🔷 مناظره علیرضا شجاعی زند و حسن محدثی-۲ در موضوع پیادهروی اربعین
🔹 محدثی: اگر بخواهیم از ریشههای این مناسک دینی صحبت کنیم باید در دو جا آنها را جستجو کنیم. یکی در اسطورهها و دیگری در تاریخ، به لحاظ اسطورهای شیعیان به کهنالگویی از پیادهروی معتقد هستند که برمیگردد به شخصیت صحابی پیامبر جابر عبدالله انصاری که گفته شده در نخستین اربعین از نجف تا کربلا را پیادهروی کرده است. همچنین گفته شده که حضرت زینب و همراهانشان هم این مسیر را پیادهروی کرده است و به قولی گفته شده که این دو نفر به هم میرسند.
🔹بنابراین، به لحاظ اسطورهای به این معنا که یکی از عناصر اسطوره وجود کهنالگویی است که آدمی باید از آن پیروی و همراهی بکند، آنچه او انجام داده است به این اعتبار میتوانیم بگوییم که یک کهنالگوی شیعی داریم و شیعه امروزی با پیادهروی در این مسیر گویا دارد با حضرت زینب و جابر انصاری همراهی میکند و در آن کهنالگو شرکت میکند. در واقع، پیروی از یک نمونه آغازین یکی از عناصر اساسی تفکر اسطورهای است. ما این تفکر اسطورهای را بهعنوان ریشه اسطورهای مناسک اربعین در اینجا شاهد هستیم.
🔹اما به لحاظ تاریخی موضوع محل مناقشه است. بعضیها معتقدند که امامان معصوم به پیادهروی دعوت کردهاند و بعضیها آن را منسوب به قولی از امام صادق میکنند که ایشان این پیادهروی را توصیه کرده و گفته است که ثواب دارد. اما اگر باز دقیقتر بخواهیم صحبت کنیم به نظرمیرسد که این یک سنت عراقی بوده است و سابقه در گذشته دارد و گویا برخی از عالمان دینی شیعی در دورههای مختلف (که از عصر قاجار تا به امروز روایت شده است) در این پیادهرویها شرکت میکردهاند.
🔹بنابراین، روایتشده است که این بزرگان شیعی و علمای دین مانند میرزای شیرازی و آخوند خراسانی هم در این پیادهروی شرکت میکردند و افرادی را که پیادهروی میکردند را همراهی میکردهاند. لذا به نظر میرسد پیادهروی اربعین یک سنت عربی بوده است. درگذشته نزدیکتر، یعنی زمان صدام حسین، گویا این پیادهروی وجود داشته است. اما به دلیل برخورد شدید او و حتی کشتن برخی از افرادی که در این پیادهروی شرکت میکردند (چراکه در بررسیهای میدانی که داشتیم برخی از مصاحبهشوندگان میگفتند که گروهی را صدام حسین کشته و در گورهایی دست جمعی دفن کرده و بعدها بعد از سقوط او آیتالله سیستانی فتوا داده است که آنها را بیرون بیاورند و دفن کنند) انجام پیادهروی اربعین در آن زمان متوقّف شده است.
🔹بههرحال میدانیم که صدام حسین برخورد شدیدی داشته است و این کار را ممنوع کرده است. با اینحال گویا مردم عراقی در همان زمان نیز از مسیرهای مخفی و پنهانی این کار را انجام میدادند. من وقتی بررسی میکردم دیدم که تصاویری هم از دستههای کوچک مردمی که در آن دوران پیادهروی میکردند وجود دارد. به نظرم اینها ریشههای تاریخی ماجراست. اما باید با دقت بیشتر مطالعه کرد و در این زمینه باید بیشتر به سراغ عراقیها برویم و این پدیده را بررسی کنیم.
🔹برخی حتی معتقد بودند که این پیادهروی بهنوعی معنای توبه هم داشته است؛ توبه از اینکه نیاکان ما امام را یاری نکردند و الآن ما شرکت میکنیم که گویا داریم توبه میکنیم و آن اشتباه تاریخی که نیاکان ما مرتکب شدهاند را جبران کنیم.
🔹بههرحال اینگونه ایدهها وجود دارد، اما هنوز نمیتوان با قاطعیت راجع به این امر سخن گفت. بنابراین، این سنتی عراقی بوده است. من این را هم اضافه کنم که ما در واقع وقتی در میدان ظاهر میشویم متوجه میشویم که یک فرهنگ عاشورایی بسیار نیرومند عراقی وجود دارد. در واقع، پیادهروی اربعین یکی از عناصر این فرهنگ عاشورایی عراقی است. البته اکنون شاید متفاوت شده و دولت ایران و عراق در این موضوع وارد شدهاند. در واقع، موضوع ابعاد بینالمللی هم پیداکرده است.
🔹 شجاعیزند: بهکار بردن تعابیری مثل اسطوره دربارة پدیدههایی مثل اربعین را بنده خیلی نمیپسندم؛ خصوصاً وقتی که معنای خاص آن مطمح نظر باشد. گاهی ما از اسطوره در یک معنای استعاری و برای بزرگداشت و اهمیتدادن به یک موضوع یا رخداد استفاده میکنیم، در این صورت شاید چندان محل ایراد نباشد؛ هر چند همان هم نادقیق است و در معرض بدفهمی. گاهی هم معنای خاص و مشخص آن را که در علوم انسانی مورد استعمال بوده را در نظر داریم؛ در این صورت باید نسبت به تطابق آن با پدیدة مورد بحث دقت و مراقبت بیشتری کرد.
ادامه این مناظره را در لینک زیر دنبال کنید:
https://www.mehrnews.com/news/4162148/
#گفتگوها
#حسن_محدثی
#علیرضا_شجاعی_زند
ما را به دوستان خود معرفی و مطالب مرتبط را برای ما ارسال کنید:
@religionandsociety
🔹 محدثی: اگر بخواهیم از ریشههای این مناسک دینی صحبت کنیم باید در دو جا آنها را جستجو کنیم. یکی در اسطورهها و دیگری در تاریخ، به لحاظ اسطورهای شیعیان به کهنالگویی از پیادهروی معتقد هستند که برمیگردد به شخصیت صحابی پیامبر جابر عبدالله انصاری که گفته شده در نخستین اربعین از نجف تا کربلا را پیادهروی کرده است. همچنین گفته شده که حضرت زینب و همراهانشان هم این مسیر را پیادهروی کرده است و به قولی گفته شده که این دو نفر به هم میرسند.
🔹بنابراین، به لحاظ اسطورهای به این معنا که یکی از عناصر اسطوره وجود کهنالگویی است که آدمی باید از آن پیروی و همراهی بکند، آنچه او انجام داده است به این اعتبار میتوانیم بگوییم که یک کهنالگوی شیعی داریم و شیعه امروزی با پیادهروی در این مسیر گویا دارد با حضرت زینب و جابر انصاری همراهی میکند و در آن کهنالگو شرکت میکند. در واقع، پیروی از یک نمونه آغازین یکی از عناصر اساسی تفکر اسطورهای است. ما این تفکر اسطورهای را بهعنوان ریشه اسطورهای مناسک اربعین در اینجا شاهد هستیم.
🔹اما به لحاظ تاریخی موضوع محل مناقشه است. بعضیها معتقدند که امامان معصوم به پیادهروی دعوت کردهاند و بعضیها آن را منسوب به قولی از امام صادق میکنند که ایشان این پیادهروی را توصیه کرده و گفته است که ثواب دارد. اما اگر باز دقیقتر بخواهیم صحبت کنیم به نظرمیرسد که این یک سنت عراقی بوده است و سابقه در گذشته دارد و گویا برخی از عالمان دینی شیعی در دورههای مختلف (که از عصر قاجار تا به امروز روایت شده است) در این پیادهرویها شرکت میکردهاند.
🔹بنابراین، روایتشده است که این بزرگان شیعی و علمای دین مانند میرزای شیرازی و آخوند خراسانی هم در این پیادهروی شرکت میکردند و افرادی را که پیادهروی میکردند را همراهی میکردهاند. لذا به نظر میرسد پیادهروی اربعین یک سنت عربی بوده است. درگذشته نزدیکتر، یعنی زمان صدام حسین، گویا این پیادهروی وجود داشته است. اما به دلیل برخورد شدید او و حتی کشتن برخی از افرادی که در این پیادهروی شرکت میکردند (چراکه در بررسیهای میدانی که داشتیم برخی از مصاحبهشوندگان میگفتند که گروهی را صدام حسین کشته و در گورهایی دست جمعی دفن کرده و بعدها بعد از سقوط او آیتالله سیستانی فتوا داده است که آنها را بیرون بیاورند و دفن کنند) انجام پیادهروی اربعین در آن زمان متوقّف شده است.
🔹بههرحال میدانیم که صدام حسین برخورد شدیدی داشته است و این کار را ممنوع کرده است. با اینحال گویا مردم عراقی در همان زمان نیز از مسیرهای مخفی و پنهانی این کار را انجام میدادند. من وقتی بررسی میکردم دیدم که تصاویری هم از دستههای کوچک مردمی که در آن دوران پیادهروی میکردند وجود دارد. به نظرم اینها ریشههای تاریخی ماجراست. اما باید با دقت بیشتر مطالعه کرد و در این زمینه باید بیشتر به سراغ عراقیها برویم و این پدیده را بررسی کنیم.
🔹برخی حتی معتقد بودند که این پیادهروی بهنوعی معنای توبه هم داشته است؛ توبه از اینکه نیاکان ما امام را یاری نکردند و الآن ما شرکت میکنیم که گویا داریم توبه میکنیم و آن اشتباه تاریخی که نیاکان ما مرتکب شدهاند را جبران کنیم.
