این خزنده جزو ترسناک ترین موجودات تاریخ زمین بود اما آنچنان شرور نبود!
فریب ظاهر عجیب و غریب این خزندهی منحصر به فرد را نخورید چرا که Estemmenosuchus یک خزندهی همه چیز خوار (غالبا گیاه) بود! اگر هم کمی دقیق تر به آن نگاه کنیم بیشتر عقب مانده به نظر میرسد تا ترسناک (: البته Estemmenosuchus با قدمتی بیش از ۲۶۷ میلیون سال، یک دایناسور نبوده بلکه بیشتر به پستانداران نزدیک بوده تا دایناسورها! چرا که تحلیلهای سوراخ های جمجمه نشان میدهد که این موجود فقط یک حفرهی گیجگاهی واحد دارد که این یعنی یک سیناپسید بوده!
اقوام نزدیکتر Estemmenosuchus، همگی از زیرراستهی Dinocephalia بودند. این زیرراسته، از تراپسیدهایی بودند که از سیناپسیدها تکامل پیدا کرده بودند. این گروه حدود ۲۸۰ میلیون سال قبل تکامل پیدا کردند. در این گروه استخوان Dentary بزرگتر شد تا حدی که تقریبا بزرگترین استخوان در جمجمه به حساب میآمد و صورت موجودات هم کشیدهتر شد و این ویژگی در موجوداتی مانند Biarmosuchus خودنمایی میکرد. حفره گیجگاهی نسبت به سیناپسیدهای ۳۰۰ میلیون ساله مقداری کشیدهتر بوده و کم کم دندان های عجیب پیدا شدند...
- البرز امیدی
فریب ظاهر عجیب و غریب این خزندهی منحصر به فرد را نخورید چرا که Estemmenosuchus یک خزندهی همه چیز خوار (غالبا گیاه) بود! اگر هم کمی دقیق تر به آن نگاه کنیم بیشتر عقب مانده به نظر میرسد تا ترسناک (: البته Estemmenosuchus با قدمتی بیش از ۲۶۷ میلیون سال، یک دایناسور نبوده بلکه بیشتر به پستانداران نزدیک بوده تا دایناسورها! چرا که تحلیلهای سوراخ های جمجمه نشان میدهد که این موجود فقط یک حفرهی گیجگاهی واحد دارد که این یعنی یک سیناپسید بوده!
اقوام نزدیکتر Estemmenosuchus، همگی از زیرراستهی Dinocephalia بودند. این زیرراسته، از تراپسیدهایی بودند که از سیناپسیدها تکامل پیدا کرده بودند. این گروه حدود ۲۸۰ میلیون سال قبل تکامل پیدا کردند. در این گروه استخوان Dentary بزرگتر شد تا حدی که تقریبا بزرگترین استخوان در جمجمه به حساب میآمد و صورت موجودات هم کشیدهتر شد و این ویژگی در موجوداتی مانند Biarmosuchus خودنمایی میکرد. حفره گیجگاهی نسبت به سیناپسیدهای ۳۰۰ میلیون ساله مقداری کشیدهتر بوده و کم کم دندان های عجیب پیدا شدند...
- البرز امیدی
Fossil Archive
این خزنده جزو ترسناک ترین موجودات تاریخ زمین بود اما آنچنان شرور نبود! فریب ظاهر عجیب و غریب این خزندهی منحصر به فرد را نخورید چرا که Estemmenosuchus یک خزندهی همه چیز خوار (غالبا گیاه) بود! اگر هم کمی دقیق تر به آن نگاه کنیم بیشتر عقب مانده به نظر میرسد…
تصویر سازی هنرمندانه از Estemmenosuchus
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شاید یه سالی... 😁
و اینجا به اصل ابطال پذیری کارل پوپر میرسیم
دقت کنید که وجود این دایناسور ابطال پذیر نیست، ولی با کشف شواهد کامل تر و بیشتر، درک ما از این خزنده کامل تر میشه.
درست مثل تکامل که یک فکت جاری در طبیعته و اگر قرار باشه چیزی ابطال بشه، توضیح ما از تکامل گونه ها و طبقه بندی موجودات هست!
- البرز امیدی
و اینجا به اصل ابطال پذیری کارل پوپر میرسیم
دقت کنید که وجود این دایناسور ابطال پذیر نیست، ولی با کشف شواهد کامل تر و بیشتر، درک ما از این خزنده کامل تر میشه.
درست مثل تکامل که یک فکت جاری در طبیعته و اگر قرار باشه چیزی ابطال بشه، توضیح ما از تکامل گونه ها و طبقه بندی موجودات هست!
- البرز امیدی
Fossil Archive
پیکنوفیبر
پیکنوفیبر چیست؟ پوشش بدن تروسورها؟
پیکنوفیبرها نوعی ساختار شبیه به پر یا خز بودند که روی بدن تروسورها وجود داشتند. به طور کلی از نظر شکل شبیه کرک یا موی کوتاه و نرم بودند و از نظر کارکرد احتمالاً نقش عایق حرارتی داشتند، یا وظیفهی کمک به حواس و احتمالاً بهبود نمایش جنسی بر عهدهی این ساختار بود. هرچند که پیکنوفیبرها با توجه ساختار میکروسکوپی و بررسی های متعدد، شباهتهایی با پرهای ابتدایی پرندگان داشتند اما به طور کلی به موی پستانداران شبیه تر بودند.
