.
#سخنی_با_مخاطب_ققنوس،
من ورای هر زمان و مکانم، به وسعت تاریخ چند هزار ساله یک ملّتم.
من نه مَـردم و نه زن، ورای هر جنسیتم.
من شبانه دروازههای شهر را به روی بدخواهان کشور گشودم،
پادشاهی را نسبت به سپهسالاران رشیدش بدگمان کردم،
محل اختفای سرداری در جنگل را فاش کردم،
و دستور قتل صدراعظمی را در گرمابه صادر نمودم.
من به هنگام زلزله به پمپهای بنزین پناه بردم،
از توهم قحطی، چیزی بیش از سرانه نیازم، در انبار نگه داشتم،
ارز خریدم و تا گرانتر شدن، آن را نگاه میدارم، چون ایمان دارم با سود حاصل از تورم آن میتوانم غنیتر، راحتتر و مِهتر از دیگران زندگی کنم.
هر چیزی اعم از کرونا، گرانی، بدبختی، را معضلی برای دیگران میپندارم و نه برای خود.
شبها به پویش حذف تصاویر از کتب میپیوندم و روزها نگاهی کاملا جنسیتی دارم.
خودرویی را به تمسخر میگیرم اما به محض باز شدن وبسایت شرکت خودرو ساز، به آن هجوم میبرم.
به آرمانهای تاریخ کهن پایبندم اما نسبت به اصلاح سهم خود از تاریخ معاصر بی تفاوتم.
در جمع، آراسته و با وقارم اما در کوچهای خلوت به روی دیوار خَدو میافکنم و میخندم.
ساعتها در فضای مجازی پرسه باطل میزنم و مستمر از نداشتن وقت برای خواندن حتی دو خط از یک کتاب، نالانم.
من نه آنم که تو میپنداری،
من آنم که تاریخ گواه میدهد....
من اندیشهام،
اندیشه ای مسموم از عدم #خودباوری، #تغییر_نگرش، #تاب_آوری.
تقلیدی کورکورانه از آنچه دیدهام، آنچه تنها میشنوم و فکر میکنم درست است.
اندیشهای که گاه از نسلهای قبل به من منتقل شده، هرگز با مطالعه به #خود_شناسی نمیرسم، همواره کلافهام، به هر چیزی معترضم و گمشدهای در مسیری پر از راهنمایم!!
با افزایش #سرانه_مطالعه از مراجع درست و در هر زمینهای، از گذشته درس بگیریم و آن را به نسل بعد منتقل کنیم.
چرخه #خود_فریبی را در این دایره باطل بشکنیم و با #مطالعه، خود به آنچه میخوانیم ایمان بیاوریم.
فراموش نکنیم از مطالعه در هیچ زمینهای دست نکشیم(حتی روزی یک صفحه)
#پخش_ققنوس
@qoqnoosp
@qoqnoosbcg
@qoqnoospub
@www.qoqnoosp.com
https://www.instagram.com/p/CG9x81MFWVn/?igshid=1pazept0wk8bd
#سخنی_با_مخاطب_ققنوس،
من ورای هر زمان و مکانم، به وسعت تاریخ چند هزار ساله یک ملّتم.
من نه مَـردم و نه زن، ورای هر جنسیتم.
من شبانه دروازههای شهر را به روی بدخواهان کشور گشودم،
پادشاهی را نسبت به سپهسالاران رشیدش بدگمان کردم،
محل اختفای سرداری در جنگل را فاش کردم،
و دستور قتل صدراعظمی را در گرمابه صادر نمودم.
من به هنگام زلزله به پمپهای بنزین پناه بردم،
از توهم قحطی، چیزی بیش از سرانه نیازم، در انبار نگه داشتم،
ارز خریدم و تا گرانتر شدن، آن را نگاه میدارم، چون ایمان دارم با سود حاصل از تورم آن میتوانم غنیتر، راحتتر و مِهتر از دیگران زندگی کنم.
هر چیزی اعم از کرونا، گرانی، بدبختی، را معضلی برای دیگران میپندارم و نه برای خود.