🔹بههرحال اینگونه ایدهها وجود دارد، اما هنوز نمیتوان با قاطعیت راجع به این امر سخن گفت. بنابراین، این سنتی عراقی بوده است. من این را هم اضافه کنم که ما در واقع وقتی در میدان ظاهر میشویم متوجه میشویم که یک فرهنگ عاشورایی بسیار نیرومند عراقی وجود دارد. در واقع، پیادهروی اربعین یکی از عناصر این فرهنگ عاشورایی عراقی است. البته اکنون شاید متفاوت شده و دولت ایران و عراق در این موضوع وارد شدهاند. در واقع، موضوع ابعاد بینالمللی هم پیداکرده است.
🔹 شجاعیزند: بهکار بردن تعابیری مثل اسطوره دربارة پدیدههایی مثل اربعین را بنده خیلی نمیپسندم؛ خصوصاً وقتی که معنای خاص آن مطمح نظر باشد. گاهی ما از اسطوره در یک معنای استعاری و برای بزرگداشت و اهمیتدادن به یک موضوع یا رخداد استفاده میکنیم، در این صورت شاید چندان محل ایراد نباشد؛ هر چند همان هم نادقیق است و در معرض بدفهمی. گاهی هم معنای خاص و مشخص آن را که در علوم انسانی مورد استعمال بوده را در نظر داریم؛ در این صورت باید نسبت به تطابق آن با پدیدة مورد بحث دقت و مراقبت بیشتری کرد.
ادامه این مناظره را در لینک زیر دنبال کنید:
https://www.mehrnews.com/news/4162148/
#گفتگوها
#حسن_محدثی
#علیرضا_شجاعی_زند
ما را به دوستان خود معرفی و مطالب مرتبط را برای ما ارسال کنید:
@religionandsociety
نشست جامعه شناسی زیارت
حسن محدثی
28 دی ماه 96 - 9:30 تا 11:30 - حرم مطهر رضوی
#نشستها
#حسن_محدثی
@religionandsociety
حسن محدثی
28 دی ماه 96 - 9:30 تا 11:30 - حرم مطهر رضوی
#نشستها
#حسن_محدثی
@religionandsociety
🔷گزیده مصاحبه دکتر حسن محدثی با مجله خیمه
❇️ روحانیت در حال از دست دادن فرصتی تاریخی است./ فقط زرق و برق حوزهی علمیه بهروز شده است.
◽️روحانیان شعارهایی دادند، آرمانهایی مطرح کردند، طرحهایی ارایه کردند، و ادّعاهایی را با مردم در میان گذاشتند و به نظر من پس از چهار دهه هنوز موفّق نبودهاند.
◽️متأسفانه باید عرض کنم که آنان در حال از دست دادن فرصتی تاریخی هستند. معلوم نیست که دیگر چنین فرصتی مجدداً به روحانیان داده شود.
◽️آنها در حال استفادهی یکطرفه از ذخایر اعتبار فرهنگی و اجتماعی روحانیت هستند؛ اعتباری که در طیِّ قرون حاصل شده است. این اعتبار فرهنگی، معنوی و اجتماعی بدون اینکه چیزی بدان افزوده شود.
◽️حوزهی علمیه نیز بهرغم تحوّلات زیادی که پیدا کرده و البته همهی این تحوّلات هم لزوماً مثبت نبوده، بهنظرم بسیار بسته است.
◽️تجربهی جالبی دارم از شرکت در یکسخنرانی و یک ترم تدریس در یکی از دانشگاههایی که حوزویان اداره میکنند. مرا به یاد یکی از تکیهکلامهای گیلکی میاندازد: «این باشه هرگز نباشه»؛ یعنی اینکه دیگر نمیخواهیم تجربهاش کنیم.
◽️وقتی سخنان بندهی ناچیز که بهواقع دانشجویی در حال آموختن هستم، قابل طرح و بحث نباشد، چگونه حوزوی میتواند افکار بیگانهها را تحمّل کند.
◽️در آنجا از دانشجویانم که طلبه هم بودند میشنیدم که در حوزهی علمیه مثلاً آرای محسن کدیور و احمد قابل امکان طرح و بحث ندارد. وقتی حوزهی علمیه چنین فضای بستهای داشته باشد، چگونه میخواهد بهروز شود؟
◽️البته، حوزهی علمیه زرق و برقش بهروز شده است. طلبهها بهجای کاغذ و قلم با لبتاپ تایپ میکنند، اما اگر بهروز شدن اینجوری بود، کار خیلی آسان میشد.
◽️بعد از هر جلسه تدریس در دانشگاه مورد نظر، در جلسهی خارج فقه یک حضرات که سمت سیاسی مهمی هم داشت، شرکت میکردم. بحثهای آنجا هم هیچ حکایتی از بهروز بودن نداشت. البته دانش من در این باره محدود است. متأسّفانه باب حوزهی علمیه برای کار تجربی به روی جامعهشناسان بسته است.
◽️با روحانی در حج مصاحبه میکردم. خیلی نگران بود. بهزحمت برای مصاحبه راضیاش کردم و بوسیدمش و گفتم که این اطلاعات به جایی داده نمیشود و فقط پژوهشی دانشگاهی است. میانهی کار بهمحض اینکه صدایش کردند، رها کرد و رفت و هیچ نشانیای برای تکمیل مصاحبه نداد و زحمتم بههدر رفت.
◽️در سخنرانی که دانشگاه تربیت مدرس داشتم گفتم که از میزان بالای کدورتی که در مورد روحانیان در حال شکل گیری است و یا شکلگرفته است نگرانم و وظیفه ی همهی ما این است که آن را در جامعه مهار کنیم.
◽️اینکه به روحانی صرفاً بهخاطر روحانی بودنش حمله شود و روحانی مضروب گردد و یا به قتل برسد، بسیار نگران کننده است. اینها نشانههای پیشروی خشم و نفرت انباشته است.
◽️در بحثهایی که در شبکههای اجتماعی در جریان است نیز نوعی نفرت و خشونت در باب روحانیان و صنفشان دیده میشود. اگر امکان نقد صریح و علنی روحانیان فراهم شود نه تنها برای اصلاح آنان خوب است بلکه این میزان از خشم و نفرت انباشته نخواهد شد.
◽️ما باید حتماً از واگرایی شدید اجتماعی و انباشت نفرت نسبت به هر گروهی جلوگیری کنیم. تمام مسیرهای حذف و نیروهایی که در پی حذف یک صنف، گروه یا جریان اجتماعی هستند، پتانسیلی مخرّب دارند و ضروری است مهار و خنثی شوند. بنابراین، امکان نقد روحانیان و روحانیت میتواند این وضع آسیبشناختی را مهار کند.
◽️تحولاتی هم که در حوزهی علمیه رخ داده است، بهنظر من محصول تربیت درونی حوزهی علمیه نیست. بیشتر متأثّر از محیط حوزهی علمیه است. بهعبارت دیگر، تحولّاتی که در حوزه دیده میشود، درونزا نیست، برونزا است. کاش داوریام درست نباشد و حوزهی علمیه بهنحو درونزا منشأ تحوّل باشد و اثرگذاری جدّی داشته باشد.
◽️اینها البته، قضاوتهایی از دور است و هیچکدام بدین معنا نیست که ما نمیتوانیم از حوزویان بیاموزیم. من بههیچ وجه اینطور فکر نمیکنم. بسیار مشتاق بودم که در کنار تحصیلات دانشگاهی، تحصیلات حوزوی داشته باشم.
◽️حتّی از دانشگاهم تقاضا کرده بودم که اجازه بدهد برای فرصت مطالعاتی به جای رفتن به خارج کشور، به حوزهی علمیهی قم بروم. امّا شرایطش متأسّفانه فراهم نشد. الآن هم اگر چند سالی زندگیام تأمین میشد، حتّی در همین سن و سال، فرصت را از دست نمیدادم.
#مصاحبه_ها
#حسن_محدثی
ما را به دوستانتان معرفی و مطالب مرتبط را برای ما ارسال کنید.
@religionandsociety
❇️ روحانیت در حال از دست دادن فرصتی تاریخی است./ فقط زرق و برق حوزهی علمیه بهروز شده است.
◽️روحانیان شعارهایی دادند، آرمانهایی مطرح کردند، طرحهایی ارایه کردند، و ادّعاهایی را با مردم در میان گذاشتند و به نظر من پس از چهار دهه هنوز موفّق نبودهاند.
◽️متأسفانه باید عرض کنم که آنان در حال از دست دادن فرصتی تاریخی هستند. معلوم نیست که دیگر چنین فرصتی مجدداً به روحانیان داده شود.
◽️آنها در حال استفادهی یکطرفه از ذخایر اعتبار فرهنگی و اجتماعی روحانیت هستند؛ اعتباری که در طیِّ قرون حاصل شده است. این اعتبار فرهنگی، معنوی و اجتماعی بدون اینکه چیزی بدان افزوده شود.
◽️حوزهی علمیه نیز بهرغم تحوّلات زیادی که پیدا کرده و البته همهی این تحوّلات هم لزوماً مثبت نبوده، بهنظرم بسیار بسته است.
◽️تجربهی جالبی دارم از شرکت در یکسخنرانی و یک ترم تدریس در یکی از دانشگاههایی که حوزویان اداره میکنند. مرا به یاد یکی از تکیهکلامهای گیلکی میاندازد: «این باشه هرگز نباشه»؛ یعنی اینکه دیگر نمیخواهیم تجربهاش کنیم.
◽️وقتی سخنان بندهی ناچیز که بهواقع دانشجویی در حال آموختن هستم، قابل طرح و بحث نباشد، چگونه حوزوی میتواند افکار بیگانهها را تحمّل کند.
