اگرچه خلقت دنیا ز نور پنج تن باشد
کریم اهل بیت ما فقط باید حسن باشد
حسن جان و حسن جانان، حسن ایمان، حسن قرآن
بگو ذکرحسن هرجا مجالی بر سخن باشد
حسین آقاست می دانم، خود من نوکرش امّا
حسن اولاست هرجا که شهید بی کفن باشد
چه فرقی می کند وقتی کریمی دوستت دارد...
گدای پشت در مانده، گدایی مثل من باشد
به کاهی، کوه عصیان مرا بخشیده ممنونم
ندیدم هیچ آقایی چنین با حُسن ظن باشد
شرف دارد بقیع او به کاخ هر سلیمانی
شرف دارد به هر سنگی، اگر سنگ یمن باشد
همه گفتند حسین و گفت پیغمبر، حسن جانم
که باید بعد زهرا و علی، او ممتحن باشد
تصور کن که دور سفره او دشمنان جمعند
تصور کن زن او هم حسابی بددهن باشد
کنار ذکر یامحسن، خدا اسم حسن آورد*
به آن معنا که پشت در یکی شان خط شکن باشد
همانکه هیزم آورده، دو تا دست ِبزَن دارد
حسن شد مادری اصلاً که کارش سوختن باشد
کنار چادر خاکی به خاک افتاد و بعد آن
مقرر شد مزارش خاکی و بی سینه زن باشد
*یامحسن بحق الحسن(ع)
#امام_حسن_ع
#فاطمیه
#شهادت
#صفر
@reza_dinparvar101
کریم اهل بیت ما فقط باید حسن باشد
حسن جان و حسن جانان، حسن ایمان، حسن قرآن
بگو ذکرحسن هرجا مجالی بر سخن باشد
حسین آقاست می دانم، خود من نوکرش امّا
حسن اولاست هرجا که شهید بی کفن باشد
چه فرقی می کند وقتی کریمی دوستت دارد...
گدای پشت در مانده، گدایی مثل من باشد
به کاهی، کوه عصیان مرا بخشیده ممنونم
ندیدم هیچ آقایی چنین با حُسن ظن باشد
شرف دارد بقیع او به کاخ هر سلیمانی
شرف دارد به هر سنگی، اگر سنگ یمن باشد
همه گفتند حسین و گفت پیغمبر، حسن جانم
که باید بعد زهرا و علی، او ممتحن باشد
تصور کن که دور سفره او دشمنان جمعند
تصور کن زن او هم حسابی بددهن باشد
کنار ذکر یامحسن، خدا اسم حسن آورد*
به آن معنا که پشت در یکی شان خط شکن باشد
همانکه هیزم آورده، دو تا دست ِبزَن دارد
حسن شد مادری اصلاً که کارش سوختن باشد
کنار چادر خاکی به خاک افتاد و بعد آن
مقرر شد مزارش خاکی و بی سینه زن باشد
*یامحسن بحق الحسن(ع)
#امام_حسن_ع
#فاطمیه
#شهادت
#صفر
@reza_dinparvar101
Forwarded from حُـسِيـنـْ جــانـ
من غبارم! شرفم خاک بقیع حسن است
تا بر این فرش نشستم نتکانید مرا
#رضا_دین_پرور
#امام_حسن_علیه_السلام
#شهادت
#بقیع
#صفر
🖤 @hossein_jaan
تا بر این فرش نشستم نتکانید مرا
#رضا_دین_پرور
#امام_حسن_علیه_السلام
#شهادت
#بقیع
#صفر
🖤 @hossein_jaan
با نسیمی ریختم بر هم، چه طوفانی شدم
چشم پُر باران که دیدم باز بارانی شدم
هرکسی که در حرم آمد رفیقش می شوی
اهل هرجایم دگر امشب خراسانی شدم
نوکرت هرکس که باشد چاکرش هستم رضا
خاک پای لات های چاله میدانی شدم
اولش جاروی تو گرد و غبارم را گرفت
بعد، سقاخانه رفتم آب درمانی شدم