شبها به پویش حذف تصاویر از کتب میپیوندم و روزها نگاهی کاملا جنسیتی دارم.
خودرویی را به تمسخر میگیرم اما به محض باز شدن وبسایت شرکت خودرو ساز، به آن هجوم میبرم.
به آرمانهای تاریخ کهن پایبندم اما نسبت به اصلاح سهم خود از تاریخ معاصر بی تفاوتم.
در جمع، آراسته و با وقارم اما در کوچهای خلوت به روی دیوار خَدو میافکنم و میخندم.
ساعتها در فضای مجازی پرسه باطل میزنم و مستمر از نداشتن وقت برای خواندن حتی دو خط از یک کتاب، نالانم.
من نه آنم که تو میپنداری،
من آنم که تاریخ گواه میدهد....
من اندیشهام،
اندیشه ای مسموم از عدم #خودباوری، #تغییر_نگرش، #تاب_آوری.
تقلیدی کورکورانه از آنچه دیدهام، آنچه تنها میشنوم و فکر میکنم درست است.
اندیشهای که گاه از نسلهای قبل به من منتقل شده، هرگز با مطالعه به #خود_شناسی نمیرسم، همواره کلافهام، به هر چیزی معترضم و گمشدهای در مسیری پر از راهنمایم!!
با افزایش #سرانه_مطالعه از مراجع درست و در هر زمینهای، از گذشته درس بگیریم و آن را به نسل بعد منتقل کنیم.
چرخه #خود_فریبی را در این دایره باطل بشکنیم و با #مطالعه، خود به آنچه میخوانیم ایمان بیاوریم.
فراموش نکنیم از مطالعه در هیچ زمینهای دست نکشیم(حتی روزی یک صفحه)
#پخش_ققنوس
@qoqnoosp
@qoqnoosbcg
@qoqnoospub
@www.qoqnoosp.com
https://www.instagram.com/p/CG9x81MFWVn/?igshid=1pazept0wk8bd
.
مروری بر یک مکتب و دو کتاب:
در حدود #سیصد_سال_قبل_از_میلاد_مسیح، بازرگانی ثروتمند و متموّل طی یک سفر تجاری تمامی کشتیها، کالاها و نیمی از خدمه و کارکنان خود را در طوفانی مهیب جایی در نزدیکی #شهر_آتن از دست داد. ضربهای بشدت هولناک که تمام دستاورد وی را یک شبه بر باد داد.
وی پس از مدتی، تحت تاثیر جو #فرهنگی و #فلسفی زمانهی خود، به تفکر در خصوص چرایی ماجرا، #رنج_بشر و چگونگی #مواجهه با #معضلات_زندگی پرداخت، بر آن شد تا با #مطالعه در خصوص مسائل روز به پاسخ سوالات خود دست یابد.
در این بین با کتب #سقراط #فیلسوف بزرگ #یونانی آشنا شد و آنقدر شیفته تفکرات وی گشت تا تصمیم به شاگردی در سایه او گرفت. بعدها با افزایش #سرانه_مطالعه و رسیدن به کمالی که او را از اندوه آنچه بر او میگذشت رها کرده بود، #مکتبی را برای دوستان، همراهان و #پیروان خود با نام #مکتب_رواقی بنا نهاد که امروزه در بحث #فلسفهی_کلاسیک، جز ارکان و پایههای اساسی #فلسفه در بین فلاسفه و علاقهمندان به فلسفه است.
نام او #زنو بود و ملقب به #زنوی_قبرسی، او پایهگذار مکتب #استوئیسم است و پیروان وی را امروزه #رواقیون مینامند.
چند قرن بعد، #مارکوس_اورلیوس، امپراتور و سياستمدار بزرگِ #رومی تحت تاثیر شدید فلسفهی وی، کتاب #تأملات را نوشت که سراسر تاثیر گرفته از بینش وی از این #مکتب است.
