🔰 #یادداشت | اعتماد مصدق به آمریکا چگونه نهضت ملی شدن صنعت نفت را به شکست کشاند؟ - ۳
#ادامه_یادداشت :
🔹 ج) اعتمادبنیانسوز به جریان سلطه
در این برهه دشمن سلطهگر «فهمید که راز پیروزی ملت ایران چیست؛ لذا درصدد برآمد تا سیاسیون و سردمداران دولتی را از روحانیت و دین جدا کند. آنها را از آیتالله کاشانی جدا کردند و بینشان فاصله انداختند و متأسفانه موفّق هم شدند. از سی تیر ۱۳۳۱ که مرحوم آیتالله کاشانی توانست ملت ایران را آنطور به صحنه بیاورد، تا ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ که عوامل امریکا در تهران توانستند مصدّق را سرنگون و تمام بساط او را جمع کنند و مردم هیچ حرکتی از خود نشان ندادند، یک سال و یک ماه بیشتر طول نکشید. در اینیک سال و یک ماه، با وساطت ایادی ضد استقلال این کشور و با توطئه دشمنان این ملت، دکتر مصدّق مرتّب فاصله خود را با آقای کاشانی زیاد کرد…اشتباه او همینجا بود. ملت ایران را سرانگشت روحانیت وادار میکرد که صحنهها را پُر کند و به میدان بیاید و جان خود را به خطر بیندازد. در ۲۸ مرداد که کاشانی منزوی و خانهنشین بود – و درواقع دولت مصدّق او را منزوی و از خود جدا کرده بود – عدم حضور او درصحنه موجب شد که مردم نیز درصحنه حضور نداشته باشند؛ لذا کودتاچیهای مأمور مستقیم امریکا توانستند بیایند و بهراحتی بخشی از ارتش را به تصرّف درآورند و کودتا کنند.»(۲۰/۰۸/۱۳۸۰)
«دکتر مصدّق برای اینکه بتواند با انگلیسیها مبارزه کند و در مقابل انگلیسها بایستد به خیال خودش، رفت سراغ آمریکاییها؛ با آنها ملاقات کرد، #مذاکره کرد و درخواست کرد؛ [به آنها] اعتماد کرد. کودتای بیستوهشتم مرداد نه بهوسیلهٔ انگلیس [بلکه] بهوسیلهٔ #آمریکا در ایران انجام گرفت، علیه مصدّق.» (۱۱/۰۸/۱۳۹۶)
این در حالی است که «نهضت ملّی که یک حکومت انقلابی نبود؛ فقط دنبال استقلال کشور از زیر یوغ انگلیسها بود و خیال میکرد آمریکاییها کمکش میکنند- نتوانستند بسازند؛ با استقلال کشور مخالفند.» (۲۲/۰۳/۱۳۹۶)
د) اتحاد لاشخورها بر جنازهٔ نهضت ملی
وقتی #استحاله آرمانهای یک نهضت ضمیمه شود به تفرقه در میان اصحاب آن، قطعاً بستر را برای دشمنان و براندازان آن فراهم خواهد کرد:
«دولت مصدّق که نفت را، منبع ثروت ملّی کشور را از چنگ انگلیسیها و از دست انگلیسیها با کمک افرادی که بودند -مرحوم آیتالله کاشانی و دیگران- توانست خارج کند، یک اشتباه تاریخی انجام داد و آن تکیهٔ به آمریکا بود. در مقابلِ دشمنی انگلیسها، فکر کرد باید یک پشتیبانی در عرصهٔ بینالمللی داشته باشد، این پشتیبان آن روز ازنظر او آمریکا بود؛ به آمریکاییها اعتماد کرد؛ امید او به آمریکاییها بود. از این #خوشبینی و سادهاندیشی، آمریکاییها استفاده کردند، [کودتای] بیستوهشتم مرداد را به راه انداختند...