رادیو هت تریک - آنالیز و تحلیل فوتبال
5.11K subscribers
1.76K photos
382 videos
32 files
155 links
تحلیل ، بررسی و آنالیز تاکتیکی فوتبال


ما رو در اینستاگرام و اپ های پادگیر هم دنبال کنید
Download Telegram
#روانشناسی_فوتبال

🔹فوتبال را مطالعه کنید:

آیا تا حالا کسی بهتون گفته که فوتبال رو مطالعه کنید؟؟؟ البته منظورم مطالعه کتاب های فوتبالی نیستا! منظورم خود بازی فوتبال هست.

من خودم هر وقت یک بازی مهم مثل رئال در مقابل بارسا باشه رو سعی می کنم مطالعه کنم تا اینکه تماشا!! (فکر می کنم حرفام یکم نامفهوم باشه). اجازه بدید توضیح دهم.

مطالعه کردن فوتبال یعنی اینکه چشم های خودتون رو از روی توپ برداشته و بر روی بازیکنان معطوف کنید. حرکات بدون توپ اونارو زیر نظر بگیرید، چه رفتارهایی دارن، چه احساسی دارن و حتی سعی کنید حدس بزنید که به چه چیزی فکر می کنند.

یادم میاد طی یک بازی حدود 45 دقیقه فقط رفتارهای بوسکتس رو مطالعه کردم.

بهتون پیشنهاد می کنم دفعه بعد که میخوایین یک بازی رو ببینید حتما اون رو مطالعه کنید. به این توجه کنید که:

-  مدافع مورد نظر شما چه موقع به عقب پاس میده و چه موقع به جلو؟
- مهاجم چه موقع شوت میزنه و چه موقع پاس میده؟
- چرا بازیکنی مثل مسی بعد از خطای شدید بازم خونسردی خودش رو حفظ میکنه؟

🔹با پرسیدن این سوالات حتما به پاسخ های خوبی دست پیدا خواهید کرد.

🔍کارشناس فوتبال خود باشید نه یک تماشاگر ساده

⭕️ تکنیک اکشن آبسرویشن (مشاهده عمل):

یکی از شیوه هایی که بازیکنان می توانند در فوتبال خود پیشرفت کنند، مشاهده عمل و بازی سایر فوتبالیست ها هست. ما انسان ها در واقع دارای یک سری سلول هایی در مغزمان هستیم که به سلول های آینه ای معروف هستند.

شما وقتی بازی بازیکن مورد علاقه خود را از طریق تلوزیون یا از ورزشگاه مشاهده می کنید، همان قسمت هایی از مغز شما فعال می شود که در مغز فوتبالیست محبوبتان فعال شده است. این یافته ها کاملا ثابت شده اند و امروزه در حوزه های مختلف یادگیری، درمان و توانبخشی استفاده می شوند.

بنابراین همیشه سعی کنید، یک بازیکن بزرگ که هم پستی شماست را انتخاب کرده و بازی های وی را از طریق تلوزیون تماشا کنید. البته این مشاهده باید یک مشاهده فعال باشد، یعنی خودتان را جای وی قرار دهید، انگار که خود شما در حال بازی کردن در آن ورزشگاه و بازی هستید...
#mostafa_kouhsari
@radiohattrick
#روانشناسی_فوتبال

روانشناسی برخورد با بازیکنان
ایستگاه انتقاد:

اگر انتقاد به عملکرد بازیکنان با روش درست انجام نشود، سوزنده رابطه مربی با بازیکنان می شود نه سازنده؛ بنابراین فراموش نکنید که:

🖌 انتقاد، زمان و مکان مناسب می خواهد.

🖌 اول تمجید یا تحسین نقاط مثبت؛ بعد نقد.

🖌 هر بار فقط یک نکته؛ رگبار انتقادات خاموش.

🖌 《 عمل اشتباه》نقد شود، نه خود شخص.

🖌 انتقاد، کوتاه و گویا باشد.


🖌 تا می شود در قالب پیشنهاد و یا سوال نقد کنید.

🖌 یادتان نرود《گوشه و کنایه زدن ممنوع!》.

🖌 کلی گویی نکنید؛ 《تو همیشه...》،《تو هیچ وقت...》و...

🖌 به دلایل و درد دل فرد نقد شونده، گوش دهید.

🖌 لجبازی، پیامد تکرار بی جای انتقاد است.

🖌 در ضمن از نقد خودتان هم غافل نباشید.


*خصوصیات یک کمک مربی خوب در فوتبال *

1 ـ در ارتباط با سر مربی و سایر ارکان باشگاه بسیار هنرمندانه رفتار کنید.

2 ـ از سرمربی نترسید. تضادی اگر هست مطرح كنید. البته در صورتی كه طرح این موضوع به پیشرفت و رشد تیم كمك كند.

3 ـ ذهن آماده ای برای تغییر داشته باشید .هیچ وقت خود را به راحتی و استراحت عادت ندهید. از خود راضی نباشید.

4 - از لحاظ تئوری و فنی خود را تقویت كنید و ظرفیت تقسیم علم با دیگران را داشته باشید.

5 ـ تا وقتی كه تیمتان سرمربی دارد حتی اگر در آستانه اخراج باشد حتی گوشه چشمی هم به جایگاه او نداشته باشید.چشم ها ذهن آدم را لو می دهند . یك وقت دیدیداو همچنان هست و شما نیستید.

6 ـ مقابل دید عموم از نظرات سرمربی دفاع كنید یا حداقل مشابه او اظهار عقیده كنید ولی در جلسات و گفتگوهای خصوصی روی موارد اختلاف بحث كنید.

7 ـ روی استراتژی های كلی ( راههای پیشرفت جمعی تیم و همین طور تك تك بازیكنان ) با سرمربی به توافق برسید.