به شما سروران و علاقهمندان به #کتب_فلسفی، پیشنهاد میشود ابتدا کتاب #فلسفهای_برای_زندگی چاپ #انتشارات_ققنوس را مطالعه بفرمایید تا ضمن آشنایی با اندیشههای این مکتب، کتاب #تأملات را بهتر و عمیقتر درک کنید.
کتاب تأملات بهتازگی به چاپ چهاردهم رسیده است که با ترجمه روان #عرفان_ثابتی و به قیمت ۲۵ هزار تومان به خدمت شما عرضه گردیده است.
#پخش_ققنوس
@qoqnoospub
@qoqnoosbcg
@qoqnoosp
Www.qoqnoosp.com
https://www.instagram.com/p/CHCkSOaFxOO/?igshid=1ounf7h067ibl
مروری بر یک مکتب و دو کتاب:
در حدود #سیصد_سال_قبل_از_میلاد_مسیح، بازرگانی ثروتمند و متموّل طی یک سفر تجاری تمامی کشتیها، کالاها و نیمی از خدمه و کارکنان خود را در طوفانی مهیب جایی در نزدیکی #شهر_آتن از دست داد. ضربهای بشدت هولناک که تمام دستاورد وی را یک شبه بر باد داد.
وی پس از مدتی، تحت تاثیر جو #فرهنگی و #فلسفی زمانهی خود، به تفکر در خصوص چرایی ماجرا، #رنج_بشر و چگونگی #مواجهه با #معضلات_زندگی پرداخت، بر آن شد تا با #مطالعه در خصوص مسائل روز به پاسخ سوالات خود دست یابد.
در این بین با کتب #سقراط #فیلسوف بزرگ #یونانی آشنا شد و آنقدر شیفته تفکرات وی گشت تا تصمیم به شاگردی در سایه او گرفت. بعدها با افزایش #سرانه_مطالعه و رسیدن به کمالی که او را از اندوه آنچه بر او میگذشت رها کرده بود، #مکتبی را برای دوستان، همراهان و #پیروان خود با نام #مکتب_رواقی بنا نهاد که امروزه در بحث #فلسفهی_کلاسیک، جز ارکان و پایههای اساسی #فلسفه در بین فلاسفه و علاقهمندان به فلسفه است.
نام او #زنو بود و ملقب به #زنوی_قبرسی، او پایهگذار مکتب #استوئیسم است و پیروان وی را امروزه #رواقیون مینامند.
چند قرن بعد، #مارکوس_اورلیوس، امپراتور و سياستمدار بزرگِ #رومی تحت تاثیر شدید فلسفهی وی، کتاب #تأملات را نوشت که سراسر تاثیر گرفته از بینش وی از این #مکتب است.
به شما سروران و علاقهمندان به #کتب_فلسفی، پیشنهاد میشود ابتدا کتاب #فلسفهای_برای_زندگی چاپ #انتشارات_ققنوس را مطالعه بفرمایید تا ضمن آشنایی با اندیشههای این مکتب، کتاب #تأملات را بهتر و عمیقتر درک کنید.
کتاب تأملات بهتازگی به چاپ چهاردهم رسیده است که با ترجمه روان #عرفان_ثابتی و به قیمت ۲۵ هزار تومان به خدمت شما عرضه گردیده است.
#پخش_ققنوس
@qoqnoospub
@qoqnoosbcg
@qoqnoosp
Www.qoqnoosp.com
https://www.instagram.com/p/CHCkSOaFxOO/?igshid=1ounf7h067ibl
Instagram
پخش ققنوس 📚
. مروری بر یک مکتب و دو کتاب: در حدود #سیصد_سال_قبل_از_میلاد_مسیح، بازرگانی ثروتمند و متموّل طی یک سفر تجاری تمامی کشتیها، کالاها و نیمی از خدمه و کارکنان خود را در طوفانی مهیب جایی در نزدیکی #شهر_آتن از دست داد. ضربهای بشدت هولناک که تمام دستاورد وی را…
.
#سخنی_با_مخاطب_ققنوس
گاهی، جامعهای را به سببِ قانون منعِ بانوان از رانندگی، نقد میکنیم.
