#امام_رضا_ع
میلادیه
ما به دنبال نود بودیم که صد، جور شد
در گدایی کوچه های دور مرقد جور شد
نیمه شب تا وادی قم پابرهنه آمدیم
طور موسی خواستیم و تور مشهد جور شد
سایه ای میخواستیم اندازهء خورشید حشر
گوشهء دنجی به زیر سقف گنبد جور شد
دست خالی آمدیم عمری در اطراف حرم
حاجت ما پیش این آقا نشد رد، جور شد
پیش سلطان شاه باشی یا گدا منظور نیست
بالباس پاره هم که آمدی بد جور نیست
با دعاهای کریمان میشود رزقت زیاد
تشنه هم حتی نباشی می رسد آب مراد
میخورد با یاعلی موسی الرضا زنگ بهشت
موقعی که میزند نقاره اش هر بامداد
حج اگر حج فقیران شد خدا راضی تر است
رسم این حج را به ما موسی بن جعفر یاد داد
میهمان دعوت که باشد میرود باب الرضا
میهمان ناخوانده باشد میرود باب الجواد
من گدای سفرهء دست جوادم از ازل
سالهای سال جاافتاده ام در این محل
سرکشم اما سرم پیش رضا خم میشود
عهد من در بندگی اینگونه محکم میشود
خوب میفهمم که دارم خوب مستی میکنم
چون امین اللهِ من با اشک تواَم میشود
هرکجا گفتم رضا دیدم همانجا مشهد است
هرکجا گفتم حرم دیدم فراهم میشود
مینویسم بر در این کهف اعوذ بالرضا
سگ میان خانه ی ارباب، آدم میشود
باهمین بارم، همین بار گناهم میخرند
آخرش در خانهء آقا مرا هم میخرند
دیده ام دور ضریح او خدا را بیشتر
راست میگویند میبخشد خطا را بیشتر
چون غباری از کف دنیا بلندم میکند
می تکاند هرچه این خاک عبا را بیشتر
وقتهایی که مریضم از دواهای پزشک
دوست دارم گفتن یک یا رضا را بیشتر
با غذای حضرتی در اربعین انداختند
سفره های از نجف تا کربلا را بیشتر
آنکه گفته با گداهایش مدارا میکند
باور من نیست که امروز و فردا میکند
بر در این شاه، شاهان زود زانو میزنند
خادمانش صحن را با دیده جارو میزنند
دور ایوان طلا با یاد ایوان نجف
کفتران این حوالی ذکر یا هو میزنند
گفتن" آقا به جان مادرت" روزی ماست
در حرم حاجاتمان حرف دو پهلو میزنند
تشنهء آب فراتم دور سقاخانه اش
کاسه های آب بر سقا فقط رو میزنند
بارها بین حرم گفتم رضا گفتم حسین
سالها از دوری کرببلا گفتم حسین
گرچه تنها مانده ای و هیچ کس یارت نشد
در میان حجره تو پیکرت غارت نشد
با دو چشم مضطرت خود را کشیدی بر زمین
ضربه های سنگ، سهم دیدهء تارت نشد
اربا" اربا نور چشمت را ندیدی روی خاک
وقت جان دادن جوادت بود، دشوارت نشد
هیچکس در خیمه ها بر محرمت سیلی نزد
در میان مقتلت، خواهر گرفتارت نشد
بر زمین کربلا افتاد پاره پیکری
مادری با قامت خم رفت دنبال سری
@reza_dinparvar101
میلادیه
ما به دنبال نود بودیم که صد، جور شد
در گدایی کوچه های دور مرقد جور شد
نیمه شب تا وادی قم پابرهنه آمدیم
طور موسی خواستیم و تور مشهد جور شد
سایه ای میخواستیم اندازهء خورشید حشر
گوشهء دنجی به زیر سقف گنبد جور شد
دست خالی آمدیم عمری در اطراف حرم
حاجت ما پیش این آقا نشد رد، جور شد
پیش سلطان شاه باشی یا گدا منظور نیست
بالباس پاره هم که آمدی بد جور نیست
با دعاهای کریمان میشود رزقت زیاد
تشنه هم حتی نباشی می رسد آب مراد
میخورد با یاعلی موسی الرضا زنگ بهشت
موقعی که میزند نقاره اش هر بامداد
حج اگر حج فقیران شد خدا راضی تر است
رسم این حج را به ما موسی بن جعفر یاد داد
میهمان دعوت که باشد میرود باب الرضا
میهمان ناخوانده باشد میرود باب الجواد
من گدای سفرهء دست جوادم از ازل
سالهای سال جاافتاده ام در این محل
سرکشم اما سرم پیش رضا خم میشود
عهد من در بندگی اینگونه محکم میشود
خوب میفهمم که دارم خوب مستی میکنم
چون امین اللهِ من با اشک تواَم میشود
هرکجا گفتم رضا دیدم همانجا مشهد است
هرکجا گفتم حرم دیدم فراهم میشود
مینویسم بر در این کهف اعوذ بالرضا
سگ میان خانه ی ارباب، آدم میشود
باهمین بارم، همین بار گناهم میخرند
آخرش در خانهء آقا مرا هم میخرند
دیده ام دور ضریح او خدا را بیشتر
راست میگویند میبخشد خطا را بیشتر
چون غباری از کف دنیا بلندم میکند
می تکاند هرچه این خاک عبا را بیشتر
وقتهایی که مریضم از دواهای پزشک
دوست دارم گفتن یک یا رضا را بیشتر
با غذای حضرتی در اربعین انداختند
سفره های از نجف تا کربلا را بیشتر
آنکه گفته با گداهایش مدارا میکند
باور من نیست که امروز و فردا میکند
بر در این شاه، شاهان زود زانو میزنند
خادمانش صحن را با دیده جارو میزنند
دور ایوان طلا با یاد ایوان نجف
کفتران این حوالی ذکر یا هو میزنند
گفتن" آقا به جان مادرت" روزی ماست
در حرم حاجاتمان حرف دو پهلو میزنند
تشنهء آب فراتم دور سقاخانه اش
کاسه های آب بر سقا فقط رو میزنند
بارها بین حرم گفتم رضا گفتم حسین
سالها از دوری کرببلا گفتم حسین
گرچه تنها مانده ای و هیچ کس یارت نشد
در میان حجره تو پیکرت غارت نشد
با دو چشم مضطرت خود را کشیدی بر زمین
ضربه های سنگ، سهم دیدهء تارت نشد
اربا" اربا نور چشمت را ندیدی روی خاک
وقت جان دادن جوادت بود، دشوارت نشد
هیچکس در خیمه ها بر محرمت سیلی نزد
در میان مقتلت، خواهر گرفتارت نشد
بر زمین کربلا افتاد پاره پیکری
مادری با قامت خم رفت دنبال سری
@reza_dinparvar101
#مناجات_امام_زمان_عج
#امام_رضا_ع
ز فراقت گره خوردیم و نمردیم هنوز
سالها بی تو فِسردیم و نمردیم هنوز
عملاً کار نکردیم و فقط حرف زدیم
بار هجر تو نبردیم و نمردیم هنوز
