Fossil Archive
235 subscribers
93 photos
5 videos
4 files
117 links
● تکامل زیستی و دیرینه شناسی
- البرز امیدی
Download Telegram
شاید بخش اعظمی از درک ما نسبت به تکامل پرندگان به خاطر فسیل های متعدد و کامل Anchiornis باشد

فسیلی با قدمت حدود ۱۶۰ میلیون سال پیش (دوره‌ی ژوراسیک) در قسمت شمال شرقی چین کشف شد که Anchiornis نام گرفت. این دایناسور کوچک اندام (طول هر بال حدود ۰/۵ متر)، بدنی کاملا پوشیده از پر داشت. فسیل ها نشان می‌دهند که نوع پر های Anchiornis احتمالا ظاهری کُرکی و پُف شده می‌داده. پرهای Anchiornis ممکن است بر توانایی این موجود برای کنترل دمای بدنش و دفع آب تأثیر گذار بوده باشد.

پرهای روی بال Anchiornis فاقد پره های آیرودینامیک و نامتقارن پرهای پروازی مدرن هستند و این نشان می‌دهد که Anchiornis بیشتر روی هوا سر می‌خورده تا اینکه مانند یک پرنده‌ی امروزی بتواند پرواز کند. همچنین می‌دانیم که این موجود در هنگام فرار از شکارچیانی مثل SinRaptor با کمک این ویژگی، می‌توانسته جان خود را نجات داد.

گامی کوچک در تکامل پرواز و گامی بلند در نجات جان خود


-البرز امیدی

https://t.me/referenceevolution
اخیرا فسیل هایی از مدفوع آرکوسورها کشف شده که به درک ما از چگونگی تسلط یافتن دایناسورها بر دیگر موجودات کمک میکند.

سوابق فسیلی نشان می دهند که دایناسورها در اواسط دوره تریاس (۲۴۷ تا ۲۳۷ میلیون سال پیش) تکامل یافتند، اما تسلط دایناسورها در اکوسیستم های سطح زمین تا حدود ۳۰ میلیون سال بعد، در اوایل دوره ژوراسیک شروع نشد. درواقع دایناسورها در طول ۳۰ میلیون سال تکامل، پله پله به این جایگاه دست پیدا کردند.

تجزیه و تحلیل این مدفوع های فسیل شده و مقایسه آنها با داده های آب و هوا و گیاهان، برای تخمین تغییرات مقدار و فراوانی مهره داران در این دوره نشان داد که تتراپودهای غیر دایناسور توسط اجداد همه چیزخوار دایناسورهای اولیه مورد حمله قرار گرفتند.

تغییرات محیطی مرتبط با افزایش فعالیت‌های آتشفشانی ممکن است به طیف متنوع‌تری از گیاهان برای تغذیه و به دنبال آن ظهور گونه‌های گیاه‌خوار بزرگ‌تر و متنوع‌تر منجر شده باشد. این به نوبه خود منجر به تکامل دایناسورهای گوشتخوار بزرگتر در آغاز دوره ژوراسیک شد.

نویسندگان می‌گویند: «نتایج ما از این ایده پشتیبانی می‌کند که فرآیندهای تصادفی همراه با مزیت رقابتی، موفقیت تکاملی عظیم دایناسورها را ممکن می‌سازد».
رفرنس📚
https://www.sci.news/paleontology/fossilized-digestive-contents-rise-dinosaurs-13461.html


-البرز امیدی

https://t.me/referenceevolution
هر آنچه که باید راجع به Archaeopteryx بدانید

این موجود یکی از نمادین‌ترین موجودات ماقبل تاریخ در علم و دیرین شناسی است. کشف فسیل Archaeopteryx تقریبا همزمان با انتشار کتاب «منشا انواع» (the origin of species) اثر چارلز داروین بود. همچنین این فسیل از نظریه فرگشت داروین پشتیبانی می‌کرد.