سفره ات را پهن کردی و گداها آمدند
بی تعارف وارد تالار مهمانی شدم
دخل و خرج من بهم خورد، آبروی من نریخت
باز کم آوردم و گفتی خودم بانی شدم
تا شهادت را نگیرم، وصل زنجیر توام
در حرم دیوانهء اشک سلیمانی شدم
ای دوای روزهای سخت تنهایی من
مبتلای روزهای سخت هجرانی شدم
کربلایی! من سلامت را رساندم بر رضا
ای عراقی! خوش به حال من که ایرانی شدم
بیقرار کربلایم، ای اجل مهلت بده
من بدون کربلا انگار زندانی شدم
نذر کرده مادرت زهرا بمیرم پای تو
خواب دیدم گوشه ای از روضه قربانی شدم
#امام_رضا_ع
#زیارت_مخصوصه
@reza_dinparvar101
چشم پُر باران که دیدم باز بارانی شدم
هرکسی که در حرم آمد رفیقش می شوی
اهل هرجایم دگر امشب خراسانی شدم
نوکرت هرکس که باشد چاکرش هستم رضا
خاک پای لات های چاله میدانی شدم
اولش جاروی تو گرد و غبارم را گرفت
بعد، سقاخانه رفتم آب درمانی شدم
سفره ات را پهن کردی و گداها آمدند
بی تعارف وارد تالار مهمانی شدم
دخل و خرج من بهم خورد، آبروی من نریخت
باز کم آوردم و گفتی خودم بانی شدم
تا شهادت را نگیرم، وصل زنجیر توام
در حرم دیوانهء اشک سلیمانی شدم
ای دوای روزهای سخت تنهایی من
مبتلای روزهای سخت هجرانی شدم
کربلایی! من سلامت را رساندم بر رضا
ای عراقی! خوش به حال من که ایرانی شدم
بیقرار کربلایم، ای اجل مهلت بده
من بدون کربلا انگار زندانی شدم
نذر کرده مادرت زهرا بمیرم پای تو
خواب دیدم گوشه ای از روضه قربانی شدم
#امام_رضا_ع
#زیارت_مخصوصه
@reza_dinparvar101
رضا که بین خراسان، صدای او پیچید
میان کوچه زمین خورد و پای او پیچید
شرار زهر، خودش را روی جگر انداخت
امام ما تک و تنها عبا به سر انداخت
به حجره، بی نفس و قدخمیده آمده بود
دراین مسیر، کشیده کشیده آمده بود
گلیم خانه ی خود را کنار اگر زده است
به کربلا دل زارش دوباره پر زده است
سرش به دامن خاک و تنش به تاب افتاد
جواد آمد و چشمش به ظرف آب افتاد
جواد آمد و دردش، دوسه برابر شد
گریز روضه او روضه های اکبر شد
حسین، بوسه به خون، لخته های اکبر داشت
ولی جواد، ز لعل پدر، سبو برداشت
میان طوس رسیده به داد او پسرش
میان طوس نپیچید در حرم خبرش
به هم نریخته با یک اشاره پیکر او
به هم نریخته خواهر، کنارِ پیکر او
خلاصه بی کس اگر مانده، دست و پا نزده
کسی به صورت او مُشتِ بی هوا نزده
رضا شهید شد اما سرش نرفت از دست
ستون پیکر او زیر چکمه ها نشکست
لبش اگرچه ترک خورده، نیزه بینش نیست
کسی مزاحم ذکر حسین حسینش نیست
فدای آنکه به روی تنش غم ازل است
هزار و نهصد و پنجاه ضربه، لااقل است
فدای آنکه گلویش به درد دشمن خورد
ز پشت، ضربه بی نظم و نامعین خورد
زغارت تن او کسب و کار، سکه شده
فدای آنکه سرِ وقت، تکه تکه شده