حال آنکه هنوز هم شاهد تمسخرِ رانندگی زنان، الخصوص نحوه پارک کردن آنان در جامعه خود هستیم.
از نژادپرستی و قومگرایی در نزد سایر جوامع بیزاریم، اما هنوز هم به تمسخرِ اقوام در میان ملّت خود واکنشی شیطنت آمیز توام با لبخند داریم.
به نشانه اعتراض، به پویشهای گوناگون در حمایت از روزنامهنگاران که از آزادی بیان در مطبوعات، منع شدهاند میپردازیم،
حال آنکه از روزنامه برای پاک کردن شیشه و پیچیدن به دور ظروف شکستنی به هنگام نقل مکان استفاده میکنیم،
بی آنکه دو خط از آن را برای افزایش بلوغ ذهنی خود خوانده باشیم، نهایتا به حل جَداول آن بسنده میکنیم.
از مجلات برای مرور فال ماهانه استفاده میکنیم و اکثرا به دنبال کتابی با آخرین سال چاپ هستیم، چرا که احتمال میدهیم از چاپهای قبلی شاید بروز تر یا مدرنتر باشد !!
همواره به دنبال آمدن منجی برای حل و فصل #معضلات #سیاسی، #اجتماعی و #اعتقادی خود هستیم.
حال آنکه در جهت اصلاح شخص خود، کوچکترین قدمی بر نداشتهایم.
اینها #اندیشههای_مسموم هستند، ربطی به #ملّیت، #قومیت و #نژاد ندارند.
ربطی به #جهان_اولی، کشوری #در_حال_توسعه و #جهان_سومی نیز ندارند.
این اندیشه ها همچون انگل در ذهنیت میزبانهایی که تمایل به استثمار ذهنی دارند جا گرفتهاند.
از حکومتی در خارج از مرزهای خود به سبب ایجاد ثبات در #اقتصاد، #دموکراسی و #نظام_اجتماعی در یک کشور به نیکی یاد میکنیم، حال آنکه (هرگز) از سهم و وظیفه یک #ملّت در ایجاد یا #حفظ_ثبات آن، در قبال کشور سخنی بر زبان نمیآوریم.
اگر امروز سهم #سیاسی، #اجتماعی، مدنی و #فرهنگی خود را افزایش دادیم میتوانیم ادعا کنیم حساب ما از بقیه جداست.
چه بخواهیم و چه نخواهیم،
چه بدانیم یا ندانیم،
در وجود ما دردی نهان وجود دارد که با افزایش #سرانه_مطالعه، از مواجهه با آن هراسانیم.
همانطور که به #جسم خود خوراک میدهید، باید #ذهن خود را نیز #تغذیه کنید.
آدمی، موجودی ذاتاً #پرسشگر و #پژوهشگر است و اثبات این قضیه را میتوان، از مقایسه مدرنیته امروزی نسبت به زندگی بدوی در میلیونها سال قبل فهمید.
بیاموزید، #مطالعه کنید، تا به ذهنیت نسلی تاریک و بدوی در افکار نسلهای آینده تبدیل نشوید.
مطالعه را در هیچ زمینهای فراموش نکنیم (حتی روزی یک صفحه)
#پخش_ققنوس #انتشارات_ققنوس #نشر_ققنوس #کافه_کتاب_ققنوس #کافهکتاب_ققنوس
@qoqnoosp
@qoqnoosbcg
@qoqnospub
https://www.instagram.com/p/CHPqJvflDap/?igshid=11q6kx2lfe22x
#سخنی_با_مخاطب_ققنوس
گاهی، جامعهای را به سببِ قانون منعِ بانوان از رانندگی، نقد میکنیم.
حال آنکه هنوز هم شاهد تمسخرِ رانندگی زنان، الخصوص نحوه پارک کردن آنان در جامعه خود هستیم.
از نژادپرستی و قومگرایی در نزد سایر جوامع بیزاریم، اما هنوز هم به تمسخرِ اقوام در میان ملّت خود واکنشی شیطنت آمیز توام با لبخند داریم.
