Fossil Archive
235 subscribers
93 photos
5 videos
4 files
117 links
● تکامل زیستی و دیرینه شناسی
- البرز امیدی
Download Telegram
Fossil Archive
🔘 فسیل این Borealopelta شاید بهترین فسیل کشف شده باشد! فسیل یک Borealopelta با قطعیت یکی از خاص ترین و منحصر به فرد ترین فسیل هاییست که تا به حال کشف شده. فسیلی با قدمت ۱۱۰ میلیون سال از آلبرتای کنونی در کانادا که به نقل از نشنال جئوگرافیک، شبیه یک آناناس…
▪️این فسیل استثنایی چگونه تشکیل شد؟

در اوایل دوره‌ی کرتاسه، آمریکای شمالی مکان بسیار متفاوتی بود، با یک دریای بزرگ که به شمال قاره نفوذ می کرد. در این منطقه، Borealopelta احتمالاً در امتداد خط ساحلی گرم و سرشار از پوشش گیاهی خود زندگی می‌کرده و از گیاهانی مانند سرخس تغذیه می‌کرده.

در یک روز بد برای این جانور، احتمالاً سیلاب او را در خود غرق کرده است. دانشمندان حدس می زنند که لاشه شکم به سمت پایین رودخانه حرکت کرد (و توسط گازهایی که باکتری ها به داخل حفره‌های بدنش وارد می‌کردند. شناور ماند و در نهایت به عمق دریا رفت)

هنگامی که جسد بر روی کف اقیانوس فرود آمد، گل و لای مرکب از آن خارج شد که آن را در چندین اینچ رسوب فرو برد. یک تابوت سنگی به سرعت در اطراف جسد Borealopelta، محکم شد و مواد معدنی به پوست و زره Borealopelta نفوذ کردند.

-البرز امیدی

https://t.me/referenceevolution
آیا Tik Talik اولین موجودی بود که پا بر خشکی نهاد؟

فسیل شناسان در جستجوی سنگواره‌ای بودند که بتواند منشأ تکاملی Tetrapodها را نشان دهد و مطابق سن فسیل‌های کشف شده قبلی محققان در حال جستجو در یک محل حفاری با صخره‌هایی به قدمت ۳۸۵-۳۶۵ میلیون سال بودند. در نهایت فسیل یک Fishapod با قدمتی حدود ۳۷۵ میلیون سال کشف شد و Tik Talik نام گرفت.

درواقع Tik Talik در کنار برخی از ویژگی‌های ماهی مانند خود مثل وجود پولک و باله، برخی از ویژگی‌های Tetrapodها را نیز داشت ه از آنها می‌توان به داشتن گردن، و چشمان بالای جمجمه اشاره کرد.

این موجود خارق العاده، اولین مهره‌داری بود که از آب خارج شد اما اولین موجودی که از آب خارج شد، نوعی هزارپا به نام Pneumodesmus بود که علی رغم اندازه یک سانتی‌متری‌اش، حدود ۶۰ میلیون سال قبل از Tik Talik پا بر خشکی نهاد. قسمتی از فسیل Pneumodesmus که نشان میدهد این موجود از ساختار هایی به نام Spiracle در امتداد پهلوهای بدنش برای تنفس هوا برخوردار بوده.

-البرز امیدی
• با وجود اینکه داده‌های سنگواره‌ای و ساعت‌های مولکولی منشأ جانوران را بسیار زودتر می‌دانند اما اولین سنگواره‌هایی که عموماً به عنوان جانور پذیرفته شده‌اند حدود ۵۶۰ میلیون سال قدمت دارند که مربوط به گروهی از یوکاریوت ها، به نام Ediacaran است و اولین فسیل‌های آنها در استرالیا کشف شد.

• برخی تحت عنوان نرم تنان یا خویشاوندان نزدیک نرم تنان طبقه‌بندی می‌شوند حالی که به نظر می‌رسد برخی دیگر جزو اسفنج‌ها باشند و برخی با کیسه تنان زنده خویشاوند باشند. اولین شکار در طول تاریخ زمین به احتمال زیاد حدود ۵۵۰ میلیون سال پیش صورت گرفته چرا که شواهد فسیلی نشان می‌دهد موجودی به نام کلودینا به دلیل داشتن یک سوراخ روی صدفش احتمالاً توسط یک جاندار شکارچی مورد حمله قرار گرفته.

-البرز امیدی

https://t.me/referenceevolution
• دوران پالئوزوئیک (۵۴۱ تا ۲۵۲ میلیون سال پیش)

🔘 پیش از این بارها در مورد انفجار کامبرین و افزایش تنوع جانوری در این دوره صحبت کردیم اما خالی از لطف نیست که دوباره، فرضیه های توضیح دهنده‌ی انفجار کامبرین را توضیح دهیم.

