گرگ وحشت به زندگی بازگشت؟ خیر
این گرگ ها گرگ وحشت نیستن! این گرگها، گرگهای خاکستری هستن فقط با کمی تغییر ژنتیکی!🧬 درواقع کولوسال بایوساینسز بعضی از ژن های گرگ وحشت رو بازیابی کرد و اون ژنهارو داخل ژنوم گرگ امروزی فعال کرده و موجودی رو کمابیش شبیه به گرگ وحشت بوجود آورده.
کولوسال هرگز نمیتونه موجودات ماقبل تاریخ رو همونجوری که بودن برگردونه اما میتونه موجوداتی شبیه به موجودات ماقبل تاریخ و منقرض شده رو تولید کنه. مثلاً یه فیل پشمالو با عاج های بزرگ (نه یک ماموت)
- البرز امیدی
این گرگ ها گرگ وحشت نیستن! این گرگها، گرگهای خاکستری هستن فقط با کمی تغییر ژنتیکی!🧬 درواقع کولوسال بایوساینسز بعضی از ژن های گرگ وحشت رو بازیابی کرد و اون ژنهارو داخل ژنوم گرگ امروزی فعال کرده و موجودی رو کمابیش شبیه به گرگ وحشت بوجود آورده.
کولوسال هرگز نمیتونه موجودات ماقبل تاریخ رو همونجوری که بودن برگردونه اما میتونه موجوداتی شبیه به موجودات ماقبل تاریخ و منقرض شده رو تولید کنه. مثلاً یه فیل پشمالو با عاج های بزرگ (نه یک ماموت)
- البرز امیدی
توضیحات ساینس نیوز👇
https://www.sci.news/genetics/dire-wolf-de-extinction-13808.html
وبسایت کولوسال بایوساینسز👇
https://colossal.com/
از اونجایی که فقط اطلاعات مطرح شده در ساینس نیوز و خود سایت کولوسال رو گفتم، پیشنهاد میکنم مطالب تکمیلی دکتر خسروی رو هم مطالعه کنید :
https://t.me/paleogram/1493
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
چند روز پیش تریلر سری جدید برنامهی خاطره انگیز "راهپیمایی با دایناسورها" (Walking with Dinosaurs) منتشر شد و فقط یک کلمه برای توصیف آن وجود دارد : شاهکار!
هیولاهای دوست داشتنی پس هنرنماییهای به یادماندنیشان در "سیاره ماقبل تاریخ" (prehistoric planet) و "زندگی در سیاره ما" (life on our planet) دوباره به تلویزیونها آمده و این بار حرفهای جدیدی با خود به همراه دارند.
بنظر من امسال سال خوبی برای علاقمندان به Spinosaurus میشود. درکنار بازگشت این دایناسور دوست داشتنی به دنیای ژوراسیک (Jurassic world) در سال ۲۰۲۵، Spinosaurus با ظاهر علمی خود در سری جدید "راهپیمایی با دایناسورها" حاضر شده. و همینطور تروسور محبوب من، Quetzalcoatlus که منتظرش بودم!
- البرز امیدی
هیولاهای دوست داشتنی پس هنرنماییهای به یادماندنیشان در "سیاره ماقبل تاریخ" (prehistoric planet) و "زندگی در سیاره ما" (life on our planet) دوباره به تلویزیونها آمده و این بار حرفهای جدیدی با خود به همراه دارند.
بنظر من امسال سال خوبی برای علاقمندان به Spinosaurus میشود. درکنار بازگشت این دایناسور دوست داشتنی به دنیای ژوراسیک (Jurassic world) در سال ۲۰۲۵، Spinosaurus با ظاهر علمی خود در سری جدید "راهپیمایی با دایناسورها" حاضر شده. و همینطور تروسور محبوب من، Quetzalcoatlus که منتظرش بودم!
- البرز امیدی
استخوان های پنوماتیک (PNEUMATIC) : وجود فضاهای هوایی در داخل استخوانها
پرندگان و کروکودیل های امروزی دارای فضاهایی در داخل استخوان های خود هستند که پر از هوا یا مایع است. پنوماتیزاسیون (pneumatization) استخوانهای جمجمه در کروکدیلها احتمالاً مربوط به گذشته است، زمانی که آنها شاید حالتهای مختلف زندگی یا سیستمهای تنفسی متفاوتی داشتند. پستانداران حتی مقداری پنوماتیزاسیون دارند. به عنوان مثال، انسان دارای سینوس های هوا در داخل جمجمه، بالا و زیر چشم است و این فضاها ممکن است در هنگام سرماخوردگی دچار درد شوند. در پرندگان، pneumatization بخش کلیدی سیستم متابولیک آنها است. تقریباً تمام استخوانهای پرنده توخالی هستند.
چرا چنین سیستم پیچیدهای وجود دارد؟
استخوان های توخالی باعث کاهش وزن می شوند و این برای پرنده پرنده مهم است زیرا موفقیت آن به توانایی پرواز بستگی دارد. فضاهای هوایی همچنین می توانند به تعادل حیوان کمک کنند، به عنوان مثال، وزن را به باسن و دم برگردانند. برخی از پرندگان حتی از توانایی خود برای پمپاژ هوا به داخل و خارج از کیسه های هوایی به عنوان راهی برای زنده ماندن استفاده می کنند : در زمانی که در ارتفاعات بلند پرواز می کنند که فشار هوا کمتر از سطح زمین است.
به همین دلیل بسیاری از دایناسورها pneumatization نداشتند، اما صرفه جویی در وزن و تعادل مهم بود. وقتی دیرینه شناسان دریافتند دایناسورهای Sauropod تقریباً در تمام ستون مهره ها، از سر تا دم، و همچنین در دندهها و استخوان های بازوی خود، pneumatization گستردهای دارند، تعجبی نداشت.
در مورد تروپودهای کوچک و بزرگ چطور؟
تقریباً همه تروپودها، درست مانند نوادگانشان یعنی پرندگان، استخوانهای توخالی داشتند. اینجا برای نمونه های بزرگتر مانند T. rex و Spinosaurus کمی در مورد صرفه جویی در وزن است. اما به همان اندازه برای تنظیم تعادل آنها مهم است. تروپودها همگی دوپا بودند و فقط روی اندام های عقب خود راه می رفتند، بنابراین حفظ تعادل، اهمیت داشت، و مشخص شده است که کمی جابجایی مرکز جرم به عقب، چابکی آنها را افزایش می دهد! به خصوص توانایی آنها در چرخش و تغییر جهت در هنگام تعقیب شکار! و البته، این نیز در مورد بهبود سیستم تنفسی آنها مهم است! دایناسورها سیستم تنفسی یک طرفه مشابهی داشتند که در پرندگان مشاهده میشود، (رفتار شناسی دایناسورها، مایکل بنتون) و این ممکن است باعث بهبود ۱۰ درصدی کارایی آنها در انتقال اکسیژن به بدن و دیاکسیدکربن به بیرون شود.
- البرز امیدی
پرندگان و کروکودیل های امروزی دارای فضاهایی در داخل استخوان های خود هستند که پر از هوا یا مایع است. پنوماتیزاسیون (pneumatization) استخوانهای جمجمه در کروکدیلها احتمالاً مربوط به گذشته است، زمانی که آنها شاید حالتهای مختلف زندگی یا سیستمهای تنفسی متفاوتی داشتند. پستانداران حتی مقداری پنوماتیزاسیون دارند. به عنوان مثال، انسان دارای سینوس های هوا در داخل جمجمه، بالا و زیر چشم است و این فضاها ممکن است در هنگام سرماخوردگی دچار درد شوند. در پرندگان، pneumatization بخش کلیدی سیستم متابولیک آنها است. تقریباً تمام استخوانهای پرنده توخالی هستند.
چرا چنین سیستم پیچیدهای وجود دارد؟
استخوان های توخالی باعث کاهش وزن می شوند و این برای پرنده پرنده مهم است زیرا موفقیت آن به توانایی پرواز بستگی دارد. فضاهای هوایی همچنین می توانند به تعادل حیوان کمک کنند، به عنوان مثال، وزن را به باسن و دم برگردانند. برخی از پرندگان حتی از توانایی خود برای پمپاژ هوا به داخل و خارج از کیسه های هوایی به عنوان راهی برای زنده ماندن استفاده می کنند : در زمانی که در ارتفاعات بلند پرواز می کنند که فشار هوا کمتر از سطح زمین است.
به همین دلیل بسیاری از دایناسورها pneumatization نداشتند، اما صرفه جویی در وزن و تعادل مهم بود. وقتی دیرینه شناسان دریافتند دایناسورهای Sauropod تقریباً در تمام ستون مهره ها، از سر تا دم، و همچنین در دندهها و استخوان های بازوی خود، pneumatization گستردهای دارند، تعجبی نداشت.