به نشانه اعتراض، به پویشهای گوناگون در حمایت از روزنامهنگاران که از آزادی بیان در مطبوعات، منع شدهاند میپردازیم،
حال آنکه از روزنامه برای پاک کردن شیشه و پیچیدن به دور ظروف شکستنی به هنگام نقل مکان استفاده میکنیم،
بی آنکه دو خط از آن را برای افزایش بلوغ ذهنی خود خوانده باشیم، نهایتا به حل جَداول آن بسنده میکنیم.
از مجلات برای مرور فال ماهانه استفاده میکنیم و اکثرا به دنبال کتابی با آخرین سال چاپ هستیم، چرا که احتمال میدهیم از چاپهای قبلی شاید بروز تر یا مدرنتر باشد !!
همواره به دنبال آمدن منجی برای حل و فصل #معضلات #سیاسی، #اجتماعی و #اعتقادی خود هستیم.
حال آنکه در جهت اصلاح شخص خود، کوچکترین قدمی بر نداشتهایم.
اینها #اندیشههای_مسموم هستند، ربطی به #ملّیت، #قومیت و #نژاد ندارند.
ربطی به #جهان_اولی، کشوری #در_حال_توسعه و #جهان_سومی نیز ندارند.
این اندیشه ها همچون انگل در ذهنیت میزبانهایی که تمایل به استثمار ذهنی دارند جا گرفتهاند.
از حکومتی در خارج از مرزهای خود به سبب ایجاد ثبات در #اقتصاد، #دموکراسی و #نظام_اجتماعی در یک کشور به نیکی یاد میکنیم، حال آنکه (هرگز) از سهم و وظیفه یک #ملّت در ایجاد یا #حفظ_ثبات آن، در قبال کشور سخنی بر زبان نمیآوریم.
اگر امروز سهم #سیاسی، #اجتماعی، مدنی و #فرهنگی خود را افزایش دادیم میتوانیم ادعا کنیم حساب ما از بقیه جداست.
چه بخواهیم و چه نخواهیم،
چه بدانیم یا ندانیم،
در وجود ما دردی نهان وجود دارد که با افزایش #سرانه_مطالعه، از مواجهه با آن هراسانیم.
همانطور که به #جسم خود خوراک میدهید، باید #ذهن خود را نیز #تغذیه کنید.
آدمی، موجودی ذاتاً #پرسشگر و #پژوهشگر است و اثبات این قضیه را میتوان، از مقایسه مدرنیته امروزی نسبت به زندگی بدوی در میلیونها سال قبل فهمید.
بیاموزید، #مطالعه کنید، تا به ذهنیت نسلی تاریک و بدوی در افکار نسلهای آینده تبدیل نشوید.
مطالعه را در هیچ زمینهای فراموش نکنیم (حتی روزی یک صفحه)
#پخش_ققنوس #انتشارات_ققنوس #نشر_ققنوس #کافه_کتاب_ققنوس #کافهکتاب_ققنوس
@qoqnoosp
@qoqnoosbcg
@qoqnospub
https://www.instagram.com/p/CHPqJvflDap/?igshid=11q6kx2lfe22x
.
#سخنی_با_مخاطب_ققنوس
ملّتها و تفریحی به نام #نالیدن
در هر #جامعه و در میان هر ملّتی با توجه به #تاریخ ، #فرهنگ_مطالعه #عقاید ، آداب و سنن مختص به آن میتوان ملاک و معیاری برای میزان تشخّص، سطح تفکر و #اصالت اقشار #جامعه مشخص کرد.
به نظر میرسد سالهاست میان ملت ما، بحث گله، شکایت و اعتراض معیاری برای ارزیابی کیفی جامعه شده و به ابزاری برای #تفریح گروهی خاص بدل گشته است.
گروهی که عمدتاً آحاد جامعه جزء آن هستند و بدون هیچ #تخصص، #حرفه، #دانش و مطالعهای فقط به تکرار کلام دیگران که به نظر آنان درست است میپردازند.
