قــدرت تــغــیــیــرر...
#کهن_الگوی اصطلاح آرکتایپ ریشه در یونان باستان دارد و از دو کلمه ی archin که به معنای قدیمی یا اصلی و typos به معنای نوع یا الگو است تشکیل شده است. به عقیده ی #یونگ، آرکتایپها یا کهن الگوها الگوهای رفتاری هستند که از دیرباز وجود داشته و هر کدام از این الگوهای…
هشت #کهن_الگو یا آرکیتایپ مردانه
۱-زئوس (Zeus): هرجا موفقیت بزرگی رقم میخورد ردپای یک مرد زئوس در میان است. مردان زئوس در هر صنفی که باشند جزء موفقترین، بانفوذترین و قدرتمندترین افراد آن صنف هستند. قدرت مدیریت به صورت ذاتی در آنها بالاست. شرکتها و سازمانهای بزرگ به دست مردان زئوس تأسیس میشوند و قدرت فکر اقتصادی بالای آنها منجربه رونق اقتصادی جامعه میگردد. رهبری، مدیریت کلان، ثروتسازی، آیندهنگری و توجه به مسائل و امکاناتی که از دید دیگران پنهان میماند ازجمله مهمترین ویژگیهای مردان زئوس است.
۲- پوزیدون (Poseidon): مردان پوزیدون نمونهی مردان پدرسالار هستند. تشکیل خانواده و حفظ قدرت برای آنها مهم است. آنها تمایل دارند که همیشه در خانواده و در محیط کار مورد احترام دیگران باشند. خیلی اهل گفتوگو با خانواده و فرزندان نیستند. اما همیشه دیگران آنها را مردانی مردمدار میدانند و به نیکی از آنها یاد میکنند.
۳ـ هادس (Hades): مردانی درونگرا، عمیق و گوشهگیر که نگاهی فلسفی به دنیا دارند. بود و نبود دیگران برای آنها اهمیت زیادی ندارد. از حضور در اجتماعات دوری میکنند. چراکه باور دارند دیگران قادر به درک آنها نیستند. عاشق مطالعه هستند ولی به معاشرت و مسافرت چندان علاقهای نشان نمیدهند.
۴-آپولو (Apollo): مردان آپولو مردانی منطقی، قانونمند و کنجکاوی هستند و به برابری زن و مرد اعتقاد دارند. چون خودشان بسیار اهل نظم و برنامهریزیاند همیشه از افراد بیبرنامه و بینظم دوری میکنند. خود را با جروبحثهای بیهوده درگیر نمیکنند و بیشتر تمایل دارند با افرادی که اهل پیشرفت، موفقیت و برنامهریزی هستند در تعامل باشند.
۵ـ هرمس (Hermes): مردانی سخنور، خوشصحبت، اهل معاشرت و توانمند در مذاکره که با هر گروهی از افراد به راحتی ارتباط برقرار میکنند. اغلب اطلاعات مردان هرمس در زمینههای مختلف چندان عمیق نیست. اما توانایی بالایی در صحبت کردن دارند. شوخطبعی و بذلهگویی از بارزترین ویژگیهای مردان هرمس است.
۶-آرِس (Ares): مردان آرس مردانی اهل ریسک، هیجان و توانمند در فعالیتهای ورزشی هستند. ارتباطات متعدد و خوبی دارند و همیشه آمادهی کمک رساندن به دوستان و آشنایان هستند. هیجانطلبی آنها باعث میشود برخی اوقات عجولانه تصمیمگیری کنند و قول بدهند که ممکن است درنهایت به ضرر آنها تمام شود. اغلب زود عصبانی میشوند و در زمان عصبانیت ممکن است از کلماتی استفاده کنند یا رفتارهایی نشان دهند که به نفع آنها نیست.
۷-هفائیستوس (Hephaestus): مردان هفائیستوس فرمانروایان صنعت و خلاقیت هستند. ذهن آنها پر از ایده است و خلاقیت ویژگی بارز آنهاست. اما متأسفانه آنها نمیتوانند ایدههای خود را به اجرا درآورند. چراکه مهارتهای کلامی ضعیفی دارند و چندان شناخت مناسبی نسبت به توانمندی و استعدادهای خودشان ندارند. مردان هفائیستوس آمدهاند تا چیزی را خلق کنند. آنها مهارت بالایی در تمرکز کردن بر روی کاری دارند که درحال انجام آن هستند. ضمن اینکه توانایی عشق ورزیدن عمیق و دلبستگی و وفاداری به معشوق از دیگر ویژگیهای شاخص آنهاست. مردان هفائیستوس در سختی و مشکلات در کنار معشوقشان میمانند و او را بر خود اولویت میدهند.