در مورد تروپودهای کوچک و بزرگ چطور؟
تقریباً همه تروپودها، درست مانند نوادگانشان یعنی پرندگان، استخوانهای توخالی داشتند. اینجا برای نمونه های بزرگتر مانند T. rex و Spinosaurus کمی در مورد صرفه جویی در وزن است. اما به همان اندازه برای تنظیم تعادل آنها مهم است. تروپودها همگی دوپا بودند و فقط روی اندام های عقب خود راه می رفتند، بنابراین حفظ تعادل، اهمیت داشت، و مشخص شده است که کمی جابجایی مرکز جرم به عقب، چابکی آنها را افزایش می دهد! به خصوص توانایی آنها در چرخش و تغییر جهت در هنگام تعقیب شکار! و البته، این نیز در مورد بهبود سیستم تنفسی آنها مهم است! دایناسورها سیستم تنفسی یک طرفه مشابهی داشتند که در پرندگان مشاهده میشود، (رفتار شناسی دایناسورها، مایکل بنتون) و این ممکن است باعث بهبود ۱۰ درصدی کارایی آنها در انتقال اکسیژن به بدن و دیاکسیدکربن به بیرون شود.
- البرز امیدی
بازماندگان انقراض کرتاسه در جهان مدرن
با توجه به سازگاری های شعاعی، انقراض دایناسورها در ۶۶ میلیون سال پیش سرانجام راه را برای برتری پستانداران هموار کرد. انسان ها به راسته نخستی ها تعلق دارند که شامل لمورها، میمون ها و ایپها میشود. منشا نخستیها را میتوان به زمانی که از ۶۶ تا ۲۳ میلیون سال پیش و به نام پالئوژن (Paleogene) نامیده میشود، نسبت داد. ما اغلب فراموش می کنیم که پستانداران تقریباً همزمان با دایناسورها در دورهی تریاس پدید آمدند و این دو گروه در طول دوره ژوراسیک و کرتاسه در کنار یکدیگر زندگی می کردند. این پستانداران اولیه به گروه های زیادی با عادات و رژیم های غذایی متنوع تقسیم شدند، اما هیچ یک از آنها تا پایان کرتاسه، معمولا بزرگتر از یک گربه نبودند. تحقیقات نشان میدهد که اثر تکاملی مهم ناپدید شدن ناگهانی دایناسورهای غیر پرنده، رهایی پستانداران از محدودیت هایشان بود. به یک معنا، دایناسورها همه جا بودند و همه کارهای «حیوانات بزرگ» را انجام می دادند، و پستانداران مجبور بودند در حاشیه زندگی کنند، کوچک بمانند و شبگردی کنند.
با از بین رفتن دایناسورها، فرصت های غنی برای پستانداران و گروه های دیگر مانند دایناسورهای پرنده، و کروکودیل ها وجود داشت. در Paleogene، انواع حیوانات جدید و شگفت انگیز بوجود آمدند، زیرا این سه گروه به سرعت تکامل یافتند تا همه فرصت ها را پر کنند. در آمریکای جنوبی، پرنده غول پیکر Phorusrhacos با قد نزدیک به ۲/۷ متر از پستاندارانی به اندازه گوسفند امروزی تغذیه میکرد. تمساحهای غولپیکر بیشتر با زندگی در خشکی سازگار شدند و در مناطق دیگر از شکارچیان برتر بودند. مدتی طول کشید تا پستانداران تسلط خود را در خشکی تثبیت کنند و ...
صحنهی حیات تا چند میلیون سال پس از انقراض بزرگ بسیار متفاوت به نظر میرسید. آنژیوسپرمها یا گیاهان نهاندانه (Angiosperm) که در دوره کرتاسه پدید آمدند، گسترش یافتند، و بدون نیاز به وجود دایناسورهایی که درختان و بوته ها را بکارند، شکوفا شدند. جنگل های بارانی استوایی به مرور زمان در مناطق گرمتر ایجاد شد. آنها مملو از اقوام اولیه گروههای آشنای مدرن مانند اسب، گاو، موش، گربه، سگ و میمون بودند.
برخی از اولین نخستیها مانند Plesiadapis بزرگتر بودند، با دم های کرکی بلند، و دست ها و پاهای قوی برای گرفتن شاخه ها. آنها گیاهخوارانی بودند که از برگها تغذیه می کردند. در دوران پالئوژن، نخستیها به اجداد لمورها و تارسیرهای مدرن از یک سو و میمونها و ایپها از سوی دیگر تقسیم شدند. برخی از میمونها به آمریکای جنوبی رسیدند، جایی که ویژگیهای خود را تکامل دادند، از جمله دمی که بهعنوان اندام پنجم از آن استفاده میکردند. در آفریقا و اروپا، گروه دیگری از نخستیها دم خود را از دست داده و بازوهای قوی تری را برای تاب خوردن در میان درختان تکامل دادند. این گروه از نخستیها بودند که حدود ۵ میلیون سال پیش گوریلها، شامپانزهها و انسانهای امروزی را پدید آوردند.
- البرز امیدی
با توجه به سازگاری های شعاعی، انقراض دایناسورها در ۶۶ میلیون سال پیش سرانجام راه را برای برتری پستانداران هموار کرد. انسان ها به راسته نخستی ها تعلق دارند که شامل لمورها، میمون ها و ایپها میشود. منشا نخستیها را میتوان به زمانی که از ۶۶ تا ۲۳ میلیون سال پیش و به نام پالئوژن (Paleogene) نامیده میشود، نسبت داد. ما اغلب فراموش می کنیم که پستانداران تقریباً همزمان با دایناسورها در دورهی تریاس پدید آمدند و این دو گروه در طول دوره ژوراسیک و کرتاسه در کنار یکدیگر زندگی می کردند. این پستانداران اولیه به گروه های زیادی با عادات و رژیم های غذایی متنوع تقسیم شدند، اما هیچ یک از آنها تا پایان کرتاسه، معمولا بزرگتر از یک گربه نبودند. تحقیقات نشان میدهد که اثر تکاملی مهم ناپدید شدن ناگهانی دایناسورهای غیر پرنده، رهایی پستانداران از محدودیت هایشان بود. به یک معنا، دایناسورها همه جا بودند و همه کارهای «حیوانات بزرگ» را انجام می دادند، و پستانداران مجبور بودند در حاشیه زندگی کنند، کوچک بمانند و شبگردی کنند.
با از بین رفتن دایناسورها، فرصت های غنی برای پستانداران و گروه های دیگر مانند دایناسورهای پرنده، و کروکودیل ها وجود داشت. در Paleogene، انواع حیوانات جدید و شگفت انگیز بوجود آمدند، زیرا این سه گروه به سرعت تکامل یافتند تا همه فرصت ها را پر کنند. در آمریکای جنوبی، پرنده غول پیکر Phorusrhacos با قد نزدیک به ۲/۷ متر از پستاندارانی به اندازه گوسفند امروزی تغذیه میکرد. تمساحهای غولپیکر بیشتر با زندگی در خشکی سازگار شدند و در مناطق دیگر از شکارچیان برتر بودند. مدتی طول کشید تا پستانداران تسلط خود را در خشکی تثبیت کنند و ...
صحنهی حیات تا چند میلیون سال پس از انقراض بزرگ بسیار متفاوت به نظر میرسید. آنژیوسپرمها یا گیاهان نهاندانه (Angiosperm) که در دوره کرتاسه پدید آمدند، گسترش یافتند، و بدون نیاز به وجود دایناسورهایی که درختان و بوته ها را بکارند، شکوفا شدند. جنگل های بارانی استوایی به مرور زمان در مناطق گرمتر ایجاد شد. آنها مملو از اقوام اولیه گروههای آشنای مدرن مانند اسب، گاو، موش، گربه، سگ و میمون بودند.
برخی از اولین نخستیها مانند Plesiadapis بزرگتر بودند، با دم های کرکی بلند، و دست ها و پاهای قوی برای گرفتن شاخه ها. آنها گیاهخوارانی بودند که از برگها تغذیه می کردند. در دوران پالئوژن، نخستیها به اجداد لمورها و تارسیرهای مدرن از یک سو و میمونها و ایپها از سوی دیگر تقسیم شدند. برخی از میمونها به آمریکای جنوبی رسیدند، جایی که ویژگیهای خود را تکامل دادند، از جمله دمی که بهعنوان اندام پنجم از آن استفاده میکردند. در آفریقا و اروپا، گروه دیگری از نخستیها دم خود را از دست داده و بازوهای قوی تری را برای تاب خوردن در میان درختان تکامل دادند. این گروه از نخستیها بودند که حدود ۵ میلیون سال پیش گوریلها، شامپانزهها و انسانهای امروزی را پدید آوردند.
- البرز امیدی
با عرض تسلیت صمیمانه به مردم بندرعباس🖤
💢 مطالب آموزشی مبانی تکامل زیستی 👇
تکامل چیست
تکامل چگونه کار میکند؟
ساختار های تکاملی
تکامل همگرا
شواهد ژنتیکی تکامل
تکامل خرد و کلان
انواع فسیل ها
پاسخ های احتمالی آغاز حیات
تکامل زیستی (رفرنس : بیولوژی کمپبل)
چه شباهت هایی ناشی از جد مشترک است؟
ابهامات نظریه تکامل؟
روز داروین
تکامل، ابطال پذیری و آزمایش
الگوی تعادل نقطهای جی گولد
ساعت های مولکولی
چگونه سن فسیلها را تشخیص میدهیم؟
هرچه که باید درمورد آرکئوپتریکس بدانید!