در فرهنگ امروزی ما بد و بیراه نثار زمین و زمان کردن تبدیل به تفریح و روزمرگی ملّت شده و این نالیدن، معیار تمییز سره از ناسره، روشنفکر از اُمّل، فقیه از سفیه و امروزی از عقب افتاده گشته که واژه عقب افتاده جدیداً به دهاتی یا عقدهای تغییر کاربری داده است.
نالیدن تفریحی است که به سبب سهل الوصول و آسانتر بودن در گفتار و خالی شدن از درون ظاهراً لذت بخش است، و حس حق به جانبی و آگاهیِ بالا از زمینههای مختلف را در فرد نشان میدهد.
دانشجویی که با دو ترم مشروطی و معدل دوازده در دانشگاه، به سیاستهای آموزشی سخت معترض و خواهان اجرای سیاست کشورهای دیگر در نظام آموزشی خود است.
سیاستمداری که رگ خواب ملتی را در بستن ربّان رنگی به انگشت میبیند.
فردی که به هنگام زلزله از عدم مدیریت بحران مینالد و در عین حال به پمپ بنزین پناه می برد.
فردی که از عدم مدیریت دولتمردان در قرنطینه ناشی از بیماریای مهلک مینالد و در عین حال به شمال کشور پناه میبرد.
خانوادهای که به علت تعطیلی مدارس به سبب آلودگی شدید هوا مینالد و در عین حال اجازه فوتبال بازی کردن به فرزند خود در هوای آزاد میدهد
افرادی که در صفوف مختلف از نان و مرغ و روغن گرفته تا #سکه و #ارز میایستند و در خصوص مدیریت ضعیف نسبت اداره بوجه کشور مینالند، حال آنکه نمیدانند یا نمیپذیرند که سود حاصل از فروش ارز و سکهُ خود را باید جای دیگر چندین برابر پس دهند.
نالیدن ما ملت از سر آگاهی نیست، چراکه آگاه شدن با تغییر در رفتار اثبات میشود و نه در بازی با کلمات.
فراموش نکنیم امروز، افزایش #سرانه_مطالعه ، یک تفریح نیست بلکه #درمانی برای یک درد #مزمن است.
در هر زمینهای #مطالعه_کنیم (حتی روزی یک صفحه)
مقالهای از
ف.مذهبیفرد
(@f_mazhabi.fard)
#مطالعه_کتاب #مطالعه_موثر #مطالعات_اجتماعی
https://www.instagram.com/p/CIF5mAzF5ol/?igshid=vonywoawtlqk
#سخنی_با_مخاطب_ققنوس
ملّتها و تفریحی به نام #نالیدن
در هر #جامعه و در میان هر ملّتی با توجه به #تاریخ ، #فرهنگ_مطالعه #عقاید ، آداب و سنن مختص به آن میتوان ملاک و معیاری برای میزان تشخّص، سطح تفکر و #اصالت اقشار #جامعه مشخص کرد.
به نظر میرسد سالهاست میان ملت ما، بحث گله، شکایت و اعتراض معیاری برای ارزیابی کیفی جامعه شده و به ابزاری برای #تفریح گروهی خاص بدل گشته است.
گروهی که عمدتاً آحاد جامعه جزء آن هستند و بدون هیچ #تخصص، #حرفه، #دانش و مطالعهای فقط به تکرار کلام دیگران که به نظر آنان درست است میپردازند.
در فرهنگ امروزی ما بد و بیراه نثار زمین و زمان کردن تبدیل به تفریح و روزمرگی ملّت شده و این نالیدن، معیار تمییز سره از ناسره، روشنفکر از اُمّل، فقیه از سفیه و امروزی از عقب افتاده گشته که واژه عقب افتاده جدیداً به دهاتی یا عقدهای تغییر کاربری داده است.
نالیدن تفریحی است که به سبب سهل الوصول و آسانتر بودن در گفتار و خالی شدن از درون ظاهراً لذت بخش است، و حس حق به جانبی و آگاهیِ بالا از زمینههای مختلف را در فرد نشان میدهد.
دانشجویی که با دو ترم مشروطی و معدل دوازده در دانشگاه، به سیاستهای آموزشی سخت معترض و خواهان اجرای سیاست کشورهای دیگر در نظام آموزشی خود است.