حلقه‌ی مفقوده‌ای در کار نیست! حلقه های مفقوده موجوداتی هستند که در حال تغییر شکل از یک گونه یا گروه به یک گونه یا گروه دیگر قرار دارند. و این یک روند تغییر شکل خطی را نشان میدهد. در حالی که روند تکامل انشعابی و همانند یک شجره نامه عظیم است پس در نتیجه چیزی به نام حلقه‌ی مفقوده، در تکامل معنا ندارد. هرچند که Archaeopteryx نشان دهنده‌ی تکامل پرندگان از دایناسورها می‌باشد اما این بدان معناست که پرندگان، گروهی از دایناسورها هستند. بهتر است بگویم که حلقه های مفقوده دیگر مفقوده نیستند!

آیا می‌توان رنگ بدن دایناسورها را فهمید؟ در برخی فسیل ها مانند فسیل Archaeopteryx، آثاری از ملانوزوم‌ های حفظ شده یافت، و مورد بررسی قرار گرفت. بررسی ها نشان می‌دهند که آنها متشکل از ملانین (شامل دو دسته : یوملانین و فئوملانین) هستند. با مقایسه‌ی ملانوزوم‌ های Archaeopteryx و پرندگان امروزی، می‌توان نتیجه گرفت که رنگ پر های این موجود سیاه بوده و با احتمال ۹۵ درصد قاطعیت، پرهای سفید رنگی هم در بدن Archaeopteryx قابل مشاهده بوده. ملانین به عنوان یک رنگدانه رایج تقریباً در همه موجودات زنده (از گیاهان و قارچ ها گرفته تا حیوانات) وجود دارد، و در بدن جانوران، به عنوان مثال در اطراف روده و مغز، و در پوست هم موجود است. نوعی ملانین به نام یوملانین رنگ های سیاه، قهوه ای و بلوند را تشکیل می‌دهد و نوع دیگری به نام فئوملانین رنگ های زنجبیلی و نارنجی را نشان می‌دهد. بنابراین، هر موجود با موی زنجبیلی و نارنجی مانند یک سنجاب، در موهایش رنگدانه‌ی فئوملانین دارد.

تمام رنگ‌های مو در پستانداران مانند بسیاری از رنگ‌های پر پرندگان توسط ملانین تولید می‌شود و در این موارد ملانین از محل تولید خود در پوست، وارد مو یا پر شده و در ساختار کوچکی به نام ملانوزوم قرار می‌گیرد. ملانوزوم های دارای یوملانین تقریبا ظاهری شبیه به سوسیس دارند، اما آنهایی که دارای فئوملانین هستند ظاهر توپی شکل دارند. دو تیم از محققان این روش‌ها را بر روی پرهای Sinosauropteryx (فئوملانین دار) و Anchiornis‏ (یوملانین دار) اعمال کردند و رنگ‌های اصلی آنها را در طی مطالعاتی در سال 2010 تعیین کردند. از آن زمان تاکنون، ده‌ها پرنده و دایناسور دیگر مورد مطالعه قرار گرفته و رنگ‌ها و نقش‌های آنها با استفاده از این روش مشخص شده است.

با این حال، ما نمی توانیم رنگ همه دایناسورها را تشخیص دهیم. این روش به پر یا پوست نیاز دارد و بیشتر فسیل‌های دایناسورها این موارد را نشان نمی‌دهند. همچنین، ما نمی دانیم که آیا پرندگان اولیه و دایناسورهای غیر پرنده دارای رنگدانه های دیگری مانند کاروتن‌ها (رنگ های زرد و قرمز) و پورفیرین‌ها (رنگ های سبز و بنفش) هستند یا خیر! اینها اثری فیزیکی در فسیل‌ها بر جای نمی‌گذارند و محققان دوباره به دنبال روش‌های شیمیایی هستند تا آنها را شناسایی کنند!

قدمت Archaeopteryx به بیش از ۱۶۰ میلیون سال پیش (دوره‌ی ژوراسیک) بازمی‌گردد. همچنین، این موجود تقریبا هم قد و قواره‌ی یک کلاغ امروزی بوده است. همانند پرهای Anchiornis، پر های بدن Archaeopteryx، هم به صورت قابل توجهی نامتقارن بودند و این نشان می‌دهد که Archaeopteryx احتمالا روی هوا سُر می‌خورده.

• باید بدانید که Archaeopteryx تنها دایناسور پردار نبوده! بسیاری از دایناسورهای دیگر مانند Anchiornis، Microraptor، Sinornithosaurus ، Sinosauropteryx و ... بدنی پوشیده از پر داشتند.

