذاب، فرصت دادی برای توبه
هی من گناه کردم، هی تو زمان خریدی

بدها میان خوبان، چون میوهء خرابند
زود آن خراب ها را، یک در میان خریدی

سرمایه دار عالم! بُنجل فروش شهرم
کسری دخل من را، وقت زیان خریدی

رفتار تو که با من، مثل غریبه ها نیست
ناز مرا شبیه هر میهمان خریدی

گفتی گداست اما، شاید به دردمان خورد
من را برای زهرای قدکمان خریدی

جان علی نجف را، در خواب روزی ام کن
معلوم کن مرا هم، قبل از اذان خریدی

در ازدحام روضه، دست مرا گرفتی
گفتم حسین و من را با دیگران خریدی

جانم فدای طفلی که گفت عمه زینب
مهمان رسید و از من اشک روان خریدی

سر را بغل گرفت و هی گفت با تعجب
ِکی از تنور خولی، یک لقمه نان خریدی

بابا ز بس خریدم درد تو را به پهلو
تو نیز درد تازه از خیزران خریدی

در خواب دیده بودم رفتی به روی نیزه
حتماً برای اصغر، یک سایه بان خریدی

#مناجات_با_خدا
#حضرت_رقیه_س

@reza_dinparvar101
یا عبادی! شب و روز و سحرم گریه کنید
در اگر بسته شده، پشت درم گریه کنید

گاهی از شوق وصال، آتش سوزان بشوید
گاهی از ترسِ عذاب و شررم گریه کنید

سودِ فقری که به محتاج رسد بیشتر است
پس چه بهتر که فقط با ضررم گریه کنید

روسیاهی شما ربط ندارد به کسی
دوست دارم که شما را بخرم، گریه کنید

تا یکی توبه کنان سجده به تربت بکند
از گناهان همه می گذرم، گریه کنید

پرچم هیئتان بافتهء فاطمه است
فاطمه گفته برای پسرم گریه کنید

دلتان تنگِ غبارِ نجف و کرببلاست
از غم و غصهء تان باخبرم، گریه کنید

-آی زوّار! ضریحش که نشد قسمت ما
کاش از جانب ما کنج حرم گریه کنید-

دل ما گوشهء گودال بهم ریخت حسین
گفتی از خیمه به احوال سرم گریه کنید

وای از شمر! در آداب سرت ریز نشد
به قفا ضربه زد و خنجر او تیز نشد


#مناجات_با_خدا
#امام_حسین_ع

@reza_dinparvar101
مرا آفریده خدای حسن
برای خودش نه، برای حسن
میفتم از امشب به پای حسن
گدایم گدایم گدای حسن

حسن اسم رحمان و اسم رحیم
بخوان یاحسن، یاعلی یاعظیم

هوالله روی دهن ریخته
چه شوری در این جان و تن ریخته
شراب مرا بوالحسن ریخته
روی لب، حسن جان من ریخته

خمارم خرابم در این میکده
شب مستی ام با حسن آمده

همه برکت فصل کشتم حسن
از اول فقط می سرشتم حسن
بهشتم حسن، سرنوشتم حسن
نوشتم کریم و نوشتم حسن

حسن پیش حق بود، تنزیل داشت
هوای مرا مثل فامیل داشت

به سوز و به تب های ماه خدا
به خشکی لب های ماه خدا
به قند رطب های ماه خدا
به العفو شب های ماه خدا

من عمریست که هرچه را خواستم
فقط با حسن از خدا خواستم

ابد بود از اول، ازل را شکست
شب خلوت این محل را شکست
به والله، لات و هبل را شکست
حسن، پشت جنگ جمل را شکست

علی گر درِ خیبر آورده است
حسن چشم فتنه در آورده است

اگر جلوه ای از خدا شد حسین
اگر آبرو دار ما شد حسین
اگر هم دوا هم شفا شد حسین
اگر شاه کرببلا شد حسین...