◽️در آنجا از دانشجویانم که طلبه هم بودند میشنیدم که در حوزهی علمیه مثلاً آرای محسن کدیور و احمد قابل امکان طرح و بحث ندارد. وقتی حوزهی علمیه چنین فضای بستهای داشته باشد، چگونه میخواهد بهروز شود؟
◽️البته، حوزهی علمیه زرق و برقش بهروز شده است. طلبهها بهجای کاغذ و قلم با لبتاپ تایپ میکنند، اما اگر بهروز شدن اینجوری بود، کار خیلی آسان میشد.
◽️بعد از هر جلسه تدریس در دانشگاه مورد نظر، در جلسهی خارج فقه یک حضرات که سمت سیاسی مهمی هم داشت، شرکت میکردم. بحثهای آنجا هم هیچ حکایتی از بهروز بودن نداشت. البته دانش من در این باره محدود است. متأسّفانه باب حوزهی علمیه برای کار تجربی به روی جامعهشناسان بسته است.
◽️با روحانی در حج مصاحبه میکردم. خیلی نگران بود. بهزحمت برای مصاحبه راضیاش کردم و بوسیدمش و گفتم که این اطلاعات به جایی داده نمیشود و فقط پژوهشی دانشگاهی است. میانهی کار بهمحض اینکه صدایش کردند، رها کرد و رفت و هیچ نشانیای برای تکمیل مصاحبه نداد و زحمتم بههدر رفت.
◽️در سخنرانی که دانشگاه تربیت مدرس داشتم گفتم که از میزان بالای کدورتی که در مورد روحانیان در حال شکل گیری است و یا شکلگرفته است نگرانم و وظیفه ی همهی ما این است که آن را در جامعه مهار کنیم.
◽️اینکه به روحانی صرفاً بهخاطر روحانی بودنش حمله شود و روحانی مضروب گردد و یا به قتل برسد، بسیار نگران کننده است. اینها نشانههای پیشروی خشم و نفرت انباشته است.
◽️در بحثهایی که در شبکههای اجتماعی در جریان است نیز نوعی نفرت و خشونت در باب روحانیان و صنفشان دیده میشود. اگر امکان نقد صریح و علنی روحانیان فراهم شود نه تنها برای اصلاح آنان خوب است بلکه این میزان از خشم و نفرت انباشته نخواهد شد.
◽️ما باید حتماً از واگرایی شدید اجتماعی و انباشت نفرت نسبت به هر گروهی جلوگیری کنیم. تمام مسیرهای حذف و نیروهایی که در پی حذف یک صنف، گروه یا جریان اجتماعی هستند، پتانسیلی مخرّب دارند و ضروری است مهار و خنثی شوند. بنابراین، امکان نقد روحانیان و روحانیت میتواند این وضع آسیبشناختی را مهار کند.
◽️تحولاتی هم که در حوزهی علمیه رخ داده است، بهنظر من محصول تربیت درونی حوزهی علمیه نیست. بیشتر متأثّر از محیط حوزهی علمیه است. بهعبارت دیگر، تحولّاتی که در حوزه دیده میشود، درونزا نیست، برونزا است. کاش داوریام درست نباشد و حوزهی علمیه بهنحو درونزا منشأ تحوّل باشد و اثرگذاری جدّی داشته باشد.
◽️اینها البته، قضاوتهایی از دور است و هیچکدام بدین معنا نیست که ما نمیتوانیم از حوزویان بیاموزیم. من بههیچ وجه اینطور فکر نمیکنم. بسیار مشتاق بودم که در کنار تحصیلات دانشگاهی، تحصیلات حوزوی داشته باشم.
◽️حتّی از دانشگاهم تقاضا کرده بودم که اجازه بدهد برای فرصت مطالعاتی به جای رفتن به خارج کشور، به حوزهی علمیهی قم بروم. امّا شرایطش متأسّفانه فراهم نشد. الآن هم اگر چند سالی زندگیام تأمین میشد، حتّی در همین سن و سال، فرصت را از دست نمیدادم.
#مصاحبه_ها
#حسن_محدثی
ما را به دوستانتان معرفی و مطالب مرتبط را برای ما ارسال کنید.
@religionandsociety
161031_002
My Recording
زیارت؛ از نیاز تا نهاد
حسن محدّثی گیلوایی
حرم مطهر رضوی. مشهد / 28 دی 1396
#سخنرانیها
#حسن_محدثی
@religionandsociety
حسن محدّثی گیلوایی
حرم مطهر رضوی. مشهد / 28 دی 1396
#سخنرانیها
#حسن_محدثی
@religionandsociety
🔷نهاد سخاوت-برکت و بندهگی زایر
حسن محدثی گیلوایی
🔻در حال نوشتن گزارش مناسک پیادهروی کربلا هستم. نمیدانم در این وقت محدود با انبوه دادههایی که از میدان بهدست آوردهایم چه کنم. قاعدتاً اگر قرار باشد کتابی در این باره منتشر کنم، میبایست چندین بار تجدید ویرایش شود؛ زیرا تا مدّتی طولانی باید بنویسم و نکات جدید اضافه کنم. چند روز است نوشتن یک قسمت از فصل سوّم (فصل "اقتصاد مناسک اربعین") سخت درگیر و متأثّراَم کرده است. میدانستم که این پژوهش پژوهشی غنی است امّا گمان نمیکردم تا این اندازه تأثیرگذار باشد.
🔻ترکیب سخاوت عربی با باور به برکت، نهادی را در میان شیعیان عراقی ساخته است که از آنان بندهی زایر میسازد. این شکل متفاوتی از بندهگی است. در این جا یک بار دیگر انسان بندهی انسان میشود. چه معاملهی پرشکوهی میکند شیعهی عراقی با خدا و امام خویش و چه خادمانی دارد این امام غریب شهید! خادمانی که بندهی زایران غریب میشوند؛ خادمان کسانی که چند دهه پیش با آنان در جنگ بودند.
🔻بندهگی زشتترین پدیده و زشتترین مفهوم در روابط انسانی است. آنقدر این مفهوم زشت و ناپسند است که دوست من نمیتوانست به مفهوم "بندهگی"ِ خدا تن بدهد و درکاش کند. دایماً اعتراض میکرد که خدا ارباب ما نیست دوست ما است. من هر بار ناچار بودم توضیح بدهم که اینجا "بندهگی" غیر از بردهگی است. بندهگی خدا استعلای خویشتن است نه بردهگی. زبان من از توضیح درست و رسای مفهوم قاصر بود.
🔻حالا دارم راجع به بندهگی زایر مینویسم؛ شیعهی عراقی تن به بندهگی زایر بیگانه میدهد. از زمانی که درگیر نوشتن این بخش هستم، متأثّراَم. چه قدرتی دارد این دین. چهگونه روابط انسانی را استحاله میکند و چه معناهای تازه و غریبی میسازد. قدرت شگرف و متحیّر کنندهی دین جهان را دیگرگونه میکند. بهراستی، دین میتواند خاک را زر کند و زر را، لجن!
🔻آنقدر درگیر این تجربهی باشکوه انسانی هستم که از لغزش قلمام نگرانام. نکند به جای جملات خشک علمی، شاعرانه و بی خودانه بنویسم؟! اینها بخشی از جملات من در توصیف ماجرا است:
🔷الگوی رفتاریای که هماکنون در میان برخی از مردمان شیعیِ عراقی دیده میشود، با تعبیر دقیق عبدالعزیز سالم، بهخوبی توصیف میشود: "بندهگی میهمان" و بندهگی زایر. آنچه زایر ایرانی را سخت به شگفتی وامیدارد، رفتارهای بندهوار شیعیِ عراقی است: کفش از پای زایر درمیآورد و بر کفِ پایِ بویناک و عَرَقآلود او، بوسه مینهد و بهآرامی پایش را میمالد تا خستهگی از تن زایر بیرون رود؛ زایر را از سر راه با هزار خواهش و تمنّا برمیدارد و به خانه میبرد، رخت و لباس از تن او بهدر میکند و او را به حمام میفرستد و لباساش را به زن خانه میدهد تا شستوشو کند و خشک نماید و سپس لباس پاکیزه را بدو میدهد و با هر آنچه دارد از او پذیرایی میکند و جای خواب مهیّا میسازد و فردا با سلام و صلوات، زایر بیگانه را راهی زیارت محبوب میکند.🔷
🔻حالا میفهمم اگر بارها برای ردِّ دعوتِ به پذیراییِ میزبانان عراقیام، ناچار شدم بر گونههایشان بوسه بزنم، نابهجا نبود. او معاملهای باشکوه با خدا و امام خویش کرده بود و من هر بار که دعوت او را رد میکردم، مانع میزبان شده گی او می گشتم و معاملهی او را در بندهگی کردن زایر بهتأخیر میانداختم. چه کسی تا کنون چنین میزبانی به خود دیده است؟! میزبانی که بندهگی میهمان میکند؛ از روی سخاوت و از روی باور به برکت!
🔻نتوانستم در مکتوم نگهداشتن این لحظات و تجربههای باشکوه مناسک پیادهروی اربعین حسینی بیش از این طاقت بیاورم و تا انتشار کتاب صبر کنم. تفصیلاش را در کتابام خواهم نوشت و تحویل وزارت ارشاد خواهم داد؛ اگر عمری باقی باشد و زندهگی مجال دهد.
🔻آه از میهمانی که منطق و بزرگی معاملهی پرشکوه میزبان را درنیابد و بیحرمتی کند به عظمت معاملهی او!
حسن محدثی گیلوایی / 9 فروردین 1397
🔸منبع: کانال شخصی نویسنده
#حسن_محدثی
#یادداشتها
#مطالعات_اجتماعی_اربعین
«دین و جامعه» کانال مرجع محتوای تخصصی مطالعات اجتماعی دین
@religionandsociety
حسن محدثی گیلوایی
🔻در حال نوشتن گزارش مناسک پیادهروی کربلا هستم. نمیدانم در این وقت محدود با انبوه دادههایی که از میدان بهدست آوردهایم چه کنم. قاعدتاً اگر قرار باشد کتابی در این باره منتشر کنم، میبایست چندین بار تجدید ویرایش شود؛ زیرا تا مدّتی طولانی باید بنویسم و نکات جدید اضافه کنم. چند روز است نوشتن یک قسمت از فصل سوّم (فصل "اقتصاد مناسک اربعین") سخت درگیر و متأثّراَم کرده است. میدانستم که این پژوهش پژوهشی غنی است امّا گمان نمیکردم تا این اندازه تأثیرگذار باشد.
