#کهن_الگوی #سایه
#سایه یکی از کهن الگوهای مطرح در روانشناسی تحلیلی #یونگ است. سایه نیمۀ تاریک وجود ماست. نیمه ای که معمولاً آن را پنهان می کنیم. ازدیدگاه یونگ سایه، نزدیکترین چهره به خودآگاهی است و اولین جزء شخصیتی ای است که در تحلیل ضمیر ناخودآگاه، خود را ظاهر می کند.
#یونگ می گوید که سایه، نزدیکترین چهره به خودآگاهی است و اولین جزء شخصیتی نیز هست که در تحلیل ضمیر ناخودآگاه خود را ظاهر می کند . او واژة سایه را به این دلیل به کار میبرد که این نیمۀ شخصیت ما همیشه با ما است و همواره در نظر ما بخش تاریک و ناخواستۀ ماهیت روانی ما محسوب می شود .
سایه به منزلۀ نقطۀ مقابل فضائل ، به شمار می رود ( یعنی رذایل ) ؛ به عبارت دیگر بخشی از وجود ماست که منکر آن هستیم .
یونگ معتقد است که سایه بخشی از شخصیت است که پذیرفتنش بیش از هر بخش دیگر برای فرد دشوار است. این دشواری از آنجا ناشی می شود که سایه به معنای نفی خودمان است. زیرا آنِ دیگری درون ما چنان از بنیان با " خود " آگاهانۀ ما بیگانه است که می توان گفت منجر به نفی" خود " می شود، بویژه وقتی که فرد تردید کند که کدام یک از این دو باید باشد.
═══༻༺═══
خــود شــنــاســے بــه روش پــرفــســور #یــونــگ
@qodrattaqeer
#سایه یکی از کهن الگوهای مطرح در روانشناسی تحلیلی #یونگ است. سایه نیمۀ تاریک وجود ماست. نیمه ای که معمولاً آن را پنهان می کنیم. ازدیدگاه یونگ سایه، نزدیکترین چهره به خودآگاهی است و اولین جزء شخصیتی ای است که در تحلیل ضمیر ناخودآگاه، خود را ظاهر می کند.
#یونگ می گوید که سایه، نزدیکترین چهره به خودآگاهی است و اولین جزء شخصیتی نیز هست که در تحلیل ضمیر ناخودآگاه خود را ظاهر می کند . او واژة سایه را به این دلیل به کار میبرد که این نیمۀ شخصیت ما همیشه با ما است و همواره در نظر ما بخش تاریک و ناخواستۀ ماهیت روانی ما محسوب می شود .
سایه به منزلۀ نقطۀ مقابل فضائل ، به شمار می رود ( یعنی رذایل ) ؛ به عبارت دیگر بخشی از وجود ماست که منکر آن هستیم .
یونگ معتقد است که سایه بخشی از شخصیت است که پذیرفتنش بیش از هر بخش دیگر برای فرد دشوار است. این دشواری از آنجا ناشی می شود که سایه به معنای نفی خودمان است. زیرا آنِ دیگری درون ما چنان از بنیان با " خود " آگاهانۀ ما بیگانه است که می توان گفت منجر به نفی" خود " می شود، بویژه وقتی که فرد تردید کند که کدام یک از این دو باید باشد.
═══༻༺═══
خــود شــنــاســے بــه روش پــرفــســور #یــونــگ
@qodrattaqeer
قــدرت تــغــیــیــرر...
#کهن_الگوی #سایه «من» هستۀ اصلی هوشیاري است؛ یعنی بخشی از روان که به درك کردن، فکرکردن، احساس کردن و یادآوري مربوط می شود. من، آگاهی ما از خودمان است و مسئول انجام دادن فعالیت هاي عادي در زندگی بیداري است . « من » به شیوة انتخابی عمل می کند؛ فقط بخشی از…
#کهن_الگوی #سایه
#سایه به قدری نیرومند است که فرد، صادقانه تردید می کند که ذات خود را بر سیطره دارد یا سایه اش را .
