🌾🌿🌾
#توئیت
همراه شدن با #حسین علیه السلام آسان است اما ماندن تا پایان راه ، ادبی #عباسی میخواهد و عشقی #زینبی
#برای_حسین
@rahe_aseman
🌾🌿🌾
#توئیت
همراه شدن با #حسین علیه السلام آسان است اما ماندن تا پایان راه ، ادبی #عباسی میخواهد و عشقی #زینبی
#برای_حسین
@rahe_aseman
🌾🌿🌾
🌾🌿🌾
#توئیت
و یدخلون فی دین الله افواجا...
و روزی که مردم گروه گروه، به دین داخل می شوند!
✨ و تحقق این آیه؛
نتیجه ی روزی است که همه ی دنیا، #حسین و اربعینش را بشناسند.
@rahe_aseman
🌾🌿🌾
#توئیت
و یدخلون فی دین الله افواجا...
و روزی که مردم گروه گروه، به دین داخل می شوند!
✨ و تحقق این آیه؛
نتیجه ی روزی است که همه ی دنیا، #حسین و اربعینش را بشناسند.
@rahe_aseman
🌾🌿🌾
@Channel_zakerin
سیب سرخی/واحد ویژه فاطمیه
🎧 #واحد فوق العاده زیبا❣
🎼 ای یار علی بیمار علی میشه بازم....
🎤 #حسین_سیب_سرخی
🌙 #رزق_فاطمی
@rahe_aseman
🎼 ای یار علی بیمار علی میشه بازم....
🎤 #حسین_سیب_سرخی
🌙 #رزق_فاطمی
@rahe_aseman
@Channel_zakerin
سیب سرخی/واحد ویژه فاطمیه
🎧 #واحد جدید و بسیار زیبا🖤
🎼 ای وای عجب دردسری ....
🎤 #حسین_سیب_سرخی
🌙 #شهادت_حضرت_زهرا (س)
@rahe_aseman
🎼 ای وای عجب دردسری ....
🎤 #حسین_سیب_سرخی
🌙 #شهادت_حضرت_زهرا (س)
@rahe_aseman
برگی از #مکافات_عمل
آزاد شدن با هدیه شاخه گلی
سالار شهیدان ، حضرت #حسین_بن_علی (علیه السلام) از جمله کسانی است که نه تنها نیکی را با نیکی بلکه بهتر از آن پاسخ گوید.
نقل شده است : #امام حسین (علیه السلام ) کنیزی داشت، روزی آن کنیز شاخه ريحانی به خدمت آن حضرت به عنوان #هدیه آورد.
امام آن را گرفت و به کنیز فرمود: تو در راه خدا آزادی. به آن بزرگوار عرض کردند: یابن رسول الله! آیا کنیز را به واسطه شاخه گلی که به هدیه نمود آزاد کردی ؟
فرمود : خداوند ما را چنین ادب کرده و در #قرآن چنین فرموده است:
هرگاه کسی شما را به نوعی ستایش کرد یا خوش آمد گفت یا چیزی به شما تعارف نمود، شما در عوض بهتر، بیشتر و با ارزشتر از آن یا حداقل مانند آن را به او برگردانید؛ زیرا خداوند هر چیزی را به حساب می آورد.
بعد فرمود: در عوض این شاخه گلی که کنیز به من اهداء کرد، بهترین چیز برای او #آزادی از بندگی بود.
🌺منابع🌺
اقتباس از تفسير الميزان، ج۵، ص۳۵ (بعضی مانند زمخشری در کتاب ربيع الابرار این داستان را در مکارم اخلاق امام حسن مجتبی (علیه السلام) نوشته است. ملحقات احقاق الحق ج11 ص149)
مکافات عمل ص 27
@rahe_aseman
آزاد شدن با هدیه شاخه گلی
سالار شهیدان ، حضرت #حسین_بن_علی (علیه السلام) از جمله کسانی است که نه تنها نیکی را با نیکی بلکه بهتر از آن پاسخ گوید.
