خدای مهرب️ان
11.8K subscribers
28.8K photos
13.8K videos
1.35K files
6.79K links
دوست خوبم
به خدا که وصل شوی؛ آرامش وجودت را فرا میگيرد‌‌، نه به راحتی می‌رنجی و نه به ‌آسانی می رنجانی.آرامش سهم دل‌هايی که سمت خداست

لینک کانال در پیام رسان ایتا:

eitaa.com/rahe_aseman

ثبت شده فرهنگ وارشاداسلامی
http://t.me/itdmcbot?start=rahe_aseman
Download Telegram
🌿🌾🌿



🔰-برخی اوقات آدمی از فردی صاحب نفس، ولی خدا یا امام معصوم می‌خواهد که برای رفع مشکلش دعا کند. آن ولی خدا نیز دعایش می‌کند اما به ظاهر اثری ندارد. علت چیست؟

🔹در پاسخ باید گفت دعا كردنِ آن انسان‌های الهی، مقتضی برآورده شدن حاجت است؛ اما برای آنكه این مقتضی به ظهور برسد،‌ نباید مانعی موجود باشد. آن دعا زمینه‌ساز استجابت است؛ اما اگر در وجود ملتمسِ دعا مانعی باشد، ممكن است دعا اثر نكند.
همچنین گاهی شخصی برای خودش دعا می‌كند، اما پیش از آن گناهانی انجام داده است كه مانع استجابت دعای او می‌شوند. از این رو حضرت علی(ع) در ابتدای دعای كمیل می‌فرماید:
«اَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی‏ الذُّنُوبَ الَّتِی‏ تَحْبِسُ الدُّعَاءَ»
بارالها، گناهانی كه دعاها را حبس می‌كند بر من ببخش.
پس بسیاری از انسان‌ها به دلیل رفتارهای ناپسندی كه انجام می‌دهند، اثرپذیری‌شان از دعای دیگران یا دعای خود به حداقل می‌رسد؛ زیرا روحشان به انسداد خورده و نمی‌توانند الطاف الهی را دریافت كنند. البته این مطلب، بخشی از حكمت اجابت نشدنِ دعاهاست.

▫️کتاب مشکاة، تفسیر قرآن کریم، ج۱۸،
صص ۶۳۵-۶۳۴.

#پرسش‌ازمشکاة
#کتاب_مشکاة_جلد18


@rahe_aseman
🌿🌾🌿
🌿🌾🌿



🔰-در آیات قرآن و معارف دینی آمده است که خداوند به آنچه انسان‌ها انجام می‌دهند علم دارد. آیا علم خدا باعث نمی‌شود انسان‌ها مجبور باشند بر طبق آن علم، عمل کنند؟

🔹باید دانست كه علم خداوند به عملكرد انسان‌ها باعث نمی‌شود آدمیان به‌اجبار كاری را انجام دهند تا اعمالشان مطابق با علم خدا درآید؛ بلكه خداوند به اختیار انسان‌ها عالم است؛ یعنی می‌داند كه هر انسانی در هر لحظه از زمان با اراده و اختیار خود چه كاری را برمی‌گزیند و انجام می‌دهد. به بیان دیگر، حضرت حق به فرایند تصمیم‌گیری ما عالم است و به آنچه در آینده برمی‌گزینیم، آگاه است. برای فهم بهتر این معنا لازم است به این مثال توجه كنیم.
گاهی كسی كه سال‌ها با ما رفیق است و دوستی بسیار صمیمی است، می‌تواند كارهای آیندۀ‌ ما را حدس بزند. مثلاً با خود می‌گوید اگر فلانی به مسافرت برود، حتماً در هتل اقامت می‌كند و فلان غذاها را می‌خورد. اتفاقاً پیش‌بینی او درست از آب درمی‌آید و ما وقتی به مسافرت می‌رویم، همان كارها را انجام می‌دهیم كه او حدس زده است. روشن است كه ما آن كارها را با اراده و اختیار خود انجام داده‌ایم، اما دوست ما، از آن اراده و اختیار ما آگاه بوده است. بنابراین علم او به آنچه ما انجام می‌دهیم، ما را به انجام آن كارها مجبور و ناگزیر نكرده است.

▫️کتاب مشکاة، تفسیر قرآن کریم، ج۱۹،
ص ۶۱۸.

