Audio
📖🎧 #کتاب_صوتی
🔸 کاری از کانون قرآن و عترت دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه
◻️◽️▫️
📕 ناقوسها به صدا درمیآیند.
#برش_کتاب
▫️بخش سی و یکم
جوان با تعجبی و توام با هیجان گفت:« خیلی عجیب است، شما یک کشیش مسیحی هستید و این همه کتاب درباره امام علی خوانده اید و باز هم به دنبال کتاب های دیگر می گردید.» کشیش گفت:« شما نهجالبلاغه خوانده اید؟» جوان پس از مکث کوتاهی سرش را تکان داد و گفت:« ای... چندباری بخش هایی از آن را خوانده ام ... اما قرآن را همیشه میخوانم.» کشیش گفت:« خوب است. باز شما جوانان مسلمان بهتر از جوانان مسیحی کتاب آسمانیتان را میخوانید.»
🔺 برای دنبال کردن برشهای کتاب، از هشتگها استفاده کنید.
🖋 نویسنده: ابراهیم حسنبیگی
🖇 تعداد صفحات: ۱۳۶
📖 انتشارات: عهد مانا
📚 #کتابخوانی
◻️◽️▫️
•|@Quet_kums|•
🔸 کاری از کانون قرآن و عترت دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه
◻️◽️▫️
📕 ناقوسها به صدا درمیآیند.
#برش_کتاب
▫️بخش سی و یکم
جوان با تعجبی و توام با هیجان گفت:« خیلی عجیب است، شما یک کشیش مسیحی هستید و این همه کتاب درباره امام علی خوانده اید و باز هم به دنبال کتاب های دیگر می گردید.» کشیش گفت:« شما نهجالبلاغه خوانده اید؟» جوان پس از مکث کوتاهی سرش را تکان داد و گفت:« ای... چندباری بخش هایی از آن را خوانده ام ... اما قرآن را همیشه میخوانم.» کشیش گفت:« خوب است. باز شما جوانان مسلمان بهتر از جوانان مسیحی کتاب آسمانیتان را میخوانید.»
🔺 برای دنبال کردن برشهای کتاب، از هشتگها استفاده کنید.
🖋 نویسنده: ابراهیم حسنبیگی
🖇 تعداد صفحات: ۱۳۶
📖 انتشارات: عهد مانا
📚 #کتابخوانی
◻️◽️▫️
•|@Quet_kums|•
Audio
📖🎧 #کتاب_صوتی
🔸 کاری از کانون قرآن و عترت دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه
◻️◽️▫️
📕 ناقوسها به صدا درمیآیند.
#برش_کتاب
▫️بخش سی و دوم
«آن ها سه نفر بودند. عبدالله بن ملجم، آشفته و هراسناک به برک بن عبدالله نگاه کرد. برک سرش پایین بود و با انگشت دست هایش بازی میکرد، اما دوستش عمرو بن بکر نگاهش به عبدالله بن ملجم بود تا سخنی بگوید و علت فراخواندنش را به کنج مسجد بداند.»
🔺 برای دنبال کردن برشهای کتاب، از هشتگها استفاده کنید.
🖋 نویسنده: ابراهیم حسنبیگی
🖇 تعداد صفحات: ۱۳۶
📖 انتشارات: عهد مانا
📚 #کتابخوانی
◻️◽️▫️
•|@Quet_kums|•
🔸 کاری از کانون قرآن و عترت دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه
◻️◽️▫️
📕 ناقوسها به صدا درمیآیند.
#برش_کتاب
▫️بخش سی و دوم
«آن ها سه نفر بودند. عبدالله بن ملجم، آشفته و هراسناک به برک بن عبدالله نگاه کرد. برک سرش پایین بود و با انگشت دست هایش بازی میکرد، اما دوستش عمرو بن بکر نگاهش به عبدالله بن ملجم بود تا سخنی بگوید و علت فراخواندنش را به کنج مسجد بداند.»
🔺 برای دنبال کردن برشهای کتاب، از هشتگها استفاده کنید.
🖋 نویسنده: ابراهیم حسنبیگی
🖇 تعداد صفحات: ۱۳۶
📖 انتشارات: عهد مانا
📚 #کتابخوانی
◻️◽️▫️
•|@Quet_kums|•
Audio
📖🎧 #کتاب_صوتی
🔸 کاری از کانون قرآن و عترت دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه
◻️◽️▫️
📕 ناقوسها به صدا درمیآیند.
