🔻اسلام اصیل و نسبت بین دین و شادی🔻
👥گفتوگوی "دیدارنیوز" با محمدباقر تاجالدین درباره شادی در آموزههای اسلام
🔹در جامعه ما هیچ دلیلی برای شاد بودن وجود ندارد، زندگی کردن به دلیل فقر گسترده، بیعدالتی، انواع خشونتها و بیاخلاقیها و نابرابریها به قدری زیاد است که مردم راهی چون غصه خوردن برای خود نمیبینند. از آن طرف تفسیرهای نادرست از دین که در سیاستهای موجود اعمال میشود راه هر گونه شادی جمعی و تجربه شادمانه را بر مردم بسته است.
📌متن کامل این مطلب را در لینک زیر بخوانید👇
https://didarnews.ir/fa/news/22202/اسلام-اصیل-و-نسبت-بین-دین-و-شادی
🔰منبع: زیر سقف آسمان
@religionandsociety
👥گفتوگوی "دیدارنیوز" با محمدباقر تاجالدین درباره شادی در آموزههای اسلام
🔹در جامعه ما هیچ دلیلی برای شاد بودن وجود ندارد، زندگی کردن به دلیل فقر گسترده، بیعدالتی، انواع خشونتها و بیاخلاقیها و نابرابریها به قدری زیاد است که مردم راهی چون غصه خوردن برای خود نمیبینند. از آن طرف تفسیرهای نادرست از دین که در سیاستهای موجود اعمال میشود راه هر گونه شادی جمعی و تجربه شادمانه را بر مردم بسته است.
📌متن کامل این مطلب را در لینک زیر بخوانید👇
https://didarnews.ir/fa/news/22202/اسلام-اصیل-و-نسبت-بین-دین-و-شادی
🔰منبع: زیر سقف آسمان
@religionandsociety
🔻نهی قرآن از خندیدن، به معنای مرجوحیت شادی نیست🔻
👥گفتگوی شبکه اجتهاد با استاد سید محمدعلی ایازی، عضو هیئت علمی دانشگاه مفید:
🔸عید نوروز فرصتی برای مبلغان دینی است و نباید آن را تبدیل به تهدید کنند و این نقطه مزیت و مثبت ایام نوروز را تفسیر به ضدیت با دین کنند تا نتیجه معکوس بدهد.
🔹نهی از عمل اصحاب رس، به جهت جشن گرفتن نوروز نیست بلکه افعال و اعمال بتپرستی و غیراخلاقی و درنهایت کشتن پیامبر است. پس کسی نمیتواند به این روایات در مذمت عید نوروز استناد کند؛ چون موضوع مذمت چیز دیگری است.
🔸شادی نیاز و حق انسان است؛ زیرا این شادی در زندگی او بسیار مؤثر است. وقتی نیاز جنس انسان بود، اختصاص به طبقه و قشر و عقیده خاصی هم ندارد.
ادامه گفتگو👇
http://yon.ir/Elw5t
@religionandsociety
👥گفتگوی شبکه اجتهاد با استاد سید محمدعلی ایازی، عضو هیئت علمی دانشگاه مفید:
🔸عید نوروز فرصتی برای مبلغان دینی است و نباید آن را تبدیل به تهدید کنند و این نقطه مزیت و مثبت ایام نوروز را تفسیر به ضدیت با دین کنند تا نتیجه معکوس بدهد.
🔹نهی از عمل اصحاب رس، به جهت جشن گرفتن نوروز نیست بلکه افعال و اعمال بتپرستی و غیراخلاقی و درنهایت کشتن پیامبر است. پس کسی نمیتواند به این روایات در مذمت عید نوروز استناد کند؛ چون موضوع مذمت چیز دیگری است.
🔸شادی نیاز و حق انسان است؛ زیرا این شادی در زندگی او بسیار مؤثر است. وقتی نیاز جنس انسان بود، اختصاص به طبقه و قشر و عقیده خاصی هم ندارد.
ادامه گفتگو👇
http://yon.ir/Elw5t
@religionandsociety
🔻نهضتهای فمینیستی بهدنبال جلوهدادن عدم شایستگی زنان هستند🔻
💬استاد حسینیکاویانی، رئیس مجتمع آموزش عالی بنتالهدی:
🔹دنیای امروز میکوشد بنیان خانواده و عفاف و حجاب را منهدم کند؛ در این دوران، شخصیت زن به انواع فسادها و ناهنجاریهای اجتماعی آلوده میشود؛ بنابراین، هر گام و حرکتی در این زمینه، مقدس و مغتنم است.
🔸لازم است فعالیتها به گونهای انجام شود که فرد با انتخاب آگاهانه، حجاب را سنگری برای حفاظت از گوهر عصمت و پاکدامنی بانوان به شمار آورد.
اکنون، نهضتهای فمینیستی، ادعای همسانسازی زن و مرد را مطرح میکنند و با این حربه میخواهند زن را وارد محیطهایی نمایند که شایسته حضور آنان نیست.
🔹اسلام همیشه میخواهد زن در صدر جامعه قرار گیرد و شخصیتش دستمایه هوسهای انسانهای آلوده نشود و در عین حال، در تمام حرکتهای علمی و اجتماعی امکان حضور داشته باشد.
🔰منبع: شبکه اجتهاد
@religionandsociety
💬استاد حسینیکاویانی، رئیس مجتمع آموزش عالی بنتالهدی:
🔹دنیای امروز میکوشد بنیان خانواده و عفاف و حجاب را منهدم کند؛ در این دوران، شخصیت زن به انواع فسادها و ناهنجاریهای اجتماعی آلوده میشود؛ بنابراین، هر گام و حرکتی در این زمینه، مقدس و مغتنم است.
🔸لازم است فعالیتها به گونهای انجام شود که فرد با انتخاب آگاهانه، حجاب را سنگری برای حفاظت از گوهر عصمت و پاکدامنی بانوان به شمار آورد.
اکنون، نهضتهای فمینیستی، ادعای همسانسازی زن و مرد را مطرح میکنند و با این حربه میخواهند زن را وارد محیطهایی نمایند که شایسته حضور آنان نیست.
🔹اسلام همیشه میخواهد زن در صدر جامعه قرار گیرد و شخصیتش دستمایه هوسهای انسانهای آلوده نشود و در عین حال، در تمام حرکتهای علمی و اجتماعی امکان حضور داشته باشد.
🔰منبع: شبکه اجتهاد
@religionandsociety
📝 ارتداد خفی«2»
✍ جواد شريفی
در آغازین روزهای 97 بود که در واکنش به خبر طلبه پیانیست، یادداشت ارتداد خفی را نگاشتم و بر حسب تجربه مستقیم خودم از زیست در حوزه علمیه مدعی شدم که نرمهای عقیدتی و رفتاری که حوزه علمیه از طلاب مطالبه میکند برای بسیاری قانعکننده نیستند و همین امر موجب بروز بعضی رفتارها در طلاب میشود که سنخیتی با کارکردهای طلبگیشان ندارد؛ اما در پوششی از توجیهات مقدس انجام میپذیرد. در آن نوشته، سه گانۀ مدرنیته، علوم انسانی و جهانی شدن را علت این پدیده دانستم.
از آن هنگام تاکنون افزون بر تأییدهای بسیار، نقدهای بسیاری نیز شنیدم که گذشته از بجا یا نابجا بودن بسیاریشان، هر یک مرا به مطالعه و تأمل بیشتر واداشت. در حالی که آن عوامل سهگانه همه از جنس عوامل بیرونی بودند، در مطالعات اخیرم متوجه یک عامل دیگر شدم که از درون حوزه علمیه، به این ارتداد خفی دامن میزند.
❇️ ❇️ ❇️
به عقیده گئورک(جرج) زیمل جامعه شناس نامدار آلمانی، میان "اندازه یک سازمان دینی" و "نوع آموزههایش" همبستگی متقابل وجود دارد. بدین معنا که سازمانهای دینی کوچک نسبت به سازمانهای بزرگتر، راحتتر میتوانند پیروان خود را به پیروی از نرمهای عقیدتی و رفتاری تخطیناپذیر و انعطافناپذیر وادارند. هر اندازه که یک سازمان دینی گستردهتر، جهانیتر و غیرشخصیتر شود، زمینه برای تخطی از عقاید و هنجارهای خودش را هموارتر میکند و همچنان که طرفدارانش بیشتر میشود، از خلوص و صلابت آن کاسته میشود. یک سازمان کوچک، مبتنی بر یک شکل و نظام خاص از عقیده و رفتار، پیروان خود را تربیت میکند. بزرگتر شدن گروه و سازمان، یعنی تکثر و تنوع بیشتر در آن. این تکثر و تنوع، شکل و نظام انحصاری پیشین در عقیده و رفتار را از بین نمیبرد ولی بدیلهای بسیاری در عرض آن میآفریند. این گذار از شکل و نظام "یگانه" به "چندگانه" می تواند به "فروپاشی شکل و نظام" تعبیر شود.
❇️ ❇️ ❇️
حوزه علمیه پس از انقلاب اسلامی درهای خود را به روی حجم وسیعی از متقاضیان تحصیل علوم دینی گشود و تاکنون نیز کمابیش بر همین رویه است. ضمن آن که بیشتر مدارس علوم دینی(نه همهشان) فیلترهای مناسبی برای گزینش بهترین نیروها از میان متقاضیان انبوه ندارند. گذشته از اینکه حوزه علمیه به دلگرمی حمایتهای مالی جمهوری اسلامی، سیاست جذب حداکثری طلبه را در پیش گرفته است، مطابق آن چه زیمل به ما نشان میدهد، بزرگتر شدن سازمان روحانیت و نهاد حوزه علمیه، با تکثر و تنوع گستردهای که در مجموعه اعضای خودش پدید میآورد، در نهایت به تهدیدی درونی برای موجودیت خودش تبدیل میشود. زیرا تنوعی که در نتیجه جذب گسترده طلبه پیش میآید، آن یگانه شکل و نظام مطلوب و بایسته (از نظر زعیمان و مدیران حوزه) را با آفریدن اشکال و نظامات متعدد دیگری تهدید میکند و اشکال و نظامات جدیدی که ممکن است بر عقیده و رفتار طلبهها حاکم شوند، الزاما با معیارهای دین رسمی و مدرسی خوانایی ندارند. (که تعبیر ژورنالیستی ارتداد خفی را برای همین وضعیت، اصطلاح کردم.)
خفی بودن این پدیده نیز _که بر آن تأکید دارم_ بدان معناست که دست کم تا چندسال آینده، طلابی از این دست، به خودابرازیِ جدی و قابلتوجهی اقدام نخواهند کرد. علت را نیز عمدتا باید در امکانات مادی حوزه های علمیه از قبیل شهریه و معافیت تحصیلی و... جست.
🔰کانال مطالعات اجتماعی فقه
@religionandsociety
✍ جواد شريفی
در آغازین روزهای 97 بود که در واکنش به خبر طلبه پیانیست، یادداشت ارتداد خفی را نگاشتم و بر حسب تجربه مستقیم خودم از زیست در حوزه علمیه مدعی شدم که نرمهای عقیدتی و رفتاری که حوزه علمیه از طلاب مطالبه میکند برای بسیاری قانعکننده نیستند و همین امر موجب بروز بعضی رفتارها در طلاب میشود که سنخیتی با کارکردهای طلبگیشان ندارد؛ اما در پوششی از توجیهات مقدس انجام میپذیرد. در آن نوشته، سه گانۀ مدرنیته، علوم انسانی و جهانی شدن را علت این پدیده دانستم.
از آن هنگام تاکنون افزون بر تأییدهای بسیار، نقدهای بسیاری نیز شنیدم که گذشته از بجا یا نابجا بودن بسیاریشان، هر یک مرا به مطالعه و تأمل بیشتر واداشت. در حالی که آن عوامل سهگانه همه از جنس عوامل بیرونی بودند، در مطالعات اخیرم متوجه یک عامل دیگر شدم که از درون حوزه علمیه، به این ارتداد خفی دامن میزند.
❇️ ❇️ ❇️
به عقیده گئورک(جرج) زیمل جامعه شناس نامدار آلمانی، میان "اندازه یک سازمان دینی" و "نوع آموزههایش" همبستگی متقابل وجود دارد. بدین معنا که سازمانهای دینی کوچک نسبت به سازمانهای بزرگتر، راحتتر میتوانند پیروان خود را به پیروی از نرمهای عقیدتی و رفتاری تخطیناپذیر و انعطافناپذیر وادارند. هر اندازه که یک سازمان دینی گستردهتر، جهانیتر و غیرشخصیتر شود، زمینه برای تخطی از عقاید و هنجارهای خودش را هموارتر میکند و همچنان که طرفدارانش بیشتر میشود، از خلوص و صلابت آن کاسته میشود. یک سازمان کوچک، مبتنی بر یک شکل و نظام خاص از عقیده و رفتار، پیروان خود را تربیت میکند. بزرگتر شدن گروه و سازمان، یعنی تکثر و تنوع بیشتر در آن. این تکثر و تنوع، شکل و نظام انحصاری پیشین در عقیده و رفتار را از بین نمیبرد ولی بدیلهای بسیاری در عرض آن میآفریند. این گذار از شکل و نظام "یگانه" به "چندگانه" می تواند به "فروپاشی شکل و نظام" تعبیر شود.
