#فلسفه_تراژدی
#نشر_ققنوس
این کتاب شامل پانزده فصل میباشد:
فصل اول: افلاطون
فصل دوم: ارسطو
فصل سوم: پس از ارسط( هوراس، کاستلوتر و راپن...)
فصل چهارم: هیوم
فصل پنجم: شلینگ
فصل ششم: هولدرلین
فصل هفتم: هگل
فصل هشتم: کییرکگور
فصل نهم: شوپنهاور
فصل دهم: نیچه
فصل یازدهم: بنیامین و اشمیت
فصل دوازدهم: هایدگر
فصل سیزدهم: کامو
فصل چهاردهم: آرتور میلر
فصل پانزدهم: ژیژک
#نشر_ققنوس
این کتاب شامل پانزده فصل میباشد:
فصل اول: افلاطون
فصل دوم: ارسطو
فصل سوم: پس از ارسط( هوراس، کاستلوتر و راپن...)
فصل چهارم: هیوم
فصل پنجم: شلینگ
فصل ششم: هولدرلین
فصل هفتم: هگل
فصل هشتم: کییرکگور
فصل نهم: شوپنهاور
فصل دهم: نیچه
فصل یازدهم: بنیامین و اشمیت
فصل دوازدهم: هایدگر
فصل سیزدهم: کامو
فصل چهاردهم: آرتور میلر
فصل پانزدهم: ژیژک
#فلسفه_تراژدی
#نشر_ققنوس
فلسفه تراژدی با افلاطون آغاز شد. بهخصوص وقتی افلاطون شعر تراژیک را، به همراه بیشتر انواع دیگر شعر، از دولت آرمانی خود محروم کرد، دولتی که تشکیلات آن را در مشهورترین دیالوگ خود، یعنی جمهوری، ترسیم میکند.
افلاطون در دفتر سوم جمهوری گلایه میکند که « هومر، هزیود و دیگر شاعران دروغ میگویند»، « حکایات کذب» میبافند. این ادعایی است که نیچه( استاد سابق یونانی) در چنین گفت زرتشت، در قالب نقل قولی که عنوان همین بخش را فراهم کرده، منعکس میکند. افلاطون مدعی است که شاعران دروغ میگویند، مخصوصا درباره خدایان_ برای مثال، هزیود قصه انتقام کرونوس از اورانوس را روایت میکند. استدلال قدرت الگوها مدعی است که این داستانها اثر بدی بر کودکان دارد، چراکه عملا به یک پسر گفته میشود« وقتی مرتکب بدترین جرایم میشود کار بیشرمانهای انجام نمیدهد»...
شعر تراژیک « هیچ منفعت همگانیای» به بار نمیآورد.
در واقع، با توجه به توانایی شاعران در بهکارگیری وزن، میزان و هارمونی برای ایجاد این حس در مخاطبانشان که حرف ژرفی به گوششان میرسد، چنین برمیآید که آسیبی مسلم به جامعه وارد شده است، همان نوع آسیبی که پزشکان دروغین زبانباز و مرشدان قلابی وارد آوردهاند. شاعران گویی آدمهایی زبانبازند، زبانبازهایی که « به ذهن مخاطبانشان آسیب» وارد میکنند و برای همین باید از جامعهای سالم اخراج شوند.
قسمتی از کتاب
#نشر_ققنوس
فلسفه تراژدی با افلاطون آغاز شد. بهخصوص وقتی افلاطون شعر تراژیک را، به همراه بیشتر انواع دیگر شعر، از دولت آرمانی خود محروم کرد، دولتی که تشکیلات آن را در مشهورترین دیالوگ خود، یعنی جمهوری، ترسیم میکند.
