‍ ‍ ‍ ‍ پیش از آنکه مرگ روی کاغذ دراز بکشد
جایی تیر باران شده بودیم

کنار تقویم

حالا پای رستاخیز را بکش وسط ............

بگو قلم با کدام کفش راه برود
...............


از کدام تبر !
تقاص این همه درخت رابگیرم

دق کردند تا کاغذ شوند

راستی از سطرهایی که رنگ به زردی سپرده اند چه خبر ؟
اصلا... از خودکشی کتابخانه خبر داری؟

بیرون بکش درخت را
از خواب قلم
از صعب العبور شروعی که
درد دارد


خفه خون هایی هستند
مثل خوره
که یواش یواش ...

یواش تر
دارم خ ف ه می ...



✍ #نسرین_باقری
🎙 #نسیم_محمدی

@raaadpaymahtab
@AsheghaneNasim

‍ ‍ "به خانه بر می گردیم "
میزند زیر آواز

لبخندی که یادگار عروسی مان است
بیشتر مشت می خورد
و سرخ شهوتناکی که لب به تن کرده
بی رحمانه شور است

پریده خواب ازچشم
مشت زدگی را خوب می فهمد لای ضجه های ریخته در پتو

بی دادی که داد را هم نمیتواند بکشد
لای فشار گلو ....
ق ط ع ش د م
نفس را پیوست بده به مشتی
قرص خواب

آرام توی گوشش بخواند
(عزیزم دوست نداشته باشم خوبه
؟
هنو ی جو غیرت واسم مونده که وختی اینقده خوشگلی شبیه قرتیا نشی)

هیس
می شود لطفن عزیزم
زیپ شوی بر دهان
...وسطـ خواب نخوابهایم
ترجیهن
کپه ی مرگت را بگذار


✍ #نسرین_باقری
🎙#نسیم_محمدی

@raaadpaymahtab
@AsheghaneNasim