دل ما را نشکستی و دلت زود شکست
دل به غیر تو سپردیم و نمردیم هنوز
دست دادیم ولی خنجری از پشت زدیم
دست بیعت نفشردیم و نمردیم هنوز
تو همان اولش از غصهء ما پیر شدی
ما به درد تو نخوردیم و نمردیم هنوز
بین مان بودی و رفتیم به دنبال گناه
در جهالت همه مُردیم و نمردیم هنوز
غیبت از ماست نه از تو! چقدر تعطیلیم
اینهمه جمعه شمردیم و نمردیم هنوز
شده ایم آهوی سلطان که بشارت بدهید
تا نمردیم به ما حال زیارت بدهید
@reza_dinparvar101
#امام_رضا_ع
ز فراقت گره خوردیم و نمردیم هنوز
سالها بی تو فِسردیم و نمردیم هنوز
عملاً کار نکردیم و فقط حرف زدیم
بار هجر تو نبردیم و نمردیم هنوز
دل ما را نشکستی و دلت زود شکست
دل به غیر تو سپردیم و نمردیم هنوز
دست دادیم ولی خنجری از پشت زدیم
دست بیعت نفشردیم و نمردیم هنوز
تو همان اولش از غصهء ما پیر شدی
ما به درد تو نخوردیم و نمردیم هنوز
بین مان بودی و رفتیم به دنبال گناه
در جهالت همه مُردیم و نمردیم هنوز
غیبت از ماست نه از تو! چقدر تعطیلیم
اینهمه جمعه شمردیم و نمردیم هنوز
شده ایم آهوی سلطان که بشارت بدهید
تا نمردیم به ما حال زیارت بدهید
@reza_dinparvar101
#مناجات_با_خدا
#امام_حسین_ع
بنده ات با یاالهی آمده
نیمه شب با روسیاهی آمده
داشتم یارب ترا، دارم هنوز
راست می گویم گرفتارم هنوز
از گدا جز درد بی درمان نخر
گوهر چشم مرا ارزان نخر
سال ها دنبال معراج توام
خوبی اش این است محتاج توام
سائل این خانه دلگیرش خوش است
طفل دیوانه به زنجیرش خوش است
قرب دارم، زار و مهجورم نکن
از خودت یک ثانیه دورم نکن
پشت این در، معطلم کن بیشتر
مثل مردم آبرویم را نبر
هیچکس جز تو هوایم را نداشت
هرکه دیدم بنده را تنها گذاشت
دست من خالیست دریا پُر نعم
پای من لنگ است نزدیک حرم
"دست من کوتاه و خرما بر نخیل"
ای پناهِ بی پناهان، الدخیل
گرچه کوهی از خطا آورده ام
رو به درگاه رضا آورده ام
بارها گفتم رضا گفتم حسین
شد رضا درمانم و دردم حسین
باز هم دارم هوای عطر سیب
باز می گوید رضا یابن شبیب:
تشنه ای در گودی گودال رفت
آنقدر سنگش زدند از حال رفت
عده ای پنجه به گیسویش زدند
عده ای چکمه به پهلویش زدند
شمر با ارباب عالم تُند شد
خنجر او از خجالت کُند شد
زنده بود و دست و پا می زد حسین
مادر خود را صدا می زد حسین
@reza_dinparvar101
#امام_حسین_ع
بنده ات با یاالهی آمده
نیمه شب با روسیاهی آمده
داشتم یارب ترا، دارم هنوز
راست می گویم گرفتارم هنوز
از گدا جز درد بی درمان نخر
گوهر چشم مرا ارزان نخر
سال ها دنبال معراج توام
خوبی اش این است محتاج توام
سائل این خانه دلگیرش خوش است
طفل دیوانه به زنجیرش خوش است
قرب دارم، زار و مهجورم نکن
از خودت یک ثانیه دورم نکن
پشت این در، معطلم کن بیشتر
مثل مردم آبرویم را نبر
هیچکس جز تو هوایم را نداشت
هرکه دیدم بنده را تنها گذاشت
دست من خالیست دریا پُر نعم
پای من لنگ است نزدیک حرم
"دست من کوتاه و خرما بر نخیل"
ای پناهِ بی پناهان، الدخیل
گرچه کوهی از خطا آورده ام
رو به درگاه رضا آورده ام
بارها گفتم رضا گفتم حسین
شد رضا درمانم و دردم حسین
باز هم دارم هوای عطر سیب
باز می گوید رضا یابن شبیب:
تشنه ای در گودی گودال رفت
آنقدر سنگش زدند از حال رفت
عده ای پنجه به گیسویش زدند
عده ای چکمه به پهلویش زدند
شمر با ارباب عالم تُند شد
خنجر او از خجالت کُند شد
زنده بود و دست و پا می زد حسین
مادر خود را صدا می زد حسین
@reza_dinparvar101
#امام_رضا_ع
#زیارت_مخصوصه
کفتر ایوانم و یار ندیم رضا
رزق مرا می دهد دست کریم رضا
نیست اگر فرصتی بهر زیارت ولی
بال زدم روز و شب دور حریم رضا
شد پر زخمی من مثل پر جبرئیل
بُرده مرا سمت عرش ذکر عظیم رضا
هشت در از جنتش وا شده بر آسمان
می وزد از این بهشت باز نسیم رضا
می پرم از مرقدش اینطرف و آنطرف
در همه جا می برم عطر و شمیم رضا
خاک کف پای او سرمهء چشم همه
مرهم بالم شده خاک گلیم رضا
اینهمه راه آمدم تا بشوم جَلد او
با همه راه آمده قلب سلیم رضا
سقف گدایی من زیر همان گنبد است
هر دل آواره ای هست مقیم رضا
هر که شبی رد شد از گوشهء باب الجواد
با همهء کاهلی گشته سهیم رضا
باز دو تا جلوه کرد آینه های حرم
اسم رحیم خدا، اسم رحیم رضا
غرق گناه آمدم باغم و آه آمدم
صاحب امراضم و صاحب بیمه رضا
سائل این سفره ام زود بلندم نکن
سیر نخواهم شد از خوان نعیم رضا
من شبی ایوان طلا خواستم از فاطمه
باز نجف رفتم از صحن قدیم رضا
حرف ندارد رضا حرف مرا می خرد
یک شب جمعه مرا کرببلا می برد
@reza_dinparvar101
#زیارت_مخصوصه
کفتر ایوانم و یار ندیم رضا
رزق مرا می دهد دست کریم رضا
نیست اگر فرصتی بهر زیارت ولی
بال زدم روز و شب دور حریم رضا
شد پر زخمی من مثل پر جبرئیل
بُرده مرا سمت عرش ذکر عظیم رضا
هشت در از جنتش وا شده بر آسمان
می وزد از این بهشت باز نسیم رضا
می پرم از مرقدش اینطرف و آنطرف
در همه جا می برم عطر و شمیم رضا
خاک کف پای او سرمهء چشم همه
مرهم بالم شده خاک گلیم رضا
اینهمه راه آمدم تا بشوم جَلد او
با همه راه آمده قلب سلیم رضا
سقف گدایی من زیر همان گنبد است
هر دل آواره ای هست مقیم رضا
هر که شبی رد شد از گوشهء باب الجواد
با همهء کاهلی گشته سهیم رضا
باز دو تا جلوه کرد آینه های حرم
