‌🔴 توطئه بزرگ جهانگرایی و #گلوبالیسم، استمرار جریان استعمار سنتی و سلطه گری جهانی در جهان مدرن.

1⃣ قسمت اول 🔰

جهانگرایان در همه زمینه ها طرح هایی #شیطانی برای از بین بردن تفاوتهای جوامع بشری و یک مجموعه کردن آنها در جهت اجرای طرحهای اقتصادی خود دارند .

در نگاه اول چنین بنظر می رسد که آنها سعی دارند اختلافات انسانها و جوامع را در زمینه های مختلف مانند #ملی_گرایی و #کشور_داری و #میهن_دوستی و #سیاست و #فلسفه و #دین و حتی #تاریخ و #فرهنگ از بین برده و #صلح_جهانی را به جامعه بشری هدیه دهند . اما پشت این ظاهر فریبنده و زیبا، هدف شوم و وحشتناکی در جریان هست .

بواقع جهانگرایان بر این باور هستند که اختلافات حوامع بشری در ابعاد مختلف، سبکهای زندگی متنوعی ایحاد می کنند که مانع یکدست شدن جوامع و #استثمار جهانی آنها می شود، و اگر همه جهان یکدست شود و اندیشه های مختلف از بین برود، در نهایت جهان جایی خواهد شد که دیگر کسی فکر نخواهد نکرد.
به قول معروف :
جایی که همه یکجور و به یک چیز فکر بکنند، دیگر کسی فکر نمی کند.

در چنین دنیایی #جمعیت_گله_ای_جهانی به هیچ اقدامی حساسیت و واکنش نشان نخواهد داد.
در این جهان مردم نه به #کشور و نه به #کیش، که دیگر وجود خارجی و ذهنی ندارند، اهمیت نخواهد داد، و هیچ محرکی در اندیشه شان انها را به حرکت وادار نخواهد کرد.
عناصری که موجب #اتحاد و همدلی و همراهی آنها می شود از بین رفته و جامعه جهانی به عناصری تنها و منزوی فاقد هرگونه #سرمایه_اجتماعی تبدیل خواهد شد.

در این جهان، #جامعه_جهانی بشری از مجموعه ای از انسانهای #بی_تفاوت تشکیل خواهد شد، که جز کار و معاش تعیبن شده، و زندگی شخصی با برخی از آزادی های غریزی پست، مانند سکس و هرزه گی و گونه ای از هنرهای سخیف و فلسفه های حقیر، که جز ارضای بی مصرف خلاقیت بشری کاربردی نخواهد داشت، چیری برجای نخواهد ماند.
چنین اوصاعی شرایط ایده ال برای اعمال #سلطه_جهانی را فراهم می کند، و تنها دوگانه موجود در جهان جمعیت اندک #ابر_سرمایه_داران یا #امپریالیسم_جهانگرایی حاکم، و جمعیت میلیاردی #ربات شده فاقد هر گونه اندیشه و ایده منحصر بفرد، و هرگونه #محرک_ذهنی و فکری و اجتماعی و فرهنگی هست، که از طرفی نیروی انسانی ارزان قیمت کار، و از طرفی بعنوان جمعیت مشتری و مصرف کنده کالاهای تولیدی صنایع جهانگرایی شده و ابزار ثروت اندوزی و جاه طلبی و #حاکمیت_جهانی آنها خواهند بود و جز #کار و #مصرف هیچ ارزش و اهمیتی نخواهند داشت، و البته در ادامه با انکار #دمکراسی و فسخ #حق_رای و نظر از اکثریت #عوام مردم، در مقابل اقلیت #فرهیختگان !!! که در واقع خود جهانگرایان هستند، حاکمیت #دیکتاتوری_جهانگرایی را رقم خواهند زد. همانطور که همین الان هم ملی گرایان و #ناسیونالیست را با عنوان #پوپولیسم و #عوامگرایی معرفی می کنند.