#یونگ سایه را قوی ترین کهن الگو معرفی کرد.سایه بخش منفی شخصیت است که گرایش به زندگی و خوی حیوانی بشراولیه دارد.شخصیت پنهانی و سرکوب شده و منفی فرد که با قرار گرفتن در شرایط بروز می یابد و روی اعمال و رفتار تاثیر می گذارد.
کهن الگوی سایه باعث رفتار خشن ،وحشیانه و خوی حیوانی فرد می شود و با کنترل آن می توان تعادل روان را برقرار کرد.
═══༻༺═══
خــود شــنــاســے بــه روش پــرفــســور #یــونــگ
@qodrattaqeer
#سایه به قدری نیرومند است که فرد، صادقانه تردید می کند که ذات خود را بر سیطره دارد یا سایه اش را .
#یونگ سایه را قوی ترین کهن الگو معرفی کرد.سایه بخش منفی شخصیت است که گرایش به زندگی و خوی حیوانی بشراولیه دارد.شخصیت پنهانی و سرکوب شده و منفی فرد که با قرار گرفتن در شرایط بروز می یابد و روی اعمال و رفتار تاثیر می گذارد.
کهن الگوی سایه باعث رفتار خشن ،وحشیانه و خوی حیوانی فرد می شود و با کنترل آن می توان تعادل روان را برقرار کرد.
═══༻༺═══
خــود شــنــاســے بــه روش پــرفــســور #یــونــگ
@qodrattaqeer
#کهن_الگوی #سایه
#سایه تاریکی درون انسان است که الزاماً
جایگاه پلیدی ها و زشتی ها نیست. درست است که نقش غالب کهن الگوی سایه منفی است، اما نمی توان این لعاب شخصیتی را از وجود بشر زدود که با توجه به نظریۀ روانشناسان، سایه نقش مثبت نیز دارد.
منظور از سایه آن جنبه از ناخودآگاه انسان است که عمدتاً با صفات پست، تاریک و منفی مشخص می شود و خود آگاه می خواهد آن را پنهان سازد . منظور از سایه که در طی فرایند فردیت باید رام شود، امیال پست و حیوانی شخص هستند
. کهن الگوي سایه (خود تاریکتر ما) بخش پست و حیوانی شخصیت است، میراث نژادي است که از شکل هاي پایینتر زندگی به ما رسیده است. سایه شامل تمامی امیال و فعالیتهاي غیراخلاقی، هوس آلود و منع شده است.
#یونگ نوشت که سایه ما را به انجام کارهایی وامی دارد که معمولاً انجام آنها را به خودمان اجازه نمی دهیم. پس از اقدام به اینگونه اعمال، معمولاً اصرار می ورزیم بر اینکه چیزي ما را به انجام این کار واداشت. یونگ ادعا می کرد که این «چیز»بخش ابتدایی ماست .
تاریکی درون آدمی است که الزاما جایگاه پلیدی ها و زشتی ها نیست ، پتانسیل هایی که بالفعل نشده اند ، خصوصیاتی که آنها را پنهان می کنیم . در این قسمت متوجه می شویم : چرا برخی از افراد در میانسالی روش زندگیشان تغییر می کند ؟ چرا برخی از آدمها ما را بیشتر عصبانی می کنند ؟ چرا احساس رضایت از خود و زندگیمان نداریم ؟
براي آن ویژگی هایی مانند خودپسندي، کاهلی روانی، بیرگی، بی تفاوتی، بی مرامی، آز و عشق به مادیات، تمایل به ساخت اوهام و پندارهاي سالوسانۀ غیرقابل دسترس و خلاصه تمامی گناهان حقیرانه، برشمرده اند. از این رو، یونگ معتقد بود مردم براي برخورداري از زندگی آرام و متعادل باید این جنبۀ تیرة ماهیت انسان و تکانه هاي ابتدایی را رام کنند تا بتوانند عضو جامع و کاملی در اجتماع باشند.