۸-دیونوسوس (Dionysus): مردان دیونوسوس سمبل جملهی «هرچه پیش آید خوش آید» هستند. آیندهنگری برای آنها معنا و مفهوم خاصی ندارد و به قیدوبندها و چارچوبها پایبند نیستند. مردان دیونوسوس همواره احساسات متناقضی را تجربه میکنند. گاهی بسیار شاد هستند و ناگهان بهشدت غمگین میشوند.
#ختائيلر_فرناز
═══༻༺═══
خــود شــنــاســے بــه روش پــرفــســور #یــونــگ
@qodrattaqeer
۱-زئوس (Zeus): هرجا موفقیت بزرگی رقم میخورد ردپای یک مرد زئوس در میان است. مردان زئوس در هر صنفی که باشند جزء موفقترین، بانفوذترین و قدرتمندترین افراد آن صنف هستند. قدرت مدیریت به صورت ذاتی در آنها بالاست. شرکتها و سازمانهای بزرگ به دست مردان زئوس تأسیس میشوند و قدرت فکر اقتصادی بالای آنها منجربه رونق اقتصادی جامعه میگردد. رهبری، مدیریت کلان، ثروتسازی، آیندهنگری و توجه به مسائل و امکاناتی که از دید دیگران پنهان میماند ازجمله مهمترین ویژگیهای مردان زئوس است.
۲- پوزیدون (Poseidon): مردان پوزیدون نمونهی مردان پدرسالار هستند. تشکیل خانواده و حفظ قدرت برای آنها مهم است. آنها تمایل دارند که همیشه در خانواده و در محیط کار مورد احترام دیگران باشند. خیلی اهل گفتوگو با خانواده و فرزندان نیستند. اما همیشه دیگران آنها را مردانی مردمدار میدانند و به نیکی از آنها یاد میکنند.
۳ـ هادس (Hades): مردانی درونگرا، عمیق و گوشهگیر که نگاهی فلسفی به دنیا دارند. بود و نبود دیگران برای آنها اهمیت زیادی ندارد. از حضور در اجتماعات دوری میکنند. چراکه باور دارند دیگران قادر به درک آنها نیستند. عاشق مطالعه هستند ولی به معاشرت و مسافرت چندان علاقهای نشان نمیدهند.
۴-آپولو (Apollo): مردان آپولو مردانی منطقی، قانونمند و کنجکاوی هستند و به برابری زن و مرد اعتقاد دارند. چون خودشان بسیار اهل نظم و برنامهریزیاند همیشه از افراد بیبرنامه و بینظم دوری میکنند. خود را با جروبحثهای بیهوده درگیر نمیکنند و بیشتر تمایل دارند با افرادی که اهل پیشرفت، موفقیت و برنامهریزی هستند در تعامل باشند.
۵ـ هرمس (Hermes): مردانی سخنور، خوشصحبت، اهل معاشرت و توانمند در مذاکره که با هر گروهی از افراد به راحتی ارتباط برقرار میکنند. اغلب اطلاعات مردان هرمس در زمینههای مختلف چندان عمیق نیست. اما توانایی بالایی در صحبت کردن دارند. شوخطبعی و بذلهگویی از بارزترین ویژگیهای مردان هرمس است.
۶-آرِس (Ares): مردان آرس مردانی اهل ریسک، هیجان و توانمند در فعالیتهای ورزشی هستند. ارتباطات متعدد و خوبی دارند و همیشه آمادهی کمک رساندن به دوستان و آشنایان هستند. هیجانطلبی آنها باعث میشود برخی اوقات عجولانه تصمیمگیری کنند و قول بدهند که ممکن است درنهایت به ضرر آنها تمام شود. اغلب زود عصبانی میشوند و در زمان عصبانیت ممکن است از کلماتی استفاده کنند یا رفتارهایی نشان دهند که به نفع آنها نیست.
