عریضه "اشعار رضا دین پرور"
1.21K subscribers
161 photos
72 videos
1 file
12 links
مناجات، مدح و مرثیه اهل بیت (علیهم السلام)
*تنها صفحه رسمی*
Download Telegram
#امیرالمومنین_ع

من شعر بودم و سحری قاری ام شدی
اشکی شدی و باعث دلداری ام شدی
یک دیس، سیب عاطفه دارم برای تو
حالا که میهمان غزلواری ام شدی
چندین دقیقه است که همچون سکوت آب
مضمونِ بکرِ گویش تکراری ام شدی
صبح غزل، ز سمت طلوع ردیف ها
تعبیرِ نابِ از سر ناچاری ام شدی

ای زلف ماه، گیرِ شبِ بی افول تو
چیزی نمانده است به وقت حلول تو

یک تار موست فاصله ام تا رسیدنت
گل از گلم شکفته، خوشم با رسیدنت
دل می رود ز دست در این موج اشتیاق
این رفتن دل است مرا یا رسیدنت
می آیی و زمین ز شعف بغض می کند
بسته مسیر نای زمین را رسیدنت
راوی نوشت متن بلندی برای تو
متنی به نصّ عشق و اما رسیدنت...

چیزی شبیه لحظه دیدار با خداست
حیدر خدای ما شده یا مرتضا خداست

حرفم تمام شد تو بگو خود شروع کن
از مشرق قلم لحظاتی طلوع کن
وقتی اصول دین غزل، چشم مست توست
این اصل را بنای تمام فروع کن
قرآن جزء جزء ، خودت آیه ای بخوان
یا مرتضی بگو تو که هستی؟ خضوع کن
اصلاً خیال کن که گدایی رسیده است
آقا تصدقت بشوم یک رکوع کن

زیلوی عشق را همه جا پهن کرده ای
مولا! بهشت فاطمه را رهن کرده ای

تصویرساده ای که مجسم نمی شوی
ابزار گفتنم که فراهم نمی شوی
ای قبله ای که کعبه شکافد به پای تو
ای راکعی که پیش کسی خم نمی شوی
ساقی کوثری و چو زمزم هنوز هم
می جوشی از زمین و کمی، کم نمی شوی
باید ز سمت حیرت خود رو کنم به تو
هم می شود سروده شوی هم نمی شوی

دیدار از تو کار همه روزه خداست
ذکر علی علی علی ارجوزه خداست

بی تو کمیت عاطفه ام لنگ می شود
هر واژه پای حرف دلم سنگ می شود
سرباز قلب من به نگاه محبتت
در پادگان عشق تو سرهنگ می شود
با آنکه یک بغل پُرم از مهربانیت
وقتی غضب کنی همه جا جنگ می شود
ای وسعت وجود تو از تن وسیع تر
برتو لباس قافیه ها تنگ می شود

آتشفشان کوه وقایع دم علی است
روی نوار زلزله ها مقدم علی است

حتی اگر که معنی شعرم تلف شود
حتی ردیف شعر اگر بی هدف شود
حتی اگر که موج غم از قلب آب ها
با جزر و مد بیاید و فوراً چو کف شود
حتی اگر زمین و زمان صدهزار بار
دشمن شود بیاید و با من طرف شود
حتی اگر که حشو شود واژه های من
حتی اگر که شاعرتان ناخلف شود

اصرار می کنم که دُری در صدف شوم
انگشتر تبرک شاه نجف شوم

@reza_dinparvar101
#امیرالمومنین_ع

با جزر ومد عشق تو دریا شده ام بعد
درساحل چشمان تو شیداشده ام بعد
مدهوش تو در عالم بالا شده ام بعد
دیوانه ات اینجا ته دنیا شده ام بعد

شاعر شده ام تا بنویسم غزلِ عشق
من مست توام تا به ابد از ازلِ عشق

من معتکف گوشهء چشمان شما که
پیداست به رخساره تان قبله نماکه
هربارنشان می دهد آغوش خدا که
در تو متجلی شده الله، چراکه...

تو محرم هر روزهء میقات خدایی
مبهوت مقامات خودت، مات خدایی

تو محو سلوکِ دل عرفانی خویشی
تو جلوهء ماهیتِ پنهانی خویشی
تفسیر خدا محور قرآنی خویشی
تنها اثر مفتخر فانی خویشی

با شآن نزول تو سرآغاز جنون شد
افلاک بهم ریخت، زمین کن فیکون شد

از شرجی ناب نفست کعبه فرو ریخت
محراب شدی آمدی و قبله ز تو ریخت
در کاسهء لعل لب تو بادهء هو ریخت
از چشمهء چشمان ترت آب وضو ریخت

ایوان نجف رفت سرِ راه ملائک
با اشهد ان ولی اللهِ ملائک

ای مست طوافت همه جا حضرت جبریل
هرگز نشود حکمت آیات تو تاءویل
ای در گرو حرکت چشم تو ابابیل
در قبضهء دستان عصای تو بود نیل

