♦️مراجع و پرسش دیگرستیز «عمرکشان»♦️
▪️کانال اینترنتی سرائر، در یک سری تماس تلفنی و در نزدیکی برگزاری مراسم مشهور به «عمرکشون» یا «عیدالزهرا»، از «دفتر» چهارده نفر از مراجع تقلید شیعه، در مورد [جواز شرعی برگزاری] عیدالزهراء پرسیدهاند. از پاسخهایی که این کانال منتشرکرده، مشخص میشود که:
[دفتر] چهار نفر از مراجع تقلید با این مراسم مخالفت کردهاند (آیتالله خامنهای، مکارم شیرازی، صانعی و مظاهری)
[دفتر] هشت نفر از مراجع یا این مراسم را جائز شمردهاند یا مخالفت با برگزاری آن را نه به دلیل قبح ذاتی و غیراخلاقی بودن آن، که به دلیل تبعات و خطراتی که برای شیعیان در سایر کشورها و جوامعی که موفعیت اقلیتی دارند، مشروط کردهاند.
دفتر یکی از مراجع تقلید هم پاسخی به این پرسش ندادهاست [آیتالله سبحانی]
▪️اگر صحت این پرسش و پاسخ را بپذیریم و اگر این پاسخ «دفتر» مراجع فوق را، پاسخ خود مراجع تقلید مذکور در نظر بگیریم، آنگاه نتایج زیر را شاید بتوان از این پرسش و پاسخ گرفت:
▪️از منظر اجتماعی، این مراسم، ملاک مناسبی برای سنجش میزان «هویتگرایی دیگرستیز مذهبی» در نهاد رسمی مذهبی تشیع است. مخالفت تنها چهار مرجع تقلید به صورت مطلق با این مناسک هویتی توهینآمیز از چهارده مرجع مورد پرسش، نشاندهنده عمق شکاف مذهبی با اهل سنت در نهاد رسمی تشیع است. در اقلیت بودن مراجع مخالف این مناسک دیگرستیزانه، نشانهای از شدت این هویتگرایی مخرب است. باید به این نکته توجه داشت که چنین مناسکی معمولاً مخاطبی از دین عامه تشیع دارد و شدت آن در لایههای اجتماعی دارای دینداری عامیانه که لزوماً از مراجع تقلید در تمامی مناسک مذهبیشان تبعیت نمیکنند، شدیدتر است. حال وقتی اکثریت مراجع تقلید، به صورت مطلق با چنین شعائری مخالفت نشان نمیدهند، میتوان پتانسیل این شکاف مذهبی جدی را در برخی لایههای زیرین اجتماعی حدس زد.
▪️پرسش اخلاقی از فقه و فقها در اینجا ضرورت مییابد: اخلاق، در ساحت اجتماعی، خود را در نوع مواجهه با «دیگری» نشان میدهد. وگرنه تعامل مثبت و رواداری و احترام با «خودی»، موقعیت تعریف اخلاق نیست. «اخلاق» شیعی در مواجهه با دیگری اهل سنت و اخلاق اسلامی در مواجهه با دیگری غیرمسلمان است که مطرح میشود. بدون تردید، مناسک عمرکشان یا عیدالزهرا با ملاکهای اخلاقی قابل جمع نیست و سراسر توهین نسبت به دیگری مذهبی اهل سنت است. در اینجاست که باید از فقها، از نسبت «اخلاق» و فقه مورد نظرشان پرسید.
▪️اما فارغ از این گزارهها و پرسشها، همانطور که پیش از این در متن «حفرهی اجتماعی تقریب» نوشتهام، به نظر میرسد که کلام و فقه و نهاد مذهب تشیع در شکل غالبش، حداقل در زمانهی حاضر، توانایی و انعطاف و ارادهی لازم برای تقریب با دیگری مذهبی خود را ندارد. آنچه از این نهاد و این حوزه شنیده میشود، یا صدای طبل تفرقه و دیگرستیزی آشکار است یا زمزمهی آرام آن و یا شمارشی در سکوت برای کوبیدن بر طبل دیگرستیزی. نهاد سیاست در هر دو سوی اهل سنت و تشیع، در ایران و عربستان، در یمن و بحرین و سوریه و مصر و مالزی هم بر این آتش میدمد. در چنین شرایطی، نیاز است که راهی دیگر برای نزدیککردن قلبهای این دیگریهای مذهبی به یکدیگر جست.
▪️در خلاء این ارادهی شفابخش در نهاد مذهب، نقش هنرمندان، ورزشکاران، روشنفکران، اساتید دانشگاه، فعالان اقتصادی، ادیبان و روزنامهنگاران پررنگ میشود: جایی که «محمد صلاح» فوتبالیست مصری سنی، «مصطفی عقاد» کارگردان، «ام کلثوم» خواننده، «محمود درویش» کاریکاتوریست، در قلبهای ایرانیان شیعه با دریبل زدنها، سکانس اذان گفتن بلال، تحریرهای زیبای آوازی و کاریکاتورهای آزادیخواهانه جا باز میکنند. اینجاست که قلبهای شیعه و سنی با یک ریتم میتپند و شکافهای خون، به جویهای محبت بدل میشوند.