✓ برخی شواهد نشان می‌دهند که روابط جدید بین شکار و شکارچی در این دوره پدیدار شده و از طریق انتخاب طبیعی باعث ایجاد تنوع شده. رفته رفته موجودات شکارچی سازگاری‌هایی مانند اندام جدید برای گرفتن شکار کسب کردند. و اما موجوداتی که شکار می‌شدند، روش‌های جدیدی برای دفاع از خود پیدا کردند مانند صدف‌های محافظ.
✓ فرضیه دیگر این است که افزایش اکسیژن در اتمسفر پیش از انفجار کامبرین، فرصت موفقیت جانورانی با نرخ متابولیسم بالاتر و جثه بزرگتر را فراهم کرده. (مبتنی بر شواهد)
✓ اما شواهد دیگر به ما نشان می‌دهند که تکامل مجموعه ژنی Hox، باعث Developmental Flexibility، (یا همان انعطاف پذیری نمو، که منجر به تغییرات مورفولوژیکی تنوع می‌شود) شد.

• ژن های Hox دست کم در بخشی از دوره‌ی زندگی بسیاری از جانوران نقش حیاتی ایفا میکنند و حتی در ریخت زایی جانوران مختلف از کرم پهن گرفته تا نهنگ گوژپشت دخیل هستند. برخی از این ژن ها مسئول تشکیل سر در یک سوی بدن، و دم در سوی دیگر هستند.

- زیست شناسی در چند دقیقه


★ پس از کامبرین و طی دوره‌های اردوویسین، سیلورین و دونین، تنوع جانوری با وجود انقراض‌ های گروهی هر دوره، به افزایش خود ادامه داد! اولین مهره داران که ماهی‌های اولیه بودند به عنوان بالاترین سطح شکارچی در شبکه غذایی دریایی تکوین پیدا کردند و از ۴۰۵ میلیون سال پیش گروه‌هایی که طی دوره کامبرین تنوع یافته بودند، بر روی خشکی‌ها پا گذاشتند.

وجود حفراتی بزرگ در فسیل سرخس‌ها که به تحریک حشرات ساکن خود ساخته و محافظتی برای حشرات فراهم می‌کند نشان می‌دهد که در حدود ۳۰۲ میلیون سال قبل حشرات و گیاهان بر روی تکامل یکدیگر اثر می‌گذاشتند. (بیولوژی کمپبل جلد ۴ فصل ۳۲)

در نهایت مهره داران در حدود ۳۶۵ میلیون سال پیش پا به خشکی گذاشته (تتراپود های مانند Tiktalik) و به گروه‌های خشکی‌زی متعددی تکامل پیدا کردند. و امروزه از تتراپودها فقط دو گروه دوزیستان و آمنیون داران یافت می‌شوند.

-البرز امیدی

https://t.me/referenceevolution
• دوران مزوزوئیک (۲۵۲ تا ۶۶ میلیون سال پیش)

در اوایل این دوران در دوره تریاس، بسیاری از جانورانی که در دوران قبلی تکامل یافته بودند مهاجرت خود را در زیستگاه‌ های اکولوژیک جدید آغاز کردند. همچنین احتمالاً اولین صخره‌های مرجانی در اقیانوس‌ها شکیل شده و زیستگاه‌های دریایی جدیدی برای جانوران دیگر به وجود آورده.

★ بسیاری از خزندگان به آب برگشته و به شکل شکارچیان آبی بزرگ و موفق درآمدند اما در خشکی، بسیاری از کروکودیل‌های اولیه مانند Desmatosuchus و Arizonasaurus حکمرانی می‌کردند چون هنوز دایناسورها در مراحل اولیه‌ی تکامل خود بودند. از طرفی دیگر تغییرات اساسی در طرح بدن تتراپودها منجر به تشکیل تجهیزات پروازی در گروهی از خزندگان به نام Pterosaursهایی مانند Eudimorphodon‏ شد.

کم کم در اواخر دوره تریاس دایناسورها به سرعت تکامل پیدا کردند و به دو شکل گیاهخوار و گوشتخوار تقسیم شدند. در این میان اجداد پستانداران که هنوز ویژگی‌هایی از خزندگان را هم داشتند پیدا شدند. که پیش از این در مطالب تکامل پستانداران درمورد آنها توضیح داده‌ام. یکی از این گونه‌ها cynognathus بود که جمجمه ای بسیار شبیه به پستانداران امروزی داشت اما شکل آرواره نشان می‌دهد که برخی ویژگی های خزندگان را هم داشته (دقت کنید که حلقه‌ی مفقوده نبوده چون حلقه‌ی مفقوده مبنای علمی ندارد و تکامل یک روند انشعابی است نه خطی)

در دوره ژوراسیک که حدود ۱۹۹ میلیون سال پیش آغاز شد و به عنوان عصر طلایی دایناسورها معرفی می‌شود بیشتر دایناسورهای غول پیکر مانند Sauropodsهای گردن دراز بسیار بیشتر از قبل قد کشیدند. همچنین برخی دایناسورهای کوچک نیز مانند Compsognathus در این دوره، تکامل یافتند.