درست است کار ربش بوده است
ولی یاحسن بر لبش بوده است

نشستم زمین، دلبرم خاکی است
چه گنجی است او، گوهرم خاکی است
اگرچه پریدم، پرم خاکی است
نپرسیدم از چه حرم خاکی است

فدای غم هر دو چشم ترش
که خاکی شده چادر مادرش

برای دفاع فدک دیر شد
و آن بزدل بی حیا شیر شد
ته کوچه مادر زمینگیر شد
بمیرم همانجا حسن پیر شد

امان از مسیری که بسته شده
دوتا گوشواره شکسته شده

#امام_حسن_ع

@reza_dinparvar101
همینکه رزق شب ما دعای حیدر شد
زمان فیض گدا زاده ها مقدر شد
ز شوق تا سحر آنقدر پر زده جبریل
که کوچه های مدینه تماماً از پَر شد
سلام خیل ملائک از عالم بالا
به اولین نوهء خانهء پیمبر شد
تبرکی خدیجه در آسمان چرخید
همینکه فاطمه زمزم چشید و مادر شد

به دست روح الامین تا که جمع شد صدقات
صدای گریه آقا بلند شد....صلوات

خدا که هوش مرا برده با دعای حسن
کشانده پای لبم را به خاک پای حسن
به تخت یوسف مصری نوشته اند به زر
غلام و دربدر زلف دلربای حسن
همیشه پُرشده دست گداش، حرفی نیست
عطا اگر نکند هم منم گدای حسن
بنای کار کرامات حق به هم می ریخت
اگر که بود کس دیگری به جای حسن
هزار کوه طلا سبز می شود ز زمین
اگر کشیده شود بر زمین عبای حسن

منم جزامی شهری که شهریارش اوست
پیاده آمدم اینجا که سفره دارش اوست

هرآنکه جذبهء چشم تو در بغل دارد
هزار چشمهء احلی من العسل دارد
نشسته ام که مرا بازهم دعا بکنی
نمازهای شبت تا سحر محل دارد
میان قبر، تنش از عذاب می لرزد
هر آنکسی که ز تو عقدهء جمل دارد
بگو که صلح تو اعلان جنگ کرببلاست
اگر کسی سرِ سوزن، سرِ جدل دارد

از آبروی خودت کرده ای فقط انفاق
ولی امر حسینی بدون هیچ اغراق

خدا قنوت ترا با نماز پُر کرده
لبت میان مصلاّ نماز پُر کرده
امام دوم تنها! حریم قرب ترا
نوشته اند که صرفاً نماز پُر کرده
اذان بگو که بگویند عارفان زمین
حسن در عالم معنا نماز پُر کرده
مرنج اگر که کشیدند جانمازت را
که زیر پای ترا جانماز پُر کرده

به عزت تو گرفتیم پرچم دین را
خدا زیاد کند آتش مُذلیّن را

ندیده بودم اسارت میان خانهء خویش
کسی مگر که میفتد به جان خانهء خویش
دلت گرفت ولی بی بهانه خندیدی
ز خندهء زنِ نامهربان خانهء خویش
میان تشت، جگرهای پاره می ارزید
به سربلندی ات از امتحان خانهء خویش
بغیر مادر و تو، بین کوچه ای بن بست
نکرده هیچ کسی گم، نشان خانهء خویش

به سینهء تو زد از روی کینه، مردی مُشت
در انتقام دو تا گوشواره کردی مُشت

#امام_حسن_ع

@reza_dinparvar101
اشک شرمندگی ام وقت سحر خوبتر است
فقر محتاج اگر قرب ندارد ضرر است

آمده طفل گریزان و فراری به سویت
پس گنهکاری من را تو نیاور به رویت

نگذاری که غلط های اضافی بکنم
زود برگشته ام این خانه تلافی بکنم

ناز کن ناز! که دارم به همین ناز، نیاز
جنگ و دعوا که نداریم! بزرگی کن باز

دستم از پشت، به دور سرم آویخته است
آبرودار! ببین آبرویم ریخته است

جنس ناجور، بدهکار شدن هم دارد
مست عصیان شدنم، خوار شدن هم دارد

با تمام بدی و با همهء کاستی ام
این تو بودی که بجای همه میخواستی ام

غیر زهرای تو امیّد ندارم به کسی
کاشکی پیش حسینش به حسابم نرسی

گریه بین حرمش برکت اوقات من است
کربلایی نشدن جزء عقوبات من است

جان به قربان کسی که همه جا گفت حسین
مادری در وسط کرببلا گفت؛ "حسین...