▪️این رسالت زمانهی ماست؛ چه فقه و فقهای شیعه و علمای اهل سنت به مسوولیت اخلاقی زمانهشان آگاه شوند و چه در این آتش بنیانکن بدمند. چقدر جای موسیصدرها و بروجردیها و شیخ شلتوتها و محمدتقی قمیها و سیدجمالها در حوزه و الازهر خالی است.
#تقریب
#روحانیت_و_مرجعیت
#از_رنجی_که_میبریم
اینکجا
ایدهنوشتهای مهدی سلیمانیه
@inkojaa
@religionandsociety
▪️کانال اینترنتی سرائر، در یک سری تماس تلفنی و در نزدیکی برگزاری مراسم مشهور به «عمرکشون» یا «عیدالزهرا»، از «دفتر» چهارده نفر از مراجع تقلید شیعه، در مورد [جواز شرعی برگزاری] عیدالزهراء پرسیدهاند. از پاسخهایی که این کانال منتشرکرده، مشخص میشود که:
[دفتر] چهار نفر از مراجع تقلید با این مراسم مخالفت کردهاند (آیتالله خامنهای، مکارم شیرازی، صانعی و مظاهری)
[دفتر] هشت نفر از مراجع یا این مراسم را جائز شمردهاند یا مخالفت با برگزاری آن را نه به دلیل قبح ذاتی و غیراخلاقی بودن آن، که به دلیل تبعات و خطراتی که برای شیعیان در سایر کشورها و جوامعی که موفعیت اقلیتی دارند، مشروط کردهاند.
دفتر یکی از مراجع تقلید هم پاسخی به این پرسش ندادهاست [آیتالله سبحانی]
▪️اگر صحت این پرسش و پاسخ را بپذیریم و اگر این پاسخ «دفتر» مراجع فوق را، پاسخ خود مراجع تقلید مذکور در نظر بگیریم، آنگاه نتایج زیر را شاید بتوان از این پرسش و پاسخ گرفت:
▪️از منظر اجتماعی، این مراسم، ملاک مناسبی برای سنجش میزان «هویتگرایی دیگرستیز مذهبی» در نهاد رسمی مذهبی تشیع است. مخالفت تنها چهار مرجع تقلید به صورت مطلق با این مناسک هویتی توهینآمیز از چهارده مرجع مورد پرسش، نشاندهنده عمق شکاف مذهبی با اهل سنت در نهاد رسمی تشیع است. در اقلیت بودن مراجع مخالف این مناسک دیگرستیزانه، نشانهای از شدت این هویتگرایی مخرب است. باید به این نکته توجه داشت که چنین مناسکی معمولاً مخاطبی از دین عامه تشیع دارد و شدت آن در لایههای اجتماعی دارای دینداری عامیانه که لزوماً از مراجع تقلید در تمامی مناسک مذهبیشان تبعیت نمیکنند، شدیدتر است. حال وقتی اکثریت مراجع تقلید، به صورت مطلق با چنین شعائری مخالفت نشان نمیدهند، میتوان پتانسیل این شکاف مذهبی جدی را در برخی لایههای زیرین اجتماعی حدس زد.
▪️پرسش اخلاقی از فقه و فقها در اینجا ضرورت مییابد: اخلاق، در ساحت اجتماعی، خود را در نوع مواجهه با «دیگری» نشان میدهد. وگرنه تعامل مثبت و رواداری و احترام با «خودی»، موقعیت تعریف اخلاق نیست. «اخلاق» شیعی در مواجهه با دیگری اهل سنت و اخلاق اسلامی در مواجهه با دیگری غیرمسلمان است که مطرح میشود. بدون تردید، مناسک عمرکشان یا عیدالزهرا با ملاکهای اخلاقی قابل جمع نیست و سراسر توهین نسبت به دیگری مذهبی اهل سنت است. در اینجاست که باید از فقها، از نسبت «اخلاق» و فقه مورد نظرشان پرسید.
▪️اما فارغ از این گزارهها و پرسشها، همانطور که پیش از این در متن «حفرهی اجتماعی تقریب» نوشتهام، به نظر میرسد که کلام و فقه و نهاد مذهب تشیع در شکل غالبش، حداقل در زمانهی حاضر، توانایی و انعطاف و ارادهی لازم برای تقریب با دیگری مذهبی خود را ندارد. آنچه از این نهاد و این حوزه شنیده میشود، یا صدای طبل تفرقه و دیگرستیزی آشکار است یا زمزمهی آرام آن و یا شمارشی در سکوت برای کوبیدن بر طبل دیگرستیزی. نهاد سیاست در هر دو سوی اهل سنت و تشیع، در ایران و عربستان، در یمن و بحرین و سوریه و مصر و مالزی هم بر این آتش میدمد. در چنین شرایطی، نیاز است که راهی دیگر برای نزدیککردن قلبهای این دیگریهای مذهبی به یکدیگر جست.