این رام کردن با فرونشاندن و ممانعت کردن از تجلیات سایه صورت میگیرد و با نمو و تکامل بخشیدن به یک نقابِ پرقدرت است که شخص میتواند نیروي سایه را بی اثر و خنثی سازد.
البته سایه تنها منشأ شیطانی نیست، بلکه منبع نشاط، خودجوشی، خلاقیت و هیجان نیز هست. و گاهی اوقات کیفیات مطبوعی دارد؛ از قبیل غرایز طبیعی، عکس العمل هاي به موقع، خلاقیت و نگاه هاي واقع گرایانه. لذا لازم است از انکار، سرکوبی و واپسرانی سایه اجتناب گردد.
در نظر #یونگ فرد سایه را سرکوب نمیکند، بلکه با نمو و تکامل بخشیدن به یک نقابِ پرقدرت نیروي سایه را خنثی و بی اثر میکند؛ زیرا سرکوبی و واپسزنی سایه و نپذیرفتن آن باعث می شود که ناخودآگاه قدرت زیادي بیابد و رفته رفته نیرومندتر شود که در چنین صورتی هنگام بروز، شدتی بیشتر خواهد داشت و خطرناكتر خواهد بود.
در نظر یونگ سفر انسان به درون و تفرّد، با سایه آغاز میشود و به لایه هاي ژرفتر روان می رسد . به طور کلی، سایه تصویري معکوس از نقاب است؛ دربرگیرندة هر ویژگی است که براي نقاب ناپذیرفتنی باشد، چه این ویژگیها مثبت باشد، چه منفی .
═══༻༺═══
خــود شــنــاســے بــه روش پــرفــســور
#یــونــگ
@qodrattaqeer
#سایه تاریکی درون انسان است که الزاماً
جایگاه پلیدی ها و زشتی ها نیست. درست است که نقش غالب کهن الگوی سایه منفی است، اما نمی توان این لعاب شخصیتی را از وجود بشر زدود که با توجه به نظریۀ روانشناسان، سایه نقش مثبت نیز دارد.
منظور از سایه آن جنبه از ناخودآگاه انسان است که عمدتاً با صفات پست، تاریک و منفی مشخص می شود و خود آگاه می خواهد آن را پنهان سازد . منظور از سایه که در طی فرایند فردیت باید رام شود، امیال پست و حیوانی شخص هستند
. کهن الگوي سایه (خود تاریکتر ما) بخش پست و حیوانی شخصیت است، میراث نژادي است که از شکل هاي پایینتر زندگی به ما رسیده است. سایه شامل تمامی امیال و فعالیتهاي غیراخلاقی، هوس آلود و منع شده است.
#یونگ نوشت که سایه ما را به انجام کارهایی وامی دارد که معمولاً انجام آنها را به خودمان اجازه نمی دهیم. پس از اقدام به اینگونه اعمال، معمولاً اصرار می ورزیم بر اینکه چیزي ما را به انجام این کار واداشت. یونگ ادعا می کرد که این «چیز»بخش ابتدایی ماست .
تاریکی درون آدمی است که الزاما جایگاه پلیدی ها و زشتی ها نیست ، پتانسیل هایی که بالفعل نشده اند ، خصوصیاتی که آنها را پنهان می کنیم . در این قسمت متوجه می شویم : چرا برخی از افراد در میانسالی روش زندگیشان تغییر می کند ؟ چرا برخی از آدمها ما را بیشتر عصبانی می کنند ؟ چرا احساس رضایت از خود و زندگیمان نداریم ؟
براي آن ویژگی هایی مانند خودپسندي، کاهلی روانی، بیرگی، بی تفاوتی، بی مرامی، آز و عشق به مادیات، تمایل به ساخت اوهام و پندارهاي سالوسانۀ غیرقابل دسترس و خلاصه تمامی گناهان حقیرانه، برشمرده اند. از این رو، یونگ معتقد بود مردم براي برخورداري از زندگی آرام و متعادل باید این جنبۀ تیرة ماهیت انسان و تکانه هاي ابتدایی را رام کنند تا بتوانند عضو جامع و کاملی در اجتماع باشند.