❇️ ❇️ ❇️
حوزه علمیه پس از انقلاب اسلامی درهای خود را به روی حجم وسیعی از متقاضیان تحصیل علوم دینی گشود و تاکنون نیز کمابیش بر همین رویه است. ضمن آن که بیشتر مدارس علوم دینی(نه همهشان) فیلترهای مناسبی برای گزینش بهترین نیروها از میان متقاضیان انبوه ندارند. گذشته از اینکه حوزه علمیه به دلگرمی حمایتهای مالی جمهوری اسلامی، سیاست جذب حداکثری طلبه را در پیش گرفته است، مطابق آن چه زیمل به ما نشان میدهد، بزرگتر شدن سازمان روحانیت و نهاد حوزه علمیه، با تکثر و تنوع گستردهای که در مجموعه اعضای خودش پدید میآورد، در نهایت به تهدیدی درونی برای موجودیت خودش تبدیل میشود. زیرا تنوعی که در نتیجه جذب گسترده طلبه پیش میآید، آن یگانه شکل و نظام مطلوب و بایسته (از نظر زعیمان و مدیران حوزه) را با آفریدن اشکال و نظامات متعدد دیگری تهدید میکند و اشکال و نظامات جدیدی که ممکن است بر عقیده و رفتار طلبهها حاکم شوند، الزاما با معیارهای دین رسمی و مدرسی خوانایی ندارند. (که تعبیر ژورنالیستی ارتداد خفی را برای همین وضعیت، اصطلاح کردم.)
خفی بودن این پدیده نیز _که بر آن تأکید دارم_ بدان معناست که دست کم تا چندسال آینده، طلابی از این دست، به خودابرازیِ جدی و قابلتوجهی اقدام نخواهند کرد. علت را نیز عمدتا باید در امکانات مادی حوزه های علمیه از قبیل شهریه و معافیت تحصیلی و... جست.
🔰کانال مطالعات اجتماعی فقه
@religionandsociety
🔻نفی سنتهای ملی با استناد به دین وجهی ندارد🔻
💬حجت الاسلام مهدی مهریزی:
🔹ممکن است کسانی بخواهند سنن دینی را در تعارض با سنتهای ملی قرار دهند که ناشی از عناد آنان است. کسی که عناد دارد، به دنبال دامن زدن برخی مسائل سیاسی و اجتماعی است، ولی غالب افراد علاقهمند به سنتهای ملی و دینی هستند و به این دوگانگیها قائل نیستند.
🔸در مواجهه میان سنتهای ملی و سنن مذهبی نباید آنقدر غلظت پرداختن به سنتهای مذهبی را بالا ببریم که برخی تصور کنند افرادی درصدد حذف و نفی سنتهای ملی هستند، لذا در جانبداری از سنتهای مذهبی نباید افراط صورت بگیرد.
🔹میان دین و سنتهای ملی ایرانی که خرافه نیست و یا تضادی با توحید و معارف اصلی دین ندارد، تعارضی وجود ندارد.
🔸ایستادگی در برابر سنتهای ملی و نفی آن با استناد به دین بیوجه است، باید براساس اقتضائات و شرایط اجتماعی و سیاسی و ... به مناسبات ملی و رابطه آن با دین بپردازیم.
🔰منبع: شبکه اجتهاد
@religionandsociety
💬حجت الاسلام مهدی مهریزی:
🔹ممکن است کسانی بخواهند سنن دینی را در تعارض با سنتهای ملی قرار دهند که ناشی از عناد آنان است. کسی که عناد دارد، به دنبال دامن زدن برخی مسائل سیاسی و اجتماعی است، ولی غالب افراد علاقهمند به سنتهای ملی و دینی هستند و به این دوگانگیها قائل نیستند.
🔸در مواجهه میان سنتهای ملی و سنن مذهبی نباید آنقدر غلظت پرداختن به سنتهای مذهبی را بالا ببریم که برخی تصور کنند افرادی درصدد حذف و نفی سنتهای ملی هستند، لذا در جانبداری از سنتهای مذهبی نباید افراط صورت بگیرد.
🔹میان دین و سنتهای ملی ایرانی که خرافه نیست و یا تضادی با توحید و معارف اصلی دین ندارد، تعارضی وجود ندارد.
🔸ایستادگی در برابر سنتهای ملی و نفی آن با استناد به دین بیوجه است، باید براساس اقتضائات و شرایط اجتماعی و سیاسی و ... به مناسبات ملی و رابطه آن با دین بپردازیم.
🔰منبع: شبکه اجتهاد
@religionandsociety
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♦️ ممانعت پاپ از بوسیده شدن دستش و انتقاد کاتولیکهای محافظهکار
🔹پاپ فرانسیس روز دوشنبه ۲۵ مارس در بازدید از یک زیارتگاه کاتولیکها در شهر لورته در ایتالیا بارها تلاش کرد از بوسیدن دستش توسط مردم جلوگیری کند. رهبر کاتولیکهای جهان در هنگام ملاقات با مردم و زائرینی که برای بوسیدن انگشتر دست راست وی در صفی طولانی ایستاده بودند، چندینبار برای ممانعت از این کار دست خود را کشید.
🔸تصاویر منتشر شده از این رویداد در شبکههای اجتماعی مورد استقبال قرار گرفت و از سوی دیگر باعث ایجاد بحثهای بسیاری از سوی کاتولیکهای محافظه کار شد. « LifeSiteNews»، وبسایت محافظه کار کاتولیک در مقالهای ضمن انتقاد از این موضوع با اشاره به تاریخ طولانی حلقههای متعلق به پاپهای پیشین و اهمیت آنها، این حرکت پاپ فرانسیس را نگرانکننده خواندهاند.
🔰منبع: ارتباطات شیعه
@religionandsociety
🔹پاپ فرانسیس روز دوشنبه ۲۵ مارس در بازدید از یک زیارتگاه کاتولیکها در شهر لورته در ایتالیا بارها تلاش کرد از بوسیدن دستش توسط مردم جلوگیری کند. رهبر کاتولیکهای جهان در هنگام ملاقات با مردم و زائرینی که برای بوسیدن انگشتر دست راست وی در صفی طولانی ایستاده بودند، چندینبار برای ممانعت از این کار دست خود را کشید.
🔸تصاویر منتشر شده از این رویداد در شبکههای اجتماعی مورد استقبال قرار گرفت و از سوی دیگر باعث ایجاد بحثهای بسیاری از سوی کاتولیکهای محافظه کار شد. « LifeSiteNews»، وبسایت محافظه کار کاتولیک در مقالهای ضمن انتقاد از این موضوع با اشاره به تاریخ طولانی حلقههای متعلق به پاپهای پیشین و اهمیت آنها، این حرکت پاپ فرانسیس را نگرانکننده خواندهاند.
🔰منبع: ارتباطات شیعه
@religionandsociety
♦️مومنین مجاز هستند نصف سهم امام را به سیل زدگان اختصاص دهند
💬دفتر آیت الله سیستانی:
🔹اطلاعیه دفتر معظم له در خصوص اختصاص نصف سهم امام (ع) به سیل زدگان کشور به این شرح است:
بسمه تعالی
مؤمنین مجاز هستند تا حد نصف سهم امام (ع) را برای کمک به سیل زدگان پرداخت کنند.
دفتر آیت الله سیستانی
🔰منبع: شبکه اجتهاد
@religionandsociety
💬دفتر آیت الله سیستانی:
🔹اطلاعیه دفتر معظم له در خصوص اختصاص نصف سهم امام (ع) به سیل زدگان کشور به این شرح است:
بسمه تعالی
مؤمنین مجاز هستند تا حد نصف سهم امام (ع) را برای کمک به سیل زدگان پرداخت کنند.
دفتر آیت الله سیستانی
🔰منبع: شبکه اجتهاد
@religionandsociety
#فربهی_مناسکی
در راستای توسعه تقویم شیعی و مناسبت سازی:
"24 رجب: سالروز فتح خیبر به دست امام علی (ع)"
🔰منبع: دین فرهنگ و جامعه - محسن حسام مظاهری
@religionandsociety
در راستای توسعه تقویم شیعی و مناسبت سازی:
"24 رجب: سالروز فتح خیبر به دست امام علی (ع)"
🔰منبع: دین فرهنگ و جامعه - محسن حسام مظاهری
@religionandsociety
🔻ارتداد خفی یا تغییر مقتضی؟!🔻
(نقدی بر یادداشت خفی ۲)
♦️یادداشتی از آقای جواد شریفی طلبه حوزه علمیه خواندم که طلاب حوزه را در نموداری از ارتداد تعریف کرده اند.
🔹البته شاید این نوع القاب برای برخی خوش آیند بوده و برای تکمیل سخنان ایشان یادداشت هایی را نوشته اند، اما حقیقت این است که این برداشت، نوعی قشری نگری طلاب حوزه علمیه و تعمیم رفتار "انگشت شماری" از آنان بر تمامی طلاب حوزه است.
🔸حتی رفتار آن دسته از طلاب خاص که "پیانو" می نوازند یا "آواز" می خوانند یا به سمت "مدرک گرایی" یا "زندگی مرفه" می روند، ارتداد خفی نبوده و می توان آن را "تغییر مقتضی" دانست که متاثر از فضای "دانشگاه" بوده و آنان را از زندگی طلبگی خارج کرده است.
🔹پس از ۲۰ سال طلبگی در حوزه شهادت میدهم که اساس حوزه بر پایه علم و اخلاق بوده و مسیر پیش روی آن؛ بالاترین ها و روشن ترین ها و بهترین هاست.
آب را گل نکنیم
تا دیر نشده کاری کنیم
@religionandsociety
(نقدی بر یادداشت خفی ۲)
♦️یادداشتی از آقای جواد شریفی طلبه حوزه علمیه خواندم که طلاب حوزه را در نموداری از ارتداد تعریف کرده اند.
🔹البته شاید این نوع القاب برای برخی خوش آیند بوده و برای تکمیل سخنان ایشان یادداشت هایی را نوشته اند، اما حقیقت این است که این برداشت، نوعی قشری نگری طلاب حوزه علمیه و تعمیم رفتار "انگشت شماری" از آنان بر تمامی طلاب حوزه است.
🔸حتی رفتار آن دسته از طلاب خاص که "پیانو" می نوازند یا "آواز" می خوانند یا به سمت "مدرک گرایی" یا "زندگی مرفه" می روند، ارتداد خفی نبوده و می توان آن را "تغییر مقتضی" دانست که متاثر از فضای "دانشگاه" بوده و آنان را از زندگی طلبگی خارج کرده است.
🔹پس از ۲۰ سال طلبگی در حوزه شهادت میدهم که اساس حوزه بر پایه علم و اخلاق بوده و مسیر پیش روی آن؛ بالاترین ها و روشن ترین ها و بهترین هاست.
آب را گل نکنیم
تا دیر نشده کاری کنیم
@religionandsociety
♦️#فربهی_مناسکی
♦️در راستای توسعه تقویم شیعی و مناسبت سازی:
"22 رجب: سالروز فرار ابوبکر در جنگ خیبر"
1398/1/9
🔰منبع: دین جامعه و فرهنگ - محسن حسام مظاهری
@religionandsociety
♦️در راستای توسعه تقویم شیعی و مناسبت سازی:
"22 رجب: سالروز فرار ابوبکر در جنگ خیبر"
1398/1/9
🔰منبع: دین جامعه و فرهنگ - محسن حسام مظاهری
@religionandsociety
Arguments and counter-arguments regarding Jewish pogroms.pdf
296 KB
🔻یهود در قرون وسطی🔻
🔹مطالعه تطبیقی مارک کوهن درباره وضعیت زندگی یهود در سرزمینهای مسیحی و اسلامی
✍🏻نگارندگان(متن فارسی و انگلیسی):حمیدرضا تمدن - سیدهادی گرامی
@religionandsociety
🔹مطالعه تطبیقی مارک کوهن درباره وضعیت زندگی یهود در سرزمینهای مسیحی و اسلامی
✍🏻نگارندگان(متن فارسی و انگلیسی):حمیدرضا تمدن - سیدهادی گرامی
@religionandsociety
♦️دوازدهمین عنوان از مجموعه کتابهای سرو منتشر شد:
📚ساکنِ خیابانِ ایران: مسایل و چالشهای دینداری در جمهوری اسلامی
✍🏻محسن حسام مظاهری
از مجموعه کتابهای سرو ـ 12
دبیر مجموعه: محسن حسام مظاهری
176 صفحه (رقعی)
نشر آرما
🔹متن پشت جلد:
«ساکن خیابان ایران»، تمثیلی از موقعیت دینداران در ایران پساانقلابی است. دیندارانی که در وضعیتی دوگانه، همزمان هم از مواهب حکومت دینی برخوردار شدهاند و هم با مصائب و چالشهای اختصاصی زیست دینی در چنین حکومتی دست به گریباناند. در کتاب حاضر کوشش شده است مختصراً و با رویکرد انتقادی به برخی مسایل و چالشهایی که دینداری و تشیع ایرانی، امروز و پس از گذشت چهار دهه از استقرار حکومت دینی با آنها مواجه است، پرداخته شود. نه مسایل نظری و تئوریک؛ بلکه مسایلی که مستقیماً با زندگی روزمرهی دینداران مرتبط است و سردرگمی در قبال آنها، در سالهای اخیر مشکلاتی را بهویژه برای نسلهای جوان مذهبی پدید آورده و هزینههای زیست دینی را بالا برده است. به گمان نویسنده، درصورت استمرار این روند و چنانچه در تنظیم مناسبات نهاد دین و دولت، اصلاحات و بازاندیشیهای مؤثری صورت نپذیرد و جامعهی مذهبی نتواند خود را از وابستگی به نظام سیاسی برهاند، آیندهای پرتلاطم و پرمخاطره در انتظار تشیع ایرانی خواهد بود.
