آمدی ای که از قبل خلقت
روح عرفانی اعتکافی
شیر مادر حلالت که حتی
سینهء کعبه را می شکافی
ای مناجات، مست دعایت
عرش، بر شانه های عبایت
روی سجاده تا می نشینی
می برد آسمان حظّ وافی
روح پیغمبران موید
در مدار تو در رفت و آمد
پیرو سنّت مصطفایی
دور زهرا اگر در طوافی
وصله اش کرده ای چندباری
این گلیمی که در خانه داری
میشود باهمین پینهء دست
سرنوشت مرا هم ببافی؟!
ساقیِ تا ابد مستِ کوثر
پهلوان اولِ جنگ خیبر
محشری می کند وقت رزمت
ذوالفقارت میان قلافی
لنگر آسمان و زمینی
بیشتر با خدا همنشینی
تو مِن الله الی الله رفتی
راه معراج را در مصافی
می کشانی خدا را مصلاّ
وقت سبحان ربیَّ الاعلا
بنده های خدا بندهء تو
ای که از مدح مردم معافی
دست تو تا یدالله افتاد
کارخلق خدا راه افتاد
خاک پاهای سلمان تو ساخت
صدهزاران چنان بُشر حافی
کعبه با مرتضی باشرف شد
باعلی ناودانش طرف شد
از پس نذر من برنیامد
حاجتم در نجف شد تلافی
هستی و مانده ام کیستم من
روبروی تو می ایستم من
قبله ام هستی و نیستم من
فرصت مستی ام نیست کافی
آمدم تا فقط در بکوبم
بر دلم اسم حیدر بکوبم
یاعلی یاعلی یاعلی هو
هرچه گفتم بجز این اضافی
شد پناه یتیمان نگاهت
چاه را زیر و رو کرده آهت
می برم پاره های دلت را
مثل قرآن برای صحافی
ناله ء ما صدای علی هاست
کربلا کربلای علی هاست
یک علی، دو علی، صد علی نه...
وای از آن حلقهء اعتلافی
یک حسین و هیاهوی لشکر
پیش لشکر قسم های خواهر
خم شده تا کمر پیش اکبر
دارد آقا عجب انعطافی
#امیرالمومنین_ع
#نجف
@reza_dinparvar101
روح عرفانی اعتکافی
شیر مادر حلالت که حتی
سینهء کعبه را می شکافی
ای مناجات، مست دعایت
عرش، بر شانه های عبایت
روی سجاده تا می نشینی
می برد آسمان حظّ وافی
روح پیغمبران موید
در مدار تو در رفت و آمد
پیرو سنّت مصطفایی
دور زهرا اگر در طوافی
وصله اش کرده ای چندباری
این گلیمی که در خانه داری
میشود باهمین پینهء دست
سرنوشت مرا هم ببافی؟!
ساقیِ تا ابد مستِ کوثر
پهلوان اولِ جنگ خیبر
محشری می کند وقت رزمت
ذوالفقارت میان قلافی
لنگر آسمان و زمینی
بیشتر با خدا همنشینی
تو مِن الله الی الله رفتی
راه معراج را در مصافی
می کشانی خدا را مصلاّ
وقت سبحان ربیَّ الاعلا
بنده های خدا بندهء تو
ای که از مدح مردم معافی
دست تو تا یدالله افتاد
کارخلق خدا راه افتاد
خاک پاهای سلمان تو ساخت
صدهزاران چنان بُشر حافی
کعبه با مرتضی باشرف شد
باعلی ناودانش طرف شد
از پس نذر من برنیامد
حاجتم در نجف شد تلافی
هستی و مانده ام کیستم من
روبروی تو می ایستم من
قبله ام هستی و نیستم من
فرصت مستی ام نیست کافی
آمدم تا فقط در بکوبم
بر دلم اسم حیدر بکوبم
یاعلی یاعلی یاعلی هو
هرچه گفتم بجز این اضافی
شد پناه یتیمان نگاهت
چاه را زیر و رو کرده آهت
می برم پاره های دلت را
مثل قرآن برای صحافی
ناله ء ما صدای علی هاست
کربلا کربلای علی هاست
یک علی، دو علی، صد علی نه...
