photo5170202286155212839.jpg
66.8 KB
زندگی، سرخوشی و کتاب
این دفعه: رفتنی باید بره....
همراه ما بشید در تجربه ساعاتی متفاوت، دورهم، در یک مکان چشمنواز، با نوشیدنی و شیرینی و بازی و گفتوگو، هدیه کتاب الکترونیکی طاقچه و کنجکاوی درباره مهاجرت و نگاهی به یک کتاب که آن را همراه خودتون به خونه خواهید برد.
زمانش: دوشنبه ۲۵شهریور از ساعت ۱۷ تا ۲۰
مکانش: کافه کتاب دارالخلافه، خانه قدیمی مهین الملک در محله شیخهادی تهران
کتابش: قم رو بیشتر دوست داری یا نیویورک، نوشته راضیه مهدیزاده
هزینه کل ماجرا: ۸۵ هزارتومان وجه رایج
برای این دورهمی اینها وسط میدون اومدن:
#انتشارات_ققنوس
#کافه_کتاب_دارالخلافه
#اپلیکیشن_طاقچه
@me.f_photography
و خودم #گیتی_صفرزاده
اگه دوست دارید در این دورهمی با ما باشید به شماره 09019953371 پیغام بفرستید.
@yekiboodyekihamnabood
@qoqnoospub
این دفعه: رفتنی باید بره....
همراه ما بشید در تجربه ساعاتی متفاوت، دورهم، در یک مکان چشمنواز، با نوشیدنی و شیرینی و بازی و گفتوگو، هدیه کتاب الکترونیکی طاقچه و کنجکاوی درباره مهاجرت و نگاهی به یک کتاب که آن را همراه خودتون به خونه خواهید برد.
زمانش: دوشنبه ۲۵شهریور از ساعت ۱۷ تا ۲۰
مکانش: کافه کتاب دارالخلافه، خانه قدیمی مهین الملک در محله شیخهادی تهران
کتابش: قم رو بیشتر دوست داری یا نیویورک، نوشته راضیه مهدیزاده
هزینه کل ماجرا: ۸۵ هزارتومان وجه رایج
برای این دورهمی اینها وسط میدون اومدن:
#انتشارات_ققنوس
#کافه_کتاب_دارالخلافه
#اپلیکیشن_طاقچه
@me.f_photography
و خودم #گیتی_صفرزاده
اگه دوست دارید در این دورهمی با ما باشید به شماره 09019953371 پیغام بفرستید.
@yekiboodyekihamnabood
@qoqnoospub
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📌در حاشیهٔ اختتامیهٔ «جشنوارهٔ داستان ایرانی ققنوس»
✍️زهرا شاهی نویسندهٔ کتاب «درازکش در ساعت خواب»
🔸داستان دو راوی دارد، دو مرد که هر کدام نماینده دو طبقه متفاوت از جامعه هستند. داستانِ این دو قهرمان در امتداد هم روایت میشود. آنها در عین حال که دو دنیای کاملاً متفاوت دارند سرنوشتی بههمگرهخورده دارند.
نویسنده به خوبی عشق، بیقراری، تردید، پسزدگی، واماندگی، خیانت و انتقام را به تصویر میکشد.
در قسمتی از این کتاب میخوانیم:
نگاهی به سرتاپایم میاندازد، سری تکان میدهد و مینشیند پشت فرمان. استارت میزند و نوربالایش را میاندازد توی چشمهایم و از کنارم رد میشود و پشت پیچ کوچه محو. همانطور که تمام این هفت سال از جلوِ چشمم محو شده بود و چه اهمیتی داشت دارد چه غلطی میکند. همین خوب بود. همین بیخبری. میروم سمت ساختمان نیمهکاره دنبال چاقو پیدایش نمیکنم. رنگ قرمزی که روی لبهاش ماسیده دیگر خوشحالم نمیکند. خودم را گلوله میکنم روی زمین و برای چند دقیقه از ته قلبم میخوابم.
بلند میشوم خودم را میتکانم و میروم زیر نور تکچراغ سر کوچه دوباره به رد خون چاقو نگاه میکنم. کاش کتایون میفهمید.
@qoqnoospub
✍️زهرا شاهی نویسندهٔ کتاب «درازکش در ساعت خواب»
🔸داستان دو راوی دارد، دو مرد که هر کدام نماینده دو طبقه متفاوت از جامعه هستند. داستانِ این دو قهرمان در امتداد هم روایت میشود. آنها در عین حال که دو دنیای کاملاً متفاوت دارند سرنوشتی بههمگرهخورده دارند.
نویسنده به خوبی عشق، بیقراری، تردید، پسزدگی، واماندگی، خیانت و انتقام را به تصویر میکشد.
در قسمتی از این کتاب میخوانیم:
نگاهی به سرتاپایم میاندازد، سری تکان میدهد و مینشیند پشت فرمان. استارت میزند و نوربالایش را میاندازد توی چشمهایم و از کنارم رد میشود و پشت پیچ کوچه محو. همانطور که تمام این هفت سال از جلوِ چشمم محو شده بود و چه اهمیتی داشت دارد چه غلطی میکند. همین خوب بود. همین بیخبری. میروم سمت ساختمان نیمهکاره دنبال چاقو پیدایش نمیکنم. رنگ قرمزی که روی لبهاش ماسیده دیگر خوشحالم نمیکند. خودم را گلوله میکنم روی زمین و برای چند دقیقه از ته قلبم میخوابم.
بلند میشوم خودم را میتکانم و میروم زیر نور تکچراغ سر کوچه دوباره به رد خون چاقو نگاه میکنم. کاش کتایون میفهمید.
@qoqnoospub
photo6039726631502852295.jpg
63.4 KB
تازه یادم افتاد او هنوز نمیداند کسی که نعیم صدایش میکند دختر است. شلوارم را سفت چسبیدم. ایناس خندید و گفت: «نترس نمیخواهم قیچیاش کنم.»
رائده خندید و رفت بیرون. با شلوار رفتم توی تشت. وقتی رائده با سطل آب برگشت هنوز داشت میخندید. او که رفت شلوار خیس را از تشت انداختم بیرون. دایی گفته بود نباید کسی بفهمد دخترم. نمیدانستم اگر ایناس این موضوع را بفهمد چه میکند. وقتی میایستادم پشتم را میکردم به او و میخندیدم. فکر میکردم با این ترفند دست از سرم برمیدارد، اما او شوخیاش گرفته بود. درست لحظهای که فکر میکردم خطر از بیخ گوشم گذشته حولهاش را انداخت روی سرم و برم گرداند. ماتش برد، بدون اینکه حرفی بزنم رفتم گوشهی چادر نشستم. ایناس در سکوت حوله پیچم کرد. لباسهایم را برداشت و رفت بیرون. چند دقیقه بعد با یک دست لباس دخترانه برگشت و آهسته گفت: «عِجَبنی».