ته گودال نشستند سرت را بِبُرند
نفس بی رمق و مختصرت را بِبُرند

پسرم! شمر و سنان با تو خصومت دارند
بدنت ریخت بهم، بسکه خباثت دارند

ای برهنه که میان دگران کُشته شدی
خیره ماندی به حرم، دل نگران کُشته شدی"

#مناجات_با_خدا
#امام_حسین_ع

💠 @hossein_jaan
گفتند خالق تو، دارد بنای عفوت
با سر دویده ام چون دارم هوای عفوت

از روسیاهِ بدکار یک بار، دل نکندی
جرم مرا نوشتی، یک عمر پای عفوت

حسّ غریبه ها را اصلاً ندارم اصلاً!
تو عاشق گنهکار، من آشنای عفوت

خواب از سرم پریده، از بسکه گریه کردم
دنبال خود کشیده، من را صدای عفوت

سربار بودم اما من را بغل گرفتی
بار عذابم افتاد، بر شانه های عفوت

خون مرا بریز و ترس مرا مریزان
چون بیشتر می ارزد، خوف و رجای عفوت

بی آبرویی ام را اهل کسا خریدند
آخر مرا کشیدند، زیر عبای عفوت

قبل از تو که ببخشی، دیدم حسین بخشید
لطف حسین نگذاشت، جایی برای عفوت

یارب گدای ارباب، دارد هوای ارباب
با تذکره بگو که این هم بجای عفوت

#مناجات_با_خدا
#امام_حسین_ع

@reza_dinparvar101
بنده ای که بیشتر غرق خجالت می شود
بیشتر مشمول احسان و محبت می شود

بعد هر سبحانَ ربّی، اسم اعلای علی است
پس خدا با سجده های او عبادت می شود

خوش به حال ما که باب الله، شخص حیدر است
چون اگر در می زنیم اینجا اجابت می شود

روزی اهل بکا از زمزم چشم علی است
گریهء ما از کنار چاه، قسمت می شود

بعد استغفار، بابایم فقط خون گریه کرد
چون گناهان، خار بین چشم حضرت می شود

ای که ناز ما یتیمان را کشیدی نیمه شب
کوله بارت را زمین بگذار! زحمت می شود

مطمئنم گر نبخشد بنده هایش را خدا
بیشتر از مرتضی، زهرا اذیت میشود

جان به قربان علی که وقت گفتن از نجف
پای لنگ نوکرش پای زیارت می شود

وقتی اینجا آمدم با ذکر اربابم حسین
غصه کمتر می خورم! حتماً عنایت می شود

روزی ماه خدا هم دست زهرا و علی است
هر کسی در خانهء مولاست، دعوت می شود

من فدای آنکسی که پیش چشم مادرش
آن لباس کهنه ای که داشت غارت می شود

#مناجات_با_خدا
#امام_علی_ع
#شب_قدر

@reza_dinparvar101
نالهء هرشب چاه و شب نخلستان است
که علی ایمان است، که علی درمان است
علی آن شیرخدا که سحرِ هر شبِ او ذکر لب قرآن است، سورهء انسان است، او که هم جان است و هم خود جانان است

پادشاهی است که دارد به سرش از شرف و مجد خداوند دوعالم یک تاج
تیغ ابروش نموده است جهان را تاراج
پا به پای شب پیغمبرش آمد همه جا در معراج

ذکر او هست عبادت
وَ غلامی سرایش به همه عالمیان عزّ و سعادت
او که هر روز کشد حضرت جبریل امین را به عیادت
می برد چشم سیاهش همه را آنطرف مرز شهادت