و همهٔ زحماتی را که ملّت ایران در ظرف دو سه سال -دوران ملّی شدن صنعت نفت- کشیده بودند، بر باد داد. مصدّق را هم گرفتند، بردند زندانی کردند و محمّدرضای پهلوی را که از ایران فرار کرده بود، برگرداندند، به سلطنت نشاندند؛ و ۲۵ سال از سال ۳۲ تا سال ۵۷ این ملّت، زیر یوغ حکومت تحمیلی و وابستهٔ پهلوی به انواع خفّتها، انواع فشارها، انواع سختیها مبتلا شد؛ آمریکاییها [این کار را] کردند.» (۱۲/۰۸/۱۳۹۴)
«کنسرسیومی که بعد از قضایای بیست و هشتم مرداد در کشور به وجود آوردند، خیلی وضعش بدتر بود ازآنچه قبلاً وجود داشت؛ یعنی اگر قبلاً دست انگلیس بود، حالا دست انگلیس و آمریکا بود.»(۹۴/۱۰/۱۹)«چند دولت دیگر (هم) بودند؛ یعنی از چاله درآمد، افتاد در #چاه.»(۱۱/۰۸/۱۴۰۱) و «نهضت ملی شدن صنعت نفت بهوسیلهٔ کسانی که آن را اداره میکردند، به لیبرال دمکراسیِ آمریکایی ملحق شد.»(۱۴/۰۳/۱۳۸۱)
«امروز هم همینها هستند که علیه مردم کشورها، از نظامهای مرتجع و دیکتاتور دنیا حمایت میکنند. همینها هستند که صهیونیستها را در #فلسطین آوردند و کاشتند و یک کشور را از دست ملتش گرفتند و غاصبی را در آنجا گذاشتند و دائم در طول چهل سال گذشته، از دولت اسرائیل حمایت کردند. این، #نظام_سلطه است. بزرگترین بلاهای عالم برای ملتهای دنیا، همین نظام سلطه است.»(۰۶/۱۰/۱۳۶۸)
@rahbari_plus
#ادامه_یادداشت :
🔹 ج) اعتمادبنیانسوز به جریان سلطه
در این برهه دشمن سلطهگر «فهمید که راز پیروزی ملت ایران چیست؛ لذا درصدد برآمد تا سیاسیون و سردمداران دولتی را از روحانیت و دین جدا کند. آنها را از آیتالله کاشانی جدا کردند و بینشان فاصله انداختند و متأسفانه موفّق هم شدند. از سی تیر ۱۳۳۱ که مرحوم آیتالله کاشانی توانست ملت ایران را آنطور به صحنه بیاورد، تا ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ که عوامل امریکا در تهران توانستند مصدّق را سرنگون و تمام بساط او را جمع کنند و مردم هیچ حرکتی از خود نشان ندادند، یک سال و یک ماه بیشتر طول نکشید. در اینیک سال و یک ماه، با وساطت ایادی ضد استقلال این کشور و با توطئه دشمنان این ملت، دکتر مصدّق مرتّب فاصله خود را با آقای کاشانی زیاد کرد…اشتباه او همینجا بود. ملت ایران را سرانگشت روحانیت وادار میکرد که صحنهها را پُر کند و به میدان بیاید و جان خود را به خطر بیندازد. در ۲۸ مرداد که کاشانی منزوی و خانهنشین بود – و درواقع دولت مصدّق او را منزوی و از خود جدا کرده بود – عدم حضور او درصحنه موجب شد که مردم نیز درصحنه حضور نداشته باشند؛ لذا کودتاچیهای مأمور مستقیم امریکا توانستند بیایند و بهراحتی بخشی از ارتش را به تصرّف درآورند و کودتا کنند.»(۲۰/۰۸/۱۳۸۰)