بعد از گذار از دمکراسی، و نابود کردن آن و محکوم کردن عوام به پیروی از فرهبختگان!!! و احیانا پیام اورانی که طریق تکنولوری به #موحودات_فضایی متصل شده و نمایندگی متافیریک و #جانشینی_خداوند را هم کسب کرده اند، به تعیبن سقف #رفاه معین و #سبک_زندکی خاص برای مردم، بتدریح آرمانهای #کمون_نهایی یا همان #جامعه_آرمانی_کمونیستی را توسط ابر سرمایه داران احرایی خواهند کرد .

در حوزه #ناسیونالیسم و #ملت_گرایی می دانیم جهانگرایان با طرح نظریه #انترناسیونالبسم تلاش کرده اند کشورها و حکومتها و ملتها را نابود کنند. اما در حوزه #ادیان که یکی دیگر از ابزارهای جهانی برای ایحاد تنوع و تکثر در جهان هست، چه راه کاری تدارک دیده اند؟

برای درک میزان فتنه گری این جماعت جنایتکار با مفهوم #جهانگرایی_توحیدگرا آشنا شوید :

جماعت جهانگرا، جهان‌گرایی توحیدگرا (در انگلیسی: Unitarian Universalism یا به اختصار UUism) را آیین و به نوعی #دین_آزاد برای پیدا کردن حقیقت زندگی تعریف می کنند. بدون آنکه واقعا به مفاهیم حقیقت و زندگی نگاهی عمیق و فلسفی داشته و تعاریفی که در این زمینه توسط ادیان و مکتبها و فلسفه های گوناگون بیان شده و هر کدام به بخشی از ان اشاره کرده اند و سعی دارند این مفاهبم به سزحی عوامانه و سخصی تقلیل دهند تا نقطه اتصالی بر سر این مفاهیم بین مردم برقرار نشود .

مهم تربن مشخصه پیروان این آیین چنین است که خود را عاری از تعصبات خاص میدانند و تنها نقطه مشترکشان را چنین می گویند که همگی به دنبال "هدف زندگی خود" هستند. اما بواقع حتی به این هدف زندگی شخصی هم اهمیت نداده و تاکیدی نمی کنند و این مهم را با مفهوم تعصب معنا کرده و مردود می کنند.

ادامه 👇👇

‌🔴 بررسی یک احتمال

🔻 از #مکانیزم_ماشه تا #مداخله_بشردوستانه
(فصل 7 ماده 2 منشور شورای امنیت )
یا #اقدام_نظامی شورای امنیت، برای محافظت از #صلح_جهانی
(فصل 7 ماده 42 منشور شورای امنیت سازمان ملل متحد)

ناکامی اخیر آمریکا در شورای امنیت سازمان ملل در رابطه با پیش نویس قطعنامه تمدید #تحریم_تسلیحاتی جمهوری اسلامی، در چارجوب #برجام و البته ترکیب آرای مشکوک " 2 رای مخالف توسط دو عضو ثابت اسیایی ( روسیه و چین ) و 11 رای ممتنع از جمله دو عضو اروپایی ثابت و دارنده حق وتو( اینگلیس و فرانسه ) و یک قدرت برتر اقتصاد اروپا( المان) در شورای امنیت و کشورهایی گه بندرت اینچنین با یکدیگر همسو می شدند، و فقط یک همراه ینام جمهوری دومنیکن با ایالات متحده آمریکا، تحلیلها و ایده های متعددی را ایجاد کزده است .

از جمله تحلیلی که این رویداد را شکستی فاحش به آمریکا و پیروزی به جمهوری اسلامی قلمدا کرده
و یا تحلیلی که این نتیجه رای گیری را قابل پیش بینی و مهندسی شده تلقی کرده که یک شکست تاکتیکی را برای کسب یک پیروزی استراتریکی طراحی کرده است
و یا تحلیلی که باور دارد این رای گیری رویارویی اروپا با قطبهای قدرتهای نظامی جهان بوده که میخواهد مدیریتی اروپایی را در مقابل قدرتها نظامی اجرا کند و مخالف هر دو گرده ( چین و روسیه ) و آمریکا می باشد.
حتی برخی معتقدند دولتهای اروپایی بدلیل عدم محبوبیت ترامپ در جامعه اروپا و از ترس انتخاب نشدن از طرف مردم و از طرفی یخاطر مراعات قدرت آمریکا به این پیش نویس رای ممتنع داده اند
البته گروهی نیز این اقدام اروپایی ها را تلاش برای حفظ برجام و حمایت از موجودیت جمهوری اسلامی در مقابل سیاست فشار حداکثری آمریکا تلقی می کنند.
و یا تحلیلی که معتقد است این رای گیری که مخالفت همه اعضای شورای امنیت با آمریکا را نمایش داد، مقدمه و بهانه ای برای ایالات متحده خواهد بود که نقش و ساختار سنتی سازمان ملل و شورای امنیت را برحسب شرایط روز تغییر دهد و البته تغییراتی در نهادهای بین المللی ایجاد کرده و نظم جدیدی بر مدیریت جهانی حاکم شود.