▪️در خلاء این ارادهی شفابخش در نهاد مذهب، نقش هنرمندان، ورزشکاران، روشنفکران، اساتید دانشگاه، فعالان اقتصادی، ادیبان و روزنامهنگاران پررنگ میشود: جایی که «محمد صلاح» فوتبالیست مصری سنی، «مصطفی عقاد» کارگردان، «ام کلثوم» خواننده، «محمود درویش» کاریکاتوریست، در قلبهای ایرانیان شیعه با دریبل زدنها، سکانس اذان گفتن بلال، تحریرهای زیبای آوازی و کاریکاتورهای آزادیخواهانه جا باز میکنند. اینجاست که قلبهای شیعه و سنی با یک ریتم میتپند و شکافهای خون، به جویهای محبت بدل میشوند.
▪️این رسالت زمانهی ماست؛ چه فقه و فقهای شیعه و علمای اهل سنت به مسوولیت اخلاقی زمانهشان آگاه شوند و چه در این آتش بنیانکن بدمند. چقدر جای موسیصدرها و بروجردیها و شیخ شلتوتها و محمدتقی قمیها و سیدجمالها در حوزه و الازهر خالی است.
#تقریب
#روحانیت_و_مرجعیت
#از_رنجی_که_میبریم
اینکجا
ایدهنوشتهای مهدی سلیمانیه
@inkojaa
@religionandsociety
Socio-Shia
حفرهی اجتماعی تقریب (چرایی اجتماعی به حاشیه رفتن جریان نجاتبخش «تقریب مذاهب اسلامی»)
جامعه شناسی تشیع
پایگاه اطلاع رسانی مطالعات اجتماعی تشیع دوازده امامی در ایران
پایگاه اطلاع رسانی مطالعات اجتماعی تشیع دوازده امامی در ایران
🔻جانشینی مرجعیت: از سیر طبیعی به نصب رسمی🔻
✍کمال رضوی
🔸 در سنت مرجعیت شیعه، جانشینی امری طبیعی، داوطلبانه و غیررسمی بوده و نصب رسمی و مستقیم، امری استثنایی و نادر است.
🔹 به سبب ماهیت انتخابی و متکثر مرجعیت شیعه، با درگذشت یک مرجع تقلید، جانشینی وی به صورت طبیعی و غیررسمی صورت گرفته و هیچ گونه قواعد و سنن رسمی برای این امر وجود نداشته است. پس از درگذشت یک مرجع تقلید، چنانچه از فقهای همطبقهی مرجع درگذشته، فقیهی حضور داشته باشد، مقلدان مرجع درگذشته به شکل داوطلبانه و بر مبنای قواعد فقهی که تقلید از اعلم را واجب میداند به آن فقیه رجوع میکنند و چنانچه این فقیه بقای بر تقلید از میت را جایز بداند، میتوانند به تقلید از فتاوای مرجع پیشین خود ادامه دهند.
🔸 چنانچه، فقیهی همطبقهی مرجع درگذشته حاضر نباشد، شماری از فقهای طبقهی بعدی و شاگردان مرجع تقلید درگذشته، ممکن است به عنوان مرجع تقلید مورد ترویج اطرافیان و رجوع مردم قرار گیرند. به رغم این فرآیند طبیعی، در موارد نادری میتوان نوعی نصب یا تعیین بیرونی را در جریان جانشینی مشاهده کرد. شیخ محمدحسن نجفی (صاحب جواهر) در آستانهی درگذشت و در بستر بیماری، در مجمعی از فقها و علمای نجف، شیخ مرتضی انصاری را به عنوان مرجع بعدی معرفی کرد. مراجع دیگری نیز با ارجاع احتیاطها به شاگردان یا فقهای مورد تایید خود و وصیت به اقامهی نماز میت بر پیکر خود توسط یک فقیه یا مرجع مشخص، نوعی جانشینی غیررسمی و تلویحی را مشخص کردهاند.
🔹 پس از درگذشت آیات گلپایگانی و اراکی نیز شاهد نوعی تعیین بیرونی مراجع توسط تشکلهای حوزوی ـ حکومتی نظیر جامعهی مدرسین و جامعهی روحانیت مبارز بودهایم. مداخلات حکومتها در ترویج برخی مراجع از طریق ارسال پیام تسلیت به مرجع تقلید جدید یا انتشار و توزیع پنهان رسالهی عملیه و غیره نیز امری سابقهدار است؛ بارزترین نمونه از این دست، تلاش رژیم شاه برای انتقال مرجعیت از قم به نجف در سال 1340ش. و پس از درگذشت آیتالله بروجردی از طریق ارسال پیام تسلیت به آیتالله محسن حکیم بود. اقدامات مشابهی نیز در سالهای بعد توسط ساواک پیگیری شده است.