این رام کردن با فرونشاندن و ممانعت کردن از تجلیات سایه صورت میگیرد و با نمو و تکامل بخشیدن به یک نقابِ پرقدرت است که شخص میتواند نیروي سایه را بی اثر و خنثی سازد.
البته سایه تنها منشأ شیطانی نیست، بلکه منبع نشاط، خودجوشی، خلاقیت و هیجان نیز هست. و گاهی اوقات کیفیات مطبوعی دارد؛ از قبیل غرایز طبیعی، عکس العمل هاي به موقع، خلاقیت و نگاه هاي واقع گرایانه. لذا لازم است از انکار، سرکوبی و واپسرانی سایه اجتناب گردد.
در نظر #یونگ فرد سایه را سرکوب نمیکند، بلکه با نمو و تکامل بخشیدن به یک نقابِ پرقدرت نیروي سایه را خنثی و بی اثر میکند؛ زیرا سرکوبی و واپسزنی سایه و نپذیرفتن آن باعث می شود که ناخودآگاه قدرت زیادي بیابد و رفته رفته نیرومندتر شود که در چنین صورتی هنگام بروز، شدتی بیشتر خواهد داشت و خطرناكتر خواهد بود.
در نظر یونگ سفر انسان به درون و تفرّد، با سایه آغاز میشود و به لایه هاي ژرفتر روان می رسد . به طور کلی، سایه تصویري معکوس از نقاب است؛ دربرگیرندة هر ویژگی است که براي نقاب ناپذیرفتنی باشد، چه این ویژگیها مثبت باشد، چه منفی .
═══༻༺═══
خــود شــنــاســے بــه روش پــرفــســور
#یــونــگ
@qodrattaqeer
یونگ می گه :
#سایه بیش از هر چیز به شفقت و همدلی ما نیاز داره
#سایه بیش از هر چیز به شفقت و همدلی ما نیاز داره
#سایه
با سلام و احترام
دوستان عزیزی در مورد خانم دبی فورد سوال می کنند و اینکه نظر دبی فورد به سایه چطور هست؟
من قبلا در توضیحات مختلف این مسیله را گفتم دبی فورد روانشناس یونگی نیست فقط سایه رو با برخی توضیحات از یونگ اقتباس کرده و در کتابهاش بسیار متعصبانه و اغماض آمیز نوشته و گاهی زده به
صحرای کربلا
موردی رو به خاطر دارم در کتابهاش هیجانات طبیعی رو که در موقعیتهای مختلف بروز
میکنن انکار میکنه
مثلا در یکی از کتابهاش گفته بود حتی احساس انزجار از دیدن فین کردن یک نفر در خیابان یعنی یه گیری در خودت داری
یه جاهایی حتی به فرد احساس گناه و شرم میده به خاطر هیجانات طبیعی انسانی
مطالب سایه یونگ را از خود کتابهای یونگ و شاگردانش و کتابهای منابع معتبر باید دنبال کرد
نه تنها یونگ بلکه مطالب هر نظریه پردازی را باید از سرچشمه خواند .