با هرم نفسهات، بهشت از نفس افتاد
یوسف که ترا دید، زحُسن تو پس افتاد

عشق است اگر که بشوم جوهر شعرت
شاید بشود مشق کنم محشر شعرت
جاریست دراعماق زمین کوثر شعرت
تاعرش برد آدمیان را پر شعرت

در مشعر اشعار تو این است شعارم
مولا به فدایت همهء ایل و تبارم

دیدند در این بزم قلندرشدنم را
پرپر شدنم را و معطر شدنم را
برخاک، زمین خوردن و قنبر شدنم را
خاکِ قدمِ مالک اشتر شدنم را

روزی که خدا بر همه حکم ازلی داد
سردوشی من را به دو دستان علی داد

سرباز شماییم که سرلشکر مائی
فرماندهی کل قوا، رهبر مائی
در مشی و سیاست افق و محور مائی
بمب اتم معنوی کشور مائی

شاگردی عمار تو را کرده خمینی
شد مکتب او مکتب دلهای حسینی

هرجا که علی گفته ام آنجا حرم توست
این مملکت ماست که زیر علم توست
حیثیت و حریت ما از جنم توست
بیداری اسلامی ما از کرم توست

گر روح خدا رفته وصالش ندهد دست...
ما را چه غمی! سید علی خامنه ای هست

@reza_dinparvar101
#مناجات_با_خدا
#امام_علی_ع
#شب_قدر

نمیدانم چه کردم که به هجرانت دچارم من
میان میکده هستم ولی بی اختیارم من

نمیدانم کجابودم، به کی گفتم دعایم کن
فقط آنقدر میدانم بجز تو کس ندارم من

خبردارم پریشانی ز دست این گناهانم
خبر داری پشیمانم خراب روزگارم من؟

نه بار و توشه آوردم، نه ظرف خالی آوردم
دو تا دست تهی دارم، ولی با اعتبارم من

گدایت نیمه شب دور و بر این خانه می آید
علی جان باز کن در را، بیا چشم انتظارم من

شنیدم بعد مرگم می بری روح مرا باخود
شنیدم دوستم داری که با تو همجوارم من

علی جان بوترابی و یداللهی که از اول
مرا از گل در آوردی ولی گرد و غبارم من

مرا از کعبه راندند و گمان کردند دلگیرم
چه بهتر به بیابان نجف سر میگذارم من

بغل کردی مرا یک شب، ضریحت را بغل کردم
از انگور تو خوردم که خرابم من خمارم من

توئی ممسوس ذات الله و ذات پنج تن حیدر
علی محتاج ذات اقدس تو بیشمارم من

میان سجدهء زهرا تجلی میکند اسمت
در انوارت نمی بینم بجز پروردگارم من

فقط سربند یازهرا به سربستی شب معراج
که مدهوش شمیم آن شهید بی مزارم من

به اذن فاطمه، دست مرا فوراً گرفت ارباب
به الطاف حسین بی سرت امیّدوارم من

شنیدم مادرش می گفت عزیزم سخت جان دادی
کسی آبت نداد اینجا بنیّ بیقرارم من

ز خیمه خواهرش می آمد و بر سر زنان می گفت
به زحمت نیزه ها را بر تن تو می شمارم من

تو افتادی به روی خاک و صد پاره شدی اینجا
تو را جمعت کنم با چه؟ ببین در انکسارم من

صدای نیزه داران و حرامی ها به گوشم خورد
میان این همه غوغا ببین در اقتدارم من

@reza_dinparvar101
#مناجات_امام_زمان_عج

در دلم با تو اتصالی نیست
آرزو و غم وصالی نیست

چقدر با دروغ می گویم
غیر دوری تو ملالی نیست

به کسی بر نمی خورد رفتی
پیش ما نیستی سوالی نیست

چشمهایم گرسنهء اشک است
سر سفره دگر حلالی نیست

روزیت خرج عیش و نوشم شد
خیر من قدر یک ریالی نیست

غصهء عامیانه ای دارم
نوکرت بد شده است، مالی نیست!

یا ابانا میان خانهء ما
جای تو سالهاست خالی نیست

گرچه مست گناه و عصیانم
نوکرت پست و لا ابالی نیست

آنکه پوشانده عیبهایم را
مادرم فاطمه است....عالی نیست؟!