#امام_رضا_ع
#شهادت
#امام_حسین_ع
@reza_dinparvar101
میان کوچه زمین خورد و پای او پیچید
شرار زهر، خودش را روی جگر انداخت
امام ما تک و تنها عبا به سر انداخت
به حجره، بی نفس و قدخمیده آمده بود
دراین مسیر، کشیده کشیده آمده بود
گلیم خانه ی خود را کنار اگر زده است
به کربلا دل زارش دوباره پر زده است
سرش به دامن خاک و تنش به تاب افتاد
جواد آمد و چشمش به ظرف آب افتاد
جواد آمد و دردش، دوسه برابر شد
گریز روضه او روضه های اکبر شد
حسین، بوسه به خون، لخته های اکبر داشت
ولی جواد، ز لعل پدر، سبو برداشت
میان طوس رسیده به داد او پسرش
میان طوس نپیچید در حرم خبرش
به هم نریخته با یک اشاره پیکر او
به هم نریخته خواهر، کنارِ پیکر او
خلاصه بی کس اگر مانده، دست و پا نزده
کسی به صورت او مُشتِ بی هوا نزده
رضا شهید شد اما سرش نرفت از دست
ستون پیکر او زیر چکمه ها نشکست
لبش اگرچه ترک خورده، نیزه بینش نیست
کسی مزاحم ذکر حسین حسینش نیست
فدای آنکه به روی تنش غم ازل است
هزار و نهصد و پنجاه ضربه، لااقل است
فدای آنکه گلویش به درد دشمن خورد
ز پشت، ضربه بی نظم و نامعین خورد
زغارت تن او کسب و کار، سکه شده
فدای آنکه سرِ وقت، تکه تکه شده
#امام_رضا_ع
#شهادت
#امام_حسین_ع
@reza_dinparvar101
یابن الحسن (عج)؛
روز آخر، حلال کن ما را
مستحقِّ وصال کن ما را
#مناجات_امام_زمان_عج
#محرم
#صفر
#وداع
@reza_dinparvar101
روز آخر، حلال کن ما را
مستحقِّ وصال کن ما را
#مناجات_امام_زمان_عج
#محرم
#صفر
#وداع
@reza_dinparvar101
جان پیغمبر بدست ساعت خواب علیست
لشکری ترفند از این دو برادر می خورد
#لیله_المبیت
#حضرت_محمد_ص
#امیرالمومنین_ع
@reza_dinparvar101
لشکری ترفند از این دو برادر می خورد
#لیله_المبیت
#حضرت_محمد_ص
#امیرالمومنین_ع
@reza_dinparvar101
خون بگرئید پیمبر ز سفر برگردد
یا که از خانهء این قوم، خطر برگردد
سنگدلها همه در پشت درِ بیت الله
وای اگر بر رخ آن آینه در برگردد
سپر هیچ زنی بازو و دستش هرگز!
چه بسا بر سر و صورت که سپر برگردد
چه کسی روی زمین از تب و تاب افتاده
سورهء حمد بخوانید، مگر برگردد
خطر از روی سر فاطمه گیریم گذشت
فضه می گفت که ای کاش پسر برگردد
ننگ بر هرچه مسلمان که تماشا می کرد
آبرو رفت اگر، سخت دگر برگردد
ورق انگار که برگشت علی را بردند
کاش می شد که به این خانه پدر برگردد
دست روی کمرش داشت و زخمی به دلش
فاطمه رفت به مسجد که پیمبر گردد
آهِ زهرا همه را زود فرا می گیرد
سِحر این طایفه نزدیک سَحر برگردد
#فاطمیه
#کوچه_بنی_هاشم
#مدینه
@reza_dinparvar101
یا که از خانهء این قوم، خطر برگردد
سنگدلها همه در پشت درِ بیت الله
وای اگر بر رخ آن آینه در برگردد
سپر هیچ زنی بازو و دستش هرگز!
