راشد انصاری
792 subscribers
287 photos
24 videos
117 files
313 links
خالو راشد
Download Telegram
بداهه ای برای دوست:

اندیشه ی او اگرچه تکراری نیست
در عشق کسی شبیه او جاری نیست

در شرق و شمال و غرب تا کل جنوب
در طنز کسی راشد انصاری نیست

دکتر جابر تُرمک - قیروکارزین
VID-20251110-WA0030.mp4
9.8 MB
سخنان استاد اکبراکسیر از آستارا
شاعر، منقد و طنزپرداز برجسته ی ایران، در مراسم تجلیل از راشدانصاری چهره ی ماندگار لارستان(چهره ی ماه)
طنزِ کشکی!
سروده ی: راشد انصاری

تازگی ها کتاب ، یعنی کشک
آدم خوش حساب، یعنی کشک

دفتر و دستک و دوات و قلم
خطبه، ایضاً ، خطاب، یعنی کشک

چُرت اصلأ به ما نمی آید
خوابِ بی اضطراب ، یعنی کشک

سهم ما قطعه ای زمین کافی است
حسرت تختخواب ، یعنی کشک

برج هایت که آسمانی شد
خانه های خراب، یعنی کشک

خبر از سفره های رنگین نیست
آرزوی کباب، یعنی کشک!

داغ و اندوه و درد، یعنی دوغ
غم و رنج و عذاب، یعنی کشک

شهرها از گناه لبریز است
حرف خیر و ثواب، یعنی کشک

بی حجابی که مُد شود، کم کم
دخترِ باحجاب یعنی کشک!

خواب دیدی که رفتی اقیانوس
در زمین، جز سراب، یعنی کشک

مقصدِ هر کسی که «آزادی» است
رفتن از «انقلاب»، یعنی کشک

انتخاباتِ ما که قانونی ست
هر که شد انتخاب، یعنی کشک

پرسشی کردم از جناب رییس...
پرسش ِ بی جواب؟ یعنی کشک

«کاسبی»۱ را خدا بیامرزد
صحبت از «خوش رکاب»،۲ یعنی کشک

من گلابم تو هرچه خواهی باش
مثلاً منجلاب، یعنی کشک!

در شب شعرِ دولتی، قطعاً
خواندنِ شعر ناب، یعنی کشک

دانش و علم و معرفت، پشم است
گفته بودم کتاب، یعنی کشک!
پی نوشت:
۱- بازیگر سینما و تلویزیون....
۲- سریال خوش رکاب

https://chat.whatsapp.com/GQ4dptYDHMtLYoAku4lkxT
VID-20251116-WA0009.mp4
34 MB
استاد رضا رفیع
شاعر، طنزپرداز و بنیان گذار برنامه ی قند پهلو در تلویزیون
طنزهای غیرعمد!
نوشته ی: راشد انصاری(خالوراشد)

چند روز قبل، گزارشگر صدا و سیما از بازی های همبستگی اسلامی در عربستان سعودی، داشت گزارش می داد و در خصوص موفقیتِ تیم های ورزشی صحبت می کرد. خبرنگار یاد شده با لبی خندان و باخوشحالی تمام گفت:«امروز تیم ملی تنیس روی میز بانوان، با قدرت تمام برابر ترکیه حاضر شد و در نهایت با نتیجه ی ۸ بر ۲ مغلوب شد!»
اگر کسی اولِ این گزارش را می دید، و طرز بیان و قیافه ی شاد و بشّاش خبرنگار را مشاهده می کرد، در دل می گفت، قطعاً تنیس ایران قهرمان جهان یا المپیک شده است!
بانوی دیگری هم مصاحبه می کرد و به خبرنگار صدا و سیما گفت:«این درست که ما باختیم ، اما من حس می کنم برنده شدیم!»
خبرنگاری هم که قصد معرفی ورزشکاری موی تای کار را داشت، این گونه ایشان را معرفی کرد:« بله، بینندگان عزیز، غول از رینگ بیرون آمد!»
یکی نیست بگوید این چه طرز معرفی ای است مرد حسابی! فکر نمی کنید خانواده ی این غول! ببخشید ، (ورزشکار) پای تلویزیون نشسته اند و....بعد مثلاً روز بعد همسر نامبرده چه طور می تواند در محله و کوچه و بازار ظاهر شود. و اگر مجرد باشد، برادر و خواهر و پدر و مادرش و... چطور می خواهند توی جامعه سربلند کنند... به ویژه مادرش طفلکی پیش خودش فکر نمی کند چرا و چطور غول زاییده‌ است؟!
بله خوانندگان عزیز، این روزها خبرنگارها، ورزشکاران و مربیانِ عزیز طوری صحبت می کنند که آدم متوجه نمی شود چه می گویند.
واقعاً الآن ما باید شادی کنیم یا بزنیم توی سر خودمان؟!