شواهد مربوط به وجود این ساختار اولین بار در فسیل تروسورهایی مانند Anurognathus، Jeholopterus و Sordes یافت شد. وجود چنین ساختاری نشان میدهد که تروسورها قطعا خونگرم بودهاند. پیکنوفیبر به تنظیم دما کمک میکرده، همانطور که حیوانات خونگرم که برای جلوگیری از اتلاف بیش از حد گرما به عایق نیاز دارند. هر پیکنوفیبر رشتهای کوتاه و انعطافپذیر بود که حاوی ساختاری نسبتاً ساده با یک کانال مرکزی توخالی بود!
پیکنوفیبر و پر از ساختاری واحد تکامل پیدا کردند اما در نهایت مسیر تکاملی پیکنوفیبرها چیزی مانند مسیر تکامل خز و مو در پستانداران شد. بر اساس تکامل همگرا، ساختاری مشابه در سطح بدن پستانداران و تروسورها تکامل پیدا کرد که به یکدیگر شباهت داشت اما باتوجه به اینکه تروسورها و پستانداران چندان نسبت نزدیکی ندارند، دلیل شباهت آنها تکامل همگراست.
- البرز امیدی
پیکنوفیبرها نوعی ساختار شبیه به پر یا خز بودند که روی بدن تروسورها وجود داشتند. به طور کلی از نظر شکل شبیه کرک یا موی کوتاه و نرم بودند و از نظر کارکرد احتمالاً نقش عایق حرارتی داشتند، یا وظیفهی کمک به حواس و احتمالاً بهبود نمایش جنسی بر عهدهی این ساختار بود. هرچند که پیکنوفیبرها با توجه ساختار میکروسکوپی و بررسی های متعدد، شباهتهایی با پرهای ابتدایی پرندگان داشتند اما به طور کلی به موی پستانداران شبیه تر بودند.
شواهد مربوط به وجود این ساختار اولین بار در فسیل تروسورهایی مانند Anurognathus، Jeholopterus و Sordes یافت شد. وجود چنین ساختاری نشان میدهد که تروسورها قطعا خونگرم بودهاند. پیکنوفیبر به تنظیم دما کمک میکرده، همانطور که حیوانات خونگرم که برای جلوگیری از اتلاف بیش از حد گرما به عایق نیاز دارند. هر پیکنوفیبر رشتهای کوتاه و انعطافپذیر بود که حاوی ساختاری نسبتاً ساده با یک کانال مرکزی توخالی بود!
پیکنوفیبر و پر از ساختاری واحد تکامل پیدا کردند اما در نهایت مسیر تکاملی پیکنوفیبرها چیزی مانند مسیر تکامل خز و مو در پستانداران شد. بر اساس تکامل همگرا، ساختاری مشابه در سطح بدن پستانداران و تروسورها تکامل پیدا کرد که به یکدیگر شباهت داشت اما باتوجه به اینکه تروسورها و پستانداران چندان نسبت نزدیکی ندارند، دلیل شباهت آنها تکامل همگراست.
در سال ۲۰۱۸، مقالهای در Nature Ecology & Evolution توسط Zixiao Yang و همکارانش منتشر شد که نشان میداد بعضی پیکنوفیبرها ساختار منشعب داشته اند! این باعث شد برخی دیرینه شناسان به این نتیجه دست یابند که پیکنوفیبرها و پرها از یک ساختار واحد تکامل پیدا کردند👇
https://www.nature.com/articles/s41559-018-0728-7
- البرز امیدی
💢 یکی از تر و تمیز ترین فسیلهای امسال، از اقوام Velociraptor! البته این تصویر مربوط به سال ۲۰۱۰ است!
گونهی Shri در کنار سایر Dromaeosauridها و Trodontidها، به عنوان نزدیکترین خویشاوندان پرندگان در میان دایناسورها در نظر گرفته میشوند.
به احتمال خیلی زیاد تعاملات مکرر با Ceratopsianها، همراه با رفتارهای دیگر، میتوانسته تکامل ساعدهای قویتر و دستهای تنومندتر را در میان برخی از اقوام Velociraptor را ارتقا داده باشد.
- البرز امیدی
گونهی Shri در کنار سایر Dromaeosauridها و Trodontidها، به عنوان نزدیکترین خویشاوندان پرندگان در میان دایناسورها در نظر گرفته میشوند.
محققان گفتند: غیر معمول ترین ویژگی Shri، استحکام استثنایی دست آن است.
به احتمال خیلی زیاد تعاملات مکرر با Ceratopsianها، همراه با رفتارهای دیگر، میتوانسته تکامل ساعدهای قویتر و دستهای تنومندتر را در میان برخی از اقوام Velociraptor را ارتقا داده باشد.
[رفرنس : مقالهی جدیدی که به تازگی منتشر شده📚]
https://www.tandfonline.com/doi/full/10.1080/08912963.2025.2530148
- البرز امیدی
🦖 یکی از کامل ترین فسیلهای جناب T-Rex
تا به حال نمونههای متعددی از فسیل های این دایناسور دوست داشتنی یافت شده که به دانشمندان برای درک ظاهر و تکامل این گونه و سایر تروپودها کمکهای فراوانی کرده! بسیاری از این فسیلها کامل بودند و برخی از آنها هم ناقص! حتی یک بار، نمونهای از فسیل Tyrannosaurus به صورت اتفاقی توسط دو پسر بچه کشف شد.