🔸 به رغم برخی مداخلات تصنعی و بیرونی مذکور، چنانچه ذکرش رفت، جانشینی مراجع تقلید مبتنی بر نوعی سیر طبیعی و خودجوش میباشد که گرچه علل عملی و زمینههای اجتماعی، قومیتی و سیاسی نیز در آن دخیل بوده، اما بیش از هر چیز متاثر از ملاکهای علمی و تقوایی است.
#جامعهشناسی_تشیع
#روحانیت_و_مرجعیت
🔰منبع: کانال جامعه شناسی تشیع
@religionandsociety
✍کمال رضوی
🔸 در سنت مرجعیت شیعه، جانشینی امری طبیعی، داوطلبانه و غیررسمی بوده و نصب رسمی و مستقیم، امری استثنایی و نادر است.
🔹 به سبب ماهیت انتخابی و متکثر مرجعیت شیعه، با درگذشت یک مرجع تقلید، جانشینی وی به صورت طبیعی و غیررسمی صورت گرفته و هیچ گونه قواعد و سنن رسمی برای این امر وجود نداشته است. پس از درگذشت یک مرجع تقلید، چنانچه از فقهای همطبقهی مرجع درگذشته، فقیهی حضور داشته باشد، مقلدان مرجع درگذشته به شکل داوطلبانه و بر مبنای قواعد فقهی که تقلید از اعلم را واجب میداند به آن فقیه رجوع میکنند و چنانچه این فقیه بقای بر تقلید از میت را جایز بداند، میتوانند به تقلید از فتاوای مرجع پیشین خود ادامه دهند.
🔸 چنانچه، فقیهی همطبقهی مرجع درگذشته حاضر نباشد، شماری از فقهای طبقهی بعدی و شاگردان مرجع تقلید درگذشته، ممکن است به عنوان مرجع تقلید مورد ترویج اطرافیان و رجوع مردم قرار گیرند. به رغم این فرآیند طبیعی، در موارد نادری میتوان نوعی نصب یا تعیین بیرونی را در جریان جانشینی مشاهده کرد. شیخ محمدحسن نجفی (صاحب جواهر) در آستانهی درگذشت و در بستر بیماری، در مجمعی از فقها و علمای نجف، شیخ مرتضی انصاری را به عنوان مرجع بعدی معرفی کرد. مراجع دیگری نیز با ارجاع احتیاطها به شاگردان یا فقهای مورد تایید خود و وصیت به اقامهی نماز میت بر پیکر خود توسط یک فقیه یا مرجع مشخص، نوعی جانشینی غیررسمی و تلویحی را مشخص کردهاند.
🔹 پس از درگذشت آیات گلپایگانی و اراکی نیز شاهد نوعی تعیین بیرونی مراجع توسط تشکلهای حوزوی ـ حکومتی نظیر جامعهی مدرسین و جامعهی روحانیت مبارز بودهایم. مداخلات حکومتها در ترویج برخی مراجع از طریق ارسال پیام تسلیت به مرجع تقلید جدید یا انتشار و توزیع پنهان رسالهی عملیه و غیره نیز امری سابقهدار است؛ بارزترین نمونه از این دست، تلاش رژیم شاه برای انتقال مرجعیت از قم به نجف در سال 1340ش. و پس از درگذشت آیتالله بروجردی از طریق ارسال پیام تسلیت به آیتالله محسن حکیم بود. اقدامات مشابهی نیز در سالهای بعد توسط ساواک پیگیری شده است.
🔸 به رغم برخی مداخلات تصنعی و بیرونی مذکور، چنانچه ذکرش رفت، جانشینی مراجع تقلید مبتنی بر نوعی سیر طبیعی و خودجوش میباشد که گرچه علل عملی و زمینههای اجتماعی، قومیتی و سیاسی نیز در آن دخیل بوده، اما بیش از هر چیز متاثر از ملاکهای علمی و تقوایی است.
#جامعهشناسی_تشیع
#روحانیت_و_مرجعیت
🔰منبع: کانال جامعه شناسی تشیع
@religionandsociety
🔻 قدسی تقدسزدایی شده🔻
(سرانجام عمومیسازی امر قدسی در غیاب دفاع از جامعه)
✍🏻نویسنده: آرمان ذاکری
🔹 پیروزی انقلاب در سال ۱۳۵۷، نقطه عطف مهمی در فرآیند افزایش اقتدار روحانیت در جامعه ایران در سده اخیر بود. قرارگرفتن یک مرجع تقلید در راس یک حکومت دینی، سببساز توسعه سیاستگذاری دینی در بسیاری از حوزهها از جمله زمان و مکان شد. مساجد بسیاری در اقصینقاط کشور ساخته شدند، تعداد زمانهای دینی در تقویم به سرعت افزایش یافت.