نقل شده است : #امام حسین (علیه السلام ) کنیزی داشت، روزی آن کنیز شاخه ريحانی به خدمت آن حضرت به عنوان #هدیه آورد.
امام آن را گرفت و به کنیز فرمود: تو در راه خدا آزادی. به آن بزرگوار عرض کردند: یابن رسول الله! آیا کنیز را به واسطه شاخه گلی که به هدیه نمود آزاد کردی ؟
فرمود : خداوند ما را چنین ادب کرده و در #قرآن چنین فرموده است:
هرگاه کسی شما را به نوعی ستایش کرد یا خوش آمد گفت یا چیزی به شما تعارف نمود، شما در عوض بهتر، بیشتر و با ارزشتر از آن یا حداقل مانند آن را به او برگردانید؛ زیرا خداوند هر چیزی را به حساب می آورد.
بعد فرمود: در عوض این شاخه گلی که کنیز به من اهداء کرد، بهترین چیز برای او #آزادی از بندگی بود.
🌺منابع🌺
اقتباس از تفسير الميزان، ج۵، ص۳۵ (بعضی مانند زمخشری در کتاب ربيع الابرار این داستان را در مکارم اخلاق امام حسن مجتبی (علیه السلام) نوشته است. ملحقات احقاق الحق ج11 ص149)
مکافات عمل ص 27
@rahe_aseman
Telegram
attach 📎
🌾🌿🌾
❗️وقتی فریاد #حسین_علیه_السلام شنیده نشد!
در برابر ندای "هَل مِن ناصر" امام، مردم چند دسته شدند: عده کمی ندای حضرت را اجابت کرده و به یاری شتافتند. گروهی دعوتش را رد کرده و رو در روی او قرار گرفتند! بعضی بی تفاوت بوده و بعضی هم کاملا در بی خبری به سر برده و از این فاجعه اطلاعی نداشتند!
جز گروه اول - که به خاطر یاری، به سعادت رسیدند - بقیه، مقصّرند و سزاوار عقوبت، حتی آنانکه - از سَرِ کم کاری - از وضعیت امام، بی خبر بودند!
«امروز هم، قِصه همین است...»
جز عده کمی که ایمان به غیب داشته و ایستادگی و حرکت دارند، اما سه گروه دیگر در جنایات، ظلم، فساد و طولانی شدن دوران غیبت شریک اند، حتی آنانکه با سکوتِ بی موقع شان، به این وضعیت دامن زده و گِره ای باز نمی کنند!
حجت الاسلام محرابیان
@rahe_aseman
❗️وقتی فریاد #حسین_علیه_السلام شنیده نشد!
در برابر ندای "هَل مِن ناصر" امام، مردم چند دسته شدند: عده کمی ندای حضرت را اجابت کرده و به یاری شتافتند. گروهی دعوتش را رد کرده و رو در روی او قرار گرفتند! بعضی بی تفاوت بوده و بعضی هم کاملا در بی خبری به سر برده و از این فاجعه اطلاعی نداشتند!
جز گروه اول - که به خاطر یاری، به سعادت رسیدند - بقیه، مقصّرند و سزاوار عقوبت، حتی آنانکه - از سَرِ کم کاری - از وضعیت امام، بی خبر بودند!
«امروز هم، قِصه همین است...»
جز عده کمی که ایمان به غیب داشته و ایستادگی و حرکت دارند، اما سه گروه دیگر در جنایات، ظلم، فساد و طولانی شدن دوران غیبت شریک اند، حتی آنانکه با سکوتِ بی موقع شان، به این وضعیت دامن زده و گِره ای باز نمی کنند!
حجت الاسلام محرابیان
@rahe_aseman
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#کلیپ 🎬 #استاد_شجاعی
▪️عمرسعد قبل از جنگ اقرار میکند؛
میدانم که اگر #برای_حسین بجنگم؛ اهل سعادتم،
و اگر #با_حسین بجنگم؛ اهل شقاوت..
اما چه کنم که نمیتوانم از مُلکِ ری بگذرم!