#پرسش‌ازمشکاة
#کتاب_مشکاة_جلد19



@rahe_aseman
🌿🌾🌿
🌾🌿🌾



🔰-در طالع‌بینی یا به تعبیر دیگر نجوم احکامی، منجم به دنبال چیست؟ نظر اسلام دربارۀ طالع‌بینی چیست؟

🔹در نجوم احكامی، منجّم در پی آن برمی‌آید كه از روابط آسمانی و شیوۀ حركت ستارگان، سعادت و شقاوت انسان‌ها را پیش‌بینی كند و دربارۀ سرنوشت آن‌ها نظر بدهد. او ادعا می‌كند كه اگر پاره‌ای از تحولات آسمانی روی دهد و تقابل برخی ستارگان با یكدیگر صورت گیرد، آنگاه آدمی در زندگی خود كامیاب یا ناكام می‌شود و به پیروزی یا شكست می‌رسد. بر مبنای چنین باوری، مثلاً در ایام نحس اكبر یا اصغر اگر معامله‌ای شكل گیرد یا ازدواجی رخ دهد یا فرزندی متولد شود، نگون‌بختی و شكست نصیب آدمی می‌گردد. نجوم احكامی همان است كه در پارسی از آن به ‌طالع‌بینی تعبیر می‌شود.
طالع‌بینی عملی مشركانه و غیر موحدانه است كه در مكتب تربیتی اسلام هیچ جایگاهی ندارد. از نظر فقه اسلامی یادگیری و آموزش و به كار بستن نجوم احكامی حرام است.

▫️کتاب مشکاة، تفسیر قرآن کریم، ج۱۸،
صص ۲۱۴-۲۱۳.

#پرسش‌ازمشکاة
#کتاب_مشکاة_جلد18


@rahe_aseman
🌾🌿🌾
🌾🌿🌾



🔰فلسفۀ برپایی قیامت چیست؟

🔹عالم قیامت محقق می شود تا آنكه خداوند به كسانی كه ایمان آورده اند و عمل صالح انجام داده اند، بر مبنای قاعده قسط پاداش بدهد.همچنین عالم قیامت برپا می شود تا خداوند كسانی را كه كافر شده اند، عذابی دردناك بچشاند:

علاوه براین، اگر دادگاه عدل الهی برپا نشود و جهان آخرتی نباشد كه انسان های نیكوكار و زشت كردار با حقیقت اعمالشان مواجه شوند، خلقت انسان ها بیهوده است.از آنجا كه خداوند حكیم كار بیهوده نمی كند وجود سرای قیامت كه انسان ها در آن به مشاهده ملكوت اعمالشان بنشینند ،قطعی است.

یكی از دلایل اینكه اگر جهان آخرتی نبود، عالم دنیا بیهوده می بود، این است كه انسان های نیكوكار و بدكردار در دنیا به سزای كامل اعمال خود نمی رسند؛ زیرا دنیا ظرفیت و گنجایش كافی برای پاداش دادن به نیكوكاران و عذاب كردن زشت رفتاراران ندارد.برای نمونه نمی توان جنایتكارانی كه هزاران هزار نفر را به تیغ ستم كشته اند، به سزای اعمال نكبت بار شان رساند.در این دنیا حداكثر می توان دادگاهی تشكیل داد و جنایتكاری كه صدها نفر را به خاك و خون كشیده محاكمه كرد و حكم اعدامش را صادر نمود.اما آیا به دار آویخته شدن این جانی، سزای عمل اوست؟ این بدار آویخته شدن، تنها خون بهای یكی از كشتگانی است كه ظالمانه به قتل رسیده است.
پس جهانی باید باشد كه ظرفیت ارائه پاداش كامل به نیكوكاران و عقوبت كامل بدكرداران را داشته باشد.

▫️کتاب مشکاة، تفسیر قرآن کریم، ج۱۹،
صص ۵۲۳-۵۲۰.