وای از آن حلقهء اعتلافی
یک حسین و هیاهوی لشکر
پیش لشکر قسم های خواهر
خم شده تا کمر پیش اکبر
دارد آقا عجب انعطافی
#امیرالمومنین_ع
#نجف
@reza_dinparvar101
Forwarded from حُـسِيـنـْ جــانـ
نشکستند مرا و دل غمخوار مرا
نسپردند به دست احدی کار مرا
برسانید دم حیدر کرار مرا
لیف خرمای مرا میثم تمّار مرا
میل دارم که سری خانه قنبر بکِشم
دست خالی نشدم حبل متینم علیَ است
صاحب لوح وقلم؛ روح یقینم علیَ است
بنویسید که ایمانم و دینم علیَ است
شاه لولاک، یل خاک نشینم علیَ است
من کیم ناز علی حیدر صفدر بکِشم
#رضا_دین_پرور
#امیرالمومنین_علیه_السلام
💠 @hossein_jaan
نسپردند به دست احدی کار مرا
برسانید دم حیدر کرار مرا
لیف خرمای مرا میثم تمّار مرا
میل دارم که سری خانه قنبر بکِشم
دست خالی نشدم حبل متینم علیَ است
صاحب لوح وقلم؛ روح یقینم علیَ است
بنویسید که ایمانم و دینم علیَ است
شاه لولاک، یل خاک نشینم علیَ است
من کیم ناز علی حیدر صفدر بکِشم
#رضا_دین_پرور
#امیرالمومنین_علیه_السلام
💠 @hossein_jaan
Forwarded from حاج منصور ارضی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#کلیپ
#نوای_ماندگار
📺 ویدئو | ولادت حضرت امیرالمومنین امام علی علیه السلام
☑️ کانال رسمى
#حاج_منصور_ارضى
@hajmansourarzi
#نوای_ماندگار
📺 ویدئو | ولادت حضرت امیرالمومنین امام علی علیه السلام
☑️ کانال رسمى
#حاج_منصور_ارضى
@hajmansourarzi
عیدم بدون وصل رویت شام هجران است
چشمان خشکم بیقرار فصل باران است
طعم تقرب را چشیدم در نجف بهتر
آنجا غریبه می رسد انگار مهمان است
سه سال دارد میشود دور از حرم هستم
انگور شیرین ضریحش زیر دندان است
#اللـهـم_عجل_لولیڪ_الفرج
#مناجات_امام_زمان_عج
#نجف
@reza_dinparvar101
چشمان خشکم بیقرار فصل باران است
طعم تقرب را چشیدم در نجف بهتر
آنجا غریبه می رسد انگار مهمان است
سه سال دارد میشود دور از حرم هستم
انگور شیرین ضریحش زیر دندان است
#اللـهـم_عجل_لولیڪ_الفرج
#مناجات_امام_زمان_عج
#نجف
@reza_dinparvar101
افتاده ام به بستر بی سایبان حسین
از خواهر تو گریه گرفته امان حسین
در زیرآفتاب، سرت را بریده اند
در زیر آفتاب، به رویت دویده اند
دارم حساب می کشم از قطره های آب
تو سوختی و صورت من سوخت بی نقاب
ماندی سه روز بی کفن و بوریا حسین
اصلاً عوض کنیم سر بحث را حسین....
من سختم است پیش تو این روز آخری
از این همه گلایهء خواهر برادری
یاد تو هست مادرمان بستری که شد...
رخسار او کبودی و نیلوفری که شد...
دارم شبیه او پی تابوت می روم
با این پر شکسته به لاهوت می روم
این روزها که سینهء من تنگ میشود
خیلی دلم برای حسن تنگ می شود
ای کربلای من سفرم را چه می کنی؟
داغی که مانده بر جگرم را چه می کنی؟
من را ببخش وقت زیارت نمی شود
دیگر کسی شبیه تو غارت نمی شود
میخواستم ضریح تنت را بغل کنم
یکبار جسم بی کفنت را بغل کنم
جانم به وصل عشق تو با سوختن رسید
این پاره های پیرهنت هم به من رسید
از آن غروب، رنج اسارت کشیده ام
از زیر تیر و نیزه، کنارت کشیده ام
رفتی و گوش ما همه بی گوشواره شد
عمامه رفت و معجر مان پاره پاره شد
سنگت زدند بر سر نی، مرد و زن حسین
از هر دو سنگ، خورده یکی هم به من حسین
اصلاً چه شد که قسمت آن دیگری شدی
بین تنور رفتی و خاکستری شدی
ای وای از رباب، که جانش به لب رسید
هرجا که رفت، حرملهء بی ادب رسید
پیشانی ام شکست و وضویم جبیره بود
بازارهای کوفه پُر از چشم خیره بود
وقت قمار، پای سرت شرط کرده اند
در پیش پای ما صدقه پرت کرده اند
گرچه میان تشت طلا، جام برنگشت
دیگر رقیه از سفر شام برنگشت
حالا شده خرابه دمشق رقیه ات
برگشته ام به شام، به عشق رقیه ات
سر را گرفت و گفت که بابا حلال کن
موی مرا بلندتر از این خیال کن
این رو به قبله را تو نگو روبه راه نیست
اصلاً خیال کن بدن من سیاه نیست
شهدی دوباره از لب قرآنی ات بده
جایی برای بوسه به پیشانی ات بده
#حضرت_زینب_س
@reza_dinparvar101
از خواهر تو گریه گرفته امان حسین
در زیرآفتاب، سرت را بریده اند
در زیر آفتاب، به رویت دویده اند
دارم حساب می کشم از قطره های آب
تو سوختی و صورت من سوخت بی نقاب
ماندی سه روز بی کفن و بوریا حسین
اصلاً عوض کنیم سر بحث را حسین....
من سختم است پیش تو این روز آخری
از این همه گلایهء خواهر برادری
یاد تو هست مادرمان بستری که شد...
رخسار او کبودی و نیلوفری که شد...
