انتشارات ققنوس
عشق معطوف به نتیجه نیست. عاشق اصلا نباید به دنبال نتیجه باشد. 👇👇👇👇👇👇 @qoqnoospub
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
#پري_از_بال_ققنوس
عشق معطوف به نتیجه نیست. عاشق اصلا نباید به دنبال نتیجه باشد.بلکه اگر بخواهیم از اصطلاحات کانتی بهره ببریم، عشق از جنس نوعی تکلیف است. عاشق همواره مکلف به تکلیف است. مسئله او این است که برای عشقش چه کند، نه اینکه چه سودی کسب کند.
به محض انکه امر نااشنا، آشنا شد. یا به بیان دقیقتر آشنا به نظر آمد. #سفر تمام میشود. در سفر بودن یعنی مواجهه پیوسته با امر نااشنا. سفر خروج از امر آشنا و تجربه امر ناآشناست.
#پرتابهای_فلسفه
#محمدمهدی_اردبيلی
#تازهها
@qoqnoospub
#پري_از_بال_ققنوس
عشق معطوف به نتیجه نیست. عاشق اصلا نباید به دنبال نتیجه باشد.بلکه اگر بخواهیم از اصطلاحات کانتی بهره ببریم، عشق از جنس نوعی تکلیف است. عاشق همواره مکلف به تکلیف است. مسئله او این است که برای عشقش چه کند، نه اینکه چه سودی کسب کند.
به محض انکه امر نااشنا، آشنا شد. یا به بیان دقیقتر آشنا به نظر آمد. #سفر تمام میشود. در سفر بودن یعنی مواجهه پیوسته با امر نااشنا. سفر خروج از امر آشنا و تجربه امر ناآشناست.
#پرتابهای_فلسفه
#محمدمهدی_اردبيلی
#تازهها
@qoqnoospub
انتشارات ققنوس
منتشر شد؛ #پرتابهای_فلسفه #محمدمهدی_اردبیلی چاپ اول ۱۵ هزار تومان 🔗https://u.to/sCe-GQ @qoqnoospub
♨️منتشر شد؛
📚نویسنده باید با زخمش بنویسد. این سخن تازهای نیست. اما اگر با زخم بنویسیم، درواقع با چه مینویسیم؟ اگر زخم را بشکافیم چه بیرون میزند؟ چیست آن جوهری که زخم با آن مینویسد؟ عفونت و چرکابه و اندکی خون. آن کس که با زخمش مینویسد، این تودهٔ لزج را بیرون میریزد تا شاید دیگران نیز با زخمشان آن را بخوانند و دریابند. هنر او البته این است که نهفقطزخمِ خود را، بلکه با زخمِ خودش زخم همگان را در کلام بازنمایی کند. در این صورت زخم او اعتلا مییابد و رفع میشود: تعمیمِ یک تحربه یا رنج شخصی؛ و، در یک کلام، نجات یک امر تکین از تکینبودگیاش با کلیتبخشی به آن.
📝اما چه میشود اگر نویسنده در این سطح باقی نماند؟ او میتواند تیغ را عمیقتر بزند، چرکابه و عفونت را پشت سر بگذارد، و با خون خود بنویسد، با خون زلال و سرخ. این جاست که اگر به اندازهٔ کافی به عمق زده باشد، دیگر نیازی به فشار آوردن نیست. این خودِ خون است که فواره میزند، که «پرتاب» میشود، که «پرتاب» میکند. وانگهی نباید فراموش کرد که راه رسیدن به این «پرتاب» از چرکابه میگذرد. باید چرکابه را خالی کرد. باید بازنمایی زخمهای سطحی را تحربه مرد، تا جریان خون فوران بزند. اما مسئله اصلی این است که این چرکابه باید از درون خالی شود: زخم را باید با خون شست نه با آب. خون با فورانش فداکارانه هم زخم را میشوید هم درد را.
#پرتابهای_فلسفه
#محمدمهدی_اردبیلی
@qoqnoospub
📚نویسنده باید با زخمش بنویسد. این سخن تازهای نیست. اما اگر با زخم بنویسیم، درواقع با چه مینویسیم؟ اگر زخم را بشکافیم چه بیرون میزند؟ چیست آن جوهری که زخم با آن مینویسد؟ عفونت و چرکابه و اندکی خون. آن کس که با زخمش مینویسد، این تودهٔ لزج را بیرون میریزد تا شاید دیگران نیز با زخمشان آن را بخوانند و دریابند. هنر او البته این است که نهفقطزخمِ خود را، بلکه با زخمِ خودش زخم همگان را در کلام بازنمایی کند. در این صورت زخم او اعتلا مییابد و رفع میشود: تعمیمِ یک تحربه یا رنج شخصی؛ و، در یک کلام، نجات یک امر تکین از تکینبودگیاش با کلیتبخشی به آن.