8 ـ مطمئن باشید كه هیچ سرمربی در هیچ ورزشی وجود ندارد كه یك تنه و بدون كمك گرفتن از مربیان متخصص بتواند به موفقیت برسد. هیچ كس نمی تواند توانائی های تئورسین ، تمرین دهنده ، بدنساز،  روانشناس ، بازیخوان، فیزیوتراپ ، هماهنگ كننده و.... را یك جا داشته باشد. سرمربی باهوش سعی میکند از متخصصین هر امر و هنر آنها در یک قالب واحد و زیرنظر خود استفاده کند.

9 ـ همیشه آماده خوش آمد گویی به كمك مربیان جدید و تقسیم وظایف تان با آنها باشید. هیچ گاه فكر نكنید حضور یك فرد جدید موقعیت شما را به خطر می اندازد.

10 ـ همه می دانیم كه مباحث مالی مهم هستند اما تا وقتی در این موقعیت هستید بیشتر به فكر پیشرفت فنی و اعتباری خود و تیمتان باشید.

11 ـ حتی در شرایطی كه رئیس باشگاه تصمیم گرفته سرمربی تیم را آتش بزند و شما هم خود را قربانی بعدی حس می كنید از سرمربی حمایت كنید.

12 ـ اگر از تیم دیگری پیشنهاد سرمربیگری داشتید ، به هیچ وجه قبل از مشورت و همفكری با سرمربی تیم فعلی تان تصمیمی نگیرید.

13 ـ همیشه به فكر یادگیری بیشتر باشید هم درباره خود فوتبال و هم درباره نقشی كه شما در تیم ایفا می كنید. اصلا مهم نیست در حال حاضر چقدر می دانید مهم این است كه برای یاد گرفتن هنوز چیزهای زیادی وجود دارد.

14 ـ هرروز سرمربی تیم را ملاقات كنید تا مطمئن شوید هنوز هستید.

15 ـ خیلی صریح و روشن وظایف ، مسئولیت ها و محدودیت های نقش تان را مشخص كنید.

16 ـ بحث ، جدل ، مذاكره ، اختلاف عقیده و كلا هر موضوع دیگری كه با سرمربی دارید ، اشكالی ندارد فقط همه اینها را در قالب مشترك بیان كنید و این حس را به او بدهید شما دو نفر در یك سمت قرار دارید نه مقابل هم .

17 ـ ممكن است بعضی بازیكن ها با شما ارتباط بهتری برقرار كنند و راحت تر نظراتشان را بگویند. از ایجاد این ارتباط نترسید. روابط را گسترش و سرمربی را در جریان قرار دهید.

18 ـ سعی كنید با دیگر اعضای كادر فنی هماهنگ باشید و به سئوالات و مشكلات بازیكنان یك دست پاسخ دهید.

19 ـاجازه ندهید هیچ اختلافی معلق بماند آن را مطرح و حل كنید.

20 ـ با این بهانه كه كسی هست كه باید پاسخگو باشد ( سرمربی ) از مسئولیت مهم یادگیری شانه خالی نكنید. غریزه اصلی علم آموزی را از یاد نبرید.

#mostafa_kouhsari
@radiohattrick
#روانشناسی_فوتبال

🔹  اصل انتقال در تمرینات:

🚩 انتقال یکی از مباحث اصلی و اساسی در حوزه یادگیری حرکتی و مطالعه رفتار انسان در محیط های ورزشی هست. اگر بخواهم تعریف ساده ای از انتقال داشته باشم، انتقال به معنای انتقال یک مهارت از یک محیط به محیط دیگر است. انتقال مهارت زمانی حداکثری خواهد بود که دو محیط از لحاظ ساختاری و نیازها به هم مشابه باشند.

در زبان فوتبال اگر بخواهم توضیح دهم اینکه اگر یک مربی می خواهد که طرح و نقشه بازی خود را که در جلسات تمرینی بر روی آن کار کرده است را به روز بازی انتقال دهد، باید جلسه تمرینی را تا آنجا که ممکن است شبیه روز مسابقه سازد. در زیر پاره ای از سخنان ژوزه مورینیو را که در مورد اصل انتقال هست آورده ام:

👈  همه چیز به شیوه تمرینی ما بستگی داره؛ ما اتاقی برای انجام تمرینات استقامتی، قدرتی و سرعتی سنتی نداریم. همه کارهایی که ما انجام میدیم به رفتار مربوط میشه! ما طبق مدل بازی خودمون کار می کنیم، طبق اصول و زیرفاکتورهای بازی خودمون تمرین می کنیم تا مطمئن بشیم که همه بازیکنان با ایده ها و طرح هایی که برای همه مشترک هستن، سازگار میشن. این کار به معنی ایجاد یک زبان مشترک رفتاری هست.

ما به طور ویژه  بر روی موقعیت هایی از مسابقه کار می کنیم که مورد علاقه من هستن، ما هفته خودمون رو بر اساس مدت زمان ریکاوری و استراحت، زمان تمرین و تعداد مسابقات، تنوع تمرینی و پیشرفت خودمون برنامه ریزی می کنیم.

ما عادت هایی رو با هدف حفظ آمادگی جسمانی تیم ایجاد می کنیم که خودشون رو جهت مطمئن شدن از اینکه ما همیشه می تونیم بازی های خوبی رو انجام بدیم، نشون میدن.

🌀هری کین توضیح می‌دهد؛ چگونه یک بازیکن تاکتیک‌پذیر باشید


سوال ما از ستاره تیم ملی انگلیس و باشگاه تاتنهام این بود؛”سرمربی می‌خواهد در یک بازی چندین سیستم را در زمین پیاده کنیم اما دستورالعمل‌های مختلف ما را سردرگم می‌کند. تو با این موضوع چطور کنار می‌آیی هری؟”

هری کین در جواب می‌گوید:”شما باید به دستورات مربی خود گوش کنید تا دقیقا متوجه شوید که از شما چه می‌خواهد. اگر از شما بخواهد وظیفه خاصی را در زمین بر عهده بگیرید، حتی اگر با آن کار مخالف باشید، باید آن را در زمین مسابقه پیاده کنید. دستور‌العمل‌های مربی از حرف‌های او قبل از شروع مسابقه شروع نمی‌شود؛ بلکه نقطه شروع این تاکتیک‌ها تمرین‌های قبل از بازی است. شما باید در این تمرین‌ها تمام تلاش خود را بکنید تا بتوانید خود را برای بازی بعدی آماده کنید.

