#نماز_علما
💖 همه کارهای #آیت_الله_کوهستانی رنگ خدایی داشت حتی آشکار کردن عبادتش هم برای خدا بود. یکی از شاگردان ایشان نقل می کند:
در سفر به یکی از روستاهای اطراف بهشهر همراه ایشان بودم. نصف شب مرا صدا زد و فرمودند برای نماز شب به مسجد برویم
💖 و در بین راه گفت: «شاید ما اهل نماز شب نباشیم ولی اینجا به مستحب اهمیت میدهیم تا مردم درباره واجبات شان کوتاهی نکنند و به آن عمل کنند».
💖 [ایشان همیشه #نماز_شب می خواندند. می خواستند بفرمایند ما روحانیت که الگوی معنویت مردم هستیم بایستی به نماز شب مقید باشیم و گاهی اوقات ـ مانند پیامبر اکرم ـ آن را در حضور مردم بخوانیم. ما در انجام مستحبات جدیت داشته باشیم تا آنها در انجام واجبات کوتاهی نکنند]
📚 روح مهربان ؛ خاطرات و حالات عرفانی شیخ محمد کوهستانی ؛ صفحه ۳۶.
🆔 @qomirib
💖 همه کارهای #آیت_الله_کوهستانی رنگ خدایی داشت حتی آشکار کردن عبادتش هم برای خدا بود. یکی از شاگردان ایشان نقل می کند:
در سفر به یکی از روستاهای اطراف بهشهر همراه ایشان بودم. نصف شب مرا صدا زد و فرمودند برای نماز شب به مسجد برویم
💖 و در بین راه گفت: «شاید ما اهل نماز شب نباشیم ولی اینجا به مستحب اهمیت میدهیم تا مردم درباره واجبات شان کوتاهی نکنند و به آن عمل کنند».
💖 [ایشان همیشه #نماز_شب می خواندند. می خواستند بفرمایند ما روحانیت که الگوی معنویت مردم هستیم بایستی به نماز شب مقید باشیم و گاهی اوقات ـ مانند پیامبر اکرم ـ آن را در حضور مردم بخوانیم. ما در انجام مستحبات جدیت داشته باشیم تا آنها در انجام واجبات کوتاهی نکنند]
📚 روح مهربان ؛ خاطرات و حالات عرفانی شیخ محمد کوهستانی ؛ صفحه ۳۶.
🆔 @qomirib
#نماز_علما؛ نماز قبلِ پرواز✈️
🌾🌾🌾
علامه مصباح یزدی را برای سخنرانی دعوتش کرده بودند مشهدالرضا.
پرواز دقیقاً وقت اذان بود. به مشهد هم که می رسیدند آفتاب طلوع کرده بود در پاسخ چه کنیمِ اطرافیان فرمود: «نماز را میخوانیم؛ اگر هواپیما هنوز بود میرویم نبود هم نمیرویم»
رفت داخل
پاویون نمازش را خواند و بعد هم سوار هواپیما🛩 شد.
خلبان خواب مانده بود و پرواز با تأخیر انجام میشد.
راوی : علی اکبر عباسی مقدم از محافظان علامه
مصباح
📚 خط ها و خاطره ها، خاطره ۵۲.
🍋 به نقل از کانال مرکز تخصصی نماز
#هنگامه_مناجات_با_خالق_نزدیک_است... 🌺
@qomirib
🌾🌾🌾
علامه مصباح یزدی را برای سخنرانی دعوتش کرده بودند مشهدالرضا.
پرواز دقیقاً وقت اذان بود. به مشهد هم که می رسیدند آفتاب طلوع کرده بود در پاسخ چه کنیمِ اطرافیان فرمود: «نماز را میخوانیم؛ اگر هواپیما هنوز بود میرویم نبود هم نمیرویم»
رفت داخل
پاویون نمازش را خواند و بعد هم سوار هواپیما🛩 شد.
خلبان خواب مانده بود و پرواز با تأخیر انجام میشد.
راوی : علی اکبر عباسی مقدم از محافظان علامه
مصباح
📚 خط ها و خاطره ها، خاطره ۵۲.