📝اما چه میشود اگر نویسنده در این سطح باقی نماند؟ او میتواند تیغ را عمیقتر بزند، چرکابه و عفونت را پشت سر بگذارد، و با خون خود بنویسد، با خون زلال و سرخ. این جاست که اگر به اندازهٔ کافی به عمق زده باشد، دیگر نیازی به فشار آوردن نیست. این خودِ خون است که فواره میزند، که «پرتاب» میشود، که «پرتاب» میکند. وانگهی نباید فراموش کرد که راه رسیدن به این «پرتاب» از چرکابه میگذرد. باید چرکابه را خالی کرد. باید بازنمایی زخمهای سطحی را تحربه مرد، تا جریان خون فوران بزند. اما مسئله اصلی این است که این چرکابه باید از درون خالی شود: زخم را باید با خون شست نه با آب. خون با فورانش فداکارانه هم زخم را میشوید هم درد را.
#پرتابهای_فلسفه
#محمدمهدی_اردبیلی
@qoqnoospub
نبردهای آرمانگرایانهٔ جهانشمول از همان آغاز خیالیاند. نبرد با ظلم در جهان، نبردبا مدرنیته، نبرد با سنت، نبرد با عقل، نبرد با سرمایهداری، نبرد با استبداد، نبرد با خود. در این نبردها هیچ موضعی در برابر دشمن وجود ندارد. پایگاهِ حمله خود بخشی از خاک دشمن است و امکاناتِ حمله خود هدیهای است از جانب دشمن. هر ضربهای علیه دشمنْ نوعی پیروزی برای دشمن است، زیرا از همان ابتدا دشمن در من است و من در هپروت.
از کتابِ #پرتابهای_فلسفه
#محمدمهدی_اردبیلی
#تازههای_ققنوس
@qoqnoospub
از کتابِ #پرتابهای_فلسفه
#محمدمهدی_اردبیلی
#تازههای_ققنوس
@qoqnoospub
انتشارات ققنوس
نبردهای آرمانگرایانهٔ جهانشمول از همان آغاز خیالیاند. نبرد با ظلم در جهان، نبردبا مدرنیته، نبرد با سنت، نبرد با عقل، نبرد با سرمایهداری، نبرد با استبداد، نبرد با خود. در این نبردها هیچ موضعی در برابر دشمن وجود ندارد. پایگاهِ حمله خود بخشی از خاک دشمن است…
عمق، درون است نه ماورا. برای عمیق شدن نمیتوان پاک ماند، بلکه باید به عمقِ گل و لجن زد. متفکری که این را نداند، به عمق رفتن را تعالیِ انتزاعی خلط کرده است.
از کتابِ #پرتابهای_فلسفه
#محمدمهدی_اردبیلی
#تازههای_ققنوس
@qoqnoospub
از کتابِ #پرتابهای_فلسفه
#محمدمهدی_اردبیلی
#تازههای_ققنوس
@qoqnoospub
اگر تاریکی دیدنِ سیاهی است، پس چرا از آن میترسی؟آیا این ترس همان ترسِ پارمنیدسی از «نیستی» نیست: نیستیِ درونی و بیرونی؛ خیره شدن از خلأ به خلأ: از مغاک سوژه به مغاک جهان.
از کتابِ #پرتابهای_فلسفه
نوشتۀ #محمدمهدی_اردبیلی
گفتگوی زندۀ زهره حسینزادگان با استاد #مصطفی_ملکیان به مناسبت تجدید چاپ کتاب "پرتابهای فلسفه" با عنوان فلسفه، تعهد و حقیقت
چهارشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۰، ساعت ۲۱
https://zaya.io/5307g
@qoqnoospub
از کتابِ #پرتابهای_فلسفه
نوشتۀ #محمدمهدی_اردبیلی
گفتگوی زندۀ زهره حسینزادگان با استاد #مصطفی_ملکیان به مناسبت تجدید چاپ کتاب "پرتابهای فلسفه" با عنوان فلسفه، تعهد و حقیقت
چهارشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۰، ساعت ۲۱
https://zaya.io/5307g
@qoqnoospub
گروه انتشاراتی ققنوس
پرتابهای فلسفه
محمدمهدی اردبیلی , رقعی , 1399 , تحریر , 978-622-040-336-4 , , پرتابهای فلسفه