🔻ترکیب سخاوت عربی با باور به برکت، نهادی را در میان شیعیان عراقی ساخته است که از آنان بندهی زایر میسازد. این شکل متفاوتی از بندهگی است. در این جا یک بار دیگر انسان بندهی انسان میشود. چه معاملهی پرشکوهی میکند شیعهی عراقی با خدا و امام خویش و چه خادمانی دارد این امام غریب شهید! خادمانی که بندهی زایران غریب میشوند؛ خادمان کسانی که چند دهه پیش با آنان در جنگ بودند.
🔻بندهگی زشتترین پدیده و زشتترین مفهوم در روابط انسانی است. آنقدر این مفهوم زشت و ناپسند است که دوست من نمیتوانست به مفهوم "بندهگی"ِ خدا تن بدهد و درکاش کند. دایماً اعتراض میکرد که خدا ارباب ما نیست دوست ما است. من هر بار ناچار بودم توضیح بدهم که اینجا "بندهگی" غیر از بردهگی است. بندهگی خدا استعلای خویشتن است نه بردهگی. زبان من از توضیح درست و رسای مفهوم قاصر بود.
🔻حالا دارم راجع به بندهگی زایر مینویسم؛ شیعهی عراقی تن به بندهگی زایر بیگانه میدهد. از زمانی که درگیر نوشتن این بخش هستم، متأثّراَم. چه قدرتی دارد این دین. چهگونه روابط انسانی را استحاله میکند و چه معناهای تازه و غریبی میسازد. قدرت شگرف و متحیّر کنندهی دین جهان را دیگرگونه میکند. بهراستی، دین میتواند خاک را زر کند و زر را، لجن!
🔻آنقدر درگیر این تجربهی باشکوه انسانی هستم که از لغزش قلمام نگرانام. نکند به جای جملات خشک علمی، شاعرانه و بی خودانه بنویسم؟! اینها بخشی از جملات من در توصیف ماجرا است:
🔷الگوی رفتاریای که هماکنون در میان برخی از مردمان شیعیِ عراقی دیده میشود، با تعبیر دقیق عبدالعزیز سالم، بهخوبی توصیف میشود: "بندهگی میهمان" و بندهگی زایر. آنچه زایر ایرانی را سخت به شگفتی وامیدارد، رفتارهای بندهوار شیعیِ عراقی است: کفش از پای زایر درمیآورد و بر کفِ پایِ بویناک و عَرَقآلود او، بوسه مینهد و بهآرامی پایش را میمالد تا خستهگی از تن زایر بیرون رود؛ زایر را از سر راه با هزار خواهش و تمنّا برمیدارد و به خانه میبرد، رخت و لباس از تن او بهدر میکند و او را به حمام میفرستد و لباساش را به زن خانه میدهد تا شستوشو کند و خشک نماید و سپس لباس پاکیزه را بدو میدهد و با هر آنچه دارد از او پذیرایی میکند و جای خواب مهیّا میسازد و فردا با سلام و صلوات، زایر بیگانه را راهی زیارت محبوب میکند.🔷
🔻حالا میفهمم اگر بارها برای ردِّ دعوتِ به پذیراییِ میزبانان عراقیام، ناچار شدم بر گونههایشان بوسه بزنم، نابهجا نبود. او معاملهای باشکوه با خدا و امام خویش کرده بود و من هر بار که دعوت او را رد میکردم، مانع میزبان شده گی او می گشتم و معاملهی او را در بندهگی کردن زایر بهتأخیر میانداختم. چه کسی تا کنون چنین میزبانی به خود دیده است؟! میزبانی که بندهگی میهمان میکند؛ از روی سخاوت و از روی باور به برکت!
🔻نتوانستم در مکتوم نگهداشتن این لحظات و تجربههای باشکوه مناسک پیادهروی اربعین حسینی بیش از این طاقت بیاورم و تا انتشار کتاب صبر کنم. تفصیلاش را در کتابام خواهم نوشت و تحویل وزارت ارشاد خواهم داد؛ اگر عمری باقی باشد و زندهگی مجال دهد.
🔻آه از میهمانی که منطق و بزرگی معاملهی پرشکوه میزبان را درنیابد و بیحرمتی کند به عظمت معاملهی او!
حسن محدثی گیلوایی / 9 فروردین 1397
🔸منبع: کانال شخصی نویسنده
#حسن_محدثی
#یادداشتها
#مطالعات_اجتماعی_اربعین
«دین و جامعه» کانال مرجع محتوای تخصصی مطالعات اجتماعی دین
@religionandsociety
🔻کارگزاران دینی و تقلیل دین به کارکرد ترمز!
حسن محدثی گیلوایی در گفتوگو با خداداد خادم
👈 بخشی از گفتوگوی چهل دقیقهای در باب "نسبت دین و شادی"
بهمن 1396 / ایکنا
#حسن_محدثی
#گفتگوها
نقل از کانال دکتر محدثی
«دین و جامعه» کانال مرجع محتوای تخصصی مطالعات اجتماعی دین
@religionandsociety
حسن محدثی گیلوایی در گفتوگو با خداداد خادم
👈 بخشی از گفتوگوی چهل دقیقهای در باب "نسبت دین و شادی"
بهمن 1396 / ایکنا
#حسن_محدثی
#گفتگوها
نقل از کانال دکتر محدثی
«دین و جامعه» کانال مرجع محتوای تخصصی مطالعات اجتماعی دین
@religionandsociety
Telegram
attach 📎
🔻«زائر-محقق» امکانات بیشتری برای فهم جهان زندگی دینی دارد
👈 گفتگوی حسن محدثی با خبرگزاری مهر
حسن محدثی، جامعه شناس دین با بیان اینکه انسان به دلیل فقر وجودیاش به زیارت نیازمند است، گفت: وقتیکه شما هم محقق و هم زائر هستید، امکانات بیشتری برای فهم درستتر دارید.
خبرگزاری مهر، گروه دین و اندیشه_خداداد خادم: شاید همواره فکر میکنیم دنیای زائر و دنیای محقق دو دنیایی است که نمیتوان همزمان در آنها زیست کرد. چرا که همواره ممکن است که احساسات و عواطف حاصل از دنیایی زائرانه حجابی بر کشف حقایقی که لازمه دنیای محققانه است بشود. حسن محدثی گیلوایی، استادیار جامعه شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز از واژه زائر-محقق یاد میکند. وی معتقد است نه تنها دیندار بودن حجاب برای کشف حقیقت درپژوهشهایش نشده بلکه این امکان را به او داده که بتواند حقایقی را که یک محقق غیر دیندار نمیتواند یا به سختی میتواند درک کند را بهتر درک کند. گفتوگویی با این استاد جامعه شناسی دین در این زمینه داشتهایم که مشروح آن آمده است؛
*شما به عنوان یک جامعه شناس و برای انجام پروژه پژوهشی هم به سفر حج تمتع رفته اید و هم در پیاده روی اربعین شرکت کرده اید و اخیراً در یکی از مصاحبه های خود از اصطلاح زائر_محقق استفاده کردید. درباره این مفهوم توضیح دهید.
واقعیت این است که من عجالتاً تا اطلاع ثانوی دیندار هستم و در خانوادهای مذهبی بزرگشدهام و هنوز زیارت میروم و برایم مهم است که این تجربههای دینی را به صورت زنده داشته باشم. بهویژه خیلی اشتیاق داشتم که به حج بروم. غمگین بودم از اینکه که دارم پیر میشوم و این اتفاق هنوز نیفتاده است. همیشه خیلی ناراحت بودم که اگر بخواهم ثبتنام کنم، حداقل تا ده سال دیگر باید در نوبت باشم. برایم ناراحتکننده بود که در جوانی نتوانستهام به حج بروم و ممکن است که در پیری بروم. اشتیاق عجیبی به این داشتم که تجربه حج تمتع را داشته باشم. حج برایم خیلی معنادار و باارزش بود و هست. خوشبختانه اتفاقات به نحو جالبی رخ داد و فراتر از پیشبینی من بود و بهعنوان محقق به حج تمتع دعوت شدم و در یک پژوهش ۴۰ روزه در آنجا شرکت کردم. البته پژوهش چندین ماه قبلتر در اینجا آغازشده بود. عملاً در این ماجرا داستان به گونهای پیش رفت که هم یک محقق و هم یک زائر مشتاق بودم. شاید من درباره زیارتهای دیگر تا این اندازه مشتاق نیستم. اما حج و تجربههایش، ابعاد و عناصری دارد که برایم فوقالعاده ارزشمند و معنادار است. تا جایی که الآن هم هر وقت سخن میگویم، تحت تأثیر تجربه حج هستم و برایم فوقالعاده ارزشمند است.
من عملاً هم بهعنوان زائر و هم بهعنوان محقق به سفر حج رفتم. تجربه زیستهام این بود که دو امر را باهم انجام میدهم. بهعنوان زائر بسیار مشتاق بودم و تحت تأثیر فضا بودم، عمیقاً درگیر بودم و بهعنوان یک زائر مشتاق، مایل بودم که تمام عناصر این زیارت را تجربه و دریافت کنم. مثلاً ساعت ۲ نیمهشب به مسجدالحرام میرفتم و در گوشهای مینشستم و به مردم و کعبه زل میزدم. لحظاتی بسیار قشنگ، زیبا و معنوی بود، لحظهلحظه حج بهویژه لحظاتی که قرار بود احرام ببندیم، بسیار لحظات تأثیرگذاری بود. در تمام این لحظات من بهعنوان یک زائر زندگی کردم. میدانید که زائر سفر آفاقی میکند، تا تحولی در انفس رخ بدهد. شما در جهان، در جغرافیا سفر میکنید، تا در درونتان اتفاقی بیفتد. درواقع زائر به دنبال یک نوع حقیقت است و سفری برای کسب حقیقت میکند. اما این قرار نیست، شما را الزاماً به یک نوع معرفت جدید برساند.
