رادیو هت‌تریک - آنالیز و تحلیل فوتبال
تد ریچاردز تو #کتاب فوتبال و فلسفه یه پرسش جالب مطرح میکنه و خودش در ادامه جوابشو میده. این پرسش و من میخوام از شما بپرسم: «چه چیز ویژه ای در عبور یک توپ از خطی میان دو تیرک وجود دارد؟» چرا شیفته فوتبال هستین؟ تا حالا بهش فکر کردین؟ یکم فکر کنین و جوابتونو…
قسمت هایی از فصل اول #کتاب فوتبال و فلسفه
ترجمه عیسی عظیمی
۱.۱: جهان شمولی فوتبال
فوتبال در همه کشورها ، میان همه اقشار اجتماعی ، سنین مختلف و جنسیت ها محبوب است.
چیزهای دیگری مثل غذا ، نوشیدنی ، سلامتی ، مسکن و رابطه جنسی نیز این ویژگی جهان شمول بودن را دارند. اما فوتبال یک محصول خاص از بخش کوچکی از تاریخ (۱۵۰ سال نهایتا!) هست که این ویژگی رو به دست آورده!
۲.۱: احساسات شدید در فوتبال
طغیان شادی و سرور پیروزی یا سیل اشک و اندوه ناکامی در فوتبال دیده میشود. مربیانی که مانند مدیر عاملان کت شلوار میپوشن اما هیجانات لحظه ای از خود بروز میدن! هوادارانی که برای برد و باخت تیمشون فریاد میزنن و اشک میریزن! آن هم برای سرگرمی که به ظاهر ارزش ذاتی ندارد و اصل پیامدهای آن در شاکله خود فوتبال رقم میخورد!
اینکه ما از ابزاری که ما رو از بقیه موجودات متمایز میکنه، یعنی دستان ماهر ، در این بازی حق نداریم استفاده کنیم (به استثنای دروازبان) ، موضوع رو جذابتر هم میکنه!
۳.۱: بازسازی درام زندگی
اتفاقی که همه چیز آن مطابق برنامه پیش برود هیجانی ندارد! در فوتبال مثل زندگی ، هیچ تضمینی وجود ندارد که همه چیز طبق برنامه پیش برود و بعضی شرایط از دست شما خارج است!
۴.۱: بازی ها و زندگی واقعی
با تمام این اوصاف ، فوتبال با تمام جدیت اش ، فقط یک بازی است و هدف اصلی بازی ، ارزش ذاتی ندارد. (فارغ از اهداف فرعی و خارجی که بوجود می آید)
۵.۱: چرا فوتبال قانون دارد؟
چهار دلیل کلی: ایجاد شرایط مساوی برای هر دو تیم ، ایجاد شباهت با درام زندگی واقعی ، به سرانجام رساندن این درام ، حفظ فاصله بازی از جدیت زندگی!
هرچند که برابری کامل تیم ها هیچوقت میسر نمیشود!
۶.۱: آمیختگی توانمندی و شانس
با وجود اینکه در طولانی مدت توانمندی یک تیم یا بازیکن و... تعیین کننده است ، اما در مقایسه با اکثر ورزش ها ، عامل شانس بسیار پررنگ هست (علی الخصوص در بازی های حذفی تورنمنت ها) و این عامل از علل اصلی پیشبینی ناپذیری فوتبال است.
اشتباهات داوری هم یکی دیگر از بخش های شانس هستن که نتایج رو تحت تاثیر قرار میدن و امکان بی عدالتی برگشت ناپذیر رو بوجود آورده (معرفی VAR جذابیت فوتبال رو کم کرده؟؟)
۷.۱: فوتبال به مثابه بخشی از زندگی واقعی
مجازات ها و پاداش های فوتبالی هرچند که در اشل کلی در خود فوتبال رقم میخورن (سقوط ژ قهرمانی و...) اما فقط در بازی اجرا نمیشن. برای مثال گردش مالی عظیمی که حول فوتبال در جریان است ، اتفاقات دراماتیکی که پس از یک نتیجه و یا اشتباه صورت میگیرد (ترور آندرس اسکوبار مدافع کلمبیایی بخاطر گل به خودی ، شورش مردم مجارستان علیه سلطه ی شوروی بعد از باخت به آلمان در فینال جام جهانی ۵۴)
و حضور هولیگان هایی که شناختی از مرز بین بازی و زندگی واقعی ندارند!
در نهایت فوتبال ورزشی است که بخاطر قوانین ساده اش ، در دسترس بودنش ، تنوع اختلافات و فاکتورهایی که دارد و امکان آمیختگی شانس و توانمندی به مقدار زیاد ، باعث میشه که پدیده بسیار جذاب برای مردم باشد.