جام‌ها را در زمین تمرین برده می‌شوند؛ چون آنجاست که شما مربی را مجاب می‌کنید به شما فرصت بازی بدهد. زمانی‌که تمرین‌ها را شروع می‌کنید، باید ۱۰۰ درصد خود را با تاکتیک خواسته شده مربی تطبیق دهید تا ملکه ذهنتان شود که در زمین چه باید بکنید. وقتی شما نتوانید به یاد بیاورید که مربی از شما چه خواسته، تمام تاکتیک‌های تیم را از مسیر درست خارج کرده‌اید.

شما به هیچ‌وجه نمی‌خواهید هم‌تیمی‌هایتان را در هیچ شرایطی نا امید کنید؛ بنابراین تمام تلاشتان را می‌کنید هر آنچه مربی به شما گفته را با دقت در تمرین‌های پیش از مسابقه انجام دهید. برای اینکه مطمئن شوم هر آنچه مربی از من خواسته را مو به مو انجام داده‌ام، فیلم بازی‌هایم را می‌بینم؛‌چون با دیدن آنها متوجه می‌شوم که مربی من چقدر بزرگ است و به چه علتی از من خواسته کار مشخصی را در زمین انجام دهم.شما باید منعطف باشید؛ بخاطر اینکه همیشه سرمربی از شما می‌خواهد تاکتیک را تغییر دهید و با تاکتیک جدید تطبیق پیدا کنید. ”

منبع:  هاشم فعال(مشاور و روانشناس ورزش)
abdiazarfootball


#mostafa_kouhsari
@radiohattrick
# روانشناسی_فوتبال

*مربی حرفه ای کیست*


ﺑﺪون ﺷﮏ ﻋﻼﻗﻪ ﻣﻨﺪان و اﻫﺎﻟﯽ ﻓﻮﺗﺒﺎل ﻣﯽ ﺧﻮاﻫﻨﺪ ﺑﺪاﻧﻨﺪ ﻣﺮﺑﯽ ﺧﻮب و ﺣﺮﻓﻪ ایﭼﻪ ﺧﺼﻮﺻﯿﺎﺗﯽ دارد .

ﯾﮏ ﻣﺮﺑﻰ ﺧﻮب ﺑﺎﯾﺪ ﻧﻘﺎط ﺿﻌﻒ و ﻗﻮت ﺗﮏ ﺗﮏ ﺑﺎزﯾﮑﻨﺎﻧﺶ را ﺑﺪاﻧﺪ و ﯾﮏ آﻧﺎﻟﯿﺰﮐﺎﻣﻞ از ﻧﻘﺎط ﺿﻌﻒ و ﻗﻮت ﺣﺮﯾﻔﺶ داﺷﺘﻪ و آﻧﻬﺎ را ﺑﻪﻣﻮﻗﻊدراﺧﺘﯿﺎرﺑﺎزﯾﮑﻨﺎنﺧﻮدش ﻗﺮار دﻫﺪ .

ﻣﺮﺑﯽ ﺧﻮب ﺑﺪون ﺷﮏ از داﻧﺶ ﻓﻨﻰ ﺧﻮب در ﺣﻮزه ﻫﺎى ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻣﺮﺑﯿﮕﺮى از ﻗﺒﯿﻞﻋﻠﻢ ﺗﻤﺮﯾﻦ ، ﺗﮑﻨﯿﮏ ، ﺗﺎﮐﺘﯿﮏ و … ﺑﺮﺧﻮردار اﺳﺖ و از ﻧﻘﻄﻪ ﻧﻈﺮ ذﻫﻨﻰ و رواﻧﻰ ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﺑﺴﺎن ﯾﮏ ﭘﺪر ﺑﺎﺷﺪ . در ﻫﺮ ﺻﻮرت ﯾﮏ ﻣﺮﺑﻰ ﺧﻮب ﻓﺮاﺗﺮ از ﻓﺮدى اﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﭘﯿﺸﮕﺎم و ﺑﻪ روز در اﻣﻮر ﺗﺎﮐﺘﯿﮑﻰ اﺳﺖ .

او ﺑﺎﯾﺪ ﺗﻮاﻧﺎﯾﻰ ﺣﺮﻓﻪ اى ﺗﺮ ﺷﺪن ﺗﯿﻤﺶ را داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ و در ﻣﺮاﺣﻞ ﺗﻤﺮﯾﻨﺎت آﻣﺎدهﺳﺎزى ﺑﺮاى ﻣﺴﺎﺑﻘﻪ و در ﺟﺮﯾﺎن ﻣﺴﺎﺑﻘﻪ ﺑﺎ ﺻﺤﺒﺘﻬﺎى اﻟﻬﺎم ﺑﺨﺸﺶ ﺗﯿﻢ را اﻣﯿﺪوار وﺳﺮﺷﺎر از اﻧﮕﯿﺰه ﮐﻨﺪ .

ﻣﺮﺑﯿﺎن ﺧﻮب ﺑﺎ ﻗﺮاردادن دﺳﺖ و ﺣﻠﻘﻪ ﮐﺮدن آن ﺑﻪ دور ﮔﺮدن ﺑﺎزﯾﮑﻦ ﺧﻮد ﻓﺸﺎر را از روى دوش ﺑﺎزﯾﮑﻦ ﺑﺮداﺷﺘﻪ و ﺑﺎزﯾﮑﻦ ﺧﻮد را ﻋﺎﺷﻖ ﺑﺎزى ﮐﺮدن و ﻟﺬت ﺑﺮدن از ﺗﻤﺮﯾﻦ و ﻓﻮﺗﺒﺎل ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ .

ﯾﮑﻰ از ﻣﻬﻢ ﺗﺮﯾﻦ وﯾﮋﮔﯿﻬﺎى ﯾﮏ ﻣﺮﺑﻰ ﺣﺮﻓﻪ اى اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ اﻋﺘﻤﺎد و ﺑﺎور ﮐﺎﻣﻞ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﮐﺎرى ﮐﻪ در ﺣﺎل اﻧﺠﺎم آن اﺳﺖ .
او ﺑﺎﯾﺪ ﯾﮏ ﻓﺮوﺷﻨﺪه ﻣﺎﻫﺮ ﺑﺎﺷﺪ و ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺗﻮاﻧﺎﯾﻰ ﺗﻔﻬﯿﻢ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺧﻮد را ﺑﻪ ﺗﮏ ﺗﮏ ﺑﺎزﯾﮑﻨﺎن ﺗﯿﻢ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ و ﺑﻄﻮر وﯾﮋه ﺑﺘﻮاﻧﺪ ﺑﺎزﯾﮑﻨﺎن را ﺿﻤﻦ آﻣﺎده ﮐﺮدن ﺑﺮاى ﻣﺴﺎﺑﻘﻪ ﺑﻪ ﺑﺎور ﺑﻪ دﺳﺖ آوردن ﺧﻮاﺳﺘﻪ ﻣﺮﺑﻰ رﻫﻨﻤﻮن ﺳﺎزد و ﻣﺴﯿﺮ را ﺑﻪ ﺑﺎزﯾﮑﻨﺎﻧﺶ ﻧﺸﺎن دﻫﺪ .
ﺣﺎل ﺳﻮال دﯾﮕﺮی ﮐﻪ ﻣﻄﺮح اﺳﺖ اﯾﻨﮑﻪ ﻣﺮﺑﯿﺎن ﻣﻮﻓﻖ ﭼﮕﻮﻧﻪ اﻋﺘﻤﺎد ﺑﻨﻔﺲ را ﻧﺰدﺑﺎزﯾﮑﻨﺎﻧﺸﺎن ﺑﺎﻻ ﻣﯽ ﺑﺮﻧﺪ ؟
راه ﻫﺎﯾﯽ در اﯾﻦ زﻣﯿﻨﻪ وﺟﻮد دارد ﮐﻪ ﻣﯽ ﺗﻮان ﺑﺪﯾﻦ ﻣﻮارد اﺷﺎره ﮐﺮد :
اﺳﺘﻔﺎده اﺳﻢ ﮐﻮﭼﮏ از ﺑﺎزﯾﮑﻦ در ﺟﺮﯾﺎن ﺗﻤﺮﯾﻦ ، ﺗﺸﻮﯾﻖ و ﺑﺨﺼﻮص در زﻣﺎن ﮐﺴﺐ ﻋﻨﻮاﻧﻰ ﻓﺮدى ﺑﺮاى ﯾﮏ ﺑﺎزﯾﮑﻦ ﺧﺎص ) ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﮔﻠﺰن ، ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺑﺎزﯾﮑﻦ و ….

ﮐﺎر ﺑﺎ ﺑﺎزﯾﮑﻦ روى ﻫﺪﻓﻬﺎى ﺧﺎص در زﻣﺎن ﻣﻤﮑﻦ و ﻣﻨﺎﺳﺐ و ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ ﺗﺼﺎﻋﺪى وﺟﻠﻮ روﻧﺪه ﻣﻮﻓﻖ ﺳﺎﺧﺖ ﺗﯿﻢ در ﺳﺎﯾﻪ رﺳﯿﺪن ﺑﻪ ﻫﺪﻓﻰ ﮐﻪ ﺑﺮاى ﺑﺎزﯾﮑﻨﺎن ﻗﺎﺑﻞ دﺳﺘﺮﺳﻰ و ﻗﺎﺑﻞ اﺣﺘﺮام ﺑﺎﺷﺪ ﺗﺎ ﺑﺎزﯾﮑﻨﺎن ﺣﺪاﮐﺜﺮ ﺗﻼش ﺧﻮد را ﺑﺮاى ﻧﺎﯾﻞ ﺷﺪن ﺑﻪ ﻫﺪف اﻧﺠﺎم دﻫﻨﺪ .

اﯾﺠﺎد ﻓﻀﺎﯾﻰ رﻗﺎﺑﺘﻰ در ﺗﯿﻢ و ﺗﺸﻮﯾﻖ ﺑﺎزﯾﮑﻨﺎن ﺑﺮاى ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺗﺼﻤﯿﻤﺎت ﺷﺠﺎﻋﺎﻧﻪ و ﻧﻤﺎﯾﺶ ﻣﺜﺒﺖ و داﺷﺘﻦ روﺣﯿﻪ و ﺣﺲ ﻣﺒﺎرزه ﻃﻠﺒﻰ ، ﻋﺪم ﺗﺤﺖ ﻓﺸﺎر ﻗﺮار دادنﺑﺎزﯾﮑﻨﺎن زﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ در ﺣﺎل ﺑﺎﻻ ﺑﺮدن اﻋﺘﻤﺎد ﺑﻨﻔﺲ ﺷﺎنﻫﺴﺘﻨﺪ .
دادن ﺷﺎﻧﺲ ﺑﻪ ﺑﺎزﯾﮑﻨﺎن ﺗﺎ ﺑﺎ اﺣﺴﺎس ﺧﻮب و ﻗﺪرت ﺗﻤﺎم در ﺗﻤﺮﯾﻨﺎت ﺣﺎﺿﺮ ﺷﻮﻧﺪ و در ﺟﺮﯾﺎن ﺗﻤﺮﯾﻨﺎت ﺗﻔﺎوﺗﻰ ﺑﯿﻦ ﺑﺎزﯾﮑﻨﺎن اﺻﻠﻰ و ذﺧﯿﺮه ﻧﺒﺎﺷﺪ .