همه گفتند آی بیچاره
دلبر تو هزار سالی نیست

منِ درمانده باز دلتنگم
باشد آقا نیا خیالی نیست

کاظمین و نجف، سلام از دور
بی زیارت که شور و حالی نیست

کربلای مرا مهیا کن
شوق پرواز هست و بالی نیست

@reza_dinparvar101
#حضرت_زینب_س

بلند مرتبه دختر ز بوالحسن زینب
شبیه حضرت زهراست ممتحن زینب

درانعکاس خودش جلوه ای شد از الله
میان ارض و سما نور پنج تن زینب

پس از قنوت نماز نشسته اش دیدم
به گریه داده خدا را نشان من زینب

به حنجری زده بوسه که هیچ کس نزده
گرفته سوز، از ارباب بی کفن زینب

نخی ز معجر او دست هیچ کس نرسید
نشد اسیر و زمین گیر، مطلقاً زینب

@reza_dinparvar101
#حضرت_زینب_س

جان تورفت روح تو از پیکرم نرفت
مثل رباب خواب به چشم ترم نرفت

گیسو نمانده تاکه پریشان کنم ببخش
دستم به شانه، شانهء من بر سرم نرفت

گیرم به قتلگاه تو راهم نداد شمر
از پیش زخمهای تنت مادرم نرفت

با نیزه بر لب و دهن خشک تو زدند
یک آب خوش پس از تو بر این حنجرم نرفت

موی سرتو را نکشیده کسی قبول!
باور بکن تو هم نخی از معجرم نرفت

انگشت رفت، حلقه انگشتر تو رفت
گوشم نرفت، گوشه ای از زیورم نرفت

گهواره رفت و نعش علی پشت خیمه ماند
با این حساب حرمله سمت حرم نرفت

تو در تنور بودی و من سوختم حسین
پای سرت نشستم وخاکسترم نرفت

دور مرا هجوم اراذل گرفته بود
تا شهر شام، خواهر تو محترم نرفت

پای شرافتت همه جا ایستاده ام
حرف از کنیز شد توبگو دخترم نرفت...

@reza_dinparvar101
#حضرت_زینب_س

قنوت دست لرزونی که دارم
دوباره دست بر دامان عرشه
حالا که از نفس افتادم اینجا
بیا تاحال زینب خوبترشه

پناهِ شونه های گریهء من!
همیشه دست تو روی سرم بود
همیشه سایهء خورشید چشمات
حوالی حریم معجرم بود

برای اینکه من هم زنده باشم
به جنگ کرکسای شوم رفتی
خودتو خواستی پرواز عشقو
تا آغوش خدا آروم رفتی

از اول آسمونی بودی اما
نباشی آسمونم بی ستاره اس
ندارم یادگاری از تو غیر
همین پیراهنی که پاره پاره اس

از اول نذرکردی مثل بارون
از اون بالا بباری و ببخشی
بهونه بود گودالی که رفتی
تاهرچیزی که داریّ و ببخشی

با این خونی که دادی خوب دیدم
تموم این زمین و پاک کردن
همینکه ریختن روی تنت خاک
منو بین مزارت خاک کردن

توگل می کاشتی رو نیزه اما
می دیدم توی دست باغبون سنگ
لبت تا عطر قرآن پخش میکرد
می بارید از زمین و آسمون سنگ

تا یاد اون لبِ تشنه میفتم
فرات اشک چشمام میشه جاری
نشستم من به استقبال مرگم
چقد سخته برام چش انتظاری

@reza_dinparvar101
#حضرت_زینب_س

شاهکار مرتضی قدر مسلّم زینب است
چشمه ای از کوثر زهرا در عالم زینب است

نام او را مصطفی سوغات آورد از بهشت
آنکه در چشم پیمبر شد مکرّم زینب است

در طواف پنج تن، خود کعبه ای دیگر شده
او که دارد در خودش پنج اسم اعظم زینب است

کل قرآن یکطرف، اندوه یحیی یکطرف
کاف و هاء و یاء و عین و صاد مریم زینب است

نیمهء ماه رجب از ام داوود است؟ نه
آنکه میگیرند از او اشک مُحرّم زینب است

خوب گفته هرکه گفته ، ما کجا و عشق او
"چون حسین عاشق یکی دارد و آن هم زینب است"

سایهء سر داشت بر نیزه ولی معجر نداشت
آنکه با قدّ خمش برداشت پرچم زینب است

@reza_dinparvar101
#مناجات_با_خدا
#امام_حسین_ع

وقتی از یار جدائیم بلا می آید
مرگ فوراً به سراغ دل ما می آید

نیمه شب حال دلم، حال خوشی بود که نیست
تا گناه است مگر حال بکا می آید؟

من همانم که بدی کرده به صاحبخانه
ولی از عجز به دنبال عطا می آید

وای اگر در بزنم در نگشایند به من
وای اگر باز بگویند کجا می آید!