دارم شبیه او پی تابوت می روم
با این پر شکسته به لاهوت می روم
این روزها که سینهء من تنگ میشود
خیلی دلم برای حسن تنگ می شود
ای کربلای من سفرم را چه می کنی؟
داغی که مانده بر جگرم را چه می کنی؟
من را ببخش وقت زیارت نمی شود
دیگر کسی شبیه تو غارت نمی شود
میخواستم ضریح تنت را بغل کنم
یکبار جسم بی کفنت را بغل کنم
جانم به وصل عشق تو با سوختن رسید
این پاره های پیرهنت هم به من رسید
از آن غروب، رنج اسارت کشیده ام
از زیر تیر و نیزه، کنارت کشیده ام
رفتی و گوش ما همه بی گوشواره شد
عمامه رفت و معجر مان پاره پاره شد
سنگت زدند بر سر نی، مرد و زن حسین
از هر دو سنگ، خورده یکی هم به من حسین
اصلاً چه شد که قسمت آن دیگری شدی
بین تنور رفتی و خاکستری شدی
ای وای از رباب، که جانش به لب رسید
هرجا که رفت، حرملهء بی ادب رسید
پیشانی ام شکست و وضویم جبیره بود
بازارهای کوفه پُر از چشم خیره بود
وقت قمار، پای سرت شرط کرده اند
در پیش پای ما صدقه پرت کرده اند
گرچه میان تشت طلا، جام برنگشت
دیگر رقیه از سفر شام برنگشت
حالا شده خرابه دمشق رقیه ات
برگشته ام به شام، به عشق رقیه ات
سر را گرفت و گفت که بابا حلال کن
موی مرا بلندتر از این خیال کن
این رو به قبله را تو نگو روبه راه نیست
اصلاً خیال کن بدن من سیاه نیست
شهدی دوباره از لب قرآنی ات بده
جایی برای بوسه به پیشانی ات بده
#حضرت_زینب_س
@reza_dinparvar101
شعرخوانی
سید مهدی حسینی | شب پانزدهم مراسم مناجات ماه مبارک رمضان 1400
بکش خط به روی گناه گنهکار
نظر کن به روی سیاه گنهکار
به آه پشیمان، به آه گنهکار
به شرمی که دارد نگاه گنهکار
شدم بد گرفتار، اجرنا من النار
به امروز زینب، به فردای زینب
به شام غریبان، به احیای زینب
خدایا چرا سوخته پای زینب
جوابی ندارد تمنای زینب
بجز یار بیمار، اجرنا من النار
#مناجات_با_خدا
#حضرت_زینب_س
@reza_dinparvar101
نظر کن به روی سیاه گنهکار
به آه پشیمان، به آه گنهکار
به شرمی که دارد نگاه گنهکار
شدم بد گرفتار، اجرنا من النار
به امروز زینب، به فردای زینب
به شام غریبان، به احیای زینب
خدایا چرا سوخته پای زینب
جوابی ندارد تمنای زینب
بجز یار بیمار، اجرنا من النار
#مناجات_با_خدا
#حضرت_زینب_س
@reza_dinparvar101
دست خالی هرکسی آمد زیانش کمتر است
معتصم وقتی شدی حال و هوایت بهتر است
کیسه زر را نمیخواهم فقط ردّم نکن
باز کن در را رضا جان، سائلت پشت در است
از میان اینهمه کفتر که دورت می پرند
می خری تو آن کبوتر را که بی بال و پر است
یک سفر رفتم قم و دور حرم گفتم رضا
مشهدی که آمدم سوغات صحن خواهر است
آنقدر که بامرامی مثل بابایت علی
می نشینی در کنار آنکه آلوده تر است
بارها بین حرم برگشته ام باب الجواد
دیدن گنبد از این زاویه لطفی دیگر است
زودتر از عرض حاجت، حاجتم را می دهند
چون گرفتارم، قسم هایم به جان مادر است
خواهشاً خرج نجف تا کربلایم را بده
خرج آن حتی اگر جان دادن این نوکر است
یک سحر بالای سر، خواندم نماز روضه را
چکمه های شمر را دیدم که بالای سر است
#امام_رضا_ع
#زیارت_مخصوصه
@reza_dinparvar101
معتصم وقتی شدی حال و هوایت بهتر است
کیسه زر را نمیخواهم فقط ردّم نکن
باز کن در را رضا جان، سائلت پشت در است
از میان اینهمه کفتر که دورت می پرند
می خری تو آن کبوتر را که بی بال و پر است
یک سفر رفتم قم و دور حرم گفتم رضا
مشهدی که آمدم سوغات صحن خواهر است
آنقدر که بامرامی مثل بابایت علی
می نشینی در کنار آنکه آلوده تر است
بارها بین حرم برگشته ام باب الجواد
دیدن گنبد از این زاویه لطفی دیگر است
زودتر از عرض حاجت، حاجتم را می دهند
چون گرفتارم، قسم هایم به جان مادر است
خواهشاً خرج نجف تا کربلایم را بده
خرج آن حتی اگر جان دادن این نوکر است
یک سحر بالای سر، خواندم نماز روضه را
چکمه های شمر را دیدم که بالای سر است
#امام_رضا_ع
#زیارت_مخصوصه
@reza_dinparvar101
Forwarded from عریضه "اشعار رضا دین پرور"
ضمن آرزوی قبولی زیارات؛
برای استفاده از اشعار حضرت علی بن موسی الرضا(ع) که مناسب ایام #زیارت_مخصوصه حضرت است، از هشتک زیر استفاده فرمائید.
" التماس دعا "
#امام_رضا_ع
#زیارت_مخصوصه
@reza_dinparvar101
برای استفاده از اشعار حضرت علی بن موسی الرضا(ع) که مناسب ایام #زیارت_مخصوصه حضرت است، از هشتک زیر استفاده فرمائید.