اسم رحیم خدا، اسم رحیم رضا
غرق گناه آمدم باغم و آه آمدم
صاحب امراضم و صاحب بیمه رضا
سائل این سفره ام زود بلندم نکن
سیر نخواهم شد از خوان نعیم رضا
من شبی ایوان طلا خواستم از فاطمه
باز نجف رفتم از صحن قدیم رضا
حرف ندارد رضا حرف مرا می خرد
یک شب جمعه مرا کرببلا می برد
@reza_dinparvar101
#امام_رضا_ع
#زیارت_مخصوصه
یارمن وقتی تو باشی یار میخواهم چکار
دل به تو دادم فقط دلدار میخواهم چکار
کاشی فیروزهء قلبم تراش دست توست
پس برای عاشقی ابزار میخواهم چکار
خار گل های ضریحت دستهایم را گرفت
خوارشد غم پیش من غمخوار میخواهم چکار
باز هم در این زیارت دست خالی آمدم
خانهء تو هست کوله بار میخواهم چکار
جان آقا پشت در خوبست، تحویلم نگیر
من گدایم این همه اصرار میخواهم چکار
گر گنهکارم ولی با لطف تو هستم طرف
حرز رفت و آمد معمار میخواهم چکار
میشود وقتی کنار سفره با سلطان نشست
چند تکّه نان بی مقدار میخواهم چکار
کار من را سهل کرده یا سریع و یا رضا
در حریمش ذکر یا غفّار میخواهم چکار
کوچه و پس کوچهء دور حرم یعنی بهشت
سائل باب الجوادم کار می خواهم چکار
@reza_dinparvar101
#زیارت_مخصوصه
یارمن وقتی تو باشی یار میخواهم چکار
دل به تو دادم فقط دلدار میخواهم چکار
کاشی فیروزهء قلبم تراش دست توست
پس برای عاشقی ابزار میخواهم چکار
خار گل های ضریحت دستهایم را گرفت
خوارشد غم پیش من غمخوار میخواهم چکار
باز هم در این زیارت دست خالی آمدم
خانهء تو هست کوله بار میخواهم چکار
جان آقا پشت در خوبست، تحویلم نگیر
من گدایم این همه اصرار میخواهم چکار
گر گنهکارم ولی با لطف تو هستم طرف
حرز رفت و آمد معمار میخواهم چکار
میشود وقتی کنار سفره با سلطان نشست
چند تکّه نان بی مقدار میخواهم چکار
کار من را سهل کرده یا سریع و یا رضا
در حریمش ذکر یا غفّار میخواهم چکار
کوچه و پس کوچهء دور حرم یعنی بهشت
سائل باب الجوادم کار می خواهم چکار
@reza_dinparvar101
#امام_رضا_ع
شهادت
تمام بار خویش را به چشم تر کشیده ام
خمیده و کشان کشان عبا به سر کشیده ام
میان این مسیرِکم، رسیده جان من به لب
دوبار آمدم جلو، ولی سه چار بار عقب
اگرچه زهر خورده ام به زور، چند خوشه ای
سرم که تاب می خورد، نمیخورد به گوشه ای
دگر همین نفس زدن، حریف من نمیشود
دوای این جگر بجز حسن حسن نمی شود
روی زمین که خورده ام به زخم من نمک نخورد
کسی کنار من میان کوچه ها کتک نخورد
رسیده ام به حجره و عصای دست من در است
میان گوش من فقط، صدای وای مادر است
ندیده چشم تار من هجومی از چهل نفر
نخورده روی پهلویی، دری شکسته بی خبر
سلام من به حیدر و به ناله های سد شده
سلام من به فاطمه، به چادر لگد شده
نخواستم که چاره ای به زخم بال و پر کنید
غریب مانده ام، فقط جواد را خبر کنید
جواد من بیا که بیقرار و غرق خواهشم
لبی که خشکتر شده به روی خاک میکشم
اگر که سینه می زنی برای کربلا بزن
اگر که دست و پا زدم، حسین را صدا بزن
حسین را زدند نیزه های تیز این و آن
حسین را زدند با عصا و چوب خیزران
حسین را زدند پیش چشم تار مادرش
حسین را زدند و میکشید ناله خواهرش
@reza_dinparvar101
شهادت
تمام بار خویش را به چشم تر کشیده ام
خمیده و کشان کشان عبا به سر کشیده ام
میان این مسیرِکم، رسیده جان من به لب
دوبار آمدم جلو، ولی سه چار بار عقب
اگرچه زهر خورده ام به زور، چند خوشه ای
سرم که تاب می خورد، نمیخورد به گوشه ای
دگر همین نفس زدن، حریف من نمیشود
دوای این جگر بجز حسن حسن نمی شود
روی زمین که خورده ام به زخم من نمک نخورد
کسی کنار من میان کوچه ها کتک نخورد
رسیده ام به حجره و عصای دست من در است
میان گوش من فقط، صدای وای مادر است
ندیده چشم تار من هجومی از چهل نفر
نخورده روی پهلویی، دری شکسته بی خبر
سلام من به حیدر و به ناله های سد شده
سلام من به فاطمه، به چادر لگد شده
نخواستم که چاره ای به زخم بال و پر کنید
غریب مانده ام، فقط جواد را خبر کنید
جواد من بیا که بیقرار و غرق خواهشم
لبی که خشکتر شده به روی خاک میکشم
اگر که سینه می زنی برای کربلا بزن
اگر که دست و پا زدم، حسین را صدا بزن
حسین را زدند نیزه های تیز این و آن
حسین را زدند با عصا و چوب خیزران
حسین را زدند پیش چشم تار مادرش
حسین را زدند و میکشید ناله خواهرش
@reza_dinparvar101
#امام_رضا_ع
زلف من هم خورده با زلف شهیدانت گره
من تو را دارم فقط، وقت بلاها بیشتر
چه سر و سرّی است دارند این شهیدان باشما
در حرم می گیرد آهِ ربّناها بیشتر
حاج قاسم حاجتش را در ضریح تو گرفت
سوختند از عشق تو دردآشناها بیشتر
@reza_dinparvar101
زلف من هم خورده با زلف شهیدانت گره
من تو را دارم فقط، وقت بلاها بیشتر
چه سر و سرّی است دارند این شهیدان باشما
در حرم می گیرد آهِ ربّناها بیشتر
حاج قاسم حاجتش را در ضریح تو گرفت
سوختند از عشق تو دردآشناها بیشتر
@reza_dinparvar101
ضمن آرزوی قبولی زیارات؛
برای استفاده از اشعار حضرت علی بن موسی الرضا(ع) که مناسب ایام #زیارت_مخصوصه حضرت است، از هشتک زیر استفاده فرمائید.
" التماس دعا "
#امام_رضا_ع
#زیارت_مخصوصه
@reza_dinparvar101
برای استفاده از اشعار حضرت علی بن موسی الرضا(ع) که مناسب ایام #زیارت_مخصوصه حضرت است، از هشتک زیر استفاده فرمائید.