چه بسا بر سر و صورت که سپر برگردد
چه کسی روی زمین از تب و تاب افتاده
سورهء حمد بخوانید، مگر برگردد
خطر از روی سر فاطمه گیریم گذشت
فضه می گفت که ای کاش پسر برگردد
ننگ بر هرچه مسلمان که تماشا می کرد
آبرو رفت اگر، سخت دگر برگردد
ورق انگار که برگشت علی را بردند
کاش می شد که به این خانه پدر برگردد
دست روی کمرش داشت و زخمی به دلش
فاطمه رفت به مسجد که پیمبر گردد
آهِ زهرا همه را زود فرا می گیرد
سِحر این طایفه نزدیک سَحر برگردد
#فاطمیه
#کوچه_بنی_هاشم
#مدینه
@reza_dinparvar101
Forwarded from عریضه "اشعار رضا دین پرور"
#امام_حسن_عسکری_ع
سخت است مردی گوشه زندان بیفتد
در غربت و در وادی هجران بیفتد
زهرا دوباره آمد و جانم حسن گفت
پاشد حسن بر پای این مهمان بیفتد
می خواند با خود روضه موسی بن جعفر
تا خنده از لب های زندانبان بیفتد
دور از وطن جان داده آقا تا دوباره
شیعه به یاد روضه سلطان بیفتد
تشنه شد و شربت به لبهایش رساندند
قسمت نشد تا با لب عطشان بیفتد
سهواً به دندان ثنایش خورده ظرفی
نه آنکه با مشت و لگد، دندان بیفتد
در پادگان بوده ولی هرگز ندیده
لشکر به جان پیکری بیجان بیفتد
اصلاً نخورده بر قفایش خنجری کُند
تا سر به دست چند بی وجدان بیفتد
این روضه ی پر سوز، مخصوص حسین است
اینکه غریبی گوشه میدان بیفتد
شخصی به غارت بُرد عبای پاره اش را
تا قیمت سوغاتی اش ارزان بیفتد
از آن سلیمان زمان کی فکر می کرد
انگشترش در دست ساربان بیفتد
@reza_dinparvar101
سخت است مردی گوشه زندان بیفتد
در غربت و در وادی هجران بیفتد
زهرا دوباره آمد و جانم حسن گفت
پاشد حسن بر پای این مهمان بیفتد
می خواند با خود روضه موسی بن جعفر
تا خنده از لب های زندانبان بیفتد
دور از وطن جان داده آقا تا دوباره
شیعه به یاد روضه سلطان بیفتد
تشنه شد و شربت به لبهایش رساندند
قسمت نشد تا با لب عطشان بیفتد
سهواً به دندان ثنایش خورده ظرفی
نه آنکه با مشت و لگد، دندان بیفتد
در پادگان بوده ولی هرگز ندیده
لشکر به جان پیکری بیجان بیفتد
اصلاً نخورده بر قفایش خنجری کُند
تا سر به دست چند بی وجدان بیفتد
این روضه ی پر سوز، مخصوص حسین است
اینکه غریبی گوشه میدان بیفتد
شخصی به غارت بُرد عبای پاره اش را
تا قیمت سوغاتی اش ارزان بیفتد
از آن سلیمان زمان کی فکر می کرد
انگشترش در دست ساربان بیفتد
@reza_dinparvar101
Forwarded from حُـسِيـنـْ جــانـ
به شوق و ذوق زیارت، دلم چه محزون شد
مسیلِ کوثرِ چشمم شریعه ی خون شد
فراق دیدم و قلبم دوباره مجنون شد
کتیبه های حرم آه... سِرّ ِ مکنون شد
کبوترم که غریبانه باز مدفون شد
نگو که نوکرت از این حریم بیرون شد
دلم گرفته در این روزها برای حسن
خدا کند بشود باز، سامرای حسن
#امام_حسن_عسکری_ع
#شهادت
#سامرا
@reza_dinparvar101
💠 @hossein_jaan
مسیلِ کوثرِ چشمم شریعه ی خون شد