افلاطون در دفتر سوم جمهوری گلایه میکند که « هومر، هزیود و دیگر شاعران دروغ میگویند»، « حکایات کذب» میبافند. این ادعایی است که نیچه( استاد سابق یونانی) در چنین گفت زرتشت، در قالب نقل قولی که عنوان همین بخش را فراهم کرده، منعکس میکند. افلاطون مدعی است که شاعران دروغ میگویند، مخصوصا درباره خدایان_ برای مثال، هزیود قصه انتقام کرونوس از اورانوس را روایت میکند. استدلال قدرت الگوها مدعی است که این داستانها اثر بدی بر کودکان دارد، چراکه عملا به یک پسر گفته میشود« وقتی مرتکب بدترین جرایم میشود کار بیشرمانهای انجام نمیدهد»...
شعر تراژیک « هیچ منفعت همگانیای» به بار نمیآورد.
در واقع، با توجه به توانایی شاعران در بهکارگیری وزن، میزان و هارمونی برای ایجاد این حس در مخاطبانشان که حرف ژرفی به گوششان میرسد، چنین برمیآید که آسیبی مسلم به جامعه وارد شده است، همان نوع آسیبی که پزشکان دروغین زبانباز و مرشدان قلابی وارد آوردهاند. شاعران گویی آدمهایی زبانبازند، زبانبازهایی که « به ذهن مخاطبانشان آسیب» وارد میکنند و برای همین باید از جامعهای سالم اخراج شوند.
قسمتی از کتاب
#فلسفه_تراژدی
#نشر_ققنوس
#ارسطو
ارسطو فرزند طبیب دربار پادشاه مقدونی، در هفده سالگی به آتن سفر کرد تا به آکادمی افلاطون بپیوندد، نخست در کسوت یک دانشجو و سپس در کسوت معلم. او تقریبا تا زمان مرگ افلاطون در آنجا ماند. رساله ( ناتمام) فن شعر او تا آن زمان نخستین رسالهای بود که یکسره به فلسفه ادبیات اختصاص یافت. همانطور که کییرکگور بهدرستی اشاره میکند، این رساله اثری است با «درونیت » ژرف و « جذبه آرام» _ و قدر و منزلتی بیش از ظاهر خشک و تقریبا گیاهشناسانهاش دارد. پس از کشف مجدد آن در حدود سال ۱۵۰۰ میلادی نفوذ نیرومندی بر درامنویسان، نقادان و نظریهپردازان داشت، نفوذی که تا به امروز ادامه یافته است.
#میمسیس
فن شعر با ملاحظه این موضوع آغاز میکند که تراژدی، و، به طور کلی، شعر، نوعی میمسیس است، نوعی روگرفت یا بازنمود. تا این جای کار، ارسطو با افلاطون در همانستی شعر و نقاشی موافق است.
عنصر دیگری که در فن شعر وجود دارد و نقش برجستهای را در تاریخ فلسفه تراژدی بازی کرده است شرح ارسطوست در باب اینکه چه کسی میتواند قهرمان تراژیک باشد و چه کسی نمیتواند.ارسطو ملاحظه میکند که تراژدی، برای آنکه تراژدی باشد، حتما باید« رویدادهای وحشتناک و شفقتانگیز» را به تصویر بکشد. اما این بدان معناست که باید از سه نوع پیرنگ اجتناب کرد:
نباید دیده شود که یک مرد نیک از خوشاقبالی به سوی بداقبالی، یا یک مرد بد از بداقبالی به سوی خوشاقبالی پیش میرود. وضعیت نخست ملهم ترس یا شفقتانگیز نیست، بلکه صرفا تکاندهنده است. وضعیت دوم غیرتراژیکترین وضعیتی است که میتواند وجود داشته باشد...به علاوه، نباید دیده شود که یک مرد سرتاپا شرور کسی است که از خوشاقبالی به بداقبالی سقوط میکند. چنین روایتی ممکن است به لحاظ اخلاقی ارضاکننده باشد، اما شفقت یا ترس را در خود ندارد، زیرا شفقت برای شخصی احساس میشود که سزاوار بداقبالی خود نیست و از بداقبالی کسی احساس ترس میکنیم که همچون خودمان است؛ به نحوی که در درون وضعیت چیزی وجود نخواهد داشت که شفقتانگیز یا الهامبخش ترس باشد.