" التماس دعا "
#امام_رضا_ع
#زیارت_مخصوصه
@reza_dinparvar101
#امام_رضا_ع
#زیارت_مخصوصه
گرچه روی شانه بارم را به زحمت می کشم
از رضا که دوستم دارد خجالت می کشم
ای که بوده سایه ات در این بلایا بر سرم
آخرش دیدی خودم را هم رساندم تا حرم
غرق نعمت بودم و ناشکری من شد زیاد
من پناه آورده ام آقا به تو در این بلاد
خیلی آقایی در آغوشت به دعوت آمدم
بازهم من را پذیرفتی زیارت آمدم
آمدم مهمانیت با سر به زیری یا رضا
دستهایم را سر پیری بگیری یا رضا
بازهم نیمه نگاهی کن تو ای سلطان به ما
روزهای خوبمان را باز برگردان به ما
کاش می شد رزق محتاجان درگاهت زیاد
ازدحام جمعیت می آمد از باب الجواد
بارها حاجت گرفتم بین این صحن و سرا
میل ایوان نجف دارم در این ایوان طلا
یا علی موسی الرضا جان علی ما را بخر
ما گرفتاریم یک شب کربلا ما را ببر
*
صاحب احیا حسین و روح اَو اَدنا حسین
از ته گودال خونین می رود بالا حسین
موی او پیچیده دست قاتل از بالای سر
سنگ خورده بارها از این و آن صد جای سر
@reza_dinparvar101
#زیارت_مخصوصه
گرچه روی شانه بارم را به زحمت می کشم
از رضا که دوستم دارد خجالت می کشم
ای که بوده سایه ات در این بلایا بر سرم
آخرش دیدی خودم را هم رساندم تا حرم
غرق نعمت بودم و ناشکری من شد زیاد
من پناه آورده ام آقا به تو در این بلاد
خیلی آقایی در آغوشت به دعوت آمدم
بازهم من را پذیرفتی زیارت آمدم
آمدم مهمانیت با سر به زیری یا رضا
دستهایم را سر پیری بگیری یا رضا
بازهم نیمه نگاهی کن تو ای سلطان به ما
روزهای خوبمان را باز برگردان به ما
کاش می شد رزق محتاجان درگاهت زیاد
ازدحام جمعیت می آمد از باب الجواد
بارها حاجت گرفتم بین این صحن و سرا
میل ایوان نجف دارم در این ایوان طلا
یا علی موسی الرضا جان علی ما را بخر
ما گرفتاریم یک شب کربلا ما را ببر
*
صاحب احیا حسین و روح اَو اَدنا حسین
از ته گودال خونین می رود بالا حسین
موی او پیچیده دست قاتل از بالای سر
سنگ خورده بارها از این و آن صد جای سر
@reza_dinparvar101
#امام_رضا_ع
#زیارت_مخصوصه
ای که بودی، ای که هستی تا قیامت دستگیر
خوب شد حالا می آیم دیدن تو دیر دیر؟
بعد یک عمر آمدن رفتن سزاوارش نبود
طعنه ها خوردم که اربابش خریدارش نبود
آی سلطان! آنکه بارش بر زمین است آمده
آنکه بی تو با گناهان همنشین است آمده
زخم هایی را که دارد سینه بی مرهم شده
زائر صحن و رواق مشهد تو کم شده
درد بیماری اگر بد، درد دوری هم بد است
غافلیم ازینکه درمان در نبات مشهد است
تو شفا دادی همیشه قلب بیمار مرا
تو گرفتی غالباً دست گرفتار مرا
خانه تو قبله امیّد هفتم بسته شد
یارضا دارالشفایت روی مردم بسته شد
روزگاری لقمه نانی داشتم اینجا چه شد
باتو هرشب همزبانی داشتم اینجا چه شد
از سبوی کوثر اشک مستجابم را بده
آب و نانت را نمیخواهم جوابم را بده
رخت سائل از دوسال قبل خاکی ترشده
مادر از عصیان من امسال شاکی تر شده
گر سیه بالم، وبالم، دادی آب و دانه ام
هرکه باشم هرچه باشم جلد این میخانه ام
ما گداها بر دری غیر از حرم ننشسته ایم
میشود احوال ما را هم بپرسی؟ خسته ایم
اعتباری نیست برحال من و اعمال من
پس اگر مُردم بیا فوراً بگو: این مال من
@reza_dinparvar101
#زیارت_مخصوصه
ای که بودی، ای که هستی تا قیامت دستگیر
خوب شد حالا می آیم دیدن تو دیر دیر؟
بعد یک عمر آمدن رفتن سزاوارش نبود
طعنه ها خوردم که اربابش خریدارش نبود
آی سلطان! آنکه بارش بر زمین است آمده
آنکه بی تو با گناهان همنشین است آمده
زخم هایی را که دارد سینه بی مرهم شده
زائر صحن و رواق مشهد تو کم شده
درد بیماری اگر بد، درد دوری هم بد است
غافلیم ازینکه درمان در نبات مشهد است
تو شفا دادی همیشه قلب بیمار مرا
تو گرفتی غالباً دست گرفتار مرا
خانه تو قبله امیّد هفتم بسته شد
یارضا دارالشفایت روی مردم بسته شد
روزگاری لقمه نانی داشتم اینجا چه شد
باتو هرشب همزبانی داشتم اینجا چه شد
از سبوی کوثر اشک مستجابم را بده
آب و نانت را نمیخواهم جوابم را بده
رخت سائل از دوسال قبل خاکی ترشده
مادر از عصیان من امسال شاکی تر شده
گر سیه بالم، وبالم، دادی آب و دانه ام
هرکه باشم هرچه باشم جلد این میخانه ام
ما گداها بر دری غیر از حرم ننشسته ایم
میشود احوال ما را هم بپرسی؟ خسته ایم
اعتباری نیست برحال من و اعمال من
پس اگر مُردم بیا فوراً بگو: این مال من
@reza_dinparvar101
#امام_رضا_ع
#زیارت_مخصوصه
چه عزیز و چه محترم بودم
پیش سلطان ذوالکرم بودم
عمر من پای من حساب نشد
چند روزی که در حرم بودم
از همان روز اول دیدار
فکر این روز آخرم بودم
زائر تو شدم بجای همه
التماس دعا برای همه
لطف بر زخم روی بالم کن
زحمتت داده ام حلالم کن
جنس دکّان خود حسابم کن
کلب میخانه ات خیالم کن
من بهم ریختم که رفتنی ام
فکری امشب فقط به حالم کن
وصل و هجران تو که باهم شد
محفل گریه هم فراهم شد
دوستم داری اینقدر شادم
دم باب الجوادت افتادم
بی خیال همه! ترا عشق است
تو فقط می رسی به فریادم
چون مریضم مرا بغل کردی
نرود این زیارت از یادم
کسی اندازهء تو فکرم نیست
پیش تو حال و روز من عالیست
می و جام و سبو خداحافظ
حرم روبرو! خداحافظ
آبروی مرا خریدی باز
شاهِ باآبرو خداحافظ
با وفا! بعد این همه دوری
جان آقا نگو خداحافظ
داشتی یارضا هوایم را
بیشتر از سه جا هوایم را
چه عذابی! خدای من چه شده؟
اثرات دعای من چه شده؟
بین مشهد رسیده مادر تو
که بگوید گدای من چه شده؟
به خدا یا رضا گرفتارم
روزی کربلای من چه شده؟
شدم از این فراق خسته رضا
به همان پهلوی شکسته رضا
ماه و شمس و قمر پریشان شد
جگر اهل بیت سوزان شد
با عنانی که دست عباس است
خواهری راهی بیابان شد
وای از موقعی که می بینند
نیزه ها رحل زیر قرآن شد
ترس دارم به عمه بر بخورد
سنگ از هر طرف به سر بخورد
کاش حالا که بال و پردارند
این چنین نیّت سفر دارند...