🔺اندکی تأمل ؛
مُلکِ ریِ ما کجاست که نمیگذارد،
در قافلهی #حسین_زمان بمانیم؟
@rahe_aseman
▪️عمرسعد قبل از جنگ اقرار میکند؛
میدانم که اگر #برای_حسین بجنگم؛ اهل سعادتم،
و اگر #با_حسین بجنگم؛ اهل شقاوت..
اما چه کنم که نمیتوانم از مُلکِ ری بگذرم!
🔺اندکی تأمل ؛
مُلکِ ریِ ما کجاست که نمیگذارد،
در قافلهی #حسین_زمان بمانیم؟
@rahe_aseman
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
☘دمنوش به وقت آسمون !
چه وسوسه ای داره خدا بودن!
فکرش رو بکن...همیشه کنار تو،
نزدیکتر از رگ گردنت باشه !
تفسیر کوتاه همین جمله از زبان استاد #حسین_الهی_قمشه ای 🌻
@rahe_aseman
چه وسوسه ای داره خدا بودن!
فکرش رو بکن...همیشه کنار تو،
نزدیکتر از رگ گردنت باشه !
تفسیر کوتاه همین جمله از زبان استاد #حسین_الهی_قمشه ای 🌻
@rahe_aseman
🌾🌿🌾
نیایش صبحگاهی 🌸🍃
🌸خــ💞ـدای مهربانم
دوباره زنده كن اين خسته ى
خزان زده را
حلول كن به تنم
جان ببخش و جانان باش
#حسین_منزوی
🌸خــ💞ـدای مهربانم
💫از تو شاکرم
🌸که چشمانم را گشودی
💫وفرصتی دیگر برای زندگی،
🌸برای نفس کشیدن،
💫برای دیدن عزیزانم
🌸به من عطا کردی
🌸امروز برای عزیزانم
💫روزی سرشار از سلامتی و
🌸شادمانی و آرامش تمنا دارم
آمیـن...🙏
@rahe_aseman
🌾🌿🌾
نیایش صبحگاهی 🌸🍃
🌸خــ💞ـدای مهربانم
دوباره زنده كن اين خسته ى
خزان زده را
حلول كن به تنم
جان ببخش و جانان باش
#حسین_منزوی
🌸خــ💞ـدای مهربانم
💫از تو شاکرم
🌸که چشمانم را گشودی
💫وفرصتی دیگر برای زندگی،
🌸برای نفس کشیدن،
💫برای دیدن عزیزانم
🌸به من عطا کردی
🌸امروز برای عزیزانم
💫روزی سرشار از سلامتی و
🌸شادمانی و آرامش تمنا دارم
آمیـن...🙏
@rahe_aseman
🌾🌿🌾
🌾🌿🌾
أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللهِ وَ ما نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ... (حدید/۱۶)
گفته اند که این آیه بود که فضیلِ عیاض ِ راهزن را متحول کرد و به مرتبه ای رساند که ستوده ی اقران" گشت.
قصه ی او را از زبان عطار بشنویم:
"يک شب کاروانی می گذشت
در ميان کاروان يکی قرآن می خواند. اين آيت به گوش فضيل رسيد:
"الم يان للذين آمنوا ان تخشع قلوبهم لذکر الله"
آيا وقت نيامد که اين دلِ خفته ی شما بيدار گردد؟!
تيری بود که بر جان او آمد...
- ای فضيل! تا کی تو راه زنی؟
گاهِ آن آمد که ما نيز راه تو بزنيم!
فضيل از ديوار فرو افتاد و گفت:
گاهِ گاه آمد از "وقت" نيز بگذشت."
گویی در آن حال این بیت از مثنوی مولانا زبانِ حالِ فضیلِ سرگشته بود:
"وقتِ" آن آمد که من عریان شوم
نقش بگذارم سراسر جان شوم
در ادبیات عرفانی "وقت" از اصطلاحات کلیدی است و به حال و حالتی گفته می شود که ناگهان بر سالک هجوم می آورد و او را مطیع و مُنقاد خود می کند.