*تحلیل رفتگی چیست*

سارا برای اینکه بهترین بازیکن فوتبال شود، سخت تلاش می کرد. او در فصل استراحت، روزانه  سه تا چهار ساعت تمرین با کیفیت مانند تمرینات فصل مسابقه انجام میداد. علاوه بر ساعات طولانی تمرین فوتبال، 20 ساعت در هفته در فروشگاه مواد غذایی محلی مشغول به کار بود و بهترین دانش آموز و ارشد کلاس بود.


در ابتدا، سارا این برنامه ریزی سخت را نیرو بخش می پنداشت و از اجرا و نتیجه آن لذت می برد. اما، درست در میانه فصل مسابقات فوتبال جوانان، احساس خستگی مزمن کرد. همچنین، سرفه های آزار دهنده ای در او ایجاد شد که بنظر نمی رسید هیچ گاه خوب شود.


همچنین کار مدرسه و وظایف اداره کلاسش را نیز رها کرد. بزودی فهمید که علاقه اش را نسبت به خیلی از این فعالیت ها، از جمله فوتبال از دست داده است. دیگر در هیچ کاری نمی توانست متمرکز باقی بماند و هدفش را از دست داده بود.

شما ممکن است فردی مثل سارا را بشناسید. شاید خودتان هم گاهی تجربه چنین احساسی را داشته باشید. به لحاظ روانشناسی، سارا در حال تجربه مراحل اولیه چیزی است که ما به آن "تحلیل رفتگی"  می گوییم. به عبارت ساده، تحلیل رفتگی یعنی به دلیل خستگی، علاقه و انگیزه فرد از دست برود. معمولاً تحلیل رفتگی،  بیشتر در افراد سخت کوش و پر استرس مشاهده می شود.

منبع:کیانانوش آبادان

    دکتر: افسانه صنعتکاران

abdiazarfootball


#mostafa_kouhsari
@radiohattrick
🔔# روانشناسی_فوتبال

💢پیشگویی شکست توسط مربی
دوست دارم این مطلب را بادقت بخوانید شاید برای اولین بار آنرا شنیده باشید.
فرض کنید اخیرا یک بازیکن جدید به تیمتان اضافه شده و شما میخواهید او را به ترکیب اضافه کنید اما از همان اول حس کرده اید که این بازسکن چیز زیادی بلد نیست  و اصلا انگیزه ندارد؛  و به یادگیری علاقه ندارد،  و اصولا به او اعتقاد ندارید.

🟢شما این پیشگویی را با کمک مربیان خود و یا سرپرست تیم  هم در میان میگذارید که بازیکن جدیدتان انگیزه ندارد، کیفیت کارش پایین است و پیش بینی میکنید که نهایتا او در تیم شما ماندگار نیست.

🔵با این پیش زمینه ذهنی، هر وقت شما با بازیکن جدیدتان سر و کار دارید، چون فکر میکنید که بی انگیزه است و به یادگیری علاقه ندارد و کیفیت کارش پایین است ، بنابراین انرژی زیادی برایش نمیگذارید، مطالب را کم توضیح میدهید و به نحوه  کارش هم چون میدانید که کم کیفیت است، بها نمیدهید و  توجه نمیکنید.

🟡بازیکن  جدیدتان هم چون شما به وی کم توجهی میکنید، خوب عمل نمیکند، فکر میکند که کیفیت مهم نیست و بد تمرین میکند ؛ رفتار سرد شما، باعث دلسردی او از شما میشود.

🟠این سیکل بین شما و بازیکنجدید ادامه پیدا میکند و نهایتا....
پیشگویی شما درست از آب در آمد؛ او از تیم کنار گذاشته شد. او هر وقت حتی برای دقایقی به زمین می رود بد عمل میکرد؛ بله خسته نباشید، خود شما پیشگویی خود را محقق کردید!

نمونه های زیادی از این نوع پیشگویی ها در اطراف شما و تیمتان وجود دارد که شما یک پیشگویی در مورد کسی میکنید، بنابراین رفتارتان را با ایشان به گونه ای تنظیم میکنید که پیشگویی تان درست از آب در بیاید، بعد هم به بقیه میگویید که پیشگویی کرده بودید(قبلا پیش بینی این اتفاق را کرده بودید!) و میدانستید که او به درد تیم شما نمیخورد.

مثال های زیادی از این پیشگویی ها وجود دارد:

۱. باید تاکتیکی  را به بازیکن  توضیح بدهید که اعتقاد دارید او تاکتیک پذیر نیست، بنابراین در توضیح تاکتیک جوری رفتار میکنید که...
۲. شما بازیکن جدیدی پیدا میکنید و پیشگویی میکنید بسیار کم حرف است؛ بنابراین با وی کم حرف میزنید...

🟣به رفتارتان در این مواقع فکر کنید. اینها پیشگویی نیست؛ این ها فرضیات اشتباهیست که گاهی ما مرتکب میشویم و بر اساس این فرضیات تلاش میکنیم پیشگویی ما درست از آب درآید.  در انتخاب بازیکنان دقت کنید
از ابتدا بازیکنی که به او اعتقاد ندارید استخدام نکنید چون بالاخره او را اخراج خواهید کرد و این را برای خود یک پیش بینی درست میدانید.
نویسنده: مجید مرتضایی

#mostafa_kouhsari
@radiohattrick
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
# روانشناسی_فوتبال

سوگیری توجه به نتیجه در مدیریت باشگاه و مربیگری تیم

تصور کنید در فینال جام باشگاه‌های اروپا در دقیقه ۹۰ داور اعلام پنالتی می‌کند، سرمربی تصمیم می‌گیرد، تا بازیکنی که در زدن ضربات پنالتی مهارت بیشتری دارد، وارد بازی کند. پنالتی گل می‌شود و صبح روز بعد تیتر خبرگزاری‌ها می‌شود "تعویض طلایی سرمربی در دقیقه ۹۰ منجر به پیروزی شد."
اما اگر آن پنالتی گل نمی‌شد، چه اتفاقی می‌افتاد؟
اگر آن پنالتی گل نمیشد خبرگزاری‌ها گزارش بازی را با تیتر متفاوتی می‌زدند با این عنوان که: "بزرگ‌ترین اشتباه سرمربی در دقیقه ۹۰ منجر به باخت شد" یا مثلا "تصمیم غلطی که تاوان بزرگی داشت"
از طرفی هیئت مدیره باشگاه هم به احتمال زیاد بعد از شکست، سرمربی خود را اخراج و قرارداد او را فسخ می‌کردند. اما یک سوال مهم: واقعا تصمیم سرمربی غلط بوده یا درست؟