ده برابر مواظبت بکنند
صد برابر لباس بردارند
دختران علی همه بین
کوچه بازار دردسر دارند
ای علمدار بین آن اوباش
فکر بی معجری زنها باش
@reza_dinparvar101
#زیارت_مخصوصه
چه عزیز و چه محترم بودم
پیش سلطان ذوالکرم بودم
عمر من پای من حساب نشد
چند روزی که در حرم بودم
از همان روز اول دیدار
فکر این روز آخرم بودم
زائر تو شدم بجای همه
التماس دعا برای همه
لطف بر زخم روی بالم کن
زحمتت داده ام حلالم کن
جنس دکّان خود حسابم کن
کلب میخانه ات خیالم کن
من بهم ریختم که رفتنی ام
فکری امشب فقط به حالم کن
وصل و هجران تو که باهم شد
محفل گریه هم فراهم شد
دوستم داری اینقدر شادم
دم باب الجوادت افتادم
بی خیال همه! ترا عشق است
تو فقط می رسی به فریادم
چون مریضم مرا بغل کردی
نرود این زیارت از یادم
کسی اندازهء تو فکرم نیست
پیش تو حال و روز من عالیست
می و جام و سبو خداحافظ
حرم روبرو! خداحافظ
آبروی مرا خریدی باز
شاهِ باآبرو خداحافظ
با وفا! بعد این همه دوری
جان آقا نگو خداحافظ
داشتی یارضا هوایم را
بیشتر از سه جا هوایم را
چه عذابی! خدای من چه شده؟
اثرات دعای من چه شده؟
بین مشهد رسیده مادر تو
که بگوید گدای من چه شده؟
به خدا یا رضا گرفتارم
روزی کربلای من چه شده؟
شدم از این فراق خسته رضا
به همان پهلوی شکسته رضا
ماه و شمس و قمر پریشان شد
جگر اهل بیت سوزان شد
با عنانی که دست عباس است
خواهری راهی بیابان شد
وای از موقعی که می بینند
نیزه ها رحل زیر قرآن شد
ترس دارم به عمه بر بخورد
سنگ از هر طرف به سر بخورد
کاش حالا که بال و پردارند
این چنین نیّت سفر دارند...
ده برابر مواظبت بکنند
صد برابر لباس بردارند
دختران علی همه بین
کوچه بازار دردسر دارند
ای علمدار بین آن اوباش
فکر بی معجری زنها باش
@reza_dinparvar101
#امام_جواد_ع
مدح-شهادت
خوشبخت شد آنکس که گرفتار جواد است
عاشق شدن ما سر اجبار جواد است
عمریست گدائیم ولی غصه نداریم
سقف سرمان سایهء دیوار جواد است
ما را نبرید از سر این کوچه به جایی
جنّات خدا گوشه و بازار جواد است
در نوکری خود طلب مزد نکردیم
پُر بودن این کیسه به اصرار جواد است
سائل شدن ما عطش بندگی آورد
چون سفرهء ما سفرهء افطار جواد است
جان میدهد این کندنِ جان پیش کریمان
عیسىٰ شده آن مُرده که بیمار جواد است
تا صبح ابد خانه ات آباد رضا جان
از بس حرمت مشهد آثار جواد است
گفتند چرا گریه کن فاطمه هستید؟
گفتیم که این کار فقط کار جواد است
پای عطش او چقدر هلهله کردند
این هلهله ها زیر سر یار جواد است
@reza_dinparvar101
مدح-شهادت
خوشبخت شد آنکس که گرفتار جواد است
عاشق شدن ما سر اجبار جواد است
عمریست گدائیم ولی غصه نداریم
سقف سرمان سایهء دیوار جواد است
ما را نبرید از سر این کوچه به جایی
جنّات خدا گوشه و بازار جواد است
در نوکری خود طلب مزد نکردیم
پُر بودن این کیسه به اصرار جواد است
سائل شدن ما عطش بندگی آورد
چون سفرهء ما سفرهء افطار جواد است
جان میدهد این کندنِ جان پیش کریمان
عیسىٰ شده آن مُرده که بیمار جواد است
تا صبح ابد خانه ات آباد رضا جان
از بس حرمت مشهد آثار جواد است
گفتند چرا گریه کن فاطمه هستید؟
گفتیم که این کار فقط کار جواد است
پای عطش او چقدر هلهله کردند
این هلهله ها زیر سر یار جواد است
@reza_dinparvar101
#امام_جواد_ع
شهادت
زدم به آب در این سیل بی گداری که ...
شکسته است مرا خنده های یاری که ...
نشسته است ببیند چگونه خواهد خورد
ترک به تارک لبهای پر غباری که ...
به خاک حجره فتاده ز شدت عطش و
عذاب او شده این چشم آبداری که ...
گرفته اند به سخره به هلهله با رقص
کنیزها همه در گوشه و کناری که ...
مرا به یاد کسی بین قتلگاه انداخت
به یاد خستگی جسم آن سواری که ...
سرش به نیزه و انگشترش به یغما رفت
و می شنید به گوشش یکی دو باری که ...
حرم شلوغ شد و آن وسط زنی می گفت:
غریب تشنه تو حال مرا نداری که.
چه خوب شد که مرا خواهری نبوده و نیست
که خون شود به دلش در همین دیاری که ...
تنم سه روز و سه شب روی خاک می افتد
کبوتران حرم می کنند کاری که ...
گریز روضهء کرب و بلاست تا محشر
گریز روضهء این درد بی شماری که ...
صدای کاسه شکستن به جان من انداخت.
در این کویر شده اشک، آب باریکه.
@reza_dinparvar101
شهادت
زدم به آب در این سیل بی گداری که ...
شکسته است مرا خنده های یاری که ...
نشسته است ببیند چگونه خواهد خورد
ترک به تارک لبهای پر غباری که ...
به خاک حجره فتاده ز شدت عطش و
عذاب او شده این چشم آبداری که ...
گرفته اند به سخره به هلهله با رقص
کنیزها همه در گوشه و کناری که ...
مرا به یاد کسی بین قتلگاه انداخت
به یاد خستگی جسم آن سواری که ...
سرش به نیزه و انگشترش به یغما رفت
و می شنید به گوشش یکی دو باری که ...
حرم شلوغ شد و آن وسط زنی می گفت:
غریب تشنه تو حال مرا نداری که.
چه خوب شد که مرا خواهری نبوده و نیست
که خون شود به دلش در همین دیاری که ...
تنم سه روز و سه شب روی خاک می افتد
کبوتران حرم می کنند کاری که ...
گریز روضهء کرب و بلاست تا محشر
گریز روضهء این درد بی شماری که ...
صدای کاسه شکستن به جان من انداخت.
در این کویر شده اشک، آب باریکه.
