#مادر، #زنانگی و #اسطوره
با تکیه بر اسناد و مدارک باستانشناسی، زن به دلیل قدرت خارقالعادهاش در زایاندن نقش ویژهای در شکلگیری باورهای مذهبی و اساطیری داشته است. از حدود بیست و پنج هزار سال پیش از میلاد تحولی عمیق در باورهای مذهبی با ظهور الهه مادر رخ داد و در واقع تجسم نخستین خدا، خود را در شکل زنانه نشان داد. در اسطورههای آفرینش خویشکاری زن همواره برجسته است و وجود الهههای مادر یا بزرگ_مادر خدایان آن را تأیید میکند: گایا، رئا، #هرا و #دیمیتر در یونان، ایزیس در مصر، ایشتار در میان رودان، آستارته در فینیقیه و کالی در میان هندوان و سپندارمذ کدبانوی بهشت و مادر آفریدگان در ایران.
هم چنین اعتقاد به یک اصل یا نیروی زنانه در جهان در میان باورهای اساطیری و مذهبی جایگاه رفیعی دارد. شاکتی واژهای است مؤنث به معنای نیرو و قدرت که به ویژه به شیوا مربوط میشود و تجسم قدرتالهی خلاق و آفرینشگر زنانه است. شاکتی اغلب به گونهای فعالانه از طریق تجسم آشکارای یک زن و قدرت باروری او، نمایش داده میشود.
گاه زن/مادر تصویری از طبیعت و گاهی طبیعت تصویری از زن/مادر را ارائه میدهد. مادر، دریا و زمین هر سه گیرنده و زهدان زندگی هستند. هر آنچه در جهان حیات ما را پشتیبانی میکنند نمادی از مادر هستند.
افزون بر جنبه خلاقانه و حیاتبخش زن/مادر، زن عامل شناخت و آگاهی مرد از خویشتن خویش است. برای توضیح این نکته باید به کهن الگوی #آنیما اشاره کرد که میانجی میان مرد با اعماق وجود اوست. آنیما (زن درون) مرد را به سوی ناشناختهترین لایههای وجودش هدایت می کند. در اسطورهها و باورهای مذهبی مشهورترین نمونه حوّا است که در باغ عدن با پیشکش سیبی به آدم که میتواند نمادی از پستان روزی رسان باشد، او را از خودش به مثابه یک انسان آگاه نمود. در اسطوره گیلگمش زن نقشی اساسی دارد که به ویژه در پیوند با انکیدو آشکار میشود. انکیدو انسانی طبیعی و غریزی است که پس از همبستری با زنی به انسانی فرهنگی تبدیل میشود و رشد میکند.
گفتیم که اعتقاد به اصلی زنانه همواره در اساطیر اهمیت زیادی داشته است. این اصل زنانه در مردان موجب شورانگیزترین تجربههای عرفانی و مذهبی میشود و درک ساحتها دیگری از جهان را برای آنان میسر میسازد. در میان شمنها رسمی وجود دارد که کاهن هرگاه میخواهد با جهان ارواح (ضمیر ناخودآگاه) ارتباط برقرار کند، بر روی لباسش شکل پستان را نقاشی میکند تا با این تدبیر نیروی زنانه درونش را که هادی میان او و ژرفنای اقیانوس ناخودآگاهی است، تحریک کند.
همچنین جوزف کمبل دو مرحله از مراحل هفده گانه سفر قهرمانی اش را به مواجه با اصل زنانه در شکل ازدواج با خدابانو و زن در نقش وسوسهگر اختصاص داده است و تنها پس از هماهنگی میان مرد و خدابانوی درونش، مرد میتواند با پدر یگانه شود و به آشتی برسد.
در پایان باید تأکید کرد که اصل زنانه ضامن بقا و سلامت زندگی انسانی است و مردانی که با این جنبه از وجود خود در ناسازگاری به سر میبرند رفته رفته فرسوده شده و توان زندگی تو أم با طراوت و خلاقیت را از دست میدهند و احساس تهی بودن و افسردگی آنان را رنج میدهد. خصوصاً از چهل سالگی به بعد آنیمای خفته وجودشان، هر گونه لذت زندگی را از آنان سلب میکند و تا زمانی که بوسهای عاشقانه زیبای خفته درونشان را بیدار نکنند، ادامه خواهد داشت.