#شاه_پری
#زهرا_امیدی
@qoqnoospub
رائده خندید و رفت بیرون. با شلوار رفتم توی تشت. وقتی رائده با سطل آب برگشت هنوز داشت میخندید. او که رفت شلوار خیس را از تشت انداختم بیرون. دایی گفته بود نباید کسی بفهمد دخترم. نمیدانستم اگر ایناس این موضوع را بفهمد چه میکند. وقتی میایستادم پشتم را میکردم به او و میخندیدم. فکر میکردم با این ترفند دست از سرم برمیدارد، اما او شوخیاش گرفته بود. درست لحظهای که فکر میکردم خطر از بیخ گوشم گذشته حولهاش را انداخت روی سرم و برم گرداند. ماتش برد، بدون اینکه حرفی بزنم رفتم گوشهی چادر نشستم. ایناس در سکوت حوله پیچم کرد. لباسهایم را برداشت و رفت بیرون. چند دقیقه بعد با یک دست لباس دخترانه برگشت و آهسته گفت: «عِجَبنی».
#شاه_پری
#زهرا_امیدی
@qoqnoospub
Forwarded from انتشارات ققنوس
photo5170202286155212839.jpg
66.8 KB
زندگی، سرخوشی و کتاب
این دفعه: رفتنی باید بره....
همراه ما بشید در تجربه ساعاتی متفاوت، دورهم، در یک مکان چشمنواز، با نوشیدنی و شیرینی و بازی و گفتوگو، هدیه کتاب الکترونیکی طاقچه و کنجکاوی درباره مهاجرت و نگاهی به یک کتاب که آن را همراه خودتون به خونه خواهید برد.
زمانش: دوشنبه ۲۵شهریور از ساعت ۱۷ تا ۲۰
مکانش: کافه کتاب دارالخلافه، خانه قدیمی مهین الملک در محله شیخهادی تهران
کتابش: قم رو بیشتر دوست داری یا نیویورک، نوشته راضیه مهدیزاده
هزینه کل ماجرا: ۸۵ هزارتومان وجه رایج
برای این دورهمی اینها وسط میدون اومدن:
#انتشارات_ققنوس
#کافه_کتاب_دارالخلافه
#اپلیکیشن_طاقچه
@me.f_photography
و خودم #گیتی_صفرزاده
اگه دوست دارید در این دورهمی با ما باشید به شماره 09019953371 پیغام بفرستید.
@yekiboodyekihamnabood
@qoqnoospub
این دفعه: رفتنی باید بره....
همراه ما بشید در تجربه ساعاتی متفاوت، دورهم، در یک مکان چشمنواز، با نوشیدنی و شیرینی و بازی و گفتوگو، هدیه کتاب الکترونیکی طاقچه و کنجکاوی درباره مهاجرت و نگاهی به یک کتاب که آن را همراه خودتون به خونه خواهید برد.
زمانش: دوشنبه ۲۵شهریور از ساعت ۱۷ تا ۲۰
مکانش: کافه کتاب دارالخلافه، خانه قدیمی مهین الملک در محله شیخهادی تهران
کتابش: قم رو بیشتر دوست داری یا نیویورک، نوشته راضیه مهدیزاده
هزینه کل ماجرا: ۸۵ هزارتومان وجه رایج
برای این دورهمی اینها وسط میدون اومدن:
#انتشارات_ققنوس
#کافه_کتاب_دارالخلافه
#اپلیکیشن_طاقچه
@me.f_photography
و خودم #گیتی_صفرزاده
اگه دوست دارید در این دورهمی با ما باشید به شماره 09019953371 پیغام بفرستید.
@yekiboodyekihamnabood
@qoqnoospub
انتشارات ققنوس
Photo
🔅به تازگي #انتشارات_ققنوس كتاب «رمانتيسم آلمانی» نوشته #فردريک_بيزر با ترجمه #سيدمسعود_آذرفام را راهی بازار نشر كرده است. اين كتاب مشتمل بر ۱۰ جستار است كه هر يک به شرح و بسط زوايای مختلفی از مرحله نخست تكوين رمانتيسم آلمانی و رابطه پيچيده آن با جنبشهايی چون «روشنگری» و «توفان و تلاطم» میپردازد. هدف اصلی كتاب حاضر اين است كه با نقد رويكردهای متداول در تفسير رمانتيسم آلمانی، به خصوص رويكردهای #پستمدرنیستی كه غالبا رمانتيسم را به جنبههای ادبی و زيباییشناختی آن محدود كردهاند و آن را ضدروشنگری، ضدعقلباوری و غيرسياسی دانستهاند، از اين تفسير بديل دفاع كند كه رمانتيسم آلمانی نهفقط ضدروشنگری، ضدعقلباوری و ضدسياسی نبوده است، بلكه جنبههای ادبی و زيباییشناختی اين جنبش اساسا اسبابی در خدمت تحقق اهداف #متافيزیکی، اخلاقی و #سياسی آن بودهاند.
🔸نشست هفتگی شهر كتاب در روز سهشنبه
۲۶ شهريور ساعت ۱۶:۳۰ به نقد و بررسی كتاب «رمانتيسم آلمانی» اختصاص دارد كه با حضور دکتر ميثم سفيدخوش، دکتر سيدمسعود حسینی و سيدمسعود آذرفام در مركز فرهنگی شهر كتاب واقع در خيابان شهيد بهشتی، خيابان شهيد احمد قصير (بخارست)، نبش كوچه سوم برگزار میشود.
@qoqnoospub
🔸نشست هفتگی شهر كتاب در روز سهشنبه
۲۶ شهريور ساعت ۱۶:۳۰ به نقد و بررسی كتاب «رمانتيسم آلمانی» اختصاص دارد كه با حضور دکتر ميثم سفيدخوش، دکتر سيدمسعود حسینی و سيدمسعود آذرفام در مركز فرهنگی شهر كتاب واقع در خيابان شهيد بهشتی، خيابان شهيد احمد قصير (بخارست)، نبش كوچه سوم برگزار میشود.
@qoqnoospub
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کتابی برای دلباختگانِ ملتِ عشق!
کتابِ امروز ؛ ترجمهای دیگه از ارسلان فصیحی به قلمِ احمد امید هست که توسط انتشارات ققنوس چاپ و منتشر شده و خارج از حال و هوای ملت عشق نیست!