" التماس دعا "
#امام_رضا_ع
#زیارت_مخصوصه
@reza_dinparvar101
Forwarded from حُـسِيـنـْ جــانـ
این ناله ها دوای درد عجیب من شد
این زخم های کهنه، یار و طبیب من شد
یک عمر رفت و یک بار، روی ترا ندیدم
هجران بلای جان بود آخر حبیب من شد
دور سرت بگردم، عاشق زیاد داری
لیلای من کجایی، مجنون رقیب من شد
هر کار نوکرت کرد، به کار تو نیامد
نفرین به کار دنیا، کارش فریب من شد
دستان خالیم را سمت خدا گرفتم
امن یجیب خواندم، اسمت مجیب من شد
در کوی نیکنامان، یاد سگ نجف کن
شاید که لطف زهرا آنجا نصیب من شد
گریه برای زخم ارباب تشنه خوب است
این اشک ها دوای شاه غریب من شد
زینب کنار مقتل در گوش مادرش گفت؛
صد چشم خیره محو چشم نجیب من شد
#اللـهـم_عجل_لولیڪ_الفرج
#امام_زمان_عج
#آدینه
💠 @hossein_jaan
@reza_dinparvar101
این زخم های کهنه، یار و طبیب من شد
یک عمر رفت و یک بار، روی ترا ندیدم
هجران بلای جان بود آخر حبیب من شد
دور سرت بگردم، عاشق زیاد داری
لیلای من کجایی، مجنون رقیب من شد
هر کار نوکرت کرد، به کار تو نیامد
نفرین به کار دنیا، کارش فریب من شد
دستان خالیم را سمت خدا گرفتم
امن یجیب خواندم، اسمت مجیب من شد
در کوی نیکنامان، یاد سگ نجف کن
شاید که لطف زهرا آنجا نصیب من شد
گریه برای زخم ارباب تشنه خوب است
این اشک ها دوای شاه غریب من شد
زینب کنار مقتل در گوش مادرش گفت؛
صد چشم خیره محو چشم نجیب من شد
#اللـهـم_عجل_لولیڪ_الفرج
#امام_زمان_عج
#آدینه
💠 @hossein_jaan
@reza_dinparvar101
بالاترین خورشید، گنجی در خفا بود
لبهای خشکش، تشنهء ذکر و دعا بود
بی جلوه هم از بندهء بد، عبد می ساخت
موسای ما در معجزاتش بی عصا بود
از ساق عرش افتاد در زندان ویران
آنکس که مجروحیتش از ساق پا بود
با ضربه ها هرچند که از حال می رفت
در سجده مدهوش ملاقات خدا بود
زیر عبایش جلوه های پنج تن داشت
هر جای جسمش روضهء آل عبا بود
بار قنوتش را ورم هایش کشیدند
هر وعده سیلی خورد آقا بی هوا بود
هرکس که آمد پیش او حاجت روا شد
هرچند حرفش نیشدار و ناروا بود
زنجیر، دور گردنش بود و زمین خورد
بسکه ردیف استخوانش جابجا بود
با زخم لبهایش به سختی آب می خورد
هرشب گریز روضه هایش کربلا بود
ای کاظمینی ها! جنازه بر زمین ماند
ای کاش در بین شما، یک آشنا بود
هرچند بی کس روی تخته پاره افتاد
در وقت تدفینش یقین دارم رضا بود
اینجا از ابریشم، کفن آماده کردند
در پیش مردم حرمت صاحب عزا بود
در کربلا یا سر به روی نیزه می رفت...
یا هر تنی صدپاره با سر نیزه ها بود
آنجا سری در دست قاتل بود اما
با خنجر کُندی بریده از قفا بود
بعد سه روز ارباب ما را دفن کردند
تجمیع جسم او به دست بوریا بود
#حضرت_موسی_بن_جعفر_ع
@reza_dinparvar101
لبهای خشکش، تشنهء ذکر و دعا بود
بی جلوه هم از بندهء بد، عبد می ساخت
موسای ما در معجزاتش بی عصا بود
از ساق عرش افتاد در زندان ویران
آنکس که مجروحیتش از ساق پا بود
با ضربه ها هرچند که از حال می رفت
در سجده مدهوش ملاقات خدا بود
زیر عبایش جلوه های پنج تن داشت
هر جای جسمش روضهء آل عبا بود
بار قنوتش را ورم هایش کشیدند
هر وعده سیلی خورد آقا بی هوا بود
هرکس که آمد پیش او حاجت روا شد
هرچند حرفش نیشدار و ناروا بود
زنجیر، دور گردنش بود و زمین خورد
بسکه ردیف استخوانش جابجا بود
با زخم لبهایش به سختی آب می خورد
هرشب گریز روضه هایش کربلا بود
ای کاظمینی ها! جنازه بر زمین ماند
ای کاش در بین شما، یک آشنا بود
هرچند بی کس روی تخته پاره افتاد
در وقت تدفینش یقین دارم رضا بود
اینجا از ابریشم، کفن آماده کردند
در پیش مردم حرمت صاحب عزا بود
در کربلا یا سر به روی نیزه می رفت...