نکته مهم داستان همینجاست:
تصمیم درست لزوما منجر به نتیجه درست نمی‌شود. اما میتواند احتمال ودرصد موفقیت و شانس پیروزی را بالا ببرد.
تصمیم درست می‌تواند منجر به نتیجه پیروزی یا شکست شود، همانطوری که تصمیم غلط در برخی مواقع منجر به پیروزی تیم هم بشود!
ما عموما تصمیمی را تصمیم درست می‌دانیم که منجر به پیروزی تیم شود و یا نتیجه  قابل قبولی داشته باشد و اگر تصمیم ما تصمیمی درست باشد، ولی منجر به شکست تیم شده باشد, آن تصمیم را غلط می‌دانیم.

در اکثر اوقات ما کار اشتباه و پر ریسکی انجام می‌دهیم ولی چون منجر به موفقیت می‌شود(مثلا در یک بازی مهم یک تعویض کاملا اشتباه را انجام میدهیم اما توپ توسط همان بازیکن وارد دروازه حریف میشود و ما بازی را میبریم.(مثلا چراغ قرمز را رد می‌کنیم بدون اینکه تصادف کنیم یا مثلا کل داراییمان را بیتکوین میخریم و بیتکوین گران می‌شود) حالا در این شرایط برای اطرافیان این مدل تعریف می‌کنیم که "دیدی چه تصمیم درستی گرفتم؟"
اما آیا این نتیجه خوب به علت یک تصمیم درست بوده‌؟ خیر! تصمیم، تصمیم غلطی بوده ولی با یک نتیجه خوب همراه شده‌.
تصمیم غلط هم می‌تواند منجر به نتایج خوبی شود.

چرا سوگیری توجه به نتیجه مهم است؟
کیفیت مسابقه ما را دو چیز تعیین می‌کند:
۱- کیفیت تصمیماتی که می‌گیریم
۲- شانس
ما در بسیاری از اوقات تصمیمات اشتباه می‌گیریم، ولی شانس می‌آوریم و نتیجه خوبی میگیریم. مثلا به بازیکنان اجازه میدهیم تا نیمه های شب در خیابانها پرسه بزنند و روز بعد هم بازی را میبریم. بله، خروجی این تصمیم نتیجه خوبی داده ولی قطعا تصمیم غلطی بوده. بنابراین نتایج خوب لزوما به علت تصمیمات خوب نیستند.
نکته این است که در فوتبال شما با یک تصمیم خوب احتمال (شانس) موفقیت را افزایش میدهید و یا با یک تصمیم بد احتمال یا شانس شکست را افزایش میدهید.

🔴سوگیری توجه به نتیجه موجب می‌شود، نتایج خوب را به علت توانایی و مهارت‌های خود بدانیم و علت نتایج بد را، بد شانسی تلقی کنیم.

🔶اما چند راهکار برای اینکه کمتر در دام این سوگیری قرار بگیریم:

۱.نگاه کردن به مسیر هدفی که داریم.
وقتی با موفقیت یا شکستی مواجه می‌شویم، می‌بایست به مسیری که در طول این شکست طی کرده‌ایم، نگاهی دوباره بیاندازیم و بررسی کنیم که این موفقیت یا شکست نتیجه کیفیت تصمیم ما بوده یا عوامل خارجی و شانس باعث این تصمیم شده!
۲.تصمیم غلطمان را قبول کنیم و گردن بقیه نیاندازیم!
نتایج یک پژوهش نشان داد، اکثر افرادی که تصادف می‌کنند، معتقدند ما درست رانندگی می‌کردیم و طرف مقابل مقصر است. حتی افرادی که به تیر برق و گاردریل زده بودند هم معتقد بودند شهرداری مقصر است. این موضوع در ابعاد مختلف شخصیت ما رخنه کرده و موجب می‌شود خوبی‌ها را به خود نسبت دهیم و کاستی و بدهی‌ها را متعلق به دیگران می‌دانیم.

۳. از نفر سوم کمک بگیریم.
هنگامی به موفقیتی دست پیدا می‌کنیم، به میزانی درگیر خوشحالی و شادی می‌شویم که به هیچ عنوان به مسیر و عوامل دخیل در آن توجهی نخواهیم کرد.بدتر از آن اینست که وقتی شکست میخوریم آنقدر افسرده و غمگین هستیم که به سراغ ریشه یابی علت اصلی شکستمان نمی رویم. در حالیکه در این لحظات شما خیلی بیشتر از بقیه زمانها فیلم شکست خود را بایستی تماشا کنید.
بهتر است برای جلوگیری از این سوگیری, علاوه بر آنالیز یک مسابقه از شخص ثالثی که اصلا در تیم شما عضویتی ندارد , مشورت بگیریم و با او نتیجه و دست آورد خود را مورد بررسی قرار دهیم.
نویسنده: مجید مرتضایی
#mostafa_kouhsari
@radiohattrick
# روانشناسی_فوتبال

⭕️اثر پیگمالیون در مربیگری


■"تفاوت یک «بازیکن ستاره در تیم» و «بازیکن معمولی» در رفتار آنها نیست؛ در این است که چگونه با آنها رفتار می شود. من برای فلان سرمربی یک بازیکن سکو نشین  هستم چون او با من مثل یک  بازیکن سکو نشین رفتار می کند ولی می توانم برای تو یک ستاره باشم چون تو همواره با من مثل یک ستاره رفتار می کنی!"
این، بخشی از نمایشنامه "پیگمالیون" است، اثر برنارد شاو.