زائر سفر آفاقی میکند، تا تحولی در انفس رخ بدهد. شما در جهان، در جغرافیا سفر میکنید، تا در درونتان اتفاقی بیفتد. درواقع زائر به دنبال یک نوع حقیقت است و سفری برای کسب حقیقت میکند. ... (ادامه ی مطلب را می توانید در نشانی زیر بخوانید.)
#حسن_محدثی
#پیاده_روی_اربعین
#گفتگوها
👈نقل از خبرگزاری مهر
«دین و جامعه» کانال مرجع محتوای تخصصی مطالعات اجتماعی دین
@religionandsociety
yon.ir/lp8JU
👈 گفتگوی حسن محدثی با خبرگزاری مهر
حسن محدثی، جامعه شناس دین با بیان اینکه انسان به دلیل فقر وجودیاش به زیارت نیازمند است، گفت: وقتیکه شما هم محقق و هم زائر هستید، امکانات بیشتری برای فهم درستتر دارید.
خبرگزاری مهر، گروه دین و اندیشه_خداداد خادم: شاید همواره فکر میکنیم دنیای زائر و دنیای محقق دو دنیایی است که نمیتوان همزمان در آنها زیست کرد. چرا که همواره ممکن است که احساسات و عواطف حاصل از دنیایی زائرانه حجابی بر کشف حقایقی که لازمه دنیای محققانه است بشود. حسن محدثی گیلوایی، استادیار جامعه شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز از واژه زائر-محقق یاد میکند. وی معتقد است نه تنها دیندار بودن حجاب برای کشف حقیقت درپژوهشهایش نشده بلکه این امکان را به او داده که بتواند حقایقی را که یک محقق غیر دیندار نمیتواند یا به سختی میتواند درک کند را بهتر درک کند. گفتوگویی با این استاد جامعه شناسی دین در این زمینه داشتهایم که مشروح آن آمده است؛
*شما به عنوان یک جامعه شناس و برای انجام پروژه پژوهشی هم به سفر حج تمتع رفته اید و هم در پیاده روی اربعین شرکت کرده اید و اخیراً در یکی از مصاحبه های خود از اصطلاح زائر_محقق استفاده کردید. درباره این مفهوم توضیح دهید.
واقعیت این است که من عجالتاً تا اطلاع ثانوی دیندار هستم و در خانوادهای مذهبی بزرگشدهام و هنوز زیارت میروم و برایم مهم است که این تجربههای دینی را به صورت زنده داشته باشم. بهویژه خیلی اشتیاق داشتم که به حج بروم. غمگین بودم از اینکه که دارم پیر میشوم و این اتفاق هنوز نیفتاده است. همیشه خیلی ناراحت بودم که اگر بخواهم ثبتنام کنم، حداقل تا ده سال دیگر باید در نوبت باشم. برایم ناراحتکننده بود که در جوانی نتوانستهام به حج بروم و ممکن است که در پیری بروم. اشتیاق عجیبی به این داشتم که تجربه حج تمتع را داشته باشم. حج برایم خیلی معنادار و باارزش بود و هست. خوشبختانه اتفاقات به نحو جالبی رخ داد و فراتر از پیشبینی من بود و بهعنوان محقق به حج تمتع دعوت شدم و در یک پژوهش ۴۰ روزه در آنجا شرکت کردم. البته پژوهش چندین ماه قبلتر در اینجا آغازشده بود. عملاً در این ماجرا داستان به گونهای پیش رفت که هم یک محقق و هم یک زائر مشتاق بودم. شاید من درباره زیارتهای دیگر تا این اندازه مشتاق نیستم. اما حج و تجربههایش، ابعاد و عناصری دارد که برایم فوقالعاده ارزشمند و معنادار است. تا جایی که الآن هم هر وقت سخن میگویم، تحت تأثیر تجربه حج هستم و برایم فوقالعاده ارزشمند است.
من عملاً هم بهعنوان زائر و هم بهعنوان محقق به سفر حج رفتم. تجربه زیستهام این بود که دو امر را باهم انجام میدهم. بهعنوان زائر بسیار مشتاق بودم و تحت تأثیر فضا بودم، عمیقاً درگیر بودم و بهعنوان یک زائر مشتاق، مایل بودم که تمام عناصر این زیارت را تجربه و دریافت کنم. مثلاً ساعت ۲ نیمهشب به مسجدالحرام میرفتم و در گوشهای مینشستم و به مردم و کعبه زل میزدم. لحظاتی بسیار قشنگ، زیبا و معنوی بود، لحظهلحظه حج بهویژه لحظاتی که قرار بود احرام ببندیم، بسیار لحظات تأثیرگذاری بود. در تمام این لحظات من بهعنوان یک زائر زندگی کردم. میدانید که زائر سفر آفاقی میکند، تا تحولی در انفس رخ بدهد. شما در جهان، در جغرافیا سفر میکنید، تا در درونتان اتفاقی بیفتد. درواقع زائر به دنبال یک نوع حقیقت است و سفری برای کسب حقیقت میکند. اما این قرار نیست، شما را الزاماً به یک نوع معرفت جدید برساند.
زائر سفر آفاقی میکند، تا تحولی در انفس رخ بدهد. شما در جهان، در جغرافیا سفر میکنید، تا در درونتان اتفاقی بیفتد. درواقع زائر به دنبال یک نوع حقیقت است و سفری برای کسب حقیقت میکند. ... (ادامه ی مطلب را می توانید در نشانی زیر بخوانید.)
#حسن_محدثی
#پیاده_روی_اربعین
#گفتگوها
👈نقل از خبرگزاری مهر
«دین و جامعه» کانال مرجع محتوای تخصصی مطالعات اجتماعی دین
@religionandsociety
yon.ir/lp8JU
خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان | Mehr News Agency
حسن محدثی در گفتگو با مهر: «زائر-محقق» امکانات بیشتری برای فهم جهان زندگی دینی دارد
حسن محدثی، جامعه شناس دین با بیان اینکه انسان به دلیل فقر وجودیاش به زیارت نیازمند است، گفت: وقتیکه شما هم محقق و هم زائر هستید، امکانات بیشتری برای فهم درستتر دارید.
🔻 «نظریه ای جامعه شناختی درباره اقتصاد دین»
📣سخنرانیِ دکتر «حسن محدثی»
#حسن_محدثی
#سخنرانیها
#اقتصاد_دین
به نقل از کانال درس گفتارهای جامعه شناسی
«دین و جامعه» کانال مرجع محتوای تخصصی مطالعات اجتماعی دین
@religionandsociety
📣سخنرانیِ دکتر «حسن محدثی»
#حسن_محدثی
#سخنرانیها
#اقتصاد_دین
به نقل از کانال درس گفتارهای جامعه شناسی
«دین و جامعه» کانال مرجع محتوای تخصصی مطالعات اجتماعی دین
@religionandsociety
Telegram
attach 📎
🔻سمینار مسئله ایران و تبارشناسی امر سکولار
📣سخنرانی حسن محدثی
🔹خدا و خیابان: نسبت امر متعال و نظام سیاسی-اجتماعی
⏱۱۹ اسفند ۱۳۹۶
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
#حسن_محدثی
#سخنرانیها
#امر_متعالی
#تبار_شناسی_امر_سکولار
«دین و جامعه» کانال مرجع محتوای تخصصی مطالعات اجتماعی دین
@religionandsociety
📣سخنرانی حسن محدثی
🔹خدا و خیابان: نسبت امر متعال و نظام سیاسی-اجتماعی
⏱۱۹ اسفند ۱۳۹۶
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
#حسن_محدثی
#سخنرانیها
#امر_متعالی
#تبار_شناسی_امر_سکولار
«دین و جامعه» کانال مرجع محتوای تخصصی مطالعات اجتماعی دین
@religionandsociety
Telegram
attach 📎
📣سخنرانیهای ایراد شده در سمینار مسئله ایران و تبارشناسی امر سکولار
🔷سکولاریسم و مدارای اجتماعی
#محمد_باقر_تاج_الدین
https://t.me/religionandsociety/248
🔶 خدا و خیابان: نسبت امر متعال و نظام سیاسی-اجتماعی
#حسن_محدثی
https://t.me/religionandsociety/249
🔷کوششی در فهم بنیادهای تئولوژیک و فلسفی سکولاریزاسیون
#محمد_علی_مرادی
https://t.me/religionandsociety/250
🔶 بررسی کارکرد گرایی در باب سکولاریسم و عرفی شدن دین در ایران
#قاسم_پورحسن
https://t.me/religionandsociety/251
🔷ما و سکولاریسم
#بیژن_عبدالکریمی
https://t.me/religionandsociety/252
🔶آیا در اسلام سکولار داریم؟ نظام معنایی اسلام و مفهوم "لائیک"
#سید_جواد_میری
https://t.me/religionandsociety/253
⏱۱۹ اسفند ۱۳۹۶
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
#نشستها
#سخنرانیها
#تبار_شناسی_امر_سکولار
«دین و جامعه» کانال مرجع محتوای تخصصی مطالعات اجتماعی دین
@religionandsociety
🔷سکولاریسم و مدارای اجتماعی
#محمد_باقر_تاج_الدین
https://t.me/religionandsociety/248
🔶 خدا و خیابان: نسبت امر متعال و نظام سیاسی-اجتماعی
#حسن_محدثی
https://t.me/religionandsociety/249
🔷کوششی در فهم بنیادهای تئولوژیک و فلسفی سکولاریزاسیون