یا هر تنی صدپاره با سر نیزه ها بود
آنجا سری در دست قاتل بود اما
با خنجر کُندی بریده از قفا بود
بعد سه روز ارباب ما را دفن کردند
تجمیع جسم او به دست بوریا بود
#حضرت_موسی_بن_جعفر_ع
@reza_dinparvar101
Forwarded from عریضه "اشعار رضا دین پرور"
#حضرت_محمد_ص
#مبعث
مرا امشب رها کرده است بر بال دعا احمد
که اینگونه شده ذکرم میان ربنا احمد
به دور سجده هایش کعبه می گردد نمی دانم
چه دیده از خدای خود در این غار حرا احمد
خدا را در صفات اعظم خود دیده یک چله
تجلی میکند من بعد، از ذات خدا احمد
چهل سال است جبریل امین در پشت درمانده
تکلم می کند حالا میان طور با احمد
نباید گفت نور و فوق کل نور جایی که
ندارد در میان آسمان هم ردپا احمد
نمی خوانیم احمد را بدون ذکر یا الله
نمی گوییم بسم الله را بی اذن یا احمد
صدا از عالم بالاست از حیدر الی حیدر
نمی بینیم در افلاک جز احمد الی احمد
نمی دانم به معشوقش کنم تشبیه یا عاشق
علی وقتی که می گوید به سلمان، کُلُّنا احمد
نمی خوابد کسی در جای احمد جز علی یعنی
ندارد جانشینی بعد خود جز مرتضی احمد
شدم در قاب قوسین چهار ابرو چه سردرگم
نفهمیدم کجای شعر علی بود و کجا احمد
برای دیدن شان نزول فاطمه بوده
تنزل کرده در دنیا اگر از ابتدا احمد
اذان سر می دهند از عرش، با نام علی اکبر
تجلی می کند هربار در کرببلا احمد
بُرش دادند شاید خرد گردد آینه اما...
فقط تکثیر می کردند از آیینه ها احمد
@reza_dinparvar101
#مبعث
مرا امشب رها کرده است بر بال دعا احمد
که اینگونه شده ذکرم میان ربنا احمد
به دور سجده هایش کعبه می گردد نمی دانم
چه دیده از خدای خود در این غار حرا احمد
خدا را در صفات اعظم خود دیده یک چله
تجلی میکند من بعد، از ذات خدا احمد
چهل سال است جبریل امین در پشت درمانده
تکلم می کند حالا میان طور با احمد
نباید گفت نور و فوق کل نور جایی که
ندارد در میان آسمان هم ردپا احمد
نمی خوانیم احمد را بدون ذکر یا الله
نمی گوییم بسم الله را بی اذن یا احمد
صدا از عالم بالاست از حیدر الی حیدر
نمی بینیم در افلاک جز احمد الی احمد
نمی دانم به معشوقش کنم تشبیه یا عاشق
علی وقتی که می گوید به سلمان، کُلُّنا احمد
نمی خوابد کسی در جای احمد جز علی یعنی
ندارد جانشینی بعد خود جز مرتضی احمد
شدم در قاب قوسین چهار ابرو چه سردرگم
نفهمیدم کجای شعر علی بود و کجا احمد
برای دیدن شان نزول فاطمه بوده
تنزل کرده در دنیا اگر از ابتدا احمد
اذان سر می دهند از عرش، با نام علی اکبر
تجلی می کند هربار در کرببلا احمد
بُرش دادند شاید خرد گردد آینه اما...
فقط تکثیر می کردند از آیینه ها احمد
@reza_dinparvar101
روی شانه بار سبو می کشم
سر راه میخانه هو می کشم
کمی تربت کربلا دستم است
به یاد حرم باز بو میکشم
شبی خواب دیدم کنار فرات
نماز است و مسّ وضو میکشم
اگرچه ز شش گوشه جامانده ام
ولی مستم و زیر و رو میکشم
سری خانهء فاطمه می زنم
فقط منت لطف او می کشم
شراب طهورای من خانگی است
حسین آمده وقت دیوانگی است
گل پنج تن آخرش شد حسین
سفارش ز پیغمبرش شد حسین
دل مادرش فاطمه آب شد
که جاری ترین کوثرش شد حسین
لب ذوالفقار علی شد دو دم
حسن جلوهء دیگرش شد حسین
چه سرمایه ای دست ما آمده
صدف عالم و گوهرش شد حسین
رسد نوکر او نمازش به عرش
اگر ذکر انگشترش شد حسین
اگرچه فقط دردسر داشتیم
چه رزقی از این سفره برداشتیم
اگر جلوهء او در عالم نبود
میان دل ما خدا هم نبود
نمیشد بگرید برای حسین
اگر ترک اولای آدم نبود
به والله فطرس بدون حسین
دلش پیش آن عرش اعظم نبود
اگر دست من را رها کرده بود
دو دستم به نخهای پرچم نبود
همین زندگانی صفایی نداشت
اگر شور و حال محرم نبود
تو را دوست دارم عزیزم حسین
بگو جان به پایت بریزم حسین
چرا بین کوی و گذر میروی
غریبانه داری سفر میروی
سرت را تراشیده ای یا که نه؟
به این حج چرا بی خبر میروی
مسیری که دیدم پر از نیزه است
چرا در پی دردسر میروی
لباس نو و کهنه داری ببر
که داری میان خطر میروی
چه انگشتری دست کردی حسین
از این شهر، تحت نظر میروی
هلالم کمی تاب برداشتی
برای علی آب برداشتی؟
#میلاد_امام_حسین_ع
@reza_dinparvar101
سر راه میخانه هو می کشم
کمی تربت کربلا دستم است