پیگمالیون چیست؟ این افسانه یونانی است: پیگمالیون، مجسمه سازی از قبرس بود و مخالف سرسخت زنان؛ او با خود عهد کرده بود که سمت هیچ زنی نرود. پیگمالیون یک بار مجسمه ای از پیکر یک زن را تراشید. مجسمه چنان زیبا از آب درآمد که تا آن زمان هیچ زن زنده و هیچ مجسمه ای بدان اندازه دلفریب نبود؛ به حدی زیبا بود که نمی شد چیزی بر زیبایی اش افزود. پیگمالیون عاشق مجسمه زیبا شد و مدام به او عشق ورزید و چنان علاقه اش را ابزار کرد و مهر ورزید که سرانجام، مجسمه جان گرفت و آن دو باهم ازدواج کردند.

●"اثر پیگمالیون" امروز یک اصطلاح روان شناسی است که می گوید: انسان ها تمایل دارند در نظر دیگران توانمند جلوه کنند و انتظاراتی که از آنها می رود را برآورده سازند. به عبارت دیگر، هر انسانی دوست دارد تصویری که دیگران از او در ذهن دارند، مثبت و توانمند باشد. مثلاً یک بازیکن می خواهد مربی اش او را بازیکنی توانمند و باهوش بداند یا یک مربی می خواهد مدیرش او را به عنوان فردی کوشا و وظیفه شناس و توانمند  بشناسد و از او حمایت کند.

🔵پیگمالیون در مربیگری، مختصر و مفیدش این است: یک مربی باید ابتدا از توانمندی های هر کدام از بازیکنانش آگاه شود و آنرا به رسمیت بشناسد و براساس این شناخت، تصویری مثبت و توانمند از آنها داشته باشد. سپس آن تصویر را (با کلام یا رفتار) به بازیکنانش منتقل کند.

🔻مثلاً خطاب به بازیکن الف بگوید: من تو را بازیکنی پر تلاش میدانم که همیشه با تعصب و باغیرت در زمین تلاش میکنی. اگر بازیکنان دیگر در زمین توان خود را به نمایش میگذارند تو دو برابر بقیه در زمین تلاش میکنی .با شناختی که از تو دارم تو میتوانی بویژه در زمانیکه دیگر بازیکنان از برنده شدن نا امید شده اند تو با پشتکارت امید را به آنها بازگردانی.

□آنچه در ذهن این بازیکن بر اساس اثر پیگمالیون شکل می گیرد این است: مربی من، مرا فردی توانمند شناخته است؛ من نباید کاری کنم که این دیدگاه مثبت، منفی شود. من باید کاری کنم که این دیدگاه بماند و تقویت هم بشود.

🔹برعکس اگر مربی بازیکنانش را یک مشت افراد بی عقل  و بی عرضه و تاکتیک ناپذیر بداند و مدام به آنها سرکوفت بزند، حس ناتوانی را به آنها منتقل کند. چنین مربی در واقع با دست خود حداقل توانایی زیرمجموعه تحت مربیگری خود را  کاهش می دهد. در واقع اثر پیگمالیون یک شمشیر دولبه است که می تواند افراد را به سمت بروز استعداد و توانمندی هایشان سوق دهد یا آنها را منفعل و بی عمل کند.

🔸در سال ۱۹۶۵ روان شناسی به نام "روبرت روزنتال" در مدرسه ای در کالیفرنیا، اثر پیگمالیون را به آزمایش گذاشت. او در این آزمایش، دو گروه دانش آموز را به طور کاملا تصادفی انتخاب کرد و از آنها تست هوش گرفت. نتایج هر دو گروه مشابه هم بود ولی روزنتال نتیجه را طور دیگری به معلمان گزارش کرد. او به معلمان گفت که گروه اول نمرات بهتری گرفتند و بهره هوشی بالاتری نسبت به گروه دوم دارند.

■از آن پس، معلمان ناخودآگاه با گروه اول مانند یک گروه واقعاً تیزهوش رفتار کردند و با دانش آموزان گروه دوم، رفتاری عادی داشتند. نتیجه این بود: در پایان سال، دانش آموزان گروه اول، واقعاً نمرات بهتری گرفتند چون با آنها مثل دانش آموزان باهوش رفتار شده بود؛ نگرش مثبت معلمان به این گروه و رفتارهای تأیید آمیز با دانش اموزان گروه اول، کار خودش را کرده بود.

🔵اثر پیگمالیون، نه فقط در مربیگری که در همه عرصه ها، از روابط شخصی گرفته تا تربیت فرزندان و ... کاربرد دارد. آن را هوشمندانه به کار گیرید و از نتایج اش شگفت زده شوید.
نویسنده: مجید مرتضایی
#mostafa_kouhsari
@radiohattrick
# روانشناسی_فوتبال

⭕️ آغوش مرگ مربی! باشگاه هاچگونه نابود می‌شوند؟

◻️وقتی زنبورها متوجه ناکارآمدی ملکه به دلیل پیری یا مریضی می‌شوند، تصمیم می‌گیرند او را از بین ببرند. در نتیجه دور ملکه جمع شده و او را در آغوش می‌گیرند تا ملکه در این ازدحام، از دمای بالا بمیرد‌. این پدیده «آغوش‌مرگ» نامیده می‌شود.

◻️در بسیاری از باشگاهها نیز با روشن شدن ناکارآمدی سرمربی تیم، بازیکنان با چهار نوع واکنش «سقوط تیم» را تسریع می‌کنند. در این وضعیت، بازیکنان مدیران و مربیان باشگاه اغلب در یکی از ۴ گروه ذیل قرار می‌گیرند:

☑️ گروه اول: بازیکنان خوب و کارآمد که به محض اینکه متوجه ناکارآمدی مربی میشوند باشگاه را ترک میکنند و خود را از محیط سمی بوجود آمده جدا میکنند که خود آن ضربه به پیکر تیم است.