🔸 در حالی که تعداد طلاب و درآمدهای مالی علما نیز همچنان رو به افزایش بود، تبلیغ از محدوده سنتی خود خارج شد. مبلغین بسیاری به نقاط مختلف کشور اعزام میشدند، تعداد حوزههای علمیه و روحانیون در بلاد مختلف افزایش چشمگیر یافت و مکانهای بسیاری مثل صدا و سیما، ادارات، دانشگاهها و حتی مکانهایی مانند پارکها و مترو، به عرصه حضور روحانیت و پرداختن آنها به امر تبلیغ بدل شد. موسسهها و انتشارات مختلف دینی متولد شدند و نشر کتب مذهبی دهها برابر شد. طرحهای توسعه آستانهای مذهبی به جریان افتادند. امامزادههای بسیاری صاحب حریم و حرم شدند و حریم و حرمهای سابق توسعه یافتند. هیئتهای مذهبی تکثیر شدند.
🔹 زمانهای عزاداری با حمایتهای برخی علما بیشتر و بیشتر شدند. مناسک مذهبی توسعه یافتند. در ظاهر اقتدار علمای شیعه روزافزون مینمود. روحانیت شیعه از جایگاه سنتی خود خارج شده بود و در عرصههای بسیاری در جامعه حضور یافته بود. متناسب با این حضور قرار بود فقه نیز توسعه یابد و قواعد حضور دینی در حوزههای متنوعی مانند سیاست، قضا، بانکداری، بیمه، علوم انسانی و حتی ورزش را تعیین کند. در نتیجه گزارههای دینی فراوانی در همه حوزههای پیش گفته تولید شدند. توسعه کمسابقه اجتهاد در عرصههای مختلف، به تولید گزارههایی منجر شد که تا پیش از این در تاریخ فقه شیعه چندان سابقهای نداشتهاند.
🔸 از نظر جامعهشناسی فرآیند توسعه حضور روحانیت در عرصههای مختلف حیات اجتماعی را «عمومیسازی امر قدسی» نامیدهاند. امری که در جای خود به کمرنگ شدن تمایز امر عرفی از امر قدسی منجر میشود. تا جایی که گفته شده در جایی که همهچیز مقدس است، در حقیفت هیچچیز مقدس نیست. کمرنگ شدن تمایز امر عرفی از امر قدسی، به نوبه خود سببساز از میان رفتن حریم و حرمت امر قدسی میشود. به بیان دیگر، وقتی امر قدسی همهجایی و فراگیر میشود دیگر صدای آن چندان شنیده نمی شود.
🔹«قدسی تقدسزدایی شده» نتیجه بلافصل «عمومیسازی امر قدسی» است. قدسی که هست، اما حریم و حرمت و عزت سابق خود را به دلیل همهجایی شدن از دست داده است.
🔸 در میان مراجع تقلید شاید تنها بتوان آیتالله شبیری زنجانی را در زمره معدود کسانی یافت که متوجه اثرات منفی از بین بردن فاصله میان امر عرفی و امر قدسی شدهاند. ایشان طی صحبتهایی در ۲۱ اسفندماه ۱۳۹۲ به این نکته اشاره کردند که «همین طور پشت سر هم دهه درست کردن، توسط جامعه قابل پذیرش نیست و به مرور زمان زمینه انکار مجموعه عزاداریها را به وجود میآورد.افراط در عزاداری ها به تفریط می انجامد.»
🔹 بنابراین میتوان گفت ازدیاد تعداد طلاب و موسسات و نشریات و کتب و زمانها و مکانها و مناسک مذهبی که به ظاهر بسط اقتدار روحانیت را نشان دادهاند، در حقیقت تهدیدی برای اقتدار و مشروعیت روحانیت بودهاند. این مسئله زمانی اهمیت بیشتری پیدا میکند که با سکوت و غیبت چهرههای ذینفوذ روحانیت در پروندههای مهم اجتماعی مانند فقر، نابرابری، خصوصیسازی، موقتیسازی قراردادهای نیروی کار، تراکم فروشی در کلانشهرها، تشکلیابی اجتماعی و وضعیت حقوق مخالفین و اقشار اجتماعی مانند معلمان و کارگران و بازنشستگان و دانشجویان و روزنامهنگاران و ... همراه میشود.