منِ سرخورده زدم سر به همه الاّ او
او کریم است و به دنبال گدا می آید

بنده نفس شدن باز چه مغرورم کرد
فقط از دست من انگار جفا می آید

خلوتم غرق گناه است حیاکردم؟ نه
آه بر صورت عشاق حیا می آید

دست من را که گرفتند همانجا دیدم؛
باز هم بوی مزار شهدا می آید

می شود باز تمام گره های هرکس
که دم پنجره فولاد رضا می آید

هرشب جمعه حسین است مجیر دل ما
چون که مادر، حرم کرببلا می آید

مادری درد کمر داشت میان گودال
زینب از خیمه سراسیمه چرا می آید

@reza_dinparvar101
#امام_حسین_ع
#امام_رضا_ع
#محرم

مثل کسی که روی لبش یارضا رضاست
کارم فقط حسین حسین وخدا خداست

بی ناله های روضه ات از دست می روم
آری دوای عاشق کرببلا بلاست

اشکی به کاسه های دو چشمم حواله شد
گفتم یکی یکی است؟ که گفتی دوتا دوتاست

نوکر زیاد دیده ام از تو، چه بد، چه خوب!
فرقی نمی کند که به حالت گدا گداست

"یاربنا" مؤخره ی "یامن اسمه" ست
هرکس هر آنچه خواست بگوید دعا دعاست

وقتی که هست چشم تو... دارالشفا چرا؟
اصلاً بکِش به دار مرا که شفا شفاست

روز جزا به عشق علمدار کربلا
دستم به پای تو که می افتد جدا جداست

زیر جنازه ام همه گویند یا حسین
در محضر شریف تو حرف بجابجاست

@reza_dinparvar101
#امام_رضا_ع
#زیارت_مخصوصه

رجب را دوست دارم چون معاد است
قرار عاشقان، باب الجواداست

دری جز این حرم پیدا نکردم
همه جای حرم،باب المراد است

بغل کرده رضا آن زائری را
که زخمی آمده، پای پیاده است

اگرچه دور آقایم شلوغ است
دل او با غلام خانه زاد است

هميشه دیر افتادم به یادش
همیشه حاجتم را زود داده است

خدای بی رضا لطفی ندارد
گدای بی رضا بی اعتقاد است

سرش را فاطمه گیرد به دامن
اگر مشهد کسی جان داد، شاد است

بهار من امیرالمؤمنین است
همان که کارها بی او کساد است

مرا ایوان طلا، ایوان طلا برد
نجف،روزی من هر بامداد است

علی، گر ذاتِ اَلله است حتماً
صفاتش را علی اکبر نماد است

علی،اکبر،حسن،زهرا،حسین آه
کم آوردیم از بسکه زیاد است

عبا از روی شانه راحت افتاد
چه مشکل بوده این تشییع با دست

پسر را روی صحراها کشاندند
پدر را روی زانوها نشاندند

@reza_dinparvar101
#مناجات_امام_زمان_عج
#امام_رضا_ع

گرچه من هستی خود از یار دارم بیشتر
عهد با بیگانه و اغیار دارم بیشتر

این چه بازاریست که یوسف زمن بیزار شد
جای قلب زار من آزار دارم بیشتر

نوکری سربه هوایم که نمی آیم به کار
موقعی که کار دارد، کار دارم بیشتر

من گدای کهنه کاری که دو دستم خالی است
روی دوشم زخم کوله بار دارم بیشتر

چشم بیمارش، حریفِ چشم بیمارم نشد
برگناه چشم، چون اصرار دارم بیشتر

جای یک دلدار، یک دل دارم و صد دلپسند
خیلی از دلدار خود دلدار دارم بیشتر

رفتم از این مجلس آن مجلس فقط محض ریا
حیف در پرونده ام آمار دارم بیشتر

کاش صاحبخانه را یکبار می دیدم فقط
رفته عمرم حسرت دیدار دارم بیشتر

من کجا و انتظار او، در این شرمندگی...
انتطار از مادرش انگار دارم بیشتر

کاش من را زائر آوارهء مشهد کند
چون در آنجا شوق استغفار دارم بیشتر

در حریمی که ملک هم رشک بر آن می برد
فاطمه اشک گداهای رضا را می خرد

@reza_dinparvar101
#حضرت_موسی_بن_جعفر_ع

هر دم و بازدمش آیه و تکبیر فقط
بگذارید کند سجده دلی سیر فقط

بعد این سجده اگر خواست ببندد قامت
ضرب شلاق نبندید به این پیر فقط

این عبا نیست که افتاده زمین پیکر اوست
مانده از قاب تنش ، سایه ی تصویر فقط

پلک او حوصله ی بار ندارد زخمی است
مژه میریزد از این اشک سرازیر فقط

درسیه چال سر از سجده که بر میدارد
کاش جایی نکند گردن او گیر فقط

انحنای کمرش بیشتر از قبل شده
بالش زیر سر او شده زنجیر فقط

بسکه پهلوش به در خورد و به دیوار گرفت
از خدا خواسته زهرا برسد دیر فقط

کاشکی موقع دفنش بدنش را نکشند
یا بگیرند تنش را همه از زیر فقط

یک نفر هفت کفن داشت ولی کرببلا