#برش_کتاب
▫️بخش سی و سوم
«آن شب، شب نوزدهم ماه رمضان، عبدالله سحری اش را که خورد، اسبش را زین کرد، لباس سفید پوشید، غلاف شمشیر را به کمر بست و در حالی که خود را در لباس و عمامه سیاهی پوشانده بود، راهی مسجد جامع شد. افسار اسب را به تیرک چوبی مقابل مسجد بست و راه افتاد. تیغه ی شمشیرش را تیز کرد و آن را به زهری کشنده آغشته کرد. امیدوار بود که دوستانش برک و عمرو در چنین شبی به مراد خود رسیده باشند.»
🔺 برای دنبال کردن برشهای کتاب، از هشتگها استفاده کنید.
🖋 نویسنده: ابراهیم حسنبیگی
🖇 تعداد صفحات: ۱۳۶
📖 انتشارات: عهد مانا
📚 #کتابخوانی
◻️◽️▫️
•|@Quet_kums|•
🔸 کاری از کانون قرآن و عترت دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه
◻️◽️▫️
📕 ناقوسها به صدا درمیآیند.
#برش_کتاب
▫️بخش سی و سوم
«آن شب، شب نوزدهم ماه رمضان، عبدالله سحری اش را که خورد، اسبش را زین کرد، لباس سفید پوشید، غلاف شمشیر را به کمر بست و در حالی که خود را در لباس و عمامه سیاهی پوشانده بود، راهی مسجد جامع شد. افسار اسب را به تیرک چوبی مقابل مسجد بست و راه افتاد. تیغه ی شمشیرش را تیز کرد و آن را به زهری کشنده آغشته کرد. امیدوار بود که دوستانش برک و عمرو در چنین شبی به مراد خود رسیده باشند.»
🔺 برای دنبال کردن برشهای کتاب، از هشتگها استفاده کنید.
🖋 نویسنده: ابراهیم حسنبیگی
🖇 تعداد صفحات: ۱۳۶
📖 انتشارات: عهد مانا
📚 #کتابخوانی
◻️◽️▫️
•|@Quet_kums|•
Audio
📖🎧 #کتاب_صوتی
🔸 کاری از کانون قرآن و عترت دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه
◻️◽️▫️
📕 ناقوسها به صدا درمیآیند.
#برش_کتاب
▫️بخش سی و چهارم
در کلام هیچ پیامبری، کلامی چون کلام علی ندیدم که این همه به فکر مردم گرسنه و پابرهنه جامعه باشد. علی گویا خدمت به مردم را بر خدمت به خود و خانواده اش برتری داده است. سعی کن راهی را که من در پیری شناختم، تو در جوانی بشناسی. توصیه میکنم درباره علی مطالعه کن.» سرگئی گفت :« چرا علی؟ مگر مصلحان و مشاهیر بزرگ در تاریخ و فرهنگ خودمان کم داریم؟» کشیش گفت:« نه پسرم، کم نداریم، درباره آنان نیز بخوان اما بدان مقام و مرتبه علی در میان آنان چیز دیگری است.»
🔺 برای دنبال کردن برشهای کتاب، از هشتگها استفاده کنید.
🖋 نویسنده: ابراهیم حسنبیگی
🖇 تعداد صفحات: ۱۳۶
📖 انتشارات: عهد مانا
📚 #کتابخوانی
◻️◽️▫️
•|@Quet_kums|•
🔸 کاری از کانون قرآن و عترت دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه
◻️◽️▫️
📕 ناقوسها به صدا درمیآیند.
#برش_کتاب
▫️بخش سی و چهارم
در کلام هیچ پیامبری، کلامی چون کلام علی ندیدم که این همه به فکر مردم گرسنه و پابرهنه جامعه باشد. علی گویا خدمت به مردم را بر خدمت به خود و خانواده اش برتری داده است. سعی کن راهی را که من در پیری شناختم، تو در جوانی بشناسی. توصیه میکنم درباره علی مطالعه کن.» سرگئی گفت :« چرا علی؟ مگر مصلحان و مشاهیر بزرگ در تاریخ و فرهنگ خودمان کم داریم؟» کشیش گفت:« نه پسرم، کم نداریم، درباره آنان نیز بخوان اما بدان مقام و مرتبه علی در میان آنان چیز دیگری است.»
🔺 برای دنبال کردن برشهای کتاب، از هشتگها استفاده کنید.
🖋 نویسنده: ابراهیم حسنبیگی
🖇 تعداد صفحات: ۱۳۶
📖 انتشارات: عهد مانا
📚 #کتابخوانی
◻️◽️▫️
•|@Quet_kums|•