پادکست خداحافظ آفریقا Goodbye Africa 👋
بخشی از دستاوردهای تکامل، در زیست شناسی مدرن
جغرافیای زیستی درمورد تکامل چه میگوید ⁉️
تکامل هدفمند نیست
💢 حواشی 👇
طراحی هوشمند
فرگشت در جامعهی علمی
نقد آرای سید حسین نصر درمورد فرگشت
سوالاتی که مکرراً از من پرسیده میشوند
آیا ممکن است روزی نظریه تکامل رد شود؟
تکامل چیست
تکامل چگونه کار میکند؟
ساختار های تکاملی
تکامل همگرا
شواهد ژنتیکی تکامل
تکامل خرد و کلان
انواع فسیل ها
پاسخ های احتمالی آغاز حیات
تکامل زیستی (رفرنس : بیولوژی کمپبل)
چه شباهت هایی ناشی از جد مشترک است؟
ابهامات نظریه تکامل؟
روز داروین
تکامل، ابطال پذیری و آزمایش
الگوی تعادل نقطهای جی گولد
ساعت های مولکولی
چگونه سن فسیلها را تشخیص میدهیم؟
هرچه که باید درمورد آرکئوپتریکس بدانید!
پادکست خداحافظ آفریقا Goodbye Africa 👋
بخشی از دستاوردهای تکامل، در زیست شناسی مدرن
جغرافیای زیستی درمورد تکامل چه میگوید ⁉️
تکامل هدفمند نیست
💢 حواشی 👇
طراحی هوشمند
فرگشت در جامعهی علمی
نقد آرای سید حسین نصر درمورد فرگشت
سوالاتی که مکرراً از من پرسیده میشوند
آیا ممکن است روزی نظریه تکامل رد شود؟
ظهور پادشاه کابوسها : تحقیقات جدید، راز منشأ Tyrannosaurus rex را آشکار میکند!
طبق یک مطالعه جدید به رهبری دیرینهشناسان کالجی در لندن، Tyrannosaurus در آمریکای شمالی تکامل یافته است، اگرچه اجداد مستقیم آن بیش از ۷۰ میلیون سال پیش از آسیا مهاجرت کردند. محققان دریافتند که رشد سریع اندازه دایناسورهای Tyrannosauridea و همچنین گروه Megaraptorها همزمان با سرد شدن آب و هوای جهانی پس از اوج دما در ۹۲ میلیون سال پیش بوده است. این نشان میدهد که Tyrannosaurus rex و پسرعموهایش احتمالاً در آن زمان نسبت به سایر گروههای دایناسورها برای زندگی در آب و هوای سردتر، مناسبتر بودهاند، شاید به دلیل داشتن کرک پر در قسمت هایی از بدن یا فیزیولوژی خونگرمتر!
منشأ جغرافیایی Tyrannosaurus rex موضوع مهمی برای بحث است. دیرینشناسان در مورد اینکه آیا جد آن از آسیا آمده یا آمریکای شمالی، اختلاف نظر دارند. مدلسازی ها نشان میدهند که پدربزرگ و مادربزرگ Tyrannosaurus rex احتمالاً از آسیا به آمریکای شمالی آمدهاند و از تنگه برینگ بین سیبری و آلاسکای امروزی عبور کردهاند. این با یافتههای تحقیقات گذشته مطابقت دارد که نشان میدهد Tyrannosaurus rex بیشتر به پسرعموهای آسیایی مانند Tarbosaurus نزدیک بوده تا به خویشاوندان آمریکای شمالی خود مانند Dasplotosaurus! بیش از ۲۰۰ نمونهی فسیل از Tyrannosaurus rex در آمریکای شمالی کشف شده است، اما یافتههای ما نشان میدهد که فسیلهای جد مستقیم Tyrannosaurus rex ممکن است هنوز در آسیا کشف نشده باشند. دیرینشناسان به این نتیجه رسیدند که خود Tyrannosaurus rex در آمریکای شمالی، به ویژه در لارامیدیا، نیمه غربی قاره، تکامل یافته است، جایی که به طور گسترده حضور داشتند. آنها از مدلهای ریاضی مبتنی بر فسیلها، شجرهنامههای تکاملی دایناسورها و جغرافیا و آب و هوای آن زمان استفاده کردند. نکته مهم این است که این مدلها، شکافهای اندک موجود در سوابق فسیلی را نیز در نظر میگیرند و عدم قطعیت را در محاسبات لحاظ میکنند.
گروه Megaraptorها به عنوان مرموزترین دایناسورهای تروپود در نظر گرفته میشوند، زیرا فسیلهای Megaraptor کمی یافت شده است. برخلاف Tyrannosaurus rex، آنها سرها و بازوهای باریکی به اندازه قد یک انسان و پنجههایی تا طول ۳۵ سانتیمتر داشتند. دانشمندان به این نتیجه رسیدند که Megaraptorها در سراسر جهان گستردهتر از آنچه قبلاً تصور میشد، بودهاند و احتمالاً حدود ۱۲۰ میلیون سال پیش در آسیا تکامل یافته و به اروپا مهاجرت کرده و سپس در سراسر سرزمین بزرگ جنوبی گندوانا (از جمله آفریقای امروزی و آمریکای جنوبی) گسترش یافتهاند. این بدان معناست که Megaraptorها در بخشهایی از جهان (اروپا و آفریقا) زندگی میکردند که تاکنون هیچ فسیل Megaraptorی در آنها یافت نشده است. ممکن است آنها به دلیل شکار طعمههای متفاوت، با چنگالهای کشنده به جای گاز گرفتن با قدرت بالا، تکامل متفاوتی نسبت به اقوام Tyrannosauridea خود داشته باشند.
- البرز امیدی
طبق یک مطالعه جدید به رهبری دیرینهشناسان کالجی در لندن، Tyrannosaurus در آمریکای شمالی تکامل یافته است، اگرچه اجداد مستقیم آن بیش از ۷۰ میلیون سال پیش از آسیا مهاجرت کردند. محققان دریافتند که رشد سریع اندازه دایناسورهای Tyrannosauridea و همچنین گروه Megaraptorها همزمان با سرد شدن آب و هوای جهانی پس از اوج دما در ۹۲ میلیون سال پیش بوده است. این نشان میدهد که Tyrannosaurus rex و پسرعموهایش احتمالاً در آن زمان نسبت به سایر گروههای دایناسورها برای زندگی در آب و هوای سردتر، مناسبتر بودهاند، شاید به دلیل داشتن کرک پر در قسمت هایی از بدن یا فیزیولوژی خونگرمتر!
منشأ جغرافیایی Tyrannosaurus rex موضوع مهمی برای بحث است. دیرینشناسان در مورد اینکه آیا جد آن از آسیا آمده یا آمریکای شمالی، اختلاف نظر دارند. مدلسازی ها نشان میدهند که پدربزرگ و مادربزرگ Tyrannosaurus rex احتمالاً از آسیا به آمریکای شمالی آمدهاند و از تنگه برینگ بین سیبری و آلاسکای امروزی عبور کردهاند. این با یافتههای تحقیقات گذشته مطابقت دارد که نشان میدهد Tyrannosaurus rex بیشتر به پسرعموهای آسیایی مانند Tarbosaurus نزدیک بوده تا به خویشاوندان آمریکای شمالی خود مانند Dasplotosaurus! بیش از ۲۰۰ نمونهی فسیل از Tyrannosaurus rex در آمریکای شمالی کشف شده است، اما یافتههای ما نشان میدهد که فسیلهای جد مستقیم Tyrannosaurus rex ممکن است هنوز در آسیا کشف نشده باشند. دیرینشناسان به این نتیجه رسیدند که خود Tyrannosaurus rex در آمریکای شمالی، به ویژه در لارامیدیا، نیمه غربی قاره، تکامل یافته است، جایی که به طور گسترده حضور داشتند. آنها از مدلهای ریاضی مبتنی بر فسیلها، شجرهنامههای تکاملی دایناسورها و جغرافیا و آب و هوای آن زمان استفاده کردند. نکته مهم این است که این مدلها، شکافهای اندک موجود در سوابق فسیلی را نیز در نظر میگیرند و عدم قطعیت را در محاسبات لحاظ میکنند.
گروه Megaraptorها به عنوان مرموزترین دایناسورهای تروپود در نظر گرفته میشوند، زیرا فسیلهای Megaraptor کمی یافت شده است. برخلاف Tyrannosaurus rex، آنها سرها و بازوهای باریکی به اندازه قد یک انسان و پنجههایی تا طول ۳۵ سانتیمتر داشتند. دانشمندان به این نتیجه رسیدند که Megaraptorها در سراسر جهان گستردهتر از آنچه قبلاً تصور میشد، بودهاند و احتمالاً حدود ۱۲۰ میلیون سال پیش در آسیا تکامل یافته و به اروپا مهاجرت کرده و سپس در سراسر سرزمین بزرگ جنوبی گندوانا (از جمله آفریقای امروزی و آمریکای جنوبی) گسترش یافتهاند. این بدان معناست که Megaraptorها در بخشهایی از جهان (اروپا و آفریقا) زندگی میکردند که تاکنون هیچ فسیل Megaraptorی در آنها یافت نشده است. ممکن است آنها به دلیل شکار طعمههای متفاوت، با چنگالهای کشنده به جای گاز گرفتن با قدرت بالا، تکامل متفاوتی نسبت به اقوام Tyrannosauridea خود داشته باشند.