https://chat.whatsapp.com/GQ4dptYDHMtLYoAku4lkxT
*«شب شعر در اوز پایتخت کتاب ایران با حضور شاعران مطرح‌ جنوب ؛ شبی برای دوستی و همدلی»*

🔸 به گزارش روابط عمومی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان اوز؛ *شب شعر شاعران جنوب کشور به همت اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی، شامگاه یکشنبه در پایتخت کتاب ایران با حضور جمعی از شاعران مطرح و دوستداران شعر و ادبیات برگزار شد.*

🔸در این گردهمایی ادبی، *راشد انصاری (خالو راشد) طنزپرداز سرشناس کشور به همراه شاعرانی از شیراز، اوز، لار، لامرد، گراش، خنج، جویم، مهر، بستک، پارسیان و دیگر شهرستان‌های جنوبی*، با خوانش آثار خود شبی خاطره‌انگیز برای اهالی فرهنگ‌دوست اوز رقم زدند.

🔸این برنامه با محوریت *«شب شعر؛ بهانه‌ای برای دوستی و همدلی»* برگزار شد و شاعران ضمن گرامیداشت *عنوان فاخر پایتختی کتاب ایران برای شهر اوز*، از نقش مردم فرهیخته این شهر در تعالی فرهنگ و کتابخوانی تقدیر کردند.

🔸همچنین در حاشیه این برنامه، *میهمانان هنری از موزه مردم‌شناسی و موزه عروسک‌های اوز به عنوان نمادهای هویت فرهنگی و اصالت تاریخی این دیار* بازدید کردند که مورد استقبال و تحسین آنان قرار گرفت.

🔹در پایان احمدی زاده ، از حضور پرشور شاعران، اهالی فرهنگ و مردم هنرپرور شهر اوز قدردانی نمود و بر استمرار این رویدادهای ادبی و فرهنگی تأکید کرد.
1_22107383625.pdf
1 MB
‏سند از طرف راشد انصاری
راشد، جایگاه مردمی و محبوبیت ملی دارد

دکتر عاطفه نیکخو در آیین تجلیل از استاد «راشد انصاری » مطرح کرد: طنز خالو راشد،جایگاه مردمی و خودش محبوبیت ملی دارد.

نهمین نشست «چهره ماه» باحضور جمع چشمگیری از شهروندان، هنر مندان و شعرای مناطق مختلف جنوب فارس در سالن اجتماعات شورای اسلامی شهر لار برگزار شد. در این مراسم دکتر «عاطفه نیکخو» استاد دانشگاه و پژوهشگر ادبی درباره طنز و جایگاه آن در ادبیات ایران و جهان سخن گفت.
عاطفه نیکخو در آیین تجلیل از استاد «راشد انصاری » مطرح کرد: طنز خالو راشد،جایگاه مردمی وخودش محبوبیت ملی دارد

عاطفه نیکخو استاد و پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی، در نهمین نشست «چهره ماه» که، با هدف تجلیل از «راشد انصاری»، معروف به «خالو راشد»، شاعر، نویسنده، روزنامه‌ نگار و طنزپردازِ مطرحِ کشور، در سالن شورای اسلامی شهر لار برگزار شد، اظهار داشت: راشد انصاری از برجسته‌ ترین طنزپردازان و شعرای معاصر است که جایگاه بسیار مردمی دارد و او علاوه بر مقبولیت اجتماعی صاحب محبوبیت ملی نیز هست و به همین دلایل وی را متمایز از دیگر شعرا و طنزپردازان هم عصر خود می‌کند.
نیکخو تصریح کرد:یکی از ویژگی‌های شعر راشد انصاری این است که امور معنوی با امور مادی را زیاد می سنجد.
وی افزود: نگاه متفاوت به ضرب‌ المثل‌ ها و بازی‌ های زبانی نیز از دیگر ویژگی‌ های خوب خالو راشد است.
این فعال ادبی در پایان با قدردانی از بانیان این مراسم بیان داشت: بهره‌ گیری از کنایه ها و استفاده‌ از وزن‌ ها ی ترانه، از ویژگی‌های شاخصِ شعر استاد راشد انصاری است.