#پرسش‌ازمشکاة
#کتاب_مشکاة_جلد19


@rahe_aseman
🌿🌾🌿
🌿🌾🌿



🔰-آیا معجزات انبیا دارای علت بود؟ و آیا این معجزات به ارادۀ خود انبیا انجام می‌شد؟

🔹 معجزه كاری است كه انجام آن از عهدۀ ‌انسان‌ها خارج است، اما مخالف قوانين الهی در عرصۀ ‌آفرينش نيست. قوانين حاكم بر طبيعت همچون علت و معلول در معجزه نيز جريان دارد. پس معجزات الهی خرق عادت‌اند نه خرق اسباب و علل و آنچه در معجزه رخ می‌دهد محال عقلی‌نيست؛ ‌بلكه امری بعيد و مستبعد است و انسان‌ها نمی‌توانند آن را صورت دهند. برای نمونه تبديل شدن عصای حضرت موسی(ع) به اژدها محال عقلی نيست و طی يك فرايند طولانی چندين ساله ممكن است رخ دهد. اما تبديل شدن همين عصا در يك چشم بر هم زدن به دست ولی خدا معجزه است و از عهدۀ‌ انسان‌ها برنمی‌آيد.
از آنجا كه معجزه فقط به اذن الهی رخ می‌دهد، معجزه آوردن در اختيار انبيا و مردم نيست؛ بلكه خداوند برای آنكه مردم دريابند پيامبران، رسولان الهی هستند و سفير حضرت حق‌اند و از پيش خود سخنی نمی‌گويند، به دست پيامبران معجزه صورت می‌دهد.

▫️کتاب مشکاة، تفسیر قرآن کریم، ج۱۹،
ص ۶۸۲.

#پرسش‌ازمشکاة
#کتاب_مشکاة_جلد19


@rahe_aseman
🌾🌿🌾
🌾🌿🌾



🔰چرا برخی افراد تصمیم می‌گیرند ایمان نیاورند و هر چه آیه برایشان بیاوری، باز از حقیقت روی برمی‌گردانند؟ برای دچار نشدن به این آفت چه باید کرد؟

🔹پاسخ در انانیت و تکبر اینان نهفته است. انسانی که خودشیفته ثروت، قدرت، شهرت و دانش خود است و بت نفسش را می‌پرستد، دیگر دست خالق متعال را در گردش و چرخش روزگار و طبیعت نمی‌بیند و به حضرت او کافر می‌شود .برای اینکه آدمی دچار چنین آفتی نشود، باید در آنچه به ذهن و ضمیر خود وارد می‌کند، بیندیشد و از تغذیه مسموم فکری بر حذر باشد.

حضرت علی علیه‌السلام در این باره چنین می‌فرماید:
مرا چه شده که مردم را می‌بینم زمانی که در شب طعام را نزد آنان می‌برند زحمت روشن کردن چراغ‌ها را به خود می‌دهند تا آنچه را داخل شکم‌هایشان می‌کنند نیک بنگرند ولی اهتمامی به خوراک روح ندارند، به اینکه چراغ‌های خردهایشان را با دانش برافروزند تا از پیامدهای نادانی و گناهان در باورهایشان و کردارشان رهایی یابند.

همچنین حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام در سخنی تکان دهنده می‌فرماید:
شگفت است از کسی که در غذای جسم خود می‌اندیشد، پس چگونه در غذای روحش نمی‌اندیشد؟! او شکمش را از آنچه او را آزار می‌دهد دور می‌دارد، اما آنچه که جانش را اصلاح و تزکیه می‌کند ترک می‌کند.

▫️کتاب مشکاة، تفسیر قرآن کریم، ج۲۰،صص ۴۹۹-۴۹۸.

#پرسش‌ازمشکاة
#کتاب_مشکاة_جلد20



@rahe_aseman
🌾🌿🌾
🌾🌿🌾



🔰چرا در قرآن که «بِلِسَانٍ عَرَبىِ‏ٍّ مُّبِين‏» (به زبان عربی روشنگر) نازل شده، کلمات غیرعربی، از جمله کلمات فارسی آمده است؟

