#به_جست_و_جوی_غزاله
ناستین (آسیه) جوادی
170 صفحه | کاغذ بالک | 28 هزارتومان
این «داستان زیستن و داستانی مردن» از مشخصه های سلوک غزاله نیز بود. این در حقیقت سلوک رؤیابینانِ تنهاست که مرگشان نیز یادآور دلمشغولیهای همیشگی زندگی آنهاست... غزاله در داستاننویسیاش در حد مرگ و توان خود، به خلاقیتی وفادار و سرسپرده بود که انضباط را می طلبید. در مقابل، در حیات داستانی و معمولیاش بی انضباطی محسوسی بود... در این درگیری و دوگانگی، دومی سرانجام تکلیف اولی را هم روشن کرد. انسجام درون، انضباط خلاق را بر هم زد یا متوقف کرد. خلاقیت منضبط قربانی تناقض شد.
غزاله علیزاده به گفتۀ مادرش (خانم سیدی) ساعت چهار نیمه شب بیست و پنجم بهمن ماه سال 1325 در بیمارستان شاه رضای مشهد دیده به جهان می گشاید و در بیست و سوم اردیبهشت ماه 1375، نرسیده به پنجاه سالگی، به دست خود رشتۀ حیاتش را بعد از چندین اقدام نافرجام خودکشی در طول زندگیاش بر درختی در «جواهر ده» می گسلد.
#کتاب_کوله_پشتی
#رمان
#رمان_فارسی
#چاپ_اول
#تازه_ها
#پخش_ققنوس
@qoqnoosp
ناستین (آسیه) جوادی
170 صفحه | کاغذ بالک | 28 هزارتومان
این «داستان زیستن و داستانی مردن» از مشخصه های سلوک غزاله نیز بود. این در حقیقت سلوک رؤیابینانِ تنهاست که مرگشان نیز یادآور دلمشغولیهای همیشگی زندگی آنهاست... غزاله در داستاننویسیاش در حد مرگ و توان خود، به خلاقیتی وفادار و سرسپرده بود که انضباط را می طلبید. در مقابل، در حیات داستانی و معمولیاش بی انضباطی محسوسی بود... در این درگیری و دوگانگی، دومی سرانجام تکلیف اولی را هم روشن کرد. انسجام درون، انضباط خلاق را بر هم زد یا متوقف کرد. خلاقیت منضبط قربانی تناقض شد.
غزاله علیزاده به گفتۀ مادرش (خانم سیدی) ساعت چهار نیمه شب بیست و پنجم بهمن ماه سال 1325 در بیمارستان شاه رضای مشهد دیده به جهان می گشاید و در بیست و سوم اردیبهشت ماه 1375، نرسیده به پنجاه سالگی، به دست خود رشتۀ حیاتش را بعد از چندین اقدام نافرجام خودکشی در طول زندگیاش بر درختی در «جواهر ده» می گسلد.
#کتاب_کوله_پشتی
#رمان
#رمان_فارسی
#چاپ_اول
#تازه_ها
#پخش_ققنوس
@qoqnoosp