این تحلیلهای مختلف هر کدام می تواند مورد نقد و بررسی واقع شود؛ اما مشخصا در رابطه با اصل موضوع، یعنی جمهوری اسلامی، آخرین بیانیه آژانس بین المللی انرژی اتمی با بیانیه های قبلی آن کاملا متفاوت بود، و رژیم را محکوم به تخطی از برجام و تولید اورانیوم مازاد با خلوص بالا که انکان ساخت بمب اتمی را فراهم می کند، و پنهان کاری و داشتن سایت های اعلام نشده و ممانعت از کلر بازرسان آژانس کرد.

اکنون اگر اتفاق خاصی در آژانس بیافتد، ممکن هست هر یک از اعضای حاضر در برجام و آنها که این مرحله رای ممتنع داده اند، اقدام به اسنپ بک بکنند و تازه مدعی شوند، با اینکه قبلا به قطعنامه آمریکا رای ممتنع داده اند، اما چون رژیم از برجام تخطی کرده، دقیقا به همین دلیل، بدون توجه به اقدامات امریکا، و در عین صداقت و دقیقا با دلیل حرفه ای و فنی - و نه سیاسی- انجام میدهند و با این رفتار جهان را بلحاظ وجدانی و اخلاقی هم متقاعد و با خود همراه بکنند.
یعنی از رای ممتنع فعلی استفاده روانشناسانه در آن روز بکنند، و برای پیشبرد همین هدف، آن روز استفاده کنند اما با بازی کردن نقش پلیس خوب و پلیس بد.

احتمال انجام این کار توسط اینگلیس، که عضو اتحادیه اروپا هم نیست، زیادتر است، و در این صورت ظرف دو ماه رژیم ذیل فصل هفت و ماده 41 منشور شورای امنیت سازمان ملل برگشته و تحریم های بین المللی با شدت تمام برقرار میشود.

در آن شرایط، و یا حتی قبلتر از آن، احتمال شروع اعتراضات مردمی وجود دارد، و طبعا رژیم جز استفاده از نیروی #سرکوب و کشتار چاره ای ندارد، و با توجه به سوابق تاریک رژیم در قتل عام #آبان98 و #دی96 و اعدامهای انجام شده و دستگیری ها و شکنجه ها و گروگان گیری های متعدد و نقص فاحش #حقوق_بشر و پرونده های ترور و قطعنامه هایی که در سالها و موارد متعدد علیه رژیم صادر شده است، زمینه #مداخله_بشردوستانه سازمان ملل طبق بند7 ماده2 منشور شورای امنیت وجود داشته و توسط قدرتهای خارجی برای حمایت از #معترضان میتواند توسط سازمان ملل انجام شود .

اما اگر اعتراضات مردمی شروع نشود، آمریکا میتواند بعد از اجرایی شدن ماده 41 منشور، مقدمات لارم را فراهم کرده بسمت اجرایی کردن ماده 42 منشور سازمان ملل رفته و به دلیل خطر #هسته_ای و #موشکهای_بالستیک و حمایت از #تروریسم و به خطر انداختن #صلح_جهانی، همان کاری که با #صدام کرد، با ترتیبی دیگر با #خامنه_ای انجام دهد، که طبعا سرنوشت بسیار خطرناکی هم به کشور #ایران رقم می خورد .