«دکتر مصدّق برای اینکه بتواند با انگلیسیها مبارزه کند و در مقابل انگلیسها بایستد به خیال خودش، رفت سراغ آمریکاییها؛ با آنها ملاقات کرد، #مذاکره کرد و درخواست کرد؛ [به آنها] اعتماد کرد. کودتای بیستوهشتم مرداد نه بهوسیلهٔ انگلیس [بلکه] بهوسیلهٔ #آمریکا در ایران انجام گرفت، علیه مصدّق.» (۱۱/۰۸/۱۳۹۶)
این در حالی است که «نهضت ملّی که یک حکومت انقلابی نبود؛ فقط دنبال استقلال کشور از زیر یوغ انگلیسها بود و خیال میکرد آمریکاییها کمکش میکنند- نتوانستند بسازند؛ با استقلال کشور مخالفند.» (۲۲/۰۳/۱۳۹۶)
د) اتحاد لاشخورها بر جنازهٔ نهضت ملی
وقتی #استحاله آرمانهای یک نهضت ضمیمه شود به تفرقه در میان اصحاب آن، قطعاً بستر را برای دشمنان و براندازان آن فراهم خواهد کرد:
«دولت مصدّق که نفت را، منبع ثروت ملّی کشور را از چنگ انگلیسیها و از دست انگلیسیها با کمک افرادی که بودند -مرحوم آیتالله کاشانی و دیگران- توانست خارج کند، یک اشتباه تاریخی انجام داد و آن تکیهٔ به آمریکا بود. در مقابلِ دشمنی انگلیسها، فکر کرد باید یک پشتیبانی در عرصهٔ بینالمللی داشته باشد، این پشتیبان آن روز ازنظر او آمریکا بود؛ به آمریکاییها اعتماد کرد؛ امید او به آمریکاییها بود. از این #خوشبینی و سادهاندیشی، آمریکاییها استفاده کردند، [کودتای] بیستوهشتم مرداد را به راه انداختند...و همهٔ زحماتی را که ملّت ایران در ظرف دو سه سال -دوران ملّی شدن صنعت نفت- کشیده بودند، بر باد داد. مصدّق را هم گرفتند، بردند زندانی کردند و محمّدرضای پهلوی را که از ایران فرار کرده بود، برگرداندند، به سلطنت نشاندند؛ و ۲۵ سال از سال ۳۲ تا سال ۵۷ این ملّت، زیر یوغ حکومت تحمیلی و وابستهٔ پهلوی به انواع خفّتها، انواع فشارها، انواع سختیها مبتلا شد؛ آمریکاییها [این کار را] کردند.» (۱۲/۰۸/۱۳۹۴)
«کنسرسیومی که بعد از قضایای بیست و هشتم مرداد در کشور به وجود آوردند، خیلی وضعش بدتر بود ازآنچه قبلاً وجود داشت؛ یعنی اگر قبلاً دست انگلیس بود، حالا دست انگلیس و آمریکا بود.»(۹۴/۱۰/۱۹)«چند دولت دیگر (هم) بودند؛ یعنی از چاله درآمد، افتاد در #چاه.»(۱۱/۰۸/۱۴۰۱) و «نهضت ملی شدن صنعت نفت بهوسیلهٔ کسانی که آن را اداره میکردند، به لیبرال دمکراسیِ آمریکایی ملحق شد.»(۱۴/۰۳/۱۳۸۱)
«امروز هم همینها هستند که علیه مردم کشورها، از نظامهای مرتجع و دیکتاتور دنیا حمایت میکنند. همینها هستند که صهیونیستها را در #فلسطین آوردند و کاشتند و یک کشور را از دست ملتش گرفتند و غاصبی را در آنجا گذاشتند و دائم در طول چهل سال گذشته، از دولت اسرائیل حمایت کردند. این، #نظام_سلطه است. بزرگترین بلاهای عالم برای ملتهای دنیا، همین نظام سلطه است.»(۰۶/۱۰/۱۳۶۸)
@rahbari_plus