▪️این کتاب را از کتابفروشیها و همچنین به صورت آنلاین از سایت 4soooq.ir می توانید تهیه نمایید.
#کتابهای_سرو
#نشر_آرما
#تازه_های_نشر
🔰منبع: دین جامعه و فرهنگ - محسن حسام مظاهری
@religionandsociety
📚ساکنِ خیابانِ ایران: مسایل و چالشهای دینداری در جمهوری اسلامی
✍🏻محسن حسام مظاهری
از مجموعه کتابهای سرو ـ 12
دبیر مجموعه: محسن حسام مظاهری
176 صفحه (رقعی)
نشر آرما
🔹متن پشت جلد:
«ساکن خیابان ایران»، تمثیلی از موقعیت دینداران در ایران پساانقلابی است. دیندارانی که در وضعیتی دوگانه، همزمان هم از مواهب حکومت دینی برخوردار شدهاند و هم با مصائب و چالشهای اختصاصی زیست دینی در چنین حکومتی دست به گریباناند. در کتاب حاضر کوشش شده است مختصراً و با رویکرد انتقادی به برخی مسایل و چالشهایی که دینداری و تشیع ایرانی، امروز و پس از گذشت چهار دهه از استقرار حکومت دینی با آنها مواجه است، پرداخته شود. نه مسایل نظری و تئوریک؛ بلکه مسایلی که مستقیماً با زندگی روزمرهی دینداران مرتبط است و سردرگمی در قبال آنها، در سالهای اخیر مشکلاتی را بهویژه برای نسلهای جوان مذهبی پدید آورده و هزینههای زیست دینی را بالا برده است. به گمان نویسنده، درصورت استمرار این روند و چنانچه در تنظیم مناسبات نهاد دین و دولت، اصلاحات و بازاندیشیهای مؤثری صورت نپذیرد و جامعهی مذهبی نتواند خود را از وابستگی به نظام سیاسی برهاند، آیندهای پرتلاطم و پرمخاطره در انتظار تشیع ایرانی خواهد بود.
▪️این کتاب را از کتابفروشیها و همچنین به صورت آنلاین از سایت 4soooq.ir می توانید تهیه نمایید.
#کتابهای_سرو
#نشر_آرما
#تازه_های_نشر
🔰منبع: دین جامعه و فرهنگ - محسن حسام مظاهری
@religionandsociety
♦️در باب تاریخ الحاد در اسلام
#تازههای_نشر
🔰منبع: history & civilization of Islam
@religionandsociety
#تازههای_نشر
🔰منبع: history & civilization of Islam
@religionandsociety
🔻ضرورتِ «جامعهشناسی انجمن حجتیه»🔻
(به بهانه پخش مستند «پوستین وارونه» از سیما)
✍ محسن حسام مظاهری
1
مستند «پوستین وارونه» به کارگردانی محمدمهدی خالقی، اثری است در نقد «انجمن حجتیه». این فیلم را چند ماه پیش دیدم. راوی و محور اصلی فیلم، رضا اکبری آهنگر است؛ از منتقدان مشهور انجمن و صاحب مقالات و سخنرانیها و کتابهایی در این موضوع ازجمله «تاریخچه و تفکرات انجمن حجتیه» و «نگاهی به تاریخچه و تفکرات جریانات شبهحجتیهای». من بهدلیل علاقهام به این موضوع، نوشتههای ایشان را دنبال کردهام. به نظرم نه آثار وی و نه فیلم مذکور، هنوز نتوانستهاند از کتاب «در شناخت حزب قاعدین زمان» (اثر عمادالدین باقی) گامی فراتر بگذارند. نوعاً همان حرفها تکرار شده است با همان محورها، منتها کمی تفصیلیافته با خاطرات شخصی راوی و نقلقولهایی از کسانی که بههردلیل میانهای با انجمن ندارند یا از آن جدا شدهاند.
2
«انجمن حجتیه» یکی از مهمترین و اثرگذارترین سازمانهای مذهبی در ایران معاصر است و بهعنوان یک تجربه و الگوی فعالیت دینی، ارزش آن را دارد که موضوع چند رسالهی دانشگاهی باشد. به دلایلی چون غلبهی فضای تبلیغاتی منفی علیه انجمن و مشی فعالیت این تشکل با چراغ خاموش، تاکنون دادهها و اسناد کافی درین باره منتشر نشده و با فقر تحلیلی و پژوهشی در این موضوع روبهرو هستیم. من هیچ پژوهش مستقل قابلاعتنایی در این موضوع سراغ ندارم. چند عنوان کتابی هم که در این باره منتشر شده، همه از یک سنخ اند و پژوهش محسوب نمیشوند. آسیب مشترک این آثار، انگیزهی سیاسی پدیدآورندگانشان که در استخدام ادبیاتی مطلقگرا، قطبی و یکسویه خود را نشان میدهد. آثاری ایدئولوژیک که برای تولید نفرت و تبلیغات سیاسی تولید شدهاند و با صدور احکام قطعی و در دادگاههای «انقلابی» جایی برای تأمل و تحقیق مخاطب باقی نمیگذارند. چنین آثاری نمیتوانند به فهم و شناخت درست از این موضوع کمک کند.
3
بهنظر من، انجمن حجتیه نماد یک جریان فرهنگی ـ مذهبی است که مثل هر جریان مشابه دیگری، اقبال و ادبار به آن محصول مجموعه شرایط اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی جامعهی پیرامون است. مسئله این است که چطور و چرا شیخ محمود حلبی که سابقهی فعالیت پررنگی در نهضت نفت داشت، پس از کودتا، بهکلی از سیاست کناره میگیرد و به تأسیس چنین سازمانی رو میآورد. یا چرا علیاصغر کرباسچیان و رضا روزبه و دیگران، در آن مقطع به تأسیس مدارس مذهبی مثل «علوی» و «نیکان» رو میآورند؟
به عبارت دیگر، انجمن حجتیه و مدرسهی علوی و نظایر آنها، همه محصول یک وضعیتاند؛ وضعیتی که «بقا» را دغدغهی جامعهی دینی و «هویت شیعی» را مسئلهاش میکند. همین دغدغه و مسئله بود که در دهههای 30 و 40، گروهی از نخبگان جامعهی دینی را به کنارهگیری از مبارزهی سیاسی برای تشکیل حکومت دینی و بهجای آن فعالیت فرهنگی بلندمدت برای تولید افراد مؤمن و کارآ با بهرهگیری از الگوی مدارس مذهبی و شبکهای از روابط و حلقههای دینی سوق داد. فارغ از ارزیابی این الگو و کیفیت اجرای آن، آنچه مهم است فهم شرایطی است که منجر به چنین زایش و تغییری شد.
4
آنچه ما در شناخت انجمن و مدارس مذهبی (و دیگر جریانهای مشابه) نیاز داریم نه تحلیلهای امنیتی ـ سیاسی، بلکه تحلیلهای اجتماعی ـ فرهنگی است که نشان دهد چرا بعد از چهل سال حکومت دینی و غلبهی گفتمان تشیع سیاسی، اقبال جامعهی دینداران به جریانهای مذهبی بدیل و مطرود نظام (نظیر انجمن) نهتنها کاهش نیافته، بلکه رو به افزایش بوده است. بهجای ترسیم یک هیولا و شبکهی مخوف و پیچیدهی زیرزمینی، باید به این پاسخ داد که چرا در سالهای پس از انقلاب و پس از انحلال رسمی انجمن، مدارس منسوب به این سازمان نهتنها محدود نشده بلکه روز به روز توسعه یافتهاند و نمونههای مشابهشان تکثیر شده است. چرا هنوز بخش قابل توجهی از خانوادههای مذهبی، درصورت برخورداری از تمکن مالی، فرزندانشان را به این مدارس میفرستند؟ این نشانهی قوت و نفوذ یک شبکهی منحرفِ مخوف است یا محصول طبیعیِ ناکارآمدی فرهنگی حکومت دینی و پدیدآمدن شرایطی که لااقل برای گروهی از دینداران، دوبارهی «بقا» و «هویت» دغدغهی اصلی شده است. (همان پدیدهای که در کتاب «ساکن خیابان ایران» از آن به «تکثیر خیابان ایران» تعبیر کردهام.)
پ.ن.
چند سال پیش در گروه دین انجمن جامعهشناسی ایران پیشنهاد برگزاری همایشی با موضوع «جامعهشناسی انجمن حجتیه» را طرح کردم. متأسفانه بهجهت مشغلههای کاری هنوز مجال نیافتهام آن ایده را دنبال کنم. امیدوارم در آینده فرصتی برایم فراهم شود یا دیگر دوستان پژوهشگر به این موضوع بپردازند؛ بهعنوان موضوعی زیرشاخهی جامعهشناسی تشیع.
لینک مستند «پوستین وارونه»:
https://www.aparat.com/v/7IL0t
#انجمن_حجتیه
🔰منبع: دین،فرهنگ و جامعه
@religonandsociety
(به بهانه پخش مستند «پوستین وارونه» از سیما)
✍ محسن حسام مظاهری
1
مستند «پوستین وارونه» به کارگردانی محمدمهدی خالقی، اثری است در نقد «انجمن حجتیه». این فیلم را چند ماه پیش دیدم. راوی و محور اصلی فیلم، رضا اکبری آهنگر است؛ از منتقدان مشهور انجمن و صاحب مقالات و سخنرانیها و کتابهایی در این موضوع ازجمله «تاریخچه و تفکرات انجمن حجتیه» و «نگاهی به تاریخچه و تفکرات جریانات شبهحجتیهای». من بهدلیل علاقهام به این موضوع، نوشتههای ایشان را دنبال کردهام. به نظرم نه آثار وی و نه فیلم مذکور، هنوز نتوانستهاند از کتاب «در شناخت حزب قاعدین زمان» (اثر عمادالدین باقی) گامی فراتر بگذارند. نوعاً همان حرفها تکرار شده است با همان محورها، منتها کمی تفصیلیافته با خاطرات شخصی راوی و نقلقولهایی از کسانی که بههردلیل میانهای با انجمن ندارند یا از آن جدا شدهاند.
2
«انجمن حجتیه» یکی از مهمترین و اثرگذارترین سازمانهای مذهبی در ایران معاصر است و بهعنوان یک تجربه و الگوی فعالیت دینی، ارزش آن را دارد که موضوع چند رسالهی دانشگاهی باشد. به دلایلی چون غلبهی فضای تبلیغاتی منفی علیه انجمن و مشی فعالیت این تشکل با چراغ خاموش، تاکنون دادهها و اسناد کافی درین باره منتشر نشده و با فقر تحلیلی و پژوهشی در این موضوع روبهرو هستیم. من هیچ پژوهش مستقل قابلاعتنایی در این موضوع سراغ ندارم. چند عنوان کتابی هم که در این باره منتشر شده، همه از یک سنخ اند و پژوهش محسوب نمیشوند. آسیب مشترک این آثار، انگیزهی سیاسی پدیدآورندگانشان که در استخدام ادبیاتی مطلقگرا، قطبی و یکسویه خود را نشان میدهد. آثاری ایدئولوژیک که برای تولید نفرت و تبلیغات سیاسی تولید شدهاند و با صدور احکام قطعی و در دادگاههای «انقلابی» جایی برای تأمل و تحقیق مخاطب باقی نمیگذارند. چنین آثاری نمیتوانند به فهم و شناخت درست از این موضوع کمک کند.