هم Tyrannosauridea و هم Megaraptorها تقریباً همزمان به اندازههای غولپیکر خود دست یافتند، زیرا آب و هوا پس از اوج دمای جهانی که به عنوان حداکثر دمای کرتاسه در ۹۲ میلیون سال پیش شناخته میشود، به شدت سرد شد و با کاهش دمای شدیدی همراه بود! این رشد سریع پس از انقراض دیگر گوشتخواران غولپیکر مثل carcharodontosauridها، رخ داد که خلائی در بالای زنجیره غذایی ایجاد کرد!📎مطالعه کنید
- البرز امیدی
در نگاه اول، یک کروکدیل و یک کرکس گریفن دو موجود بسیار متفاوت از یکدیگر هستند. بر خلاف کروکدیلهای شناگر، پرندگان اغلب تمایل دارند در زمینهای خشک یا درختان لانه بسازند. جالب اینجاست که محققان شباهتهای قابل توجهی در نحوه تنفس تمساحها و پرندگان یافتهاند! برخلاف نحوه تنفس انسان، پرندگان و تمساحها جریان هوای یک طرفه از طریق مجاری هوایی خود دارند، به این معنی که هوا در یک مسیر دایرهای به داخل ریهها حرکت میکند و دوباره خارج میشود.
کروکودیلها و پرندگان به وضوح رفتارهای متفاوتی از خود نشان میدهند (اما گاهی شباهت هایی نیز وجود دارد) اما نحوه تأمین انرژی برای این فعالیتها مانند دیگر حیوانات است. سلولهای حیوانات برای ایجاد انرژی مورد نیاز برای عملکرد خود به اکسیژن نیاز دارند. اکسیژن به دست آمده از هوا در سیستم تنفسی حیوانات حرکت میکند که در آن تبادل گاز اتفاق میافتد. تبادل گاز زمانی رخ میدهد که اکسیژن از هوایی که تنفس میشود از طریق فرآیندی به نام انتشار به خون حیوان جریان یابد. در عوض، دی اکسید کربنی که سلولها به عنوان یک محصول زائد تولید میکنند، از طریق بازدم به خارج بدن منتقل میشود.
- البرز امیدی
کروکودیلها و پرندگان به وضوح رفتارهای متفاوتی از خود نشان میدهند (اما گاهی شباهت هایی نیز وجود دارد) اما نحوه تأمین انرژی برای این فعالیتها مانند دیگر حیوانات است. سلولهای حیوانات برای ایجاد انرژی مورد نیاز برای عملکرد خود به اکسیژن نیاز دارند. اکسیژن به دست آمده از هوا در سیستم تنفسی حیوانات حرکت میکند که در آن تبادل گاز اتفاق میافتد. تبادل گاز زمانی رخ میدهد که اکسیژن از هوایی که تنفس میشود از طریق فرآیندی به نام انتشار به خون حیوان جریان یابد. در عوض، دی اکسید کربنی که سلولها به عنوان یک محصول زائد تولید میکنند، از طریق بازدم به خارج بدن منتقل میشود.
- البرز امیدی
Fossil Archive
در نگاه اول، یک کروکدیل و یک کرکس گریفن دو موجود بسیار متفاوت از یکدیگر هستند. بر خلاف کروکدیلهای شناگر، پرندگان اغلب تمایل دارند در زمینهای خشک یا درختان لانه بسازند. جالب اینجاست که محققان شباهتهای قابل توجهی در نحوه تنفس تمساحها و پرندگان یافتهاند!…
سیستم تنفسی پرندگان و کروکدیلها هر دو الگوی تنفسی با جریان یکطرفه دارند: هوا عمدتاً در یک جهت، از طریق ساختارهایی که به عنوان برونشهای اولیه و ثانویه شناخته میشوند، جریان مییابد. برونشها (که به عنوان مجاری هوایی نیز شناخته میشوند) لولههایی هستند که به عنوان مسیر ورود و خروج هوا به ریهها عمل میکنند.
برخلاف پرندگان، کروکدیلها یک برونش شکمی از نوع ثانویه و همچنین اصلی در هر ریه دارند که به عنوان برونش شکمی-گردنی (CVB) شناخته میشود. هر CVB قطر بسیار بزرگی دارد و دانشمندان فکر میکنند این ممکن است به این دلیل باشد که هوایی که قبلاً تبادل گاز را انجام داده است، میتواند قبل از خروج از نای، به طور موقت در CVB ذخیره شود. این مهم است، زیرا این هوا نمیتواند از نای خارج شود در حالی که هوای تازه از بیرون وارد نای میشود. پرندگان یک ویژگی تنفسی منحصر به فرد دارند. اگر هوای برونشهای اصلی آنها بلافاصله در تبادل گاز استفاده شود، از برونش اصلی خارج و در کیسههای هوایی ذخیره میشود. این کیسهها در تمساحها وجود ندارند.
- البرز امیدی
برخلاف پرندگان، کروکدیلها یک برونش شکمی از نوع ثانویه و همچنین اصلی در هر ریه دارند که به عنوان برونش شکمی-گردنی (CVB) شناخته میشود. هر CVB قطر بسیار بزرگی دارد و دانشمندان فکر میکنند این ممکن است به این دلیل باشد که هوایی که قبلاً تبادل گاز را انجام داده است، میتواند قبل از خروج از نای، به طور موقت در CVB ذخیره شود. این مهم است، زیرا این هوا نمیتواند از نای خارج شود در حالی که هوای تازه از بیرون وارد نای میشود. پرندگان یک ویژگی تنفسی منحصر به فرد دارند. اگر هوای برونشهای اصلی آنها بلافاصله در تبادل گاز استفاده شود، از برونش اصلی خارج و در کیسههای هوایی ذخیره میشود. این کیسهها در تمساحها وجود ندارند.
- البرز امیدی
Fossil Archive
سیستم تنفسی پرندگان و کروکدیلها هر دو الگوی تنفسی با جریان یکطرفه دارند: هوا عمدتاً در یک جهت، از طریق ساختارهایی که به عنوان برونشهای اولیه و ثانویه شناخته میشوند، جریان مییابد. برونشها (که به عنوان مجاری هوایی نیز شناخته میشوند) لولههایی هستند که…
جالب توجه است که دانشمندان فضاهای کوچکی به نام لوکول در ریههای تمساح پیدا کردهاند که در نزدیکی محل قرارگیری کیسههای هوایی در پرندگان قرار دارند. تمساحها همچنین ناحیهای در نزدیکی انتهای هر برونش اصلی دارند که به عنوان ساختار کیسه مانند دَمی شناخته میشود و وظیفه ذخیره هوا را بر عهده دارد. بنابراین، هم پرندگان و هم تمساحها دارای محلولها و ساختارهای ذخیره هوا هستند!
یک ارتباط تکاملی
ظرفیت هوازی (Aerobic capacity) اصطلاحی است که برای توصیف میزان اکسیژنی که یک حیوان (یا شخص) میتواند هنگام فعالیت بدنی استفاده کند، استفاده میشود. پرندگان پرواز میکنند که به انرژی زیادی نیاز دارد. بنابراین، پرندگان معمولاً ظرفیت هوازی بالایی دارند. از سوی دیگر، تمساحها کمتر فعال هستند و ظرفیت هوازی کمتری دارند. با وجود این تفاوت در ظرفیت هوازی، ساختار سیستمهای تنفسی پرندگان و تمساحها مشابه است، تا حدی به این دلیل که آنها از یک جد مشترکی تکامل یافتهاند! این جد مشترک درواقع جد مشترک ابتدایی دایناسورها و کروکدیلها بود. ویژگیهای مشترک سیستمهای تنفسی پرندگان و کروکدیلها به این حیوانات کمک میکند تا در مواقعی که نیاز به اکسیژن زیاد است، به طور مؤثر از اکسیژن استفاده کنند. این شباهتها قبل از تکامل پرندگان و کروکدیلها از جد مشترکشان تکامل یافته است. در حالی که کروکدیلها ممکن است بیشتر شبیه چیزی باشند که ما هنگام شنیدن کلمه «دایناسور» به ذهنمان میرسد، اما شواهد به خوبی نشان دادهاند که پرندگان از دایناسورها تکامل یافتهاند یا بهتر است بگویم خودشان گروهی از آنها هستند. این بر اساس شباهتهای موجود در اسکلت، بافتهای نرم، نرخ رشد، تولید مثل و برخی رفتارهای آنهاست که در پیش توضیح دادم 👇
رفتار محافظت از تخم
ارتباط تکاملی کروکدیلها و پرندگان
آیا همه دایناسورها منقرض شدند؟
فسیل تخمها و لانههای دایناسوره
- البرز امیدی
یک ارتباط تکاملی
ظرفیت هوازی (Aerobic capacity) اصطلاحی است که برای توصیف میزان اکسیژنی که یک حیوان (یا شخص) میتواند هنگام فعالیت بدنی استفاده کند، استفاده میشود. پرندگان پرواز میکنند که به انرژی زیادی نیاز دارد. بنابراین، پرندگان معمولاً ظرفیت هوازی بالایی دارند. از سوی دیگر، تمساحها کمتر فعال هستند و ظرفیت هوازی کمتری دارند. با وجود این تفاوت در ظرفیت هوازی، ساختار سیستمهای تنفسی پرندگان و تمساحها مشابه است، تا حدی به این دلیل که آنها از یک جد مشترکی تکامل یافتهاند! این جد مشترک درواقع جد مشترک ابتدایی دایناسورها و کروکدیلها بود. ویژگیهای مشترک سیستمهای تنفسی پرندگان و کروکدیلها به این حیوانات کمک میکند تا در مواقعی که نیاز به اکسیژن زیاد است، به طور مؤثر از اکسیژن استفاده کنند. این شباهتها قبل از تکامل پرندگان و کروکدیلها از جد مشترکشان تکامل یافته است. در حالی که کروکدیلها ممکن است بیشتر شبیه چیزی باشند که ما هنگام شنیدن کلمه «دایناسور» به ذهنمان میرسد، اما شواهد به خوبی نشان دادهاند که پرندگان از دایناسورها تکامل یافتهاند یا بهتر است بگویم خودشان گروهی از آنها هستند. این بر اساس شباهتهای موجود در اسکلت، بافتهای نرم، نرخ رشد، تولید مثل و برخی رفتارهای آنهاست که در پیش توضیح دادم 👇
رفتار محافظت از تخم
ارتباط تکاملی کروکدیلها و پرندگان
آیا همه دایناسورها منقرض شدند؟
فسیل تخمها و لانههای دایناسوره
بنابراین کرکس گریفن و کروکودیل نیل، آنقدر هم از یکدیگر دور نیستند!