اما Sue، دایناسور محبوب موزهی فیلد شیکاگو یکی از کامل ترین فسیلهای کشف شده از این دایناسور است. البته برخی فسیل های دیگر مانند Scotty هم بسیار کامل هستند. فسیل Sue شامل بیش از ۹۰ درصد بقایای استخوانی Tyrannosaurus rex است. جالب است بدانید دایناسورها تقریبا مانند درختان در هنگام رشد، حلقه بر جای میگذاشتند و بررسی های میکروسکوپی در این باره نشان میدهد که Sue در هنگام مرگ سنی میان ۲۷ تا ۳۳ سال داشته. آسیب های وارده به استخوان کتف هم نشان میدهد که احتمالا Sueی زبان بسته از مشکلات متعددی رنج میبرده.
- البرز امیدی
تا به حال نمونههای متعددی از فسیل های این دایناسور دوست داشتنی یافت شده که به دانشمندان برای درک ظاهر و تکامل این گونه و سایر تروپودها کمکهای فراوانی کرده! بسیاری از این فسیلها کامل بودند و برخی از آنها هم ناقص! حتی یک بار، نمونهای از فسیل Tyrannosaurus به صورت اتفاقی توسط دو پسر بچه کشف شد.
اما Sue، دایناسور محبوب موزهی فیلد شیکاگو یکی از کامل ترین فسیلهای کشف شده از این دایناسور است. البته برخی فسیل های دیگر مانند Scotty هم بسیار کامل هستند. فسیل Sue شامل بیش از ۹۰ درصد بقایای استخوانی Tyrannosaurus rex است. جالب است بدانید دایناسورها تقریبا مانند درختان در هنگام رشد، حلقه بر جای میگذاشتند و بررسی های میکروسکوپی در این باره نشان میدهد که Sue در هنگام مرگ سنی میان ۲۷ تا ۳۳ سال داشته. آسیب های وارده به استخوان کتف هم نشان میدهد که احتمالا Sueی زبان بسته از مشکلات متعددی رنج میبرده.
- البرز امیدی
Fossil Archive
🦖 یکی از کامل ترین فسیلهای جناب T-Rex تا به حال نمونههای متعددی از فسیل های این دایناسور دوست داشتنی یافت شده که به دانشمندان برای درک ظاهر و تکامل این گونه و سایر تروپودها کمکهای فراوانی کرده! بسیاری از این فسیلها کامل بودند و برخی از آنها هم ناقص! حتی…
💢 در موزهها معمولا وقتی فسیل کامل نباشد، با یک نتیجه گیری منطقی، ماکتی جدید از قسمتهای دست رفته میسازند تا به نمایش عموم گذاشته شود مانند یکی از پاهای Sue
به جز بخش پایینی یکی از پاها، جمجمه، و چند تا از مهرههای گردن، دیگر قسمتهای فسیل موجود در تصویر بقایای اصلی دایناسور هستند که باقی ماندهاند.
بالاخره Tyrannosaurus که یک پا نبوده! یا بدون سر به گشت و گذار و شکار نمیرفته است! اگر هم نقصی مادرزاد وجود داشت که باعث عدم شکل گیری یک پا در Sue بود، این دایناسور هرگز تا این حد رشد نمیکرد. یا اگر فسیلی ناقص از همین گونه در جایی دیگر از آمریکای شمالی یافت شود، پس از مقایسه با فسیل کاملی مانند Scotty یا Sue میتوان دریافت که از همین گونه بوده است یا خیر! البته جمجمهی اصلی Sue به صورت جداگانه از سایر قسمتهای بدن، در موزهی فیلد شیکاگو نگهداری میشود که در تصویر مشاهده میکنید 🦖
اگر هم جایی در دنیا فسیلی یافت شود که شکل شکل دندان، یا فرم جمجمهاش و حتی تعداد انگشتان و شکل دستانش شبیه به Sue باشد ولی تفاوت های دیگری مانند اندازه هم داشته باشد، یعنی یکی از گونه های خانوادهی Tyrannosaurideaهاست!
- البرز امیدی
به جز بخش پایینی یکی از پاها، جمجمه، و چند تا از مهرههای گردن، دیگر قسمتهای فسیل موجود در تصویر بقایای اصلی دایناسور هستند که باقی ماندهاند.
بالاخره Tyrannosaurus که یک پا نبوده! یا بدون سر به گشت و گذار و شکار نمیرفته است! اگر هم نقصی مادرزاد وجود داشت که باعث عدم شکل گیری یک پا در Sue بود، این دایناسور هرگز تا این حد رشد نمیکرد. یا اگر فسیلی ناقص از همین گونه در جایی دیگر از آمریکای شمالی یافت شود، پس از مقایسه با فسیل کاملی مانند Scotty یا Sue میتوان دریافت که از همین گونه بوده است یا خیر! البته جمجمهی اصلی Sue به صورت جداگانه از سایر قسمتهای بدن، در موزهی فیلد شیکاگو نگهداری میشود که در تصویر مشاهده میکنید 🦖
اگر هم جایی در دنیا فسیلی یافت شود که شکل شکل دندان، یا فرم جمجمهاش و حتی تعداد انگشتان و شکل دستانش شبیه به Sue باشد ولی تفاوت های دیگری مانند اندازه هم داشته باشد، یعنی یکی از گونه های خانوادهی Tyrannosaurideaهاست!
- البرز امیدی
Fossil Archive
💢 در موزهها معمولا وقتی فسیل کامل نباشد، با یک نتیجه گیری منطقی، ماکتی جدید از قسمتهای دست رفته میسازند تا به نمایش عموم گذاشته شود مانند یکی از پاهای Sue به جز بخش پایینی یکی از پاها، جمجمه، و چند تا از مهرههای گردن، دیگر قسمتهای فسیل موجود در تصویر…
و این هم جناب Scotty یکی دیگر از نمونههای تقریبا کامل گونهی Tyrannosaurus rex! البته تمام استخوانهای یک پا، به همراه استخوان ساق پای دیگر، دستان، و چند تا از مهرههای Scotty هم به فسیل تبدیل نشدهاند!