در دوره‌ی کرتاسه، انقراض دایناسورها از چند میلیون سال پیش از برخورد سیارک شروع شده بود! از طرفی، برخی دایناسورهای گیاهخوار در حال انقراض بودند و به همین دلیل منابع غذایی برای دایناسورهای گوشتخوار کمتر پیدا می‌شد و بدین ترتیب بیشتر در معرض انقراض قرار گرفتند. اما دلیل قطعی بعضی از این انقراض‌ها قبل از برخورد سیارک چندان مشخص نیست. ولی در نهایت حدود ۶۶ میلیون سال پیش زمانی که یک سیارک حتی شاید بزرگتر از کوه اورست به زمین برخورد کرد، تا شعاع چندین کیلومتری محل برخورد، هر موجود زنده ای را در لحظه بخار کرد! (زندگی در سیاره‌ی ما، ۲۰۲۴)

این برخورد باعث شد امواج زیادی سر تا سر کره‌ی زمین را فرا گرفته و پوسته و ورقه های سنگ کره‌ی زمین شکسته شود و انرژی زیادی آزاد کند و سونامی هایی به وجود آورد که حتی Alamosaurus های ۳۰ متری هم در آن شانسی برای بقا نداشتند. اتمسفر داغ با نهایت سرعت کل جو زمین را فرا گرفت و تقریبا دمای زمین به ۴۰۰ درجه‌ی سلسیوس رسید. اما در کل فقط ۷۵ این موجودات منقرض شدند و ۲۵ درصد باقی مانده، اکثراً از گروه Avien ها (از دایناسورهای Dromaosaur تروپاد) بودند.

-البرز امیدی

https://t.me/referenceevolution
• دوران سنوزوئیک (۶۶ میلیون سال پیش تا به حال)

این دوران به دنبال انقراض گروهی جانوران خشکی و دریایی در کرتاسه آغاز شد. دایناسورهای بزرگی که قادر به پرواز نبودند و خزندگان دریایی منقرض شدند. شواهد فسیلی ابتدای دوران سنوزوئیک تکامل پستانداران گیاهخوار و گوشتخوار بزرگ را نشان می‌دهد. این پستانداران در این زمان شروع به استفاده از قلمروهای اکولوژیک خالی کردند. آب و هوای کره زمین در طول دوران سنوزوئیک به تدریج سرد شد و موجب جایگزینی‌های مهمی در بسیاری از دودمان‌های جانوران شد.

★ به عنوان مثال در میان primates (یا همان نخستی ها) برخی گونه‌ها در آفریقا با بیشه‌زارهای کم‌تراکم و ساوانا که جایگزین جنگل‌های متراکم اولیه شده بود سازگار شدند و اجداد گونه ما نیز در میان Apeهای این علفزار ها بودند.

-البرز امیدی

https://t.me/referenceevolution
در سال ۲۰۲۱ یکی از بهترین فسیل های موجود از یک گونه پتروسور کشف شد که اطلاعاتی نسبتا کاملی را درمورد این خزند‌ه‌ی استثنایی به ما نشان داد.

این فسیل خاص متعلق به یک Tupandactylus از گروه پتروسورهای tapejarid بود. این گروه از پتروسورها جزو اصلی ترین جانوران در اوایل دوره‌ی کرتاسه بودند که به گستردگی زیادی در قاره‌های گندوانا و اوراسیا دست یافتند. فسیل ها نشان می‌دهند که tapejaridها دقیقا مانند Pteranodon هیچ گونه دندانی نداشتند اما فسیل شناسان بر این باورند که احتمالا برخلاف Pteranodon، این گروه tapejaridها گیاهخوار بودند.

این فسیل قاطعانه به ما نشان داد که Tupandactylus، به دلیل داشتن گردنی بلند، توانایی هایی در جست و جوی غذا روی زمین داشته. اما تاج روی سرش (که احتمالا وظیفه‌ای مانند خنک کردن و تنظیم دمای بدن و سر را داشته) می‌توانسته در هنگام پرواز های طولانی مدت ایجاد مشکل کند.
اما با این حال، Tupandactylus دارای تمام سازگاری های لازم برای پرواز با قدرت بوده.