دُرِ نایاب صدف، بحر مواجِ شرف، زده قلبم به هدف، باز کن در به روی سائل بیچاره و آوارهء ایوان نجف

میثم تمارم، دشمنانش همگی گر بزنندم دارم، گر ببینند به دارم وَ سربازارم، یا دهند آزارم، می زنم جار که غیر از علی و آل علی از همه کس بیزارم

قنبر و بوذر و سلمان همگی عبد سرایش
همگی عاشق بی چون و چرایش، همه خوانند به پایش؛

اسدالله، یدالله، اُذُن الله، عین الله، سیف الله
باب الله، وجه الله، علیاً ولی الله

باء بسم الله و صفتِ اَلله و رجز غالب مردانهء ثارالله است، شاهراهی که در آن نیست علی بیراهه است

من وضو میگیرم، از سرِ چشمهء اشکی که ز زمزم مانده، که مرا عزّت پرچم مانده، که نبینند مرا غم مانده،
از علی دم زدم و می بینم
که پس از مرگ از این بنده همین دم مانده

گر که جاری بشود خون به طواف دهنم، گر شود پیرهن پارهء پاره کفنم، همه خواهند شنید از رگ و از پوست و از جان و تنم، تکه تکه شدهء عشقم و مشتاق وصال قدم بوالحسنم

#امام_علی_ع

@reza_dinparvar101
بر دیده بارِ گریه کشیدن چه فایده!
طعم وصال را نچشیدن چه فایده!
پشت سر جنازه دویدن چه فایده!
خود را اسیر مرگ ندیدن چه فایده!

وقت عروج، بی پر و بالی من بد است
این کوله های پاره و خالی من بد است

کورم! عصاکِشَم شده هر کور دیگری
دنیا فریب داده مرا جور دیگری
سر در نیاوَرَد کسی از گور دیگری
ای قبر تنگ! آمده مامور دیگری

تا حکم شد که محکمه اش را بیاورید...
اسم علی و فاطمه اش را بیاورید

رب الکریم! درد گدا را چه می کنی؟
عبد فراری آمده، حالا چه می کنی؟
با آبروی ریختهء ما چه می کنی؟
باشد نبخش، با دل زهرا چه می کنی؟

مادر گرفته بار گناه مرا به دوش
تا دیگ رحمتت بزند در خرابه جوش

رحمی به اشک صورت این رو سیاه کن
افتاده ام ز چشم همه، یک نگاه کن
فکری برای سائل بی سرپناه کن
یک شب مرا میان نجف سر به راه کن

هرچند بندهء تو گنهکار آمده
ما را بخر، علی سر بازار آمده

دیگر علی خودت کم ما را درست کن
این غصه های عالم ما را درست کن
حال غریب و درهم ما را درست کن
یک کربلا ببر، غم ما را درست کن

بالاسر جنازه ام از کربلا بخوان
از پیرهن که نیست و از بوریا بخوان

بالاسر حسین، به جانش که ریختند...
با چوب و سنگ روی دهانش که ریختند...
با نیزه ها به صوت اذانش که ریختند...
با چکمه روی قدّ کمانش که ریختند...

خواهر به مادرش که رسید التماس کرد
مادر رسید و شمر، پسر را خلاص کرد

#مناجات_با_خدا
#امام_حسین_ع
#شب_جمعه

@reza_dinparvar101
مرهم نزن دوباره، خون روی سرم را
زینب بیا و بردار، با گریه بسترم را