🔹پاسخ اینکه حدود سیصد کلمۀ غیر عربی در قرآن وجود دارد، اما به کاربردن این تعداد کلمۀ غیر عربی خدشه‌ای به عربی وارد نمی‌کند و از نظر ادبی اشکالی ندارد استفاده از کلمات دیگر زبان‌ها در متون ادبی دیگر، کار متداول است.
در کتاب گلستان از شاهکارهای ادب فارسی محسوب می‌شود، سعدی، کلمات عربی فراوانی را به کار برده و این بهره‌گیری، خدشه‌ای به بعد هنرمندانه و بی‌نظیر گلستان وارد نکرده است.
در دیباچۀ این کتاب زیبا آمده است :
«منت خدای را عزوجل، که طاعتش موجب غربت است و به شکر اندرش مزید نعمت.
نفسی که فرو می‌رود ممد حیات است و چون بر می‌آید مفرح ذات.
پس در هر نفر دو نعمت وجود موجود است و بر هر نعمت شکری واجب.»
همانطور که ملاحظه می‌شود تعداد کلمات عربی به کار رفته در این عبارت عبارات اندک نیست، اما خدشه‌ای هم به فارسی بودن آن وارد نشده است.
زیرا آنچه مهم است ساختار کلام و قالب آن است، نه واژگان به کار رفته در آن.
علاوه بر این، برخی مفاهیم و کلمات پیش از قرآن در زبان عربی سابقه نداشته است. برای نمونه اسامی خاصی چون ابراهیم، یوسف، مریم، داوود، جبرئیل و میکائیل اصالتا غیر عربی هستند و خداوند آن‌ها را با تلفظ عربی در قرآن آورده است. اساسا ترجمۀ اسامی خاص و آوردن معادل آن در زبانی دیگر، نه شدنی و نه مطلوب است، بلکه حداکثر باید همان اسم خاص را با تلفظی بومی شده، در متن آورد.

▫️کتاب مشکاة، تفسیر قرآن کریم، ج۲۱،صص ،۲۱۸-۲۱۷.

#پرسش‌ازمشکاة
#کتاب_مشکاة_جلد21


@rahe_aseman
🌾🌿🌾
🌾🌿🌾



🔰-چرا خداوند در قرآن کریم تمامی جزئیات احکام مانند تعداد رکعات نماز، شکیات نماز، مُبطلات روزه و ... بیان نکرده و به بیان دستورات کلی دربارۀ هر یک اکتفا فرموده است؟

بیان این جزئیات از سوی خداوند بر دوش حضرات معصوم(ع) گذارده شده است و از اینجاست که ضرورت مراجعه به نبی مکرم اسلام(ص) و اهل بیت(ع) مشخص می‌شود؛ زیرا قرآن کریم مأموریت تبیین و توضیح جزئیات احکام را به پیامبر اکرم(ص) ابلاغ فرموده است:
«لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ.»
تا برای مردم آنچه را به سوی ایشان نازل شده است، توضیح دهی.

پیامبر اکرم(ص) نیز مسیر صحیح و رو به هدایت را پس از خود چنین ترسیم فرموده است:
«إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا کِتَابَ اللهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی.»
همانا من در میان شما دو امانت گران‌بها باقی می‌گذارم، چنانچه شما به این دو متمسّک شوید، هرگز به کژراهه نخواهید رفت. (این دو) کتاب خدا و عترت من، اهل بیتم هستند.

به سخن دیگر، قرآن و توضیح و تبیینِ قولی و عملیِ پیامبر اکرم(ص) و عترت ایشان، به عنوان بستۀ هدایتی پروردگار متعال کارساز و نتیجه‌بخش است و هیچ‌یک از این دو بدون دیگری نمی‌تواند برای هدایت انسان‌ها کارآمد باشد.

▫️کتاب مشکاة، تفسیر قرآن کریم، ج۶، صص ۴۸۶‌-‌۴۸۷.

#پرسش‌ازمشکاة
#کتاب_مشکاة_جلد6


@rahe_aseman
🌿🌾🌿
🌿🌾🌿



🔰-در قرآن کریم آمده است که خداوند عذاب سختی را بر قوم لوط که به گناه همجنس‌بازی آلوده بودند، نازل فرمود. چرا خدای متعال در دوران معاصر که حتی در بسیاری از کشورها همجنس‌بازی به شکل رسمی در حال اجراست عذابش را بر مردم این کشورها نازل نمی‌کند؟


🔹در پاسخ به این پرسش باید به نکته ای توجه داشت. به عذاب های زیر و رو کننده ای که قوم و حتی تمدنی را نابود می کند، عذاب استیصال می گویند. این عذاب هنگامی نازل می شود که در میان آن قوم و جماعت هیچ انسان باشرفی وجود نداشته باشد، یا اگر وجود دارد، در تنگنا و تعرض نامردان و گنهکاران قرار بگیرد و دیگر نتواند به انجام کارهای پسندیده ادامه دهد.