#محمد_علی_مرادی
https://t.me/religionandsociety/250
🔶 بررسی کارکرد گرایی در باب سکولاریسم و عرفی شدن دین در ایران
#قاسم_پورحسن
https://t.me/religionandsociety/251
🔷ما و سکولاریسم
#بیژن_عبدالکریمی
https://t.me/religionandsociety/252
🔶آیا در اسلام سکولار داریم؟ نظام معنایی اسلام و مفهوم "لائیک"
#سید_جواد_میری
https://t.me/religionandsociety/253
⏱۱۹ اسفند ۱۳۹۶
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
#نشستها
#سخنرانیها
#تبار_شناسی_امر_سکولار
«دین و جامعه» کانال مرجع محتوای تخصصی مطالعات اجتماعی دین
@religionandsociety
Telegram
دین و جامعه
🔻سمینار مسئله ایران و تبارشناسی امر سکولار
📣سخنرانی محمد باقر تاج الدین
🔹 سکولاریسم و مدارای اجتماعی
⏱۱۹ اسفند ۱۳۹۶
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
#محمد_باقر_تاج_الدین
#سخنرانیها
#سکولاریسم
#مدارای_اجتماعی
«دین و جامعه» کانال مرجع محتوای…
📣سخنرانی محمد باقر تاج الدین
🔹 سکولاریسم و مدارای اجتماعی
⏱۱۹ اسفند ۱۳۹۶
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
#محمد_باقر_تاج_الدین
#سخنرانیها
#سکولاریسم
#مدارای_اجتماعی
«دین و جامعه» کانال مرجع محتوای…
🔻زایر-محقّق و زیست دوگانه فرهنگی/ پاسخ به منتقدان
🔶 به گزارش خبرنگار مهر، متن زیر یادداشتی از حسن محدثی در واکنش به انتقاداتی علیه مصاحبه چندی پیش وی با خبرگزاری مهر، است که در ادامه می خوانید؛
🔹مایهی خوشحالی است که ایدهی زایر-محقّق از سوی برخی صاحبنظران و محقّقان ارجمند مورد توجّه و بحث قرار گرفته است. من از همهگی آنانی که در باب آن (خواه تأییدآمیز و خواه طردآمیز و نافیانه) سخن گفتهاند، تشکّر میکنم. با مشارکت این بزرگواران اسباب گفتوگویی سودمند فراهم شده است. در یادداشتی که در پی میآید، بهاجمال، رؤوس مطالب مورد نظراَم را در مقام دفاع از این ایده مورد بحث قرار میدهم و تفصیل آن را نیز در فرصتی دیگر ارایه خواهم کرد. همچنین، از خبرگزاری مهر بابت انعکاس این مطالب بسیار سپاسگزاراَم!
👈ادامه یادداشت را در لینک زیر مطالعه نمایید.
http://yon.ir/u54Tv
#حسن_محدثی
#محمد_رضا_پویافر
#زائر_محقق
#یادداشتها
👈نقل از خبرگزاری مهر
«دین و جامعه» کانال مرجع محتوای تخصصی مطالعات اجتماعی دین
@religionandsociety
🔶 به گزارش خبرنگار مهر، متن زیر یادداشتی از حسن محدثی در واکنش به انتقاداتی علیه مصاحبه چندی پیش وی با خبرگزاری مهر، است که در ادامه می خوانید؛
🔹مایهی خوشحالی است که ایدهی زایر-محقّق از سوی برخی صاحبنظران و محقّقان ارجمند مورد توجّه و بحث قرار گرفته است. من از همهگی آنانی که در باب آن (خواه تأییدآمیز و خواه طردآمیز و نافیانه) سخن گفتهاند، تشکّر میکنم. با مشارکت این بزرگواران اسباب گفتوگویی سودمند فراهم شده است. در یادداشتی که در پی میآید، بهاجمال، رؤوس مطالب مورد نظراَم را در مقام دفاع از این ایده مورد بحث قرار میدهم و تفصیل آن را نیز در فرصتی دیگر ارایه خواهم کرد. همچنین، از خبرگزاری مهر بابت انعکاس این مطالب بسیار سپاسگزاراَم!
👈ادامه یادداشت را در لینک زیر مطالعه نمایید.
http://yon.ir/u54Tv
#حسن_محدثی
#محمد_رضا_پویافر
#زائر_محقق
#یادداشتها
👈نقل از خبرگزاری مهر
«دین و جامعه» کانال مرجع محتوای تخصصی مطالعات اجتماعی دین
@religionandsociety
Telegraph
♦️زایر-محقّق و زیست دوگانه فرهنگی/ پاسخی به منتقدان
🔹یادداشتی از حسن محدثی شناسهٔ خبر: 4268838 - سهشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۷ - ۱۱:۳۱ 🔶 حسن محدثی در پی مصاحبه با خبرگزاری مهر در پاسخ به برخی از انتقادات نوشت: زائر-محقّق با دیگر زائران متفاوت است. او توانایی این را دارد که خود را و زیارت خویش را نیز به موضوع بررسی…
✳️سمینار «نقد روایت مطهری از ناسیونالیسم ایرانی»
🔹اسلام و ناسیونالیسم: نگرش ذات انگارانه و متکلمانه ی مطهری به ناسیونالیسم
🎤حسن محدثی
👈متن چکیده سخنرانی در لینک زیر قابل دسترسی می باشد. http://yon.ir/Ot2zF
🏢پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
📆 29فروردین
#حسن_محدثی
#نگرش_ذات_انگارانه_متکلمانه
#مطهری
#نقد_روایت_مطهری_از_ناسیونالیسم
#سخنرانیها
«دین و جامعه» کانال مرجع محتوای تخصصی مطالعات اجتماعی دین
@religionandsociety
🔹اسلام و ناسیونالیسم: نگرش ذات انگارانه و متکلمانه ی مطهری به ناسیونالیسم
🎤حسن محدثی
👈متن چکیده سخنرانی در لینک زیر قابل دسترسی می باشد. http://yon.ir/Ot2zF
🏢پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
📆 29فروردین
#حسن_محدثی
#نگرش_ذات_انگارانه_متکلمانه
#مطهری
#نقد_روایت_مطهری_از_ناسیونالیسم
#سخنرانیها
«دین و جامعه» کانال مرجع محتوای تخصصی مطالعات اجتماعی دین
@religionandsociety
Telegram
attach 📎
📗معرفی کتاب: روایت ایرانی جامعه شناسی دین
🖋دکتر حسن محدثی
🔹جامعهشناسی دین از رشتههای مهم دینپژوهی است که میکوشد تأثیرات متقابل دین و پدیدههای اجتماعی را بهنحو تجربی مورد بررسی قرار دهد. کتاب روایت ایرانی جامعهشناسی دین محصول بیش از دو دهه مطالعه و تحقیق دربارة دین و نیز سالها تدریس درس جامعهشناسی دین در دانشگاههای مختلف است. نویسنده در نگارش روایت ایرانی جامعهشناسی دین، آثار غربی جامعهشناسی دین را ملاک نگارش کتاب قرار نداده است بلکه با توجه به تجربههای شخصی خود در تدریس، تحقیق، و گفتوگوها و مناظرههای مختلف با صاحبنظران دانشگاهی و حوزوی کوشیده است کتابی برای مخاطب ایرانی بنویسد.
👈ادامه مطلب در لینک زیر
http://yon.ir/buLvo
#حسن_محدثی
#جامعه_شناسی_دین
#معرفی_کتاب
«دین و جامعه» کانال مرجع محتوای تخصصی مطالعات اجتماعی دین
🖋دکتر حسن محدثی
🔹جامعهشناسی دین از رشتههای مهم دینپژوهی است که میکوشد تأثیرات متقابل دین و پدیدههای اجتماعی را بهنحو تجربی مورد بررسی قرار دهد. کتاب روایت ایرانی جامعهشناسی دین محصول بیش از دو دهه مطالعه و تحقیق دربارة دین و نیز سالها تدریس درس جامعهشناسی دین در دانشگاههای مختلف است. نویسنده در نگارش روایت ایرانی جامعهشناسی دین، آثار غربی جامعهشناسی دین را ملاک نگارش کتاب قرار نداده است بلکه با توجه به تجربههای شخصی خود در تدریس، تحقیق، و گفتوگوها و مناظرههای مختلف با صاحبنظران دانشگاهی و حوزوی کوشیده است کتابی برای مخاطب ایرانی بنویسد.
👈ادامه مطلب در لینک زیر
http://yon.ir/buLvo
#حسن_محدثی
#جامعه_شناسی_دین
#معرفی_کتاب
«دین و جامعه» کانال مرجع محتوای تخصصی مطالعات اجتماعی دین
Telegraph
روایتی ایرانی از جامعه شناسی دین
حسن محدثی گیلوایی @HasanMohaddesi معرفی کتاب: جامعهشناسی دین از رشتههای مهم دینپژوهی است که میکوشد تأثیرات متقابل دین و پدیدههای اجتماعی را بهنحو تجربی مورد بررسی قرار دهد. کتاب روایت ایرانی جامعهشناسی دین محصول بیش از دو دهه مطالعه و تحقیق دربارة…
🔻محمد صلاح، الگوی ورزشکاران مسلمان
🖋حسن محدثی گیلوایی
🔹من سخت فوتبالدوست هستم و سالهای زیادی را صرف آن کردهام، اما رفتارهای نادرست بسیاری از فوتبالیستها همیشه مرا دلزده کرده است. این روزها امّا یک ورزشکار مسلمان مصری بهعنوان بازیکن باشگاه لیورپول، دل انگلیسیها را ربوده است. از خصایل نیکوی اخلاقی وی بسیار گفته شده است. رسانهها دربارهی او سنگ تمام گذاشتهاند.