Fossil Archive
🦖 یکی از کامل ترین فسیلهای جناب T-Rex تا به حال نمونههای متعددی از فسیل های این دایناسور دوست داشتنی یافت شده که به دانشمندان برای درک ظاهر و تکامل این گونه و سایر تروپودها کمکهای فراوانی کرده! بسیاری از این فسیلها کامل بودند و برخی از آنها هم ناقص! حتی…
تولد ۳۵ سالگی Sue
پست از صفحهی اینستاگرام موزهی فیلد شیکاگو
Fossil Archive
https://youtu.be/y3dujJMRRYI?si=jKA7AGmKAbv6W1pt فقط علم موجودات فرازمینی دکتر عرفان خسروی با حضور بهزاد قدیمی
https://youtu.be/vkr0OPGyf6g?si=TIV1R12EP1m29Ppk
فقط علم
افق های هوش مصنوعی
دکتر عرفان خسروی
با حضور محمد حسین جهان پناه
فقط علم
افق های هوش مصنوعی
دکتر عرفان خسروی
با حضور محمد حسین جهان پناه
YouTube
فقط علم: «افقهای هوش مصنوعی»
در این برنامه همراه با عرفان خسروی و محمدحسین جهانپناه به سراغ موضوع هوش مصنوعی مولد و هوش مصنوعی سنتی رفتهایم.
هوش مصنوعی مولد چیست؟
شناخت تفاوت هوشهای مصنوعی چه کمکی به ما میکند؟
هوش مصنوعی مولد چیست؟
شناخت تفاوت هوشهای مصنوعی چه کمکی به ما میکند؟
🦖 فقط ۲ میلیون سال
👤 البرز امیدی
• پژوهشگر دیرینه شناسی
📆 چهارشنبه ۲۹ مرداد
⏰ ساعت ۱۷:۰۰
🔗لینک جلسه آنلاین گوگل میت:
https://meet.google.com/kxz-qmtp-fcq
─ ─ ─ ─ ─ ─•••
🔻 @referenceevolution
↫چطور T Rex از پایین ترین جایگاه به یکی از بزرگترین شکارچیان تاریخ تبدیل شد؟
👤 البرز امیدی
• پژوهشگر دیرینه شناسی
📆 چهارشنبه ۲۹ مرداد
⏰ ساعت ۱۷:۰۰
🔗لینک جلسه آنلاین گوگل میت:
https://meet.google.com/kxz-qmtp-fcq
─ ─ ─ ─ ─ ─•••
🔻 @referenceevolution
💢 فسیلهای جدید از تانزانیا و زامبیا، اطلاعات بیشتری در مورد انقراض جمعی پایان پرمین ارائه میدهند.
دیرینه شناسان تعداد بیشماری از حیوانات را شناسایی کردهاند که درست قبل از انقراض جمعی پایان پرمین، حدود ۲۵۲ میلیون سال پیش، در جنوب پانگهآ زندگی میکردند. انقراض پرمین شدیدترین انقراض از پنج انقراض بزرگ تاریخ حیات بود که بیش از ۹۵ درصد از موجودات زنده را به خاک و خون کشید! بسیاری از موجودات باقی مانده، از سیناپسیدهای اجداد پستانداران بودند اما در آغاز دورهی تریاس اقوام و اجداد کروکدیلها بر زمین تسلط داشتند. این در حالی بود که دیگر آرکوسورها مانند اجداد ابتدایی دایناسورها در خفا زندگی میکردند و به مرور قدرت را به دست گرفتند!
انقراض گستردهی پایان دوره پرمین فقط یک فاجعه برای حیات روی زمین نبود و مسیر تکامل را تا همیشه تغییر داد. اما دانشمندان درمورد اینکه کدام گونهها زنده ماندند، و کدام گونهها منقرض شدند اختلاف نظر داشتند. فسیلهایی که دیرینه شناسان در تانزانیا و زامبیا جمعآوری کردند، دیدگاه کامل تری از این دوره بیسابقه در تاریخ طبیعی سیارهمان به جامعهی علمی میدهد. تمام فسیلهای جدید در سه حوضه در جنوب آفریقا کشف شدهاند. بیشتر آنها توسط اعضای تیم حفاری گروه دیرینه شناسان در سفرهای حفاری چند ماهه به منطقه در طول ۱۷ سال گذشته کشف شدهاند. برخی دیگر، تجزیه و تحلیل نمونههایی بودند که دههها قبل از زیر خاک بیرون کشیده شده و در مجموعههای موزه نگهداری میشدند.
دوره پرمین نقطه پایانی دوران پالئوزوئیک بود. در دوران پالئوزوئیک، حیات جانوری (که ابتدا در اقیانوسهای زمین تکامل یافت) شروع به سکونت در خشکی کرد و اکوسیستمهای پیچیده زمینی توسعه یافتند. در دوره پرمین، طیف متنوعی از موجودات دوزیست و خزندهمانند در محیطهایی از جنگلهای اولیه گرفته تا درههای خشک پرسه میزدند. انقراض دسته جمعی پایان پرمین بسیاری از این اکوسیستمها را از بین برد و دوران مزوزوئیک را آغاز کرد که حیات شاهد تکامل دایناسورها (در دورهی تریاس) و همچنین اولین پرندگان در دورهی ژوراسیک، گیاهان گلدار و پستانداران بود.