یک نفر شد کفنش نیزه و شمشیرفقط

@reza_dinparvar101
#حضرت_موسی_بن_جعفر_ع

عبد خوب خدا، خدای دعا
قبلهء هفتمی برای دعا

ای نماز مصور عالم
جلوهء بعدِ ربنای دعا

به تمام ملائکه در عرش
خلعتی میدهی عبای دعا

در قنوتت شکسته تر شده است
قامت التماس های دعا

سایه ات را ببخش بر محشر
آسمان را بریز پای دعا

نام تو میخورد به گوشم و باز
به سرم می زند هوای دعا

مثل لبهایتان دم افطار
شده ام تشنهء صدای دعا

چون غباری بلندمان کردی
عاشقان را شما نشان کردی


ای وجود تو از اذان سرشار
ای سجود تو دائم الاسرار

ای سلاحت میان زندان، اشک
ای زبانت، زبان استغفار

بردن نام توست بعد نماز
خیرالاعمال، سیدالاذکار

سر زنجیرتان به گردن من
به کس دیگری ندارم کار

سربلندم کن و نگاهم کن
سر خود را ز سجده بردار

میشوی کاظمِ مکررتر
ناسزاها که میشود تکرار

خورده ای چند ضربهء شلاق
جان معصومه موقع افطار؟

قلب تو از صدا نمی افتد
از لبت یا رضا نمی افتد


عمرمن بی غمت تباه شده
قفس سینه ام پر آه شده

وقتی از اشک چشم لبریزم
باز حتماً به من نگاه شده

روضهء مادرت چه ها کرده
عمرتو کم، خداگواه شده

جسدت را چه بی حیا بردند
این غلامان سربه راه شده

حجم سنگین روی این تخته
بدنت نیست، اشتباه شده

روی پیشانی توپینه ولی
گردنت از چه راه راه شده

آه از داغ و محنت دوران
چه کشیدی ز دست زندانبان


چشمهای رضا شده پُرنم
وقت تشییع تو قدم به قدم

زیر جسم شریفتان بودند
شیعیان شما همه از دم

شد تنت بهترین حنوط آنجا
کفنت شد تمام ابریشم

روبه قبله شدی چه با عزت
صورتت را کسی نریخت به هم

رفتی و بعد رفتن تو نرفت
سر تو روی نیزه ها کم کم

دستهای زمخت هیچ کسی
آتشی را نبرد سوی حرم

رفتی و پیش چشم تو بعداً
گره معجری نشد محکم


راهم افتاده باز کرببلا
باقی روضه عصرعاشورا...


@reza_dinparvar101
#حضرت_محمد_ص
#مبعث

مرا امشب رها کرده است بر بال دعا احمد
که اینگونه شده ذکرم میان ربنا احمد

به دور سجده هایش کعبه می گردد نمی دانم
چه دیده از خدای خود در این غار حرا احمد

خدا را در صفات اعظم خود دیده یک چله
تجلی میکند من بعد، از ذات خدا احمد

چهل سال است جبریل امین در پشت درمانده
تکلم می کند حالا میان طور با احمد

نباید گفت نور و فوق کل نور جایی که
ندارد در میان آسمان هم ردپا احمد

نمی خوانیم احمد را بدون ذکر یا الله
نمی گوییم بسم الله را بی اذن یا احمد

صدا از عالم بالاست از حیدر الی حیدر
نمی بینیم در افلاک جز احمد الی احمد

نمی دانم به معشوقش کنم تشبیه یا عاشق
علی وقتی که می گوید به سلمان، کُلُّنا احمد

نمی خوابد کسی در جای احمد جز علی یعنی
ندارد جانشینی بعد خود جز مرتضی احمد

شدم در قاب قوسین چهار ابرو چه سردرگم
نفهمیدم کجای شعر علی بود و کجا احمد

برای دیدن شان نزول فاطمه بوده
تنزل کرده در دنیا اگر از ابتدا احمد

اذان سر می دهند از عرش، با نام علی اکبر
تجلی می کند هربار در کرببلا احمد

بُرش دادند شاید خرد گردد آینه اما...
فقط تکثیر می کردند از آیینه ها احمد

@reza_dinparvar101
#میلاد_امام_حسین_ع

قلمم را بده در جام مرکب بزنم
به هوای سر گیسو به دل شب بزنم
آنقدر کاسه ی چشمم شده آلوده ی می
که محال است به پیمانه دگر لب بزنم
پر فطرس به پرم خورده هوایی شده ام
سر سجاده نشستم که دم از رب بزنم
من گدا هستم و زهرا و علی خواسته اند
حلقه را بر در این خانه مرتب بزنم
مثل مستی که فقط عاشق ساغر زدن است
بندگی کردن من در گرو در زدن است

دراین خانه فقط سوخته پر می آید
در این خانه گدا وقت سحر می آید
به سر و روی غلامان بنشین دقت کن
هرکسی آمده زیبا به نظر می آید
روسیاه آمده اینجا وبه او گفته شده
آخرش نوکر خوبی زتو در می آید
هرکسی عبد حسین است نه از روی صراط
روز محشر که شد از زیر گذر می آید
نامه ی ما همه از قبل ، نگارش شده است
هرکسی نوکر آقاست سفارش شده است