فراق دیدم و قلبم دوباره مجنون شد
کتیبه های حرم آه... سِرّ ِ مکنون شد
کبوترم که غریبانه باز مدفون شد
نگو که نوکرت از این حریم بیرون شد
دلم گرفته در این روزها برای حسن
خدا کند بشود باز، سامرای حسن
#امام_حسن_عسکری_ع
#شهادت
#سامرا
@reza_dinparvar101
💠 @hossein_jaan
Forwarded from حُـسِيـنـْ جــانـ
ای تـاج گـذار تو زهـرا و عـلی با هم
یکبار بکش دستی بر روی سرِ ما هم
#تاج_گذاری
#امام_زمان_عج
#اللـهـم_عجل_لولیڪ_الفرج
💠 @hossein_jaan
@reza_dinparvar101
یکبار بکش دستی بر روی سرِ ما هم
#تاج_گذاری
#امام_زمان_عج
#اللـهـم_عجل_لولیڪ_الفرج
💠 @hossein_jaan
@reza_dinparvar101
کار کسادِ من به دعای تو پا گرفت
معراج چشمهای تو دست مرا گرفت
قبل از رسیدن تو بُت قلب من شکست
تو آمدی و کعبه ی ما را خدا گرفت
عطرت اویس شهر قَرَن ساخت از من و
جان مریضم از نفَس تو شفا گرفت
جبریل در جوار نگاهت، امین شده
از بس به عشق تو دم یا مصطفا گرفت
پیغمبر حرا شده ای از همین شروع
زهرا شبی به مصحف جان تو جا گرفت
باید خدا جهان مجدّد بیاورد
تا که دوباره حضرت احمد بیاورد
دیدیم تخت و تاج سلیمانی تو را
خواندیم آیه های مسلمانی تو را
قرآن نوشت موقع واللیّل و والضحّی
تفسیر های سجده ی طولانی تو را
حاتم گدای خانه ی سلمان شده است چون
دارد به دست، قیچی سلمانی تو را
هم می کِشیم صورت خود را به خاک پات
هم می چِشیم مزّه ی دربانی تو را
ای سفره ات وسیع تر از کُلّ کائنات
دادند دست فاطمه مهمانی تو را
حبل المتین ما کنفی از عبای توست
باغ بهشت، گوشه ای از آیه های توست
عرض دعا به محضرتان می برم زیاد
وقت دعایتان شده بال و پرم زیاد
ای لعل آن لب شکرین، جام ناب من
بوی شراب می وزد از ساغرم زیاد
خال سیاهتان حجر الاسود من است
دارم به عشقتان تب و شوق حرم زیاد
من دست و پا شکسته شدم سائل شما
همچون بلال هم بخرید از سرم زیاد
گوشه کنار گنبد خضرا چه سرّی است
مستم، هوایی نجف و حیدرم زیاد
اصحاب کهف هم سگ دربار حیدرند
بی حبّ مرتضای تو ما را نمی خرند
حرف گدای پشت در تو علی علی
حرز و دعای هر سفر تو علی علی
اسفند را به مجمر آتش که ریختیم
هی گفته ایم دور سر تو علی علی
بین قنوت بودی و گفتی خدا خدا
دیدم پُر است دور و بر تو علی علی
روزی برای خیبر علی از تو ذکر خواست
آمد سریع در نظر تو علی علی
وقت خوش و بِش تو و زهرا رسید و شد
راز و نیاز مختصر تو علی علی
در گوش من اذان علی و اذان توست
هرخیر و خوبی از نظر مهربان توست
دلبسته ایم! بی سر و سامان صادقیم
ما بینوای سفره ی احسان صادقیم
گفتند شغلتان؟ همه گفتیم عاشقیم
یعنی که صادقانه محبان صادقیم
نان را به نرخ روز گداها نخورده ایم
بین تنور، شیعه ی گُردان صادقیم
بیخود نبوده گریه کن و سینه زن شدیم
ما مبتلای ذکر حسین جان صادقیم
روز ظهور، رجعت ما دست مهدی است