سیاستمداری که رگ خواب ملتی را در بستن ربّان رنگی به انگشت میبیند.
فردی که به هنگام زلزله از عدم مدیریت بحران مینالد و در عین حال به پمپ بنزین پناه می برد.
فردی که از عدم مدیریت دولتمردان در قرنطینه ناشی از بیماریای مهلک مینالد و در عین حال به شمال کشور پناه میبرد.
خانوادهای که به علت تعطیلی مدارس به سبب آلودگی شدید هوا مینالد و در عین حال اجازه فوتبال بازی کردن به فرزند خود در هوای آزاد میدهد
افرادی که در صفوف مختلف از نان و مرغ و روغن گرفته تا #سکه و #ارز میایستند و در خصوص مدیریت ضعیف نسبت اداره بوجه کشور مینالند، حال آنکه نمیدانند یا نمیپذیرند که سود حاصل از فروش ارز و سکهُ خود را باید جای دیگر چندین برابر پس دهند.
نالیدن ما ملت از سر آگاهی نیست، چراکه آگاه شدن با تغییر در رفتار اثبات میشود و نه در بازی با کلمات.
فراموش نکنیم امروز، افزایش #سرانه_مطالعه ، یک تفریح نیست بلکه #درمانی برای یک درد #مزمن است.
در هر زمینهای #مطالعه_کنیم (حتی روزی یک صفحه)
مقالهای از
ف.مذهبیفرد
(@f_mazhabi.fard)
#مطالعه_کتاب #مطالعه_موثر #مطالعات_اجتماعی
https://www.instagram.com/p/CIF5mAzF5ol/?igshid=vonywoawtlqk
Instagram
.
امشب (چهارشنبه) ساعت ۱۹،
به بهانه گفتوگو با آقای محمد یوسفی، مترجم کتاب فلسفهای برای زندگی در کانال #انتشارات_ققنوس
#پخش_ققنوس ضمن دعوت از شما مخاطبان گرامی به دنبال کردن این برنامه، پیشنهاد یک پکیج بسیار خوب و غنی از برترین #کتابهای_فلسفی با محوریت #فلسفه_رواقی که تاکنون در نشر ققنوس به چاپ رسیده را دارد.
این پکیج شامل کتب:
#دانشنامه_فلسفه_استنفورد (شماره ۹۴) با عنوان #اورلیوس_و_اپیکتتوس
#دانشنامه_فلسفه_استنفورد (شماره ۷۴) با عنوان #مکتب_رواقی(چاپ تمام)
#فلسفهای_برای_زندگی نوشته #ویلیام_بی_اروین ترجمه #محمد_یوسفی
#تأملات نوشته #مارکوس_اورلیوس ترجمه #عرفان_ثابتی است.
در حدود سیصد سال قبل از میلاد مسیح، بازرگانی ثروتمند و متموّل طی یک سفر تجاری تمامی کشتیها، کالاها و نیمی از خدمه و کارکنان خود را در طوفانی مهیب جایی در نزدیکی شهر آتن از دست داد. ضربهای بشدت هولناک که تمام دستاورد وی را یک شبه بر باد داد.
وی پس از مدتی، تحت تاثیر جو #فرهنگی و #فلسفی زمانهی خود، به تفکر در خصوص چرایی ماجرا، #رنج_بشر و چگونگی مواجهه با #معضلات_زندگی پرداخت، بر آن شد تا با #مطالعه در خصوص مسائل روز به پاسخ سوالات خود دست یابد.
در این بین با کتب #سقراط فیلسوف بزرگ یونانی آشنا شد و آنقدر شیفته تفکرات وی گشت تا تصمیم به شاگردی در سایه او گرفت. بعدها با افزایش #سرانه_مطالعه و رسیدن به کمالی که او را از اندوه آنچه بر او میگذشت رها کرده بود، #مکتبی را برای دوستان، همراهان و #پیروان خود با نام #مکتب_رواقی بنا نهاد که امروزه در بحث #فلسفهی_کلاسیک، جز ارکان و پایههای اساسی #فلسفه در بین فلاسفه و علاقهمندان به فلسفه است.