مطالعه متن کامل در سایت گروه مطالعاتی (کلیک کنید)
http://www.socio-shia.com/index.php/news-reports/90-mainnews/416
#جامعهشناسی_تشیع
#روحانیت_و_مرجعیت
#سیاست_و_قدرت
#آرمان_ذاکری
@religionandsociety
(سرانجام عمومیسازی امر قدسی در غیاب دفاع از جامعه)
✍🏻نویسنده: آرمان ذاکری
🔹 پیروزی انقلاب در سال ۱۳۵۷، نقطه عطف مهمی در فرآیند افزایش اقتدار روحانیت در جامعه ایران در سده اخیر بود. قرارگرفتن یک مرجع تقلید در راس یک حکومت دینی، سببساز توسعه سیاستگذاری دینی در بسیاری از حوزهها از جمله زمان و مکان شد. مساجد بسیاری در اقصینقاط کشور ساخته شدند، تعداد زمانهای دینی در تقویم به سرعت افزایش یافت.
🔸 در حالی که تعداد طلاب و درآمدهای مالی علما نیز همچنان رو به افزایش بود، تبلیغ از محدوده سنتی خود خارج شد. مبلغین بسیاری به نقاط مختلف کشور اعزام میشدند، تعداد حوزههای علمیه و روحانیون در بلاد مختلف افزایش چشمگیر یافت و مکانهای بسیاری مثل صدا و سیما، ادارات، دانشگاهها و حتی مکانهایی مانند پارکها و مترو، به عرصه حضور روحانیت و پرداختن آنها به امر تبلیغ بدل شد. موسسهها و انتشارات مختلف دینی متولد شدند و نشر کتب مذهبی دهها برابر شد. طرحهای توسعه آستانهای مذهبی به جریان افتادند. امامزادههای بسیاری صاحب حریم و حرم شدند و حریم و حرمهای سابق توسعه یافتند. هیئتهای مذهبی تکثیر شدند.
🔹 زمانهای عزاداری با حمایتهای برخی علما بیشتر و بیشتر شدند. مناسک مذهبی توسعه یافتند. در ظاهر اقتدار علمای شیعه روزافزون مینمود. روحانیت شیعه از جایگاه سنتی خود خارج شده بود و در عرصههای بسیاری در جامعه حضور یافته بود. متناسب با این حضور قرار بود فقه نیز توسعه یابد و قواعد حضور دینی در حوزههای متنوعی مانند سیاست، قضا، بانکداری، بیمه، علوم انسانی و حتی ورزش را تعیین کند. در نتیجه گزارههای دینی فراوانی در همه حوزههای پیش گفته تولید شدند. توسعه کمسابقه اجتهاد در عرصههای مختلف، به تولید گزارههایی منجر شد که تا پیش از این در تاریخ فقه شیعه چندان سابقهای نداشتهاند.
🔸 از نظر جامعهشناسی فرآیند توسعه حضور روحانیت در عرصههای مختلف حیات اجتماعی را «عمومیسازی امر قدسی» نامیدهاند. امری که در جای خود به کمرنگ شدن تمایز امر عرفی از امر قدسی منجر میشود. تا جایی که گفته شده در جایی که همهچیز مقدس است، در حقیفت هیچچیز مقدس نیست. کمرنگ شدن تمایز امر عرفی از امر قدسی، به نوبه خود سببساز از میان رفتن حریم و حرمت امر قدسی میشود. به بیان دیگر، وقتی امر قدسی همهجایی و فراگیر میشود دیگر صدای آن چندان شنیده نمی شود.
🔹«قدسی تقدسزدایی شده» نتیجه بلافصل «عمومیسازی امر قدسی» است. قدسی که هست، اما حریم و حرمت و عزت سابق خود را به دلیل همهجایی شدن از دست داده است.
🔸 در میان مراجع تقلید شاید تنها بتوان آیتالله شبیری زنجانی را در زمره معدود کسانی یافت که متوجه اثرات منفی از بین بردن فاصله میان امر عرفی و امر قدسی شدهاند. ایشان طی صحبتهایی در ۲۱ اسفندماه ۱۳۹۲ به این نکته اشاره کردند که «همین طور پشت سر هم دهه درست کردن، توسط جامعه قابل پذیرش نیست و به مرور زمان زمینه انکار مجموعه عزاداریها را به وجود میآورد.افراط در عزاداری ها به تفریط می انجامد.»
🔹 بنابراین میتوان گفت ازدیاد تعداد طلاب و موسسات و نشریات و کتب و زمانها و مکانها و مناسک مذهبی که به ظاهر بسط اقتدار روحانیت را نشان دادهاند، در حقیقت تهدیدی برای اقتدار و مشروعیت روحانیت بودهاند. این مسئله زمانی اهمیت بیشتری پیدا میکند که با سکوت و غیبت چهرههای ذینفوذ روحانیت در پروندههای مهم اجتماعی مانند فقر، نابرابری، خصوصیسازی، موقتیسازی قراردادهای نیروی کار، تراکم فروشی در کلانشهرها، تشکلیابی اجتماعی و وضعیت حقوق مخالفین و اقشار اجتماعی مانند معلمان و کارگران و بازنشستگان و دانشجویان و روزنامهنگاران و ... همراه میشود.