3
بهنظر من، انجمن حجتیه نماد یک جریان فرهنگی ـ مذهبی است که مثل هر جریان مشابه دیگری، اقبال و ادبار به آن محصول مجموعه شرایط اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی جامعهی پیرامون است. مسئله این است که چطور و چرا شیخ محمود حلبی که سابقهی فعالیت پررنگی در نهضت نفت داشت، پس از کودتا، بهکلی از سیاست کناره میگیرد و به تأسیس چنین سازمانی رو میآورد. یا چرا علیاصغر کرباسچیان و رضا روزبه و دیگران، در آن مقطع به تأسیس مدارس مذهبی مثل «علوی» و «نیکان» رو میآورند؟
به عبارت دیگر، انجمن حجتیه و مدرسهی علوی و نظایر آنها، همه محصول یک وضعیتاند؛ وضعیتی که «بقا» را دغدغهی جامعهی دینی و «هویت شیعی» را مسئلهاش میکند. همین دغدغه و مسئله بود که در دهههای 30 و 40، گروهی از نخبگان جامعهی دینی را به کنارهگیری از مبارزهی سیاسی برای تشکیل حکومت دینی و بهجای آن فعالیت فرهنگی بلندمدت برای تولید افراد مؤمن و کارآ با بهرهگیری از الگوی مدارس مذهبی و شبکهای از روابط و حلقههای دینی سوق داد. فارغ از ارزیابی این الگو و کیفیت اجرای آن، آنچه مهم است فهم شرایطی است که منجر به چنین زایش و تغییری شد.
4
آنچه ما در شناخت انجمن و مدارس مذهبی (و دیگر جریانهای مشابه) نیاز داریم نه تحلیلهای امنیتی ـ سیاسی، بلکه تحلیلهای اجتماعی ـ فرهنگی است که نشان دهد چرا بعد از چهل سال حکومت دینی و غلبهی گفتمان تشیع سیاسی، اقبال جامعهی دینداران به جریانهای مذهبی بدیل و مطرود نظام (نظیر انجمن) نهتنها کاهش نیافته، بلکه رو به افزایش بوده است. بهجای ترسیم یک هیولا و شبکهی مخوف و پیچیدهی زیرزمینی، باید به این پاسخ داد که چرا در سالهای پس از انقلاب و پس از انحلال رسمی انجمن، مدارس منسوب به این سازمان نهتنها محدود نشده بلکه روز به روز توسعه یافتهاند و نمونههای مشابهشان تکثیر شده است. چرا هنوز بخش قابل توجهی از خانوادههای مذهبی، درصورت برخورداری از تمکن مالی، فرزندانشان را به این مدارس میفرستند؟ این نشانهی قوت و نفوذ یک شبکهی منحرفِ مخوف است یا محصول طبیعیِ ناکارآمدی فرهنگی حکومت دینی و پدیدآمدن شرایطی که لااقل برای گروهی از دینداران، دوبارهی «بقا» و «هویت» دغدغهی اصلی شده است. (همان پدیدهای که در کتاب «ساکن خیابان ایران» از آن به «تکثیر خیابان ایران» تعبیر کردهام.)
پ.ن.
چند سال پیش در گروه دین انجمن جامعهشناسی ایران پیشنهاد برگزاری همایشی با موضوع «جامعهشناسی انجمن حجتیه» را طرح کردم. متأسفانه بهجهت مشغلههای کاری هنوز مجال نیافتهام آن ایده را دنبال کنم. امیدوارم در آینده فرصتی برایم فراهم شود یا دیگر دوستان پژوهشگر به این موضوع بپردازند؛ بهعنوان موضوعی زیرشاخهی جامعهشناسی تشیع.
لینک مستند «پوستین وارونه»:
https://www.aparat.com/v/7IL0t
#انجمن_حجتیه
🔰منبع: دین،فرهنگ و جامعه
@religonandsociety
🔻 جامعهشناسی فقه اسلامی5 / تقلید از أعلم و زمینههای سیاسی و اجتماعی آن🔻
✍ جواد شريفی
🔹در فقه به فتوایی که مخالف فتوای رایج نزد دیگر فقیهان باشد، "فتوای شاذ" یا "تفرّد فتوایی" گفته میشود.
🔸چندین سال پیشتر یکی از سرگرمیهای علمی من در حاشیه تحصیل فقه، گردآوری همین تفرّدات فقهی از فقیهان امامیه بود. اما پیش از آنکه ذهن و زاویه نگاهم از جامعهشناسی متأثر شود، اهمیت این کار را درک نکرده بودم. جامعهشناسی این بینش را به من داد که بررسی غلبه یا انزوای یک فتوای فقهی در دورههای مختلف تاریخی میتواند دلالتهای جامعهشناختی ظریفی داشته باشد. فتاوای شاذ را میتوان به مثابه سنگوارههایی از دورههای مختلف تاریخی و نشانگر شرایط زمانه خویش دانست.
🔹برای نمونه، امروزه نزد فقیهان شیعه "وجوب تقلید از أعلم" فتوای غالب و رایج است. یعنی هر مسلمان مکلّف باید مجتهدی که از دیگر مجتهدان داناتر باشد را بیابد و از آراء فقهی او تبعیت کند.
🔸از میان فقیهان متأخر و معاصر برخی با این فتوا مخالفت کردهاند.
محمدحسین کاشف الغطاء در "سؤال و جواب" مینویسد: اگر شناخت أعلمیت سخت و پرزحمت باشد، تقلید از أعلم واجب نیست.
نیز محمدحسن نجفی در "جواهرالکلام" مینویسد: ترجیح مفضول با تمکن از فاضل جایز است و فرقی بین صورت یقین به مخالفت فتوای فاضل با فتوای مفضول و عدم یقین وجود ندارد.
همچنین ابوالفضل برقعی قمی در "احکام القرآن"، محمدحسین فضل الله و محمدرضا نکونام در رساله عملیه خود، و حیدر حب الله، محسن کدیور و علی ریاحی نبی نیز در وبسایت رسمی خودشان چنین فتوایی ابراز داشتهاند.
🔹اما باید کمی به پیشتر بازگشت.
سید مرتضی در "الذریعة الی اصول الشریعة"، علامه حلی در "ارشاد الاذهان" و محقق حلی در "معارج الاصول" از نخستین فقیهان امامیه بودند که "وجوب تقلید از أعلم" را مطرح کردند. اما غلبه و رواج این فتوا نزد فقیهان امامیه، دو دوره تاریخی بعدتر رخ داد. دوره نخست در عصر صفوی؛ برای نمونه توسط محقق کَرَکی(تئوریسین دولت صفوی) در "جامع المقاصد" و مقدس اردبیلی در "مجمع الفائدة والبرهان" و دوره دوم در عصر غلبه اصولیان بر اخباریان؛ برای نمونه توسط وحید بهبهانی در "حاشیه مجمع الفائدة" و آخوند خراسانی در "کفایة الاصول".
🔸حال جا دارد به یک همبستگی زمانی دقت کرد. دوره نخست، چنانکه پیشتر گفته شد در عصر صفویست و دوره دوم در عصر قاجاری و این دو حکومتهایی فراگیر و شیعی بودند که مشروعیت خود را از فقیهان میگرفتند و دولتشان بر پایه فقه بود.
به پندار من، غلبه یافتن فتوای لزوم تقلید از مجتهد أعلم در مقابل فتوای عدم لزوم، برخاسته از ضرورتهای سیاسی عصر خودش بود. در شرایطی که یک حکومت هویت خود را با دین تعریف میکند و دین و حکومت قرار است پشتیبان یکدیگر باشند، سلطه فراگیر سیاسی، سلطه فراگیر دینی را نیز میطلبد. همچنین در حکومتی که فقه، پایه حقوقی و قانونیاش را تشکیل داده نمیتوان به سخن همه فقیهان که آرائشان متفاوت از یکدیگر است توجه کرد و بایستی یکی را بر دیگری ترجیح داد. آن شرطی که میتوانست یک مجتهد را به این مقام برساند و بر دیگر مجتهدان برتری بخشدش، همین شرط أعلمیت بود. به بیانی دیگر شرط أعلمیت، سازوکاری در جهت قدرت یافتن یک مجتهد در برابر دیگر مجتهدان بود به گونهای که این مجتهد أعلم بتواند سلطه دینی فراگیری که لازمه سلطه سیاسی فراگیر است را تأمین کند.
🔹این همۀ سخن نیست. در تحلیل چرایی رواج این فتوا عامل دیگری درخور توجه است و آن، "امر اقتصادی" است. کارکردهای فقیهان و به تعبیری گستردهتر، "دینیاران" هیچگاه محدود به اجتهاد و افتاء در مسائل شرعی نبوده است. این طبقه همواره کارویژههای مختلفی را بر عهده داشتهاند که گردآوری مالیاتهای دینی مؤمنان و صرف آنها در موارد شرعی یکی از آنها بوده است.{برای مطالعه بیشتر: دین زیسته و زندگی روزانه، ابراهیم موسیپور}
🔸قرار گرفتن مالیاتهای دینی در دست فقیهان به آنها قدرتی سیاسی و اجتماعی میبخشید که ضامن تحقق مطالباتشان از مردم و به ویژه حکومتها بوده است. طبیعیست که با توزیع این قدرت اقتصادی در دست مجتهدان متعدد، دامنه اثرگذاری این طبقه کاسته شود. پس ضرورت ایجاب میکرده تا تعداد مجتهدان واجد صلاحیت برای این مهم کاسته شود و باز دقیقا شرط أعلمیت همین منظور را تأمین میکرده است.
🔰منبع:مطالعات اجتماعی فقه
@religionandsociety
✍ جواد شريفی
🔹در فقه به فتوایی که مخالف فتوای رایج نزد دیگر فقیهان باشد، "فتوای شاذ" یا "تفرّد فتوایی" گفته میشود.
🔸چندین سال پیشتر یکی از سرگرمیهای علمی من در حاشیه تحصیل فقه، گردآوری همین تفرّدات فقهی از فقیهان امامیه بود. اما پیش از آنکه ذهن و زاویه نگاهم از جامعهشناسی متأثر شود، اهمیت این کار را درک نکرده بودم. جامعهشناسی این بینش را به من داد که بررسی غلبه یا انزوای یک فتوای فقهی در دورههای مختلف تاریخی میتواند دلالتهای جامعهشناختی ظریفی داشته باشد. فتاوای شاذ را میتوان به مثابه سنگوارههایی از دورههای مختلف تاریخی و نشانگر شرایط زمانه خویش دانست.
🔹برای نمونه، امروزه نزد فقیهان شیعه "وجوب تقلید از أعلم" فتوای غالب و رایج است. یعنی هر مسلمان مکلّف باید مجتهدی که از دیگر مجتهدان داناتر باشد را بیابد و از آراء فقهی او تبعیت کند.
🔸از میان فقیهان متأخر و معاصر برخی با این فتوا مخالفت کردهاند.
محمدحسین کاشف الغطاء در "سؤال و جواب" مینویسد: اگر شناخت أعلمیت سخت و پرزحمت باشد، تقلید از أعلم واجب نیست.
نیز محمدحسن نجفی در "جواهرالکلام" مینویسد: ترجیح مفضول با تمکن از فاضل جایز است و فرقی بین صورت یقین به مخالفت فتوای فاضل با فتوای مفضول و عدم یقین وجود ندارد.
همچنین ابوالفضل برقعی قمی در "احکام القرآن"، محمدحسین فضل الله و محمدرضا نکونام در رساله عملیه خود، و حیدر حب الله، محسن کدیور و علی ریاحی نبی نیز در وبسایت رسمی خودشان چنین فتوایی ابراز داشتهاند.
🔹اما باید کمی به پیشتر بازگشت.
سید مرتضی در "الذریعة الی اصول الشریعة"، علامه حلی در "ارشاد الاذهان" و محقق حلی در "معارج الاصول" از نخستین فقیهان امامیه بودند که "وجوب تقلید از أعلم" را مطرح کردند. اما غلبه و رواج این فتوا نزد فقیهان امامیه، دو دوره تاریخی بعدتر رخ داد. دوره نخست در عصر صفوی؛ برای نمونه توسط محقق کَرَکی(تئوریسین دولت صفوی) در "جامع المقاصد" و مقدس اردبیلی در "مجمع الفائدة والبرهان" و دوره دوم در عصر غلبه اصولیان بر اخباریان؛ برای نمونه توسط وحید بهبهانی در "حاشیه مجمع الفائدة" و آخوند خراسانی در "کفایة الاصول".
🔸حال جا دارد به یک همبستگی زمانی دقت کرد. دوره نخست، چنانکه پیشتر گفته شد در عصر صفویست و دوره دوم در عصر قاجاری و این دو حکومتهایی فراگیر و شیعی بودند که مشروعیت خود را از فقیهان میگرفتند و دولتشان بر پایه فقه بود.
