🌾🌿🌾
🍀#حشر_در_وادي_السلام🍀
📝بسيارى از شاگردان مرحوم آية الحق حاج ميرزا على آقاى قاضى (رضى اللّه عنه) نقل كرده اند:
ايشان بسيار به وادى السّلام نجف براى زيارت اهل قبور مى رفت و زيارتش تا چهار ساعت به طول مى انجاميد.
در گوشه اى مى نشست به حال سكوت.
ما خسته شده وبرمى گشتيم و با خود مى گفتيم:
استاد چه عوالمى دارد كه اين طور به حال سكوت مى ماند و خسته نمى شود!
🍀عالمى بود در تهران، بسيار بزرگوار و متّقى بنام مرحوم آية اللّه حاج شيخ محمّدتقى آملى. ايشان از شاگردان سلسله اوّل مرحوم قاضى در اخلاق و عرفان بود.
🍀از قول ايشان نقل شد:
من مدّتها مى ديدم كه آقاى قاضى چند ساعت در وادى السّلام مى نشيند. با خود مى گفتم: انسان بايد زيارت كند وبرگردد و به قرائت فاتحه اى ارواح مردگان را شاد كند. كارهاى لازمترى هم هست كه بايد به آنها پرداخت.
اين اشكال در دل من بود امّا به هيچ كس ابراز نكردم حتّى به صميمى ترين رفيق خود كه از شاگردان استاد بود. مدّتها گذشت و من هر روز براى استفاده از محضر آية اللّه قاضى به خدمتش مى رفتم تا آنكه از نجف قصد مراجعت به ايران را داشتم وليكن در مصلحت اين سفر ترديد داشتم.
اين نيّت در ذهن من بود و كسى از آن مطّلع نبود.
🍀شبى مى خواستم بخوابم در آن اطاقى كه بودم و در طاقچه پائين پاى من كتابهاى علمى و دينى بود.
در وقت خواب طبعاً پاى من به سوى كتابها كشيده مى شد. با خود گفتم: برخيزم و جاى خواب خود را تغيير دهم يا لازم نيست؟ چون كتابها درست مقابل پاى من نبود و بالاتر قرار گرفته بود گمان بردم اين عمل هتك نيست و خوابيدم.
صبح كه به حضور آقاى قاضى رفتم و سلام كردم
، 🍀فرمود:
عليكم السّلام. صلاح نيست شما به ايران برويد. در ضمن پا دراز كردن به سوى كتابها هتك احترام است.
من بى اختيار هول زده گفتم: آقا شما از كجا فهميده ايد؟
فرمود: از وادى السّلام فهميده ام!
@rahe_aseman
🌾🌿🌾
🍀#حشر_در_وادي_السلام🍀
📝بسيارى از شاگردان مرحوم آية الحق حاج ميرزا على آقاى قاضى (رضى اللّه عنه) نقل كرده اند:
ايشان بسيار به وادى السّلام نجف براى زيارت اهل قبور مى رفت و زيارتش تا چهار ساعت به طول مى انجاميد.
در گوشه اى مى نشست به حال سكوت.
ما خسته شده وبرمى گشتيم و با خود مى گفتيم:
استاد چه عوالمى دارد كه اين طور به حال سكوت مى ماند و خسته نمى شود!
🍀عالمى بود در تهران، بسيار بزرگوار و متّقى بنام مرحوم آية اللّه حاج شيخ محمّدتقى آملى. ايشان از شاگردان سلسله اوّل مرحوم قاضى در اخلاق و عرفان بود.
🍀از قول ايشان نقل شد:
من مدّتها مى ديدم كه آقاى قاضى چند ساعت در وادى السّلام مى نشيند. با خود مى گفتم: انسان بايد زيارت كند وبرگردد و به قرائت فاتحه اى ارواح مردگان را شاد كند. كارهاى لازمترى هم هست كه بايد به آنها پرداخت.
اين اشكال در دل من بود امّا به هيچ كس ابراز نكردم حتّى به صميمى ترين رفيق خود كه از شاگردان استاد بود. مدّتها گذشت و من هر روز براى استفاده از محضر آية اللّه قاضى به خدمتش مى رفتم تا آنكه از نجف قصد مراجعت به ايران را داشتم وليكن در مصلحت اين سفر ترديد داشتم.
اين نيّت در ذهن من بود و كسى از آن مطّلع نبود.
🍀شبى مى خواستم بخوابم در آن اطاقى كه بودم و در طاقچه پائين پاى من كتابهاى علمى و دينى بود.
در وقت خواب طبعاً پاى من به سوى كتابها كشيده مى شد. با خود گفتم: برخيزم و جاى خواب خود را تغيير دهم يا لازم نيست؟ چون كتابها درست مقابل پاى من نبود و بالاتر قرار گرفته بود گمان بردم اين عمل هتك نيست و خوابيدم.
صبح كه به حضور آقاى قاضى رفتم و سلام كردم
، 🍀فرمود:
عليكم السّلام. صلاح نيست شما به ايران برويد. در ضمن پا دراز كردن به سوى كتابها هتك احترام است.
من بى اختيار هول زده گفتم: آقا شما از كجا فهميده ايد؟
فرمود: از وادى السّلام فهميده ام!
@rahe_aseman
🌾🌿🌾