انتشارات ققنوس
عكس از #كتابفروشي_گلها_المپيك @qoqnoospub
نویسنده این کتاب با نثرى جذاب و روان براى تمام مخاطبینى که به بیش از سى و هشت زبان در سراسر جهان کتابش را مىخوانند حرفهایى مىزند که شاید تا پیش از این در جایى نشنیده باشند
داستان این رمان درباره مرتاضی هندی است که برای خرید یک تخت میخی به فروشگاه آیکیا در پاریس میرود و چون جایی ندارد تا شب را آنجا بماند، در فروشگاه میماند تا صبح فردا تخت را تحویل بگیرد و به خانهاش برگردد ...
صبح فردا جمعی از مامورهای فروشگاه وارد میشوند. مرتاض هم از ترس در یک جالباسی مخفی میشود و نمیداند ماموران برای بردن همان جالباسی آمدهاند. به این ترتیب مرتاض به همراه جالباسی درون کامیونی گذاشته میشود که درون آن عدهای از مهاجران غیرقانونی آفریقایی مخفی شدهاند و قرار است از طریق کانال مانش به انگلستان بروند…
در قسمتی از این رمان می خوانیم:
اگرچه او نمیدانست در ساعات آینده چه بر سرش میآید، خوشحال بود که آن جاست. در آن ساعت، بایستی در هواپیما میبود و به خانهاش بر میگشت. عجیب بود که دلش برای این اتفاق تنگ نمیشد؛ دست کم حالا، آن جا و بلافاصله، زیرا فشار سفر کمی او را از پا درآورده بود. به خودش گفت مسافرتی باورنکردنی و نیز ملاقات با شخصیتهایی شگفت انگیز را پیش رو خواهد داشت. باید از این شبیخونِ خوشی استفاده میکرد زیرا قطعا تا چند لحظه دیگر وقتی در تختش و تنهایی به افسردگی تبعیدیها، انسانهای بیثبات، خانه نشینهایی که دور از سرزمینهایشان غم وطنشان را داشتند، بداقبالها و کسانی که دیگر هیچ شاخهای نداشتند که به آن آویزان شوند فکر میکرد، حوصلهاش سر میرفت.
اثر #رومن_پوئرتلاس
ترجمه #ابوالفضل_اللهدادی #ققنوس
@qoqnoospub
داستان این رمان درباره مرتاضی هندی است که برای خرید یک تخت میخی به فروشگاه آیکیا در پاریس میرود و چون جایی ندارد تا شب را آنجا بماند، در فروشگاه میماند تا صبح فردا تخت را تحویل بگیرد و به خانهاش برگردد ...
صبح فردا جمعی از مامورهای فروشگاه وارد میشوند. مرتاض هم از ترس در یک جالباسی مخفی میشود و نمیداند ماموران برای بردن همان جالباسی آمدهاند. به این ترتیب مرتاض به همراه جالباسی درون کامیونی گذاشته میشود که درون آن عدهای از مهاجران غیرقانونی آفریقایی مخفی شدهاند و قرار است از طریق کانال مانش به انگلستان بروند…
در قسمتی از این رمان می خوانیم:
اگرچه او نمیدانست در ساعات آینده چه بر سرش میآید، خوشحال بود که آن جاست. در آن ساعت، بایستی در هواپیما میبود و به خانهاش بر میگشت. عجیب بود که دلش برای این اتفاق تنگ نمیشد؛ دست کم حالا، آن جا و بلافاصله، زیرا فشار سفر کمی او را از پا درآورده بود. به خودش گفت مسافرتی باورنکردنی و نیز ملاقات با شخصیتهایی شگفت انگیز را پیش رو خواهد داشت. باید از این شبیخونِ خوشی استفاده میکرد زیرا قطعا تا چند لحظه دیگر وقتی در تختش و تنهایی به افسردگی تبعیدیها، انسانهای بیثبات، خانه نشینهایی که دور از سرزمینهایشان غم وطنشان را داشتند، بداقبالها و کسانی که دیگر هیچ شاخهای نداشتند که به آن آویزان شوند فکر میکرد، حوصلهاش سر میرفت.
