در یک شب زمستانی، بچهگربهای به کتابخانۀ عمومی اسپنسر آیووا پناه میآورد و صبح روز بعد، ویکی مایرون، مدیر کتابخانه، او را پیدا میکند. مایرون مادری تنهاست و با مشکلات زیادی ازجمله سرطان سینه، مرگ اعضای خانواده و همسری الکلی دستوپنجه نرم میکند؛ دویی از همان لحظۀ اول قلب او و تمام کارکنان کتابخانه را تسخیر میکند و نوزده سال تمام همراه لحظات تلخ و شیرین آنها میشود. دویی با مایرون قایمباشک بازی میکند و ذهن او را میخواند و با حس ششم قویای که دارد میتواند تشخیص دهد چه کسی درلحظه بیشتر به او نیاز دارد.
دویی، گربۀ کتابخانه، رفتهرفته شهرت جهانی پیدا میکند و به چهرهای محبوب در رسانهها تبدیل میشود. او دیگر فقط یک دوست نیست، بلکه مایۀ افتخار جامعۀ کشاورزانی است که در تلاشاند بحران اقتصادیای را که مدتهاست گریبانگیرشان شده، پشت سر بگذارند.
#دویی_گربه_کتابخانه
#ویکی_مایرون، #برت_ویتر
ترجمهٔ #اطلسی_خرامانی
شومیز / رقعی / ۲۸۰ ص / ۳۸۰۰۰ ت
#کتاب_کوله_پشتی #نشر_کوله_پشتی #رمان #داستان
#پخش_ققنوس
@qoqnoosp
www.qoqnoosp.com
دویی، گربۀ کتابخانه، رفتهرفته شهرت جهانی پیدا میکند و به چهرهای محبوب در رسانهها تبدیل میشود. او دیگر فقط یک دوست نیست، بلکه مایۀ افتخار جامعۀ کشاورزانی است که در تلاشاند بحران اقتصادیای را که مدتهاست گریبانگیرشان شده، پشت سر بگذارند.
#دویی_گربه_کتابخانه
#ویکی_مایرون، #برت_ویتر
ترجمهٔ #اطلسی_خرامانی
شومیز / رقعی / ۲۸۰ ص / ۳۸۰۰۰ ت
#کتاب_کوله_پشتی #نشر_کوله_پشتی #رمان #داستان
#پخش_ققنوس
@qoqnoosp
www.qoqnoosp.com