اما اگر «رجل رشید » و انسان های درستکاری که با فساد مخالفت کنند، در میان آن جمع باشند، هرچند تعدادشان کم و اندک باشد، خداوند به آبروی این افراد عذاب استیصال نمی فرستد و ساکنان آن شهر و دیار را نابود نمی سازد.
هم اکنون نیز در پلیدترین کشورهای دنیا که بدترین مراکز فساد و رذالت در آن وجود دارد، انسان های شایسته و پاکیزه ای هستند که بر ضد این گونه کارها برمی خیزند و زشتی و پلشتی این گونه فسادها را به همه گوشزد می کنند.

همان طور که در این شهرها انجمن هم جنس بازان وجود دارد، کلیسا و مسجد نیز وجود دارد و مؤمنان و متدینان برای عبادت خداوند در این اماکن مقدس گرد هم می آیند. دعا و تضرع و خشوع چنین بندگانی در پیشگاه خداوند مانع از آن می شود که عذاب استیصال بر سر مردم آن شهر آوار گردد و آن منطقه را به کلی نابود کند. البته عذاب های شخصی همچنان پابرجا است و خداوند گاه گاه با این گونه عذاب ها گنهکاران لجوج را گوشمالی می دهد.

▫️کتاب مشکاة، تفسیر قرآن کریم، ج۲۱،صص ،۴۵۱-۴۵۰.

#پرسش‌ازمشکاة
#کتاب_مشکاة_جلد21


@rahe_aseman
🌿🌾🌿
🌾🌿🌾



🔰چرا حضرت نوح (ع) که از بزرگترین پیامبران الهی است نتوانست فرزندش را از هلاک شدن نجات دهد؟

🔹برای پاسخ به این پرسش، در گام اول باید در عوامل اصلی شکل گرفتن شخصیت انسان ژرف اندیشید. آنگاه می‌توان شخصیت فرزند حضرت نوح (ع) را بهتر ارزیابی کرد. به طور کلی، چهار عامل، شکل‌دهندۀ شخصیت آدمی هستند: اول، وراثت و ژن؛ دوم، تربیت؛ سوم، محیط؛ چهارم، سرمایه‌های وجودی و فطر ی و قوّۀ انتخابی که خداوند به انسان داده است.

هنگامی که عامل وراثت را بررسی می‌کنیم، می‌بینیم که فرزند حضرت نوح(ع) پدری موحد و مادری مشرک داشته است. بنابراین مادر مشرک نیز در ژن او تأثیرگذار بوده و او به شکل کامل متأثر از پدر نبوده است.

وقتی به عامل تربیت می‌نگریم باز هم مادری مشرک را در تربیت او مشاهده می‌کنیم. پس نمی‌توان گفت که او کاملاً تحت تربیت حضرت نوح (ع) بوده و حضرت نوح(ع) در تربیت او کم گذاشته است.

سرانجام وقتی به عامل محیط می‌نگریم، می‌بینیم محیطی که فرزند نوح (ع) در آن می‌زیست، محیطی شرک‌آلود و غیر توحیدی بود که دشمنان حضرت نوح (ع) در آن غالب بودند. پس از این نظر نیز دست حضرت نوح (ع) بسته بود و نمی‌توانست از تأثیر منفیِ محیط بر فرزندش جلوگیری کند. البته به نظر می‌رسد فرزند حضرت نوح (ع) اگر به فطرت خداجوی خود توجه می‌کرد و به ندای وجدان و عقلش گوش فرا می‌داد، می‌توانست به تعالیم و آموزه‌های حضرت نوح (ع) تن دهد و راه ایمان و سعادت را طی کند.

اما او با رو یگردانی از سرمایه‌های وجودیِ خویش و نادیده گرفتن بینش‌ها و گرایش‌های فطری، به سمت نابکاران میل کرد و جذب آنان شد و در زمرۀ هلاک‌شدگان قرار گرفت.

▫️کتاب مشکاة، تفسیر قرآن کریم، ج۲۱،صص ،۲۷۳-۲۷۰.

