پخش ققنوس
2.03K subscribers
31.1K photos
216 videos
52 files
14.6K links
معرفی کتاب پخش ققنوس
Download Telegram
مجموعه‌ داستان «#سرپناه_کاغذی» از #مارگارت_اتوود با ترجمه #گلاره_جمشیدی توسط #نشرنون منتشر شده است.
@noonbook1
این کتاب که بر روی جلد خود عنوان ۳۴ داستان مینیمال را دارد، یکی از مجموعه داستان‌های این نویسنده کانادایی‌ست.
طنز، ویژگی مشترک همه داستان‌های کوتاه #اتوود در این کتاب است.
برخی از داستان‌های این کتاب که تم‌های شوخ‌طبعانه دارند با طرح‌هایی که اتوود خود برای آن‌ها کشیده است همراه هستند.

این کتاب ترجمه‌ای است از اثری که در سال ۲۰۰۶ با عنوان «The Tent» منتشر شد و در آن مضامین آشنای داستان‌های اتوود به چشم می‌خورد.

مارگارت اتوود نویسنده سرشناس کانادایی است. کتاب‌های #آدمکش_کور #برنده_جایزه_بوکر سال ۲۰۰۰ و #اوریکس و #کریک از آثار او هستند.
او تاکنون بیش از ۳۰ کتاب شامل رمان، داستان‌های کوتاه، شعر و نقد ادبی، به تالیف رسانده است. اتوود در داستان‌هایش واقعیت‌های اجتماعی را با تخیل و اسطوره‌شناسی و طنز همراه می‌کند.

در بخشی از «سرپناه کاغذی» آمده است: «کنون در یأس مطلق خود، به ایده‌ ایجاد هنرمند پسروی کرده‌ایم. قطعا در انبارمان آنقدر نکبت و بدبختی هست که بتوانیم یک نمونه از این هنرمندان را تولید کنیم. با این‌ همه رنجی که در طول کودکی‌ و بعدها در زمان‌های مختلف به آن‌ها وارد کرده‌ایم، و به دلیل فقر و فلاکتی قابل تضمین، هنرمندان به ایجاد هنر خواهند پرداخت. خواهند نوشت، نقاشی خواهند کردند، یا آواز خواهند خواند و سپس خیلی زود خواهند مُرد، و بعد می‌توانیم به نفع خود از آن‌ها بهره‌برداری کنیم.» _
.
. «سرپناه کاغذی» در ۱۴۴ صفحه و با شمارگان ۱۰۰۰ نسخه توسط #نشر_نون منتشر شده است.

عنوان : سرپناه كاغذى
نويسنده : مارگارت اتوود
مترجم : گلاره جمشيدى
ناشر : نون
@noonbook1
قيمت : ٩٠٠٠ تومان
ما پرندگان را خوردیم.خوردیمشان.می خواستیم آوازشان میان گلویمان بپیچد و از درون دهانمان بشکفد بیرون،پس خوردیمشان.می خواستیم پرهاشان از بدنمان جوانه زند.بالهایشان را خواستیم،دلمان خواست مانند آنها پربگشاییم،آزادانه اوج بگیریم بر فراز درختان و ابرها،پس خوردیمشان.
.
.
.
پرنده ها را با پر و بال شان در حلق خود فرو بردیم، اما فایده نداشت، نتوانستیم آواز بخوانیم به راحتی و روانی آنها،نتوانستیم پرواز کنیم بدون دود و فلز ...
@noonbook1
#سرپناه_کاغذی | #مارگارت_آتوود | ترجمه گلاره‌جمشیدی | #نشر_نون @noonbook1
سرپناه کاغذی:
تو درون یک چادر هستی. آن بیرون فضایی است وسیع و سرد، بسیار وسیع، بسیار سرد. اینجا سرزمینِ ناآرامِ فریادهاست. آن بیرون، در سرزمین ناآرامِ فریادها، کسانِ بسیاری در حال فریاد کشیدن اند. این هیاهو کَر کننده است.
مشکل اینجاست که چادرت کاغذی است. کاغذ مانع ورود چیزی نمی شود. می دانی که باید روی دیوارها بنویسی، روی دیوارهای کاغذی، در قسمت داخلی چادرت، باید وارونه و برعکس بنویسی. باید تمام فضاهای موجود روی کاغذ را با نوشته ها پُر کنی. طوری می نویسی که انگار زندگی ات به آن وابسته است، زندگی تو و آنان.
چرا فکر میکنی این دیوانه وار نوشتن درون مُغاره ای سست و بی دوام، این نگارش تند و بدخط، بر دیوارهای این چیزی که حالا دیگر دارد شبیه یک زندان می شود، می تواند باعث محافظت از کسی شود، حتی از خودت؟
باد به داخل می وزد، شمع ات کج می شود و شعله می کشد و لبه های آویزان و لگدمال شده چادر آتش می گیرد و تو از شکاف سیاه گشوده شده می توانی چشمان فریادکشان را ببینی، قرمز و درخشان در نور آتشِ زبانه کشیده از این سرپناه کاغذیِ در حالِ سوختن. اما تو همچنان به نوشتن ادامه می دهی، چون کار دیگری از دستت ساخته نیست!

#سرپناه_کاغذی
#مارگارت_اتوود
#گلاره_جمشیدی
#داستان_مینیمال
#نشر_نون
.
"سرپناه کاغذی" قوی ترین حکایت این کتاب، نوعی ایمان و اعتقاد ناب به نویسندگی را بیان می کند. دیگر داستان های کوتاهِ این مجموعه سرشار از کنایه، شبیه تکه پاره هایی از این چادُر اند، که همچون پرچم هایی به اهتزاز درآمده اند تا توجه ما را به دنیایی عجیب و خصمانه جلب کنند. دنیایی که "مارگارت اتوود" ما را سرگرم زندگی در آن می پندارد. او داستان های پریان را دوباره می نویسد، از آن رو که نسخه قدیمی آنها دیگر به کار نمی آید.

#نمایشگاه_کتاب_تبریز

سالن پروین اعتصامی/ غرفه نشر نون
۲۶ مهر تا اول آبان/ از ساعت ۱۰ تا ۲۰
.