باب اسرار ، کتابی پر جاذبه و معماییه با پیوستهای جسته گریخته به داستان زندگی شمس و مولانا.
اینبار قراره همراه با دختری دو رگه به قونیه سفر کنید و غرق در داستانی عجیب بشید.
داستانی که شما رو مجذوب، میخکوب و حتی دلسرد میکنه
و در آخر کاری میکنه که با رضایت کتاب رو ببندید :)
در بخشی از کتاب مولانا میگوید:
دین من عشق است
عشق وجه مشترکیست که همهی انسان ها را
از هر دینی که باشند
مجموع میکند.
اسپانسر شهركتاب بابل
@Sedaliteh
@qoqnoospub
کتابِ امروز ؛ ترجمهای دیگه از ارسلان فصیحی به قلمِ احمد امید هست که توسط انتشارات ققنوس چاپ و منتشر شده و خارج از حال و هوای ملت عشق نیست!
باب اسرار ، کتابی پر جاذبه و معماییه با پیوستهای جسته گریخته به داستان زندگی شمس و مولانا.
اینبار قراره همراه با دختری دو رگه به قونیه سفر کنید و غرق در داستانی عجیب بشید.
داستانی که شما رو مجذوب، میخکوب و حتی دلسرد میکنه
و در آخر کاری میکنه که با رضایت کتاب رو ببندید :)
در بخشی از کتاب مولانا میگوید:
دین من عشق است
عشق وجه مشترکیست که همهی انسان ها را
از هر دینی که باشند
مجموع میکند.
اسپانسر شهركتاب بابل
@Sedaliteh
@qoqnoospub
Forwarded from انتشارات ققنوس
photo6048441867470745798.jpg
109.5 KB
💥💥💥💥
نشست هفتگی شهر كتاب در روز سهشنبه
۲۶ شهريور ساعت ۱۶:۳۰ به نقد و بررسی كتاب «رمانتيسم آلمانی» اختصاص دارد كه با حضور دکتر ميثم سفيدخوش، دکتر سيدمسعود حسینی و سيدمسعود آذرفام در مركز فرهنگی شهر كتاب واقع در خيابان شهيد بهشتی، خيابان شهيد احمد قصير (بخارست)، نبش كوچه سوم برگزار میشود.
@qoqnoospub
نشست هفتگی شهر كتاب در روز سهشنبه
۲۶ شهريور ساعت ۱۶:۳۰ به نقد و بررسی كتاب «رمانتيسم آلمانی» اختصاص دارد كه با حضور دکتر ميثم سفيدخوش، دکتر سيدمسعود حسینی و سيدمسعود آذرفام در مركز فرهنگی شهر كتاب واقع در خيابان شهيد بهشتی، خيابان شهيد احمد قصير (بخارست)، نبش كوچه سوم برگزار میشود.
@qoqnoospub
نقد و بررسی رمانتیسم آلمانی
به نقل از روزنامه همشهري
نشست هفتگی شهر کتاب، سهشنبه ۲۶ شهریور ساعت ۱۶:۳۰ به نقد و بررسی کتاب «رمانتیسم آلمانی» اختصاص دارد که با حضور میثم سفیدخوش، سیدمسعود حسینی و سیدمسعود آذرفام در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار میشود.
به گزارش همشهری، اخیرا انتشارات ققنوس کتاب «رمانتیسم آلمانی» نوشته فردریک بیزر را با ترجمه سیدمسعود آذرفام منتشر کرده است. این کتاب مشتمل بر ده جُستار است که هر یک به شرح و بسط زوایای مختلفی از مرحله نخست تکوین رمانتیسم آلمانی و رابطه پیچیده آن با جنبشهایی چون «روشنگری» و «طوفان و تلاطم» میپردازد. هدف اصلی کتاب حاضر این است که با نقد رویکردهای متداول در تفسیر رمانتیسم آلمانی، بهخصوص رویکردهای پستمدرنیستی که غالباً رمانتیسم را به جنبههای ادبی و زیباییشناختی آن محدود کردهاند و آن را ضدروشنگری، ضدعقلباوری و غیرسیاسی دانستهاند، از این تفسیر بدیل دفاع کند که رمانتیسم آلمانی نهفقط ضدروشنگری، ضدعقلباوری و ضدسیاسی نبوده، بلکه جنبههای ادبی و زیباییشناختی این جنبش اساساً اسبابی در خدمت تحقق اهداف متافیزیکی، اخلاقی و سیاسی آن بودهاند. مرکز فرهنگی شهر کتاب در خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمد قصیر (بخارست)، نبش کوچه سوم است.
@qoqnoospub
https://b2n.ir/77024
به نقل از روزنامه همشهري
نشست هفتگی شهر کتاب، سهشنبه ۲۶ شهریور ساعت ۱۶:۳۰ به نقد و بررسی کتاب «رمانتیسم آلمانی» اختصاص دارد که با حضور میثم سفیدخوش، سیدمسعود حسینی و سیدمسعود آذرفام در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار میشود.
به گزارش همشهری، اخیرا انتشارات ققنوس کتاب «رمانتیسم آلمانی» نوشته فردریک بیزر را با ترجمه سیدمسعود آذرفام منتشر کرده است. این کتاب مشتمل بر ده جُستار است که هر یک به شرح و بسط زوایای مختلفی از مرحله نخست تکوین رمانتیسم آلمانی و رابطه پیچیده آن با جنبشهایی چون «روشنگری» و «طوفان و تلاطم» میپردازد. هدف اصلی کتاب حاضر این است که با نقد رویکردهای متداول در تفسیر رمانتیسم آلمانی، بهخصوص رویکردهای پستمدرنیستی که غالباً رمانتیسم را به جنبههای ادبی و زیباییشناختی آن محدود کردهاند و آن را ضدروشنگری، ضدعقلباوری و غیرسیاسی دانستهاند، از این تفسیر بدیل دفاع کند که رمانتیسم آلمانی نهفقط ضدروشنگری، ضدعقلباوری و ضدسیاسی نبوده، بلکه جنبههای ادبی و زیباییشناختی این جنبش اساساً اسبابی در خدمت تحقق اهداف متافیزیکی، اخلاقی و سیاسی آن بودهاند. مرکز فرهنگی شهر کتاب در خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمد قصیر (بخارست)، نبش کوچه سوم است.