@qodrattaqeer
با تکیه بر اسناد و مدارک باستانشناسی، زن به دلیل قدرت خارقالعادهاش در زایاندن نقش ویژهای در شکلگیری باورهای مذهبی و اساطیری داشته است. از حدود بیست و پنج هزار سال پیش از میلاد تحولی عمیق در باورهای مذهبی با ظهور الهه مادر رخ داد و در واقع تجسم نخستین خدا، خود را در شکل زنانه نشان داد. در اسطورههای آفرینش خویشکاری زن همواره برجسته است و وجود الهههای مادر یا بزرگ_مادر خدایان آن را تأیید میکند: گایا، رئا، #هرا و #دیمیتر در یونان، ایزیس در مصر، ایشتار در میان رودان، آستارته در فینیقیه و کالی در میان هندوان و سپندارمذ کدبانوی بهشت و مادر آفریدگان در ایران.
هم چنین اعتقاد به یک اصل یا نیروی زنانه در جهان در میان باورهای اساطیری و مذهبی جایگاه رفیعی دارد. شاکتی واژهای است مؤنث به معنای نیرو و قدرت که به ویژه به شیوا مربوط میشود و تجسم قدرتالهی خلاق و آفرینشگر زنانه است. شاکتی اغلب به گونهای فعالانه از طریق تجسم آشکارای یک زن و قدرت باروری او، نمایش داده میشود.
گاه زن/مادر تصویری از طبیعت و گاهی طبیعت تصویری از زن/مادر را ارائه میدهد. مادر، دریا و زمین هر سه گیرنده و زهدان زندگی هستند. هر آنچه در جهان حیات ما را پشتیبانی میکنند نمادی از مادر هستند.
افزون بر جنبه خلاقانه و حیاتبخش زن/مادر، زن عامل شناخت و آگاهی مرد از خویشتن خویش است. برای توضیح این نکته باید به کهن الگوی #آنیما اشاره کرد که میانجی میان مرد با اعماق وجود اوست. آنیما (زن درون) مرد را به سوی ناشناختهترین لایههای وجودش هدایت می کند. در اسطورهها و باورهای مذهبی مشهورترین نمونه حوّا است که در باغ عدن با پیشکش سیبی به آدم که میتواند نمادی از پستان روزی رسان باشد، او را از خودش به مثابه یک انسان آگاه نمود. در اسطوره گیلگمش زن نقشی اساسی دارد که به ویژه در پیوند با انکیدو آشکار میشود. انکیدو انسانی طبیعی و غریزی است که پس از همبستری با زنی به انسانی فرهنگی تبدیل میشود و رشد میکند.
گفتیم که اعتقاد به اصلی زنانه همواره در اساطیر اهمیت زیادی داشته است. این اصل زنانه در مردان موجب شورانگیزترین تجربههای عرفانی و مذهبی میشود و درک ساحتها دیگری از جهان را برای آنان میسر میسازد. در میان شمنها رسمی وجود دارد که کاهن هرگاه میخواهد با جهان ارواح (ضمیر ناخودآگاه) ارتباط برقرار کند، بر روی لباسش شکل پستان را نقاشی میکند تا با این تدبیر نیروی زنانه درونش را که هادی میان او و ژرفنای اقیانوس ناخودآگاهی است، تحریک کند.
همچنین جوزف کمبل دو مرحله از مراحل هفده گانه سفر قهرمانی اش را به مواجه با اصل زنانه در شکل ازدواج با خدابانو و زن در نقش وسوسهگر اختصاص داده است و تنها پس از هماهنگی میان مرد و خدابانوی درونش، مرد میتواند با پدر یگانه شود و به آشتی برسد.
در پایان باید تأکید کرد که اصل زنانه ضامن بقا و سلامت زندگی انسانی است و مردانی که با این جنبه از وجود خود در ناسازگاری به سر میبرند رفته رفته فرسوده شده و توان زندگی تو أم با طراوت و خلاقیت را از دست میدهند و احساس تهی بودن و افسردگی آنان را رنج میدهد. خصوصاً از چهل سالگی به بعد آنیمای خفته وجودشان، هر گونه لذت زندگی را از آنان سلب میکند و تا زمانی که بوسهای عاشقانه زیبای خفته درونشان را بیدار نکنند، ادامه خواهد داشت.
@qodrattaqeer