- البرز امیدی
نمونه جدید و کاملا سالمی از Archaeopteryx کشف شد!
نمونهی شیکاگو کوچکترین نمونه شناخته شده است که بزرگتر از یک کبوتر نیست! استخوانهای کوچک و توخالی آن در تختهای از سنگ آهک بسیار سخت حفظ شدهاند.
شاید این موضوع آنقدر هم هیجانانگیز به نظر نرسد، اما برای افرادی که تکامل پرندگان را مطالعه میکنند، واقعاً مهم است، زیرا این فرضیه مطرح شده است که توانایی تکامل جمجمههای تخصصی برای جایگاههای اکولوژیکی مختلف، ممکن است به پرندگان کمک کرده باشد تا امروزه به بیش از ۱۱۰۰۰ گونه تکامل یابند.
ادامه مطالب 👇
https://www.sci.news/paleontology/chicago-archaeopteryx-13912.html
- البرز امیدی
نمونهی شیکاگو کوچکترین نمونه شناخته شده است که بزرگتر از یک کبوتر نیست! استخوانهای کوچک و توخالی آن در تختهای از سنگ آهک بسیار سخت حفظ شدهاند.
شاید این موضوع آنقدر هم هیجانانگیز به نظر نرسد، اما برای افرادی که تکامل پرندگان را مطالعه میکنند، واقعاً مهم است، زیرا این فرضیه مطرح شده است که توانایی تکامل جمجمههای تخصصی برای جایگاههای اکولوژیکی مختلف، ممکن است به پرندگان کمک کرده باشد تا امروزه به بیش از ۱۱۰۰۰ گونه تکامل یابند.
ادامه مطالب 👇
https://www.sci.news/paleontology/chicago-archaeopteryx-13912.html
خبری قدیمی تر مربوط به فوریه امسال :
https://www.sci.news/paleontology/karlsruhe-specimen-archaeopteryx-13670.html
- البرز امیدی
تحلیل درخت فیلوژنی گروه Proboscidea
با توجه به شواهد فسیلی و ژنتیکی موجود از دگرگشت گروهی از پستانداران به نام Proboscidea از کلاد Afrotheria میتوان اطلاعات ارزشمندی به دست آورد. بنابراین تحلیلهای گسترده و شواهد فراوان (رکورد فسیلی غنی و شواهد ژنتیکی در دسترس) ما در مییابیم که در حدود ۶۰ میلیون سال پیش، آخرین جد مشترک Proboscidea با Hyraxesها و Sireniaها روی زمین زندگی میکرده. به مرور در حدود ۳۷-۴۰ میلیون سال پیش گونه های مختلفی از Proboscideaهای ابتدایی مانند Moeritherium و Barytherium که مانند Proboscideaهای بعدی چندان بزرگ جثه نبودند!
به مرور زمان، حدود ۳۴ میلیون سال پیش، گروهی ازین خانواده مشتق شد که در نهایت، ۱۵ میلیون سال پیش، Deinotherium از آنها تکامل پیدا یافت و تا حدود ۲ میلیون سال پیش، روی زمین زندگی میکرد! Deinotherium یکی از بزرگترین پستانداران خشکی زیست و تا حدود ۴ متر ارتفاع داشت. فسیلهای مختلفی از این موجود خاص، در آفریقا و اروپای جنوبی کشف شده و ویژگی منحصر به فردی را از این جانور خاص به نمایش میگذارند. آن هم این است که برخلاف عاجهای فیلهای امروزی که روی فک بالا قرار دارند، عاج های Deinotherium روی فک پایین قرار داشتند و به طرف پایین برگشته بودند.
گونهی دیگری که حدود ۱۹/۵ میلیون سال پیش از طریق یک پل زمینی که به ورقه اوراسیا متصل بود، مهاجرت کرد، Gomphotherium بود. Proboscideaها تقریبا در بیشتر طول دورههای پالئوژن و نئوژن وجود داشتند. با اینکه در ابتدا بسیار کوچک بودند و خرطوم های کوتاهی داشتند اما خیلی سریع به جانورانی عظیم با خرطومهای بلند و عاج هایی منحصر به فرد تکامل پیدا کردند. عاج های پایینی Gomphotherium با Deinotherium متفاوت بود زیرا یک جفت عاج روی فک بالا و جفتی دیگر روی فک پایین داشت.
در ادامه حدود ۱۱/۶ میلیون سال پیش، گونههایی مانند Stegodon تکامل یافتند که دندان هایی متفاوت از دندان Gomphotherium داشتند اما شباهت بیشتری به فیلهای امروزی داشت. این دندانها دارای لوپ های صفحهای شکلی بودند که به جویدن غذا و آسیاب کردن آن در دهان کمک شایانی میکردند. در حدود ۵/۵ میلیون سال پیش نیز آخرین جد مشترک ماموتهای پشمالو، و فیلهای امروزی وجود داشت. از این جد مشترک، دو گروه مشتق شدند.
- البرز امیدی
با توجه به شواهد فسیلی و ژنتیکی موجود از دگرگشت گروهی از پستانداران به نام Proboscidea از کلاد Afrotheria میتوان اطلاعات ارزشمندی به دست آورد. بنابراین تحلیلهای گسترده و شواهد فراوان (رکورد فسیلی غنی و شواهد ژنتیکی در دسترس) ما در مییابیم که در حدود ۶۰ میلیون سال پیش، آخرین جد مشترک Proboscidea با Hyraxesها و Sireniaها روی زمین زندگی میکرده. به مرور در حدود ۳۷-۴۰ میلیون سال پیش گونه های مختلفی از Proboscideaهای ابتدایی مانند Moeritherium و Barytherium که مانند Proboscideaهای بعدی چندان بزرگ جثه نبودند!
به مرور زمان، حدود ۳۴ میلیون سال پیش، گروهی ازین خانواده مشتق شد که در نهایت، ۱۵ میلیون سال پیش، Deinotherium از آنها تکامل پیدا یافت و تا حدود ۲ میلیون سال پیش، روی زمین زندگی میکرد! Deinotherium یکی از بزرگترین پستانداران خشکی زیست و تا حدود ۴ متر ارتفاع داشت. فسیلهای مختلفی از این موجود خاص، در آفریقا و اروپای جنوبی کشف شده و ویژگی منحصر به فردی را از این جانور خاص به نمایش میگذارند. آن هم این است که برخلاف عاجهای فیلهای امروزی که روی فک بالا قرار دارند، عاج های Deinotherium روی فک پایین قرار داشتند و به طرف پایین برگشته بودند.
گونهی دیگری که حدود ۱۹/۵ میلیون سال پیش از طریق یک پل زمینی که به ورقه اوراسیا متصل بود، مهاجرت کرد، Gomphotherium بود. Proboscideaها تقریبا در بیشتر طول دورههای پالئوژن و نئوژن وجود داشتند. با اینکه در ابتدا بسیار کوچک بودند و خرطوم های کوتاهی داشتند اما خیلی سریع به جانورانی عظیم با خرطومهای بلند و عاج هایی منحصر به فرد تکامل پیدا کردند. عاج های پایینی Gomphotherium با Deinotherium متفاوت بود زیرا یک جفت عاج روی فک بالا و جفتی دیگر روی فک پایین داشت.
در ادامه حدود ۱۱/۶ میلیون سال پیش، گونههایی مانند Stegodon تکامل یافتند که دندان هایی متفاوت از دندان Gomphotherium داشتند اما شباهت بیشتری به فیلهای امروزی داشت. این دندانها دارای لوپ های صفحهای شکلی بودند که به جویدن غذا و آسیاب کردن آن در دهان کمک شایانی میکردند. در حدود ۵/۵ میلیون سال پیش نیز آخرین جد مشترک ماموتهای پشمالو، و فیلهای امروزی وجود داشت. از این جد مشترک، دو گروه مشتق شدند.
یک گروه به ماموت پشمالو و گروه دیگر، به دو زیر گروه شامل فیل های آفریقایی و فیل های آسیایی ختم شد.