کاش میشد بشوم محرم ارباب، حساب
سگ این خانه شود آدم ارباب ، حساب
این همه مرده کجا و دم عیسای مسیح
میکند آن همه را یک دم ارباب، حساب
قدر بال مگسی اشک رساندند وسپس
باز کردیم به روی کم ارباب ، حساب
می کشند از همه ی خلق حساب اما بعد
میکند روز جزا باهمه ارباب، حساب
تاقیامت همه جا دور و بر فاطمه ایم
چون نظر کرده شخص پسر فاطمه ایم

نیست بیچاره و رسواتر از این برده کسی
نیست غافل به خدا یارمن از درد کسی
قبل هجران همه اش وصل به من داده شده
قبل اینکه برسد درد ، دوا کرده کسی
آخر نامه ی عشاق ، مرا جا بدهید
به امیرم بنویسید : سر آورده کسی
آخر عشق حسین اول دیوانگی است
که ندیده است در افلاک از این پرده کسی
میل مان بر سر سجاده به تربت ، بالاست
پرچم سینه زنش روز قیامت ، بالاست

رو زدم گر به کسی روی مرا زد به زمین
پر من سوخت و خوردم همه جا بد به زمین
گرد و خاک حرمش را بکنم با چه عوض؟
با بهشتی که نوشتند می ارزد به زمین
خوردن گندم ممنوعه به ما خیر رساند
با سرش عاشق دیوانه اش آمد به زمین
میشود زیر و زبر مثل جهنم ،دنیا
اگر این کرببلا نیز نباشد به زمین
میشود زائر ارباب کمن زارالله
هرکه دارد هوس کرببلا بسم الله

جای این اشک فقط کوثر و زمزم بخرید
شادی هر دو جهان چیست؟ فقط غم بخرید
بنشینید سر جاده بگویید آقا
همه را مثل گداهای خود از دم بخرید
رفته سرمایه من بارمن آفت زده است
مثل هربار کمی بار مرا هم بخرید
سر این سفره مرا یک شبه مهمان بکنید
سراین سفره مرا قبل محرم بخرید
گره روی گره دارم به خدا محتاجم
به هوای حرم کرببلا محتاجم

بر سر شاه دگر شور منا افتاده
کاروان در گذر حادثه ها افتاده
اثر ناله ی زهرا همه جا پیچیده
آش نذری حسین است که جاافتاده
چرخ عمر علی اصغر که نچرخیده هنوز
میشود گفت که حالا به صدا افتاده
وسط خیمه زنی تا به سحر بیدار است
این رباب است که دیگر به دعا افتاده
شده آیینه دقّ دل ارباب ، رباب
میشود بی علی اصغر به خدا آب، رباب

@reza_dinparvar101
#میلاد_حضرت_عباس_ع

از دو ابروی تو کردند دو محراب ، درست
ساحل امن نگاهت شده با آب، درست
حجر الاسود من خال سیاه لب توست
میکند صورت تو صورت مهتاب، درست
میکند ابجد این اسم مقدس همه جا
یکصد و سی و سه تا جلوه ارباب ، درست
مادر آب دعاگوی تو بوده که شده
همه جا با عطشت اینهمه سرداب، درست
هوس میکده ات بازفتاده به سرم
مثل هر دفعه بده باز حواله به حرم

دل به دریا زدم و راه دعایم واشد
اسم عباس که آمد غزلم غوغاشد
دامن چشم مرا قطره ای از اشک گرفت
قطره ی اشک من از لطف حسین دریا شد
سجده بر خاک قدمهاش مرا بالا برد
عرش من، بر سر سجاده، همین جاها شد
به ضریحش که رسیدم دهنم آب افتاد
تا که گفتم به ابالفضل... خودش سقا شد
خوردن از جرعه دلدار چه کیفی دارد
باده دست علمدار چه کیفی دارد

انعکاس همه را داشته از دم، عباس
اولش نور حسین و پس از آن هم ، عباس
جلوی نام علی، صاحب شمشیر دو دم
بنویسید فقط صاحب پرچم، عباس
آنکه زانو زده در محضر زهرا ادبش
آنکه شد پیش امیرش سر او خم، عباس
قمر ام بنین ، ماه بنی هاشمیون
کاشف الکرب همه ، ریشه کن غم، عباس
او نباشد به خدا نیست در عالم نفسی
من ندارم بجزاو چشم به دستان کسی

در نمازش همه جا نور خدا پیچیده
در کلامش اثر حرز و دعا پیچیده
آنقدر مست حسین است قنوتش که نگو
آنقدر که وسط عرش ،صدا پیچیده
هرکه دارد گرهی زود می آید حرمش
بسکه آوازه او در همه جا پیچیده
خوش به حالم که خدا آمده با دست خودش
نسخه درد مرا کرببلا پیچیده
کاش میشد بشود باز دوباره گره ام
من که مردم سر امضا شدن تذکره ام