@reza_dinparvar101
شرحی کنار سورهء کوثر گذاشتی
بر روی صفحه، لالهء پرپر گذاشتی
طرز نفس نفس زدنت میکشد مرا
آقاچه شد به روی زمین سر گذاشتی
حالی نداشتی و به هنگام هلهله
سر را به روی دامن مادر گذاشتی
کمتر به در بزن سر خود را، دلم شکست
با لکه های خون که روی در گذاشتی
یک آب گفتی و بغلش چند یا حسین
پهلوی آب روضهء دلبر گذاشتی
کف میزدند دور تو گرچه کنیزها
کی یک گلوی تشنه به خنجر گذاشتی
با این تنی که رفته غریبانه روی بام
غصه برای چند کبوتر گذاشتی
خواهر نداشتی بخورد سیلی از همه
جایی برای روضه معجر گذاشتی
#امام_جواد_ع
#شهادت
@reza_dinparvar101
بر روی صفحه، لالهء پرپر گذاشتی
طرز نفس نفس زدنت میکشد مرا
آقاچه شد به روی زمین سر گذاشتی
حالی نداشتی و به هنگام هلهله
سر را به روی دامن مادر گذاشتی
کمتر به در بزن سر خود را، دلم شکست
با لکه های خون که روی در گذاشتی
یک آب گفتی و بغلش چند یا حسین
پهلوی آب روضهء دلبر گذاشتی
کف میزدند دور تو گرچه کنیزها
کی یک گلوی تشنه به خنجر گذاشتی
با این تنی که رفته غریبانه روی بام
غصه برای چند کبوتر گذاشتی
خواهر نداشتی بخورد سیلی از همه
جایی برای روضه معجر گذاشتی
#امام_جواد_ع
#شهادت
@reza_dinparvar101
#ازدواج_حضرت_زهرا_و_مولا_ع
دیده ام جلوه ای از روشنی محشر را
سحری نور دل فاطمه و حیدر را
ببرید آینه و جام و می و ساغر را
ریخت ساقی به کفم جرعه ای از کوثر را
آب پاشی شده از اشک ملائک در عرش
چه قیامت شده دور و بر زهرا در فرش
جبرئیل آمده تا باز کند پر اینجا
موقع خندهء داماد پیمبر اینجا
لوح از عالم بالاست و جوهر اینجا
خطبه خوان گشته خود خالق و محضر اینجا
نُقل لبهای محمد، مَرَج البحرین است
آیهء لوء لوء و مرجان، دم حور العین است
متن وحی است علی و دو جهان حاشیه اش
چه عروسی است که گفتند همه حوریه اش
ماسوی الله بود از صدقه جاریه اش
از گل یاس بهشت است گل پوشیه اش
مرتضی عاشق اشک سحر فاطمه است
همهء روزی خلق از نظر فاطمه است
جلوهء ذکر علی در خلوات زهراست
جذبه و هیبت مولا جلوات زهراست
ماه رویش شب غم در فلوات زهراست
صبح تا شب پی حیدر صلوات زهراست
گفته حیدر پی زهرا در عوض تا ته راه
ذکر لا حول و لا قوه الا بالله
دل مجنون گذری از دل لیلا دارد
پس اگر ناز کند باز تماشا دارد
سجدهء شکر علی اینهمه معنا دارد
چونکه با فاطمه اش خیر دو دنیا دارد
مثل دو زائر هم که ز حرم می آیند
دوش بر دوش همند و چه بهم می آیند
کاش در شهر نپیچد خبر خانهء شان
با لگد وا نشود پا به در خانهء شان
کاش دعوا نشود دور و بر خانهء شان
چوب و هیزم نشود رهگذر خانهء شان
کاش وضع علی و فاطمه اش بد نشود
غیر سائل ز در خانهء شان رد نشود
@reza_dinparvar101
دیده ام جلوه ای از روشنی محشر را
سحری نور دل فاطمه و حیدر را
ببرید آینه و جام و می و ساغر را
ریخت ساقی به کفم جرعه ای از کوثر را
آب پاشی شده از اشک ملائک در عرش
چه قیامت شده دور و بر زهرا در فرش
جبرئیل آمده تا باز کند پر اینجا
موقع خندهء داماد پیمبر اینجا
لوح از عالم بالاست و جوهر اینجا
خطبه خوان گشته خود خالق و محضر اینجا
نُقل لبهای محمد، مَرَج البحرین است
آیهء لوء لوء و مرجان، دم حور العین است
متن وحی است علی و دو جهان حاشیه اش
چه عروسی است که گفتند همه حوریه اش
ماسوی الله بود از صدقه جاریه اش
از گل یاس بهشت است گل پوشیه اش
مرتضی عاشق اشک سحر فاطمه است
همهء روزی خلق از نظر فاطمه است
جلوهء ذکر علی در خلوات زهراست
جذبه و هیبت مولا جلوات زهراست
ماه رویش شب غم در فلوات زهراست
صبح تا شب پی حیدر صلوات زهراست
گفته حیدر پی زهرا در عوض تا ته راه
ذکر لا حول و لا قوه الا بالله
دل مجنون گذری از دل لیلا دارد
پس اگر ناز کند باز تماشا دارد
سجدهء شکر علی اینهمه معنا دارد
چونکه با فاطمه اش خیر دو دنیا دارد
مثل دو زائر هم که ز حرم می آیند
دوش بر دوش همند و چه بهم می آیند
کاش در شهر نپیچد خبر خانهء شان
با لگد وا نشود پا به در خانهء شان
کاش دعوا نشود دور و بر خانهء شان
چوب و هیزم نشود رهگذر خانهء شان
کاش وضع علی و فاطمه اش بد نشود
غیر سائل ز در خانهء شان رد نشود
@reza_dinparvar101
#مناجات_امام_زمان_عج
#محرم
با ربنّای تو گرفته ربنّایم
دور از تو وقتی می شوم، دور از خدایم
از دست خود خسته شدم، از دست تو نه!
جان علی ردّم نکن درد آشنایم
بخشیدی و از ظرف لطفت کم نیامد
اصلاً به روی من نیاوردی گدایم
پروندهء عصیان من شرمنده ات کرد
بین گناهم توبه ها کردی برایم
شیطان مرا در منجلابش غرق کرده
زنجیر را محکم بزن بر دست و پایم
هرچند که بی آبرویم! اعتنا کن
بالاخره من هم سگ این کوچه هایم
رفتم به مشهد گوشهء باب الجوادش
گفتم خجل از دیدن روی رضایم
زهرا نگاهم کرده که اینجا نشستم
آمین مادر بوده پشت هر دعایم
حسّ تنفر دارم از هجران و دوری
خسته شدم بسکه نبردی کربلایم
دارد محرم میرسد کاری نکردم
ای کاش عوض میشد کمی حال و هوایم
@reza_dinparvar101
#محرم
با ربنّای تو گرفته ربنّایم
دور از تو وقتی می شوم، دور از خدایم
از دست خود خسته شدم، از دست تو نه!
جان علی ردّم نکن درد آشنایم
بخشیدی و از ظرف لطفت کم نیامد
اصلاً به روی من نیاوردی گدایم
پروندهء عصیان من شرمنده ات کرد
بین گناهم توبه ها کردی برایم
شیطان مرا در منجلابش غرق کرده
زنجیر را محکم بزن بر دست و پایم
هرچند که بی آبرویم! اعتنا کن
بالاخره من هم سگ این کوچه هایم
رفتم به مشهد گوشهء باب الجوادش
گفتم خجل از دیدن روی رضایم
زهرا نگاهم کرده که اینجا نشستم
آمین مادر بوده پشت هر دعایم
حسّ تنفر دارم از هجران و دوری
خسته شدم بسکه نبردی کربلایم
دارد محرم میرسد کاری نکردم
ای کاش عوض میشد کمی حال و هوایم
@reza_dinparvar101
#امام_باقر_ع
شهادت
آمده ذی الحجه و افتاده ام یاد منا
من شدم عمری اسیر خاطرات کربلا
در لوای علم، کارم روضه خوانی بوده است
چند سالم بوده که قدم کمانی بوده است
باقرم، آنکس که پیرم کرده اند از کودکی
موقع دشنام، سیرم کرده اند از کودکی
گرچه بر سجاده کار من دعا بوده فقط
منبر من روضه های کربلا بوده فقط
سوختم چون پیکرم تشییع شد با یا حسین
سوختم چونکه نرفتم زیر دست و پا حسین!
زهر، کاری شد ولی با جان من کاری نداشت
دور و اطرافم کسی تب یا که بیماری نداشت
دومین مردی که در زنجیر می آمد منم
هی زمین میخورد و گاهی دیر می آمد منم
زیر پایم آبله با خار می بینم هنوز
آنقدر شلاق خوردم تار می بینم هنوز
دور من در خیمه آتش بود، اما آب نه
چشم من می رفت دنبال نی اما خواب نه
سوختم اما نه با این زهر! بلکه در حرم
سوختم تا گفت عمه در حرم، کو معجرم؟
در اسارت، هیچ چیزی بدتر از این غم نبود
دورمان بودند این و آن ولی محرم نبود
دورمان بودند بسکه دزدهای گردنه
عمه از هرکس که آمد خورد سیلی یک تنه
غربت آن عصر عاشوراست میسوزاندم
غارت خلخال از پاهاست میسوزاندم
پای آن عهدش مرا هم می کشد آخر حسین
نوحه ام امشب شده؛ ای کشته بی سر حسین
@reza_dinparvar101
شهادت
آمده ذی الحجه و افتاده ام یاد منا
من شدم عمری اسیر خاطرات کربلا
در لوای علم، کارم روضه خوانی بوده است
چند سالم بوده که قدم کمانی بوده است
باقرم، آنکس که پیرم کرده اند از کودکی
موقع دشنام، سیرم کرده اند از کودکی
گرچه بر سجاده کار من دعا بوده فقط
منبر من روضه های کربلا بوده فقط
سوختم چون پیکرم تشییع شد با یا حسین
سوختم چونکه نرفتم زیر دست و پا حسین!