@qoqnoospub
https://b2n.ir/77024
نقد و بررسی رمانتیسم آلمانی
نشست هفتگی شهر کتاب، سهشنبه ۲۶ شهریور ساعت ۱۶:۳۰ به نقد و بررسی کتاب «رمانتیسم آلمانی» اختصاص دارد که با حضور میثم سفیدخوش، سیدمسعود حسینی و سیدمسعود آذرفام در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار میشود. روزنامه همشهری امروز،روزنامه همشهری صبح،صفحه روزنامه همشهری،دانلود…
انتشارات ققنوس
download.jpg
از سرگرم کردن مردان چیزی نمیدانستم. فکر کردم منظور ایناس این است که برای قادر برقصم. بلند شدم و با قدمهای مردد رفتم توی اتاق. قادر نشسته بود روی صندقی که خرتوپرتهایمان را انداخته بودیم تویش. مرا که دید گفت: «چرا اینقدر کوچک شدی؟»
چیزی نگفتم. بلند شد. تلوتلوخوران ترانهای را که ایناس چند دقیقه پیش خوانده بود با جملههای بیمفهوم می خواند. شروع کردم به رقصیدن. گفت: «ایناس، ایناس اذیتم نکن. چه جوری، چه جوری این کار را میکنی؟»
آمد طرفم. روبرویم ایستاد. گردنم را گرفت میان دستهای بزرگش و سرفهکنان با یقهی پیراهنم وررفت.
- درش بیاور... خودت درش بیاور... من نمیتوانم.
موهایم را دور انگشتهایش پیچاند. داد زد: «ایناس درش بیاور...»
خشکم زده بود. حتی نمیتوانستم دستهاییش را از خودم دور کنم. چسبیدم به سینهی پر از پشمی که بوی شراب میداد. سرم را عقب کشیدم و به پهلوهای نرمش مشت کوبیدم.
- تو ایناس نیستی... نه ایناس نیستی... باشد... اشکال ندارد...
ناگهان دستهایش شل شد و مثل یک تکه گوشت وارفت. افتاد روی زمین. من هم افتاده بودم. ایناس دستم را گرفت و کمک کرد بنشینم. گفت باید او را ببریم بیرون. نه فکرم کار میکرد، نه میتوانستم تکان بخورم. چوب رقصش افتاده بود کنار سر قادر. وقتی قادر را بردیم چند متر دورتر از خانهی پدرش، زیر برف، ول کردیم تازه داشتم میفهمیدم چه اتفاقی افتاده. برگشتیم تو. نفسنفسزنان نشستیم پشت در. ایناس ساکت بود. برف نشسته بود روی موهایش. گفت: «برای من سخت نبود. ژاک مرد مهربانی بود.»
#رمان_شاه_پری
#زهرا_امیدی
@qoqnoospub
چیزی نگفتم. بلند شد. تلوتلوخوران ترانهای را که ایناس چند دقیقه پیش خوانده بود با جملههای بیمفهوم می خواند. شروع کردم به رقصیدن. گفت: «ایناس، ایناس اذیتم نکن. چه جوری، چه جوری این کار را میکنی؟»
آمد طرفم. روبرویم ایستاد. گردنم را گرفت میان دستهای بزرگش و سرفهکنان با یقهی پیراهنم وررفت.
- درش بیاور... خودت درش بیاور... من نمیتوانم.
موهایم را دور انگشتهایش پیچاند. داد زد: «ایناس درش بیاور...»
خشکم زده بود. حتی نمیتوانستم دستهاییش را از خودم دور کنم. چسبیدم به سینهی پر از پشمی که بوی شراب میداد. سرم را عقب کشیدم و به پهلوهای نرمش مشت کوبیدم.
- تو ایناس نیستی... نه ایناس نیستی... باشد... اشکال ندارد...
ناگهان دستهایش شل شد و مثل یک تکه گوشت وارفت. افتاد روی زمین. من هم افتاده بودم. ایناس دستم را گرفت و کمک کرد بنشینم. گفت باید او را ببریم بیرون. نه فکرم کار میکرد، نه میتوانستم تکان بخورم. چوب رقصش افتاده بود کنار سر قادر. وقتی قادر را بردیم چند متر دورتر از خانهی پدرش، زیر برف، ول کردیم تازه داشتم میفهمیدم چه اتفاقی افتاده. برگشتیم تو. نفسنفسزنان نشستیم پشت در. ایناس ساکت بود. برف نشسته بود روی موهایش. گفت: «برای من سخت نبود. ژاک مرد مهربانی بود.»
#رمان_شاه_پری
#زهرا_امیدی
@qoqnoospub
photo6050868605597364680.jpg
30.8 KB
پائيز
آسمان سرفه مي کند
پائيز با سطلهاي رنگش
پشت در اين پا و آن پا مي کند
آفتاب اما ناي بالا آمدن ندارد
باد بر در مي کوبد
کلاغ ها گردوهاي پوک را به شيشه مي کوبند
اما من همچنان ترا منتظرم
و نميدانم در کدام خم اين کوچه پنهاني ؟
85/6/29
م.ع.سجادی ( کتاب سه مورچه عاشق)
@Qoqnoospub
آسمان سرفه مي کند
پائيز با سطلهاي رنگش
پشت در اين پا و آن پا مي کند
آفتاب اما ناي بالا آمدن ندارد
باد بر در مي کوبد
کلاغ ها گردوهاي پوک را به شيشه مي کوبند
اما من همچنان ترا منتظرم
و نميدانم در کدام خم اين کوچه پنهاني ؟
85/6/29
م.ع.سجادی ( کتاب سه مورچه عاشق)
@Qoqnoospub
50.gif
877.6 KB
عكس اميرحسينزادگان
مارگارت اتوود
عباس معروفي
مدیر انتشارات ققنوس به ایبنا گفت:
در دو ماراتن اثر جدید اتوود شرکت نمیکنم/ 14 سال پیش میخواستم اتوود را به ایران بیاورم
17 ناشر در پنج سال گذشته به سراغ اتوود رفتهاند
مدیر انتشارات ققنوس گفت: من در دو ماراتن چاپ کتاب جدید اتوود شرکت نمیکنم. نه اینکه نخواهم، نمیتوانم به این شکل اثر منتشر کنم. من نمیتوانم یک کتاب را تکه تکه کنم و هر تکه را به فردی بدهم تا ترجمه کند و بعد یک کتاب دست مخاطب بدهم. بنابراین از دور کنار میروم.