حضور ناصر فیض و چهره های طنز کشور در آیین تجلیل از راشد انصاری

در این برنامه باشکوه و رویداد ادبی همچنین جمعی از شاعران و طنز پردازان مطرح کشور از جمله «رضا رفیع»، «ناصر فیض»، «اکبر اکسیر»، «عبدالرضا قیصری»، «احمد اکبرپور» و «صادق رحمانی» در قالب پیام های ویدئویی درباره «راشد انصاری» گفتند، آقایان «جهان‌پناه» و «آذرشب» قطعه‌ ای موسیقی و آواز رو حوضی اجرا کردند. «عبدالرضا مفتوحی» شعرخوانی کرد و در بخش جنبی نیز «سید علی زندوی» شاعر بیرمی، مجموعه شعر تازه چاپ شده خود را معرفی کرد. پایان‌بخش مراسم نیز سخنان «راشد انصاری» و تجلیل وی و ثبت عکس‌ های یادگاری فعالان ادبی و فرهنگی حاضر در مراسم با وی بود.
راشد انصاری چهره ی «ماه» لارستان شد


این برنامه در ادامه ی سلسله نشست های تجایل از چهره های ماندگار، به پاس سال ها و دهه های فعالیت ادبی «خالوراشد» به ویژه در زمینه طنز مکتوب و کسب افتخارات در این زمینه برگزار شد.
«راشد انصاری»،طنز پرداز مطرح جنوب و کشور در آیین تجلیل از وی مطرح کرد: آرزو می‌کنم مسئولان، سعه‌ صدرِ بیشتری داشته باشند
کاش بجای وزارت خانه های خنده دار وزارت طنز و خنده" داشتیم!

«راشد انصاری»، معروف به «خالو راشد» شاعر، نویسنده، روزنامه‌نگار و طنزپردازِ مطرحِ اهل دیده‌ بان لارستان، که سال هاست ساکن بندرعباس است، در نهمین نشست «چهره ماه» که با هدف بزرگداشت این چهره شناخته‌ شده طنز، در سالن اجتماعات شورای شهر لار برگزار شد، با تشکر از بانیان مراسم چهره ماه و قدردانی از انتخاب وی بعنوان چهره ماندگار لارستان ، این برنامه اظهار داشت:تاکنون،کسی از وزارت فرهنگ و ارشاد یا ادارات کل هرمزگان و فارس با من تماس نگرفته که حداقل بگوید «خسته نباشید»؛ همه ی کتاب‌هایم را باگوشی خودم تایپ،تصحیح و ویراستاری کرده‌ام و برای ناشر فرستاده‌ ام.
وی گفت: قریب به ۳۵ سال است که هر روز می‌نویسم؛و شاید در نیم‌ قرن اخیر، هیچ نویسنده‌ای در ایران،به اندازه من ننوشته باشد و در این مدت هیچ‌وقت هم توقف نکرده‌ام.یکی از آرزوهایم این است که در ایران که یکی از بهترین کشورها در حوزه ادبیات و طنز است،مسئولان توجه بیشتری به طنز داشته باشند، سعه‌ صدر بیشتری داشته باشند.
آثار طنز در ایران به پیش از اسلام برمی گردد.
خالق آثار مکتوب "منثوریات" و "طنزهای خصوصی" افزود:آثار طنز ما به پیش از اسلام برمی‌گردد و در ایران، پیش از اسلام، منظومه ی طنز و در صدر اسلام کتاب طنز داریم.چند کشور، وزارت‌ خانه طنز و خنده دارند، البته ما وزارت خنده‌ دار زیاد داریم، اما دوست دارم روزی برسد که طنز وارد مدارس نیز بشود و تئاتر و طنز در کتب درسی وارد شود، چون جامعه واقعا به طنز نیاز دارد.
فعال فرهنگ و رسانه معاصر در پایان بیان داشت: امیدوارم روزی برسد که طنزپردازان ما که به صورت حرفه‌ای، طنز می نویسند ، مطالعه کنند، در حوزهای مختلف. هیچ چیز برای یک طنزنویس، همچون مطالعه نیست.
وی در پایان گفت: بخشی از موفقیت هایم اگر موفقیتی داشته ام، مدیون مدیر مسئول فرهیخته ی ندای هرمزگان هستم که اجازه داده اند نزدیک به سی سال در این روزنامه ستون روزانه داشته باشم و در این مدت هیچ گونه محدودیتی به لحاظ نوشتن و سخت گیری ها مرسوم نداشته ام و بخش دیگری از موفقیتم نیز مدیون همسر و خانواده ام هستم

سيد محی الدین حسینی ارسنجانی
شعر از راشدانصاری به خط هنرمند گرامی سعید راستی (بستک)
منتشر شد

کتاب «یواشکی های خالوراشد» مجموعه نوشته های طنز اثر: راشدانصاری طنزنویس جنوبی، توسط نشر«سلسله باران» منتشر شد. این کتاب در ۱۵۵ صفحه و به قیمت ۲۱۰ هزارتومان، با مقدمه ی طنزنویس مشهور«رضا رفیع» و با یادداشت هایی از نویسنده و طنزپرداز مطرح جنوب احمداکبرپور، سیدمحی الدین حسینی ارسنجانی و احمد رسولی مدیر محترم دیده بان نیوز منتشر و وارد بازار کتاب شد.
برای راشد انصاری:

قلم با هر قدم  سازنده می‌شد
کتاب از حرف حق آکنده می‌شد

به طنزیمات برمی گشت کشور
اگر "خالو " وزیر خنده می‌شد

مصطفی رضوی_رهگذر
سیمکان جهرم

https://chat.whatsapp.com/GQ4dptYDHMtLYoAku4lkxT
بداهه

شبی که توسط بنیاد فرهنگ لارستان، و با همکاری شورای شهر لار، از صاحب این قلم در سلسله نشست های تقدیر از چهره های ماندگارِ فرهنگ و هنر با عنوان(چهره ماه) تجلیل شد.