برای دههها، بهترین درک دانشمندان از پرمین، انقراض جمعی پایان پرمین و آغاز مزوزوئیک از حوضه کارو در آفریقای جنوبی حاصل میشد، که شامل یک سابقه فسیلی تقریباً کامل از دورههای قبل و بعد از انقراض جمعی است. اما از دهه ۱۹۳۰، دیرینهشناسان متوجه شدند که حوضههای تانزانیا و زامبیا حاوی فسیلهایی از این محدوده زمانی هستند که تقریباً به بکری حوضههای کارو هستند.
تعدادی از مقالات منتشر شده در این مورد📚
https://www.tandfonline.com/toc/ujvp20/45/sup1
- البرز امیدی
دیرینه شناسان تعداد بیشماری از حیوانات را شناسایی کردهاند که درست قبل از انقراض جمعی پایان پرمین، حدود ۲۵۲ میلیون سال پیش، در جنوب پانگهآ زندگی میکردند. انقراض پرمین شدیدترین انقراض از پنج انقراض بزرگ تاریخ حیات بود که بیش از ۹۵ درصد از موجودات زنده را به خاک و خون کشید! بسیاری از موجودات باقی مانده، از سیناپسیدهای اجداد پستانداران بودند اما در آغاز دورهی تریاس اقوام و اجداد کروکدیلها بر زمین تسلط داشتند. این در حالی بود که دیگر آرکوسورها مانند اجداد ابتدایی دایناسورها در خفا زندگی میکردند و به مرور قدرت را به دست گرفتند!
انقراض گستردهی پایان دوره پرمین فقط یک فاجعه برای حیات روی زمین نبود و مسیر تکامل را تا همیشه تغییر داد. اما دانشمندان درمورد اینکه کدام گونهها زنده ماندند، و کدام گونهها منقرض شدند اختلاف نظر داشتند. فسیلهایی که دیرینه شناسان در تانزانیا و زامبیا جمعآوری کردند، دیدگاه کامل تری از این دوره بیسابقه در تاریخ طبیعی سیارهمان به جامعهی علمی میدهد. تمام فسیلهای جدید در سه حوضه در جنوب آفریقا کشف شدهاند. بیشتر آنها توسط اعضای تیم حفاری گروه دیرینه شناسان در سفرهای حفاری چند ماهه به منطقه در طول ۱۷ سال گذشته کشف شدهاند. برخی دیگر، تجزیه و تحلیل نمونههایی بودند که دههها قبل از زیر خاک بیرون کشیده شده و در مجموعههای موزه نگهداری میشدند.
پروفسور سیدور گفت: «این بخشهای زامبیا و تانزانیا حاوی فسیلهای بسیار زیبایی از دوره پرمین هستند. آنها به ما دیدگاهی بیسابقه از حیات روی خشکی، پیش از انقراض جمعی، میدهند.»
دوره پرمین نقطه پایانی دوران پالئوزوئیک بود. در دوران پالئوزوئیک، حیات جانوری (که ابتدا در اقیانوسهای زمین تکامل یافت) شروع به سکونت در خشکی کرد و اکوسیستمهای پیچیده زمینی توسعه یافتند. در دوره پرمین، طیف متنوعی از موجودات دوزیست و خزندهمانند در محیطهایی از جنگلهای اولیه گرفته تا درههای خشک پرسه میزدند. انقراض دسته جمعی پایان پرمین بسیاری از این اکوسیستمها را از بین برد و دوران مزوزوئیک را آغاز کرد که حیات شاهد تکامل دایناسورها (در دورهی تریاس) و همچنین اولین پرندگان در دورهی ژوراسیک، گیاهان گلدار و پستانداران بود.
برای دههها، بهترین درک دانشمندان از پرمین، انقراض جمعی پایان پرمین و آغاز مزوزوئیک از حوضه کارو در آفریقای جنوبی حاصل میشد، که شامل یک سابقه فسیلی تقریباً کامل از دورههای قبل و بعد از انقراض جمعی است. اما از دهه ۱۹۳۰، دیرینهشناسان متوجه شدند که حوضههای تانزانیا و زامبیا حاوی فسیلهایی از این محدوده زمانی هستند که تقریباً به بکری حوضههای کارو هستند.
پروفسور سیدور ادامه داد: «تعداد نمونههایی که در زامبیا و تانزانیا پیدا کردهایم آنقدر زیاد و وضعیت آنها آنقدر عالی است که میتوانیم آنها را در سطح گونه با آنچه دیرینهشناسان در آفریقای جنوبی پیدا کردهاند، مقایسه کنیم. من هیچ جای بهتری روی زمین برای دریافت جزئیات کافی از این دوره زمانی و انجام چنین نتیجهگیریها و مقایسههای دقیق نمیشناسم.»
تعدادی از مقالات منتشر شده در این مورد📚
https://www.tandfonline.com/toc/ujvp20/45/sup1
- البرز امیدی
💢 دانشمندان سطح دی اکسید کربن مزوزوئیک و میزان فتوسنتز در آن دوران را با کمک مینای دندان دایناسورها اندازه میگیرند
بر اساس تجزیه و تحلیل ترکیب ایزوتوپ اکسیژن دندان دایناسورها، جو زمین در دوران مزوزوئیک (۲۵۲ تا ۶۶ میلیون سال پیش) حاوی مقادیر بسیار بیشتری از کربندیاکسید نسبت به امروز بوده و کل فتوسنتز گیاهان در سراسر جهان دو برابر بیشتر از امروز بود. دانشمندان مینای دندان دایناسورهایی را که در آمریکای شمالی، آفریقا و اروپا در اواخر دوره ژوراسیک و اواخر کرتاسه زندگی میکردند، تجزیه و تحلیل کردند. مینای دندان یکی از پایدارترین مواد بیولوژیکی است. این بخش از دندان ایزوتوپهای مختلف اکسیژن را که دایناسورها با هر نفسی که میکشیدند دریافت میکردند، در خودش ثبت میکند.