فسیل ۸۰ میلیون ساله‌ی یک پرنده‌ی Enantiornithine شکاف های بین Archaeopteryx و پرندگان امروزی را پر می‌کند. حفظ سه بعدی فوق‌العاده جمجمه‌ی Navaornis به محققان این امکان را داد تا مغز پرنده را به صورت دیجیتالی بازسازی کنند. در حالی که جمجمه Navaornis در نگاه اول تا حدودی شبیه جمجمه یک کبوتر کوچک است، با بررسی دقیق‌تر مشخص می‌شود که این پرنده اصلاً یک پرنده مدرن نیست. پرندگان گروه Enantiornithine بیش از 130 میلیون سال پیش از پرندگان امروزی جدا شدند، اما پرهای پیچیده ای داشتند و احتمالاً مانند پرندگان امروزی پرواز می‌کردند.

-البرز امیدی

https://t.me/referenceevolution
Fossil Archive
Navaornis
فسیل اخیرا کشف شده از پرنده‌ی Navaornis
پرندگان، گروهی از دایناسورها هستند. گروهی از دایناسورهای دو پا به نام Theropoda. اعضای این گروه اکثرا گوشتخوار (چه شکارچی و چه لاشه خوار) بودند. خزندگانی مانند Tyrannosaurus ، Giganotosaurus و Spinosaurus، از گونه های مشهور و غولپیکر این گروه از دایناسورها بودند (البته پرندگان جزو خانواده‌ی maniraptora هستند) اما برخی از Theropodها برخلاف اکثریت دیگر، گوشتخوار نبودند. گوشتخوار نبودن آنها به معنای گیاهخوار بودن آنها نیست بلکه نشان از همه چیز خوار بودن برخی از گونه‌های Theropoda می‌باشد.

1⃣ دو نمونه از این دایناسورهای خاص و استثنایی، ۷۰ میلیون سال پیش (دوره‌ی کرتاسه) در منطقه‌ای که امروزه به نام صحرای گوبی مغولستان شناخته می‌شود زندگی میکردند. یکی از آنها Therizinosaurus، موجودی که گردنی به طول بیش از ۲ متر و ناخن هایی به اندازه‌ی ۵۲ تا ۱۰۰ سانتی متر داشت. پاهای چهار انگشتی، ویژگی منحصر به فرد Therizinosaurus و گونه‌های نزدیک به آن است چون Theropodها معمولا روی پاهایی با ۳ انگشت راه می‌روند و انگشت چهارم آنها به عضو بی فایده ای در پشت پا بدل شده.

ناخن‌های بلند Therizinosaurus ممکن است شبیه به خنجر به نظر برسند اما بیشتر مانند چنگالی برای خوردن سالاد بودند. ممکن است که Therizinosaurus علاوه بر گیاهان، از موادی مانند عسل هم تغذیه میکردند. در واقع هر چند که این موجود بیشتر به دلیل گیاهخواری شناخته می‌شود اما ممکن است از همه چیزخواران فرصت طلب هم بوده باشد.


2⃣ این یکی شاید از قبلی عجیب‌تر باشد! اولین فسیل‌ این موجود، فقط استخوان‌های بازوی آن بود. بازوانی با طولی بیش از ۲ متر تقریبا هم اندازه‌ی بازوی Therizinosaurus! از روی شکل این بازوها، فسیل شناسان دریافتند که Deinocheirus، یک Ornithomimosaur بوده. اما فسیل‌های بعدی، قضیه را عجیب تر ساختند! حالا مشخص شد که این دایناسور منقاری شبیه به منقار پرنده ای امروزی به نام Platalea (کفچه نوک) داشته.

←دستان بلند، و این پوزه عجیب، در حالی که احتمالا برای جمع آوری گیاهان مورد استفاده قرار می‌گرفته، اما برای اهداف قابل قبول دیگری مانند شکار ماهی‌ها و بیرون انداختن آنها از آب هم کاربرد داشته. چرا که ماهی ها نیز بخشی از رژیم غذایی این موجود بودند.