#فوتبال_و_فلسفه
@radiohattrick
ترجمه عیسی عظیمی
۱.۱: جهان شمولی فوتبال
فوتبال در همه کشورها ، میان همه اقشار اجتماعی ، سنین مختلف و جنسیت ها محبوب است.
چیزهای دیگری مثل غذا ، نوشیدنی ، سلامتی ، مسکن و رابطه جنسی نیز این ویژگی جهان شمول بودن را دارند. اما فوتبال یک محصول خاص از بخش کوچکی از تاریخ (۱۵۰ سال نهایتا!) هست که این ویژگی رو به دست آورده!
۲.۱: احساسات شدید در فوتبال
طغیان شادی و سرور پیروزی یا سیل اشک و اندوه ناکامی در فوتبال دیده میشود. مربیانی که مانند مدیر عاملان کت شلوار میپوشن اما هیجانات لحظه ای از خود بروز میدن! هوادارانی که برای برد و باخت تیمشون فریاد میزنن و اشک میریزن! آن هم برای سرگرمی که به ظاهر ارزش ذاتی ندارد و اصل پیامدهای آن در شاکله خود فوتبال رقم میخورد!
اینکه ما از ابزاری که ما رو از بقیه موجودات متمایز میکنه، یعنی دستان ماهر ، در این بازی حق نداریم استفاده کنیم (به استثنای دروازبان) ، موضوع رو جذابتر هم میکنه!
۳.۱: بازسازی درام زندگی
اتفاقی که همه چیز آن مطابق برنامه پیش برود هیجانی ندارد! در فوتبال مثل زندگی ، هیچ تضمینی وجود ندارد که همه چیز طبق برنامه پیش برود و بعضی شرایط از دست شما خارج است!
۴.۱: بازی ها و زندگی واقعی
با تمام این اوصاف ، فوتبال با تمام جدیت اش ، فقط یک بازی است و هدف اصلی بازی ، ارزش ذاتی ندارد. (فارغ از اهداف فرعی و خارجی که بوجود می آید)
۵.۱: چرا فوتبال قانون دارد؟
چهار دلیل کلی: ایجاد شرایط مساوی برای هر دو تیم ، ایجاد شباهت با درام زندگی واقعی ، به سرانجام رساندن این درام ، حفظ فاصله بازی از جدیت زندگی!
هرچند که برابری کامل تیم ها هیچوقت میسر نمیشود!
۶.۱: آمیختگی توانمندی و شانس
با وجود اینکه در طولانی مدت توانمندی یک تیم یا بازیکن و... تعیین کننده است ، اما در مقایسه با اکثر ورزش ها ، عامل شانس بسیار پررنگ هست (علی الخصوص در بازی های حذفی تورنمنت ها) و این عامل از علل اصلی پیشبینی ناپذیری فوتبال است.
اشتباهات داوری هم یکی دیگر از بخش های شانس هستن که نتایج رو تحت تاثیر قرار میدن و امکان بی عدالتی برگشت ناپذیر رو بوجود آورده (معرفی VAR جذابیت فوتبال رو کم کرده؟؟)
۷.۱: فوتبال به مثابه بخشی از زندگی واقعی
مجازات ها و پاداش های فوتبالی هرچند که در اشل کلی در خود فوتبال رقم میخورن (سقوط ژ قهرمانی و...) اما فقط در بازی اجرا نمیشن. برای مثال گردش مالی عظیمی که حول فوتبال در جریان است ، اتفاقات دراماتیکی که پس از یک نتیجه و یا اشتباه صورت میگیرد (ترور آندرس اسکوبار مدافع کلمبیایی بخاطر گل به خودی ، شورش مردم مجارستان علیه سلطه ی شوروی بعد از باخت به آلمان در فینال جام جهانی ۵۴)
و حضور هولیگان هایی که شناختی از مرز بین بازی و زندگی واقعی ندارند!
در نهایت فوتبال ورزشی است که بخاطر قوانین ساده اش ، در دسترس بودنش ، تنوع اختلافات و فاکتورهایی که دارد و امکان آمیختگی شانس و توانمندی به مقدار زیاد ، باعث میشه که پدیده بسیار جذاب برای مردم باشد.