منم و تشنگی و این هوس بارانش
منم و خاطره هایم وسط ایوانش
حال من حال خوشی بود چه زود آمد و رفت
می نشینم که بگیرد همه ی تاوانش
در طواف حرمش وقت شلوغی سرش
غالبا میگذرد زائر او از جانش
کهف او کهف حصین است ندارم شکی
اسم من را بگذارید سگ دربانش
روسیاهان درش عطر خدا میگیرند
روز محشر که شود دست مرا میگیرند

ما ندیدیم در افلاک از این بهتر، دست
نیست از دست قلم برتر و بالاتر ، دست
مشک او پاره که شد چادر زهرا را دید
او که زد با مدد فاطمه بر کوثر، دست
کرمش آنقدری هست که رسوا نکند
میدهد روز جزا باهمه در محشر ، دست
تاقیامت برسد گریه کن فاطمه ایم
چون نداریم بجز اشک دمادم در دست
اشک مان رابخرند و نخرند آمده ایم
ما گداییم و به ارباب کرم رو زده ایم

@reza_dinparvar101
#میلاد_امام_سجاد_ع

مستم از جام، مستم از باده
سر خوشی کار، دست من داده
نام من عبد ، عبد ثارالله
کنیه ام عاشق جنون زاده
زده ام سوز سینه ام را بر
نفس زائران دلداده
میروم تا به نا کجاهایِ
پیچ و خم دارِ ساکت جاده
رو به قبله نشسته ام بزنم
پرسه ای حول مهر سجاده
سر  مستی ، سر جنون دارم
گر زنندم  هزار قلاده      
  
حوری ام یا نوادهء آدم            
 آشنایم گدای سجادم

بنگر سینهء خراب مرا
لب به لب جامی از شراب مرا
راهیان غیور میخانه
در لبت دیده اند عذاب مرا
لبتان را به خنده خواهم دید
یا که چشمت دهد جواب مرا
آخرین توبه ترک غیر تو بود
بنویس اولین  ثواب مرا
هوس روی تو به هم زده است
مستی پلک چشم خواب مرا
کاسه کاسه ملائکه بردند
عطش لحظه های ناب مرا

لب خود را به می گره دادم
 آشنایم گدای سجادم

بالی از جنس آسمان دارم
ابرم و بر بهشت می بارم
تا هو لهوست وردِ لبهایم
دستِ حق میشود نگهدارم
تا که او هست بی خیال همه
تا دوا هست من که بیمارم
نان اگر که به نرخ روز کسی
غیر او هست میشود عارم
چشم زیباو مست و مخمورش
ناز اگر می کند خریدارم
ز سر کوی او دل من را
نرهانید چون گرفتارم

خود او خواست بعدا" افتادم
آشنایم گدای سجادم

حضرت سجده های طولانی
السلام ای نبوغ عرفانی
السلام ای عبودیت در وحی
سر مکنون، بلوغ قرآنی
خطبه های رسای تو کرده
در صحیفه، عجیب طوفانی
خط به خطِ دعای دستت هست
باده ای از شراب روحانی
من دخیلت شدم جلوس کنید
در شبستان چشم بارانی
میرسم عاقبت به کوی تو در
کوچه پس کوچه های حیرانی

  داده اند این مدیحه را یادم
  آشنایم گدای سجادم

ای ضریحِ لبت ضریحِ حسین
خنده ات خندهء ملیح حسین
ذوالفقار دعای تو بران
منطقت منطق صریح حسین
اشتباهت گرفته ام با نور
اصلا" عیسایی و مسیح حسین
اذن از تو گرفته بنویسد
قلمم واژهء صحیح حسین
گر شود تنگ قافیه بر من
التماست کنم شبیهِ حسین
جان فدای تو که میان بلا
زنده بودی ولی ذبیح حسین
 
مادرم گفت: تا مرا زادم
آشنایم گدای سجادم

تشنگی اعتکافِ لبهایت
شعله ها در طوافِ لبهایت
هر چه دشنام و طعنهء دشمن
آمده در مطافِ لبهایت
حکمتش چیست در نیامده است
تیغ ها از غلافِ لبهایت
بوسه میزد غروب عاشورا
آفتاب از شکافِ لبهایت
مثل قالیِ نخ نما شده بود
رشته رشته کلافِ لبهایت
بوسه از حنجر پدر شده بود
آرزوی معافِ لبهایت
شده آهی که مانده بر جگرت
سند انعطاف لبهایت

 از غم تو ز پای افتادم
  آشنایم گدای سجادم

@reza_dinparvar101
#میلاد_امام_حسین_ع

بیا به خانه آل عبا سری بزنیم
کبوتری شده بر بامشان پری بزنیم
زجوی عشق، همه جام و ساغری بزنیم
گدا شویم و به میخانه ها دری بزنیم

بیا که مسجد دل را پر از مناره کنیم
شب زیارت مولا کم استخاره کنیم

خدا کند خُم احساس، سر به سر بشود
دل شکسته عاشق شکسته تر بشود
خداکند که شب عاشقان سحر بشود
علی ز لطف خدا صاحب پسر بشود