چون ایستاده در خط پایان صادقیم
روزی شبیه صحن رضا می شود بقیع
همچون ضریح کرببلا می شود بقیع
#حضرت_محمد_ص
#امام_صادق_ع
#میلاد
@reza_dinparvar101
معراج چشمهای تو دست مرا گرفت
قبل از رسیدن تو بُت قلب من شکست
تو آمدی و کعبه ی ما را خدا گرفت
عطرت اویس شهر قَرَن ساخت از من و
جان مریضم از نفَس تو شفا گرفت
جبریل در جوار نگاهت، امین شده
از بس به عشق تو دم یا مصطفا گرفت
پیغمبر حرا شده ای از همین شروع
زهرا شبی به مصحف جان تو جا گرفت
باید خدا جهان مجدّد بیاورد
تا که دوباره حضرت احمد بیاورد
دیدیم تخت و تاج سلیمانی تو را
خواندیم آیه های مسلمانی تو را
قرآن نوشت موقع واللیّل و والضحّی
تفسیر های سجده ی طولانی تو را
حاتم گدای خانه ی سلمان شده است چون
دارد به دست، قیچی سلمانی تو را
هم می کِشیم صورت خود را به خاک پات
هم می چِشیم مزّه ی دربانی تو را
ای سفره ات وسیع تر از کُلّ کائنات
دادند دست فاطمه مهمانی تو را
حبل المتین ما کنفی از عبای توست
باغ بهشت، گوشه ای از آیه های توست
عرض دعا به محضرتان می برم زیاد
وقت دعایتان شده بال و پرم زیاد
ای لعل آن لب شکرین، جام ناب من
بوی شراب می وزد از ساغرم زیاد
خال سیاهتان حجر الاسود من است
دارم به عشقتان تب و شوق حرم زیاد
من دست و پا شکسته شدم سائل شما
همچون بلال هم بخرید از سرم زیاد
گوشه کنار گنبد خضرا چه سرّی است
مستم، هوایی نجف و حیدرم زیاد
اصحاب کهف هم سگ دربار حیدرند
بی حبّ مرتضای تو ما را نمی خرند
حرف گدای پشت در تو علی علی
حرز و دعای هر سفر تو علی علی
اسفند را به مجمر آتش که ریختیم
هی گفته ایم دور سر تو علی علی
بین قنوت بودی و گفتی خدا خدا
دیدم پُر است دور و بر تو علی علی
روزی برای خیبر علی از تو ذکر خواست
آمد سریع در نظر تو علی علی
وقت خوش و بِش تو و زهرا رسید و شد
راز و نیاز مختصر تو علی علی
در گوش من اذان علی و اذان توست
هرخیر و خوبی از نظر مهربان توست
دلبسته ایم! بی سر و سامان صادقیم
ما بینوای سفره ی احسان صادقیم
گفتند شغلتان؟ همه گفتیم عاشقیم
یعنی که صادقانه محبان صادقیم
نان را به نرخ روز گداها نخورده ایم
بین تنور، شیعه ی گُردان صادقیم
بیخود نبوده گریه کن و سینه زن شدیم
ما مبتلای ذکر حسین جان صادقیم
روز ظهور، رجعت ما دست مهدی است
چون ایستاده در خط پایان صادقیم
روزی شبیه صحن رضا می شود بقیع
همچون ضریح کرببلا می شود بقیع
#حضرت_محمد_ص
#امام_صادق_ع
#میلاد
@reza_dinparvar101
Forwarded from حُـسِيـنـْ جــانـ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دلبسته ایم! بی سر و سامان صادقیم
ما بینوای سفره ی احسان صادقیم
گفتند شغلتان؟ همه گفتیم عاشقیم
یعنی که صادقانه محبان صادقیم
نان را به نرخ روز گداها نخورده ایم
بین تنور، شیعه ی گُردان صادقیم
بیخود نبوده گریه کن و سینه زن شدیم
ما مبتلای ذکر حسین جان صادقیم