به یاد حرم باز بو میکشم
شبی خواب دیدم کنار فرات
نماز است و مسّ وضو میکشم
اگرچه ز شش گوشه جامانده ام
ولی مستم و زیر و رو میکشم
سری خانهء فاطمه می زنم
فقط منت لطف او می کشم
شراب طهورای من خانگی است
حسین آمده وقت دیوانگی است
گل پنج تن آخرش شد حسین
سفارش ز پیغمبرش شد حسین
دل مادرش فاطمه آب شد
که جاری ترین کوثرش شد حسین
لب ذوالفقار علی شد دو دم
حسن جلوهء دیگرش شد حسین
چه سرمایه ای دست ما آمده
صدف عالم و گوهرش شد حسین
رسد نوکر او نمازش به عرش
اگر ذکر انگشترش شد حسین
اگرچه فقط دردسر داشتیم
چه رزقی از این سفره برداشتیم
اگر جلوهء او در عالم نبود
میان دل ما خدا هم نبود
نمیشد بگرید برای حسین
اگر ترک اولای آدم نبود
به والله فطرس بدون حسین
دلش پیش آن عرش اعظم نبود
اگر دست من را رها کرده بود
دو دستم به نخهای پرچم نبود
همین زندگانی صفایی نداشت
اگر شور و حال محرم نبود
تو را دوست دارم عزیزم حسین
بگو جان به پایت بریزم حسین
چرا بین کوی و گذر میروی
غریبانه داری سفر میروی
سرت را تراشیده ای یا که نه؟
به این حج چرا بی خبر میروی
مسیری که دیدم پر از نیزه است
چرا در پی دردسر میروی
لباس نو و کهنه داری ببر
که داری میان خطر میروی
چه انگشتری دست کردی حسین
از این شهر، تحت نظر میروی
هلالم کمی تاب برداشتی
برای علی آب برداشتی؟
#میلاد_امام_حسین_ع
@reza_dinparvar101
قسمت شده تا که قدم در جاده بردارم
تسبیح و مهر تربت و سجاده بردارم
قرآن تلاوت میکنم با این لب تشنه
تا رزق هایی که شده آماده بردارم
در بین سجده حاجتم را عرضه خواهم کرد
تا بوسه از پای یک آقا زاده بردارم
ساقی ام از فضل خدا امشب ابالفضل است
مستانه اینجا آمدم تا باده بردارم
تا ریزه خوار سفرهء آن مهجبین باشم
باید دخیل مادرش ام البنین باشم
محتاج، سائل، پادشاه اینجا یکی شد باز
بیت علی و عالم بالا یکی شد باز
گفتم یکی حیدر، صد وسی وسه تا عباس
دیدم صد وسی و سه تا معنا یکی شد باز
چه مجلسی دارند دور بازوی این طفل
اشک علی، ام البنین، زهرا یکی شد باز
قبل حسن، امشب حسین او را بغل کرده
یعنی میان این سه تا، سقا یکی شد باز
درچشم او ظرفیت دریاشدن پیداست
توحید او در انتخاب پنج تن پیداست
خود را رساندم میکده دیدم کمی دیر است
اصلاً مهار این جنون ها کار زنجیر است
گفتم صدای گریه می آید صدایی گفت
که یا عباد الصالحون این بانگ تکبیر است
نان حلال مرتضی تاثیرش اینجا بود
شیر علی در دامن قنداقه هم شیر است
در گاهواره چشم می چرخاند از حالا
این چشم های حیدری دنبال شمشیر است
این کودکی که پای کار روز پیکار است
ذخر الحسینِ روز عاشورا، علمدار است
در چهره خود نوری از انوار رب دارد
این ماه، لطف دائمش را هم به شب دارد
پشت سرش حرفی بغیر خیر و خوبی نیست
از بسکه لیلای بنی هاشم ادب دارد
زینب سر سجاده هر شب شد دعاگویش
چون یاحسین و یاحسن بر روی لب دارد
از چاه و نخلستان بپرسی کار می کرده
عباس هم از نخل ها سهم رطب دارد
هرچه گدا پشت در او مشکلش شد حل
رزق مرا اصلاً خودش داده همان اول
رد کرده ام در عرش اعلا پیچ و خم ها را
دیدم میان آسمان ها پاقدم ها را
عباس تا روز قیامت کاشف الکرب است
دستش سپردند از ازل پایان غم ها را
فوراً سبک تر می شود بار گناهانم
وقتی به شانه می کشم بار علم ها را
چوب گناه خویش را خوردیم و محرومیم
باب الحوائج باز کن امشب حرم ها را
یا دائم الفضلی که دست جود تو باز است
کنج قفس ماندیم، دیگر وقت پرواز است
حرف حرم شد، باز شد پای حرامی ها
شد خیمهء آل عبا جای حرامی ها
چه خوب شد در علقمه افتاده بودی که
نشنیدی آنجا ناسزاهای حرامی ها
معجر کشیدند و سپس خلخال را بردند
دعوای غارت بود، دعوای حرامی ها
موی رقیه در میان شعله ها می سوخت
در ازدحام بی محابای حرامی ها
حالا حرم داریم و اشکی محترم داریم
این ها که داریم از دو تا دست قلم داریم
#میلاد_حضرت_عباس_ع
@reza_dinparvar101
تسبیح و مهر تربت و سجاده بردارم
قرآن تلاوت میکنم با این لب تشنه
تا رزق هایی که شده آماده بردارم
در بین سجده حاجتم را عرضه خواهم کرد
تا بوسه از پای یک آقا زاده بردارم
ساقی ام از فضل خدا امشب ابالفضل است
مستانه اینجا آمدم تا باده بردارم
تا ریزه خوار سفرهء آن مهجبین باشم