۷-هفائیستوس (Hephaestus): مردان هفائیستوس فرمانروایان صنعت و خلاقیت هستند. ذهن آنها پر از ایده است و خلاقیت ویژگی بارز آنهاست. اما متأسفانه آنها نمیتوانند ایدههای خود را به اجرا درآورند. چراکه مهارتهای کلامی ضعیفی دارند و چندان شناخت مناسبی نسبت به توانمندی و استعدادهای خودشان ندارند. مردان هفائیستوس آمدهاند تا چیزی را خلق کنند. آنها مهارت بالایی در تمرکز کردن بر روی کاری دارند که درحال انجام آن هستند. ضمن اینکه توانایی عشق ورزیدن عمیق و دلبستگی و وفاداری به معشوق از دیگر ویژگیهای شاخص آنهاست. مردان هفائیستوس در سختی و مشکلات در کنار معشوقشان میمانند و او را بر خود اولویت میدهند.
۸-دیونوسوس (Dionysus): مردان دیونوسوس سمبل جملهی «هرچه پیش آید خوش آید» هستند. آیندهنگری برای آنها معنا و مفهوم خاصی ندارد و به قیدوبندها و چارچوبها پایبند نیستند. مردان دیونوسوس همواره احساسات متناقضی را تجربه میکنند. گاهی بسیار شاد هستند و ناگهان بهشدت غمگین میشوند.
#ختائيلر_فرناز
═══༻༺═══
خــود شــنــاســے بــه روش پــرفــســور #یــونــگ
@qodrattaqeer
#کهن_الگو
#عقده_مادر
آبراهام مزلو می گوید:
در هر لحظه ما دو انتخاب داریم:
حرکت به جلو به سوی رشد
و یا عقب گَرد به سمت امنیت.
جمله بالا به یک کامپلکس روانی اشاره دارد که به آن عقده مادر می گویند که البته می تواند هیچ ارتباطی با مادر واقعی نداشته باشد. در اساطیر سیرن ها در یونان باستان و یا در کل پری هایی که مرد را اغوا و سپس نابود می کنند، عقده مادر را نمادین می کنند. همچنین نبرد با اژدها علاوه بر این که رویارویی با سایه یا وجه تاریک روان را نشان می دهد، مواجهه و جدال با عقده مادر را نیز نمادین می سازد.
به زبان بسیار ساده عقده مادر یعنی میل به انفعال و پرهیز از پیشرفت و آرزوی پنهان شکست برای فرار از مسئولیتهایی که کامیابی در پی می آورد.
در وخیم ترین حالت عقده مادر موجب خودکشی شخص می شود. عقده مادر در سنین بیست تا بیست و چند سالگی و نیز میانسالی در مردان مسئول اصلی خودکشی است.
منظور از امنیت در جمله مزلو با توجه به تعریف عقده مادر بازگشتن به حالتی است که در آن تمامی مسئولیتها از شخص ساقط شده و در حمایت یک نیروی دیگر قرار می گیرد که از آن می توان بازگشتن به رحم نیز تعبیر نمود. در رحم هیچ مسئولیتی متوجه انسان نمی شود و دیگری یعنی مادر با تمام خطرات نبرد می کند. البته رحم و مادر در اینجا فقط یک نماد هستند. مادر و یا رحم می تواند حفظ هر موقعیت در زندگی باشد مثلا خودداری از ازدواج یا طولانی کردن دوره دانشجویی برای پرهیز از پیامدهای آن مثل جستجو برای شغل.
و ما همه به درجاتی مبتلا به عقده مادر هستیم.
در روانکاوی از عقده مادر به عنوان ام الامراض یاد شده است.
فرقی ندارد که چند سال داشته باشید راه برون رفت از آن پذیرش مسئولیت حتی با قدمهای بسیار کوچک است.
#عقده_مادر
آبراهام مزلو می گوید:
در هر لحظه ما دو انتخاب داریم:
حرکت به جلو به سوی رشد
و یا عقب گَرد به سمت امنیت.