-البرز امیدی

https://t.me/referenceevolution
شاید بخش اعظمی از درک ما نسبت به تکامل پرندگان به خاطر فسیل های متعدد و کامل Anchiornis باشد

فسیلی با قدمت حدود ۱۶۰ میلیون سال پیش (دوره‌ی ژوراسیک) در قسمت شمال شرقی چین کشف شد که Anchiornis نام گرفت. این دایناسور کوچک اندام (طول هر بال حدود ۰/۵ متر)، بدنی کاملا پوشیده از پر داشت. فسیل ها نشان می‌دهند که نوع پر های Anchiornis احتمالا ظاهری کُرکی و پُف شده می‌داده. پرهای Anchiornis ممکن است بر توانایی این موجود برای کنترل دمای بدنش و دفع آب تأثیر گذار بوده باشد.

پرهای روی بال Anchiornis فاقد پره های آیرودینامیک و نامتقارن پرهای پروازی مدرن هستند و این نشان می‌دهد که Anchiornis بیشتر روی هوا سر می‌خورده تا اینکه مانند یک پرنده‌ی امروزی بتواند پرواز کند. همچنین می‌دانیم که این موجود در هنگام فرار از شکارچیانی مثل SinRaptor با کمک این ویژگی، می‌توانسته جان خود را نجات داد.

گامی کوچک در تکامل پرواز و گامی بلند در نجات جان خود


-البرز امیدی

https://t.me/referenceevolution
اخیرا فسیل هایی از مدفوع آرکوسورها کشف شده که به درک ما از چگونگی تسلط یافتن دایناسورها بر دیگر موجودات کمک میکند.

سوابق فسیلی نشان می دهند که دایناسورها در اواسط دوره تریاس (۲۴۷ تا ۲۳۷ میلیون سال پیش) تکامل یافتند، اما تسلط دایناسورها در اکوسیستم های سطح زمین تا حدود ۳۰ میلیون سال بعد، در اوایل دوره ژوراسیک شروع نشد. درواقع دایناسورها در طول ۳۰ میلیون سال تکامل، پله پله به این جایگاه دست پیدا کردند.

تجزیه و تحلیل این مدفوع های فسیل شده و مقایسه آنها با داده های آب و هوا و گیاهان، برای تخمین تغییرات مقدار و فراوانی مهره داران در این دوره نشان داد که تتراپودهای غیر دایناسور توسط اجداد همه چیزخوار دایناسورهای اولیه مورد حمله قرار گرفتند.

تغییرات محیطی مرتبط با افزایش فعالیت‌های آتشفشانی ممکن است به طیف متنوع‌تری از گیاهان برای تغذیه و به دنبال آن ظهور گونه‌های گیاه‌خوار بزرگ‌تر و متنوع‌تر منجر شده باشد. این به نوبه خود منجر به تکامل دایناسورهای گوشتخوار بزرگتر در آغاز دوره ژوراسیک شد.

نویسندگان می‌گویند: «نتایج ما از این ایده پشتیبانی می‌کند که فرآیندهای تصادفی همراه با مزیت رقابتی، موفقیت تکاملی عظیم دایناسورها را ممکن می‌سازد».
رفرنس📚
https://www.sci.news/paleontology/fossilized-digestive-contents-rise-dinosaurs-13461.html


-البرز امیدی

https://t.me/referenceevolution
هر آنچه که باید راجع به Archaeopteryx بدانید

این موجود یکی از نمادین‌ترین موجودات ماقبل تاریخ در علم و دیرین شناسی است. کشف فسیل Archaeopteryx تقریبا همزمان با انتشار کتاب «منشا انواع» (the origin of species) اثر چارلز داروین بود. همچنین این فسیل از نظریه فرگشت داروین پشتیبانی می‌کرد.

حلقه‌ی مفقوده‌ای در کار نیست! حلقه های مفقوده موجوداتی هستند که در حال تغییر شکل از یک گونه یا گروه به یک گونه یا گروه دیگر قرار دارند. و این یک روند تغییر شکل خطی را نشان میدهد. در حالی که روند تکامل انشعابی و همانند یک شجره نامه عظیم است پس در نتیجه چیزی به نام حلقه‌ی مفقوده، در تکامل معنا ندارد. هرچند که Archaeopteryx نشان دهنده‌ی تکامل پرندگان از دایناسورها می‌باشد اما این بدان معناست که پرندگان، گروهی از دایناسورها هستند. بهتر است بگویم که حلقه های مفقوده دیگر مفقوده نیستند!