متن كامل گفتگو در پست بعدي
👇👇👇👇
@qoqnoospub
مارگارت اتوود
عباس معروفي
مدیر انتشارات ققنوس به ایبنا گفت:
در دو ماراتن اثر جدید اتوود شرکت نمیکنم/ 14 سال پیش میخواستم اتوود را به ایران بیاورم
17 ناشر در پنج سال گذشته به سراغ اتوود رفتهاند
مدیر انتشارات ققنوس گفت: من در دو ماراتن چاپ کتاب جدید اتوود شرکت نمیکنم. نه اینکه نخواهم، نمیتوانم به این شکل اثر منتشر کنم. من نمیتوانم یک کتاب را تکه تکه کنم و هر تکه را به فردی بدهم تا ترجمه کند و بعد یک کتاب دست مخاطب بدهم. بنابراین از دور کنار میروم.
متن كامل گفتگو در پست بعدي
👇👇👇👇
@qoqnoospub
💥💥💥💥
در دو ماراتن اثر جدید اتوود شرکت نمیکنم/ 14 سال پیش میخواستم اتوود را به ایران بیاورم
17 ناشر در پنج سال گذشته به سراغ اتوود رفتهاند
پاسخ
امير حسين زادگان مدير انتشارات ققنوس در پاسخ به انتشار اثر جديد #مارگارت_اتوود
مدیر انتشارات ققنوس گفت: من در دو ماراتن چاپ کتاب جدید اتوود شرکت نمیکنم. نه اینکه نخواهم، نمیتوانم به این شکل اثر منتشر کنم. من نمیتوانم یک کتاب را تکه تکه کنم و هر تکه را به فردی بدهم تا ترجمه کند و بعد یک کتاب دست مخاطب بدهم. بنابراین از دور کنار میروم.
در دو ماراتن اثر جدید اتوود شرکت نمیکنم/ 14 سال پیش میخواستم اتوود را به ایران بیاورم
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، جدیدترین اثر مارگارت اتوود با عنوان «وصیتها» در شرایطی روز سهشنبه (19 شهریورماه) با حضور جمعی از علاقهمندان این نویسنده در کتابفروشی واتراستونز لندن رونمایی شد که علاوه بر جمعیت قابل توجهی از علاقهمندان که از نیمه شب به خیابان این کتابفروشی آمده بودند؛ عدهای در ایران کتاب را ترجمه کرده و عدهای دیگر برای آن فیپا هم گرفتهاند!
«وصیتها» یا «وصایا» جدیدترین کتاب مارگارت اتوود است که داستان آن 15 سال بعد از آخرین صفحه رمان «سرگذشت ندیمه» آغاز میشود. رمانی که در سال 1985 برای نخستین بار منتشر شد و بعد یک فیلم سینمایی و یک اپرا بر اساس آن ساخته و به نمایش گذاشته است. البته تنور این اتفاق زمانی گرم شد که به واسطه پخش سریال «سرگذشته ندیمه» در سال 2017 دوباره نام اتوود شنیده شد.
جدل بر سر ترجمه و چاپ جدیدترین اثر مارگارت اتوود در شرایطی در فضای مجازی اتفاق افتاده که با نگاهی گذرا به چاپ آثار این نویسنده در ایران متوجه میشویم که تا به امروز 18 ناشر دست به ترجمه آثار این نویسنده زدهاند و از این میان تنها آثار نشر ققنوس مربوط به ابتدای دهه 80 است و تاریخ ثبت فیپا 17 ناشر دیگر به بعد از سال 1393 برمیگردد.
تا به امروز واحدهای نشر ققنوس، جمهوری، کتابسرای نیک، علمی فرهنگی، غنچه، نی، مروارید، سرزمین اهورایی، مشکی، پادینا، کتاب کولهپشتی، اسلیم رویان، ماهریس، نون، آوار، کتاب کاغذ، شورآفرین و آزرمیدخت اقدام به چاپ کتابهای اتوود کردهاند.
امیر حسینزادگان، مدیر انتشارات ققنوس درباره چاپ نخستین کتاب مارگارت اتوود به ایبنا اظهار کرد: اولین کتابی که ما از اتوود ترجمه کردیم، «عروس فریبکار» بود که در سال 1380 با اجازه ناشر و نویسنده منتشر شد؛ بعد از این اثر به سراغ «آدمکش کور» رفتیم و به مرور سایر کتابهای این نویسنده در انتشارات ققنوس منتشر شد. ما در همان سالها با آژانس ادبی کورتیس براون قراردادی بستیم و کتابهای او را قانونی چاپ کردیم.
وی ادامه داد: وقتی دو یا سه عنوان از کتابهای اتوود را چاپ کردیم با او دیدار داشتم. فکر میکنم سال 84 و در فرانکفورت بود. آن سال اتوود تمام ناشران آثارش در سراسر دنیا را به فرانکفورت دعوت کرده بود که من در این جلسه با او صحبت کردم. حتی او را برای حضور در نمایشگاه کتاب تهران دعوت کردم که او گفت تا سه سال آینده برنامهاش پُر است و بعد از آن هم اگر بخواهد در نمایشگاه شرکت کند، علاوه بر پول بلیط و هتل، هزینه دیگری هم میخواهد که واقعا در توان ما نبود که چنین هزینه کنیم.
ادامه در پست بعدي
👇👇👇👇
@qoqnoospub
در دو ماراتن اثر جدید اتوود شرکت نمیکنم/ 14 سال پیش میخواستم اتوود را به ایران بیاورم
17 ناشر در پنج سال گذشته به سراغ اتوود رفتهاند
پاسخ
امير حسين زادگان مدير انتشارات ققنوس در پاسخ به انتشار اثر جديد #مارگارت_اتوود
مدیر انتشارات ققنوس گفت: من در دو ماراتن چاپ کتاب جدید اتوود شرکت نمیکنم. نه اینکه نخواهم، نمیتوانم به این شکل اثر منتشر کنم. من نمیتوانم یک کتاب را تکه تکه کنم و هر تکه را به فردی بدهم تا ترجمه کند و بعد یک کتاب دست مخاطب بدهم. بنابراین از دور کنار میروم.
در دو ماراتن اثر جدید اتوود شرکت نمیکنم/ 14 سال پیش میخواستم اتوود را به ایران بیاورم
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، جدیدترین اثر مارگارت اتوود با عنوان «وصیتها» در شرایطی روز سهشنبه (19 شهریورماه) با حضور جمعی از علاقهمندان این نویسنده در کتابفروشی واتراستونز لندن رونمایی شد که علاوه بر جمعیت قابل توجهی از علاقهمندان که از نیمه شب به خیابان این کتابفروشی آمده بودند؛ عدهای در ایران کتاب را ترجمه کرده و عدهای دیگر برای آن فیپا هم گرفتهاند!