خانم دبی فورد بسیار برای خودشناسی زحمت کشیده و تقریبا کسی مثل ایشون کتاب در این زمینه ننوشته اما مفهوم سایه را ابتدا به درستی متوجه باید شد بعد در کلاسهای گروهی یا به کمک مربی تمرین های کتاب های ایشون را می شه انجام داد
با سلام و احترام
دوستان عزیزی در مورد خانم دبی فورد سوال می کنند و اینکه نظر دبی فورد به سایه چطور هست؟
من قبلا در توضیحات مختلف این مسیله را گفتم دبی فورد روانشناس یونگی نیست فقط سایه رو با برخی توضیحات از یونگ اقتباس کرده و در کتابهاش بسیار متعصبانه و اغماض آمیز نوشته و گاهی زده به
صحرای کربلا
موردی رو به خاطر دارم در کتابهاش هیجانات طبیعی رو که در موقعیتهای مختلف بروز
میکنن انکار میکنه
مثلا در یکی از کتابهاش گفته بود حتی احساس انزجار از دیدن فین کردن یک نفر در خیابان یعنی یه گیری در خودت داری
یه جاهایی حتی به فرد احساس گناه و شرم میده به خاطر هیجانات طبیعی انسانی
مطالب سایه یونگ را از خود کتابهای یونگ و شاگردانش و کتابهای منابع معتبر باید دنبال کرد
نه تنها یونگ بلکه مطالب هر نظریه پردازی را باید از سرچشمه خواند .
خانم دبی فورد بسیار برای خودشناسی زحمت کشیده و تقریبا کسی مثل ایشون کتاب در این زمینه ننوشته اما مفهوم سایه را ابتدا به درستی متوجه باید شد بعد در کلاسهای گروهی یا به کمک مربی تمرین های کتاب های ایشون را می شه انجام داد
#سایه
هر چیزی که در دیگری شما رو چنان ناراحت میکنه که باعث مشغولیت ذهنی شما میشه
احساس اجبار میکنید که مدام در ذهن خودتون یا در مقابل دیگران قضاوتش کنید و هی بدش رو بگید حتی اگر با لطافت و در لفافه :باشه حالا نمیخوام بدیش رو بگم همه یه سری بدی دارن ولی اما ... حالا به من چه ولی (...) و یه جوری احساس درد هیجانی و تنش شدید داشته باشید شما #سایه خودتون رو در دیگری دیدید ولی نمیخواین قبولش کنید.
هر چیزی که در دیگری شما رو چنان ناراحت میکنه که باعث مشغولیت ذهنی شما میشه
احساس اجبار میکنید که مدام در ذهن خودتون یا در مقابل دیگران قضاوتش کنید و هی بدش رو بگید حتی اگر با لطافت و در لفافه :باشه حالا نمیخوام بدیش رو بگم همه یه سری بدی دارن ولی اما ... حالا به من چه ولی (...) و یه جوری احساس درد هیجانی و تنش شدید داشته باشید شما #سایه خودتون رو در دیگری دیدید ولی نمیخواین قبولش کنید.
قــدرت تــغــیــیــرر...
#سایه هر چیزی که در دیگری شما رو چنان ناراحت میکنه که باعث مشغولیت ذهنی شما میشه احساس اجبار میکنید که مدام در ذهن خودتون یا در مقابل دیگران قضاوتش کنید و هی بدش رو بگید حتی اگر با لطافت و در لفافه :باشه حالا نمیخوام بدیش رو بگم همه یه سری بدی دارن ولی اما…
Forwarded from قــدرت تــغــیــیــرر... (𝐅𝐀𝐑𝐍𝐀𝐙 𝐊𝐇𝐀𝐓𝐀𝐄𝐈𝐋𝐀𝐑༆)
#آنیما و #آنیموس ( وجه زنانگی و مردانگی)