باید دخیل مادرش ام البنین باشم
محتاج، سائل، پادشاه اینجا یکی شد باز
بیت علی و عالم بالا یکی شد باز
گفتم یکی حیدر، صد وسی وسه تا عباس
دیدم صد وسی و سه تا معنا یکی شد باز
چه مجلسی دارند دور بازوی این طفل
اشک علی، ام البنین، زهرا یکی شد باز
قبل حسن، امشب حسین او را بغل کرده
یعنی میان این سه تا، سقا یکی شد باز
درچشم او ظرفیت دریاشدن پیداست
توحید او در انتخاب پنج تن پیداست
خود را رساندم میکده دیدم کمی دیر است
اصلاً مهار این جنون ها کار زنجیر است
گفتم صدای گریه می آید صدایی گفت
که یا عباد الصالحون این بانگ تکبیر است
نان حلال مرتضی تاثیرش اینجا بود
شیر علی در دامن قنداقه هم شیر است
در گاهواره چشم می چرخاند از حالا
این چشم های حیدری دنبال شمشیر است
این کودکی که پای کار روز پیکار است
ذخر الحسینِ روز عاشورا، علمدار است
در چهره خود نوری از انوار رب دارد
این ماه، لطف دائمش را هم به شب دارد
پشت سرش حرفی بغیر خیر و خوبی نیست
از بسکه لیلای بنی هاشم ادب دارد
زینب سر سجاده هر شب شد دعاگویش
چون یاحسین و یاحسن بر روی لب دارد
از چاه و نخلستان بپرسی کار می کرده
عباس هم از نخل ها سهم رطب دارد
هرچه گدا پشت در او مشکلش شد حل
رزق مرا اصلاً خودش داده همان اول
رد کرده ام در عرش اعلا پیچ و خم ها را
دیدم میان آسمان ها پاقدم ها را
عباس تا روز قیامت کاشف الکرب است
دستش سپردند از ازل پایان غم ها را
فوراً سبک تر می شود بار گناهانم
وقتی به شانه می کشم بار علم ها را
چوب گناه خویش را خوردیم و محرومیم
باب الحوائج باز کن امشب حرم ها را
یا دائم الفضلی که دست جود تو باز است
کنج قفس ماندیم، دیگر وقت پرواز است
حرف حرم شد، باز شد پای حرامی ها
شد خیمهء آل عبا جای حرامی ها
چه خوب شد در علقمه افتاده بودی که
نشنیدی آنجا ناسزاهای حرامی ها
معجر کشیدند و سپس خلخال را بردند
دعوای غارت بود، دعوای حرامی ها
موی رقیه در میان شعله ها می سوخت
در ازدحام بی محابای حرامی ها
حالا حرم داریم و اشکی محترم داریم
این ها که داریم از دو تا دست قلم داریم
#میلاد_حضرت_عباس_ع
@reza_dinparvar101
مبارک دل شاد ایرانیان
ز فرزند داماد ایرانیان
رسید عیدی فاطمه از جنان
چه مست اند و دلداده ایرانیان
عرب ها عجم ها برادر شدند
رسید او به امداد ایرانیان
عروس علی، اجر تو با علی!
که شد زنده تر یاد ایرانیان
خدا با گداهای او یار شد
حسین بن حیدر پسردار شد
شب ساغر و باده و میکده
شب می گساری ما آمده
بده دست خود را به دست علی
به حرف کسی غیر او دل نده
برای طوافی به دور سرش
نوشتند صد عمره مفرده
سحرها که ما را دعا می کند
می آید به دیدارمان سرزده
بنازم به این بندهء راستین
بنازم به این سید الساجدین
شبی خاک کوی و گذر میشوم
سیاهم ولی جام زر میشوم
مرا با سلاطین عالم چکار
گدا میشوم معتبر میشوم
من آن سنگ بی مصرفم که اگر
نگاهش بخواهد گهر میشوم
شبی که تجلی اسم علی است
اسیر نجف، بیشتر میشوم
نوشتم روی ساغرم یاعلی
مرا میهمان کن حرم یاعلی
دخیلم به چشم پر آبی که نیست
شدم مست جام شرابی که نیست
گره خورده قلبم به گیسوی یار
به زلف پر از پیچ و تابی که نیست
چرا بی حرم مانده آقای ما
دلم سوخته از جوابی که نیست
نشستم توسل کنم در بقیع
میان رواق خرابی که نیست
بیائید دور مزاری که هست
بیائید در پشت بابی که نیست
مقدر شده تا زیارت کنیم
خدا را روی خاک عبادت کنیم
گداییم و داریم مستانگی
بیائید شد وقت دیوانگی
اگر مدح خورشید کار خداست
چرا اینقدر حرف و پر چانگی
فدای امامی که در غربتش
شده بانی روضهء خانگی
رخش رنگ عوض کرد در آفتاب
نشد رنگ او رنگ بیگانگی
مرا در دل آتش غم گذاشت
دلی سوخته روی دستم گذاشت
فدای وقارش، وقار تنش
خزان شد ز داغی بهار تنش
چنان خورد روی زمین بارها
که زنجیر هم شد دچار تنش
به سجاد و جدّش جسارت شد و
کتک خورد زینب کنار تنش
سرش را شکستند صد مرتبه
ولی کم نشد اقتدار تنش
شگفتا از آن ضربهء کاری اش
خرابم ز دردش، ز بیماری اش
#میلاد_امام_سجاد_ع
@reza_dinparvar101
ز فرزند داماد ایرانیان
رسید عیدی فاطمه از جنان
چه مست اند و دلداده ایرانیان
عرب ها عجم ها برادر شدند
رسید او به امداد ایرانیان
عروس علی، اجر تو با علی!