☑️ گروه دوم:
فرصت‌طلبانی که منابع باشگاه را تبدیل به منافع‌ شخصی و گروهی می‌کنند. این گروه حلقه اول «آغوش‌مرگ»  باشگاه را تشکیل می‌دهند.

☑️ گروه سوم:
بازیکنان و کادر فنی  بی‌تفاوتی که مطلوب خود را در کار نکردن، تفریح و بی تفاوتی به وقایع  می‌بینند. این گروه حلقه دوم "آغوش‌مرگ" باشگاه را تشکیل می‌دهند.

☑️ گروه چهارم:
افراد باوجدانی که در اقلیت کامل (حتی به تعداد انگشتان یک دست) سعی دارند تا با آگاه‌سازی مدیران و مربی تیم ، از سقوط باشگاه جلوگیری نمایند. این گروه اغلب نادیده گرفته شده و یا توسط سایر افراد از گردونه  بیرون رانده می‌شوند.
نویسنده: مجید مرتضایی
#mostafa_kouhsari
@radiohattrick
⭕️آیا استرس برای بازیکنان مفید است یا مضر؟
همانند تصویر بالا سطح استرس و برانگیختگی مطلوب در میانه منحنی قرار دارد و اشترس کم و یا خیلی زیاد در انجام مهارتها دچار اشکال و ایراد میکند.
حالا دانستن این مطلب برای مربیان چه ویژه گی دارد؟
🛑اگر قبل از یک مسابقه مهم بازیکنان شما سطح برانگیختگی و استرس پایین دارند و یا اصطلاحا حریف را دست کم گرفته اند، شما بایستی بتوانید با روشهای مختلف سطح برانگیختگی آنها را بالا ببرید و اگر قبل از مسابقه آنها استرس و یا سطح برانگیختگی بالایی دارند و اصطلاحا از حریف یا تماشاگران مسابقه میترسند ،بایستی به روشهای مختلف سطح برانگیختگی آنها را کاهش دهید.
یادتان باشد که در این زمینه ابتدا خود شما بایستی استرس خود را کنترل کنید و الا بازیکنان بیشتر از زبان بدن شما متوجه استرس شما خواهند شد و ممکن است حرفهایتان دیگر بر آنها تاثیر نداشته باشد.
مجید مرتضایی
#mostafa_kouhsari
@radiohattrick
# روانشناسی_فوتبال

⭕️مربیگری و پارادیگما؛ پدیده ای که باعث کوری و تحلیل و تصمیم اشتباه می شود!

🔴گروهی از محققان پنج میمون را در قفسی گذاشتند و در وسط قفس یک نردبان که بالای آن مقداری موز گذاشته شده بود قرار دادند. هر بار که میمونی از نردبان بالا رفت، دانشمندان میمون‌های دیگر را با دوش آب سرد خیس کردند. پس از مدتی، هر میمون که از نردبان بالا رفت میمون های دیگر میمونی را که از نردبان بالا رفته بود را کتک زدند. پس از مدتی، هیچ میمونی دیگر جرات اینکه از نردبان بالا رود را نداشت، گرچه وسوسه او بسیار عمیق بود.

🟢محققان تصمیم گرفتند یکی از میمون ها را با میمون جدیدی عوض کنند. میمون تازه اولین کاری که می‌کند به سمت موز از نردبان بالا می‌رود. ولی ناگهان بقیه میمون ها روی او می‌ریزند و او را محکم کتک می‌زنند. پس از چند بار کتک خوردن، میمون تازه وارد فرا می گیرد که نبایستی از نردبان بالا برود، اما هرگز نمی‌داند چرا؟

🔵میمون دوم جایگزین می‌شود و همان وضع ادامه می یابد. میمون اول هم در کتک زدن میمون دوم همکاری می‌کند. میمون سوم جایگزین می‌شود و همان وضع کتک زدن ادامه می‌یابد. میمون چهارم جایگزین می شود و همچنان کتک زدن هر میمونی که از نردبان بالا می رود ادامه دارد.

🟡حالا آنچه مانده میمون های جدیدی هستند که حتی هیچ‌کدامشان دوش آب سرد را هرگز تجربه نکرده اند، ولی همچنان هر میمونی که از نردبان بالا می رود را کتک می‌زنند. اگر ممکن بود از میمون ها پرسش شود چرا آنانی را که از نردبان بالا می‌روند را کتک می‌زنند، جواب می‌توانست این باشد: من نمی‌دانم، همه همین کار را می‌کنند. جمله ای که متاسفانه برای همه ما آشناست!

🟣مفهوم پارادیگما (واژه ای یونانی که در انگلیسی پارادایم خوانده می شود) می‌تواند داستان بالا را توضیح دهد: هر مربی یا بازیکن  «واقعیات» پیرامون خود را در چارچوب مفروضات، پیش دانسته‌ها و پیش فرض‌های خود درک و تحلیل می‌کند.

پارادایم یک مجموعه از باورها و پیش‌فرض‌ها و ارزش‌ها است که ممکن است زمانی به یک دلیل منطقی بوجود آمده باشند اما به دلایل غیرمنطقی ته نشین شده باشند و سپس از طریق آموزش‌های رسمی و غیررسمی آنقدر تکرار می‌شوند که برای ما به صورت چارچوب‌هایی «بدیهی» در می‌آیند.

🟠به احتمال خیلی زیاد پارادایم ها در زمان شکل‌گیری به خاطر این که موفق بوده اند و یک مساله را به خوبی حل کرده اند در ذهن ما پایدار می شوند، اما زمانی که یک پارادایم شکل گرفت همچنان در ذهن ما باقی می‌ماند ولو اینکه دیگر کارآمد نباشد. چرا؟ چون تبدیل به پیش‌فرض‌های بدیهی شده است.

پارادایم ها باعث می‌شوند که ما کور شویم!
منبع: مجید مرتضایی
#mostafa_kouhsari
@radiohattrick