🍋 به نقل از کانال مرکز تخصصی نماز
#هنگامه_مناجات_با_خالق_نزدیک_است... 🌺
@qomirib
#نماز_علما؛
به احترام نماز ماشین خاموش شد 🚘
چند سال قبل از پيروزى انقلاب، روزى باتفاق يكى از پسر عموهايم در يكى از خيابانهاى تهران منتظر تاكسى بوديم. بعد از کلی معطلی يك تاكسى وایساد و گفت: هر جا مى خواهيد بفرمائيد تا شما را برسانم. ما سوار شديم در ميان راه من به پسر عمويم گفتم : شكر خدا توی تهران يك مسلمانى پيدا شد كه ما را سوار ماشینش بکنه. راننده شنيد و گفت: اتفاقا من مسلمان نيستم و ارمنى هستم. اگر چه مسلمان نيستم، امّا به كساني که لباس اهل علم دارند احترام میگذارم؛ بواسطه امرى كه ديدم،
پرسيدم: چی ديدى؟ گفت: سالى كه مرحوم آيت الله حاج ميزرا صادق آقا مجتهد تبريزى را از تبريز به كردستان تبعید کردند، راننده آن ماشین من بودم. به محض اینکه چشم حاج آقا خورد به درخت و چشمه آب، فرمودند: اينجا نگهدارید، تا نماز ظهر و عصر را بخوانم. سرهنگى كه مأمور ايشان بود، به من گفت : برو، من هم رفتم. نزديك آب که شدیم،بدون دلیل ماشين خاموش شد، هر کاری كردم روشن نشد. پياده شدم ظاهرا ماشين عيب و ايرادى نداشت؛ امّا روشن نمى شد. آقا فرمود: حالا كه ماشين متوقف است بگذاريد نماز بخوانم. سرهنگ ساكت شد و آقا مشغول نماز گرديد. من هم سرگرم باماشين شدم. هنگامى كه آقا از نماز فارغ شد و در ماشين نشستند با يك استارت ماشين روشن گرديد و راه افتاديم...
علی احمدپور ، نماز خوبان ، داستان 35
🍋 به نقل از کانال مرکز تخصصی نماز
#هنگامه_مناجات_با_خالق_نزدیک_است... 🌺
@qomirib
به احترام نماز ماشین خاموش شد 🚘
چند سال قبل از پيروزى انقلاب، روزى باتفاق يكى از پسر عموهايم در يكى از خيابانهاى تهران منتظر تاكسى بوديم. بعد از کلی معطلی يك تاكسى وایساد و گفت: هر جا مى خواهيد بفرمائيد تا شما را برسانم. ما سوار شديم در ميان راه من به پسر عمويم گفتم : شكر خدا توی تهران يك مسلمانى پيدا شد كه ما را سوار ماشینش بکنه. راننده شنيد و گفت: اتفاقا من مسلمان نيستم و ارمنى هستم. اگر چه مسلمان نيستم، امّا به كساني که لباس اهل علم دارند احترام میگذارم؛ بواسطه امرى كه ديدم،
پرسيدم: چی ديدى؟ گفت: سالى كه مرحوم آيت الله حاج ميزرا صادق آقا مجتهد تبريزى را از تبريز به كردستان تبعید کردند، راننده آن ماشین من بودم. به محض اینکه چشم حاج آقا خورد به درخت و چشمه آب، فرمودند: اينجا نگهدارید، تا نماز ظهر و عصر را بخوانم. سرهنگى كه مأمور ايشان بود، به من گفت : برو، من هم رفتم. نزديك آب که شدیم،بدون دلیل ماشين خاموش شد، هر کاری كردم روشن نشد. پياده شدم ظاهرا ماشين عيب و ايرادى نداشت؛ امّا روشن نمى شد. آقا فرمود: حالا كه ماشين متوقف است بگذاريد نماز بخوانم. سرهنگ ساكت شد و آقا مشغول نماز گرديد. من هم سرگرم باماشين شدم. هنگامى كه آقا از نماز فارغ شد و در ماشين نشستند با يك استارت ماشين روشن گرديد و راه افتاديم...
علی احمدپور ، نماز خوبان ، داستان 35
🍋 به نقل از کانال مرکز تخصصی نماز
#هنگامه_مناجات_با_خالق_نزدیک_است... 🌺
@qomirib
#نماز_علما؛ امام جماعت حواس جمع
امام خمینی (ره) مدّتى كه در نجف اشرف حضور داشتند، سالى چند بار به كربلا مشرّف مى شد. آنجا در منزلی که يكى از اهالى كويت در اختيارشان گذاشته بود سكونت می کردند و نماز جماعت ظهر و عصر به امامت ایشان در حیاط همان منزل، برگزار مى شد. فرش به اندازه كافى نبود افراد عباهايشان را تا مى كردند و به عنوان زيرانداز استفاده می کردند. وقتى حضرت امام براى اقامه نماز وارد حياط مى شدند، براى رسيدن به جلوى جمعيت مى بايست از ميان صفوف جماعت عبور كنند.