- البرز امیدی
تحلیل درخت فیلوژنی دایناسورهای Dromaeosauridae
این گروه از دایناسورها متعلق به گروه بزرگتری به نام Paraves هستند. Paraves شامل پرندگان اصلی، اجداد اولیهی پرندگان یعنی Archaeopteryx و اقوامش، کلاد Troodontidae، گروه Dromaeosauridae و ... میشود. دو گروه آخری که نام بردم درواقع نزدیک ترین اقوام منقرض شدهی پرندگان امروزی به حساب میآیند. این دو گروه جد مشترکی داشتند، که با پرندگان جد مشترکی جداگانه داشت. با توجه به این طبقه بندی، گونه ای مانند Utahraptor از گونههای تقریبا بزرگ جثه با دو متر قد به حساب میآید در حدود ۱۳۹ میلیون سال پیش در دورهی کرتاسه از جد مشترکی با Achillobator تکامل پیدا کرد اما چندین میلیون سال پیش از پیدایش Achillobator، گونهی Utahraptor به کام انقراض کشیده شد. در این میان، گونهی مشهور و محبوب Deinonychus حدود ۱۱۵ میلیون سال پیش یعنی چند میلیون سال پس از انقراض Utahraptor، تکامل یافت و برخلاف Utahraptor مدت طولانی تری بر روی زمین زندگی کرد اما در نهایت تقریبا ۱۰۸ میلیون سال پیش، Deinonychus هم منقرض شد.
اما Deinonychus، Achillobator، Utahraptor و گونهی مشهور Velociraptor از جد مشترکی با Bambiraptor مشتق شده اند. این گونه نسبت به تمام آنها، مدت طولانی تری به حیات خود ادامه داد. اما در بازگشت به گروه Velociraptorinae، خود Velociraptor از جد مشترکی با Balaur تکامل یافت اما با فاصلهی کمی از ظهور Balaur، منقرض شد.
مرتبط برای خواندن👇
فسیل دایناسورهای مبارز و جنگندهی مغولستان
این گروه از دایناسورها متعلق به گروه بزرگتری به نام Paraves هستند. Paraves شامل پرندگان اصلی، اجداد اولیهی پرندگان یعنی Archaeopteryx و اقوامش، کلاد Troodontidae، گروه Dromaeosauridae و ... میشود. دو گروه آخری که نام بردم درواقع نزدیک ترین اقوام منقرض شدهی پرندگان امروزی به حساب میآیند. این دو گروه جد مشترکی داشتند، که با پرندگان جد مشترکی جداگانه داشت. با توجه به این طبقه بندی، گونه ای مانند Utahraptor از گونههای تقریبا بزرگ جثه با دو متر قد به حساب میآید در حدود ۱۳۹ میلیون سال پیش در دورهی کرتاسه از جد مشترکی با Achillobator تکامل پیدا کرد اما چندین میلیون سال پیش از پیدایش Achillobator، گونهی Utahraptor به کام انقراض کشیده شد. در این میان، گونهی مشهور و محبوب Deinonychus حدود ۱۱۵ میلیون سال پیش یعنی چند میلیون سال پس از انقراض Utahraptor، تکامل یافت و برخلاف Utahraptor مدت طولانی تری بر روی زمین زندگی کرد اما در نهایت تقریبا ۱۰۸ میلیون سال پیش، Deinonychus هم منقرض شد.
اما Deinonychus، Achillobator، Utahraptor و گونهی مشهور Velociraptor از جد مشترکی با Bambiraptor مشتق شده اند. این گونه نسبت به تمام آنها، مدت طولانی تری به حیات خود ادامه داد. اما در بازگشت به گروه Velociraptorinae، خود Velociraptor از جد مشترکی با Balaur تکامل یافت اما با فاصلهی کمی از ظهور Balaur، منقرض شد.
اکنون میدانیم تمام افراد این گروه، بدن هایی پوشیده از پر داشته و خونگرم بودند. از طرفی این گونهها بسیار حائز اهمیت هستند زیرا فسیلهای کامل یا نسبتا کاملی از آنها کشف شده است. همچنین از ارتباطات تقریبا نزدیکی با پرندگان امروزی برخوردار بودند.- البرز امیدی
مرتبط برای خواندن👇
فسیل دایناسورهای مبارز و جنگندهی مغولستان
Fossil Archive
تحلیل درخت فیلوژنی دایناسورهای Dromaeosauridae این گروه از دایناسورها متعلق به گروه بزرگتری به نام Paraves هستند. Paraves شامل پرندگان اصلی، اجداد اولیهی پرندگان یعنی Archaeopteryx و اقوامش، کلاد Troodontidae، گروه Dromaeosauridae و ... میشود. دو گروه آخری…
نمونهای از فسیل Velociraptor
سوالاتی که مکرراً از من پرسیده میشوند⁉️
چرا با وجود اینکه حلقهی مفقوده کشف نشده هنوز به نظریه تکامل باور دارید؟
حلقه های مفقوده موجوداتی هستند که در حال تغییر شکل از یک گونه یا گروه به یک گونه یا گروه دیگر قرار دارند. و این یک روند تغییر شکل خطی را نشان میدهد. در حالی که روند تکامل یک فرایند انشعابی و مثل یک شجره نامه عظیم است پس در نتیجه چیزی به نام حلقهی مفقوده، در تکامل معنا ندارد. اما اگر هنوز هم به دنبال حلقههای مفقوده هستید باید بگویم که آنها دیگر مفقوده نیستند. برای مثال، Archaeopteryx و TikTalik از معروف ترین حلقههای میانی هستند. رکورد فسیلی روز به روز کامل تر میشود و ما هرلحظه بیش از پیش تاریخ حیات را درک میکنیم. درواقع فسیل ها یک روند تکاملی مشخص را به ما نشان میدهند.
چطور به فرگشت باور دارید درحالی که در جامعهی علمی رد شده و ۱۰۰۰ دانشمند با آن مخالفت کردند؟
با بررسی چند ژورنال، کتاب، مستند یا خبرگزاری علمی معتبر مانند Sci News، میتوان دریافت که تکامل هرگز رد نشده بلکه هر روز بیشتر از دیروز ما را از تغییر و تحول گونهها مطمئن تر ساخته. درواقع تکامل حالا دیگر چیزی برای بحث ندارد و به عنوان رکن اساسی زیست شناسی مدرن پذیرفته شده و دیگر در جوامع علمی و محافل جدی علم زیست شناسی، کسی درمورد درست بودن نظریه تکامل بحث نمیکند. اما مخالفت با آن تبدیل به دستاویزی شده تا برخی دانشمندان به شهرت برسند. البته این درحالیست که تعداد دانشمندانی که نامشان Steve یا Steven میباشد و تکامل را پذیرفتهاند از تعداد تمام دانشمندانی که خود را به عنوان منتقدین فرگشت معرفی کردند بیشتر است. بیش از ۹۸ درصد از دانشمندان نظریه فرگشت را پذیرفتهاند و حتی برنده جایزه نوبل سال ۲۰۲۲ ، پروفسور سوانت پابو به دلیل تحقیقاتش درمورد تکامل انسان برندهی نوبل شد!
خبرگزاری معتبر Sci News
https://www.sci.news/
آغاز شک دانشمندان به نظریه تکامل از اکتشاف باکتری فلاجلوم شروع شد؟
چیزی به نام باکتری فلاجلوم وجود ندارد. این در واقع flagella Bacterial است که همان تاژک است! قسمتهای اصلی این تاژک از ۴۲ نوع پروتئین متفاوت تشکیل شدهاند! در حقیقت شواهد نشان میدهد که تاژکهای باکتریایی در ابتدا به صورت ساختارهای سادهتری شکل گرفتند و به مرور زمان و مرحله به مرحله تغییر پیدا کردند! تاژک باکتری همچون سایر پروتئینهایی تکامل یافت که به سیستم ترشحی نیایی افزوده شدند و این مثالی از exaptation است یعنی فرایندی که طی آن ساختارهای موجود از طریق تغییر با به ارث رسیدن در نسلهای بعد عملکردهای جدید کسب میکنند!
تکامل تنها یک نظریه است و ممکن از در نهایت رد شود؟
متاسفانه این نظریه به دلیل تعابیر نادرست و متعصبانه با فرضیه اشتباه شده و باعث ایجاد بحث و جدلهای داغی میشود که همه از پیش داوریهای نامناسب در این زمینه سرچشمه میگیرند. (به نقل از کاوه قدیمی، مقدمه مترجم، کتاب تبار انسان) بسیاری به اشتباه گمان میکنند که نظریه تنها به حدس و گمان یا یک موضوع علمی ضعیف و بی پشتوانه گفته میشود. در واقع فرضیه علمی پاسخی پیشنهادی برای یک پرسش است اما یک نظریه علمی شامل یک یا چند فرضیه است که به وسیله آزمایش یا شواهد متعدد پشتیبانی میشوند. نظریه یکی از نقاط اوج در علم است که درستی آن در جوامع علمی به صورت گسترده پذیرفته شده. اما فراموش نکنید که نظریهها میتوانند کاملتر هم بشوند. یعنی نظریه قدیمی اشتباه نبوده ولی کامل هم نبوده مانند فیزیک نیوتنی و نسبیت عام. زمانی که نیوتن تئوری گرانش را کشف کرد و قوانینی را نوشت که حرکت اشیا را توضیح میداد اشتباه نمیکرد بلکه نظریهاش کاملاً هم درست نبود. بعدها آلبرت اینشتین نسبیت عام را ارائه داد که نظریهای کاملتر برای توضیح گرانش بود. با وجود اکتشافات علمی جدید در زمینه فسیل شناسی، ژنتیک و سایر علوم زیستی اکنون داروینیسم جای خود را به نئوداروینیسم داده است.