گیرم طبیب امشب زخم مرا دوا کرد
پیش تو می شکافم صد زخم دیگرم را

حال بد یتیمان حال مرا عوض کرد
نگذاشتم ببینند این دیدهء ترم را

گوشم پُر از صدای دشنام پیرزن بود
خانه به خانه بردم، این بار محترم را

یک عمر چاه کوفه، هم نالهء علی بود
با فاطمه گرفتم، احیای آخرم را

سی سال پهلوی من حرمت فقط شکستند
آنها که بد شکستند، پهلوی همسرم را

زهرا میان بستر، رویش کبود بوده
بگذار پای آن غم، زردی پیکرم را

او را که غسل دادم، سر را زدم به دیوار
چه خوب شد ندیدی بازوی پر ورم را

زهرا غم حسن را، در کوچه دید و جان داد
رویش نشد بگوید بردار زیورم را

طبق روال مادر، روضه فقط حسین است
رفتم به کربلایت، پایان منبرم را

از صبح تا غروبی صدبار گریه کردم
گودال را بگویم یا غارت حرم را

اصلا ً بیا ابالفضل؛ جان تو، جان زینب
در بین کوفه تنها نگذار دخترم را

حق می دهم اگر که از نی سرت بیفتد
زینب اگر بگوید، بردند معجرم را

#امام_علی_ع
#شهادت

@reza_dinparvar101
در خطا بر خویش جرأت داده ام
بی حیا بودم خسارت داده ام

چوب حسرت را به عمر خود زدم
تا به نفسم درس عبرت داده ام

آی شیطان ! دور من را خط بکش
با علی دست رفاقت داده ام

از گناهم چشم پوشی کن خدا
توبه نامه دست حجت داده ام

یازده ماه آبرویم ریخته
باز هم این ماه زحمت داده ام

تو گذشتت بیشتر از جرم ماست
هر سحر این را شهادت داده ام

آب باران نجف را خورده ام
کاسه جان را طهارت داده ام

تا بگیرم کوثر از دست علی
گریه هایم را امانت داده ام

خیلی از مادر خجالت می کشم
چون حسینش را خجالت داده ام

کربلا دارالشفای عالم است
به مریضم خاک تربت داده ام

من حسینی از دعای مادرم
اختیارم را به حضرت داده ام

سمت باب القبله گفتم یاحسن
گفت حسن اذن زیارت داده ام

قاسمش اسم حسن را زنده کرد
گفت باباجان ضیافت داده ام

بی زره بودم ضریح من شکست
بر سپاه شام، حاجت داده ام

پیکر من می کشد روی زمین
مثل اکبر جان به غربت داده ام

#مناجات_با_خدا
#حضرت_قاسم_بن_حسن_ع

@reza_dinparvar101
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سلام وادی من؛ وادی السلام علی!
کجاست مسکن امنِ کسی که مسکین است

ممات، عین حیات است و نار، عین بهشت
کسی که دل به علی بسته است خوش بین است

#امیرالمومنین_علیه_السلام
#نجف

💠 @hossein_jaan
@reza_dinparvar101
ذکر استغفار هر وقتی مداوم میشود
همنشینی خدا و بنده دائم میشود

هول دنیا را نزن، هول قیامت را بزن
وای از آن بیچاره که بر خویش ظالم میشود

خُرده بر چشمم نگیر ای قبر وحشتناک من!
دست من خالیست؛ آنجا گریه لازم میشود

مرگ، نزدیک است یارب! بی پناهی آمده
کوله بارش را ببندی زود عازم میشود

با همین توبه شکستن دوستم داری هنوز
خوش بحال آن گنهکاری که نادم میشود

سائل درمانده غیر از پشت در، جائی نداشت
در به رویش واکنی کمتر مزاحم میشود

بندهء بی آبرو بین حرم حالش خوش است
گرچه هر با آبرو در کعبه مُحرم میشود

ضعف من را برطرف کن بین آغوش علی
طفل اگر پیش پدر باشد مقاوم میشود

خاک این میخانه را جارو کشیدم یاحسین
خاکروبی از حرم کی سهم خادم میشود

اصغرت را در عبا پیچیدی و گفتی علی
که مگر این حنجر صدپاره سالم میشود

پشت خیمه سر که روی نیزه بالا می رود
سایه او سایهء روی محارم میشود

مادرش میسوخت زیر آتش خورشید داغ
با سری که زخمی از سنگ مهاجم میشود

#مناجات_با_خدا
#حضرت_علی_اصغر_ع

@reza_dinparvar101
کوله باری پر از جفا دارم
دست خالی، سر و صدا دارم

راستش با تو نیستم رو راست
ناز من را نکش، ادا دارم

اشتباهاً نیامدم به درت
بیشتر از همه خطا دارم

درد خود را نگفته ام به کسی
به علی درد بی دوا دارم

منکه جز تو شدم رفیق همه ...
پس چرا بوده ای هوا دارم

بی خیالم شدند، تنهایم
بی خیال همه! ترا دارم

بغلم کن تو را به جان حسن
من مگر چند تا خدا دارم!