نسبت ایزوتوپهای اکسیژن تحت تأثیر تغییرات دی اکسید کربن جوی و فتوسنتز گیاهان قرار میگیرد. این همبستگی به دانشمندان اجازه میدهد تا در مورد آب و هوا و پوشش گیاهی در عصر دایناسورها نتیجهگیری کنند. در اواخر دوره ژوراسیک، حدود ۱۵۰ میلیون سال پیش، هوا حدود چهار برابر بیشتر از قبل از اینکه انسانها شروع به انتشار مقادیر زیادی گازهای گلخانهای در جو کنند کربندیاکسید داشت. و در اواخر دوره کرتاسه، یعنی حدود ۷۳ تا ۶۶ میلیون سال پیش، سطح آن سه برابر بیشتر از امروز بود.
دندانهای جداگانه دو گونه دایناسور یعنی Tyrannosaurus rex و Kaatedocus حاوی ترکیبی کاملاً غیرمعمول از ایزوتوپهای اکسیژن بودند. این به افزایش ناگهانی دی اکسید کربن اشاره دارد که میتواند با رویدادهای بزرگی مانند فورانهای آتشفشانی مرتبط باشد (به عنوان مثال، فورانهای عظیم دکن ترپس در هند که در پایان دوره کرتاسه اتفاق افتاد.)
این واقعیت که گیاهان روی زمین و زیر آب در سراسر جهان در آن زمان فتوسنتز بیشتری انجام میدادند، احتمالاً با سطح دی اکسید کربن و میانگین دمای سالانه بالاتر مرتبط بوده است. این مطالعه نقطه عطفی برای پالئواکولوژی است : تاکنون، کربناتهای موجود در خاک و نمونههای دریایی، ابزارهای اصلی مورد استفاده برای تشخیص آب و هوای گذشتهی زمین بودند. نمونههای دریایی، شاخصهایی مانند فسیلها یا نشانههای شیمیایی در رسوبات هستند که به دانشمندان کمک میکنند تا شرایط محیطی دریا را در گذشته درک کنند. با این حال، این روشها گاهی اوقات در معرض عدم قطعیت هستند.
دایناسورها میتوانند دانشمندان جدید آب و هوا باشند. مدتها پیش، دندانهای آنها آب و هوا را برای دورهای بیش از ۱۵۰ میلیون سال ثبت کرده بود (بالاخره ما در حال دریافت این پیام هستیم.)
منبع 📚
https://www.pnas.org/doi/10.1073/pnas.2504324122
- البرز امیدی
بر اساس تجزیه و تحلیل ترکیب ایزوتوپ اکسیژن دندان دایناسورها، جو زمین در دوران مزوزوئیک (۲۵۲ تا ۶۶ میلیون سال پیش) حاوی مقادیر بسیار بیشتری از کربندیاکسید نسبت به امروز بوده و کل فتوسنتز گیاهان در سراسر جهان دو برابر بیشتر از امروز بود. دانشمندان مینای دندان دایناسورهایی را که در آمریکای شمالی، آفریقا و اروپا در اواخر دوره ژوراسیک و اواخر کرتاسه زندگی میکردند، تجزیه و تحلیل کردند. مینای دندان یکی از پایدارترین مواد بیولوژیکی است. این بخش از دندان ایزوتوپهای مختلف اکسیژن را که دایناسورها با هر نفسی که میکشیدند دریافت میکردند، در خودش ثبت میکند.
نسبت ایزوتوپهای اکسیژن تحت تأثیر تغییرات دی اکسید کربن جوی و فتوسنتز گیاهان قرار میگیرد. این همبستگی به دانشمندان اجازه میدهد تا در مورد آب و هوا و پوشش گیاهی در عصر دایناسورها نتیجهگیری کنند. در اواخر دوره ژوراسیک، حدود ۱۵۰ میلیون سال پیش، هوا حدود چهار برابر بیشتر از قبل از اینکه انسانها شروع به انتشار مقادیر زیادی گازهای گلخانهای در جو کنند کربندیاکسید داشت. و در اواخر دوره کرتاسه، یعنی حدود ۷۳ تا ۶۶ میلیون سال پیش، سطح آن سه برابر بیشتر از امروز بود.
دندانهای جداگانه دو گونه دایناسور یعنی Tyrannosaurus rex و Kaatedocus حاوی ترکیبی کاملاً غیرمعمول از ایزوتوپهای اکسیژن بودند. این به افزایش ناگهانی دی اکسید کربن اشاره دارد که میتواند با رویدادهای بزرگی مانند فورانهای آتشفشانی مرتبط باشد (به عنوان مثال، فورانهای عظیم دکن ترپس در هند که در پایان دوره کرتاسه اتفاق افتاد.)
