ترجمهای از #بهمن_فرزانه
«رفته رفته آرام شدی، به دنبال دستم میگشتی، آن را به طرف لبهایت بردی و بوسید، اشکهایت روی دستم میچکید. آهسته و با لکنت گفتی: «ببخش، حرفهای بدی زدم...»
#واسکو_پراتولینی، نویسنده ایتالیایی، در سال 1913 در خانوادهای کارگری به دنیا آمد. او در سالهای عمرش شغلهای گوناگونی چون مأمور آسانسور، شربتفروش و صحاف را تجربه کرده است. عضو نهضت مقاومت نیز بوده است. او همچنین در سال 1957 به خاطر اهمیت آثارش جایزه «#فلترینلی» را دریافت کرده است.
#داستان_خانوادگی
شومیز / رقعی / 138 صفحه / 25000 تومان
#رمان #رمان_خارجی
#پخش_ققنوس
@qoqnoosp
www.qoqnoosp.com
«رفته رفته آرام شدی، به دنبال دستم میگشتی، آن را به طرف لبهایت بردی و بوسید، اشکهایت روی دستم میچکید. آهسته و با لکنت گفتی: «ببخش، حرفهای بدی زدم...»
#واسکو_پراتولینی، نویسنده ایتالیایی، در سال 1913 در خانوادهای کارگری به دنیا آمد. او در سالهای عمرش شغلهای گوناگونی چون مأمور آسانسور، شربتفروش و صحاف را تجربه کرده است. عضو نهضت مقاومت نیز بوده است. او همچنین در سال 1957 به خاطر اهمیت آثارش جایزه «#فلترینلی» را دریافت کرده است.
#داستان_خانوادگی
شومیز / رقعی / 138 صفحه / 25000 تومان
#رمان #رمان_خارجی
#پخش_ققنوس
@qoqnoosp
www.qoqnoosp.com