-البرز امیدی

https://t.me/referenceevolution
★ تحقیقات جدید اطلاعات بیشتری را درمورد تکامل Lepidosauria نمایان می‌سازد

←این گروه از خزندگان که تقریباً متنوع‌ترین گروه از تتراپودها هستند (شامل مارها، مارمولک‌ها، و خزندگان آبزی هم دوره‌ی دایناسورها)، شکل‌های متفاوت فک پایین آنها (بخش زیادی شامل استخوان Dentary) دستخوش تغییرات تکاملی شده است که باعث موفقیت های آنها در محیط زندگی‌شان شده است. شکل‌های متفاوت آرواره‌های آن‌ها که با طیف وسیعی از اکوسیستم ها و رژیم‌های غذایی سازگار بوده، تنوع خارق‌العاده آن‌ها را افزایش می‌دهد.

دکتر Ballell Mayoral : فک پایین یک عنصر کلیدی در آزمایش و سازگاری اکولوژیکی آنها بوده است. فک پایین مهم است، اما آنها با عضلات بسته کننده فک برای پشتیبانی از عملکردهای ضروری مانند تغذیه و دفاع کار می کنند. ما در حال بررسی رابطه بین شکل جمجمه و آرایش ماهیچه های بسته کننده فک از طریق تکامل هستیم و اینکه چگونه بر تنوع و عادات تغذیه تاثیر گذاشته است.


https://www.sci.news/biology/lepidosaur-jaw-evolution-13501.html

-البرز امیدی
فسیلی از قدیمی‌ترین جد پستانداران در مایورکا کشف شد.

درواقع قدیمی ترین گونه از Gorgonopsiaهای شناخته شده است. Gorgonopsiaها گروهی منقرض شده از Synapsids هستند که در دوره پرمین، بین ۲۷۰ تا ۲۵۰ میلیون سال پیش زندگی می کردند. آنها متعلق به یک دودمان تکاملی هستند که ۵۰ میلیون سال بعد، باعث تکامل اولین پستانداران شد. آنها مانند پستانداران امروزی حیوانات خونگرم بودند، اما بر خلاف اکثر پستانداران امروزی، تخم می گذاشتند.

بقایای کشف شده در مایورکا متعلق به یک حیوان کوچک تا متوسط به طول تقریباً یک متر است. در میان فسیل های کشف شده، استخوان پا تقریبا به صورت کامل خودنمایی کرده و به دیرین شناسان کمک میکند تا نحوه‌ی حرکت این موجود را مورد بررسی قرار دهند. از طرفی می‌دانیم که به دلیل شکل دندانش و اینکه تمام ویژگی های سایر Gorgonopsia های دیگر را دارد پس این موجود، گوشتخوار بوده.

https://phys.org/news/2024-12-world-oldest-mammalian-ancestor-mallorca.html

-البرز امیدی
مطالعات جدید حدود ۵۰ خویشاوند پنهان برای Pterodactylus را معرفی میکنند.

تقریباً ۲۵۰ سال پیش، اولین فسیل pterosaur در معدنی در شمال باواریا پیدا شد. این فسیل ۱۵۰ میلیون ساله که Pterodactylus نام دارد، اولین شواهد را برای وجود گروهی شگفت انگیز از خزندگان پرواز کننده که آسمان مزوزوئیک را پر کرده‌اند، ارائه کرد. موجوداتی بر فراز سر آسمان ها با بال‌هایی که می‌توانستند به بزرگی ۱۰ متر یا بیشتر باشند. در حالی که این اولین pterosaur فقط به اندازه یک کبوتر بود، اما درک ما از زندگی ماقبل تاریخ را کاملاً تغییر داد.

درواقع، Pterodactylus علیرغم اینکه Pterodactyl اصلی بود، خیلی زود به معنای واقعی کلمه تحت الشعاع pterosaur های عظیمی مانند Pteranodon و Quetzalcoatlos قرار گرفت که توجه مردم را به خود جلب کردند. اما Pterodactylus در میان دانشمندان pterosaur مورد علاقه باقی ماند.

https://www.google.com/amp/s/phys.org/news/2024-12-family-reunion-million-years-paleontologists.amp

-البرز امیدی
کشف گونه‌ی جدیدی از Pterosaur ها در آرژانتین کنونی با قدمت بیش از ۱۷۴ میلیون سال (دوره‌ی ژوراسیک)!