جمله بالا به یک کامپلکس روانی اشاره دارد که به آن عقده مادر می گویند که البته می تواند هیچ ارتباطی با مادر واقعی نداشته باشد. در اساطیر سیرن ها در یونان باستان و یا در کل پری هایی که مرد را اغوا و سپس نابود می کنند، عقده مادر را نمادین می کنند. همچنین نبرد با اژدها علاوه بر این که رویارویی با سایه یا وجه تاریک روان را نشان می دهد، مواجهه و جدال با عقده مادر را نیز نمادین می سازد.
به زبان بسیار ساده عقده مادر یعنی میل به انفعال و پرهیز از پیشرفت و آرزوی پنهان شکست برای فرار از مسئولیتهایی که کامیابی در پی می آورد.
در وخیم ترین حالت عقده مادر موجب خودکشی شخص می شود. عقده مادر در سنین بیست تا بیست و چند سالگی و نیز میانسالی در مردان مسئول اصلی خودکشی است.
منظور از امنیت در جمله مزلو با توجه به تعریف عقده مادر بازگشتن به حالتی است که در آن تمامی مسئولیتها از شخص ساقط شده و در حمایت یک نیروی دیگر قرار می گیرد که از آن می توان بازگشتن به رحم نیز تعبیر نمود. در رحم هیچ مسئولیتی متوجه انسان نمی شود و دیگری یعنی مادر با تمام خطرات نبرد می کند. البته رحم و مادر در اینجا فقط یک نماد هستند. مادر و یا رحم می تواند حفظ هر موقعیت در زندگی باشد مثلا خودداری از ازدواج یا طولانی کردن دوره دانشجویی برای پرهیز از پیامدهای آن مثل جستجو برای شغل.
و ما همه به درجاتی مبتلا به عقده مادر هستیم.
در روانکاوی از عقده مادر به عنوان ام الامراض یاد شده است.
فرقی ندارد که چند سال داشته باشید راه برون رفت از آن پذیرش مسئولیت حتی با قدمهای بسیار کوچک است.
Telegram
#کهن_الگو
☜برای اینکه از زیسته خود لذت بهتری ببریم و به ساحت های معنا داری زندگی نزدیکتر شویم، تردیدی نیست که باید خود را شناخت.
/تأکید ادیان ابراهیمی بر خودشناسی بر همگان روشن است.
/ادیان شرقی نیز تأکید فراوانی بر خود شناسی دارند و برای این منظور دوره های سخت سیر و سلوکی را متحمل میشوند.
/ذات مدرنیته نیز تأکید بر خودشناسی و استیفای حقوق خود و توسعه دارد. حقوقی همچون حق شهروندی و انواع و اقسام آزادی هایی که لازمه رشد بشر است.
روانشناسی_کهن_الگویی در این راه بسیار مؤثر است و بی تردید یکی از جامع ترین خودشناسی های ممکن است.
روان شناسی کهن الگویی علاوه بر خودشناسی کمک می کند که دیگران را نیز بهتر بشناسیم. مزید بر این هنر پیش بینی رفتارهای آدمی را نیز به ارمغان می آورد. باید متذکر شوم که پیش بینی رفتار آدمی مبتنی بر جبر نیست، گرچه رفتارهای ناخودآگاه انسان بوی جبر می دهد. ولی باید دانست که اگر رفتاری در مرکز ثقل آگاهی (خود آگاه)قرار گیرد، فرد با آگاهی و اختیار خود، میتواند رفتاری بر خلاف خواسته کهن الگو انجام دهد.
روانشناسان #یونگی معتقدند که هر فردی خصوصیت یک یا چند کهن الگو را در ضمیر ناخودآگاه جمعی خود پنهان دارد و رفتار روزانه خود را بر اساس آن بروز می دهد.
☜برای اینکه از زیسته خود لذت بهتری ببریم و به ساحت های معنا داری زندگی نزدیکتر شویم، تردیدی نیست که باید خود را شناخت.
/تأکید ادیان ابراهیمی بر خودشناسی بر همگان روشن است.
/ادیان شرقی نیز تأکید فراوانی بر خود شناسی دارند و برای این منظور دوره های سخت سیر و سلوکی را متحمل میشوند.
/ذات مدرنیته نیز تأکید بر خودشناسی و استیفای حقوق خود و توسعه دارد. حقوقی همچون حق شهروندی و انواع و اقسام آزادی هایی که لازمه رشد بشر است.