#نشر_ققنوس
#ارسطو
ارسطو فرزند طبیب دربار پادشاه مقدونی، در هفده سالگی به آتن سفر کرد تا به آکادمی افلاطون بپیوندد، نخست در کسوت یک دانشجو و سپس در کسوت معلم. او تقریبا تا زمان مرگ افلاطون در آنجا ماند. رساله ( ناتمام) فن شعر او تا آن زمان نخستین رسالهای بود که یکسره به فلسفه ادبیات اختصاص یافت. همانطور که کییرکگور بهدرستی اشاره میکند، این رساله اثری است با «درونیت » ژرف و « جذبه آرام» _ و قدر و منزلتی بیش از ظاهر خشک و تقریبا گیاهشناسانهاش دارد. پس از کشف مجدد آن در حدود سال ۱۵۰۰ میلادی نفوذ نیرومندی بر درامنویسان، نقادان و نظریهپردازان داشت، نفوذی که تا به امروز ادامه یافته است.
#میمسیس
فن شعر با ملاحظه این موضوع آغاز میکند که تراژدی، و، به طور کلی، شعر، نوعی میمسیس است، نوعی روگرفت یا بازنمود. تا این جای کار، ارسطو با افلاطون در همانستی شعر و نقاشی موافق است.
عنصر دیگری که در فن شعر وجود دارد و نقش برجستهای را در تاریخ فلسفه تراژدی بازی کرده است شرح ارسطوست در باب اینکه چه کسی میتواند قهرمان تراژیک باشد و چه کسی نمیتواند.ارسطو ملاحظه میکند که تراژدی، برای آنکه تراژدی باشد، حتما باید« رویدادهای وحشتناک و شفقتانگیز» را به تصویر بکشد. اما این بدان معناست که باید از سه نوع پیرنگ اجتناب کرد:
نباید دیده شود که یک مرد نیک از خوشاقبالی به سوی بداقبالی، یا یک مرد بد از بداقبالی به سوی خوشاقبالی پیش میرود. وضعیت نخست ملهم ترس یا شفقتانگیز نیست، بلکه صرفا تکاندهنده است. وضعیت دوم غیرتراژیکترین وضعیتی است که میتواند وجود داشته باشد...به علاوه، نباید دیده شود که یک مرد سرتاپا شرور کسی است که از خوشاقبالی به بداقبالی سقوط میکند. چنین روایتی ممکن است به لحاظ اخلاقی ارضاکننده باشد، اما شفقت یا ترس را در خود ندارد، زیرا شفقت برای شخصی احساس میشود که سزاوار بداقبالی خود نیست و از بداقبالی کسی احساس ترس میکنیم که همچون خودمان است؛ به نحوی که در درون وضعیت چیزی وجود نخواهد داشت که شفقتانگیز یا الهامبخش ترس باشد.
تجدید چاپ شد
.
تراژدی چیست و چرا بزرگترین فلاسفه را به تفکر واداشته است؟
چرا علیرغم محتوای اندوهبار تراژدی ارزش والایی برای آن قائلیم و به تماشای آن مینشینیم و یا آن را با لذت میخوانیم؟ چه چیزی موجب میشود داستانی را تراژدی بدانیم؟ بسیاری از فلاسفه به لذت و فراغت بخصوصی توجه کردهاند که از تراژدی حاصل میشود و بسیاری دیگر نیز ارزش تراژدی را در فراهم آوردن معرفت روانشناختی، اخلاقی و اشارات آن به مسائلی بنیادین چون تقدیر، آزادی، معنای زندگی، مرگ و نامیرایی انسان دانستهاند. این کتاب روایتی جامع از تاریخ فلسفه تراژدی است که به شرح افکار گوناگون فلاسفه بزرگ، از دوران باستان تا امروز، درباره تراژدی میپردازد. به علاوه، منبعی مفید برای علاقمندان و پژوهشگران حوزه فلسفه و همین طور حوزههایی دیگر همچون ادبیات و هنرهای نمایشی است.