زهر، کاری شد ولی با جان من کاری نداشت
دور و اطرافم کسی تب یا که بیماری نداشت
دومین مردی که در زنجیر می آمد منم
هی زمین میخورد و گاهی دیر می آمد منم
زیر پایم آبله با خار می بینم هنوز
آنقدر شلاق خوردم تار می بینم هنوز
دور من در خیمه آتش بود، اما آب نه
چشم من می رفت دنبال نی اما خواب نه
سوختم اما نه با این زهر! بلکه در حرم
سوختم تا گفت عمه در حرم، کو معجرم؟
در اسارت، هیچ چیزی بدتر از این غم نبود
دورمان بودند این و آن ولی محرم نبود
دورمان بودند بسکه دزدهای گردنه
عمه از هرکس که آمد خورد سیلی یک تنه
غربت آن عصر عاشوراست میسوزاندم
غارت خلخال از پاهاست میسوزاندم
پای آن عهدش مرا هم می کشد آخر حسین
نوحه ام امشب شده؛ ای کشته بی سر حسین
@reza_dinparvar101
#مناجات_با_خدا
#حضرت_رقیه_س
#عرفه
قطره ای نیست از این رود که دریا نشده
چهره ای نیست در این ماه، که زیبا نشده
من گدایی که نشستم همه جا با همه کس
او خدایی است که از پیش گدا پا نشده
یا که بخشیده و ننوشته گنهکار، مرا
یا که پرونده من، گم شده پیدا نشده
خوبی یوسفم این است که در اوج مقام
مانع سوختن و عشق زلیخا نشده
کاسهء آبرویی داشتم از لطف خدا
بارها خورده زمین بشکند اما نشده
وقت و بی وقت نشان داده که قولش قول است
نشده زود بگوید برو حالا...نشده
با کریمان بنشین شب، دم دیوار بهشت
روزی سفرهء تو آمده فردا نشده
در کجا دیده کسی جز سر بازار علی
این همه بندهء آلودهء رسوا نشده
ای که جا مانده ای از قافله عفو بیا
فاطمه گفته بیا! آخر دنیا نشده
زیر بال و پر من را همه جا خوب گرفت
همه خسته شده اند از من و زهرا نشده
زنده یا مرده ما را برسانید عرفه
سند بخشش مان خوب شد امضا نشده
جان، رقیه است همان آینهء زهرا که
کم ندارد در امامت، فقط آقا نشده
کسی اندازه او چکمه نخورده زهمه
کسی اندازه زینب کمرش تا نشده
چند تا ناخن اگر مانده شکسته شده است
هرچه کرده گرهء موی سرش وا نشده
حجم سیلی ز سر و صورت او بیشتر است
پنج انگشت، روی چهره او جا نشده
@reza_dinparvar101
#حضرت_رقیه_س
#عرفه
قطره ای نیست از این رود که دریا نشده
چهره ای نیست در این ماه، که زیبا نشده
من گدایی که نشستم همه جا با همه کس
او خدایی است که از پیش گدا پا نشده
یا که بخشیده و ننوشته گنهکار، مرا
یا که پرونده من، گم شده پیدا نشده
خوبی یوسفم این است که در اوج مقام
مانع سوختن و عشق زلیخا نشده
کاسهء آبرویی داشتم از لطف خدا
بارها خورده زمین بشکند اما نشده
وقت و بی وقت نشان داده که قولش قول است
نشده زود بگوید برو حالا...نشده
با کریمان بنشین شب، دم دیوار بهشت
روزی سفرهء تو آمده فردا نشده
در کجا دیده کسی جز سر بازار علی
این همه بندهء آلودهء رسوا نشده
ای که جا مانده ای از قافله عفو بیا
فاطمه گفته بیا! آخر دنیا نشده
زیر بال و پر من را همه جا خوب گرفت
همه خسته شده اند از من و زهرا نشده
زنده یا مرده ما را برسانید عرفه
سند بخشش مان خوب شد امضا نشده
جان، رقیه است همان آینهء زهرا که
کم ندارد در امامت، فقط آقا نشده
کسی اندازه او چکمه نخورده زهمه
کسی اندازه زینب کمرش تا نشده
چند تا ناخن اگر مانده شکسته شده است
هرچه کرده گرهء موی سرش وا نشده
حجم سیلی ز سر و صورت او بیشتر است
پنج انگشت، روی چهره او جا نشده
@reza_dinparvar101
#مناجات_با_خدا
#عرفه
#امام_حسین_ع
#شهدای_منا
نام من را بگذارید گدای عرفات
برسانید کمی حال و هوای عرفات
بی لیاقت شدم از یار، جدا شد دستم
یار من خیمه زد این بار، کجای عرفات
رمضان رفت و من بی سر و پا جا ماندم
چشم دارم به حسین و به دعای عرفات
میل حج داشتم و در به روی من بستند
دل من لک زده امسال برای عرفات
چشم شیطان حرم کور! خدایا لبیک
از همین فاصلهء دور! خدایا لبیک
کمرم زیر مصیبات گناهم تاشد
آخرِ این همه مستی، دل من تنها شد
غیر تو دل به همه بسته ام و دلتنگم
ضررم پیش علی بیشتر از اینها شد
بنده ات بد شده خیلی، تو بیا خوبی کن
آبرو ریزی من دردسر زهرا شد
به گرفتاری زینب قسمت دادم و بعد
گره هایم همه با دست رقیه وا شد
نوکر و سینه زن فاطمه را می بخشند
آخرش پای رقیه همه را می بخشند
رانده ام از همه جا، زود نرانید مرا
به سر سفرهء زهرا بنشانید مرا
اینطرف آنطرف اینقدر نگوئید برو
اینقدر جان حسین، سر ندوانید مرا
کار از کار گذشته است و شده خیلی دیر
جان من! تا به محرم برسانید مرا
به پر چادر زینب که در آتش میسوخت...
وسط شعلهء آتش نکشانید مرا
غسل من اشک دوچشم است که پاکم کرده
عطش روضهء ارباب، هلاکم کرده
گرچه رفتند شهیدان منا زیر لگد
وای از تشنه لب کرببلا زیر لگد
به کسی آب ندادند و دل زهرا سوخت
دید آنجا پسرش را همه جا زیر لگد
از منا گفته شد اما نشنیدیم سری
بشود از تن صدپاره جدا زیر لگد
از منا گفته شد اما نشنیدیم کسی
بکند غارت دشداش و عبا زیر لگد
رقص آن مرد حرامی سر زینب را بُرد
جلوی چشم همه معجر زینب را بُرد
@reza_dinparvar101
#عرفه
#امام_حسین_ع
#شهدای_منا
نام من را بگذارید گدای عرفات
برسانید کمی حال و هوای عرفات
بی لیاقت شدم از یار، جدا شد دستم
یار من خیمه زد این بار، کجای عرفات
رمضان رفت و من بی سر و پا جا ماندم
چشم دارم به حسین و به دعای عرفات
میل حج داشتم و در به روی من بستند
دل من لک زده امسال برای عرفات
چشم شیطان حرم کور! خدایا لبیک
از همین فاصلهء دور! خدایا لبیک
کمرم زیر مصیبات گناهم تاشد
آخرِ این همه مستی، دل من تنها شد
غیر تو دل به همه بسته ام و دلتنگم
ضررم پیش علی بیشتر از اینها شد
بنده ات بد شده خیلی، تو بیا خوبی کن
آبرو ریزی من دردسر زهرا شد
به گرفتاری زینب قسمت دادم و بعد
گره هایم همه با دست رقیه وا شد
نوکر و سینه زن فاطمه را می بخشند
آخرش پای رقیه همه را می بخشند
رانده ام از همه جا، زود نرانید مرا
به سر سفرهء زهرا بنشانید مرا
اینطرف آنطرف اینقدر نگوئید برو
اینقدر جان حسین، سر ندوانید مرا
کار از کار گذشته است و شده خیلی دیر
جان من! تا به محرم برسانید مرا
به پر چادر زینب که در آتش میسوخت...