🔸الکوثر دربارهی او نوشته است:
"ساخت بیمارستان در روستاهای دورافتاده مصر و کمک به فقرا از مواردی است که رسانههای انگلیس را تحت تاثیر قرارداده است. تواضع او در برابر رقبا، دوستان و هواداران از بارزههای اخلاقی او محسوب میشود. هواداران محمد صلاح او را الگوی خود میدانند و معتقدند اگر این عملکرد محمد صلاح تداوم یابد آنها مسلمان خواهند شد. این شعاری بود که پس از بازی با پورتو و درخشش محمد صلاح شنیده شد" (http://fa.alkawthartv.com/news/134242).
🔹پایگاه اینترنتی بالاترین در تیتری مبالغهآمیز نوشته است: "خروجی ترویج اسلام و اخلاق محمد صلاح مساوی است با بازده کل حوزه علمیه"!
https://www.balatarin.com/permlink/2018/4/7/4795922
🔸یک خبرگزاری دیگر دربارهی محمد صلاح نوشته است:
🔸"کافیست گشتی در خیابانهای انگلیس و به خصوص بندر لیورپول بزنید؛ دیدگاه مردم نسبت به اسلام را قبل و بعد از حضور صلاح مقایسه کنید … آنهایی که قبلاً در این محیط زندگی کرده اند می دانند که حضور صلاح چه تاثیر مثبتی در دیدگاه انگلیسی هایی که همه مسلمانان را به چشم داعش می دیدند، گذاشته است".
https://dropball.ir/%D9...D9%84/
🔹امیدواراَم این شیوه ی زندهگی و رفتار محمد صلاح ادامه داشته باشد. بهواقع، الگوی اخلاقی دیگران بودن بسیار دشوار است و محمد صلاح وظیفهی بسیار سنگینی را متقبّل شده است. آرزو میکنم او بتواند از پس این وظیفهی بسیار دشواری است.
#محمد_صلاح
#حسن_محدثی
#الگوی_ورزشکار_مسلمان
#یادداشتها
👈نقل از کانال نویسنده
«دین و جامعه» کانال مرجع محتوای تخصصی مطالعات اجتماعی دین
@religionandsociety
🖋حسن محدثی گیلوایی
🔹من سخت فوتبالدوست هستم و سالهای زیادی را صرف آن کردهام، اما رفتارهای نادرست بسیاری از فوتبالیستها همیشه مرا دلزده کرده است. این روزها امّا یک ورزشکار مسلمان مصری بهعنوان بازیکن باشگاه لیورپول، دل انگلیسیها را ربوده است. از خصایل نیکوی اخلاقی وی بسیار گفته شده است. رسانهها دربارهی او سنگ تمام گذاشتهاند.
🔸الکوثر دربارهی او نوشته است:
"ساخت بیمارستان در روستاهای دورافتاده مصر و کمک به فقرا از مواردی است که رسانههای انگلیس را تحت تاثیر قرارداده است. تواضع او در برابر رقبا، دوستان و هواداران از بارزههای اخلاقی او محسوب میشود. هواداران محمد صلاح او را الگوی خود میدانند و معتقدند اگر این عملکرد محمد صلاح تداوم یابد آنها مسلمان خواهند شد. این شعاری بود که پس از بازی با پورتو و درخشش محمد صلاح شنیده شد" (http://fa.alkawthartv.com/news/134242).
🔹پایگاه اینترنتی بالاترین در تیتری مبالغهآمیز نوشته است: "خروجی ترویج اسلام و اخلاق محمد صلاح مساوی است با بازده کل حوزه علمیه"!
https://www.balatarin.com/permlink/2018/4/7/4795922
🔸یک خبرگزاری دیگر دربارهی محمد صلاح نوشته است:
🔸"کافیست گشتی در خیابانهای انگلیس و به خصوص بندر لیورپول بزنید؛ دیدگاه مردم نسبت به اسلام را قبل و بعد از حضور صلاح مقایسه کنید … آنهایی که قبلاً در این محیط زندگی کرده اند می دانند که حضور صلاح چه تاثیر مثبتی در دیدگاه انگلیسی هایی که همه مسلمانان را به چشم داعش می دیدند، گذاشته است".
https://dropball.ir/%D9...D9%84/
🔹امیدواراَم این شیوه ی زندهگی و رفتار محمد صلاح ادامه داشته باشد. بهواقع، الگوی اخلاقی دیگران بودن بسیار دشوار است و محمد صلاح وظیفهی بسیار سنگینی را متقبّل شده است. آرزو میکنم او بتواند از پس این وظیفهی بسیار دشواری است.
#محمد_صلاح
#حسن_محدثی
#الگوی_ورزشکار_مسلمان
#یادداشتها
👈نقل از کانال نویسنده
«دین و جامعه» کانال مرجع محتوای تخصصی مطالعات اجتماعی دین
@religionandsociety
🔶دوگانهی دوازدهم: ذاتمندی و ناذاتمندی دین
✍️حسن محدثی
🔻بهرغم انبوهی از مشکلات، در 17 تیر 1397 در جلسهی "چالشهای دینداری در ایران معاصر" همراه با دکتر تاجالدین عزیز و به مدیریت دکتر احمد بخارایی دوست گرامی و ارجمند شرکت کردم. روز داغی بود و زمان تعطیل دانشگاهها. لذا انتظار نداشتیم که جلسهی گرم و پرشوری تشکیل شود و با استقبال مخاطبان مواجه گردد. اما بهرغم انتظار ما، جلسهای بسیار جدی همراه با بحثهایی به همان اندازه داغ و پرشور تشکیل شد و سبب شد دستکم برای مدّتی مشکلات را فراموش کنیم.
🔻من در مدّت محدود 15 دقیقهی نخست در باب دو محور تحوّل دینداری و چالشهای دینداری در ایران معاصر سخن گفتم و این دو را بهاجمال توضیح دادم و در باب برخی از زیرمحورهای هر یک نکاتی را عرض کردم. سپس دکتر تاجالدین عزیز در باب تنشهای دینداری در ایران معاصر و بهویژه چالشهای پدید آمده از مدرنیته برای دین و بهویژه چالش دین و عقلانیت نکات ارزشمندی را گفت.
🔻در قسمت پرسش و پاسخ و گفتوگو بحث داغی درگرفت. مجالی پیش آمد تا بین دین و دینداری تمایز قایل شوم و توضیح بدهم که تحول دینداری و چالشهای دینداری غیر از تحول دین و چالشهای دین است؛ اگرچه بین آنها نسبتهایی وجود دارد.
🔻جذّابترین و پرمناقشهترین قسمت بحث آنجایی بود که برخی از مشارکان در بحث و از جمله دکتر بخارایی عزیز از ماهیت، ذات، یا جوهر دین سخن گفتند و چنین تعابیری را در باب دین بهکار بردند و من دیدگاه خوداَم را در این باره توضیح دادم و گفتم که دین واجد ذات یا جوهر و ماهیّت نیست.
🔻مثل بسیاری موارد دیگر از بحثهای دینپژوهانه، این بحث نیز سبب ناراحتی و اعتراض شدید مخاطبانی شد که احتمالاً اکثر آنان دیندار بودهاند. این سخن که دین ذاتی ندارد بلکه دوره به دوره به انحای مختلف بهنحو اجتماعی برساخت میشود، برای دینداران غیرانتقادیاندیش بهشدّت برخورنده و ناراحت کننده است. بار دیگر دریافتم که کار دینپژوه کار دشواری است.
🔻این بحث و مناقشهی متقابل مرا به دوگانهی دوازدهم در باب جامعهشناسی دین رهنمون شد. در کتاب جامعهشناسی دین یازده دوگانه را در باب دین مورد بحث قرار دادهام، امّا در این جلسه دریافتم که بحثدوگانهها هنوز ناقص است و بهتر است دوگانهی دوازدهم یعنی دوگانهی ذاتمندی / ناذاتمندی دین را نیز در ویرایش جدید کتابام (اگر عمری باشد) بهتفصیل مورد بحث قرار دهم و توضیح دهم که چرا دین فاقد ذات و جوهر است. البته در این جلسه اجمالاً توضیح دادم اما شنیدن این سخنان برای مخاطبان بسیار ثقیل و ناراحتکننده بود؛ اگر چه من دلیل معتبری در لابهلای مخالفتهای آنان نیافتم.
🔻مخاطبان محترمی که در این بحث شرکت داشتند به تمایز میان substance و essence توجهی نداشتند. مجالی هم نبود که این بحث را آغاز کنم و توضیح دهم. باری، دین فاقد essence (همان جوهر یا ذات و ماهیت) است اما واجد substance (ماده یا مؤلّفههای سازنده) است. مؤلّفههای سازندهی دین نیز در روند تاریخیاش ثابت و یکسان نیست بلکه از ره گذر برساخت اجتماعی متحوّل میشود. این موضوعی است که باید در ذیل این دوگانه در آینده آن را مورد بحث قرار دهم. البته در ترجمههای فارسی اغلب این دو مفهوم را به اشتباه یکی میگیرند.
🔻خود این موضوع البتّه مستعد این است که در جلسه و بحثی مستقل مورد گفتوگو و بررسی قرار گیرد. تا خدا چه بخواهد و زندهگی ما را به کدام سو بکشاند.