آیا می‌توان رنگ بدن دایناسورها را فهمید؟ در برخی فسیل ها مانند فسیل Archaeopteryx، آثاری از ملانوزوم‌ های حفظ شده یافت، و مورد بررسی قرار گرفت. بررسی ها نشان می‌دهند که آنها متشکل از ملانین (شامل دو دسته : یوملانین و فئوملانین) هستند. با مقایسه‌ی ملانوزوم‌ های Archaeopteryx و پرندگان امروزی، می‌توان نتیجه گرفت که رنگ پر های این موجود سیاه بوده و با احتمال ۹۵ درصد قاطعیت، پرهای سفید رنگی هم در بدن Archaeopteryx قابل مشاهده بوده. ملانین به عنوان یک رنگدانه رایج تقریباً در همه موجودات زنده (از گیاهان و قارچ ها گرفته تا حیوانات) وجود دارد، و در بدن جانوران، به عنوان مثال در اطراف روده و مغز، و در پوست هم موجود است. نوعی ملانین به نام یوملانین رنگ های سیاه، قهوه ای و بلوند را تشکیل می‌دهد و نوع دیگری به نام فئوملانین رنگ های زنجبیلی و نارنجی را نشان می‌دهد. بنابراین، هر موجود با موی زنجبیلی و نارنجی مانند یک سنجاب، در موهایش رنگدانه‌ی فئوملانین دارد.

تمام رنگ‌های مو در پستانداران مانند بسیاری از رنگ‌های پر پرندگان توسط ملانین تولید می‌شود و در این موارد ملانین از محل تولید خود در پوست، وارد مو یا پر شده و در ساختار کوچکی به نام ملانوزوم قرار می‌گیرد. ملانوزوم های دارای یوملانین تقریبا ظاهری شبیه به سوسیس دارند، اما آنهایی که دارای فئوملانین هستند ظاهر توپی شکل دارند. دو تیم از محققان این روش‌ها را بر روی پرهای Sinosauropteryx (فئوملانین دار) و Anchiornis‏ (یوملانین دار) اعمال کردند و رنگ‌های اصلی آنها را در طی مطالعاتی در سال 2010 تعیین کردند. از آن زمان تاکنون، ده‌ها پرنده و دایناسور دیگر مورد مطالعه قرار گرفته و رنگ‌ها و نقش‌های آنها با استفاده از این روش مشخص شده است.

با این حال، ما نمی توانیم رنگ همه دایناسورها را تشخیص دهیم. این روش به پر یا پوست نیاز دارد و بیشتر فسیل‌های دایناسورها این موارد را نشان نمی‌دهند. همچنین، ما نمی دانیم که آیا پرندگان اولیه و دایناسورهای غیر پرنده دارای رنگدانه های دیگری مانند کاروتن‌ها (رنگ های زرد و قرمز) و پورفیرین‌ها (رنگ های سبز و بنفش) هستند یا خیر! اینها اثری فیزیکی در فسیل‌ها بر جای نمی‌گذارند و محققان دوباره به دنبال روش‌های شیمیایی هستند تا آنها را شناسایی کنند!

قدمت Archaeopteryx به بیش از ۱۶۰ میلیون سال پیش (دوره‌ی ژوراسیک) بازمی‌گردد. همچنین، این موجود تقریبا هم قد و قواره‌ی یک کلاغ امروزی بوده است. همانند پرهای Anchiornis، پر های بدن Archaeopteryx، هم به صورت قابل توجهی نامتقارن بودند و این نشان می‌دهد که Archaeopteryx احتمالا روی هوا سُر می‌خورده.

• باید بدانید که Archaeopteryx تنها دایناسور پردار نبوده! بسیاری از دایناسورهای دیگر مانند Anchiornis، Microraptor، Sinornithosaurus ، Sinosauropteryx و ... بدنی پوشیده از پر داشتند.

فسیل ۸۰ میلیون ساله‌ی یک پرنده‌ی Enantiornithine شکاف های بین Archaeopteryx و پرندگان امروزی را پر می‌کند. حفظ سه بعدی فوق‌العاده جمجمه‌ی Navaornis به محققان این امکان را داد تا مغز پرنده را به صورت دیجیتالی بازسازی کنند. در حالی که جمجمه Navaornis در نگاه اول تا حدودی شبیه جمجمه یک کبوتر کوچک است، با بررسی دقیق‌تر مشخص می‌شود که این پرنده اصلاً یک پرنده مدرن نیست. پرندگان گروه Enantiornithine بیش از 130 میلیون سال پیش از پرندگان امروزی جدا شدند، اما پرهای پیچیده ای داشتند و احتمالاً مانند پرندگان امروزی پرواز می‌کردند.