#پرسش‌ازمشکاة
#کتاب_مشکاة_جلد21



@rahe_aseman
🌾🌿🌾
🌿🌾🌿



🔰-فلسفۀ حرمت نوشیدن شراب چیست؟

از مهم‌ترین موضوعاتی که در اسلام به آن توجه شده، قوّهٔ عاقلهٔ انسان است. عقل در وجود انسان‌ها ودیعه‌ای ربّانی و الهی است و انسانیت انسان به میزان بهره‌مندی او از عقل و اندیشه است. از اهداف مهم انبیای الهی حفظ عقلانیت انسان‌هاست؛ لذا باید نیروی عقل در وجود انسان حاکم باشد و هیچ چیزی به حاکمیت آن خدشه وارد نکند.

بر این اساس، از آنجا که نوشیدن شراب عقل آدمی را زائل می‌کند و او را به حیوانیت نزدیک می‌سازد، ممنوع و حرام است. نوشیدن شراب علاوه بر عوارض معنوی، عوارض پزشکی و اجتماعی نیز دارد.

بر اساس آمار، جرایم جنسی، تصادفات جاده‌ای، دزدی‌ها و نزاع‌ها میان کسانی که شرب خمر می‌کنند، تفاوت معناداری نسبت به سایرین دارد. همچنین نوشیدن شراب زمینه‌ساز بیماری‌های متعددی از جمله سرطان است. تأثیر مخرب شراب بر دستگاه عصبی و سیستم گوارشی و قلب و عروق و همچنین روی جنین از عوارض پزشکی این ماده شناخته شده است.

▫️کتاب مشکاة، تفسیر قرآن کریم، ج۵، صص ۵۱۳‌-‌۵۱۷.

#پرسش‌ازمشکاة
#کتاب_مشکاة_جلد5


@rahe_aseman
🌿🌾🌿
🌾🌿🌾


نقش خداوند و انسان‌ در سعادت و شقاوت چیست؟

🔹شقاوت امری است که مقدمات، جزئیات و کارهایش را خود انسان رقم می‌زند، اما سعادت چنین نیست؛ انسان به سعادت نمی‌رسد مگر اینکه لطف خدا گامی چند پیش نهد و عنایت الهی رفیق انسان شود. اگر چنین توفیقی دست دهد، انسان به سعادت و کامیابی نائل می‌شود.
خداوند در گام اول پیام رحمانی خود را به ما الهام می‎‌کند. در ادامه یا ما به این دعوت الهی پاسخ مثبت می‌دهیم و راه سعادت را می‌پیماییم، یا بی‌اعتنایی می‌کنیم و راه شقاوت را در پیش می‌گیریم. اگر به دعوت ابتدایی خداوند پاسخ مثبت دهیم و در راه سعادت گام نهیم، عنایات الهی بار دیگر از ما دستگیری می‌کند و ما را مدد می‌فرماید. بنابراین در سیر و حرکت ما به سوی قلۀ سعادت، خداوند در دو مرحله و ما در یک مرحله نقش داریم.
ابتدا و انتهای کار از خداست و میانۀ کار از ما.
اما در مسیر سیئات و شقاوت، ما نقطۀ آغاز هستیم که وسوسه‌های شیطان را جذب می‌کنیم و به تلنگر و آگاهی‌بخشی خداوند بی‌اعتنایی می‌کنیم و اندک اندک در منجلاب گناه فرومی‌رویم تا جایی که خداوند ما را به حال خود وامی‌گذارد. ولی اگر به نهیب و تلنگر الهی توجه کنیم و از راه نادرست برگردیم، خداوند از ما حمایت می‌کند و در این صورت باز هم به عنایت الهی پای در راه خیر و نیکو می‌گذاریم. پس سهم و نقش خداوند در بهروزی انسان از خود او بیشتر است و در شقاوت، انسان نقش فزون‌تر دارد.

▫️کتاب مشکاة، تفسیر قرآن کریم، ج۲۱، صص ۶۱۲-۶۱۱.

#پرسش‌ازمشکاة
#کتاب_مشکاة_جلد21

@rahe_aseman
🌾🌿🌾
🌾🌿🌾



🔰-چگونه می‌توان فساد را در جامعه ریشه‌کن یا حداقل کمرنگ نمود؟

🔹در پاسخ به این سؤال می‌توان گفت: انسان‌هایی که دوست دارند با فساد مبارزه کنند، ابتدا باید خود را نهی از منکر کنند. یعنی اگر می‌بینند به گناه تمایل دارند، باید جان و وجود خودشان را از تمایل به گناه پاک سازند.