به کوچه کوچه دل، یاس رازقی گل کرد
به قلب سینه زنان شور عاشقی گل کرد

میان هله ای از نور، روی ماه حسین
بهشت گشته مصفا ز یک نگاه حسین
ستون عرش خداوند تکیه گاه حسین
رهی به مقصد عشق است شاهراه حسین

اگر حسین زجام خدا سبو دارد
خدا تمام خدائیش را از او دارد

قیامت است و یا شام محشر کبراست
که داغ بر لب دریا و دامن صحراست
قسم به سوزنهانی که در دل زهراست
شب ولادت او نیز مثل عاشوراست

شکفته در شب میلاد او گل لاله
عجب شبی است به معراج می رود ناله

منی که با دل حساس آمدم اینجا
ز شهر آینه و یاس آمدم اینجا
به دست، گوهر و الماس آمدم اینجا
به شوق باده عباس آمدم اینجا

چه خوب می شد اگر مرز ما دو کم میشد
بساط کرببلای همه علم می شد

@reza_dinparvar101
#میلاد_حضرت_عباس_ع

باز دلم آینه بندان شده
بستر آرامش طوفان شده

خاک نشین دل افلاکیم
معتکف آینه ای خاکیم

کوچه به کوچه پی دل رهسپار
بازهم عاشق شدم و بیقرار

از می احساس وضو کرده ام
هرچه به کف داشته رو کرده ام

موج منم، ساحل عشقم کجاست؟
در بدرم، منزل عشقم کجاست؟

ساحل مواج کجا شور من!
جلوهء افلاک کجا طور من!

قطره منم در گذر آبشار
خاک منم در قدم کوهسار

عقل به پابوس جنون می رسد
صاحب سرچشمه ء خون می رسد

سجده به محراب ولا می کنم
روبه سوی کرببلا می کنم

مست تر از مستم و درگیر دل
بسته به قلبم سر زنجیر دل

ماه ترین ماه زمین آمده
گل پسر ام بنین آمده

ای گل احساس سلام علیک
حضرت عباس سلام علیک

یاس ترین یاس کجا یاس ما
ماه کجا صورت عباس ما

گفته خدا یک یک اوصاف تو
مهبط وحی است دل صاف تو

نقطه پرگار جهان خال توست
هرچه غزل هست فقط فال توست

سرو کجا قامت رعنائیت
مهر کجا طلعت لیلائیت

فخر ادب، جلوه گر کائنات
چشم تو سرچشمه آب حیات

سلسله موی تو حبل المتین
آینه گردان تو روح الامین

یادتو ای اسوه ء فریاد رس..
یادحسین بن علی هست و بس

پاکترین آیه ء تطهیر من
خفته به چشمان تو تقدیر من

چشم بگردان تو به حُسن قضا
تا بشوم زائر کرببلا

پنجه دستان تو مشکل گشاست
فلسفه خلقت تو کربلاست

ای دل ما زائر گهواره ات
یکسره شوریم چه شد چاره ات

نام ترا جوهر تفسیر نیست
چاره آرامش تو شیر نیست

گو که در این بادیه سر آورند
بهر تو شمشیر و سپر آورند

با دم ایجاد خود اعجاز کن
صد گره از کار حسین باز کن

تیغ نگاهت چو علی صفدر است
شور رجزهای تو یا حیدر است

کاش ملائک به تو تمکین کنند
پر به کله خود تو آذین کنند

کاش برای تو علم آورند
مشک تو از باغ ارم آورند

محو کن اهریمن خناس را
نعره بکش تو انا العباس را

@reza_dinparvar101
#میلاد_امام_سجاد_ع

بزن جرعه از جام شور آفرین
بنوش از می و ساغری آتشین

ز یمن قدوم گل فاطمه
مدینه شده همچو خلد برین

بگو بر خلائق رسید از جنان
نگاری، مهی، بنده ای مهجبین

چو رخسار او دید روز نخست
خداگفت آنجا به خود آفرین

ز جنات حُسن رخ انورش
هزاران گل رازقی خوشه چین

شعاع عبودیتش کائنات
محیط دلش بیشتر از زمین

جلالش دو صد چشمهء آفتاب
سر پیچ گیسوش حبل المتین

شده فرش راه عبورش ز عرش
پر و بال زیبای روح الامین

کنار زلالی چشم ترش
نشستند دلهای خلوت نشین

نوشتند بر روی انگشترش
دعا و مناجات ها را نگین

به کویش سلیمان و حاتم فقیر
زر خاک پایش طلا آفرین

رواق نگاهش تمام آینه
حریم دلش عین عین الیقین

دعای قنوتش به احرام عشق
مفاتیح و قرآن اهل یقین

سحرها، سر سجده اشکش روان
نمایان چوگل، پینه اش بر جبین

جهنم ز هجران او شعله ور
جنان با حضورش قرارِِ مکین

خدا می وزد از نفسهای او
ولای خدا با ولایش عجین

نوشتم به سجاده ء قلب خود
سلامُُ علی سید الساجدین

@reza_dinparvar101