-البرز امیدی

https://t.me/referenceevolution
Fossil Archive
Navaornis
فسیل اخیرا کشف شده از پرنده‌ی Navaornis
پرندگان، گروهی از دایناسورها هستند. گروهی از دایناسورهای دو پا به نام Theropoda. اعضای این گروه اکثرا گوشتخوار (چه شکارچی و چه لاشه خوار) بودند. خزندگانی مانند Tyrannosaurus ، Giganotosaurus و Spinosaurus، از گونه های مشهور و غولپیکر این گروه از دایناسورها بودند (البته پرندگان جزو خانواده‌ی maniraptora هستند) اما برخی از Theropodها برخلاف اکثریت دیگر، گوشتخوار نبودند. گوشتخوار نبودن آنها به معنای گیاهخوار بودن آنها نیست بلکه نشان از همه چیز خوار بودن برخی از گونه‌های Theropoda می‌باشد.

1⃣ دو نمونه از این دایناسورهای خاص و استثنایی، ۷۰ میلیون سال پیش (دوره‌ی کرتاسه) در منطقه‌ای که امروزه به نام صحرای گوبی مغولستان شناخته می‌شود زندگی میکردند. یکی از آنها Therizinosaurus، موجودی که گردنی به طول بیش از ۲ متر و ناخن هایی به اندازه‌ی ۵۲ تا ۱۰۰ سانتی متر داشت. پاهای چهار انگشتی، ویژگی منحصر به فرد Therizinosaurus و گونه‌های نزدیک به آن است چون Theropodها معمولا روی پاهایی با ۳ انگشت راه می‌روند و انگشت چهارم آنها به عضو بی فایده ای در پشت پا بدل شده.

ناخن‌های بلند Therizinosaurus ممکن است شبیه به خنجر به نظر برسند اما بیشتر مانند چنگالی برای خوردن سالاد بودند. ممکن است که Therizinosaurus علاوه بر گیاهان، از موادی مانند عسل هم تغذیه میکردند. در واقع هر چند که این موجود بیشتر به دلیل گیاهخواری شناخته می‌شود اما ممکن است از همه چیزخواران فرصت طلب هم بوده باشد.


2⃣ این یکی شاید از قبلی عجیب‌تر باشد! اولین فسیل‌ این موجود، فقط استخوان‌های بازوی آن بود. بازوانی با طولی بیش از ۲ متر تقریبا هم اندازه‌ی بازوی Therizinosaurus! از روی شکل این بازوها، فسیل شناسان دریافتند که Deinocheirus، یک Ornithomimosaur بوده. اما فسیل‌های بعدی، قضیه را عجیب تر ساختند! حالا مشخص شد که این دایناسور منقاری شبیه به منقار پرنده ای امروزی به نام Platalea (کفچه نوک) داشته.

←دستان بلند، و این پوزه عجیب، در حالی که احتمالا برای جمع آوری گیاهان مورد استفاده قرار می‌گرفته، اما برای اهداف قابل قبول دیگری مانند شکار ماهی‌ها و بیرون انداختن آنها از آب هم کاربرد داشته. چرا که ماهی ها نیز بخشی از رژیم غذایی این موجود بودند.

-البرز امیدی

https://t.me/referenceevolution
★ تحقیقات جدید اطلاعات بیشتری را درمورد تکامل Lepidosauria نمایان می‌سازد

←این گروه از خزندگان که تقریباً متنوع‌ترین گروه از تتراپودها هستند (شامل مارها، مارمولک‌ها، و خزندگان آبزی هم دوره‌ی دایناسورها)، شکل‌های متفاوت فک پایین آنها (بخش زیادی شامل استخوان Dentary) دستخوش تغییرات تکاملی شده است که باعث موفقیت های آنها در محیط زندگی‌شان شده است. شکل‌های متفاوت آرواره‌های آن‌ها که با طیف وسیعی از اکوسیستم ها و رژیم‌های غذایی سازگار بوده، تنوع خارق‌العاده آن‌ها را افزایش می‌دهد.

دکتر Ballell Mayoral : فک پایین یک عنصر کلیدی در آزمایش و سازگاری اکولوژیکی آنها بوده است. فک پایین مهم است، اما آنها با عضلات بسته کننده فک برای پشتیبانی از عملکردهای ضروری مانند تغذیه و دفاع کار می کنند. ما در حال بررسی رابطه بین شکل جمجمه و آرایش ماهیچه های بسته کننده فک از طریق تکامل هستیم و اینکه چگونه بر تنوع و عادات تغذیه تاثیر گذاشته است.


https://www.sci.news/biology/lepidosaur-jaw-evolution-13501.html

-البرز امیدی
فسیلی از قدیمی‌ترین جد پستانداران در مایورکا کشف شد.