‌🔴 بررسی یک احتمال

🔻 از #مکانیزم_ماشه تا #مداخله_بشردوستانه
(فصل 7 ماده 2 منشور شورای امنیت )
یا #اقدام_نظامی شورای امنیت، برای محافظت از #صلح_جهانی
(فصل 7 ماده 42 منشور شورای امنیت سازمان ملل متحد)

ناکامی اخیر آمریکا در شورای امنیت سازمان ملل در رابطه با پیش نویس قطعنامه تمدید #تحریم_تسلیحاتی جمهوری اسلامی، در چارجوب #برجام و البته ترکیب آرای مشکوک " 2 رای مخالف توسط دو عضو ثابت اسیایی ( روسیه و چین ) و 11 رای ممتنع از جمله دو عضو اروپایی ثابت و دارنده حق وتو( اینگلیس و فرانسه ) و یک قدرت برتر اقتصاد اروپا( المان) در شورای امنیت و کشورهایی گه بندرت اینچنین با یکدیگر همسو می شدند، و فقط یک همراه ینام جمهوری دومنیکن با ایالات متحده آمریکا، تحلیلها و ایده های متعددی را ایجاد کزده است .

از جمله تحلیلی که این رویداد را شکستی فاحش به آمریکا و پیروزی به جمهوری اسلامی قلمدا کرده
و یا تحلیلی که این نتیجه رای گیری را قابل پیش بینی و مهندسی شده تلقی کرده که یک شکست تاکتیکی را برای کسب یک پیروزی استراتریکی طراحی کرده است
و یا تحلیلی که باور دارد این رای گیری رویارویی اروپا با قطبهای قدرتهای نظامی جهان بوده که میخواهد مدیریتی اروپایی را در مقابل قدرتها نظامی اجرا کند و مخالف هر دو گرده ( چین و روسیه ) و آمریکا می باشد.
حتی برخی معتقدند دولتهای اروپایی بدلیل عدم محبوبیت ترامپ در جامعه اروپا و از ترس انتخاب نشدن از طرف مردم و از طرفی یخاطر مراعات قدرت آمریکا به این پیش نویس رای ممتنع داده اند
البته گروهی نیز این اقدام اروپایی ها را تلاش برای حفظ برجام و حمایت از موجودیت جمهوری اسلامی در مقابل سیاست فشار حداکثری آمریکا تلقی می کنند.
و یا تحلیلی که معتقد است این رای گیری که مخالفت همه اعضای شورای امنیت با آمریکا را نمایش داد، مقدمه و بهانه ای برای ایالات متحده خواهد بود که نقش و ساختار سنتی سازمان ملل و شورای امنیت را برحسب شرایط روز تغییر دهد و البته تغییراتی در نهادهای بین المللی ایجاد کرده و نظم جدیدی بر مدیریت جهانی حاکم شود.

این تحلیلهای مختلف هر کدام می تواند مورد نقد و بررسی واقع شود؛ اما مشخصا در رابطه با اصل موضوع، یعنی جمهوری اسلامی، آخرین بیانیه آژانس بین المللی انرژی اتمی با بیانیه های قبلی آن کاملا متفاوت بود، و رژیم را محکوم به تخطی از برجام و تولید اورانیوم مازاد با خلوص بالا که انکان ساخت بمب اتمی را فراهم می کند، و پنهان کاری و داشتن سایت های اعلام نشده و ممانعت از کلر بازرسان آژانس کرد.

اکنون اگر اتفاق خاصی در آژانس بیافتد، ممکن هست هر یک از اعضای حاضر در برجام و آنها که این مرحله رای ممتنع داده اند، اقدام به اسنپ بک بکنند و تازه مدعی شوند، با اینکه قبلا به قطعنامه آمریکا رای ممتنع داده اند، اما چون رژیم از برجام تخطی کرده، دقیقا به همین دلیل، بدون توجه به اقدامات امریکا، و در عین صداقت و دقیقا با دلیل حرفه ای و فنی - و نه سیاسی- انجام میدهند و با این رفتار جهان را بلحاظ وجدانی و اخلاقی هم متقاعد و با خود همراه بکنند.
یعنی از رای ممتنع فعلی استفاده روانشناسانه در آن روز بکنند، و برای پیشبرد همین هدف، آن روز استفاده کنند اما با بازی کردن نقش پلیس خوب و پلیس بد.