#فوتبال_و_فلسفه
@radiohattrick
رادیو هت‌تریک - آنالیز و تحلیل فوتبال
قسمت هایی از فصل اول #کتاب فوتبال و فلسفه ترجمه عیسی عظیمی ۱.۱: جهان شمولی فوتبال فوتبال در همه کشورها ، میان همه اقشار اجتماعی ، سنین مختلف و جنسیت ها محبوب است. چیزهای دیگری مثل غذا ، نوشیدنی ، سلامتی ، مسکن و رابطه جنسی نیز این ویژگی جهان شمول بودن را…
#فوتبال_و_فلسفه فصل دوم
کاش تیم بهتر ببرد
بعضی افراد مانند جیمی سیرل اعتقاد دارن همیشه تیمی که بازی را برده است ، تیم بهتر بوده!
اما معیار های فوتبال چیزی ورای نتیجه است.
۱.۲: دیدگاه افلاطونی در فوتبال چیز غیر ممکنی است. تفکری که میگوید روش ایده آلی برای بازی وجود دارد. این دیدگاه مناسب ورزش های رکوردی هست. اما فوتبال ورزش ساخت-تخریب است (خوب بازی کردن تیم خود و خراب کردن لازی حریف) و همچنین در آن شانس و داوری بسیار موثر است.
۲.۲: انواع سبک های مختلف در فوتبال وجود دارد که هرکدام در بازه های تاریخی موفق بوده اند. مقایسه بی چون و چرای این سبک ها نامفهوم است و خیلی شرایط مختلف (برای مثال آب و هوای کشور) در انتخاب این سبک ها موثر هستند.
همچنین باید نتیجه نهایی هم در نظر گرفت. بازی که برای مخاطب بی طرف سرگرم کننده باشد ممکن است برای هواداران یکی از دو تیم جذابیت نداشته باشد!
۳.۲: عدالت را چه به فوتبال؟ در تاریخ بسیار نمونه هایی هست که عدالت را زیر سوال میبرد (کامبک لیورپول فینال ۲۰۰۵ و کامبک یونایتد فینال ۹۹ و...)
فوتبال بازی عدالت نیست ، اما بازی درام است و همین مسئله آنرا جذابتر میکند!
۴.۲: خطوط روایی عملکرد یک تیم یا یک بازی میتواند این چند مورد باشد :
کوبندگی = برتری یکطرفه با پیروزی.
گریز = ضعیف از هر نظر اما بدست آوردن تساوی.
بازگشت = جبران بازی عقب افتاده.
برگشتن ورق = برد تیمی که از پیش باخته حساب میشد.
ترن هوایی = بارها دست به دست شدن نتیجه بازی.
دستبرد= باختن تیم برتر به دلیل اشتباهات داوری.
اما فوتبال فقط این نیست ، بسیار سناریو های اما و اگر دارد ، بسیار عدم قطعیت دارد و فاکتورهایی که آنرا غیرقابل پیشبینی میکند.
شاید نتوان روش ایده آلی برای فوتبال بیان کرد. اما خیلی اوقات میشود با روش های مختلف تیم برتر زمین را حدس زد. اما فراموش نکنیم ، شانس جزٕ جدایی ناپذیر فوتبال هست و همیشه تیم برتر پیروز میدان نمیشود!
@radiohattrick
کاش تیم بهتر ببرد
بعضی افراد مانند جیمی سیرل اعتقاد دارن همیشه تیمی که بازی را برده است ، تیم بهتر بوده!
اما معیار های فوتبال چیزی ورای نتیجه است.
۱.۲: دیدگاه افلاطونی در فوتبال چیز غیر ممکنی است. تفکری که میگوید روش ایده آلی برای بازی وجود دارد. این دیدگاه مناسب ورزش های رکوردی هست. اما فوتبال ورزش ساخت-تخریب است (خوب بازی کردن تیم خود و خراب کردن لازی حریف) و همچنین در آن شانس و داوری بسیار موثر است.
۲.۲: انواع سبک های مختلف در فوتبال وجود دارد که هرکدام در بازه های تاریخی موفق بوده اند. مقایسه بی چون و چرای این سبک ها نامفهوم است و خیلی شرایط مختلف (برای مثال آب و هوای کشور) در انتخاب این سبک ها موثر هستند.
همچنین باید نتیجه نهایی هم در نظر گرفت. بازی که برای مخاطب بی طرف سرگرم کننده باشد ممکن است برای هواداران یکی از دو تیم جذابیت نداشته باشد!
۳.۲: عدالت را چه به فوتبال؟ در تاریخ بسیار نمونه هایی هست که عدالت را زیر سوال میبرد (کامبک لیورپول فینال ۲۰۰۵ و کامبک یونایتد فینال ۹۹ و...)
فوتبال بازی عدالت نیست ، اما بازی درام است و همین مسئله آنرا جذابتر میکند!
۴.۲: خطوط روایی عملکرد یک تیم یا یک بازی میتواند این چند مورد باشد :
کوبندگی = برتری یکطرفه با پیروزی.