این گونه‌ی شگفت انگیز عضوی از Monofenestrata است، کلاد بزرگی از Pterosaurها متشکل از Darwinoptera، Anurognathidae و Pterodactyloidea. گروه pterosaurها اولین گروه تتراپودهای فعال در پرواز بودند و در طول مزوزوئیک بسیار تنوع یافته و به توزیع جهانی از تریاس تا کرتاسه رسیدند. در طی آن زمان، برخی از آنها از شکل بدنی غیر Monofenestrata به سبک بدنی Pterodactyloideaها تکامل یافت.

این رویداد تکاملی در سال‌های اخیر با شناسایی کلاد Darwinoptera، که عمدتاً به‌عنوان Monofenestrataهای واسطه در نظر گرفته می‌شوند کشف شده است. در کل میتوان دریافت که رکورد فسیلی از pterosaur ها در نیمکره‌ی شمالی غنی تر از رکورد فسیلی آنها در نیمکره‌ی جنوبی است.

https://www.sci.news/paleontology/melkamter-pateko-13528.html

- البرز امیدی
⁉️چگونه سن فسیل‌ها را تشخیص می‌دهیم؟

ما می‌دانیم که Tyrannosaurus rex، تروپاد غول‌پیکر حدودا ۱۲ متری، شکارچی راس هرمی منطقه‌ی آمریکای شمالی در دوره‌ی کرتاسه و مالک قدرتمندترین آرواره‌ی تاریخ، حدود ۷۲ تا ۶۶ میلیون سال پیش روی زمین پیاده روی می‌کرده. اما این اعداد چگونه به دست آمدند؟ از طریق تعیین سن مطلق، یا همان تاریخ گذاری‌های رادیومتریک ما می‌توانیم سن واقعی فسیل‌های این موجودات را مشخص کنیم. اما این کار به کمک عناصر پرتوزا که مداوماً در حال واپاشی هستند صورت میگیرد. هر کدام از این عناصر پرتوزا با سرعتی ثابت در حال واپاشی هستند که نیمی از آنها در یک بازه زمانی مخصوص پایدار می‌شود. این بازه زمانی که در آن نیمی از عنصر پرتوزا به پایدار بدل می‌شود نیم عمر آن ایزوتوپ نام دارد.

● در اتمسفر کره زمین به دلیل واکنش‌ها، ایزوتوپ کربن ۱۴ با نیمه عمر ۵۷۳۰ سال تولید می‌شود. ایزوتوپ کربن ۱۴ در حالت پایدار به عنصر نیتروژن ۱۴ تبدیل می‌شود اما در این میان می‌تواند به بدن موجودات زنده هم وارد شود. یعنی در طی ۵۷۳۰ سال، ۵۰ درصد از مقادیر کربن ۱۴، پایدار شده، و در طی ۱۱۴۶۰ سال ۵۰ درصد از ۵۰ درصد باقی مانده، یعنی ۲۵ درصد از مقدار اولیه کربن ۱۴، اکنون در کنار ۵۰ درصد قبلی، به نیتروژن تبدیل شده. استفاده از کربن ۱۴ برای فسیل های انسانی و برخی پستانداران از دوران سنوزوئیک مانند ماموت ها کارآمد است.

● اما برای تعیین سن فسیل هایی مانند فسیل دایناسورها و ... از عنصر پرتوزای دیگری استفاده می‌شود. برای مثال اورانیوم ۲۳۵ نیم عمری در حدود ۷۱۳ میلیون سال دارد که در حالت پایدار به عنوان سرب ۲۰۷ شناخته می‌شود. و برای فسیل یک دایناسور با قدمت ۶۶ میلیون سال، قطعا مقداری کمتر از ۵۰ درصد از اورانیوم، اکنون به سرب تبدیل شده.

⁉️ آیا امکان خطای محاسباتی در این میان وجود دارد؟

بله مانند هر محاسبه‌ی دیگری تعیین سن فسیل ها هم ممکن است خطا داشته باشند اما خطای این محاسبات ۴۰ سال است.
یعنی ممکن است فسیل کشف شده، ۴۰ سال قدیمی تر یا ۴۰ سال جدید تر باشد.