احتمال انجام این کار توسط اینگلیس، که عضو اتحادیه اروپا هم نیست، زیادتر است، و در این صورت ظرف دو ماه رژیم ذیل فصل هفت و ماده 41 منشور شورای امنیت سازمان ملل برگشته و تحریم های بین المللی با شدت تمام برقرار میشود.

در آن شرایط، و یا حتی قبلتر از آن، احتمال شروع اعتراضات مردمی وجود دارد، و طبعا رژیم جز استفاده از نیروی #سرکوب و کشتار چاره ای ندارد، و با توجه به سوابق تاریک رژیم در قتل عام #آبان98 و #دی96 و اعدامهای انجام شده و دستگیری ها و شکنجه ها و گروگان گیری های متعدد و نقص فاحش #حقوق_بشر و پرونده های ترور و قطعنامه هایی که در سالها و موارد متعدد علیه رژیم صادر شده است، زمینه #مداخله_بشردوستانه سازمان ملل طبق بند7 ماده2 منشور شورای امنیت وجود داشته و توسط قدرتهای خارجی برای حمایت از #معترضان میتواند توسط سازمان ملل انجام شود .

اما اگر اعتراضات مردمی شروع نشود، آمریکا میتواند بعد از اجرایی شدن ماده 41 منشور، مقدمات لارم را فراهم کرده بسمت اجرایی کردن ماده 42 منشور سازمان ملل رفته و به دلیل خطر #هسته_ای و #موشکهای_بالستیک و حمایت از #تروریسم و به خطر انداختن #صلح_جهانی، همان کاری که با #صدام کرد، با ترتیبی دیگر با #خامنه_ای انجام دهد، که طبعا سرنوشت بسیار خطرناکی هم به کشور #ایران رقم می خورد .

‌🔴 تقابل حهانی شیوه ناسیونالیست آمریکایی با شیوه گلوبالیستی سلطه گران جهانخوار

1⃣قسمت دوم 🔰

اکنون ترامپ آمده بود که این گفتمان فریبکار را کنار بگذارد، و به جای هم پیمانان سنتی، بعنوان دولت آمریکا در جهت تامین منافع آمریکا عمل کند .

ترامپ تاکید کرد ما ژاندرم جهان نیستیم و وظیفه مدیریت جهان را با ما نیست و برای این شعار حاضر نیستیم هزینه کنیم .
او گفت ما حاضر نیستیم برای تامین امنیت اروپا بیشترین هزینه را در ناتو تقبل کنیم، و خود اروپایی ها در حالی که پشت پرده در چارچوب گلوبالیسم با روسیه و چین همکاری می کنند، اما در ظاهر ادعای تامین امنیت در مقابل روسیه را داشته، و هزینه آن را بعنوان هم پیمان سنتی روی دوش آمریکا گذاشته و ثروت آن را هزینه اهداف خود کرده، و از ناتو برای پیشبرد اهداف گلوبالیستی استفاده کنند .

ترامپ از بسیاری از پیمان ها با همین منطق خارج شده، و معتقد بود این پیمان ها هیچ یک واقعا دنبال کننده هدفی که در ظاهر بیان شده نیستند، بلکه فقط برای مهار و کنترل قدرت سیاسی و نظامی و اقتصادی ملت امریکا طراحی شده و توسط روسای جمهور خائنی مانند بارک حسین اوباما و خانواده های کلینتون و بوش بر ملت آمریکا تحمیل شده اند .

اگر بخواهیم خلاصه بیان کنیم، آمدن ترامپ به کاخ سفید شروع #جنگ_دوم_استقلال_آمریکا بود .