که شد زنده تر یاد ایرانیان
خدا با گداهای او یار شد
حسین بن حیدر پسردار شد
شب ساغر و باده و میکده
شب می گساری ما آمده
بده دست خود را به دست علی
به حرف کسی غیر او دل نده
برای طوافی به دور سرش
نوشتند صد عمره مفرده
سحرها که ما را دعا می کند
می آید به دیدارمان سرزده
بنازم به این بندهء راستین
بنازم به این سید الساجدین
شبی خاک کوی و گذر میشوم
سیاهم ولی جام زر میشوم
مرا با سلاطین عالم چکار
گدا میشوم معتبر میشوم
من آن سنگ بی مصرفم که اگر
نگاهش بخواهد گهر میشوم
شبی که تجلی اسم علی است
اسیر نجف، بیشتر میشوم
نوشتم روی ساغرم یاعلی
مرا میهمان کن حرم یاعلی
دخیلم به چشم پر آبی که نیست
شدم مست جام شرابی که نیست
گره خورده قلبم به گیسوی یار
به زلف پر از پیچ و تابی که نیست
چرا بی حرم مانده آقای ما
دلم سوخته از جوابی که نیست
نشستم توسل کنم در بقیع
میان رواق خرابی که نیست
بیائید دور مزاری که هست
بیائید در پشت بابی که نیست
مقدر شده تا زیارت کنیم
خدا را روی خاک عبادت کنیم
گداییم و داریم مستانگی
بیائید شد وقت دیوانگی
اگر مدح خورشید کار خداست
چرا اینقدر حرف و پر چانگی
فدای امامی که در غربتش
شده بانی روضهء خانگی
رخش رنگ عوض کرد در آفتاب
نشد رنگ او رنگ بیگانگی
مرا در دل آتش غم گذاشت
دلی سوخته روی دستم گذاشت
فدای وقارش، وقار تنش
خزان شد ز داغی بهار تنش
چنان خورد روی زمین بارها
که زنجیر هم شد دچار تنش
به سجاد و جدّش جسارت شد و
کتک خورد زینب کنار تنش
سرش را شکستند صد مرتبه
ولی کم نشد اقتدار تنش
شگفتا از آن ضربهء کاری اش
خرابم ز دردش، ز بیماری اش
#میلاد_امام_سجاد_ع
@reza_dinparvar101
با عرض سلام و ادب و تبریک
برای مشاهده اشعار قبلی میلاد سرداران کربلا از هشتک های زیر استفاده فرمایید؛
#میلاد_امام_حسین_ع
#میلاد_حضرت_عباس_ع
#میلاد_امام_سجاد_ع
@reza_dinparvar101
برای مشاهده اشعار قبلی میلاد سرداران کربلا از هشتک های زیر استفاده فرمایید؛
#میلاد_امام_حسین_ع
#میلاد_حضرت_عباس_ع
#میلاد_امام_سجاد_ع
@reza_dinparvar101
Forwarded from حُـسِيـنـْ جــانـ
جلوی نام علی، صاحب شمشیر دو دم بنویسید فقط صاحب پرچم، عباس
قمر ام بنین ، ماه بنی هاشمیون
کاشف الکرب همه ، ریشه کن غم، عباس
#رضا_دینپرور
#قمر_بنی_هاشم
#یاابالفضل
@hossein_jaan
قمر ام بنین ، ماه بنی هاشمیون
کاشف الکرب همه ، ریشه کن غم، عباس
#رضا_دینپرور
#قمر_بنی_هاشم
#یاابالفضل
@hossein_jaan
Forwarded from حُـسِيـنـْ جــانـ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این حسین است و صدای او علی است
کعبه و سنگ بنای او علی است
مروه و سعی و صفای او علی است
اسم کلّ بچه های او علی است
من که ویران همین آبادی ام
نوکر اربابم و سجادی ام
#رضا_دین_پرور
#یاعلی_مددی
#امام_سجاد_علیه_السلام
#عروس_آل_الله
#بانو_شهربانو
💠 @hossein_jaan
کعبه و سنگ بنای او علی است
مروه و سعی و صفای او علی است
اسم کلّ بچه های او علی است
من که ویران همین آبادی ام
نوکر اربابم و سجادی ام
#رضا_دین_پرور
#یاعلی_مددی
#امام_سجاد_علیه_السلام
#عروس_آل_الله
#بانو_شهربانو
💠 @hossein_jaan