عناصر مختلف نیمه عمر های مختلفی دارند برای مثال نیمه عمر بریلیم ۷ تنها ۵۳ روز است و ۱ و نیم درصد از آن، تنها ۱۹ ساعت است (و از آن در تعیین سن فسیل ها استفاده نمی‌شود). در حالی که نیمه عمر پتاسیم ۴۰ بیش از یک میلیارد سال است و ۱ و نیم درصد از آن، ۱۹ میلیون سال است.

- البرز امیدی

https://t.me/referenceevolution
بعضی از دودمان‌های تکاملی روندی به سمت بزرگتر یا کوچکتر شدن اندازه بدن را نشان می‌دهند.

مانند تکامل اسب کنونی از جنس Equus که از دودمان Hyracotherium قسمت ۵۵ میلیون سال است. Hyracotherium تقریباً هم اندازه یک سگ بود و دارای ۴ انگشت در پای جلویی و سه انگشت در پای عقبی خود بود و دندان‌هایی داشت که برای خوردن شاخ و برگ بوته‌ها و درختان تکامل یافته بودند. اما اسب‌های امروزی بزرگتر هستند و تنها یک انگشت در هر پا دارند و دارای دندان‌هایی هستند که برای چریدن در چمنزارها تکامل یافته است.

جنس Equus در یک مسیر مستقیم تکامل نیافته است بلکه تنها شاخه زنده یک درخت تکاملی پر انشعاب است. Equus در حقیقت از طریق مجموعه‌ای از وقایع تکاملی گونه زایی پدید آمده است. سازگاری‌های شعاعی متعددی در این مسیر رخ داده‌اند ه همه آنها در راستای پدید آمدن اسب‌های بزرگتر و تغییر شکل انگشتان و دندان‌ها نبودند. به عنوان مثال تنها موجودات مشتق شده از Parahippus، دندان هایی برای چریدن داشتند و موجودات انشعاب یافته از Miohippus، اکنون همگی منقرض شده و برای ۳۵ میلیون سال، چند انگشتی و شاخ و برگ خوار باقی ماندند.

تصویر: مسیر زرد رنگی که توالی اسب‌های فسیلی حد واسط بین اسب‌های امروزی و جد ۵۵ میلیون ساله آنها یعنی Hyracotherium را دنبال می‌کند، موجب کج فهمی در مورد سیر تدریجی تکامل اسب‌ها به سمت اندازه بزرگتر و تغییرات آنها شده است.


- البرز امیدی

https://t.me/referenceevolution
پیشرفت تکنیک CT scan به ما این امکان را داده تا اطلاعاتی راجع به مغز دایناسورها بدست بیاوریم. به کمک این تکنیک و دستگاه‌های مرتبط با آن، تفاوت های تراکم در جمجمه آشکار می‌شود. سپس بدین طریق می‌توان مدلی سه بعدی از جمجمه را تصویر سازی کرد و حفرات درون آن را مورد بررسی قرار داد. حالا با بررسی قسمتی از جمجمه که در گذشته، جایگاه قرار گیری مغز در بدن جانور بوده، می‌توانیم شکل مغز را دریابیم. با چنین روشی توانستیم به اطلاعاتی از مغز Tyrannosaurus rex دست پیدا کنیم. مغز این دایناسور نسبت به دنش بسیار کوچک به نظر می‌رسد اما می‌توان گفت که برای یک خزنده تقریباً بزرگ بوده و بیشتر به مغز پرندگان شباهت داشته. (سلول‌های مغز پرندگان کوچک هستند و اطلاعات فشرده‌تری را در خود ذخیره می‌کنند)

● پیازهای بویایی Tyrannosaurus rex در مقایسه با سایر تروپاد ها بزرگ تر بوده ← این به معنای بویایی قوی در این موجود است.

● مسیری که اعصاب بینایی، از چشم تا مغز طی میکردند هم اندازه‌ی قابل توجهی داشته ← پس Tyrannosaurus rex از بینایی خوبی هم برخوردار بوده.
● ساختار صورتی رنگی که در تصویر وجود دارد ساختار گوش داخلی بوده که به صورت کانال‌های حلقوی شکل قابل مشاهده است. همانند موجودات دیگر این ساختار در مغز Tyrannosaurus rex موجب احساس حرکت سر در فضا میشد ← در نتیجه دایناسور، می‌توانست حرکات چشم و سر را کنترل و آنها را متناسب با یک دیگر تنظیم کند.
💢 و این چنین، Tyrannosaurus rex به یک قاتل و شکارچی تمام عیار بدل گردید...