درهنگام عبور، حواسشان هم به كفش ها بود و هم به عباهایی که پهن شده بود، كه پاهايشان را روى آنها نگذارد. به این صورت عملاً رعايت دقيق حق مردم را به مقلّدان و پيروان خود مى آموختند.
📚نماز خوبان ، داستان 75. با اندکی تلخیص
🍋 به نقل از کانال مرکز تخصصی نماز
#هنگامه_مناجات_با_خالق_نزدیک_است... 🌺
@qomirib
امام خمینی (ره) مدّتى كه در نجف اشرف حضور داشتند، سالى چند بار به كربلا مشرّف مى شد. آنجا در منزلی که يكى از اهالى كويت در اختيارشان گذاشته بود سكونت می کردند و نماز جماعت ظهر و عصر به امامت ایشان در حیاط همان منزل، برگزار مى شد. فرش به اندازه كافى نبود افراد عباهايشان را تا مى كردند و به عنوان زيرانداز استفاده می کردند. وقتى حضرت امام براى اقامه نماز وارد حياط مى شدند، براى رسيدن به جلوى جمعيت مى بايست از ميان صفوف جماعت عبور كنند.
درهنگام عبور، حواسشان هم به كفش ها بود و هم به عباهایی که پهن شده بود، كه پاهايشان را روى آنها نگذارد. به این صورت عملاً رعايت دقيق حق مردم را به مقلّدان و پيروان خود مى آموختند.
📚نماز خوبان ، داستان 75. با اندکی تلخیص
🍋 به نقل از کانال مرکز تخصصی نماز
#هنگامه_مناجات_با_خالق_نزدیک_است... 🌺
@qomirib
#نماز_علما؛ شما چند نفر را نمازخون کردی❓
🌸🌼 شیوه شیخ عباس قمی برای دعوت به نماز
🍃 آيت الله بهاءالدينى گويد: يكى از منبریهايى كه در سطح عالى بودند به محدث قمى (شیخ عباس قمی؛ نویسنده کتاب مفاتیح الجنان) اعتراض میكند كه اين چه منبرى است كه دارى، پى در پى روىِ منبر از كتب علماى سابق روايات جهنم و بهشت را میخوانى. منبر خطابى و فنى نمي روى؟
🍃 محدث قمى گفته بود شما با آن منابر خطابى و آن همه لفّاظى بفرمائيد چند نفر نماز خوان و متدين درست كرده ايد؟ در حالى كه من با همين شیوه [بیان روایات قیامت و جهنم و بهشت] چقدر نماز خوان درست كردهام و چقدر افراد را به راه آورده و توبه داده ام.
📚 اکبر دهقان ؛ هزار و یک نکته اخلاقی از دانشمندان ؛ نکته ۸۲۳
🍋 به نقل از کانال مرکز تخصصی نماز
#هنگامه_مناجات_با_خالق_نزدیک_است... 🌺
@qomirib
🌸🌼 شیوه شیخ عباس قمی برای دعوت به نماز
🍃 آيت الله بهاءالدينى گويد: يكى از منبریهايى كه در سطح عالى بودند به محدث قمى (شیخ عباس قمی؛ نویسنده کتاب مفاتیح الجنان) اعتراض میكند كه اين چه منبرى است كه دارى، پى در پى روىِ منبر از كتب علماى سابق روايات جهنم و بهشت را میخوانى. منبر خطابى و فنى نمي روى؟
🍃 محدث قمى گفته بود شما با آن منابر خطابى و آن همه لفّاظى بفرمائيد چند نفر نماز خوان و متدين درست كرده ايد؟ در حالى كه من با همين شیوه [بیان روایات قیامت و جهنم و بهشت] چقدر نماز خوان درست كردهام و چقدر افراد را به راه آورده و توبه داده ام.
📚 اکبر دهقان ؛ هزار و یک نکته اخلاقی از دانشمندان ؛ نکته ۸۲۳
🍋 به نقل از کانال مرکز تخصصی نماز
#هنگامه_مناجات_با_خالق_نزدیک_است... 🌺
@qomirib