مطالعه متن کامل در سایت گروه مطالعاتی (کلیک کنید)
http://www.socio-shia.com/index.php/news-reports/90-mainnews/416
#جامعهشناسی_تشیع
#روحانیت_و_مرجعیت
#سیاست_و_قدرت
#آرمان_ذاکری
@religionandsociety
Socio-Shia
قدسی تقدسزدایی شده: سرانجام عمومیسازی امر قدسی در غیاب دفاع از جامعه
جامعه شناسی تشیع
پایگاه اطلاع رسانی مطالعات اجتماعی تشیع دوازده امامی در ایران
پایگاه اطلاع رسانی مطالعات اجتماعی تشیع دوازده امامی در ایران
Forwarded from اینکُجا - ایده نوشت های مهدی سلیمانیه (M)
♦️«ادیان در ایران»♦️
(موضوع آخرین شماره از «مجله علوم اجتماعی ادیان» فرانسه)
▪️معتبرترین مجلهی جامعهشناسی دین فرانسه با نام "آرشیو علوماجتماعی ادیان" (Archives de sciences sociales des religions)، شماره اخیر خود را به موضوع "ادیان در ایران" اختصاص دادهاست. از لحاظ علمی، اختصاص یک شماره از این مجله مهم بینالمللی در حوزه مطالعات اجتماعی دین به ایران، رخدادی قابل توجه به شمار میرود.
▪️این مجله که از سال 1956 میلادی/1335 شمسی در مدت حدود 70 سال در فرانسه منتشر میشود، در شماره اخیر خود (شماره 189، ژانویه و مارس 2020)، با مشارکت تعدادی از پژوهشگران ایرانی و فرانسوی علوماجتماعی، به بررسی ابعاد مختلفی از پدیدههای دینی در ایران پرداختهاست. این شماره زیر نظر دو نفر از پژوهشگران ایرانی و فرانسوی، دکتر سپیده پارساپژوه و دکتر سبرینا مروین انتشار یافتهاست. این شماره از مجله به دو بخش کلی تقسیم میشود: بخش اول با عنوان «تنوعها در درون تشیع» و بخش دوم با عنوان «تنوعها در حواشی».
▪️نویسندگان و عناوین مقالات این شماره از مجله به ترتیب عبارتاند از:
🔻Sabrina Mervin et Sepideh Parsapajouh
▫️Les sciences sociales du religieux en Iran: croiser les regards
▫️The Social Sciences of Religion in Iran: Intersecting Perspectives
▪️A. Pluralités au sein du chiisme
▪️A. Pluralities within Shiism
🔻Zohreh Soroushfar:
▫️La gestion politique du calendrier par la République islamique d’Iran
▫️Political management of the calendar by the Islamic Republic of Iran
🔻Anne-Sophie Vivier-Muresan
▫️Rites d’Achoura et affirmations communautaires
▫️Achoura Rites and Community Affirmations
🔻Laetitia Fronval
▫️Islam et bibliomancie : pratiques contemporaines de l’estekhâreh en Iran
▫️Islam and bibliomancia: contemporary practices of the estekhâreh in Iran
🔻Mahdi Soleimanieh
▫️La vie quotidienne des étudiants de la hozeh de Qom
▫️The daily life of Hozeh students in Qom
🔻Agnès Devictor
▫️Effets critiques de deux comédies de Kamâl Tabrizi en République islamique d’Iran
▫️Critical Effects of Two Kamâl Tabrizi Comedies in the Islamic Republic of Iran
▪️B. Pluralités en marge
▪️B. Pluralities on the fringe
🔻Behnaz Khosravi
▫️Nouvelles spiritualités en Iran: Des consommatrices en quête de bonheur, de perfection et d’ascension sociale
▫️New forms of spirituality in Iran: Muslim consumers seeking out non-ordinary experiences
🔻Stéphane Dudoignon
▫️L’orthodoxie comme contreculture: Les renouveaux sunnites en Iran depuis les années 1970 et l’instrumentation des discours ▫️religieux dominants
▫️Orthodoxy as a counterculture. Sunni revivals in Iran since the 1970s and the instrumentation of dominant religious discourses
🔻Hawzhin Baghali
▫️Passé soufi, présent islamiste? Une sociohistoire des politisations de l’islam au Kurdistan d’Iran
▫️Sufi past, Islamist present? A social history of the politicisations of Islam in Iranian Kurdistan
🔻Mehrdad Arabestani
▫️Cosmology, identity and food related rituals among the Mandaeans
▫️Cosmologie, identité et rituels liés à l’alimentation chez les Mandéens
🔻Christian Bromberger
▫️Héritage pluriséculaire et réalités contemporaines dans les sports, les rituels et les rêves
▫️Multisecular Heritage and Contemporary Realities in Sports, Rituals and Dreams
این شماره از مجله در لینک زیر قابل مشاهده است:🔻
https://journals.openedition.org/assr/49897
اینکجا
ایدهنوشتهای مهدی سلیمانیه
@inkojaa
#جامعهشناسی_تشیع
#روحانیت_و_مرجعیت
(موضوع آخرین شماره از «مجله علوم اجتماعی ادیان» فرانسه)
▪️معتبرترین مجلهی جامعهشناسی دین فرانسه با نام "آرشیو علوماجتماعی ادیان" (Archives de sciences sociales des religions)، شماره اخیر خود را به موضوع "ادیان در ایران" اختصاص دادهاست. از لحاظ علمی، اختصاص یک شماره از این مجله مهم بینالمللی در حوزه مطالعات اجتماعی دین به ایران، رخدادی قابل توجه به شمار میرود.