#فلسفه_تراژدی از افلاطون تا ژیژک
#جولیان_یانگ ترجمه #حسن_امیری_آرا
شومیز / رقعی / ۴۳۸ صفحه / ۴۵۰۰۰ تومان
#فلسفه
#پخش_ققنوس
@qoqnoosp
.
تراژدی چیست و چرا بزرگترین فلاسفه را به تفکر واداشته است؟
چرا علیرغم محتوای اندوهبار تراژدی ارزش والایی برای آن قائلیم و به تماشای آن مینشینیم و یا آن را با لذت میخوانیم؟ چه چیزی موجب میشود داستانی را تراژدی بدانیم؟ بسیاری از فلاسفه به لذت و فراغت بخصوصی توجه کردهاند که از تراژدی حاصل میشود و بسیاری دیگر نیز ارزش تراژدی را در فراهم آوردن معرفت روانشناختی، اخلاقی و اشارات آن به مسائلی بنیادین چون تقدیر، آزادی، معنای زندگی، مرگ و نامیرایی انسان دانستهاند. این کتاب روایتی جامع از تاریخ فلسفه تراژدی است که به شرح افکار گوناگون فلاسفه بزرگ، از دوران باستان تا امروز، درباره تراژدی میپردازد. به علاوه، منبعی مفید برای علاقمندان و پژوهشگران حوزه فلسفه و همین طور حوزههایی دیگر همچون ادبیات و هنرهای نمایشی است.
#فلسفه_تراژدی از افلاطون تا ژیژک
#جولیان_یانگ ترجمه #حسن_امیری_آرا
شومیز / رقعی / ۴۳۸ صفحه / ۴۵۰۰۰ تومان
#فلسفه
#پخش_ققنوس
@qoqnoosp
🗓تاریخ: #چهاردهم_بهمن_ماه
🔻🔻🔻
📖 #فلسفه_تراژدی
✍نویسنده: #جولیان_یانگ
👤مترجم: #حسن_امیری_آرا
ℹ️ ۴۳۸ صفحه |شومیز،رقعی| قیمت: ۶۵ هزار تومان
نشر: #ققنوس
نوبت چاپ: #سوم
سال چاپ: ۱۳۹۹
#فلسفه
#پخش_ققنوس
🆔@qoqnoosp
🌐www.qoqnoosp.com
🔻🔻🔻
📖 #فلسفه_تراژدی
✍نویسنده: #جولیان_یانگ
👤مترجم: #حسن_امیری_آرا
ℹ️ ۴۳۸ صفحه |شومیز،رقعی| قیمت: ۶۵ هزار تومان
نشر: #ققنوس
نوبت چاپ: #سوم
سال چاپ: ۱۳۹۹
#فلسفه
#پخش_ققنوس
🆔@qoqnoosp
🌐www.qoqnoosp.com
.
#فلسفه_تراژدی
#جولیان_یانگ
#حسن_امیریآرا
۴۳۸صفحه|رقعی،شومیز| ۶۵ هزار تومان
انتشارات ققنوس، چاپ سوم، ۱۳۹۹
#گروه_انتشاراتی_ققنوس #انتشارات_ققنوس #پخش_ققنوس #تجدید_چاپ
@qoqnoosp
@qoqnoospub
@qoqnoosbcg
Www.qoqnoosp.com
https://www.instagram.com/p/CKy0cpaFiu-/?igshid=1lloyrkdzm00c
#فلسفه_تراژدی
#جولیان_یانگ
#حسن_امیریآرا
۴۳۸صفحه|رقعی،شومیز| ۶۵ هزار تومان
انتشارات ققنوس، چاپ سوم، ۱۳۹۹
#گروه_انتشاراتی_ققنوس #انتشارات_ققنوس #پخش_ققنوس #تجدید_چاپ
@qoqnoosp
@qoqnoospub
@qoqnoosbcg
Www.qoqnoosp.com
https://www.instagram.com/p/CKy0cpaFiu-/?igshid=1lloyrkdzm00c
Instagram