روز ظهور، رجعت ما دست مهدی است
چون ایستاده در خط پایان صادقیم
روزی شبیه صحن رضا می شود بقیع
همچون ضریح کرببلا می شود بقیع
#امام_صادق_ع
#میلاد
💠 @hossein_jaan
@reza_dinparvar101
ما بینوای سفره ی احسان صادقیم
گفتند شغلتان؟ همه گفتیم عاشقیم
یعنی که صادقانه محبان صادقیم
نان را به نرخ روز گداها نخورده ایم
بین تنور، شیعه ی گُردان صادقیم
بیخود نبوده گریه کن و سینه زن شدیم
ما مبتلای ذکر حسین جان صادقیم
روز ظهور، رجعت ما دست مهدی است
چون ایستاده در خط پایان صادقیم
روزی شبیه صحن رضا می شود بقیع
همچون ضریح کرببلا می شود بقیع
#امام_صادق_ع
#میلاد
💠 @hossein_jaan
@reza_dinparvar101
اگرچه گداها وفایی ندارند
کریمان گدا را محل می گذارند
به بی آبرویی من رحم کردی
و الاّ گناهان من بیشمارند
برای ظهور تو کاری نکردم
خوشا دوستان تو که اهل کارند
بجای سخن گفتن از وصل رویت
چرا دوستانم به غیبت دچارند!
بیا و ببین چهرهء شهر، زخمی
وَ آئینه ها محو گرد و غبارند
چقدر آرزومند دیدار، مُردند!
همه زیر خاکند و در انتظارند
به خوابم بیا لااقل، دلخوشم کن
بیا تا که چشمان خشکم ببارند
نشد که شوم مثل آن عاشقانی
که با یاد خال لبت بیقرارند
چنان طفل بیتاب و بی خانمانم
مرا کِی به دست حرم می سپارند
علی دیده که فاطمه بر زمین خورد
علی دیده اطفال، گوشه کنارند....
#مناجات_امام_زمان_عج
#فاطمیه
@reza_dinparvar101
کریمان گدا را محل می گذارند
به بی آبرویی من رحم کردی
و الاّ گناهان من بیشمارند
برای ظهور تو کاری نکردم
خوشا دوستان تو که اهل کارند
بجای سخن گفتن از وصل رویت
چرا دوستانم به غیبت دچارند!
بیا و ببین چهرهء شهر، زخمی
وَ آئینه ها محو گرد و غبارند
چقدر آرزومند دیدار، مُردند!
همه زیر خاکند و در انتظارند
به خوابم بیا لااقل، دلخوشم کن
بیا تا که چشمان خشکم ببارند
نشد که شوم مثل آن عاشقانی
که با یاد خال لبت بیقرارند
چنان طفل بیتاب و بی خانمانم
مرا کِی به دست حرم می سپارند
علی دیده که فاطمه بر زمین خورد
علی دیده اطفال، گوشه کنارند....
#مناجات_امام_زمان_عج
#فاطمیه
@reza_dinparvar101
این نغمه ها از عالم بالا می آید
باچه شکوهی دختر موسا می آید
دارد به سوی شهر قم زهرا می آید
معصومه دارد با برادرها می آید
صد طاق گل بین مسیر و بین جاده است
دور و برش شکر خدا، مَحرم زیاد است
ای خاک خشک قم ببین باران رسیده
روزی رسان سفرهء ایران رسیده
ای اهل گریه، خواهر سلطان رسیده
با ذوق و شوق و بی سر و سامان رسیده
قربان چشمان تر و شب زنده دارش
جانم فدای آن غم و حال نزارش
گل بود، اما نیمه های راه، پژمرد
بسکه دلش را دوری یارش می آزُرد
او را به روی دست خود، یک شهر می بُرد
از کوچه رد می شد ولی سیلی نمی خورد
در قم، چهل تا قلدر جنگی نمی دید
مثل مدینه کوچهء تنگی نمی دید
شد تار اگر چشم تر او مثل زهرا...