اگر در جنگ اول استقلال آمریکا، دشمن فقط حکومت بریتانیا بود، اکنون سازمان جهانگرایی، دشمن استقلال آمریکا است، که متشکل از ابرسرمایه داران بین المللی و تراستها و مافیاهای جهانی و انحصارطلبان بین المللی که بسیاری حتی شهروند خود آمریکا بوده، و بخاطر قدرت اقتصادی که کسب کرده بودند، رضایت ندارشتند از کشور و قوانین ملی تبعیت کنند، و بخاطر در اختیار داشتن قسمت اعظم ثروت جهان، فکر می کنند باید مدیریت جهان دست آنها بوده، و همه ملتها و کشورها تحت دستور و قوانین اعمالی آنها رفتار کنند، نه اینکه ملتها به آنها قانون وضع کنند، و در مقابل آنها از منافع ملی خود حرف بزنند و برخی در قالب راست افراطی و جریانهای فریبنده اخرالرمانی خود را سازمان داده و با قدرت مالی خود، حاکمیت امریکا را گروگان گرفته بودند، و همچنین کمونیستها و سوسیالیستهایی که دنبال نابود کردن سیستم اقتصاد و جامعه آزاد و برقراری انترناسیونالیسم و توهم حکومت جهانی دیکتاتوری کارگری، بعنوان کمون نهایی هستند که با نابودی شوروی، اکنون با تکیه بر #حزب #کمونیست_چین پروژه خود را تحت عنوان جهانگرایی که ایده پرداز اصلی آن هیتلر بوده ادامه دهند.

اما موضوع اینجاست که در جنگ دوم استقلال طلبی، آمریکا تنها نیست؛ بلکه آمریکا و همه ملتهای جهان تحت سلطه این جهانخواران هستند، و در واقع این بار جنگی جهانی در کار است که در یک طرف همه ملتهای استقلال طلب قرار دارند، و در طرف دیگر دست نشانده های جهانگرایی، که بعنوان حاکمان مستقر کشورهای جهان برنامه های آنها را در کشورهای خود پیش می برند و طبعا ریشه این جهانخواران در جریان فتنه #فراماسونری هست، که تحت رهبری ملکه بریتانیا عمل می کند، و افرادی مانند #مرکل و #مکرون و موگرینی و جانشین او در اتحادیه اروپا، از احزاب چپ، کشور و ملتها را گروگان گرفته، و قربانی این جریان می کنند، و بعنوان نماینده این کشورها در جامعه جهانی گلوبالیسم را رشد می دهند و از حکومتی که بزرگترین حامی تروریسم هست، و دقیقا مزدور جهانگرایی هست، دفاع و حمایت می کنند .

طبیعی است که رودرویی ترامپ از روز اول با ملکه انگلیس آشکار بود و به مکرون و مرکل می تاخت و با بازی های جنایتکارانه پوتین مقابله می کرد، و در مقابل توطئه های حرب کمونیست چین مقابله به مثل می کرد .

آشکارا دور اول ریاست جمهوری ترامپ را باید دوره #برهم _دن_بازی نامید .

آمریکا با خروج ار بسیاری از معاهدات گلوبالیستی خود را آزاد کرد، و ابزارهای کار جهانگرایان را نابود نمود، و در ادامه باید به سر وقت سازمان های جهانی رفته و اقدام به اصلاح آنها بکند، و این مهم را در جریان #کرونا و با قطع هزینه #سازمان_بهداشت_جهانی ، اشکارا عملی کرد، و مدعی شد این سازمان بجای عمل به وظیفه قانونی خود، نقش پیشقراول چین کنونیست را داشته، و در گسترش حمله میکروبی حزب کمونیست چین به ملتهای جهان، خصوصا آمریکا بود، که تلاش دارد ترامپ را با شکست انتخاباتی مواجه کند .

اما قوی ترین بخش سازمان ملل متحد، در واقع شورای امنیت هست و در این شورا پنج کشور دارای حق وتو هستند، و هدف از تشکیل این شورا که در منشور آن قید شده است، حفاظت از #صلح_جهانی است، و اکنون باید دید در تقابل جهانی، که بین جهانگرایان و آمریکا و همه ملتهای استقلال طلب، در پیش رو است، این شورا قادر به حفظ صلح می باشد یا نه؟

و اگر پاسخ منفی باشد، نقش امریکا چه خواهد بود و سازمان ملل چه وظیفه ای باید داشته باشد؟

ادامه👇👇👇