#یونگ روانشناس معروف قرن اخیر معتقد بود که همه ی مردان و زنان واجد صفات یکدیگر هستند .یعنی یک مرد جنبه ی زنانگی هم دارد و یک زن دارای جنبه های مردانگی ست جنبه ی زنانگی در وجود مردان را آنیما و جنبه مردانگی در وجود همه زنان را آنیموس نامید اگر چه این ویژگی های زنانه و مردانه تحت کنترل کروموزوم ها و ترشح هورمونهاست ولی یونگ و شاگردانش معتقد بودند داشتن صفات شخصیتی مردانه وزنانه بسیارزیاد تحت تاثیر تجارب زندگی ست .در مردان آنیموس غالب است برای همین بیشتر یک مرد ....مرد به نظر می رسد؛ از نظر رفتاری و روحی و بخش آنیما (زنانه )وجودش در سایه شخصیت و در ناخود آگاهش نهفته می مانددر زنان آنیما غالب است و یک زن ...همیشه از لحاظ روحی و اخلاقی زن به نظر می رسد و آنیموس (مردانگی )در سایه قرار گرفته و در ناخود آگاه شخصیتش وقتی شما به این قضیه واقف باشید چه مرد باشید چه زن می توانید هر دوبخش وجودتان را زندگی کنید پس دیگر یک مرد را برای رفتار احساسی که از خود بروز می دهد سرزنش نکنیم و یک زن را وقتی مثل مردان در برهه ای از زندگی ایفای نقش می کند؛ خشن نشمریم
مثلا شما پدری دارید که رفتار سرپرستی یا مادرانه ی قوی دارد خیلی مراقب بچه هاست این مرد #آنیما ی قوی دارد و بخش زنانگی روانش را زندگی می کند یا مادری دارید که مثل مردها زندگی را اداره و مدیریت می کند این زن بخش #آنیموس یا مردانگی شخصیتش را هم زندگی می کند اینجاست که می فهمیم چگونه می شود که یک زن در جایگاه وزیر یاپستی کلیدی و مدیریتی قرار می گیرد و یا یک مرد بسیار محکم و جدی عاشق می شود و ناگهان وارد برهه ای احساسی در زندگیش می شود و اتفاقا درکش را هم دارد.
#نیچه بزرگ را که می شناسیم ؛#یونگ به زندگی نیچه و افکار او بسیار علاقه مند بود و درباره ی او می گفت نیچه انسا ن بزرگی ست وقتی بخواهم درباره شخصیت نیچه بگویم باید اشاره کنم که این مرد آنیما (زنانگی )وجودش کاملا تخریب شده است و در #سایه ی کامل به سر می برد به عبارت ساده تر او فقط یک مرد است بدون ظرافتها و احساسات زنانه حتی در حد کم ..و این نگاه و فلسفه ی او را دچار بحران کرده است و برای همین مردم دنیا فلسفه نگاه نیچه و پوچ گرایی اش برایشان متمایز و جالب است
در تکمیل نظریه یونگ درباره آنیما و آنیموس می توانیم بگوییم :یک انسان کامل انسانی ست که از هردو وجه زنانگی و مردانگی روانش بهره می برد. اگر قرار است جایی عشق بورزیم اگر قرار است جایی محکم و استوار باشیم اگر قرار است یک بحران روحی را به سختی طی کنیم اگر قرار است جاهایی زیبا پسند و حساس باشیم و در همه موقعیت ها نگاه نکنیم زن هستیم یا مرد آنچه تشنه ی آن هستیم را ببینیم و حس کنیم و انجام دهیم وقتی بپذیرید که هم در شخصیتمان زن هستیم و هم مرد آنوقت اگر در جایگاه یک مرد نیاز پیدا شود با کسی هم دردی کنید می توانید و در جایگاه زن وقتی ناگهان در بحرانی بخواهید مثل مردان مشکلتان را حل کنید کاملا توانایید.