«وصیتها» یا «وصایا» جدیدترین کتاب مارگارت اتوود است که داستان آن 15 سال بعد از آخرین صفحه رمان «سرگذشت ندیمه» آغاز میشود. رمانی که در سال 1985 برای نخستین بار منتشر شد و بعد یک فیلم سینمایی و یک اپرا بر اساس آن ساخته و به نمایش گذاشته است. البته تنور این اتفاق زمانی گرم شد که به واسطه پخش سریال «سرگذشته ندیمه» در سال 2017 دوباره نام اتوود شنیده شد.
جدل بر سر ترجمه و چاپ جدیدترین اثر مارگارت اتوود در شرایطی در فضای مجازی اتفاق افتاده که با نگاهی گذرا به چاپ آثار این نویسنده در ایران متوجه میشویم که تا به امروز 18 ناشر دست به ترجمه آثار این نویسنده زدهاند و از این میان تنها آثار نشر ققنوس مربوط به ابتدای دهه 80 است و تاریخ ثبت فیپا 17 ناشر دیگر به بعد از سال 1393 برمیگردد.
تا به امروز واحدهای نشر ققنوس، جمهوری، کتابسرای نیک، علمی فرهنگی، غنچه، نی، مروارید، سرزمین اهورایی، مشکی، پادینا، کتاب کولهپشتی، اسلیم رویان، ماهریس، نون، آوار، کتاب کاغذ، شورآفرین و آزرمیدخت اقدام به چاپ کتابهای اتوود کردهاند.
امیر حسینزادگان، مدیر انتشارات ققنوس درباره چاپ نخستین کتاب مارگارت اتوود به ایبنا اظهار کرد: اولین کتابی که ما از اتوود ترجمه کردیم، «عروس فریبکار» بود که در سال 1380 با اجازه ناشر و نویسنده منتشر شد؛ بعد از این اثر به سراغ «آدمکش کور» رفتیم و به مرور سایر کتابهای این نویسنده در انتشارات ققنوس منتشر شد. ما در همان سالها با آژانس ادبی کورتیس براون قراردادی بستیم و کتابهای او را قانونی چاپ کردیم.
وی ادامه داد: وقتی دو یا سه عنوان از کتابهای اتوود را چاپ کردیم با او دیدار داشتم. فکر میکنم سال 84 و در فرانکفورت بود. آن سال اتوود تمام ناشران آثارش در سراسر دنیا را به فرانکفورت دعوت کرده بود که من در این جلسه با او صحبت کردم. حتی او را برای حضور در نمایشگاه کتاب تهران دعوت کردم که او گفت تا سه سال آینده برنامهاش پُر است و بعد از آن هم اگر بخواهد در نمایشگاه شرکت کند، علاوه بر پول بلیط و هتل، هزینه دیگری هم میخواهد که واقعا در توان ما نبود که چنین هزینه کنیم.
ادامه در پست بعدي
👇👇👇👇
@qoqnoospub
انتشارات ققنوس
💥💥💥💥 در دو ماراتن اثر جدید اتوود شرکت نمیکنم/ 14 سال پیش میخواستم اتوود را به ایران بیاورم 17 ناشر در پنج سال گذشته به سراغ اتوود رفتهاند پاسخ امير حسين زادگان مدير انتشارات ققنوس در پاسخ به انتشار اثر جديد #مارگارت_اتوود مدیر انتشارات ققنوس گفت:…
حسینزادگان با بیان این نکته که شاید کتاب جدید این نویسنده را ترجمه نکند، گفت: ما قصد داشتیم تا کتاب «وصیتها» را نیز ترجمه کنیم؛ اما فعلا پشیمان شدهام. کلا شرایط بدی است. با توجه به اینکه این اثر ادامه «سرگذشت ندیمه» است، دوست داریم که این کتاب را ترجمه و منتشر کنیم؛ اما از آن طرف میشنویم که یک ناشر فیپا گرفته، ناشر دیگری کار ترجمه را تمام کرده و حتی در خبری خواندم که ناشری کتاب را آماده چاپ دارد.
وی ادامه داد: به طور معمول وقتی میبینیم ناشری برای کتابی فیپا گرفته است، دیگ
ر سراغ آن کتاب نمیرویم؛ اما با توجه به اینکه اثر جدید اتودد ادامه کتاب «سرگذشت ندیمه» است، شاید کتاب را ترجمه و چاپ کنیم؛ البته نه به شکل رایج که بیکیفیت و چند تکه است.
مدیر نشر ققنوس با گلایه از مسابقه ترجمه کتابهای مطرح اظهار کرد: من در دو ماراتن چاپ کتاب مارگارت اتوود شرکت نمیکنم. نه اینکه نخواهم، نمیتوانم به این شکل اثر منتشر کنم. من نمیتوانم یک کتاب را تکه تکه کنم و هر تکه را به فردی بدهم تا ترجمه کند و بعد اینها را سرهم کنم تا یک کتاب دست مخاطب بدهم. بنابراین از دور کنار میروم. ناراحت این موضوع نیستم و توقعی هم ندارم. نمیخواهم بگویم چون 18 سال پیش من اتوود را به مخاطب ایرانی معرفی کردم، دیگر کسی حق ندارد این کتاب را منتشر کند. نه. من از آن دست افرادی ناراحتم که کتابهای ما را با اندکی تغییر به نام خود منتشر میکنند.
وی افزود: بحث اخلاق دمده شده است. مشکل قاچاق یک طرف، کتابسازی مشکل نشر امروز است. هر کتابی که در بازار بگیرد؛ بلافاصله عدهای به آن حمله میکنند دست به کپی میزنند. برای مثال الیف شافاک اصلا کتابی به نام «ملت عشق» ندارد و ما این نام را روی کتاب او گذاشتیم. الان همه دارند این کتاب را با همان نام «ملت عشق» منتشر میکنند. تنها راه ما این است که کپیرایت را قبول کنیم. متاسفانه ما نه تنها کپیرایت جهانی را نمیپذیریم، بلکه به قوانین داخلی هم احترام نمیگذاریم. برای مثال، اگر قوانین داخلی اجرا میشد؛ هیچکس حق نداشت نام «ملت عشق» را روی کتابش بگذارد.
حسینزادگان با اشاره به مخاطبان کتابسازان گفت: ما یک سری کتابخوان حرفهای داریم که به اعتبار نویسنده، مترجم و ناشر دست به خرید کتاب میزنند. این مخاطبان را کسی نمیتواند فریب دهد؛ اما ناشرانی هستند که کتابهای پرفروش را کپی میکنند، قیمت را افزایش میدهند و با تخفیف بالا میفروشند. برای مثال «ملت عشق» را ما با قیمت 55 هزار تومان عرضه میکنیم؛ اما آنها قیمت 80 هزار تومان میگذارند و با توجه به اینکه هزینه کارمند و حقالترجمه مترجم را پرداخت نمیکنند با تخفیف 40-50 درصدی در مترو، بازارچهها و نمایشگاههای استانی میفروشند.