درواقع قدیمی ترین گونه از Gorgonopsiaهای شناخته شده است. Gorgonopsiaها گروهی منقرض شده از Synapsids هستند که در دوره پرمین، بین ۲۷۰ تا ۲۵۰ میلیون سال پیش زندگی می کردند. آنها متعلق به یک دودمان تکاملی هستند که ۵۰ میلیون سال بعد، باعث تکامل اولین پستانداران شد. آنها مانند پستانداران امروزی حیوانات خونگرم بودند، اما بر خلاف اکثر پستانداران امروزی، تخم می گذاشتند.

بقایای کشف شده در مایورکا متعلق به یک حیوان کوچک تا متوسط به طول تقریباً یک متر است. در میان فسیل های کشف شده، استخوان پا تقریبا به صورت کامل خودنمایی کرده و به دیرین شناسان کمک میکند تا نحوه‌ی حرکت این موجود را مورد بررسی قرار دهند. از طرفی می‌دانیم که به دلیل شکل دندانش و اینکه تمام ویژگی های سایر Gorgonopsia های دیگر را دارد پس این موجود، گوشتخوار بوده.

https://phys.org/news/2024-12-world-oldest-mammalian-ancestor-mallorca.html

-البرز امیدی
مطالعات جدید حدود ۵۰ خویشاوند پنهان برای Pterodactylus را معرفی میکنند.

تقریباً ۲۵۰ سال پیش، اولین فسیل pterosaur در معدنی در شمال باواریا پیدا شد. این فسیل ۱۵۰ میلیون ساله که Pterodactylus نام دارد، اولین شواهد را برای وجود گروهی شگفت انگیز از خزندگان پرواز کننده که آسمان مزوزوئیک را پر کرده‌اند، ارائه کرد. موجوداتی بر فراز سر آسمان ها با بال‌هایی که می‌توانستند به بزرگی ۱۰ متر یا بیشتر باشند. در حالی که این اولین pterosaur فقط به اندازه یک کبوتر بود، اما درک ما از زندگی ماقبل تاریخ را کاملاً تغییر داد.

درواقع، Pterodactylus علیرغم اینکه Pterodactyl اصلی بود، خیلی زود به معنای واقعی کلمه تحت الشعاع pterosaur های عظیمی مانند Pteranodon و Quetzalcoatlos قرار گرفت که توجه مردم را به خود جلب کردند. اما Pterodactylus در میان دانشمندان pterosaur مورد علاقه باقی ماند.

https://www.google.com/amp/s/phys.org/news/2024-12-family-reunion-million-years-paleontologists.amp

-البرز امیدی
کشف گونه‌ی جدیدی از Pterosaur ها در آرژانتین کنونی با قدمت بیش از ۱۷۴ میلیون سال (دوره‌ی ژوراسیک)!

این گونه‌ی شگفت انگیز عضوی از Monofenestrata است، کلاد بزرگی از Pterosaurها متشکل از Darwinoptera، Anurognathidae و Pterodactyloidea. گروه pterosaurها اولین گروه تتراپودهای فعال در پرواز بودند و در طول مزوزوئیک بسیار تنوع یافته و به توزیع جهانی از تریاس تا کرتاسه رسیدند. در طی آن زمان، برخی از آنها از شکل بدنی غیر Monofenestrata به سبک بدنی Pterodactyloideaها تکامل یافت.

این رویداد تکاملی در سال‌های اخیر با شناسایی کلاد Darwinoptera، که عمدتاً به‌عنوان Monofenestrataهای واسطه در نظر گرفته می‌شوند کشف شده است. در کل میتوان دریافت که رکورد فسیلی از pterosaur ها در نیمکره‌ی شمالی غنی تر از رکورد فسیلی آنها در نیمکره‌ی جنوبی است.

https://www.sci.news/paleontology/melkamter-pateko-13528.html

- البرز امیدی
⁉️چگونه سن فسیل‌ها را تشخیص می‌دهیم؟

ما می‌دانیم که Tyrannosaurus rex، تروپاد غول‌پیکر حدودا ۱۲ متری، شکارچی راس هرمی منطقه‌ی آمریکای شمالی در دوره‌ی کرتاسه و مالک قدرتمندترین آرواره‌ی تاریخ، حدود ۷۲ تا ۶۶ میلیون سال پیش روی زمین پیاده روی می‌کرده. اما این اعداد چگونه به دست آمدند؟ از طریق تعیین سن مطلق، یا همان تاریخ گذاری‌های رادیومتریک ما می‌توانیم سن واقعی فسیل‌های این موجودات را مشخص کنیم. اما این کار به کمک عناصر پرتوزا که مداوماً در حال واپاشی هستند صورت میگیرد. هر کدام از این عناصر پرتوزا با سرعتی ثابت در حال واپاشی هستند که نیمی از آنها در یک بازه زمانی مخصوص پایدار می‌شود. این بازه زمانی که در آن نیمی از عنصر پرتوزا به پایدار بدل می‌شود نیم عمر آن ایزوتوپ نام دارد.