@qodrattaqeer
#یونگ روانشناس معروف قرن اخیر معتقد بود که همه ی مردان و زنان واجد صفات یکدیگر هستند .یعنی یک مرد جنبه ی زنانگی هم دارد و یک زن دارای جنبه های مردانگی ست جنبه ی زنانگی در وجود مردان را آنیما و جنبه مردانگی در وجود همه زنان را آنیموس نامید اگر چه این ویژگی های زنانه و مردانه تحت کنترل کروموزوم ها و ترشح هورمونهاست ولی یونگ و شاگردانش معتقد بودند داشتن صفات شخصیتی مردانه وزنانه بسیارزیاد تحت تاثیر تجارب زندگی ست .در مردان آنیموس غالب است برای همین بیشتر یک مرد ....مرد به نظر می رسد؛ از نظر رفتاری و روحی و بخش آنیما (زنانه )وجودش در سایه شخصیت و در ناخود آگاهش نهفته می مانددر زنان آنیما غالب است و یک زن ...همیشه از لحاظ روحی و اخلاقی زن به نظر می رسد و آنیموس (مردانگی )در سایه قرار گرفته و در ناخود آگاه شخصیتش وقتی شما به این قضیه واقف باشید چه مرد باشید چه زن می توانید هر دوبخش وجودتان را زندگی کنید پس دیگر یک مرد را برای رفتار احساسی که از خود بروز می دهد سرزنش نکنیم و یک زن را وقتی مثل مردان در برهه ای از زندگی ایفای نقش می کند؛ خشن نشمریم
مثلا شما پدری دارید که رفتار سرپرستی یا مادرانه ی قوی دارد خیلی مراقب بچه هاست این مرد #آنیما ی قوی دارد و بخش زنانگی روانش را زندگی می کند یا مادری دارید که مثل مردها زندگی را اداره و مدیریت می کند این زن بخش #آنیموس یا مردانگی شخصیتش را هم زندگی می کند اینجاست که می فهمیم چگونه می شود که یک زن در جایگاه وزیر یاپستی کلیدی و مدیریتی قرار می گیرد و یا یک مرد بسیار محکم و جدی عاشق می شود و ناگهان وارد برهه ای احساسی در زندگیش می شود و اتفاقا درکش را هم دارد.
#نیچه بزرگ را که می شناسیم ؛#یونگ به زندگی نیچه و افکار او بسیار علاقه مند بود و درباره ی او می گفت نیچه انسا ن بزرگی ست وقتی بخواهم درباره شخصیت نیچه بگویم باید اشاره کنم که این مرد آنیما (زنانگی )وجودش کاملا تخریب شده است و در #سایه ی کامل به سر می برد به عبارت ساده تر او فقط یک مرد است بدون ظرافتها و احساسات زنانه حتی در حد کم ..و این نگاه و فلسفه ی او را دچار بحران کرده است و برای همین مردم دنیا فلسفه نگاه نیچه و پوچ گرایی اش برایشان متمایز و جالب است
در تکمیل نظریه یونگ درباره آنیما و آنیموس می توانیم بگوییم :یک انسان کامل انسانی ست که از هردو وجه زنانگی و مردانگی روانش بهره می برد. اگر قرار است جایی عشق بورزیم اگر قرار است جایی محکم و استوار باشیم اگر قرار است یک بحران روحی را به سختی طی کنیم اگر قرار است جاهایی زیبا پسند و حساس باشیم و در همه موقعیت ها نگاه نکنیم زن هستیم یا مرد آنچه تشنه ی آن هستیم را ببینیم و حس کنیم و انجام دهیم وقتی بپذیرید که هم در شخصیتمان زن هستیم و هم مرد آنوقت اگر در جایگاه یک مرد نیاز پیدا شود با کسی هم دردی کنید می توانید و در جایگاه زن وقتی ناگهان در بحرانی بخواهید مثل مردان مشکلتان را حل کنید کاملا توانایید.
@qodrattaqeer
#سایه
نیچه زمانی نوشت من به انسانی اعتماد نمی کنم که نداند و باور نکند قاتلی در درون خود دارد!
#یونگ بر این باور بود که عمق سایه ناخودآگاهی انسانی تا خود دوزخ ادامه دارد!
در کتاب یادداشتهای زیرزمین داستایوفسکی می پرسد که چگونه انسانی که اندکی وجدان داشته باشد می تواند خود را تحمل کند؟
@qodrattaqeer
نیچه زمانی نوشت من به انسانی اعتماد نمی کنم که نداند و باور نکند قاتلی در درون خود دارد!
#یونگ بر این باور بود که عمق سایه ناخودآگاهی انسانی تا خود دوزخ ادامه دارد!
در کتاب یادداشتهای زیرزمین داستایوفسکی می پرسد که چگونه انسانی که اندکی وجدان داشته باشد می تواند خود را تحمل کند؟
@qodrattaqeer