🕸🕸🕸🕸🕸🕸🕸
#پری_از_بال_ققنوس
آن لحظه ديگر حرفهايش را نمیشنيدم، بلكه آنچه پشت كلماتش بود میشنيدم. اغلب اين حالت برايم پيش میآمد. مثل زندگی و لايه زيرين آن كه در اولين نگاه ديده نمیشود، ولی وقتی تلاش میكنيم و روی آن متمركز میشويم به آن پی میبريم. مثل من و هوگو.
چون من هوگو را دوست داشتم. حتی اگر نمیدانستم اين عشق را چه به نامم، و به اين دليل نبود كه كلمهای برای آن احساس وجود نداشت. گاهی اين فكر مرا میترساند. بعضی روزها با خودم میگفتم يقينا برای من و هوگو چنين زندگیای وجود دارد؛ زندگیای بدون ترس، بدون رودخانه، بدون پل، بدون دريا، بدون فرياد. ...
شايد هم هيچوقت چنين زندگیای دسترسی پيدا نكنيم، اما اين عشق را از دل و ذهنمان پاک نمیكنيم...
#پاتريسيا
#ژنويو_داما
#محبوبه_فهيمكلام
#ققنوس
@qoqnoospub
#پری_از_بال_ققنوس
آن لحظه ديگر حرفهايش را نمیشنيدم، بلكه آنچه پشت كلماتش بود میشنيدم. اغلب اين حالت برايم پيش میآمد. مثل زندگی و لايه زيرين آن كه در اولين نگاه ديده نمیشود، ولی وقتی تلاش میكنيم و روی آن متمركز میشويم به آن پی میبريم. مثل من و هوگو.
چون من هوگو را دوست داشتم. حتی اگر نمیدانستم اين عشق را چه به نامم، و به اين دليل نبود كه كلمهای برای آن احساس وجود نداشت. گاهی اين فكر مرا میترساند. بعضی روزها با خودم میگفتم يقينا برای من و هوگو چنين زندگیای وجود دارد؛ زندگیای بدون ترس، بدون رودخانه، بدون پل، بدون دريا، بدون فرياد. ...
شايد هم هيچوقت چنين زندگیای دسترسی پيدا نكنيم، اما اين عشق را از دل و ذهنمان پاک نمیكنيم...
#پاتريسيا
#ژنويو_داما
#محبوبه_فهيمكلام
#ققنوس
@qoqnoospub