وسط شعلهء آتش نکشانید مرا
غسل من اشک دوچشم است که پاکم کرده
عطش روضهء ارباب، هلاکم کرده
گرچه رفتند شهیدان منا زیر لگد
وای از تشنه لب کرببلا زیر لگد
به کسی آب ندادند و دل زهرا سوخت
دید آنجا پسرش را همه جا زیر لگد
از منا گفته شد اما نشنیدیم سری
بشود از تن صدپاره جدا زیر لگد
از منا گفته شد اما نشنیدیم کسی
بکند غارت دشداش و عبا زیر لگد
رقص آن مرد حرامی سر زینب را بُرد
جلوی چشم همه معجر زینب را بُرد
@reza_dinparvar101
#مناجات_با_خدا
#عرفه
#امام_حسین_ع
دست هر تشنه به ساغر برسد
سعی دارد که به کوثر برسد
مس بی ارزش ذاتم ز ازل
شد مقدر که به زرگر برسد
مثل پروانه در آغوش بلا
دل من سوخت به دلبر برسد
کم کنید از سرتان شرّ مرا
تا کم از من به همه شَر برسد
عمر من رفت فقط پای گناه
وای اگر پام به محشر برسد
بدم اما به سرم داد نکش
شاید الان کسی از در برسد
می شود آبرویم را نبری؟!
شاید اصلاً خود حیدر برسد
سر بخشیدن مان شک نکنید
می نشینیم که مادر برسد
بگذارید به دست حسنش
قلم عفو به دفتر برسد
یک نفر توبه کند می بخشند
قبل از آنکه کس دیگر برسد
دورم از مشهد سلطان ای کاش
نامه ام دست کبوتر برسد
گره ام را به رقیه بده تا
کار من خوب به آخر برسد
روحم آماده شده پر بکشد
فطرس آمد که به من پر برسد
ما ندیدیم کسی غیر حسین
اینقدر خوب به نوکر برسد
نکند من به محرم نرسم
نکند روزی کمتر برسد
***
فکر کن خولی و شمر آمده اند
ناگهان حرمله هم سر برسد
فکر کن آب نخورده به لبش
به گلو کندی خنجر برسد
کاش این شعر به پایان برسد
لحظه غارت معجر نرسد
@reza_dinparvar101
#عرفه
#امام_حسین_ع
دست هر تشنه به ساغر برسد
سعی دارد که به کوثر برسد
مس بی ارزش ذاتم ز ازل
شد مقدر که به زرگر برسد
مثل پروانه در آغوش بلا
دل من سوخت به دلبر برسد
کم کنید از سرتان شرّ مرا
تا کم از من به همه شَر برسد
عمر من رفت فقط پای گناه
وای اگر پام به محشر برسد
بدم اما به سرم داد نکش
شاید الان کسی از در برسد
می شود آبرویم را نبری؟!
شاید اصلاً خود حیدر برسد
سر بخشیدن مان شک نکنید
می نشینیم که مادر برسد
بگذارید به دست حسنش
قلم عفو به دفتر برسد
یک نفر توبه کند می بخشند
قبل از آنکه کس دیگر برسد
دورم از مشهد سلطان ای کاش
نامه ام دست کبوتر برسد
گره ام را به رقیه بده تا
کار من خوب به آخر برسد
روحم آماده شده پر بکشد
فطرس آمد که به من پر برسد
ما ندیدیم کسی غیر حسین
اینقدر خوب به نوکر برسد
نکند من به محرم نرسم
نکند روزی کمتر برسد
***
فکر کن خولی و شمر آمده اند
ناگهان حرمله هم سر برسد
فکر کن آب نخورده به لبش
به گلو کندی خنجر برسد
کاش این شعر به پایان برسد
لحظه غارت معجر نرسد
@reza_dinparvar101
#حضرت_مسلم_ع
#محرم
#عرفه
گفتم بیا حالا پشیمانم که گفتم
ازبسکه یاد خواهرت زینب میفتم
آقای من برگرد وقت روزدن نیست
اینجا برای کشته های تو کفن نیست
بازارشان رونق ندارد سال تا سال
چوب حراجی میزنند اینجا به خلخال
لشکر بیاور باخودت دختر نیاور
جان علی! شش ماهه را دیگر نیاور
آهن فروشان تا سحر بازند اینجا
از شاخه هم سر نیزه میسازند اینجا
اصلاً شما داری چه اصراری بیایی؟
مشک اضافه کاش برداری بیایی
می تازد اینجا روی چشمت خواب، حتی
اینجا طرفدارت نمانده آب، حتی
گفتم حسین و خنجری از پشت خوردم
یک مُشت، کوفی آمدند و مُشت خوردم
تکیه به دیواری زدم که بر سرم ریخت
از دار افتادم تمام پیکرم ریخت
با تو سر دعوا و حرص مال دارند
اینجا برای جنگشان گودال دارند
در شهر پیچیده خبرهای زیادی
پای تجارت رفته سرهای زیادی
بد اخمی و زخم زبان ها را ندیدی
کندی خنجرهای آن ها را ندیدی
انگشتر پیغمبری را در بیاور
جای عبا و پیرهن، معجر بیاور
@reza_dinparvar101
#محرم
#عرفه
گفتم بیا حالا پشیمانم که گفتم
ازبسکه یاد خواهرت زینب میفتم
آقای من برگرد وقت روزدن نیست
اینجا برای کشته های تو کفن نیست
بازارشان رونق ندارد سال تا سال
چوب حراجی میزنند اینجا به خلخال
لشکر بیاور باخودت دختر نیاور
جان علی! شش ماهه را دیگر نیاور
آهن فروشان تا سحر بازند اینجا
از شاخه هم سر نیزه میسازند اینجا
اصلاً شما داری چه اصراری بیایی؟
مشک اضافه کاش برداری بیایی
می تازد اینجا روی چشمت خواب، حتی
اینجا طرفدارت نمانده آب، حتی
گفتم حسین و خنجری از پشت خوردم
یک مُشت، کوفی آمدند و مُشت خوردم
تکیه به دیواری زدم که بر سرم ریخت
از دار افتادم تمام پیکرم ریخت
با تو سر دعوا و حرص مال دارند
اینجا برای جنگشان گودال دارند
در شهر پیچیده خبرهای زیادی
پای تجارت رفته سرهای زیادی
بد اخمی و زخم زبان ها را ندیدی
کندی خنجرهای آن ها را ندیدی
انگشتر پیغمبری را در بیاور
جای عبا و پیرهن، معجر بیاور
@reza_dinparvar101