این ناشر پیشکسوت در پایان گفت: معمولا فروش عمده این کتابها، نمایشگاههای استانی است؛ چراکه کتابفروشی باتجربه و باسابقه این کتابها را نمیخرد و اعتبار خودش را زیرسوال نمیبرد. متاسفانه این غرفههای 50 درصدی روز به روز در حال افزایش است و این روزها در مترو، فرودگاه، ترمینال اتوبوس و قطار به وفور نمایان است.
@qoqnoospub
وی ادامه داد: به طور معمول وقتی میبینیم ناشری برای کتابی فیپا گرفته است، دیگ
ر سراغ آن کتاب نمیرویم؛ اما با توجه به اینکه اثر جدید اتودد ادامه کتاب «سرگذشت ندیمه» است، شاید کتاب را ترجمه و چاپ کنیم؛ البته نه به شکل رایج که بیکیفیت و چند تکه است.
مدیر نشر ققنوس با گلایه از مسابقه ترجمه کتابهای مطرح اظهار کرد: من در دو ماراتن چاپ کتاب مارگارت اتوود شرکت نمیکنم. نه اینکه نخواهم، نمیتوانم به این شکل اثر منتشر کنم. من نمیتوانم یک کتاب را تکه تکه کنم و هر تکه را به فردی بدهم تا ترجمه کند و بعد اینها را سرهم کنم تا یک کتاب دست مخاطب بدهم. بنابراین از دور کنار میروم. ناراحت این موضوع نیستم و توقعی هم ندارم. نمیخواهم بگویم چون 18 سال پیش من اتوود را به مخاطب ایرانی معرفی کردم، دیگر کسی حق ندارد این کتاب را منتشر کند. نه. من از آن دست افرادی ناراحتم که کتابهای ما را با اندکی تغییر به نام خود منتشر میکنند.
وی افزود: بحث اخلاق دمده شده است. مشکل قاچاق یک طرف، کتابسازی مشکل نشر امروز است. هر کتابی که در بازار بگیرد؛ بلافاصله عدهای به آن حمله میکنند دست به کپی میزنند. برای مثال الیف شافاک اصلا کتابی به نام «ملت عشق» ندارد و ما این نام را روی کتاب او گذاشتیم. الان همه دارند این کتاب را با همان نام «ملت عشق» منتشر میکنند. تنها راه ما این است که کپیرایت را قبول کنیم. متاسفانه ما نه تنها کپیرایت جهانی را نمیپذیریم، بلکه به قوانین داخلی هم احترام نمیگذاریم. برای مثال، اگر قوانین داخلی اجرا میشد؛ هیچکس حق نداشت نام «ملت عشق» را روی کتابش بگذارد.
حسینزادگان با اشاره به مخاطبان کتابسازان گفت: ما یک سری کتابخوان حرفهای داریم که به اعتبار نویسنده، مترجم و ناشر دست به خرید کتاب میزنند. این مخاطبان را کسی نمیتواند فریب دهد؛ اما ناشرانی هستند که کتابهای پرفروش را کپی میکنند، قیمت را افزایش میدهند و با تخفیف بالا میفروشند. برای مثال «ملت عشق» را ما با قیمت 55 هزار تومان عرضه میکنیم؛ اما آنها قیمت 80 هزار تومان میگذارند و با توجه به اینکه هزینه کارمند و حقالترجمه مترجم را پرداخت نمیکنند با تخفیف 40-50 درصدی در مترو، بازارچهها و نمایشگاههای استانی میفروشند.
این ناشر پیشکسوت در پایان گفت: معمولا فروش عمده این کتابها، نمایشگاههای استانی است؛ چراکه کتابفروشی باتجربه و باسابقه این کتابها را نمیخرد و اعتبار خودش را زیرسوال نمیبرد. متاسفانه این غرفههای 50 درصدی روز به روز در حال افزایش است و این روزها در مترو، فرودگاه، ترمینال اتوبوس و قطار به وفور نمایان است.
@qoqnoospub
04 Paeiz.mp3
11.7 MB
خش خش…صدای پای خزان است ، یک نفر
در را به روی حضرت پاییز باز کند
پاییز می رسد که مرا مبتلا کند
با رنگ های تازه مرا آشنا کند
پاییز می رسد که همانند سال پیش
خود را در دل قالیچه جا کند
او می رسد که باز هم عاشق کند مرا
او قول داده است به قولش وفا کند
پاییز عاشق است
او می رسد که باز هم عاشق کند مرا
او قول داده است به قولش وفا کند
#حجت_اشرفزاده
@qoqnoospub
در را به روی حضرت پاییز باز کند
پاییز می رسد که مرا مبتلا کند
با رنگ های تازه مرا آشنا کند
پاییز می رسد که همانند سال پیش
خود را در دل قالیچه جا کند
او می رسد که باز هم عاشق کند مرا
او قول داده است به قولش وفا کند
پاییز عاشق است
او می رسد که باز هم عاشق کند مرا
او قول داده است به قولش وفا کند
#حجت_اشرفزاده
@qoqnoospub
photo5773871175242461653.jpg
79.3 KB
رمان #شاهپری در فروشگاه فیدیبو
http://www.fidibo.com/book/view/93118
لینک خرید کتاب
https://b2n.ir/11546
@qoqnoospub
http://www.fidibo.com/book/view/93118
لینک خرید کتاب
https://b2n.ir/11546
@qoqnoospub
رمانتیسم آلمانی.mp3
20.1 MB
. #پوشۀ_شنیداری نشست
«رمانتیسم آلمانی»
باحضور: میثم سفیدخوش، سیدمسعود حسینی، سیدمسعود آذرفام
سهشنبه ۲۶ شهریور ۱۳۹۸
#شهركتاب_بخارست
@qoqnoospub
«رمانتیسم آلمانی»
باحضور: میثم سفیدخوش، سیدمسعود حسینی، سیدمسعود آذرفام
سهشنبه ۲۶ شهریور ۱۳۹۸
#شهركتاب_بخارست
@qoqnoospub
💥💥💥💥
وقتی نیستی
----------
وقتی نیستی
فکر میکنم تو آمدهای
و من رفتهام
بیهوده
فکر میکنم تو نیامدهای
و من آمدهام
بی دلیل
حضورم در این جهان
نفرین ملتی ست تهیشده از شعر و عشق
شهرزاد من!