گریز = ضعیف از هر نظر اما بدست آوردن تساوی.
بازگشت = جبران بازی عقب افتاده.
برگشتن ورق = برد تیمی که از پیش باخته حساب میشد.
ترن هوایی = بارها دست به دست شدن نتیجه بازی.
دستبرد= باختن تیم برتر به دلیل اشتباهات داوری.
اما فوتبال فقط این نیست ، بسیار سناریو های اما و اگر دارد ، بسیار عدم قطعیت دارد و فاکتورهایی که آنرا غیرقابل پیشبینی میکند.
شاید نتوان روش ایده آلی برای فوتبال بیان کرد. اما خیلی اوقات میشود با روش های مختلف تیم برتر زمین را حدس زد. اما فراموش نکنیم ، شانس جزٕ جدایی ناپذیر فوتبال هست و همیشه تیم برتر پیروز میدان نمیشود!
@radiohattrick
رادیو هت‌تریک - آنالیز و تحلیل فوتبال
#فوتبال_و_فلسفه فصل دوم کاش تیم بهتر ببرد بعضی افراد مانند جیمی سیرل اعتقاد دارن همیشه تیمی که بازی را برده است ، تیم بهتر بوده! اما معیار های فوتبال چیزی ورای نتیجه است. ۱.۲: دیدگاه افلاطونی در فوتبال چیز غیر ممکنی است. تفکری که میگوید روش ایده آلی برای…
#فوتبال_و_فلسفه فصل سوم
آرسنالِ نیچه!
روح واقعی تفکرات نیچه را در ورزش های انفرادی خطرناک میتوان یافت. اما در این ورزش ها کشمکش بین فرد و جمع وجود ندارد. چیژی که به گواه نیچه ، «زایش تراژدی» است!
زمانی که این فیلسوف از دنیا رفت ، فوتبال هنوز به شهرت کافی نرسیده بود. اما بیاییم بررسی کنیم اگر نیچه در زمان اوج فوتبال زنده بود ، طرفدار چه تیمی میشد؟
•میشد حدس زد که از دید او «فوتبال تنها به عنوان یک پدیده زیبا شناختی قابل توجیه است!»
•بر اساس شهر هایی که در آن زندگی کرده ، احتمالا طرفدار یوونتوس ، بازل و یا نیس میشد!
•هرچند نیچه ناسیونالیسم را یکی از آفات مدرنیته میدانست!
•او اعتقاد داشت «فرهنگ باید از جایگاه درست آغاز شود». همانگونه که آرسن ونگر بعد از این که سکان هدایت آرسنال را برعهده گرفت ، رژیم غذایی و تمرینی بازیکنان آرسنال را عوض کرد و فرهنگ این باشگاه را حرفه ای تر کرد!
•همچنین ونگر سبک بازی کسل کننده مربی قدیمی را با یک سبک جدید و «زیبا» عوض کرد و با استفاده از بازیکنانی مثل برگکمپ و آنری ، جذابیت زیادی به تیمش و فوتبال بخشید!
@radiohattrick
آرسنالِ نیچه!
روح واقعی تفکرات نیچه را در ورزش های انفرادی خطرناک میتوان یافت. اما در این ورزش ها کشمکش بین فرد و جمع وجود ندارد. چیژی که به گواه نیچه ، «زایش تراژدی» است!
زمانی که این فیلسوف از دنیا رفت ، فوتبال هنوز به شهرت کافی نرسیده بود. اما بیاییم بررسی کنیم اگر نیچه در زمان اوج فوتبال زنده بود ، طرفدار چه تیمی میشد؟
•میشد حدس زد که از دید او «فوتبال تنها به عنوان یک پدیده زیبا شناختی قابل توجیه است!»
•بر اساس شهر هایی که در آن زندگی کرده ، احتمالا طرفدار یوونتوس ، بازل و یا نیس میشد!
•هرچند نیچه ناسیونالیسم را یکی از آفات مدرنیته میدانست!
•او اعتقاد داشت «فرهنگ باید از جایگاه درست آغاز شود». همانگونه که آرسن ونگر بعد از این که سکان هدایت آرسنال را برعهده گرفت ، رژیم غذایی و تمرینی بازیکنان آرسنال را عوض کرد و فرهنگ این باشگاه را حرفه ای تر کرد!
•همچنین ونگر سبک بازی کسل کننده مربی قدیمی را با یک سبک جدید و «زیبا» عوض کرد و با استفاده از بازیکنانی مثل برگکمپ و آنری ، جذابیت زیادی به تیمش و فوتبال بخشید!
@radiohattrick