روزنوشت های سجاد رئوفی پور
25 subscribers
49 photos
79 videos
4 links
در مواجهه با هزاران داده ای که روزانه به دستم میرسد، تنها بخشی از آنها را با نگاه خودم اینجا منتشر خواهم کرد.

با یوزر @s_raoofipoor در خدمت شما خواهم بود
Download Telegram
گویند کسان بهشت با حور خوش است
من می‌گویم که آب انگور خوش است

این نقد بگیر و دست از آن نسیه بدار
کآواز دهل شنیدن از دور خوش است
چون عهده نمی‌شود کسی فردا را
حالی خوش دار این دل پر سودا را

می نوش به ماهتاب ای ماه که ماه
بسیار بتابد و نیابد ما را
خیام اگر ز باده مستی خوش باش
با ماهرخی اگر نشستی خوش باش

چون عاقبت کار جهان نیستی است
انگار که نیستی چو هستی خوش باش
گر بر فلکم دست بدی چون یزدان
برداشتمی من این فلک را ز میان

از نو فلکی دگر چنان ساختمی
کازاده بکام دل رسیدی آسان
یاران موافق همه از دست شدند
در پای اجل یکان یکان پست شدند

خوردیم ز یک شراب در مجلس عمر
دوری دو سه پیشتر ز ما مست شدند.
آنان که محیط فضل و آداب شدند
در جمع کمال شمع اصحاب شدند

ره زین شب تاریک نبردند برون
گفتند فسانه‌ای و در خواب شدند
این کوزه چو من عاشق زاری بوده‌ست
در بند سر زلف نگاری بوده‌ست

این دسته که بر گردن او می‌بینی
دستی‌ست که بر گردن یاری بوده‌ست
ای بس که نباشیم جهان خواهد بود
نی نام ز ما و نی نشان خواهد بود

زین پیش نبودیم و نبود هیچ خلل
زین پس چو نباشیم همان خواهد بود
خیام به سعی هوش مصنوعی
به تلاش مسعود زمانی