نام او #زنو بود و ملقب به #زنوی_قبرسی، او پایهگذار مکتب #استوئیسم است و پیروان وی را امروزه #رواقیون مینامند.
چند قرن بعد، مارکوس اورلیوس، امپراتور و سياستمدار بزرگِ رومی تحت تاثیر شدید فلسفهی وی، کتاب #تأملات را نوشت که سراسر تاثیر گرفته از بینش وی از این #مکتب است.
گفتوگوی امشب با محوریت کتاب فلسفهای برای زندگی در کانال انتشارات ققنوس را از دست ندهید
#گروه_انتشاراتی_ققنوس
https://www.instagram.com/p/CI2ghc4FIek/?igshid=1muebrk35mgst
امشب (چهارشنبه) ساعت ۱۹،
به بهانه گفتوگو با آقای محمد یوسفی، مترجم کتاب فلسفهای برای زندگی در کانال #انتشارات_ققنوس
#پخش_ققنوس ضمن دعوت از شما مخاطبان گرامی به دنبال کردن این برنامه، پیشنهاد یک پکیج بسیار خوب و غنی از برترین #کتابهای_فلسفی با محوریت #فلسفه_رواقی که تاکنون در نشر ققنوس به چاپ رسیده را دارد.
این پکیج شامل کتب:
#دانشنامه_فلسفه_استنفورد (شماره ۹۴) با عنوان #اورلیوس_و_اپیکتتوس
#دانشنامه_فلسفه_استنفورد (شماره ۷۴) با عنوان #مکتب_رواقی(چاپ تمام)
#فلسفهای_برای_زندگی نوشته #ویلیام_بی_اروین ترجمه #محمد_یوسفی
#تأملات نوشته #مارکوس_اورلیوس ترجمه #عرفان_ثابتی است.
در حدود سیصد سال قبل از میلاد مسیح، بازرگانی ثروتمند و متموّل طی یک سفر تجاری تمامی کشتیها، کالاها و نیمی از خدمه و کارکنان خود را در طوفانی مهیب جایی در نزدیکی شهر آتن از دست داد. ضربهای بشدت هولناک که تمام دستاورد وی را یک شبه بر باد داد.
وی پس از مدتی، تحت تاثیر جو #فرهنگی و #فلسفی زمانهی خود، به تفکر در خصوص چرایی ماجرا، #رنج_بشر و چگونگی مواجهه با #معضلات_زندگی پرداخت، بر آن شد تا با #مطالعه در خصوص مسائل روز به پاسخ سوالات خود دست یابد.
در این بین با کتب #سقراط فیلسوف بزرگ یونانی آشنا شد و آنقدر شیفته تفکرات وی گشت تا تصمیم به شاگردی در سایه او گرفت. بعدها با افزایش #سرانه_مطالعه و رسیدن به کمالی که او را از اندوه آنچه بر او میگذشت رها کرده بود، #مکتبی را برای دوستان، همراهان و #پیروان خود با نام #مکتب_رواقی بنا نهاد که امروزه در بحث #فلسفهی_کلاسیک، جز ارکان و پایههای اساسی #فلسفه در بین فلاسفه و علاقهمندان به فلسفه است.
نام او #زنو بود و ملقب به #زنوی_قبرسی، او پایهگذار مکتب #استوئیسم است و پیروان وی را امروزه #رواقیون مینامند.
چند قرن بعد، مارکوس اورلیوس، امپراتور و سياستمدار بزرگِ رومی تحت تاثیر شدید فلسفهی وی، کتاب #تأملات را نوشت که سراسر تاثیر گرفته از بینش وی از این #مکتب است.
گفتوگوی امشب با محوریت کتاب فلسفهای برای زندگی در کانال انتشارات ققنوس را از دست ندهید
#گروه_انتشاراتی_ققنوس
https://www.instagram.com/p/CI2ghc4FIek/?igshid=1muebrk35mgst
Instagram