● در اتمسفر کره زمین به دلیل واکنش‌ها، ایزوتوپ کربن ۱۴ با نیمه عمر ۵۷۳۰ سال تولید می‌شود. ایزوتوپ کربن ۱۴ در حالت پایدار به عنصر نیتروژن ۱۴ تبدیل می‌شود اما در این میان می‌تواند به بدن موجودات زنده هم وارد شود. یعنی در طی ۵۷۳۰ سال، ۵۰ درصد از مقادیر کربن ۱۴، پایدار شده، و در طی ۱۱۴۶۰ سال ۵۰ درصد از ۵۰ درصد باقی مانده، یعنی ۲۵ درصد از مقدار اولیه کربن ۱۴، اکنون در کنار ۵۰ درصد قبلی، به نیتروژن تبدیل شده. استفاده از کربن ۱۴ برای فسیل های انسانی و برخی پستانداران از دوران سنوزوئیک مانند ماموت ها کارآمد است.

● اما برای تعیین سن فسیل هایی مانند فسیل دایناسورها و ... از عنصر پرتوزای دیگری استفاده می‌شود. برای مثال اورانیوم ۲۳۵ نیم عمری در حدود ۷۱۳ میلیون سال دارد که در حالت پایدار به عنوان سرب ۲۰۷ شناخته می‌شود. و برای فسیل یک دایناسور با قدمت ۶۶ میلیون سال، قطعا مقداری کمتر از ۵۰ درصد از اورانیوم، اکنون به سرب تبدیل شده.

⁉️ آیا امکان خطای محاسباتی در این میان وجود دارد؟

بله مانند هر محاسبه‌ی دیگری تعیین سن فسیل ها هم ممکن است خطا داشته باشند اما خطای این محاسبات ۴۰ سال است.
یعنی ممکن است فسیل کشف شده، ۴۰ سال قدیمی تر یا ۴۰ سال جدید تر باشد.

عناصر مختلف نیمه عمر های مختلفی دارند برای مثال نیمه عمر بریلیم ۷ تنها ۵۳ روز است و ۱ و نیم درصد از آن، تنها ۱۹ ساعت است (و از آن در تعیین سن فسیل ها استفاده نمی‌شود). در حالی که نیمه عمر پتاسیم ۴۰ بیش از یک میلیارد سال است و ۱ و نیم درصد از آن، ۱۹ میلیون سال است.

- البرز امیدی

https://t.me/referenceevolution
بعضی از دودمان‌های تکاملی روندی به سمت بزرگتر یا کوچکتر شدن اندازه بدن را نشان می‌دهند.

مانند تکامل اسب کنونی از جنس Equus که از دودمان Hyracotherium قسمت ۵۵ میلیون سال است. Hyracotherium تقریباً هم اندازه یک سگ بود و دارای ۴ انگشت در پای جلویی و سه انگشت در پای عقبی خود بود و دندان‌هایی داشت که برای خوردن شاخ و برگ بوته‌ها و درختان تکامل یافته بودند. اما اسب‌های امروزی بزرگتر هستند و تنها یک انگشت در هر پا دارند و دارای دندان‌هایی هستند که برای چریدن در چمنزارها تکامل یافته است.

جنس Equus در یک مسیر مستقیم تکامل نیافته است بلکه تنها شاخه زنده یک درخت تکاملی پر انشعاب است. Equus در حقیقت از طریق مجموعه‌ای از وقایع تکاملی گونه زایی پدید آمده است. سازگاری‌های شعاعی متعددی در این مسیر رخ داده‌اند ه همه آنها در راستای پدید آمدن اسب‌های بزرگتر و تغییر شکل انگشتان و دندان‌ها نبودند. به عنوان مثال تنها موجودات مشتق شده از Parahippus، دندان هایی برای چریدن داشتند و موجودات انشعاب یافته از Miohippus، اکنون همگی منقرض شده و برای ۳۵ میلیون سال، چند انگشتی و شاخ و برگ خوار باقی ماندند.

تصویر: مسیر زرد رنگی که توالی اسب‌های فسیلی حد واسط بین اسب‌های امروزی و جد ۵۵ میلیون ساله آنها یعنی Hyracotherium را دنبال می‌کند، موجب کج فهمی در مورد سیر تدریجی تکامل اسب‌ها به سمت اندازه بزرگتر و تغییرات آنها شده است.


- البرز امیدی

https://t.me/referenceevolution