-البرز امیدی

https://t.me/referenceevolution
Forwarded from کانال فسیل شناسان ایران (Saeid Oftadeh)
20241231_175836.jpg
1.3 MB
International Chronostratighraphic Chart 2024
چندین میلیون سال پیش یک Tyrannosaurus rex در محیطی گل‌آلود قدم برداشت و اصولا اثر ردپای آن، روی گل باقی ماند و سپس زیر آفتاب خشک شد. در نهایت این ردپاهای خشک شده زیر رسوبات مدفون شدند. رفته رفته طی میلیون‌ها سال لایه‌های رسوبات روی هم قرار گرفتند و دنیا ظاهری جدید پیدا کرد و دیگر خبری هم از دایناسورها نبود. حالا دیگر این رد پاها در عمق زمین مدفون شدند و محیط خارج روی آنها تاثیری ندارد. حالا طی فرسایش لایه‌های بالاتر رسوبات، رد پاها می‌توانند نمایان شوند.

رد پاهای فسیلی همیشه نشان دهنده مسیر اصلی حرکت حیوانات نیست. چندین نوع مسیر فسیلی را می‌توان از یک مرحله ایجاد کرد. در واقع فسیل رد پا که با قدم گذاشتن حیوان در رسوبات نرم باقی می‌ماند مسیر واقعی نامیده می‌شود. گاهی در این میان جزئیاتی مانند آثار پوستی هم در مسیرهای واقعی حفظ می‌شوند. لایه‌های رسوب در زیر لایه مسیر واقعی که حیوان در آن قدم گذاشته است نیز تحت تاثیر قرار می‌گیرد و فرورفتگی در این رسوبات که در اثر فشار وزن حیوان ایجاد می‌شود زیر خط نامیده می‌شود.

- البرز امیدی

https://t.me/referenceevolution
حالا که فسیل‌هایی از اثر پوستی Tyrannosaurus rex کشف کردیم واضح به نظر می‌رسد که حداقل بدن Tyrannosaurus rex، پوشیده از پر نبوده. البته این بدان معنا نیست که این موجود کاملاً بی پر بوده اما اگر پرهایی روی بدنش بوده احتمالاً تعداد کمی از آنها را روی ناحیه پشت گردن داشته. یا شاید در مقطعی از عمر خود هم بدنی پوشیده از پر داشته و پس از رسیدن به بلوغ به طرز قابل توجهی این ویژگی کاهش می‌یافته.

شواهد زیادی وجود دارد که نشان می‌دهد Tyrannosaurideaهای اولیه بدنی پوشیده از پر داشتند که احتمالاً ابتدایی‌تر از ساختار پر در پرندگان امروزی بوده باشد. اعضای این خانواده پرها را تکامل دادند اما در برخی گونه‌ها مانند Tyrannosaurus rex و Tarbosaurus، آن را از دست دادند. وقتی حیوان توده بدنی بزرگ‌تری پیدا کند باید بیشتر نگران خنک بودن بدنش باشد.

- البرز امیدی

https://t.me/referenceevolution
تجزیه و تحلیل داده های حاصل از جدول توده‌ی بدنی خانواده‌ی Tyrannosaurideaها نشان دهنده‌ی اختلاف چشمگیر توده بدنی Tyrannosaurus rex با دیگر اعضای این خانواده است. ممکن است این نمودار را دیده باشید ولی تجزیه و تحلیل این نمودار می‌تواند بسیار مهم باشد. با بررسی این نمودار در می‌یابیم که توده بدنی T.Rex تا سن پنج سالگی با Dasplotosaurus، Gorgosaurus، و Albertosaurus برابر بوده و حتی تا مقداری پس از ۱۰ سالگی توده بدنی Dasplotosaurus از T.Rex بیشتر بوده. اما پیش از ۱۵ سالگی، توده‌ی بدنی T.Rex به طرز قابل توجهی افزایش می‌یافته و در نهایت در سن ۲۵ سالگی به ۶۰۰۰ کیلوگرم می‌رسید.

با توجه به نمودار، رشد توده بدنی t.rex برخلاف دیگر گونه ها، دیرتر متوقف می‌شده.