به پندار من، غلبه یافتن فتوای لزوم تقلید از مجتهد أعلم در مقابل فتوای عدم لزوم، برخاسته از ضرورتهای سیاسی عصر خودش بود. در شرایطی که یک حکومت هویت خود را با دین تعریف میکند و دین و حکومت قرار است پشتیبان یکدیگر باشند، سلطه فراگیر سیاسی، سلطه فراگیر دینی را نیز میطلبد. همچنین در حکومتی که فقه، پایه حقوقی و قانونیاش را تشکیل داده نمیتوان به سخن همه فقیهان که آرائشان متفاوت از یکدیگر است توجه کرد و بایستی یکی را بر دیگری ترجیح داد. آن شرطی که میتوانست یک مجتهد را به این مقام برساند و بر دیگر مجتهدان برتری بخشدش، همین شرط أعلمیت بود. به بیانی دیگر شرط أعلمیت، سازوکاری در جهت قدرت یافتن یک مجتهد در برابر دیگر مجتهدان بود به گونهای که این مجتهد أعلم بتواند سلطه دینی فراگیری که لازمه سلطه سیاسی فراگیر است را تأمین کند.
🔹این همۀ سخن نیست. در تحلیل چرایی رواج این فتوا عامل دیگری درخور توجه است و آن، "امر اقتصادی" است. کارکردهای فقیهان و به تعبیری گستردهتر، "دینیاران" هیچگاه محدود به اجتهاد و افتاء در مسائل شرعی نبوده است. این طبقه همواره کارویژههای مختلفی را بر عهده داشتهاند که گردآوری مالیاتهای دینی مؤمنان و صرف آنها در موارد شرعی یکی از آنها بوده است.{برای مطالعه بیشتر: دین زیسته و زندگی روزانه، ابراهیم موسیپور}
🔸قرار گرفتن مالیاتهای دینی در دست فقیهان به آنها قدرتی سیاسی و اجتماعی میبخشید که ضامن تحقق مطالباتشان از مردم و به ویژه حکومتها بوده است. طبیعیست که با توزیع این قدرت اقتصادی در دست مجتهدان متعدد، دامنه اثرگذاری این طبقه کاسته شود. پس ضرورت ایجاب میکرده تا تعداد مجتهدان واجد صلاحیت برای این مهم کاسته شود و باز دقیقا شرط أعلمیت همین منظور را تأمین میکرده است.
🔰منبع:مطالعات اجتماعی فقه
@religionandsociety
🔻 فاجعه جهل مقدس🔻
(خلاصه کتاب "فاجعه جهل مقدس")
✍️ آيت االله محقق داماد
🔹من اين اصطلاح را از جوردانو برونو فراگرفته ام:
۴۱۱ سال پيش در روز ۱۷ فوريه سال ۱۶۰۰ ميلادي جوردانو برونو، فيلسوف ايتاليايي پس از گذراندن ۸ ســـال در سياه چال هاي خوفناك دادگاه انكيزاسيون (تفتيش عقايد) در ميدان كامپو دي فيوري شهر رم زنده زنده در آتش سوزانده شد.
🔸 جوردانو برونو كسي بود كه از حق تمام انسانها براي انديشيدن بدان گونه كه دلشان مي خواست، دفاع مي كرد. او براي ايده هايي كه درست آئيني را به مردم تحميل مي كرد، جايگزيني ارائه داد.
🔹 قبل از اينكه جوردانو برونو در آتش سوزانده شود، جلادان پاپ براي اينكه او را از گفتن سخنان كفرآميز، از نظر دادگاه انكيزاسيون، بازدارند، زبانش را قطع كردند. اين سرنوشت اغلب فلاسفه و دانشمندان دوره انكيزاسيون (تفتيش عقايد) كليساي كاتوليك بود.
🔸 نوشته اند كه وقتي برونو را به يك ميله آهنين بسته بودند و انبوهي از هيزم براي سوزاندن او جمع كرده بودند، اوهم ساكت بود و تسليم شده بود وچيزي نمي گفت؛ ولـــي اتفاقي افتاد كه يك جمله تاريخي گفت كه در تاريخ باقي ماند. آن اتفاق اين بود كه ناگهان ديدند پيرزني نزديك شد و تكه هيزمي در دست دارد و با آوردن نام خدا برلب، آن را به روي هيزم ها انداخت. برونو سكوتش را شكست و گويي عمل اين پير زن مغز استخوانش را سوزانده بود، گفت: «لعنت بر اين جهل مقدست!»
🔹 مهمترين و يا لااقل يكـــي از اهم آفتهاي اجتماعي نه تنها در منطقه اسلامي بلكه شايد بتوان گفت در سراسرجهان، جوامع ديني ازآن رنج مي برد، جهل مقدس است.
🔸 جهل_مقدس جهلي است كه بُعد قدسي دارد. در چنين جهلي، شخص جاهل در جهل مي سوزد، ولي براي خدا مي سوزد. گرسنگي، فقر، فلاكت، بيماري، جنگ و دشمني، جنايت، آدمكشي، ايذا و آزار بـــه همنوع همه را به قصد قربت تحمل مي كند و جالب اين اســـت كه از هرگونه روشنگري هم مي هراسد آن هم براي خدا.
جهل هايي كه قرآن با آن مقابله مي كند، جهل مقدس است.
🔹 در جهل قدسي شخص جاهل با نهادي همراه مي شود به نام «اعتقاد»؛ يعني براي چنين انساني اعتقاد به جاي تفكر مي نشيند.
🔸 اعتقاد از ريشه «عقد» يعني بستن است. شخصي كه به امري معتقد مي شود فكرش را گـــره كرده و معتقداتش را خط قرمز خويش مي سازد.
🔹 در قرآن مجيد گزارشـــهاي زيادي از جهل هاي قدسي آمده است. براي نمونه گزارشي است كه قرآن مجيد از جهل بت پرستان و ايدئولوژي آنان ارائه مي فرمايد.
🔸 به تعبير قرآن مجيد كســـاني كه به جهل مقدس گرفتار ميشوند، جاهلانه براي خويشتن خدا مي سازند، خدايي كه ناخودآگاه مجموعه اي از خواسته هاي خودآنان است. قرآن مجيد مي فرمايد كه: اينان هرگز مشمول هدايت الهي نميشوند و به تعبير شما قابل هدايت نيستند.
🔹 جهل مقدس همراه با اعتقاد هاي ديني است؛ ولي ديني كه نه براساس تعقل بلكه براساس هواهاي نفساني انسان معتقد مي شود و بالاترين جنايت را ممكن است مرتكب شـــود در حالي كه خيال مي كند براي خداست و متقرب الي االله مي شود.
🔸 يكي از آفات اجتماعي كه من مايلم آن را فاجعه تأسفبار براي جوامع ديني امروز بنامم، جهل مقدس است؛ جهلي كه قهرمانانش دست به مهمترين جنايات مي زننـــد، به خيال آنكه كاري كه مي كنند مورد خواست خداست وآنان براي خدا تلاش مي كنند.
🔹 در يونان باستان جنگ ميان خدايان بود و در ادوار بعد در قالب جنگ اديان شكل گرفت. در تاريخ اسلام جنايات و خونريزيهايي كه به دست گروه خوارج به بار آمد همه معلول همين نوع جهل است.
🔸 امروز جامعه خود ما ايران نيز جهل مقدس گاه منشأ فاجعه مي شود، كه به ذكر يك نمونه بسنده مي كنيم.
🔹 در دادنامه ۱۷۲ ۱۶/۲/۱۳۸۲ پرونده كلاســـه ۱۱۳۱-۸۱-۹ دادگاه عمومي كرمان از قول متهمين قتلهاي محفلي كرمان مكرراً اين مطلب آمده اســـت كـــه در مورد برخي مقتولين با تسبيح استخاره گرفتيم و چون عدد ۶ آمد و عدد ۶ به معناي لزوم تعجيل در عمل اســـت، تصميم گرفتيم كه او را بكشيم و كشتيم!
🔸 گاهي اوقات جهل كه لباس تقدس مي پوشد يك ملت را در تاريكي و جهنم ابدي فرو مي برد. نمونه اش در زمان ما مردم كره شمالي هستند. در كشور كره شمالي مردمي زندگي مي كنند كه از حداقل شرائط حيات يك انسان برخوردار نيستند؛ ولي تبليغات حاكميت فكر آنان را چنان ساخته كه خيال مي كنند در بهشت برين اند. اين افراد در تاريكي هستند؛ ولي قدرت مشت آهنين اجازه روشنگري به هيچ فردي نمي دهد. جالب است رهبرشان كه اخيراً مرده است؛ ولي مردم بدبخت كره شـــمالي رهبر فعلي حكومتشان را معاون رهبر مي نامند.
🔹 در كره شمالي تنها كسي كه حق فكر كردن دارد، رهبر حكومت است كه فرماندة بزرگ ناميده مي شود. وقتي فرماندة بزرگ دربارة مسئله اي حرفي زد، ديگر هيچ كس حق ندارد در آن زمينه اظهار نظر كند.
🔰منبع: سخنرانی ها
@religionandsociety
(خلاصه کتاب "فاجعه جهل مقدس")
✍️ آيت االله محقق داماد
🔹من اين اصطلاح را از جوردانو برونو فراگرفته ام:
۴۱۱ سال پيش در روز ۱۷ فوريه سال ۱۶۰۰ ميلادي جوردانو برونو، فيلسوف ايتاليايي پس از گذراندن ۸ ســـال در سياه چال هاي خوفناك دادگاه انكيزاسيون (تفتيش عقايد) در ميدان كامپو دي فيوري شهر رم زنده زنده در آتش سوزانده شد.
🔸 جوردانو برونو كسي بود كه از حق تمام انسانها براي انديشيدن بدان گونه كه دلشان مي خواست، دفاع مي كرد. او براي ايده هايي كه درست آئيني را به مردم تحميل مي كرد، جايگزيني ارائه داد.
🔹 قبل از اينكه جوردانو برونو در آتش سوزانده شود، جلادان پاپ براي اينكه او را از گفتن سخنان كفرآميز، از نظر دادگاه انكيزاسيون، بازدارند، زبانش را قطع كردند. اين سرنوشت اغلب فلاسفه و دانشمندان دوره انكيزاسيون (تفتيش عقايد) كليساي كاتوليك بود.
🔸 نوشته اند كه وقتي برونو را به يك ميله آهنين بسته بودند و انبوهي از هيزم براي سوزاندن او جمع كرده بودند، اوهم ساكت بود و تسليم شده بود وچيزي نمي گفت؛ ولـــي اتفاقي افتاد كه يك جمله تاريخي گفت كه در تاريخ باقي ماند. آن اتفاق اين بود كه ناگهان ديدند پيرزني نزديك شد و تكه هيزمي در دست دارد و با آوردن نام خدا برلب، آن را به روي هيزم ها انداخت. برونو سكوتش را شكست و گويي عمل اين پير زن مغز استخوانش را سوزانده بود، گفت: «لعنت بر اين جهل مقدست!»
🔹 مهمترين و يا لااقل يكـــي از اهم آفتهاي اجتماعي نه تنها در منطقه اسلامي بلكه شايد بتوان گفت در سراسرجهان، جوامع ديني ازآن رنج مي برد، جهل مقدس است.
🔸 جهل_مقدس جهلي است كه بُعد قدسي دارد. در چنين جهلي، شخص جاهل در جهل مي سوزد، ولي براي خدا مي سوزد. گرسنگي، فقر، فلاكت، بيماري، جنگ و دشمني، جنايت، آدمكشي، ايذا و آزار بـــه همنوع همه را به قصد قربت تحمل مي كند و جالب اين اســـت كه از هرگونه روشنگري هم مي هراسد آن هم براي خدا.
جهل هايي كه قرآن با آن مقابله مي كند، جهل مقدس است.
🔹 در جهل قدسي شخص جاهل با نهادي همراه مي شود به نام «اعتقاد»؛ يعني براي چنين انساني اعتقاد به جاي تفكر مي نشيند.
🔸 اعتقاد از ريشه «عقد» يعني بستن است. شخصي كه به امري معتقد مي شود فكرش را گـــره كرده و معتقداتش را خط قرمز خويش مي سازد.
🔹 در قرآن مجيد گزارشـــهاي زيادي از جهل هاي قدسي آمده است. براي نمونه گزارشي است كه قرآن مجيد از جهل بت پرستان و ايدئولوژي آنان ارائه مي فرمايد.
🔸 به تعبير قرآن مجيد كســـاني كه به جهل مقدس گرفتار ميشوند، جاهلانه براي خويشتن خدا مي سازند، خدايي كه ناخودآگاه مجموعه اي از خواسته هاي خودآنان است. قرآن مجيد مي فرمايد كه: اينان هرگز مشمول هدايت الهي نميشوند و به تعبير شما قابل هدايت نيستند.