این واقعیت که گیاهان روی زمین و زیر آب در سراسر جهان در آن زمان فتوسنتز بیشتری انجام میدادند، احتمالاً با سطح دی اکسید کربن و میانگین دمای سالانه بالاتر مرتبط بوده است. این مطالعه نقطه عطفی برای پالئواکولوژی است : تاکنون، کربناتهای موجود در خاک و نمونههای دریایی، ابزارهای اصلی مورد استفاده برای تشخیص آب و هوای گذشتهی زمین بودند. نمونههای دریایی، شاخصهایی مانند فسیلها یا نشانههای شیمیایی در رسوبات هستند که به دانشمندان کمک میکنند تا شرایط محیطی دریا را در گذشته درک کنند. با این حال، این روشها گاهی اوقات در معرض عدم قطعیت هستند.
دکتر فنگ گفت : روش ما دیدگاه کاملاً جدیدی از گذشته زمین به ما میدهد. این روش، امکان استفاده از مینای دندان فسیل شده را برای بررسی ترکیب جو گذشتهی زمین و بهرهوری گیاهان در آن زمان فراهم میکند. این برای درک دینامیک آب و هوای بلندمدت بسیار مهم است.
دایناسورها میتوانند دانشمندان جدید آب و هوا باشند. مدتها پیش، دندانهای آنها آب و هوا را برای دورهای بیش از ۱۵۰ میلیون سال ثبت کرده بود (بالاخره ما در حال دریافت این پیام هستیم.)
منبع 📚
https://www.pnas.org/doi/10.1073/pnas.2504324122
- البرز امیدی
تروسورها بیشتر به دایناسورها نزدیک بودند تا به کروکودیلها و سایر خزندگان. آنها یک مفصل مچ پای مزوتارسال (Mesotarsal) خاص دارند که در مقایسه با راه رفتن کروکودیلها، به آنها حالت ایستاده میداد.
دایناسورها و تروسورها از جد مشترکی تکامل یافتند. اما جد مشترک دورتری با کروکدیلها دارند و همگی آنها در کنار یکدیگر گروه خزندگان آرکوسور را تشکیل میدهند.
Fossil Archive
تروسورها بیشتر به دایناسورها نزدیک بودند تا به کروکودیلها و سایر خزندگان. آنها یک مفصل مچ پای مزوتارسال (Mesotarsal) خاص دارند که در مقایسه با راه رفتن کروکودیلها، به آنها حالت ایستاده میداد. دایناسورها و تروسورها از جد مشترکی تکامل یافتند. اما جد مشترک…
همه دایناسورها یک حفره استابولوم (Acetabulum) باز دارند (سوراخی در کاسه لگن) که آنها را از سایر آرکوسورها متمایز میکرد اما تروسورها این ویژگی را ندارند.
لگن ها دروغ نمیگن😉
دایناسورهای تروپود و سایر دایناسورها جد مشترک نزدیک تری داشتند و جد مشترک دورتری با تروسورها و همگی آنها با یکدیگر گروه Ornithodira را تشکیل میدهند که زیرشاخهای از آرکوسورها بودند.
لگن ها دروغ نمیگن😉
Fossil Archive
همه دایناسورها یک حفره استابولوم (Acetabulum) باز دارند (سوراخی در کاسه لگن) که آنها را از سایر آرکوسورها متمایز میکرد اما تروسورها این ویژگی را ندارند. دایناسورهای تروپود و سایر دایناسورها جد مشترک نزدیک تری داشتند و جد مشترک دورتری با تروسورها و همگی آنها…
بنابراین فقط یکی از این دو خزنده، دایناسور بوده است. (یکی دیگر تروسور است)
تروسورها دایناسور نبودند و اقوام نزدیک تر دایناسورها بودند. البته موساسورها، ایکتیوسورها و پلسیوسورها بیشتر به مارها و مارمولکها نزدیک بودند تا دایناسورها و به جای طبقه بندی به عنوان آرکوسور، از لپیدوسورها به حساب میآیند.
قدیمیترین DNA میکروبی وابسته به میزبان در جهان، از بقایای ماموتهای پشمالو بهدست آمد🧬
در یک پژوهش جدید، دانشمندان DNA میکروبی باستانی را از ۴۸۳ نمونه از بقایای ماموت که بازهای بیش از یک میلیون سال را در بر میگیرد، تحلیل کردند. این مجموعه شامل ۴۴۰ نمونه تازه توالی یابی شده و منتشر نشده از یک ماموت با قدمتی بیش از یک میلیون ساله نیز بود. پژوهشگران با استفاده از غربالگری متاژنومی، فیلتر کردن آلودگیها، تحلیل الگوهای آسیب و استنباط فیلوژنتیکی، موفق شدند ۳۱۰ میکروب را که به بافتهای مختلف ماموتها مرتبط بودند، شناسایی کنند.
- البرز امیدی
در یک پژوهش جدید، دانشمندان DNA میکروبی باستانی را از ۴۸۳ نمونه از بقایای ماموت که بازهای بیش از یک میلیون سال را در بر میگیرد، تحلیل کردند. این مجموعه شامل ۴۴۰ نمونه تازه توالی یابی شده و منتشر نشده از یک ماموت با قدمتی بیش از یک میلیون ساله نیز بود. پژوهشگران با استفاده از غربالگری متاژنومی، فیلتر کردن آلودگیها، تحلیل الگوهای آسیب و استنباط فیلوژنتیکی، موفق شدند ۳۱۰ میکروب را که به بافتهای مختلف ماموتها مرتبط بودند، شناسایی کنند.