آی همسایه! گفته ام به همه
منِ بیچاره هم رضا دارم

هرکه ام بر حسین مربوط است
هرچه دارم ز کربلا دارم

گفت مادر به میخ کج که فقط
ترس از تیر و نیزه ها دارم

به خدا پیش چکمه ها هیچ است
ورمی که به دست و پا دارم

وای اگر ناله ام شنیده شود
پسرم تشنه سر بریده شود

#مناجات_با_خدا
#حضرت_زهرا_س

@reza_dinparvar101
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شعر منتسب به امیرالمومنین علیه السلام

حَارِ هَمْدَانَ مَنْ یمُتْ یرَنِی مِنْ مُؤْمِنٍ أَوْ مُنَافِقٍ قَبَلاَ
یعْرِفُنِی طَرْفُهُ وَ أَعْرِفُهُ بِنَعْتِهِ وَ اسْمِهِ وَ مَا فَعَلَا

وَ أَنْتَ عِنْدَ الصِّرَاطِ مُعْتَرِضِی فَلَا تَخَفْ عَثْرَةً وَ لَا زَلَلًا
أَقُولُ لِلنَّارِ حِینَ تُوقَفُ لِلْعَرْضِ ذَرِیهِ لَا تَقْرَبِی الرَّجُلَا

ذَرِیهِ لَا تَقْرَبِیهِ إِنَّ لَهُ حَبْلًا بِحَبْلِ الْوَصِی مُتَّصِلًا
أَسْقِیک مِنْ بَارِدٍ عَلَی ظَمَإٍ تَخَالُهُ فِی الْحَلَاوَةِ الْعَسَلَا

ای حارث همدانی هرشخصی که بمیرد خواه مؤمن باشد خواه منافق، مرا می بیند. او با چشم خود مرا می شناسد من هم او را با اسم و رسم و کارهائی که انجام داده می شناسم. تو در صراط بر سر راه من می ایستی، نترس، نه از لغزش های خود و نه از اشتباه های خویشتن.در قیامت به هنگامی که در پیشگاه عدل الهی برای محاکمه نگاه داشته می شوی، به آتش می گویم: او را رها کنید و به این مرد نزدیک مشوید. کاری به کارش نداشته باشید، زیرا با وصی محمّد ﷺارتباط دارد. و من از آب سردی که فکر می کنی در شیرینی همانند عسل است به تو می نوشانم. 

#امام_علی_ع
#نجف
@reza_dinparvar101
دل این بندهء انگشت نما را نَشِکن
با فراقت به سرم جام بلا را نَشِکن

من اگر می روم از میکده ات، تو نگذار
آخرین قفل که مانده روی پا را نَشِکن

دور هم بودن ما لطف کریمانهء توست
قُرُقِ نیمه شب اهل بکا را نَشِکن

آبرویم برود، آبروی تو رفته...
جلوی چشم همه ظرف گدا را نَشِکن

دم شش گوشه فقط توبهء ما را بپذیر
جان آقای خراسان دل ما را نَشِکن

به همه گفته ام ارباب، خریدار من است
حُرمت سینه زنِ کرببلا را نَشِکن

مادرش گفت؛ که صد نیزه شکسته به تنش
تو دگر بر بدنش، چوبِ عصا را نَشِکن

طرف من بنشین و به رویم سنگ بزن
سر من را بِشِکن، راس جدا را نَشِکن

چکمه را از لب عطشان حسینم بردار
استخوانِ دهنِ خون خدا را نَشِکن

#مناجات_با_خدا
#امام_حسین_ع

@reza_dinparvar101
درمانده ام و مانده دمی مختصر از من
غیر از تو رفیقی نگرفته خبر از من