سروده ی: راشدانصاری دیده بانی

من از "بنیادِ فرهنگ و عزیزان"
تشکر  می کنم ؛ آن هم اساسی
چرا؟ زیرا نمی خواهم که یک روز
شوم محکوم ِ جرمِ  ناسپاسی


خدا را شکر می گویم که بنیاد
فراوان دارد اعضای دل آگاه
کند با همت اعضای دل سوز
از اهل معرفت تجلیل هرماه


به غیر از حضرت «زارع» کسانی،
در این بنیاد دائم در تلاشند
به لارستان که مُلکی جاودان است
الهی تا ابد پاینده باشند


خدا را شکر مجد و سرفرازی
از این  بنیاد  دارد "قوم لاری"
دهستان ، دیده بان، صحرای باغش
نمی بیند جز ایام بهاری


به لارستان شناسان داد باید
مدالِ افتخار و پایمردی
که از سرسبزی ایمانِ آن‌ها
به دور از هر دهستانی ست، زردی


اگر برگ هویت هست از اینان
به هر دفتر شده الصاق، زرین
برای قومِ لاری سربلندی ست
نه از امروز کز روز نخستین


نگاهش درخیالِ آسمان هاست
دیار مردمانی راست قامت
بلندآوازه مردانی که دارند
به پیشانی نشانِ استقامت


نمی یابی درون ذهن تاریخ
سکوت سینه ی طوفانی اش را
به دور از فتنه ی زنگار بینی
بلور پاک لارستانی اش را


به لارستان درودِ من که دائم
به هر امری قرینِ افتخار است
میان سربلندی ها یکی هم
حضور چهره های ماندگار است

https://chat.whatsapp.com/GQ4dptYDHMtLYoAku4lkxT
VID-20251119-WA0014.mp4
50.4 MB
دکتر ناصر فیض، شاعر و طنزپرداز و مشاور رئیس حوزه هنری در حوزه طنز و ادبیات فارسی و مدیر دفتر حفظ و اشاعه زبان فارسی
در کلاس نهضت...
نوشته ی: راشدانصاری

پوران خانم به اتفاق دو تا از خواهرها و مادرش در کلاس نهضت سوادآموزی روستا درس می خواندند. یک روز غمگین توی کلاس نشسته بودند که خانم معلم ِ نهضت این شعر ملک الشعرای بهار را خواند:"برو کار می کن، مگو چیست کار..." تا رسید به این بیت:"پدر مُرد و پوران به امید گنج/ به کاویدن دشت بردند رنج..."
در این هنگام ، مادر و خواهرهای پوران خانم حسابی عصبانی شدند و به شدت به خانم معلم اعتراض کردند.
معلم از همه جا بی خبر ، دلیل اعتراض را پرسید ، گفتند: " این شعر به هیچ عنوان شعر خوبی نیست....خیلی ضعیف است و ..."
خانم معلم بسیار خوشحال شد و گفت:" خدا را شکر بالاخره زحمات ما و تلاش خودتان نتیجه داد و این شد که امروز شما می توانید آثار بزرگان ادبیات را نقد کنید!" و با هیجان ادامه داد:" در صورت امکان در خصوص نقاط ضعف و قوت این شعر برای ما و همکلاسی هایتان بیشتر توضیح دهید."
یکی از خواهرهای پوران خانم در حالی که اشک از چشم هایش سرازیر می شد گفت:" من نقد مَقد حالیم نیست ! پدرم خیلی وقت نیست فوت شده و ما هنوز عزاداریم ، اون وقت شما این شعرهایی رو که بوی خون می ده می خونی؟"
خانم معلم که هنوز متوجه قضیه نبود، با تعجب پرسید:"مگه من چی گفتم؟" این بار آسیه خواهر بزرگ پوران خانم گفت:" پوران غلط می کنه که منتظر گنج باشه! اصلا گنجی در کار نیست....در ضمن اگر ملک و املاکی هم باشه مال همه است..."
معلم بی چاره پس از شنیدن این استدلال محکم ، از هوش رفت و طبق شنیده ها تاکنون به هوش نیامده است!
#خالوراشد

@rashedansari