رفرنس 📚
https://www.sci.news/genetics/mammoth-microbiome-14188.html
- البرز امیدی
تمامی پستانداران، دایناسورهای پرنده و غیر پرنده، تروسورها، کروکدیلها و خزندگان غیر آرکوسور از گروهی بزرگتر به نام آمنیون داران تکامل یافتهاند. این گروه به دلیل داشتن یک لایه به نام آمنیون دور تا دور جنین خود، با این نام شناخته میشود و یکی از اجداد ابتدایی آنها موجودی به نام Hylonomus با قدمت ۳۱۰ میلیون سال و حدود ۲۵ سانتی متر طول بوده که احتمالا از حشرات و سایر بیمهرگان کوچک تغذیه میکرده.
شواهد فسیلی از این خزنده ثابت میکند که اولین خزندگان ۳۱۰ میلیون سال پیش زندگی میکردند و به مارمولک ها شباهت داشتند. از دیگر خزندگان ابتدایی میتوان به Vestlotiana اشاره کرد.
یکی از صفات اشتقاقی دیاپسیدها وجود یک جفت سوراخ در دو طرف جمجمه در پشت حدقه چشم است. ماهیچه هایی که از این سوراخ ها میگذرند به آرواره متصل شده و حرکت آرواره را کنترل میکنند که این دو سوراخ شامل :
1-supratemporal fenestra
2-infratemporal fenestra
این ویژگی در سیناپسید ها به صورت Temporal fenestra واحد وجود دارد در حالی که به طور کلی در آناپسیدها مشاهده نمیشود
- البرز امیدی
شواهد فسیلی از این خزنده ثابت میکند که اولین خزندگان ۳۱۰ میلیون سال پیش زندگی میکردند و به مارمولک ها شباهت داشتند. از دیگر خزندگان ابتدایی میتوان به Vestlotiana اشاره کرد.
یکی از صفات اشتقاقی دیاپسیدها وجود یک جفت سوراخ در دو طرف جمجمه در پشت حدقه چشم است. ماهیچه هایی که از این سوراخ ها میگذرند به آرواره متصل شده و حرکت آرواره را کنترل میکنند که این دو سوراخ شامل :
1-supratemporal fenestra
2-infratemporal fenestra
این ویژگی در سیناپسید ها به صورت Temporal fenestra واحد وجود دارد در حالی که به طور کلی در آناپسیدها مشاهده نمیشود
- البرز امیدی
Fossil Archive
تمامی پستانداران، دایناسورهای پرنده و غیر پرنده، تروسورها، کروکدیلها و خزندگان غیر آرکوسور از گروهی بزرگتر به نام آمنیون داران تکامل یافتهاند. این گروه به دلیل داشتن یک لایه به نام آمنیون دور تا دور جنین خود، با این نام شناخته میشود و یکی از اجداد ابتدایی…
جمجمهی موجود در تصویر متعلق به گونهای از دیاپسیدهای ماقبل تاریخ به نام Youngina میباشد. همانطور که میبینید supratemporal fenestra و infratemporal fenestra در پشت حدقهی چشم قابل مشاهده هستند. گروه Archosauromorpha هم از گروه دیاپسیدها تکامل پیدا کرد و نزدیک تر جد مشترک این کلاد با کلادی دیگر شامل مارها، مارمولکها، توآتاراها و موساسورها یعنی Lepidosauromorpha بود.
Fossil Archive
جمجمهی موجود در تصویر متعلق به گونهای از دیاپسیدهای ماقبل تاریخ به نام Youngina میباشد. همانطور که میبینید supratemporal fenestra و infratemporal fenestra در پشت حدقهی چشم قابل مشاهده هستند. گروه Archosauromorpha هم از گروه دیاپسیدها تکامل پیدا کرد و…
ساختار تخم آمنیون هم اینطور است👆
شامل چهار بخش اصلی که وظایف مختلفی را بر عهده دارند یعنی پردهی آمنیون، آلانتوئیس، لایه کوریون و در نهایت Yolk sac! این ویژگی ابتدا در خزندگان اولیه مانند Hylonomus تکامل پیدا کرد و سپس گروههای مختلفی مانند سیناپسیدها رسید. اکنون تعداد گونههای پستانداران تخمگذار بسیار کمتر از چند میلیون سال پیش است اما حتی پستانداران زندهزا هم در دورانی که جنین را در بدن خود حمل میکنند، چنین ساختاری دور فرزند دلبندشان دارند.
Fossil Archive
https://youtu.be/vkr0OPGyf6g?si=TIV1R12EP1m29Ppk فقط علم افق های هوش مصنوعی دکتر عرفان خسروی با حضور محمد حسین جهان پناه
https://youtu.be/t1sWBD26b-I?si=Mp2bf7mWYFK6kFhp
فقط علم
فرار از مدرسه، اشتیاق به علم
دکتر عرفان خسروی
با حضور محمدعلی جعفری
فقط علم
فرار از مدرسه، اشتیاق به علم
دکتر عرفان خسروی
با حضور محمدعلی جعفری
YouTube
فقط علم: فرار از مدرسه، اشتیاق به علم
در این برنامه به میزبانی عرفان خسروی پای صحبتهای محمدعلی جعفری، ویراستار علمی و پژوهشگر پیرامون مسئلهی «علمآموزی در مدارس» مینشینیم.
▪️آیا دانشآموزان از یادگیری دلسرد شدهاند؟
▪️تغییر نحوه آموزش مباحث چقدر میتواند روی میزان یادگیری کودکان تأثیر…
▪️آیا دانشآموزان از یادگیری دلسرد شدهاند؟
▪️تغییر نحوه آموزش مباحث چقدر میتواند روی میزان یادگیری کودکان تأثیر…