وقتی نیستی
فکر میکنم تو آمدهای
من هم آمدهام
ولی هستی شکل نیافته
هنوز
جهان را نساختهاند
و من به دنبال زمین میگردم
که با انگشت بر تنت
روی خاک خط بکشم
بگویم خانهی ما اینجاست؛
و من دیگر سرگردان نیستم
میدانی؟
سرگردانی قید زمان است
نه مکان.
#عباس_معروفي
@qoqnoospub
وقتی نیستی
----------
وقتی نیستی
فکر میکنم تو آمدهای
و من رفتهام
بیهوده
فکر میکنم تو نیامدهای
و من آمدهام
بی دلیل
حضورم در این جهان
نفرین ملتی ست تهیشده از شعر و عشق
شهرزاد من!
وقتی نیستی
فکر میکنم تو آمدهای
من هم آمدهام
ولی هستی شکل نیافته
هنوز
جهان را نساختهاند
و من به دنبال زمین میگردم
که با انگشت بر تنت
روی خاک خط بکشم
بگویم خانهی ما اینجاست؛
و من دیگر سرگردان نیستم
میدانی؟
سرگردانی قید زمان است
نه مکان.
#عباس_معروفي
@qoqnoospub
رونمایی از كتاب رمانتيسم آلمانی
روشنگریِ روشنگری
@QOQNOOSPUB
كنت دو گوبينو، شرقشناس و ديپلمات مشهور فرانسوي در قرن نوزدهم در يكي از نوشتههايش تاكيد ميكند كه در مواجهه با ايرانيان از او درباره هگل ميپرسيدند درحالي كه او به تشخيص خودش، دكارت و كانت را بيشتر به حال ايرانيان سودمند ميداند زيرا از ديد او ايرانيان به دليل سابقه عرفاني و ادبياتي پيشاپيش با انديشههاي رازورزانه و خردگريزانه آشنا هستند و هگل و متفكراني چون او آنها را بيشتر در اين پيچيدگي و باطنيگري فرو ميبرد در حالي كه از ديد گوبينو، ايرانيان نيازمند آن هستند كه با انديشههايي به زعم او روشن و متمايز مثل افكار دكارت و كانت آشنا شوند. اشاره گوبينو به تلائم و همنوايي سنت فكري ايراني با آنچه امروز رمانتيسيسم يا انديشههاي رمانتيك ميخوانيم، يكسر خطا نيست و رگههايي از حقيقت و هوشمندي در آن ديده ميشود در طول تاريخ يكصد ساله آشنايي ايرانيان با فلسفههاي جديد غربي نيز، باز شاهد گسترش و بسط انديشههاي رمانتيك و متفكراني هستيم كه به نحوي از انحا بر اين نحله فكري تاثير گذاشتهاند يا از آن متاثر شدهاند. اما واقعيت آن است كه آشنايي مستقيم و سرراست فارسي زبانان علاقهمند به فكر و فلسفه غربي با جريان فكري رمانتيك بسيار محدود است و از دايره چند كتاب و مقاله فراتر نميرود. از مهمترين آثار در فارسي كه در آنها شرحي از اين نحله فكري ارايه شده ميتوان به شماره دوم فصلنامه ارغنون و كتاب مختصر و مفيد و در عين حال شيوا و روان ريشههاي رمانتيسم نوشته آيزايا برلين اشاره كرد. البته ناگفته پيداست كه رمانتيسم يا رمانتيسيسم به مثابه يك جنبش عظيم فكري، فرهنگي، هنري، اقتصادي و سياسي در واكنش به خردگرايي عصر روشنگري و كلاسيسيسم را نميتوان به اين آثار خلاصه كرد و براي بررسي جنبههاي متكثر و متنوع و شاخههاي فراوان منشعب از آن بايد به پژوهشهاي كثير و گستردهاي كه در اين زمينه صورت گرفته، مراجعه كرد.
ادامه خبر :
👇👇👇👇
http://bit.ly/2m3aUtH
روشنگریِ روشنگری
@QOQNOOSPUB
كنت دو گوبينو، شرقشناس و ديپلمات مشهور فرانسوي در قرن نوزدهم در يكي از نوشتههايش تاكيد ميكند كه در مواجهه با ايرانيان از او درباره هگل ميپرسيدند درحالي كه او به تشخيص خودش، دكارت و كانت را بيشتر به حال ايرانيان سودمند ميداند زيرا از ديد او ايرانيان به دليل سابقه عرفاني و ادبياتي پيشاپيش با انديشههاي رازورزانه و خردگريزانه آشنا هستند و هگل و متفكراني چون او آنها را بيشتر در اين پيچيدگي و باطنيگري فرو ميبرد در حالي كه از ديد گوبينو، ايرانيان نيازمند آن هستند كه با انديشههايي به زعم او روشن و متمايز مثل افكار دكارت و كانت آشنا شوند. اشاره گوبينو به تلائم و همنوايي سنت فكري ايراني با آنچه امروز رمانتيسيسم يا انديشههاي رمانتيك ميخوانيم، يكسر خطا نيست و رگههايي از حقيقت و هوشمندي در آن ديده ميشود در طول تاريخ يكصد ساله آشنايي ايرانيان با فلسفههاي جديد غربي نيز، باز شاهد گسترش و بسط انديشههاي رمانتيك و متفكراني هستيم كه به نحوي از انحا بر اين نحله فكري تاثير گذاشتهاند يا از آن متاثر شدهاند. اما واقعيت آن است كه آشنايي مستقيم و سرراست فارسي زبانان علاقهمند به فكر و فلسفه غربي با جريان فكري رمانتيك بسيار محدود است و از دايره چند كتاب و مقاله فراتر نميرود. از مهمترين آثار در فارسي كه در آنها شرحي از اين نحله فكري ارايه شده ميتوان به شماره دوم فصلنامه ارغنون و كتاب مختصر و مفيد و در عين حال شيوا و روان ريشههاي رمانتيسم نوشته آيزايا برلين اشاره كرد. البته ناگفته پيداست كه رمانتيسم يا رمانتيسيسم به مثابه يك جنبش عظيم فكري، فرهنگي، هنري، اقتصادي و سياسي در واكنش به خردگرايي عصر روشنگري و كلاسيسيسم را نميتوان به اين آثار خلاصه كرد و براي بررسي جنبههاي متكثر و متنوع و شاخههاي فراوان منشعب از آن بايد به پژوهشهاي كثير و گستردهاي كه در اين زمينه صورت گرفته، مراجعه كرد.
ادامه خبر :
👇👇👇👇
http://bit.ly/2m3aUtH
روزنامه اعتماد
روشنگريِ روشنگري
غزاله صدر منوچهري