در گام دوم، هر کسی باید بکوشد تا گرد انواع فساد نگردد و در عمل از فساد دوری گزیند. چه بسا افرادی تمایلی به انجام کارهای ناپسند نداشته باشند، اما به خاطر اوضاع و احوال پیرامون خود، کارهای نادرستی انجام دهند. اینجاست که آدمی باید خود و اطرافیانش را تا جایی که می‌تواند کنترل کند و به دلیل جوّ نامساعد اجتماعی دست به گناه نیالاید.

در گام سوم مردم باید به انجام گناه حساس باشند و دور و بر فاسدان و گنهکاران را خالی کنند و در قبال انجام کارهای ناپسند اشتیاق و هیاهو نشان ندهند. گاه بسیاری از منکرات در جامعه گُل می کند، به دلیل اینکه مردم برای اهل منکر کف می‌زنند. نتیجۀ چنین رفتاری رشد معصیت و پا گرفتن فساد در سطح جامعه است.

درمقابل، آن زمان که مردم کارهای نیک و پسندیده را برای هم تعریف کنند، نیکوکاران را تشویق کنند، به آنان احترام بگذارند و جایگاه و پایگاه اجتماعی برایشان در نظر بگیرند، نیکی و خوبی در جامعه رواج می‌یابد و عرصه بر فاسدان و گنهکاران تنگ می‌شود.

▫️کتاب مشکاة، تفسیر قرآن کریم، ج۲۱، صص ۶۶۹-۶۶۸.

#پرسش‌ازمشکاة
#کتاب_مشکاة_جلد21

@rahe_aseman
🌾🌿🌾
🌾🌿🌾



🔰 نقش خداوند و انسان‌ در سعادت و شقاوت چیست؟

🔹شقاوت امری است که مقدمات، جزئیات و کارهایش را خود انسان رقم می‌زند، اما سعادت چنین نیست؛ انسان به سعادت نمی‌رسد مگر اینکه لطف خدا گامی چند پیش نهد و عنایت الهی رفیق انسان شود. اگر چنین توفیقی دست دهد، انسان به سعادت و کامیابی نائل می‌شود.
خداوند در گام اول پیام رحمانی خود را به ما الهام می‎‌کند. در ادامه یا ما به این دعوت الهی پاسخ مثبت می‌دهیم و راه سعادت را می‌پیماییم، یا بی‌اعتنایی می‌کنیم و راه شقاوت را در پیش می‌گیریم. اگر به دعوت ابتدایی خداوند پاسخ مثبت دهیم و در راه سعادت گام نهیم، عنایات الهی بار دیگر از ما دستگیری می‌کند و ما را مدد می‌فرماید. بنابراین در سیر و حرکت ما به سوی قلۀ سعادت، خداوند در دو مرحله و ما در یک مرحله نقش داریم.
ابتدا و انتهای کار از خداست و میانۀ کار از ما.
اما در مسیر سیئات و شقاوت، ما نقطۀ آغاز هستیم که وسوسه‌های شیطان را جذب می‌کنیم و به تلنگر و آگاهی‌بخشی خداوند بی‌اعتنایی می‌کنیم و اندک اندک در منجلاب گناه فرومی‌رویم تا جایی که خداوند ما را به حال خود وامی‌گذارد. ولی اگر به نهیب و تلنگر الهی توجه کنیم و از راه نادرست برگردیم، خداوند از ما حمایت می‌کند و در این صورت باز هم به عنایت الهی پای در راه خیر و نیکو می‌گذاریم. پس سهم و نقش خداوند در بهروزی انسان از خود او بیشتر است و در شقاوت، انسان نقش فزون‌تر دارد.

▫️کتاب مشکاة، تفسیر قرآن کریم، ج۲۱، صص ۶۱۲-۶۱۱.