گمان می کنم هر آنکس که بویی از معنی و معنویت برده است و دایم "از روز گذر کردن اندیشه" می کند، عاقبت -دیر یا زود- معروض این "وقت" خواهد شد.
حالا این وقتِ خوش به سراغِ یکی در جوانی و برای بعضی در میان سالی و یا حتی در روزهای پایانی عمر می آید
به هر حال به توصیه حافظ هرگاه که این وقت خوش دست داد باید قدرش را دانست و مغتنم اش شمرد؛ زیرا "پیوند عمر" به مویی بسته و هر آن ممکن است از هم بگسلد و فرصت ها از دست بروند.
بقول صائب تبریزی:
عمرها چنان سست و ناپایدارند که "از نسیمی دفتر ایام برهم میخورد!"
در این آیه "خشوع قلب" به معنی نرم و منعطف شدن دل است.
دلی که نرم و خاکی شد بذر "ذکر" را می پذیرد و پُر می شود از گل های معرفت.
اما اگر غفلت بر جان آدمی حاکم گردید و قلب از خشوع و خضوع بازماند کم کم سختی و سنگی از راه می رسد و هرگز دانه ی بذری در آن جوانه نمی زند و به قول مولانا:
از بهاران کی شود سرسبز سنگ
خاک شو، تا گُل برآری رنگ رنگ
#حسین_مختاری
@rahe_aseman
🌾🌿🌾
أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللهِ وَ ما نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ... (حدید/۱۶)
گفته اند که این آیه بود که فضیلِ عیاض ِ راهزن را متحول کرد و به مرتبه ای رساند که ستوده ی اقران" گشت.
قصه ی او را از زبان عطار بشنویم:
"يک شب کاروانی می گذشت
در ميان کاروان يکی قرآن می خواند. اين آيت به گوش فضيل رسيد:
"الم يان للذين آمنوا ان تخشع قلوبهم لذکر الله"
آيا وقت نيامد که اين دلِ خفته ی شما بيدار گردد؟!
تيری بود که بر جان او آمد...
- ای فضيل! تا کی تو راه زنی؟
گاهِ آن آمد که ما نيز راه تو بزنيم!
فضيل از ديوار فرو افتاد و گفت:
گاهِ گاه آمد از "وقت" نيز بگذشت."
گویی در آن حال این بیت از مثنوی مولانا زبانِ حالِ فضیلِ سرگشته بود:
"وقتِ" آن آمد که من عریان شوم
نقش بگذارم سراسر جان شوم
در ادبیات عرفانی "وقت" از اصطلاحات کلیدی است و به حال و حالتی گفته می شود که ناگهان بر سالک هجوم می آورد و او را مطیع و مُنقاد خود می کند.
گمان می کنم هر آنکس که بویی از معنی و معنویت برده است و دایم "از روز گذر کردن اندیشه" می کند، عاقبت -دیر یا زود- معروض این "وقت" خواهد شد.
حالا این وقتِ خوش به سراغِ یکی در جوانی و برای بعضی در میان سالی و یا حتی در روزهای پایانی عمر می آید
به هر حال به توصیه حافظ هرگاه که این وقت خوش دست داد باید قدرش را دانست و مغتنم اش شمرد؛ زیرا "پیوند عمر" به مویی بسته و هر آن ممکن است از هم بگسلد و فرصت ها از دست بروند.
بقول صائب تبریزی:
عمرها چنان سست و ناپایدارند که "از نسیمی دفتر ایام برهم میخورد!"
در این آیه "خشوع قلب" به معنی نرم و منعطف شدن دل است.
دلی که نرم و خاکی شد بذر "ذکر" را می پذیرد و پُر می شود از گل های معرفت.
اما اگر غفلت بر جان آدمی حاکم گردید و قلب از خشوع و خضوع بازماند کم کم سختی و سنگی از راه می رسد و هرگز دانه ی بذری در آن جوانه نمی زند و به قول مولانا:
از بهاران کی شود سرسبز سنگ
خاک شو، تا گُل برآری رنگ رنگ
#حسین_مختاری
@rahe_aseman
🌾🌿🌾