🔹 جهل مقدس همراه با اعتقاد هاي ديني است؛ ولي ديني كه نه براساس تعقل بلكه براساس هواهاي نفساني انسان معتقد مي شود و بالاترين جنايت را ممكن است مرتكب شـــود در حالي كه خيال مي كند براي خداست و متقرب الي االله مي شود.
🔸 يكي از آفات اجتماعي كه من مايلم آن را فاجعه تأسفبار براي جوامع ديني امروز بنامم، جهل مقدس است؛ جهلي كه قهرمانانش دست به مهمترين جنايات مي زننـــد، به خيال آنكه كاري كه مي كنند مورد خواست خداست وآنان براي خدا تلاش مي كنند.
🔹 در يونان باستان جنگ ميان خدايان بود و در ادوار بعد در قالب جنگ اديان شكل گرفت. در تاريخ اسلام جنايات و خونريزيهايي كه به دست گروه خوارج به بار آمد همه معلول همين نوع جهل است.
🔸 امروز جامعه خود ما ايران نيز جهل مقدس گاه منشأ فاجعه مي شود، كه به ذكر يك نمونه بسنده مي كنيم.
🔹 در دادنامه ۱۷۲ ۱۶/۲/۱۳۸۲ پرونده كلاســـه ۱۱۳۱-۸۱-۹ دادگاه عمومي كرمان از قول متهمين قتلهاي محفلي كرمان مكرراً اين مطلب آمده اســـت كـــه در مورد برخي مقتولين با تسبيح استخاره گرفتيم و چون عدد ۶ آمد و عدد ۶ به معناي لزوم تعجيل در عمل اســـت، تصميم گرفتيم كه او را بكشيم و كشتيم!
🔸 گاهي اوقات جهل كه لباس تقدس مي پوشد يك ملت را در تاريكي و جهنم ابدي فرو مي برد. نمونه اش در زمان ما مردم كره شمالي هستند. در كشور كره شمالي مردمي زندگي مي كنند كه از حداقل شرائط حيات يك انسان برخوردار نيستند؛ ولي تبليغات حاكميت فكر آنان را چنان ساخته كه خيال مي كنند در بهشت برين اند. اين افراد در تاريكي هستند؛ ولي قدرت مشت آهنين اجازه روشنگري به هيچ فردي نمي دهد. جالب است رهبرشان كه اخيراً مرده است؛ ولي مردم بدبخت كره شـــمالي رهبر فعلي حكومتشان را معاون رهبر مي نامند.
🔹 در كره شمالي تنها كسي كه حق فكر كردن دارد، رهبر حكومت است كه فرماندة بزرگ ناميده مي شود. وقتي فرماندة بزرگ دربارة مسئله اي حرفي زد، ديگر هيچ كس حق ندارد در آن زمينه اظهار نظر كند.
🔰منبع: سخنرانی ها
@religionandsociety
🔻[زیست اخلاقی و مسئولیت در برابر دیگری : رسالت اسلام اخلاقی و اجتماعی محمد رسول الله ص] 🔻
✍🏻سید محمود نجاتی حسینی ،۱۴ فروردین ۱۳۹۸
🔹 بر خلاف «اسلام سیاسی» ( و بعضا اسلام گرایی فقاهتی ) که رسالت محمد رسول الله ص را در تشکیل حکومت و به دست گرفتن قدرت واعمال سلطه بر مردمان با هدف برپایی احکام دینی در زمین می داند، در حقیقت رسالت محمد رسول الله ص رسالتی است « اخلاقی و اجتماعی »
با هدف:
شکل دادن به اجتماعی از مسلمانان اخلاقی معنوی ( مدینه النبی )
است که بر مبنای « اخلاق شهروندی » در برابر دیگری ( بندگان خداوند ) احساس مسئولیت می کنند و به دنبال «جامعه ای انسانی و امن وارام و ازاد برای خود و دیگری » هستند .
🔸لذا «رسالت اخلاقی و اجتماعی» محمد رسول الله ص در دو« اصل انقلابی قرآنی » زیر خلاصه می شود :
🔘 زیستن اخلاقی معنوی
[انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق ]
(من برای کامل کردن کرامت های اخلاقی معنوی مبعوث شدم )
🔘مسئولیت در برابر دیگری
[من اصبح و لم یهتم به امور المسلمین ،فلیس به مسلم ]
( مسلمان ان کسی است که زندگی روزمره اش وقف تلاش مسئولانه برای رسیدگی به امور مردمان شده است )
🔹مسلمانان حقیقی نیز اگر الگویشان محمد رسول الله ص است ،ان گونه که قران مجید گفته است ،
[«و لکم فی رسول الله ، اسوه حسنه» ]
باید به «اسلام اخلاقی و اجتماعی» پیامبر ص اقتدا کنند.
و از وسوسه اسلام سیاسی که اسلام قدرت وخشونت و سلطه و جنگ و نزاع و «اراده معطوف به قدرت » است پرهیز کنند.
🔸استراتژی «تسنن نبوی » و «تشیع علوی » نیز تحقق« اسلام اخلاقی و اجتماعی» پیامبر ص است ،یعنی :
«اسلام معطوف به حقیقت و معنویت »
✅بر درم ها، نام شاهان می کنند
✅تا قیامت، نام احمد می زنند
✅نام احمد ، نام جمله انبیا است
✅چون که صد امد ،نود هم پیش ماست
( مثنوی معنوی مولوی )
@smnejatihosseini
@religionandsociety
✍🏻سید محمود نجاتی حسینی ،۱۴ فروردین ۱۳۹۸
🔹 بر خلاف «اسلام سیاسی» ( و بعضا اسلام گرایی فقاهتی ) که رسالت محمد رسول الله ص را در تشکیل حکومت و به دست گرفتن قدرت واعمال سلطه بر مردمان با هدف برپایی احکام دینی در زمین می داند، در حقیقت رسالت محمد رسول الله ص رسالتی است « اخلاقی و اجتماعی »
با هدف:
شکل دادن به اجتماعی از مسلمانان اخلاقی معنوی ( مدینه النبی )
است که بر مبنای « اخلاق شهروندی » در برابر دیگری ( بندگان خداوند ) احساس مسئولیت می کنند و به دنبال «جامعه ای انسانی و امن وارام و ازاد برای خود و دیگری » هستند .
🔸لذا «رسالت اخلاقی و اجتماعی» محمد رسول الله ص در دو« اصل انقلابی قرآنی » زیر خلاصه می شود :
🔘 زیستن اخلاقی معنوی
[انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق ]
(من برای کامل کردن کرامت های اخلاقی معنوی مبعوث شدم )
🔘مسئولیت در برابر دیگری
[من اصبح و لم یهتم به امور المسلمین ،فلیس به مسلم ]
( مسلمان ان کسی است که زندگی روزمره اش وقف تلاش مسئولانه برای رسیدگی به امور مردمان شده است )
🔹مسلمانان حقیقی نیز اگر الگویشان محمد رسول الله ص است ،ان گونه که قران مجید گفته است ،
[«و لکم فی رسول الله ، اسوه حسنه» ]
باید به «اسلام اخلاقی و اجتماعی» پیامبر ص اقتدا کنند.
و از وسوسه اسلام سیاسی که اسلام قدرت وخشونت و سلطه و جنگ و نزاع و «اراده معطوف به قدرت » است پرهیز کنند.
🔸استراتژی «تسنن نبوی » و «تشیع علوی » نیز تحقق« اسلام اخلاقی و اجتماعی» پیامبر ص است ،یعنی :
«اسلام معطوف به حقیقت و معنویت »
✅بر درم ها، نام شاهان می کنند
✅تا قیامت، نام احمد می زنند
✅نام احمد ، نام جمله انبیا است
✅چون که صد امد ،نود هم پیش ماست
( مثنوی معنوی مولوی )
@smnejatihosseini
@religionandsociety
🔻ضرورت بازگشت به گفتگوی بعثت🔻
✍ مهراب صادقنیا
🔹 پیامبر اسلام، صلواتالله و سلامه علیه، در جامعهای از دریافت وحی و نبوت سخن گفت که پیشتر یهودیان و مسیحیانِ شبهجزیرهی عربستان از آنها سخن گفته بودند. مفاهیم دیگر و نیز گزارشهای تاریخیای که بعدها قرآن کریم از آنها سخن گفت، مفاهیم و گزارشهایی بودند که در متون مقدس یهودی و مسیحی آمده بودند. این مشابهت چنان بود که شماری از یهودیها و مسیحیها گمان میبردند پیامبر اسلام سخن تازهای نیاورده و همان مفاهیم را با ادبیاتی تازه بازگو میکند. خودِ پیامبر نیز، دستِ کم تا زمانی که در مکّه بود، گویی اصراری به بیان تفاوت مفاهیمی که تعلیم میدهند با باورداشتهای یهودی و مسیحی نداشت. حتّی رسماً اعلام کردند که خدایی با او سخن گفته است که "علّم بالقلم" است؛ و این تلویحاً به این معناست که خدایی با ایشان سخن گفته است که پیشتر تورات و انجیل را به حضرت موسی و عیسی داده است.
🔸 در مدینه شرایط قدری متفاوت بود و قرآن کریم به گونهای سخن گفت که تفاوتهای یهودیّت و مسیحیّتِ موردِ نظر پیامبر با آنچه یهودیان و مسیحیان شبهجزیره میگفتند آشکار شد و قرآن کریم برخی بدعتها و انحرافهای یهودیان و مسیحیان را گوشزد کرده و آنها به اصالت ایمان ابراهیمی دعوت میکرد؛ امّا هیچگاه یهودیّت و مسیحیّت را انکار نکرد. به دنبال این اتفاق، گفتگوهای الاهیاتی میان مسلمانان و پیروان دو دین پیشین صورتی مجادلهگونه یافت. با این حال، بررسی تاریخی این گفتگوها نشان میدهد که هر چه از زمان نزول قرآن فاصله میگیریم بدگمانیها میان پیروان این سه دین بیشتر شده و تبادل اتّهامها فزونی یافته است. برای نمونه، در حالیکه نه قرآن کریم و نه پیامبر اکرم صلواتالله، هیچ اشارهی روشنی به تحریف شدن(لفظی) کتاب مقدس نداشتند، برخی از عالمان مسلمانان، از قرن سوم به این سوی یهودیها و مسیحیها را متّهم کردند که کتاب مقدس خود را تحریف کردهاند.
🔹هر چه این بدگمانیها بیشتر شد گفتگوهای الاهیدانهای ادیان ابراهیمی ستیزهجویانهتر و جدلیتر شد. نتیجهی این بدگمانیها که گاه خونین و آزاردهنده هم بوده است، دور شدن این الاهیدانها از متون مقدس و نفی و طرد همدیگر است. این بدگمانی و ستیزه سبب شده است که کمتر کسی از میان مفسران مسلمان، خود را نیازمند آن بداند که برای تفسیر قرآن کریم سری به متون مسیحی و یهودی بزند. این در حالی است که شمار زیادی از آیات قرآن کریم به کتاب مقدس و باورداشتهای یهودیها و مسیحیها اشاره دارد و فهم آنها نیازمند آشنایی با منابع آنهاست.
🔸 این تجربهی تاریخی تلخ ضرورت بازگشت به ادبیات قرآن کریم و پیامبر اکرم در گفتگوی اهل کتاب را نشان میدهد. واقعیّت آن است که الاهیدانهای ادیان ابراهیمی پشت یک بدگمانی و جهل تاریخی نسبت به هم سنگر گرفتهاند. دنیای معاصر ضرورت گفتگو و تلاش برای فهم دیگریدینی را بر ما آشکار کرده است.
▪️۹۸/۱/۱۴
🔰منبع: اخلاق در حوزه اجتماع
@religionandsociety
✍ مهراب صادقنیا
🔹 پیامبر اسلام، صلواتالله و سلامه علیه، در جامعهای از دریافت وحی و نبوت سخن گفت که پیشتر یهودیان و مسیحیانِ شبهجزیرهی عربستان از آنها سخن گفته بودند. مفاهیم دیگر و نیز گزارشهای تاریخیای که بعدها قرآن کریم از آنها سخن گفت، مفاهیم و گزارشهایی بودند که در متون مقدس یهودی و مسیحی آمده بودند. این مشابهت چنان بود که شماری از یهودیها و مسیحیها گمان میبردند پیامبر اسلام سخن تازهای نیاورده و همان مفاهیم را با ادبیاتی تازه بازگو میکند. خودِ پیامبر نیز، دستِ کم تا زمانی که در مکّه بود، گویی اصراری به بیان تفاوت مفاهیمی که تعلیم میدهند با باورداشتهای یهودی و مسیحی نداشت. حتّی رسماً اعلام کردند که خدایی با او سخن گفته است که "علّم بالقلم" است؛ و این تلویحاً به این معناست که خدایی با ایشان سخن گفته است که پیشتر تورات و انجیل را به حضرت موسی و عیسی داده است.