▪️این مجله که از سال 1956 میلادی/1335 شمسی در مدت حدود 70 سال در فرانسه منتشر میشود، در شماره اخیر خود (شماره 189، ژانویه و مارس 2020)، با مشارکت تعدادی از پژوهشگران ایرانی و فرانسوی علوماجتماعی، به بررسی ابعاد مختلفی از پدیدههای دینی در ایران پرداختهاست. این شماره زیر نظر دو نفر از پژوهشگران ایرانی و فرانسوی، دکتر سپیده پارساپژوه و دکتر سبرینا مروین انتشار یافتهاست. این شماره از مجله به دو بخش کلی تقسیم میشود: بخش اول با عنوان «تنوعها در درون تشیع» و بخش دوم با عنوان «تنوعها در حواشی».
▪️نویسندگان و عناوین مقالات این شماره از مجله به ترتیب عبارتاند از:
🔻Sabrina Mervin et Sepideh Parsapajouh
▫️Les sciences sociales du religieux en Iran: croiser les regards
▫️The Social Sciences of Religion in Iran: Intersecting Perspectives
▪️A. Pluralités au sein du chiisme
▪️A. Pluralities within Shiism
🔻Zohreh Soroushfar:
▫️La gestion politique du calendrier par la République islamique d’Iran
▫️Political management of the calendar by the Islamic Republic of Iran
🔻Anne-Sophie Vivier-Muresan
▫️Rites d’Achoura et affirmations communautaires
▫️Achoura Rites and Community Affirmations
🔻Laetitia Fronval
▫️Islam et bibliomancie : pratiques contemporaines de l’estekhâreh en Iran
▫️Islam and bibliomancia: contemporary practices of the estekhâreh in Iran
🔻Mahdi Soleimanieh
▫️La vie quotidienne des étudiants de la hozeh de Qom
▫️The daily life of Hozeh students in Qom
🔻Agnès Devictor
▫️Effets critiques de deux comédies de Kamâl Tabrizi en République islamique d’Iran
▫️Critical Effects of Two Kamâl Tabrizi Comedies in the Islamic Republic of Iran
▪️B. Pluralités en marge
▪️B. Pluralities on the fringe
🔻Behnaz Khosravi
▫️Nouvelles spiritualités en Iran: Des consommatrices en quête de bonheur, de perfection et d’ascension sociale
▫️New forms of spirituality in Iran: Muslim consumers seeking out non-ordinary experiences
🔻Stéphane Dudoignon
▫️L’orthodoxie comme contreculture: Les renouveaux sunnites en Iran depuis les années 1970 et l’instrumentation des discours ▫️religieux dominants
▫️Orthodoxy as a counterculture. Sunni revivals in Iran since the 1970s and the instrumentation of dominant religious discourses
🔻Hawzhin Baghali
▫️Passé soufi, présent islamiste? Une sociohistoire des politisations de l’islam au Kurdistan d’Iran
▫️Sufi past, Islamist present? A social history of the politicisations of Islam in Iranian Kurdistan
🔻Mehrdad Arabestani
▫️Cosmology, identity and food related rituals among the Mandaeans
▫️Cosmologie, identité et rituels liés à l’alimentation chez les Mandéens
🔻Christian Bromberger
▫️Héritage pluriséculaire et réalités contemporaines dans les sports, les rituels et les rêves
▫️Multisecular Heritage and Contemporary Realities in Sports, Rituals and Dreams
این شماره از مجله در لینک زیر قابل مشاهده است:🔻
https://journals.openedition.org/assr/49897
اینکجا
ایدهنوشتهای مهدی سلیمانیه
@inkojaa
#جامعهشناسی_تشیع
#روحانیت_و_مرجعیت
journals.openedition.org
189 | janvier-mars 2020 Religions en Iran
La religion officielle et l’idéologie politique prônées par la République islamique d’Iran depuis la révolution de 1979 ont produit un large répertoire d’idées et de pratiques religieuses. Cependa...