همچنین این نمودار نشان می‌دهد که Gorgosaurus، و Albertosaurus توده‌ی بدنی نسبتا یکسانی داشتند. البته باید در نظر گرفت که در این میان Tyrannosaurideaهای دیگری مانند Tarbosaurus و Zhuchengtyrannus وجود داشتند که در این نمودار حضور ندارند. در حالی که توده بدنی آنها از Dasplotosaurus بیشتر و از T.Rex کمتر بود.
- البرز امیدی

https://t.me/referenceevolution
در اواسط دوره‌ی ژوراسیک یعنی حدود ۱۶۵ میلیون سال پیش، گروهی از دایناسورهای تروپاد که به Coelurosauria معروف هستند تکامل پیدا کردند. یکی از گروهای منشعب شده از این گروه، Tyrannosauroidea بودند که شامل گروه های مختلفی شامل Proceratosaurida، و Pantyrannosauria می‌شود. یکی از گروه‌های منشعب شده از مورد دوم، Eutyrannosauria بودند که در نهایت حدود ۸۲ میلیون سال پیش موجب تکامل Tyrannosauridae های اصلی شدند.

در طی تجزیه و تحلیل فیلوژنی می‌توان دریافت که Tyrannosaurus و Tarbosaurus جد مشترک نزدیک تری دارند و نزدیک ترین اقوام آنها Zhuchengtyrannus بود. البته به نظر می‌رسد که Tarbosaurus در بازه‌ی زمانی طولانی تری نسبت به Tyrannosaurus و گونه‌ی Zhuchengtyrannus زندگی می‌کرده اما در نهایت ۶۶ میلیون سال پیش در طی انقراض کرتاسه منقرض شد.

-البرز امیدی

https://t.me/referenceevolution
💢 فسیل Lapworthella fasciculata قدیمی‌ترین نمونه شناخته‌شده در سابقه فسیلی یک "مسابقه با اسلحه" تکاملی را ارائه می‌کند.

این فعل و انفعالات ۵۱۷ میلیون ساله شکارچی و طعمه در اقیانوسی که اکنون استرالیای جنوبی را پوشانده است، بین یک حیوان کوچک پوسته پوش که از فاصله دور با سفالوپودها مرتبط است و یک حیوان دریایی ناشناخته که قادر به سوراخ کردن پوسته آن است، رخ داده است.

فعل و انفعالات شکارچی و طعمه اغلب به عنوان محرک اصلی انفجار کامبرین مطرح می شود، به ویژه با توجه به افزایش سریع تنوع و فراوانی موجودات در این زمان.


مسابقه تسلیحاتی تکاملی فرآیندی است که در آن شکارچیان و طعمه ها به طور مداوم در پاسخ به یکدیگر سازگار شده و تکامل می یابند. این پویایی اغلب به عنوان یک مسابقه تسلیحاتی توصیف می شود زیرا توانایی های بهبود یافته یک گونه منجر به بهبود گونه های دیگر در پاسخ به توانایی های خود می شود.

بیش از ۲۰۰ مورد از این نمونه های بسیار کوچک، از اندازه کمی بزرگتر از یک دانه شن تا کوچکتر از یک دانه سیب، دارای سوراخ هایی هستند که احتمالاً توسط یک شکارچی ایجاد شده است و به احتمال زیاد یا نوعی نرم تن نرم بدن است یا نوعی کرم! محققان این نمونه ها را در رابطه با سن زمین شناسی آن ها تجزیه و تحلیل کردند و افزایش ضخامت دیواره پوسته را پیدا کردند که همزمان با افزایش تعداد پوسته های سوراخ شده در مدت زمان کوتاهی است. این نشان می دهد که یک مسابقه تسلیحاتی تکاملی در جریان بوده است.

بیکنل می‌گوید: «این رکورد تکاملی بسیار مهم، برای اولین بار نشان می‌دهد که شکار نقش مهمی در تکثیر اکوسیستم‌های اولیه جانوری ایفا کرده است و سرعت سریعی را نشان می‌دهد که چنین تغییرات فنوتیپی در طول رویداد انفجار کامبرین به وجود آمد.


📎مطالعه کنید

- البرز امیدی

https://t.me/referenceevolution