آخرش انسان از نسل شامپانزههاست یا ماهیها؟
شیر و پلنگ نزدیکترین اقوام زنده هم هستند. اما شیر از نسل پلنگ یا پلنگ از نسل شیر نیست بلکه آنها جد مشترکی داشتند که مانند هر دوی آنها یک گربهسان از گروه Panthera بوده. این قضیه برای انسان و شامپانزه هم صادق است زیرا جد مشترکی داشتند که همانند هر دوی آنها یک نخستی از گروه Ape بوده. بنابراین هم انسان هم شامپانزه، میمون هستند. اما ماهیها با توجه به شواهد و رکورد فسیلی به عنوان اولین مهرهداران پیشرفته شناخته میشوند و پس از اشتقاق گروه دوزیستان از ماهیها مهرهداران خشکی زی با فاصلهی زمانی خیلی زیادی از پستانداران و حتی دایناسورها پدیدار شدند.
- البرز امیدی
حتما خوانده شوند👇
تکامل چگونه کار میکند؟
تکامل زیستی (بخشی از فایل)
ابهامات نظریه تکامل
شواهد ژنتیکی تکامل
ابطال پذیری و آزمایش تکامل
هرچه که باید درمورد آرکئوپتریکس بدانید
چرا با وجود اینکه حلقهی مفقوده کشف نشده هنوز به نظریه تکامل باور دارید؟
حلقه های مفقوده موجوداتی هستند که در حال تغییر شکل از یک گونه یا گروه به یک گونه یا گروه دیگر قرار دارند. و این یک روند تغییر شکل خطی را نشان میدهد. در حالی که روند تکامل یک فرایند انشعابی و مثل یک شجره نامه عظیم است پس در نتیجه چیزی به نام حلقهی مفقوده، در تکامل معنا ندارد. اما اگر هنوز هم به دنبال حلقههای مفقوده هستید باید بگویم که آنها دیگر مفقوده نیستند. برای مثال، Archaeopteryx و TikTalik از معروف ترین حلقههای میانی هستند. رکورد فسیلی روز به روز کامل تر میشود و ما هرلحظه بیش از پیش تاریخ حیات را درک میکنیم. درواقع فسیل ها یک روند تکاملی مشخص را به ما نشان میدهند.
چطور به فرگشت باور دارید درحالی که در جامعهی علمی رد شده و ۱۰۰۰ دانشمند با آن مخالفت کردند؟
با بررسی چند ژورنال، کتاب، مستند یا خبرگزاری علمی معتبر مانند Sci News، میتوان دریافت که تکامل هرگز رد نشده بلکه هر روز بیشتر از دیروز ما را از تغییر و تحول گونهها مطمئن تر ساخته. درواقع تکامل حالا دیگر چیزی برای بحث ندارد و به عنوان رکن اساسی زیست شناسی مدرن پذیرفته شده و دیگر در جوامع علمی و محافل جدی علم زیست شناسی، کسی درمورد درست بودن نظریه تکامل بحث نمیکند. اما مخالفت با آن تبدیل به دستاویزی شده تا برخی دانشمندان به شهرت برسند. البته این درحالیست که تعداد دانشمندانی که نامشان Steve یا Steven میباشد و تکامل را پذیرفتهاند از تعداد تمام دانشمندانی که خود را به عنوان منتقدین فرگشت معرفی کردند بیشتر است. بیش از ۹۸ درصد از دانشمندان نظریه فرگشت را پذیرفتهاند و حتی برنده جایزه نوبل سال ۲۰۲۲ ، پروفسور سوانت پابو به دلیل تحقیقاتش درمورد تکامل انسان برندهی نوبل شد!
خبرگزاری معتبر Sci News
https://www.sci.news/
آغاز شک دانشمندان به نظریه تکامل از اکتشاف باکتری فلاجلوم شروع شد؟
چیزی به نام باکتری فلاجلوم وجود ندارد. این در واقع flagella Bacterial است که همان تاژک است! قسمتهای اصلی این تاژک از ۴۲ نوع پروتئین متفاوت تشکیل شدهاند! در حقیقت شواهد نشان میدهد که تاژکهای باکتریایی در ابتدا به صورت ساختارهای سادهتری شکل گرفتند و به مرور زمان و مرحله به مرحله تغییر پیدا کردند! تاژک باکتری همچون سایر پروتئینهایی تکامل یافت که به سیستم ترشحی نیایی افزوده شدند و این مثالی از exaptation است یعنی فرایندی که طی آن ساختارهای موجود از طریق تغییر با به ارث رسیدن در نسلهای بعد عملکردهای جدید کسب میکنند!
تکامل تنها یک نظریه است و ممکن از در نهایت رد شود؟
متاسفانه این نظریه به دلیل تعابیر نادرست و متعصبانه با فرضیه اشتباه شده و باعث ایجاد بحث و جدلهای داغی میشود که همه از پیش داوریهای نامناسب در این زمینه سرچشمه میگیرند. (به نقل از کاوه قدیمی، مقدمه مترجم، کتاب تبار انسان) بسیاری به اشتباه گمان میکنند که نظریه تنها به حدس و گمان یا یک موضوع علمی ضعیف و بی پشتوانه گفته میشود. در واقع فرضیه علمی پاسخی پیشنهادی برای یک پرسش است اما یک نظریه علمی شامل یک یا چند فرضیه است که به وسیله آزمایش یا شواهد متعدد پشتیبانی میشوند. نظریه یکی از نقاط اوج در علم است که درستی آن در جوامع علمی به صورت گسترده پذیرفته شده. اما فراموش نکنید که نظریهها میتوانند کاملتر هم بشوند. یعنی نظریه قدیمی اشتباه نبوده ولی کامل هم نبوده مانند فیزیک نیوتنی و نسبیت عام. زمانی که نیوتن تئوری گرانش را کشف کرد و قوانینی را نوشت که حرکت اشیا را توضیح میداد اشتباه نمیکرد بلکه نظریهاش کاملاً هم درست نبود. بعدها آلبرت اینشتین نسبیت عام را ارائه داد که نظریهای کاملتر برای توضیح گرانش بود. با وجود اکتشافات علمی جدید در زمینه فسیل شناسی، ژنتیک و سایر علوم زیستی اکنون داروینیسم جای خود را به نئوداروینیسم داده است.
آخرش انسان از نسل شامپانزههاست یا ماهیها؟
شیر و پلنگ نزدیکترین اقوام زنده هم هستند. اما شیر از نسل پلنگ یا پلنگ از نسل شیر نیست بلکه آنها جد مشترکی داشتند که مانند هر دوی آنها یک گربهسان از گروه Panthera بوده. این قضیه برای انسان و شامپانزه هم صادق است زیرا جد مشترکی داشتند که همانند هر دوی آنها یک نخستی از گروه Ape بوده. بنابراین هم انسان هم شامپانزه، میمون هستند. اما ماهیها با توجه به شواهد و رکورد فسیلی به عنوان اولین مهرهداران پیشرفته شناخته میشوند و پس از اشتقاق گروه دوزیستان از ماهیها مهرهداران خشکی زی با فاصلهی زمانی خیلی زیادی از پستانداران و حتی دایناسورها پدیدار شدند.
- البرز امیدی
حتما خوانده شوند👇
تکامل چگونه کار میکند؟
تکامل زیستی (بخشی از فایل)
ابهامات نظریه تکامل
شواهد ژنتیکی تکامل
ابطال پذیری و آزمایش تکامل
هرچه که باید درمورد آرکئوپتریکس بدانید
مطالعهی دیرین شناسی و تکامل چه اهمیتی دارد؟
دیرین شناسی (Paleontology) به بررسی تاریخ حیات، موجودات منقرض شده، مسیر بوجود آمدن موجودات امروزی، و روند تکامل میپردازد. علم دیرین شناسی درواقع یکی از علوم پایه میباشد و نباید فراموش کنیم که علوم پایه علیرغم تاثیر ناچیزی که در زندگی روزمرهی ما دارند، اساس و بنیان علوم کاربردی مهم، مثل هوش مصنوعی، مهندسی معدن، پزشکی، داروسازی، و ... را تشکیل میدهند. همانطور که بسیاری از مبانی دامپزشکی (علم کاربردی) ریشه در کشفیات جانور شناسی (علم پایه) دارد. شاید محاسبات لگاریتم و انتگرال و ... ریاضیات هرگز در زندگی روزمرهی ما اهمیتی نداشته باشد اما همین محاسبات به ظاهر بیفایده برای طراحی و ساخت موشک، بررسی شدت زلزله، طراحی هوش مصنوعی و ... کاربرد دارند.