🔸 در مدینه شرایط قدری متفاوت بود و قرآن کریم به گونهای سخن گفت که تفاوتهای یهودیّت و مسیحیّتِ موردِ نظر پیامبر با آنچه یهودیان و مسیحیان شبهجزیره میگفتند آشکار شد و قرآن کریم برخی بدعتها و انحرافهای یهودیان و مسیحیان را گوشزد کرده و آنها به اصالت ایمان ابراهیمی دعوت میکرد؛ امّا هیچگاه یهودیّت و مسیحیّت را انکار نکرد. به دنبال این اتفاق، گفتگوهای الاهیاتی میان مسلمانان و پیروان دو دین پیشین صورتی مجادلهگونه یافت. با این حال، بررسی تاریخی این گفتگوها نشان میدهد که هر چه از زمان نزول قرآن فاصله میگیریم بدگمانیها میان پیروان این سه دین بیشتر شده و تبادل اتّهامها فزونی یافته است. برای نمونه، در حالیکه نه قرآن کریم و نه پیامبر اکرم صلواتالله، هیچ اشارهی روشنی به تحریف شدن(لفظی) کتاب مقدس نداشتند، برخی از عالمان مسلمانان، از قرن سوم به این سوی یهودیها و مسیحیها را متّهم کردند که کتاب مقدس خود را تحریف کردهاند.
🔹هر چه این بدگمانیها بیشتر شد گفتگوهای الاهیدانهای ادیان ابراهیمی ستیزهجویانهتر و جدلیتر شد. نتیجهی این بدگمانیها که گاه خونین و آزاردهنده هم بوده است، دور شدن این الاهیدانها از متون مقدس و نفی و طرد همدیگر است. این بدگمانی و ستیزه سبب شده است که کمتر کسی از میان مفسران مسلمان، خود را نیازمند آن بداند که برای تفسیر قرآن کریم سری به متون مسیحی و یهودی بزند. این در حالی است که شمار زیادی از آیات قرآن کریم به کتاب مقدس و باورداشتهای یهودیها و مسیحیها اشاره دارد و فهم آنها نیازمند آشنایی با منابع آنهاست.
🔸 این تجربهی تاریخی تلخ ضرورت بازگشت به ادبیات قرآن کریم و پیامبر اکرم در گفتگوی اهل کتاب را نشان میدهد. واقعیّت آن است که الاهیدانهای ادیان ابراهیمی پشت یک بدگمانی و جهل تاریخی نسبت به هم سنگر گرفتهاند. دنیای معاصر ضرورت گفتگو و تلاش برای فهم دیگریدینی را بر ما آشکار کرده است.
▪️۹۸/۱/۱۴
🔰منبع: اخلاق در حوزه اجتماع
@religionandsociety
♦️#فربهی_مناسکی
🔹در راستای توسعه تقویم شیعی و مناسبت سازی:
"26 رجب: سالروز وفات حضرت ابوطالب"
🔸با توجه به اختلاف منابع سنی و شیعه درباره خداپرستی عموی پیامبر، گرامیداشت وی استعداد بالایی برای شیعه گرایی و تبدیل به یک عامل هویتی تمایزبخش را دارد. با این وصف، تاکید جریان تشیع هویتی (برائتی) بر ترویج این مناسبت قابل فهم است.
بعید نیست در روایت شیعی دیر یا زود "وفات" به "وفات شهادت گونه" و پس از آن هم "شهادت" مبدل گردد و این شخصیت بزرگ تاریخ اسلام، به جای محور وفاق مسلمانان به محوری برای تفرقه بدل گردد.
🔹(به امضای پایین پوستر توجه کنید: "ستاد بزرگداشت حضرت ابوطالب (ع)")
▪️1398/1/12
🔰منبع: دین، فرهنگ و جامعه - محسن حسام مظاهری
@religionandsociety
🔹در راستای توسعه تقویم شیعی و مناسبت سازی:
"26 رجب: سالروز وفات حضرت ابوطالب"
🔸با توجه به اختلاف منابع سنی و شیعه درباره خداپرستی عموی پیامبر، گرامیداشت وی استعداد بالایی برای شیعه گرایی و تبدیل به یک عامل هویتی تمایزبخش را دارد. با این وصف، تاکید جریان تشیع هویتی (برائتی) بر ترویج این مناسبت قابل فهم است.
بعید نیست در روایت شیعی دیر یا زود "وفات" به "وفات شهادت گونه" و پس از آن هم "شهادت" مبدل گردد و این شخصیت بزرگ تاریخ اسلام، به جای محور وفاق مسلمانان به محوری برای تفرقه بدل گردد.
🔹(به امضای پایین پوستر توجه کنید: "ستاد بزرگداشت حضرت ابوطالب (ع)")
▪️1398/1/12
🔰منبع: دین، فرهنگ و جامعه - محسن حسام مظاهری
@religionandsociety
♦️گمان میکردند قرآن در ارث مرد را بر زن مقدم کرده است، غلط است آقا!
🎥 فیلم کامل سومین قسمت از برنامه #چهارسو، گفتگو با آیت الله #سید_کمال_حیدری، مرجع تقلید و استاد حوزه علمیه:
🔹«تقریباً اتفاق علمای مسلمین این است که نظر علما خود دین نیست، چرا که احکام را به دو دسته احکام #ظاهری و #واقعی تقسیم کرده اند. همین مسئله به این معناست که نظر علما #برداشتی_از_دین است نه خود دین.
🔸در صورتی که در یک مسئله چندین نظر داشتیم، اگر همه آن ها دین باشد #تناقض و #تضاد لازم می آید. شما اگر نظر عالم را مساوی دین کردید، لازمه اش این است که دین چندین بشود در واقع.
🔹اگر شما با توجه به شرایطتان #مطالعه کردید و دیدید تشیع مکتب حقی است، این برای #سعادت شما در قیامت کافی است. شما در قیامت می گویید من با توجه به شرایط و استطاعتم به قدری که توانستم مطالعه کردم و به این دلیل رسیدم و شیعه شدم که البته این هم 1 درصد است و 99 درصد ما با توجه به شرایط تولد و جامعه و ... #شیعه شده ایم. خب اگر بگویید تشیع این افراد قبول نمی شود که اکثر #شیعیان هم باید #جهنم بروند، اما اگر بگویید قبول است، چرا آن کسی که در جامعه #بودایی متولد شده #معذور نباشد؟
🔸بنده می گویم از بعد نظری هر صاحب نظری #حق دارد دلیل خود را بیان کند و ما هم باید #احترام بگذاریم، اما اگر کسی بخواهد در مقام #عمل دست به کار شود و نظرش را به کرسی بنشاند و بگوید یا نظر من را قبول کنید یا سر شما را خواهم برید، این غلط و اشتباه است.
🔹آن نظری باید در مقام عمل اجرا شود که #مردم آن را انتخاب کرده اند، مثلاً در کشور ما گفته می شود #جمهوریت و #مردم_سالاری، یعنی مردم این نظام و قانون اساسی را خواسته اند و در مقام عمل همان باید اجرا شود.
🔸فصل مقوّم ورود به دین اسلام، قبول کردن پیامبری پیامبر اسلام(ص) است. بنده معتقدم شرط ورود به تشیع این است که بعد از پیامبر در مسائل دین به علی(ع) و اولادش(ع) مراجعه شود و نه دیگران.
🔹بعضی برای ورود به تشیع #عصمت، دوازده امامی بودن و اعتقاد به #خلافت_سیاسی را شرط می دانند؛ بنده به همه این ها معتقدم و دلیل هم دارم که این ها حق است، اما شرط ورود به تشیع نمی دانم؛ یعنی می خواهم پرچم تشیع را گسترش بدهم.
🔸متأسفانه در بعضی از مقاطعی که از بنده پخش شد، برخی گمان کردند بنده اعتقاد به عصمت و خلافت سیاسی امیرالمومنین(ع) ندارم؛ نه آقا بنده اعتقاد دارم و کتاب و بحث هم در اثباتشان دارم، اما می گویم اگر کسی #اجتهاد کرد و برایش ثابت نشد، حق ندارم او را از تشیع خارج کنم.
🔹خیلی ها گمان میکردند قرآن در #ارث مرد را بر زن مقدم کرده است، غلط است آقا!
🔸 ما در #مسأله زن نمی گوییم موضوع ثابت است و ما می خواهیم حکم را تغییر دهیم؛ موضوع #تغییر کرده است. شرایط #زنان_عصر_صدر_اسلام با #زنان_امروز متفاوت است، لذا بنده معتقدم باید #حقوق آن ها هم #تغییر کند.
🔹ائمه(ع) هم گاهی به دلیل #تغییر_شرایط احکام را تغییر می دادند. ما در زمان امام صادق(ع) می بینیم ایشان #زکات را در چیزهای دیگری هم وضع کرده اند. آقایان چون #زمان و #مکان را در اعتبار نگرفتند و شرایط اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی و مالی را در نظر نگرفتند گفتند #تعارض شده است.
🔸هیچ جای #قرآن نگفته من #مطلق هستم، شما در علم اصول گفته اید مطلق و مقید، من و شما هستیم که برداشت می کنیم این آیه مطلق است یا #مقید.»
🔹مشاهده فیلم کامل مصاحبه:
aparat.com/v/dr2nQ?1
➖➖➖➖➖
🔰منبع: برنامه اینترنتی چهارسو
@religionandsociety
🎥 فیلم کامل سومین قسمت از برنامه #چهارسو، گفتگو با آیت الله #سید_کمال_حیدری، مرجع تقلید و استاد حوزه علمیه:
🔹«تقریباً اتفاق علمای مسلمین این است که نظر علما خود دین نیست، چرا که احکام را به دو دسته احکام #ظاهری و #واقعی تقسیم کرده اند. همین مسئله به این معناست که نظر علما #برداشتی_از_دین است نه خود دین.
🔸در صورتی که در یک مسئله چندین نظر داشتیم، اگر همه آن ها دین باشد #تناقض و #تضاد لازم می آید. شما اگر نظر عالم را مساوی دین کردید، لازمه اش این است که دین چندین بشود در واقع.
🔹اگر شما با توجه به شرایطتان #مطالعه کردید و دیدید تشیع مکتب حقی است، این برای #سعادت شما در قیامت کافی است. شما در قیامت می گویید من با توجه به شرایط و استطاعتم به قدری که توانستم مطالعه کردم و به این دلیل رسیدم و شیعه شدم که البته این هم 1 درصد است و 99 درصد ما با توجه به شرایط تولد و جامعه و ... #شیعه شده ایم. خب اگر بگویید تشیع این افراد قبول نمی شود که اکثر #شیعیان هم باید #جهنم بروند، اما اگر بگویید قبول است، چرا آن کسی که در جامعه #بودایی متولد شده #معذور نباشد؟
🔸بنده می گویم از بعد نظری هر صاحب نظری #حق دارد دلیل خود را بیان کند و ما هم باید #احترام بگذاریم، اما اگر کسی بخواهد در مقام #عمل دست به کار شود و نظرش را به کرسی بنشاند و بگوید یا نظر من را قبول کنید یا سر شما را خواهم برید، این غلط و اشتباه است.
🔹آن نظری باید در مقام عمل اجرا شود که #مردم آن را انتخاب کرده اند، مثلاً در کشور ما گفته می شود #جمهوریت و #مردم_سالاری، یعنی مردم این نظام و قانون اساسی را خواسته اند و در مقام عمل همان باید اجرا شود.
🔸فصل مقوّم ورود به دین اسلام، قبول کردن پیامبری پیامبر اسلام(ص) است. بنده معتقدم شرط ورود به تشیع این است که بعد از پیامبر در مسائل دین به علی(ع) و اولادش(ع) مراجعه شود و نه دیگران.
🔹بعضی برای ورود به تشیع #عصمت، دوازده امامی بودن و اعتقاد به #خلافت_سیاسی را شرط می دانند؛ بنده به همه این ها معتقدم و دلیل هم دارم که این ها حق است، اما شرط ورود به تشیع نمی دانم؛ یعنی می خواهم پرچم تشیع را گسترش بدهم.
🔸متأسفانه در بعضی از مقاطعی که از بنده پخش شد، برخی گمان کردند بنده اعتقاد به عصمت و خلافت سیاسی امیرالمومنین(ع) ندارم؛ نه آقا بنده اعتقاد دارم و کتاب و بحث هم در اثباتشان دارم، اما می گویم اگر کسی #اجتهاد کرد و برایش ثابت نشد، حق ندارم او را از تشیع خارج کنم.
🔹خیلی ها گمان میکردند قرآن در #ارث مرد را بر زن مقدم کرده است، غلط است آقا!
🔸 ما در #مسأله زن نمی گوییم موضوع ثابت است و ما می خواهیم حکم را تغییر دهیم؛ موضوع #تغییر کرده است. شرایط #زنان_عصر_صدر_اسلام با #زنان_امروز متفاوت است، لذا بنده معتقدم باید #حقوق آن ها هم #تغییر کند.