ای چشمه! ببین کار من از غسل گذشته
دریای کرم! نیست گِل آلوده تر از من

اصلاً نشد عصیان مرا زود نبخشی
شرمندهء تو نیست کسی بیشتر از من

اهل سحر و مَرد مناجات نبودم
گر نیمهء شب آه کشیدم بخر از من

محتاج شدن برکت بازار گدایی است
سرمایه و سودش ز تو باشد، ضرر از من

من را به وصال خودت از نفس رها کن
ای قبله من! مانده تنی محتضر از من

تا آبرویم دست علی و حسنین است
هرگز نکند فاطمه صرفنظر از من

با اذن رضا، دست به دامان جوادم
کافیست که راضی شود این یک نفر از من

می گفت به اندازه کافی جگرم سوخت
با کف زدن ای همسر من، جان نبر از من

از پلّه کشیدند و شکستند سرم را
بدجور شکستند کنیزان کمر از من

یک مرتبه با تشنگی ام سنگ نخوردم
یک چکمه در این شهر ندارد گذر از من

ده اسب به روی بدن من ندویدند
با رقص نَبُردند روی نیزه سر از من

سه روز روی بامم و خورشید ندیدم
پس روضه حسین است بپرسید اگر از من

#مناجات_با_خدا
#امام_جواد_ع

@reza_dinparvar101
آمدم خط روی خطا بکشم
کبر خود را به زیر پا بکشم
از خجالت، به سر عبا بکشم
نیمه شب منتّ ترا بکشم

آمدم مضطر و سر افکنده
توبه هایم شکسته شرمنده!

بی غم تو دوا ندارم که
بزنم ادّعا ندارم که
من کسی جز خدا ندارم که
غیر اهل کسا ندارم که

بد شدم آبروی زهرا ریخت
ولی اسمش گناه من را ریخت

از خودم سوی تو گریزانم
زیر قولم زدم، پشیمانم
باز میبخشی ام؟ نمیدانم!
البته من گدای سلطانم

یاد من کرده یادش افتادم
دم باب الجوادش افتادم

گم شدم، کوله بار راهم کو!
نامهء بخشش گناهم کو!
سفره ای که شده فراهم کو!
به علی بی کسم، پناهم کو!

من از این گریه ها هدف دارم
هوس بادهء نجف دارم

کمکت را به این گدا برسان
برکت خانهء مرا برسان
حسنش را به داد ما برسان
پای ما را به کربلا برسان

آه شش گوشه! از تو دلگیرم
چون ترا در بغل نمیگیرم

یاحسین ناز کن خریدارم
زود ردّم نکن، گرفتارم
جان عباس بی کس و کارم
به اباالفضل دوستت دارم

خسته ام یا مُسبّب الاسباب
پیش ام البنین مرا دریاب

زینب قد کمان قیامت کرد
گریه از داغ بی نهایت کرد
از سر روی نیزه صحبت کرد
از نماز شبش روایت کرد

از شبی که نشست و گفت اُمّاه؛
ریخت جسم حسین تو در راه

قاسمم قد کشید و اکبر شد
اکبرِ تکّه تکّه، اصغر شد
اصغرم پشت خیمه بی سر شد
وضع سقا به نیزه بدتر شد

بزمشان بزم رقص و هلهله بود
مشک سقا به دست حرمله بود

دست نامرد، معجرم بود و...
هر دو دستم روی سرم بود و...
زیر چکمه برادرم بود و...
چشم تارش سوی حرم بود و...

