#برشی_از_کتاب

🔰 بخش سوم / این نقشه راه نمی تواند بدون قتار اجرا شود

نقشه راه قرآنی بر اساس تکیه به یاری الهی و شکستن ابهت قطب مقابل با این یاری تنظیم شده است. جنگ نیز قالبی است که این وضعیت را به بهینه‌ترین حالت به نمایش می گذارد (مثلاً ر.ک. 48انفال). ارتش مقابل نیز تا در نقطة آغاز جنگ قرار نگیرد، در مقابل یاری غیر معلّق خداوند نیست و لذا از آن نقطه است که دلش خالی می شود و دست از عقیده «ارتش شکست ناپذیر» بر می دارد. لذا دور از واقع نیست اگر طریق نقشه راه قرآنی را «جنگ‌پایه» در کنار «دعوت‌پایه» بدانیم. تقریری از فضای آیات قرآن این است که: هرچند گسترده ترین حجم آیات خطاب به غیر مؤمنین از جنس «دعوت» است اما این دعوت آنگاه «متمایز از دیگر دعوتها» می شود که «پیروزی در جنگ» در کنار آن قرار گیرد.

@rasekh_g

#برشی_از_کتاب

🔰 بخش چهارم / نکاتی در مورد «قتال پایه» بودن

«واقع گرایی» نقشه راه در عین پایبندی به اخلاق باعث شده‌است تا این طرح بدَل به دیگر طرح های دینیِ منحرف نشود که صرفاً ملعبه مشرکین برای پیشبرد اهداف خود و راضی کردن ملت هاست.
پس از مدتی حکومت ها فهم کردند که نمی‌توان با مفاهیم فطری و مقدس بازی کرد و اتفاقاً باید آنها را نیز «به کار گرفت». دین الهی هم که توسط دینداران دست خورده و لذا دچار ذلت شده، برای این هدف قابل استفاده بود. دینی که مفاهیم خوبی و صلح و کرامت انسانی و... را گاه منحرف و گاه «اخته» استفاده می‌کند و صرفاً تبدیل به «پیش قراول» ارتش استعمال خواهد شد...

@rasekh_g

#برشی_از_کتاب

🔰بخش پنجم / نکاتی در مورد «قتال پایه» بودن: کمترین کشته و صلح پایدار، از مسیر «سخت ترین جنگ»

حب و بغض‌ها در جنگ های اسلام و توصیه های آیات به حب و بغض، مکتبی است و نه شخصی. فلذا به محض اسلام آوردن کافران آن‌ها برادران دینی ما می‌شوند و مال و جان و ناموسشان محترم است(۹: ۱۱). پس نباید از اسلام تصویری مشوه و خون ریز ساخته شود. هدف اسلام از جهاد گسترش عدالت و توحید است تا در پرتوی آن، بشریت به صلح پایدار برسد و الا اگر نظم جهانی بر اساس ظلم و بی‌عدالتی شکل گرفته باشد، هرگز نمی‌توان به «صلح پایدار» رسید.

@rasekh_g

#برشی_از_کتاب

🔰بخش ششم / خدای قدرتمند و به وضوح تاثیر‌گذار

بسیار واضح است که قرآن بارها ناتوانی بت ها و دیگر خدایان را در مقابل خداوند به رخ کشیده و آنان را بی تاثیر و نالایق خدایی می داند. در حالی که خداوند علاوه بر خالق بودن، ربوبیت صحنه را خود به دست دارد و به علاوه، پیوسته به نجات جبهه حق و هلاک جبهه باطل دست می زند. خداوندی قوی که هر عاقلی بنگرد می تواند قدرت او را ببیند.
هر فردی وقتی به صحنه واقعیت نگاه می کند، چنین خدایی را ترجیح می دهد به بت های ضعیف –ولو این بت ها سنگ و چوب هم نباشند و قدرت های استکباری و شیطان و جن و فرعون و... باشند؛ که در آیاتی این معبودان چنین تصویر شده اند.

@rasekh_g

#برشی_از_کتاب

🔰بخش هفتم / نقطه عطف بودن فتح مکه

تغییر سیاست های اسلام قبل و بعد از سوره توبه و شکست مکه، کاملاً واضح است. نقطه عطف فتح، چنان مهم است که یک سوره برای آن اختصاص داده شده است؛ که به نوبه خود خاص و بی نظیر است: تنها سوره کوچک مدنی یعنی سوره نصر: إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ ﴿۱﴾ وَرَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجًا ﴿۲﴾ فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا ﴿۳نصر﴾. منطق طراحی این نقطه عطف نیز در همین سوره بیان شده است...

@rasekh_g