شد آب اگر که پیکر او مثل زهرا...
نشکست هر دو زیور او مثل زهرا
خونی نمی شد بستر او مثل زهرا
داغی مگر بر سینهء او ماند اصلاً
از محرم خود رو نمی گرداند اصلاً
میخ از خجالت ذوب شد، در سوخت ای وای
پرسوخت، پیکر سوخت، مادر سوخت ای وای
سر سوخت، خواهر با برادر سوخت ای وای
بیش از در و اطفال، حیدر سوخت ای وای
این روضه طولانی است، خیلی غم رسیده
دامان این آتش به خیمه هم رسیده
باید به استقبال این غم، سال ها رفت
زینب به جنگ اغلب جنجال ها رفت
خیمه در آتش سوخت و خلخال ها رفت
دست حرامی ها به سوی شال ها رفت
می زد میان کوچه ها فریاد زینب
هرجا کسی افتاد، می افتاد زینب
#ورود_به_شهر_قم
#حضرت_معصومه_س
#حضرت_زینب_س
@reza_dinparvar101
باچه شکوهی دختر موسا می آید
دارد به سوی شهر قم زهرا می آید
معصومه دارد با برادرها می آید
صد طاق گل بین مسیر و بین جاده است
دور و برش شکر خدا، مَحرم زیاد است
ای خاک خشک قم ببین باران رسیده
روزی رسان سفرهء ایران رسیده
ای اهل گریه، خواهر سلطان رسیده
با ذوق و شوق و بی سر و سامان رسیده
قربان چشمان تر و شب زنده دارش
جانم فدای آن غم و حال نزارش
گل بود، اما نیمه های راه، پژمرد
بسکه دلش را دوری یارش می آزُرد
او را به روی دست خود، یک شهر می بُرد
از کوچه رد می شد ولی سیلی نمی خورد
در قم، چهل تا قلدر جنگی نمی دید
مثل مدینه کوچهء تنگی نمی دید
شد تار اگر چشم تر او مثل زهرا...
شد آب اگر که پیکر او مثل زهرا...
نشکست هر دو زیور او مثل زهرا
خونی نمی شد بستر او مثل زهرا
داغی مگر بر سینهء او ماند اصلاً
از محرم خود رو نمی گرداند اصلاً
میخ از خجالت ذوب شد، در سوخت ای وای
پرسوخت، پیکر سوخت، مادر سوخت ای وای
سر سوخت، خواهر با برادر سوخت ای وای
بیش از در و اطفال، حیدر سوخت ای وای
این روضه طولانی است، خیلی غم رسیده
دامان این آتش به خیمه هم رسیده
باید به استقبال این غم، سال ها رفت
زینب به جنگ اغلب جنجال ها رفت
خیمه در آتش سوخت و خلخال ها رفت
دست حرامی ها به سوی شال ها رفت
می زد میان کوچه ها فریاد زینب
هرجا کسی افتاد، می افتاد زینب
#ورود_به_شهر_قم
#حضرت_معصومه_س
#حضرت_زینب_س
@reza_dinparvar101
Forwarded from حُـسِيـنـْ جــانـ
دریا به تمام صخره ها سیلی زد
سیلی زد و از دست خدا مزد گرفت
طوفان زده ها زبانشان بند آمد!
کشتی سپاه آمد و دزد گرفت
#رضا_دین_پرور
#سپاه_پاسداران
#سیزده_آبان
#مرگ_برآمریکا
#نفت_کش_ایرانی
💠 @hossein_jaan
سیلی زد و از دست خدا مزد گرفت
طوفان زده ها زبانشان بند آمد!
کشتی سپاه آمد و دزد گرفت
#رضا_دین_پرور
#سپاه_پاسداران
#سیزده_آبان
#مرگ_برآمریکا
#نفت_کش_ایرانی
💠 @hossein_jaan