🔹ائمه(ع) هم گاهی به دلیل #تغییر_شرایط احکام را تغییر می دادند. ما در زمان امام صادق(ع) می بینیم ایشان #زکات را در چیزهای دیگری هم وضع کرده اند. آقایان چون #زمان و #مکان را در اعتبار نگرفتند و شرایط اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی و مالی را در نظر نگرفتند گفتند #تعارض شده است.
🔸هیچ جای #قرآن نگفته من #مطلق هستم، شما در علم اصول گفته اید مطلق و مقید، من و شما هستیم که برداشت می کنیم این آیه مطلق است یا #مقید.»
🔹مشاهده فیلم کامل مصاحبه:
aparat.com/v/dr2nQ?1
➖➖➖➖➖
🔰منبع: برنامه اینترنتی چهارسو
@religionandsociety
آپارات - سرویس اشتراک ویدیو
آیت الله حیدری: گمان میکردند قرآن در ارث مرد را بر زن مقدم کرده، غلط است آقا!
فیلم کامل سومین قسمت از برنامه چهارسو، گفتگو با آیت الله سید کمال حیدری، مرجع تقلید و استاد حوزه علمیه در باب موضوعات مهم و بروز اندیشه ای
Forwarded from کانال همبستگی
█ لیستی از کانالهای مفید تلگرام تقدیم به شما:
ــــــــــــــــــــ.....
▓ بررسی مسائل روز
@v_social_problems_of_iran
▓ روزی «یک صفحه» داستان بخوانیم
@mohsensarkhosh_khatkhatiii
▓ مجموعه کتابهایی از علم سیاست
@politicalLibrary
▓ انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران
@Iranianspa
▓ "و خدایی که بهشدت کافیست "
@rahe_aseman
▓ مطالعات آمریکا
@EsfandiarKhodaee
▓ جامعهشناسی
@Atu_Sociology
▓ اخبار و اطلاعات حقوقی و قضایی
@Lawpress
▓ بانک جامع آرای قضایی کشور
@Lawpress_Arayeghazayi
▓ تلنگری بر مسائل روزمره
@kharmagaas
▓ شیفتگان کتاب
@shifteganketab
▓ دکتر محمّدعلی اسلامینُدوشن
@sarv_e_sokhangoo
▓ هفتآسمان (نجوم و کیهانشناسی)
@Haft_Aseman0
▓ مطالعات آلمان و اروپا
@dachstudien
▓ تاریخ ایران و جهان
@Official_history
▓ اقتصاد در گذر زمان:
@m_ali_mokhtari
▓ کتب سیاسی
@PoliticalBooks
▓ تاریخ شفاهی "ایران"
@oralhistoryiran
▓ عصردیپلماسی
@asrdiplomacyir
▓ آنتی اولیگارشی/ تحلیل سیاسی
@antioligarchie
▓ ایدههای سرمایهگذاری و تجارت
@Geconomy
▓ بهترینهای داستان و رمان صوتی
@sedayehdastan
▓ دانش سیاست
@policypaper
▓ نظریات جامعه شناسی
@sociologyat1glance
▓ کانال تخصصی روابط بینالملل
@InternationalRel
▓ مدیریت در منابع انسانی و تولید
@HRMCHANNEL
▓ فرواخوان پذیرش و چاپ مقاله
@RNmagz
▓ مجله بانکیها
@BANKIHA
▓ شب چراغ:
@shabcheragh_monthly
▓ داستان و رمان صوتی pdf نایاب
@choobakk
▓ شبکه داستان نویسان
@matikandastan
▓ دین وجامعه
@religionandsociety
▓ مهارتهای رابطه
@rabeteyebehtar
▓ تافت: تاریخ ادبیات فلسفه تمدّن
@taft_Iran
▓ خانه کتاب دانشگاه تهران
@utbook
▓ فرازمینیها
@farzaminiha
▓ مهاجرت تحصیلی کشور نروژ
@UniversityacceptanceinNorway
▓ کیهان شناسی
@keyhan_n1
▓ مقالات سیاسی
@Political_Articles
▓ بهسوی تمدن نوین اسلامی
@tamadone_novine_islami
▓ خاقانی شروانی
شرح قصائد خاقانی
@khaghanieshervani
▓ درسگفتارها
@daltal
▓ جامعه سناسی ورزش و بدن
@sociology_of_sport
▓ کافه اقتصاد: تحلیلهای متمایز اقتصادی
@economics_cafe
▓ فقط حقوقیها وارد شوند
@dadgar_chnl
▓ برگی از تقویم تاریخ
@bargi_az_tarikh
▓ کانالِ فلسفیِ « تکانه »
@khosrowchannel
▓ بازار سرمایه
@stockmarket_press
▓ تحریر؛تحلیل مسائل عراق
@tahrearcom
▓ فرهنگ سیاسی
@politicalculture
▓ روابط بینالملل وسیاست خارجی
@beinalmelal
▓ شعر و قصه مجازی
@qessekoodak
▓ عاشقان ایران
@loversofiran
▓ جامعه شناسی محیط زیست
@zistbomeshomal
▓ تازههای کتاب
@hekmatkalame
▓ جامعهشناسی سیاسی
@PoliticalSocio
▓ فلسفه و ادبیات
@toreyejan
▓ آموزشگاه مجازی طراحی وبسایت
@ShimaSadatMavali
▓ کژ نگریستن: روانکاوی/ فلسفه/جامعهشناسی
@Kajhnegaristan
▓ تصاویر آهنگها اشعارِ مشاهیرِ جهان
@TaranehayPayizii
▓ علم نجوم طبیعت
@keyhan_on1
▓ گلچین موسیقی سنتی ایرانی
@sonati4444telegram
▓ شگفتیهای ایران
@IRANDIDANIHA
▓ ایدههای شغلی
@appliedhumanities
▓ ژئوپولیتیک ایرانی
@irgeopolitics
▓ زبان
@linguisticsacademy
▓ فراخوان مقالات علوم انسانی
@doctora1
▓ کتاب صوتی زمزمه
@whisper_pod
▓ تاریخ و فلسفه خردگرایی
@denkenfurdenken
▓ طراحی پرسشنامه(رایگان)
@ir_porseshnameh
▓ نقد رادیکال جامعه ایران
@solati_mehran
▓ کتابخانه تلگرامی
@PDF73
▓ درست بگوییم درست بنویسیم
@PARSIDO
▓ دانش زبانی
@linguiran
▓ فلاسفه سعدی حافظ مولانا و شمس
@roshanfekridini13
▓ پشت پرده اقتصاد ایران | ECONOMY
@ECONOMY7
▓ بزرگترين مرجع كتابهای صوتی/pdf
@Beheshteketab
▓ آموزش تحلیل سیاسی
@politicology
▓ آموزش تکنیکهای زبان انگلیسی
@PTEnglishtest
▓ کانال مختص رشته علوم سیاسی
@politickaraj
▓ آموزش واردات و صادرات
@modirtamin
▓ دیکشنری تصویری: تلفظ + کدینگ
@english1388
ــــــــــــــــــــ.....
█ هماهنگی برای پیوستن به لیست:
@Mohsensarkhosh
ــــــــــــــــــــ.....
▓ بررسی مسائل روز
@v_social_problems_of_iran
▓ روزی «یک صفحه» داستان بخوانیم
@mohsensarkhosh_khatkhatiii
▓ مجموعه کتابهایی از علم سیاست
@politicalLibrary
▓ انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران
@Iranianspa
▓ "و خدایی که بهشدت کافیست "
@rahe_aseman
▓ مطالعات آمریکا
@EsfandiarKhodaee
▓ جامعهشناسی
@Atu_Sociology
▓ اخبار و اطلاعات حقوقی و قضایی
@Lawpress
▓ بانک جامع آرای قضایی کشور
@Lawpress_Arayeghazayi
▓ تلنگری بر مسائل روزمره
@kharmagaas
▓ شیفتگان کتاب
@shifteganketab
▓ دکتر محمّدعلی اسلامینُدوشن
@sarv_e_sokhangoo
▓ هفتآسمان (نجوم و کیهانشناسی)
@Haft_Aseman0
▓ مطالعات آلمان و اروپا
@dachstudien
▓ تاریخ ایران و جهان
@Official_history
▓ اقتصاد در گذر زمان:
@m_ali_mokhtari
▓ کتب سیاسی
@PoliticalBooks
▓ تاریخ شفاهی "ایران"
@oralhistoryiran
▓ عصردیپلماسی
@asrdiplomacyir
▓ آنتی اولیگارشی/ تحلیل سیاسی
@antioligarchie
▓ ایدههای سرمایهگذاری و تجارت
@Geconomy
▓ بهترینهای داستان و رمان صوتی
@sedayehdastan
▓ دانش سیاست
@policypaper
▓ نظریات جامعه شناسی
@sociologyat1glance
▓ کانال تخصصی روابط بینالملل
@InternationalRel
▓ مدیریت در منابع انسانی و تولید
@HRMCHANNEL
▓ فرواخوان پذیرش و چاپ مقاله
@RNmagz
▓ مجله بانکیها
@BANKIHA
▓ شب چراغ:
@shabcheragh_monthly
▓ داستان و رمان صوتی pdf نایاب
@choobakk
▓ شبکه داستان نویسان
@matikandastan
▓ دین وجامعه
@religionandsociety
▓ مهارتهای رابطه
@rabeteyebehtar
▓ تافت: تاریخ ادبیات فلسفه تمدّن
@taft_Iran
▓ خانه کتاب دانشگاه تهران
@utbook
▓ فرازمینیها
@farzaminiha
▓ مهاجرت تحصیلی کشور نروژ
@UniversityacceptanceinNorway
▓ کیهان شناسی
@keyhan_n1
▓ مقالات سیاسی
@Political_Articles
▓ بهسوی تمدن نوین اسلامی
@tamadone_novine_islami
▓ خاقانی شروانی
شرح قصائد خاقانی
@khaghanieshervani
▓ درسگفتارها
@daltal
▓ جامعه سناسی ورزش و بدن
@sociology_of_sport
▓ کافه اقتصاد: تحلیلهای متمایز اقتصادی
@economics_cafe
▓ فقط حقوقیها وارد شوند
@dadgar_chnl
▓ برگی از تقویم تاریخ
@bargi_az_tarikh
▓ کانالِ فلسفیِ « تکانه »
@khosrowchannel
▓ بازار سرمایه
@stockmarket_press
▓ تحریر؛تحلیل مسائل عراق
@tahrearcom
▓ فرهنگ سیاسی
@politicalculture
▓ روابط بینالملل وسیاست خارجی
@beinalmelal
▓ شعر و قصه مجازی
@qessekoodak
▓ عاشقان ایران
@loversofiran
▓ جامعه شناسی محیط زیست
@zistbomeshomal
▓ تازههای کتاب
@hekmatkalame
▓ جامعهشناسی سیاسی
@PoliticalSocio
▓ فلسفه و ادبیات
@toreyejan
▓ آموزشگاه مجازی طراحی وبسایت
@ShimaSadatMavali
▓ کژ نگریستن: روانکاوی/ فلسفه/جامعهشناسی
@Kajhnegaristan
▓ تصاویر آهنگها اشعارِ مشاهیرِ جهان
@TaranehayPayizii
▓ علم نجوم طبیعت
@keyhan_on1
▓ گلچین موسیقی سنتی ایرانی
@sonati4444telegram
▓ شگفتیهای ایران
@IRANDIDANIHA
▓ ایدههای شغلی
@appliedhumanities
▓ ژئوپولیتیک ایرانی
@irgeopolitics
▓ زبان
@linguisticsacademy
▓ فراخوان مقالات علوم انسانی
@doctora1
▓ کتاب صوتی زمزمه
@whisper_pod
▓ تاریخ و فلسفه خردگرایی
@denkenfurdenken
▓ طراحی پرسشنامه(رایگان)
@ir_porseshnameh
▓ نقد رادیکال جامعه ایران
@solati_mehran
▓ کتابخانه تلگرامی
@PDF73
▓ درست بگوییم درست بنویسیم
@PARSIDO
▓ دانش زبانی
@linguiran
▓ فلاسفه سعدی حافظ مولانا و شمس
@roshanfekridini13
▓ پشت پرده اقتصاد ایران | ECONOMY
@ECONOMY7
▓ بزرگترين مرجع كتابهای صوتی/pdf
@Beheshteketab
▓ آموزش تحلیل سیاسی
@politicology
▓ آموزش تکنیکهای زبان انگلیسی
@PTEnglishtest
▓ کانال مختص رشته علوم سیاسی
@politickaraj
▓ آموزش واردات و صادرات
@modirtamin
▓ دیکشنری تصویری: تلفظ + کدینگ
@english1388
ــــــــــــــــــــ.....
█ هماهنگی برای پیوستن به لیست:
@Mohsensarkhosh