اثر #رومن_پوئرتلاس
ترجمه #ابوالفضل_اللهدادی #ققنوس
@qoqnoospub
انتشارات ققنوس
از #دوشنبه_ها_با_خانواده_ققنوس اين دوشنبه با #رومن_پوئرتلاس نويسنده خوشذوق فرانسوي @qoqnoospub
از #دوشنبهها_با_خانواده_ققنوس
اين دوشنبه با #رومن_پوئرتلاس
مردی که آرزوی کارآگاه شدن داشت و در کنکور نیروی پلیس هم شرکت کرد و به درجهی ستوانی رسید و چند سالی هم در ژاندارمری فرانسه کار کرد، سرانجام نویسنده شد. از #رومن_پوئرتولاس حرف میزنیم که به جای کارآگاه شدن و به دنبال معمای جرمها رفتن سر از نویسندگی در آورد و رمانهایی خلق کرد که یکی پس از دیگری به موفقیت رسیدند و به چندین زبان ترجمه شدند. سبک نویسندگی او از نام برخی رمانهایش مشخص است: #سفر_شگفتانگیز_مرتاضی_که_در_جالباسی_آیکیا_گیر_افتاده_بود یا #دخترکی_که_ابری_به_بزرگی_برج_ایفل_را_بلعیده_بود. والدین #پوئرتولاس هر دو نظامی بودهاند و همین باعث شد هم به واسطهی شغل والدیناش در کشورهای مختلف اقامت کند و هم به کار به عنوان نیروی پلیس علاقهمند بشود. او به واسطهی کارش در ژاندارمری کارشناس مهاجرتهای غیرقانونی شده و از این تخصصاش در نوشتن داستانهایش بهره میگیرد. #انتشارات_ققنوس دو رمان او را با ترجمهی #ابوالفضل_اللهدادی منتشر کرده و پیشنهاد میکنیم در تعطیلات عید خودتان را به داستانی پرکشش با طنزی زیرپوستی دعوت کنید.
@qoqnoospub
اين دوشنبه با #رومن_پوئرتلاس
مردی که آرزوی کارآگاه شدن داشت و در کنکور نیروی پلیس هم شرکت کرد و به درجهی ستوانی رسید و چند سالی هم در ژاندارمری فرانسه کار کرد، سرانجام نویسنده شد. از #رومن_پوئرتولاس حرف میزنیم که به جای کارآگاه شدن و به دنبال معمای جرمها رفتن سر از نویسندگی در آورد و رمانهایی خلق کرد که یکی پس از دیگری به موفقیت رسیدند و به چندین زبان ترجمه شدند. سبک نویسندگی او از نام برخی رمانهایش مشخص است: #سفر_شگفتانگیز_مرتاضی_که_در_جالباسی_آیکیا_گیر_افتاده_بود یا #دخترکی_که_ابری_به_بزرگی_برج_ایفل_را_بلعیده_بود. والدین #پوئرتولاس هر دو نظامی بودهاند و همین باعث شد هم به واسطهی شغل والدیناش در کشورهای مختلف اقامت کند و هم به کار به عنوان نیروی پلیس علاقهمند بشود. او به واسطهی کارش در ژاندارمری کارشناس مهاجرتهای غیرقانونی شده و از این تخصصاش در نوشتن داستانهایش بهره میگیرد. #انتشارات_ققنوس دو رمان او را با ترجمهی #ابوالفضل_اللهدادی منتشر کرده و پیشنهاد میکنیم در تعطیلات عید خودتان را به داستانی پرکشش با طنزی زیرپوستی دعوت کنید.
@qoqnoospub
دخترکی_که_ابری_به_بزرگی_برج_ایفل.mp4
58.2 MB
دخترکی که ابری به بزرگی برج ایفل را بلعیده بود
نوشته #رومن_پوئرتلاس
گفتگو با #ابوالفضل_الله_دادي
#ققنوس #انتشارات_ققنوس
@qoqnoospub
نوشته #رومن_پوئرتلاس
گفتگو با #ابوالفضل_الله_دادي
#ققنوس #انتشارات_ققنوس
@qoqnoospub