علم دیرین شناسی به درک بهتر ما از تاریخ حیات، تکامل خودمان و سایر موجودات زنده کمک میکند و مبانی بسیاری از علوم زیستی و زمین شناسی را تشکیل میدهد. این رشته از فناوریها و تجزیه و تحلیل طیف گستردهای از علوم برای بهکارگیری آنها در مطالعه حیات و محیطهای گذشته، بهره میبرد. در ادامه به بررسی برخی از مهمترین اهداف دیرین شناسی میپردازیم :
بررسی حوادث انقراض
انقراض پدیدهی بسیار گستردهایست و زمانی رخ میدهد که تمام افراد یک گونه یا گروه از بین رفته باشند و دیگر خبری از آنها در نمایش شکوهمند طبیعت نباشد. مانند Dodo که تمام افراد این گونه به دلیل ورود انسان به زیستگاهش و شکار بیرویه از بین رفتند. در علم دیرین شناسی به بررسی انقراض های بزرگ و کوچک رخ داده در طول تاریخ زمین میپردازد و به دنبال کشف دلیل و چرایی آن است. بدین ترتیب میتوانیم با شناخت انقراضهای پیشین، احتمالاتی که موجب انقراض خودمان میشوند را نیز پیش بینی و تا حدی دفع کنیم!
همبستگیهای چینه شناسی
فسیل ها اغلب برای همبستگی های چینه شناسی مورد توجه واقع شدند. تغییرات مشاهده شده در فسیلهای یافت شده در طول زمان در زمین شناسی منجر به اصل توالی اکولوژیکی شد. اصل توالی اکولوژیکی یا Ecological succession فرایند نشان دهندهی چگونگی تغییر ترکیب گونههای یک جامعهی اکولوژیکی است. دیرین شناسان با توجه به فسیلها و با اندازه گیری خاکستر آتشفشانی، وارونگی دیرینه مغناطیسی یا رسوبات انباشته شده میتوانند اندازهگیری دقیقی از زمان در زمین شناسی ارائه دهند.
طبقه بندی
شاید مهم ترین اصل زیست شناسی مدرن، طبقه بندی موجودات باشد که بر اساس ارتباطات تکاملی بین موجودات زنده و منقرض شده صورت میگیرد. فیلوژنی ابتدا برای حشرات و ماهیها مورد استفاده قرار گرفت اما به مرور زمان تبدیل به اصل اساسی طبقه بندی موجودات شد. قرار گرفتن موجودات زنده در یک شاخه به ویژگیهای آنها مانند مهرهدار بیمهره بودن آنها، خزنده، پرنده، ماهی یا ... بودن انها، و شباهتها و تفاوتهای دیگر تعیین میشوند. در طبقه بندی موجودات منقرض شده به کمک فسیلهایشان با توجه به شباهت های ساختاری، موجودات را طبقه بندی میکنیم که این شباهت های ساختاری (نه ظاهری) متاثر از ژنوم این موجودات بود. اما درمورد موجودات امروزی شواهد ژنتیکی قانع کنندهای مبنی بر شباهت موجودات در دسترس است که نشان دهندهی ارتباط تکاملی بین آنهاست. تمام منابع علمی معتبر به وجود بیش از ۹۸ درصد همخوانی ژنتیکی بین انسان و شامپانزه تاکید دارند و همچنین اکتشاف فسیلهایی از اجداد این دو گونه تا جد مشترک آنها.
تحصیل دیرین شناسی
در برخی کشور ها تحصیل دیرین شناسی آنقدر حائز اهمیت است، که بسیاری از افراد با وجود تلاش بسیار و حتی داشتن لیاقت، نمیتوانند به این رشته ورود پیدا کنند. جالب است بدانید حقوق یک دیرین شناس در UK تقریبا چیزی معادل با ۳۱ تا ۴۵ هزار پوند است.
- البرز امیدی
مرتبط برای اطلاعات بیشتر👇
دایناسورها، کتابها و کودکان :
قسمت اول
قسمت دوم
قسمت سوم
دیرین شناسی (Paleontology) به بررسی تاریخ حیات، موجودات منقرض شده، مسیر بوجود آمدن موجودات امروزی، و روند تکامل میپردازد. علم دیرین شناسی درواقع یکی از علوم پایه میباشد و نباید فراموش کنیم که علوم پایه علیرغم تاثیر ناچیزی که در زندگی روزمرهی ما دارند، اساس و بنیان علوم کاربردی مهم، مثل هوش مصنوعی، مهندسی معدن، پزشکی، داروسازی، و ... را تشکیل میدهند. همانطور که بسیاری از مبانی دامپزشکی (علم کاربردی) ریشه در کشفیات جانور شناسی (علم پایه) دارد. شاید محاسبات لگاریتم و انتگرال و ... ریاضیات هرگز در زندگی روزمرهی ما اهمیتی نداشته باشد اما همین محاسبات به ظاهر بیفایده برای طراحی و ساخت موشک، بررسی شدت زلزله، طراحی هوش مصنوعی و ... کاربرد دارند.
علم دیرین شناسی به درک بهتر ما از تاریخ حیات، تکامل خودمان و سایر موجودات زنده کمک میکند و مبانی بسیاری از علوم زیستی و زمین شناسی را تشکیل میدهد. این رشته از فناوریها و تجزیه و تحلیل طیف گستردهای از علوم برای بهکارگیری آنها در مطالعه حیات و محیطهای گذشته، بهره میبرد. در ادامه به بررسی برخی از مهمترین اهداف دیرین شناسی میپردازیم :
بررسی حوادث انقراض
انقراض پدیدهی بسیار گستردهایست و زمانی رخ میدهد که تمام افراد یک گونه یا گروه از بین رفته باشند و دیگر خبری از آنها در نمایش شکوهمند طبیعت نباشد. مانند Dodo که تمام افراد این گونه به دلیل ورود انسان به زیستگاهش و شکار بیرویه از بین رفتند. در علم دیرین شناسی به بررسی انقراض های بزرگ و کوچک رخ داده در طول تاریخ زمین میپردازد و به دنبال کشف دلیل و چرایی آن است. بدین ترتیب میتوانیم با شناخت انقراضهای پیشین، احتمالاتی که موجب انقراض خودمان میشوند را نیز پیش بینی و تا حدی دفع کنیم!
همبستگیهای چینه شناسی
فسیل ها اغلب برای همبستگی های چینه شناسی مورد توجه واقع شدند. تغییرات مشاهده شده در فسیلهای یافت شده در طول زمان در زمین شناسی منجر به اصل توالی اکولوژیکی شد. اصل توالی اکولوژیکی یا Ecological succession فرایند نشان دهندهی چگونگی تغییر ترکیب گونههای یک جامعهی اکولوژیکی است. دیرین شناسان با توجه به فسیلها و با اندازه گیری خاکستر آتشفشانی، وارونگی دیرینه مغناطیسی یا رسوبات انباشته شده میتوانند اندازهگیری دقیقی از زمان در زمین شناسی ارائه دهند.
طبقه بندی
شاید مهم ترین اصل زیست شناسی مدرن، طبقه بندی موجودات باشد که بر اساس ارتباطات تکاملی بین موجودات زنده و منقرض شده صورت میگیرد. فیلوژنی ابتدا برای حشرات و ماهیها مورد استفاده قرار گرفت اما به مرور زمان تبدیل به اصل اساسی طبقه بندی موجودات شد. قرار گرفتن موجودات زنده در یک شاخه به ویژگیهای آنها مانند مهرهدار بیمهره بودن آنها، خزنده، پرنده، ماهی یا ... بودن انها، و شباهتها و تفاوتهای دیگر تعیین میشوند. در طبقه بندی موجودات منقرض شده به کمک فسیلهایشان با توجه به شباهت های ساختاری، موجودات را طبقه بندی میکنیم که این شباهت های ساختاری (نه ظاهری) متاثر از ژنوم این موجودات بود. اما درمورد موجودات امروزی شواهد ژنتیکی قانع کنندهای مبنی بر شباهت موجودات در دسترس است که نشان دهندهی ارتباط تکاملی بین آنهاست. تمام منابع علمی معتبر به وجود بیش از ۹۸ درصد همخوانی ژنتیکی بین انسان و شامپانزه تاکید دارند و همچنین اکتشاف فسیلهایی از اجداد این دو گونه تا جد مشترک آنها.
کودکان علاقمند به دایناسورها🦖
کودکانی که به دایناسورها علاقه نشان میدهند، معمولا از ضریب هوشی بالاتری نسبت به سایرین برخوردار هستند. به مرور زمان نسبت به متد علمی آشنایی بیشتر دریافت کرده و با توجه به شواهد، نتیجه گیریهای منطقی انجام میدهند. فراموش نکنید که علاقه به دایناسورها و سایر موجودات ماقبل، یک علاقهی علمی و بنیادین است. مانند هزاران دانشمند دیرین شناس در سراسر جهان.
دیرینه شناسی، به موجودات زنده، هویت میبخشد.
مبنای تمام علوم زیستی مدرن، تکامل است و روایتگر روند تکامل، فسیل ها هستند. بنابراین فسیل ها به ما کمک میکنند که تاریخچهی خودمان، سایر موجودات، و محیط زیست را مورد بررسی قرار داده و درک عمیق تری از طبیعت پیدا کنیم و در جهت حفظ آن کوشا باشیم.
تحصیل دیرین شناسی
در برخی کشور ها تحصیل دیرین شناسی آنقدر حائز اهمیت است، که بسیاری از افراد با وجود تلاش بسیار و حتی داشتن لیاقت، نمیتوانند به این رشته ورود پیدا کنند. جالب است بدانید حقوق یک دیرین شناس در UK تقریبا چیزی معادل با ۳۱ تا ۴۵ هزار پوند است.
- البرز امیدی
مرتبط برای اطلاعات بیشتر👇
دایناسورها، کتابها و کودکان :
قسمت اول
قسمت دوم
قسمت سوم