دشمنش داد زد که بردارَش
دم مغرب تمام شد کارش

#مناجات_با_خدا
#حضرت_زینب_س
#حضرت_ام_البنین_س

@reza_dinparvar101
شب جمعه که شود جرم و خطا می بخشند
دست خالی نرو با شوق بیا می بخشند

این کریمان همه احوال مرا می پرسند
این کریمان همه عصیان مرا می بخشند

ثروتِ فقر که دارم همه سرمایه ام است
اغنیا را به نیاز فقرا می بخشند

رزق ما را برسانید ز بازار نجف
از همان سفره که نعمت به گدا می بخشند

مطمئناً سببش یک نظر فاطمه است
قطره اشکی که بر این بی سر و پا می بخشند

ای گنهکار بیا و به خودت سخت نگیر
مثل فطرس به تو هم بال دعا می بخشند

یازده ماه اگر بار گناه آوردی
آخر ماه خدا آنهمه را می بخشند

نوکری گریه کنان گفت اباعبدالله
کِی به ما تذکرهء کرببلا می بخشند

مادری گفت فدای لب عطشان حسین...
همه را بین فغانش به خدا می بخشند


#مناجات_با_خدا
#امام_حسین_ع
#شب_جمعه

@reza_dinparvar101
#حاج_قاسم_سلیمانی
#فرزندان_مدافع_حرم
#فلسطین

با رفتنت بابا، در این پیکار ماندم
من پای دینم چون تو پای کار ماندم
از آن شبی که پر کشیدی مادرم دید
شبها کنار عکس تو بیدار ماندم

داری خبر از حال من! خیلی شکستم
دادی چه کاری با فراق خود به دستم
ای کاش می شد که ببینم بار دیگر
مثل همیشه بین آغوشت نشستم

کاری به کار مردم دنیا ندارم
موجم، اگر چه ساحل دریا ندارم
ای تکیه گاه شانه هایم، شانه ی تو
یکسال دارد می شود بابا ندارم

خواب تو را دیدم کنار حاج قاسم
دلتنگم و چشم انتظار حاج قاسم
دوران ما بعد شما دوران سختی است
ای کاش می آمد دوباره حاج قاسم

سردار! یار رهبرم بودی و رفتی
تو سایه ی روی سرم بودی و رفتی
گرچه یکی بودی ولیکن ای علمدار
همچون دژی دور حرم بودی و رفتی

ای مهربانی نگاهت یارِدل ها
رفتی، گره انداختی بر کارِ دل ها
از آن شبی که با شهیدان می نشینی
من دلخوشم با عکست ای سردار دل ها

ای دشمن خونخوار! سنگم را گرفتی
آن شب خودت پیغام جنگم را گرفتی
در پای قاسم، حاج قاسم ها زیادند
پس کور خواندی که تفنگم را گرفتی

ایران در این میدان جگر دارد برایت
این سرکشی ها دردسر دارد برایت
خون ابو مهدی و خون حاج قاسم
بیش از اتم هامان خطر دارد برایت

هرگز نگو در سینه ها آهی نمانده...
وقتِ بزن در روست، خونخواهی نمانده
در کاخ شیطانید یا بین تل آویو؟
تا انتقام سخت ما راهی نمانده

دارم کفن برتن نه دشداشه، بترسید
از پادگان های پر از لاشه بترسید
از انتقام سخت مان آنجا که خوابید،
از دست ها که مانده بر ماشه بترسید

از نسل توحیدیم، از نسل معادیم
شیر غیور بیشه های اعتقادیم
این جنگ را آغاز کردید و بدانید
نامردها، ما مرد میدان جهادیم

تصویر روز فتح ما کوه جسدهاست
آماده تدفین تان سنگ لحدهاست
ای خیمه شب بازان موش صهیونیستی
واللهِ پیش رویتان عین الاسدهاست

ما اهل بالائیم و پائین ایستادیم
تا آخر از عهد نخستین ایستادیم
ننگ تمامی عرب ها صلح قرن است
ما یک تنه پای فلسطین ایستادیم

تاریخ شیعه در خودش تکرار دارد
هفتاد و دو ملت، دلی بیدار دارد
ایران، یمن، لبنان، عراق و نیجریه
سید علی در لشکرش عمار دارد

@reza_dinparvar101