حسن محدثی گیلوایی / 21 تیر 1397
@NewHasanMohaddesi
#یادداشتها
#حسن_محدثی
https://t.me/religionandsociety
✍️حسن محدثی
🔻بهرغم انبوهی از مشکلات، در 17 تیر 1397 در جلسهی "چالشهای دینداری در ایران معاصر" همراه با دکتر تاجالدین عزیز و به مدیریت دکتر احمد بخارایی دوست گرامی و ارجمند شرکت کردم. روز داغی بود و زمان تعطیل دانشگاهها. لذا انتظار نداشتیم که جلسهی گرم و پرشوری تشکیل شود و با استقبال مخاطبان مواجه گردد. اما بهرغم انتظار ما، جلسهای بسیار جدی همراه با بحثهایی به همان اندازه داغ و پرشور تشکیل شد و سبب شد دستکم برای مدّتی مشکلات را فراموش کنیم.
🔻من در مدّت محدود 15 دقیقهی نخست در باب دو محور تحوّل دینداری و چالشهای دینداری در ایران معاصر سخن گفتم و این دو را بهاجمال توضیح دادم و در باب برخی از زیرمحورهای هر یک نکاتی را عرض کردم. سپس دکتر تاجالدین عزیز در باب تنشهای دینداری در ایران معاصر و بهویژه چالشهای پدید آمده از مدرنیته برای دین و بهویژه چالش دین و عقلانیت نکات ارزشمندی را گفت.
🔻در قسمت پرسش و پاسخ و گفتوگو بحث داغی درگرفت. مجالی پیش آمد تا بین دین و دینداری تمایز قایل شوم و توضیح بدهم که تحول دینداری و چالشهای دینداری غیر از تحول دین و چالشهای دین است؛ اگرچه بین آنها نسبتهایی وجود دارد.
🔻جذّابترین و پرمناقشهترین قسمت بحث آنجایی بود که برخی از مشارکان در بحث و از جمله دکتر بخارایی عزیز از ماهیت، ذات، یا جوهر دین سخن گفتند و چنین تعابیری را در باب دین بهکار بردند و من دیدگاه خوداَم را در این باره توضیح دادم و گفتم که دین واجد ذات یا جوهر و ماهیّت نیست.
🔻مثل بسیاری موارد دیگر از بحثهای دینپژوهانه، این بحث نیز سبب ناراحتی و اعتراض شدید مخاطبانی شد که احتمالاً اکثر آنان دیندار بودهاند. این سخن که دین ذاتی ندارد بلکه دوره به دوره به انحای مختلف بهنحو اجتماعی برساخت میشود، برای دینداران غیرانتقادیاندیش بهشدّت برخورنده و ناراحت کننده است. بار دیگر دریافتم که کار دینپژوه کار دشواری است.
🔻این بحث و مناقشهی متقابل مرا به دوگانهی دوازدهم در باب جامعهشناسی دین رهنمون شد. در کتاب جامعهشناسی دین یازده دوگانه را در باب دین مورد بحث قرار دادهام، امّا در این جلسه دریافتم که بحثدوگانهها هنوز ناقص است و بهتر است دوگانهی دوازدهم یعنی دوگانهی ذاتمندی / ناذاتمندی دین را نیز در ویرایش جدید کتابام (اگر عمری باشد) بهتفصیل مورد بحث قرار دهم و توضیح دهم که چرا دین فاقد ذات و جوهر است. البته در این جلسه اجمالاً توضیح دادم اما شنیدن این سخنان برای مخاطبان بسیار ثقیل و ناراحتکننده بود؛ اگر چه من دلیل معتبری در لابهلای مخالفتهای آنان نیافتم.
🔻مخاطبان محترمی که در این بحث شرکت داشتند به تمایز میان substance و essence توجهی نداشتند. مجالی هم نبود که این بحث را آغاز کنم و توضیح دهم. باری، دین فاقد essence (همان جوهر یا ذات و ماهیت) است اما واجد substance (ماده یا مؤلّفههای سازنده) است. مؤلّفههای سازندهی دین نیز در روند تاریخیاش ثابت و یکسان نیست بلکه از ره گذر برساخت اجتماعی متحوّل میشود. این موضوعی است که باید در ذیل این دوگانه در آینده آن را مورد بحث قرار دهم. البته در ترجمههای فارسی اغلب این دو مفهوم را به اشتباه یکی میگیرند.
🔻خود این موضوع البتّه مستعد این است که در جلسه و بحثی مستقل مورد گفتوگو و بررسی قرار گیرد. تا خدا چه بخواهد و زندهگی ما را به کدام سو بکشاند.
حسن محدثی گیلوایی / 21 تیر 1397
@NewHasanMohaddesi
#یادداشتها
#حسن_محدثی
https://t.me/religionandsociety
Telegram
دین و جامعه
مرجع محتوای تخصصی مطالعات اجتماعی دین:
نشستها، همایش ها، معرفی کتاب، مقالات، پژوهشها و یادداشتهای تحلیلی.
اطلاع رسانی، تبادل و دریافت مطلب: مریم محمدی اکمل @maryam_mohammadiakmal
نشستها، همایش ها، معرفی کتاب، مقالات، پژوهشها و یادداشتهای تحلیلی.
اطلاع رسانی، تبادل و دریافت مطلب: مریم محمدی اکمل @maryam_mohammadiakmal
🔶انتظارات حداکثری از فقه در عصر پایان اجتماعی فقه!
✍️حسن محدثی
فقه دانشی قدیمی است. هم به لحاظ بنیانهای معرفتی دچار بحران است و هم بهلحاظ کارآمدی. تحقیقات جامعهشناختی محدود انجام گرفته در باب حضور اجتماعی فقه نیز نشان میدهد که این دانش با مدرن شدن روزافزون جامعهی ایران بهلحاظ اجتماعی نیز دچار بحران است و حضور اجتماعی آن بهنحو روزافزون رو به افول است. جمعیت کسانی که به داشتن مرجع تقلید باور دارند و جمعیت کسانی که به رسالهی عملیه مراجعه میکنند، بهنحو روزافزون در حال کاسته شدن است. زمانی در این کشور فقه مهمترین دانش و فقیه مهمترین نخبهی فرهنگی و واجد بیشترین قدرت نمادین بود. زمانی در این کشور کسی بدون ارتباط با فقیه و پرسش از قواعد شرعی برای فعالیت اقتصادی فعالیت اقتصادی نمیکرد. همیشه پیوند وثیقی بین بازار و روحانیت وجود داشت. در تمامی این موارد فقه در حال از دست دادن یکایک موقعیتهای اجتماعی خود است. فقه اسلامی از اساس دچار تأخّر است و با انبوهی از چالشها مواجه است. حالا در این شرایط کسانی خواهان حضور حداکثری فقه هستند و انتظار دارند فقه مسایل تمدنی و اجتماعی-سیاسی جامعهی بهنحو روزافزون در حال مدرن شدن را حل کند! این انتظار حداکثری از فقه بحرانزده بیش از پیش مایهی شگفتی آدمی میشود. پیشنهاد میکنم نخست از بحرانهای فقه اسلامی پرسش شود و سپاس انتظارات حداکثری از فقه مطرح گردد. دانشی که اساساش متزلزل است چهگونه میتواند انتظارات حداکثری حضرات را برآورده کند. همان فقهای حکومتی هم که معمولاً گوش به فرمان هستند، بعد از سالها خدمات دادن و خدمات گرفتن، در برابر این انتظارات حداکثری واکنش نشان دادهاند. چه رسد به بقیه که اصلاً گوش به فرمان نیستند. بهعلاوه، کدام دانش بر اساس فرامین حکومتی بالیده و رشد کرده است که فقه دومیناش باشد؟!
#یادداشتها
#حسن_محدثی
@NewHasanMohaddesi
@religionandsociety
✍️حسن محدثی
فقه دانشی قدیمی است. هم به لحاظ بنیانهای معرفتی دچار بحران است و هم بهلحاظ کارآمدی. تحقیقات جامعهشناختی محدود انجام گرفته در باب حضور اجتماعی فقه نیز نشان میدهد که این دانش با مدرن شدن روزافزون جامعهی ایران بهلحاظ اجتماعی نیز دچار بحران است و حضور اجتماعی آن بهنحو روزافزون رو به افول است. جمعیت کسانی که به داشتن مرجع تقلید باور دارند و جمعیت کسانی که به رسالهی عملیه مراجعه میکنند، بهنحو روزافزون در حال کاسته شدن است. زمانی در این کشور فقه مهمترین دانش و فقیه مهمترین نخبهی فرهنگی و واجد بیشترین قدرت نمادین بود. زمانی در این کشور کسی بدون ارتباط با فقیه و پرسش از قواعد شرعی برای فعالیت اقتصادی فعالیت اقتصادی نمیکرد. همیشه پیوند وثیقی بین بازار و روحانیت وجود داشت. در تمامی این موارد فقه در حال از دست دادن یکایک موقعیتهای اجتماعی خود است. فقه اسلامی از اساس دچار تأخّر است و با انبوهی از چالشها مواجه است. حالا در این شرایط کسانی خواهان حضور حداکثری فقه هستند و انتظار دارند فقه مسایل تمدنی و اجتماعی-سیاسی جامعهی بهنحو روزافزون در حال مدرن شدن را حل کند! این انتظار حداکثری از فقه بحرانزده بیش از پیش مایهی شگفتی آدمی میشود. پیشنهاد میکنم نخست از بحرانهای فقه اسلامی پرسش شود و سپاس انتظارات حداکثری از فقه مطرح گردد. دانشی که اساساش متزلزل است چهگونه میتواند انتظارات حداکثری حضرات را برآورده کند. همان فقهای حکومتی هم که معمولاً گوش به فرمان هستند، بعد از سالها خدمات دادن و خدمات گرفتن، در برابر این انتظارات حداکثری واکنش نشان دادهاند. چه رسد به بقیه که اصلاً گوش به فرمان نیستند. بهعلاوه، کدام دانش بر اساس فرامین حکومتی بالیده و رشد کرده است که فقه دومیناش باشد؟!
#یادداشتها
#حسن_محدثی
@NewHasanMohaddesi
@religionandsociety