#پرسش‌ازمشکاة
#کتاب_مشکاة_جلد21

@rahe_aseman
🌾🌿🌾
🌿🌾🌿


🔰-چرا با وجودی‌که در قرآن کریم آمده است: «لَا إِکرَاهَ فِی الدِّین»، اگر مسلمانی به پاره‌ای از احکام اسلام عمل نکند توسط حکومت مجازات می‌شود؟ آیا این مجازات، مجبور کردن افراد به دین نیست؟

اگرچه اصل پذیرش دین برای هیچ‌کس اجباری نیست و نباید دیگران را به قبول دین وادار کرد، اما اگر کسی با آگاهی، قدرت و ارادۀ خویش اصل دین را پذیرفت، نمی‌تواند به انجام احکام و قوانین فردی و اجتماعی آن بی‌اعتنا و کاهل باشد و باید حیثیت و اعتبار خود و جامعۀ اسلامی را حفظ کند.

خالی از لطف نیست که تمثیلی را برای تبیین بهتر موضوع بیان کنیم. تصور کنید شخصی در مسابقه‌ای شرکت می‌کند. مسلّماً در اصل ورود او به مسابقه هیچ اجباری نیست؛ اما زمانی که شرکت کرد، باید به همۀ قواعد مسابقه احترام بگذارد و سلیقه‌ورزی نکند. دین‌داری نیز همین‌گونه است؛ یعنی هرچند در اصل ورود به دین اجبار و اکراهی نیست، هرگاه کسی کلیت دین را پذیرفت، به پذیرش جزئیات آن نیز موظف خواهد بود.

بنابراین قاعده «لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّین» فقط شامل پذیرش ابتدایی دین می‌شود و اگر کسی با اختیار خود به دین رو آورد، از آن پس نمی‌تواند مطابق میل خود رفتار کند؛ بلکه باید رفتار و گفتار خود را بر اساس دستورهای دینی سامان دهد؛ اگرچه انجام برخی دستورها برای او اکراه داشته باشد.

▫️کتاب مشکاة، تفسیر قرآن کریم، ج۶، صص ۲۹۵‌-‌۲۹۶.

#پرسش‌ازمشکاة
#کتاب_مشکاة_جلد6


@rahe_aseman
🌿🌾🌿
🌾🌿🌾



🔰 - «حمد» و «مدح» چه تفاوتی با هم دارند؟

این دو واژه شباهت بسیاری با یکدیگر دارند؛ زیرا حروف اصلی هر دو یکی است (ح، م، د) و به‌اصطلاح، در اشتقاق کبیر و مادۀ اولیه یکسان هستند؛ اما بین این دو ریشه دو تفاوت وجود دارد.

تفاوت اول آن است که «حمد» به‌طور کلی ستایش و ثنا در قبال جمال و کمالی است که صاحبش دارای عقل بوده و در آن زیبایی و کمال نقش داشته و به اختیارِ خویش چنین حُسنی را برگزیده است؛ اما «مدح» اعم از آن است، بدین معنا که نه‌تنها هم دربارۀ عاقل و هم غیرعاقل به‌کار می‌رود، بلکه در کارهای غیراختیاری نیز مصداق دارد؛ برای مثال، وقتی فردی می‌تواند بد عمل کند، اما عملکردی نیک دارد، شایستۀ حمد است؛ درحالی‌که اگر کردارش به‌صورت اتفاقی، نیک جلوه کند یا با قهر و جبر، کاری پسندیده انجام دهد، شایستۀ حمد نخواهد بود؛ بلکه آنچه در مورد او صورت می‌گیرد، «مدح» است. همچنین انسان در زیبایی‌هایی همچون زیبایی چهره که در آن نقش ندارد، شایستۀ «مدح» است و «حمد» نمی‌شود.

تفاوت دوم آن است که حمد همواره در قبال اَعمال پسندیده و تمجیدشده صورت می‌گیرد و به‌عبارتی، حمد ناپسند وجود ندارد. اما «مدح» این‌گونه نیست و در کاربردهای مثبت و منفى به‌کار می‌رود. مثلاً، واژۀ مداح از دیرباز چندان رایحۀ خوشى نداشته است. كاربرد آن حتی دربارۀ مداحان اهل‌بیت علیهم ‍السلام چندان خوشایند نبوده است، بلکه بیشتر به آن‌ها «ذاكر اهل‌بیت علیهم‌السلام» گفته مى‌شده است.

▫️کتاب مشکاة،تفسیر قرآن کریم، ج۱، ص۱۸۰-۱۷۸. دکتر محمدعلی انصاری

#پرسش‌ازمشکاة
#کتاب_مشکاة_جلد1


@rahe_aseman
🌾🌿🌾