روانشناسی_کهن_الگویی در این راه بسیار مؤثر است و بی تردید یکی از جامع ترین خودشناسی های ممکن است.
روان شناسی کهن الگویی علاوه بر خودشناسی کمک می کند که دیگران را نیز بهتر بشناسیم. مزید بر این هنر پیش بینی رفتارهای آدمی را نیز به ارمغان می آورد. باید متذکر شوم که پیش بینی رفتار آدمی مبتنی بر جبر نیست، گرچه رفتارهای ناخودآگاه انسان بوی جبر می دهد. ولی باید دانست که اگر رفتاری در مرکز ثقل آگاهی (خود آگاه)قرار گیرد، فرد با آگاهی و اختیار خود، میتواند رفتاری بر خلاف خواسته کهن الگو انجام دهد.
روانشناسان #یونگی معتقدند که هر فردی خصوصیت یک یا چند کهن الگو را در ضمیر ناخودآگاه جمعی خود پنهان دارد و رفتار روزانه خود را بر اساس آن بروز می دهد.
#کهن_الگو
#آرس خدای جنگ
اصطلاحا به مردان فک مکعبی معروفند
فک مکعبی در مردان نشانه ی هورمونی بودن و تستوسترون بالاست .
همچنین زور بازو
یادتونه همیشه توی کارتون بینوایان برامون جای سوال بود که چرا ژان والژان اینقدر صورتش مکعب مستطیله
و باز یادتونه زور بازوی زیادی داشت و هیچ کس قادر نبود کالسکه رو بلند کنه و همه یاد ژان والژان میوفتادند
نگو. داستانش این بوده (:
#ختائيلر_فرناز
═══༻༺═══
#انواع_مردان بر اساس نمادهای اسطوره ای در روانشناسی #یــونــگ
@qodrattaqeer
#آرس خدای جنگ
اصطلاحا به مردان فک مکعبی معروفند
فک مکعبی در مردان نشانه ی هورمونی بودن و تستوسترون بالاست .
همچنین زور بازو
یادتونه همیشه توی کارتون بینوایان برامون جای سوال بود که چرا ژان والژان اینقدر صورتش مکعب مستطیله
و باز یادتونه زور بازوی زیادی داشت و هیچ کس قادر نبود کالسکه رو بلند کنه و همه یاد ژان والژان میوفتادند
نگو. داستانش این بوده (:
#ختائيلر_فرناز
═══༻༺═══
#انواع_مردان بر اساس نمادهای اسطوره ای در روانشناسی #یــونــگ
@qodrattaqeer
#کهن_الگو
#آرس
تیپ شخصیتی آرس در فیلمهای فارسی بسیار به تصویر کشیده می شد.
بامرام و غیرتی ، هیجانی و تکانشی، ستیزه گر و شتابزده و عاشق
اهل زد و خورد
لذت برنده از درگیری
پرخاشگر و پرزور
سرعت عمل
خرد گریز
عمل کننده بر اساس غرایز
در رقص و جنگ پرشور
فعالیت بدنی ، ورزش های سنگین ، آموزش نظامی
آرس در عشق اقتدارش را حفظ می کند و از خود بی خود نمی شود.
در اسطوره های یونان باستان #آرس و #آفرودیت که هردو از تایپ های اروتیک می باشند؛ با اهمیت به بدن و قوای جنسی، عاشق و معشوق بودند.
#ختائيلر_فرناز
═══༻༺═══
#انواع_مردان بر اساس نمادهای اسطوره ای در روانشناسی #یــونــگ
@qodrattaqeer
#آرس
تیپ شخصیتی آرس در فیلمهای فارسی بسیار به تصویر کشیده می شد.
بامرام و غیرتی ، هیجانی و تکانشی، ستیزه گر و شتابزده و عاشق
اهل زد و خورد
لذت برنده از درگیری
پرخاشگر و پرزور
سرعت عمل
خرد گریز
عمل کننده بر اساس غرایز
در رقص و جنگ پرشور
فعالیت بدنی ، ورزش های سنگین ، آموزش نظامی
آرس در عشق اقتدارش را حفظ می کند و از خود بی خود نمی شود.
در اسطوره های یونان باستان #آرس و #آفرودیت که هردو از تایپ های اروتیک می باشند؛ با اهمیت به بدن و قوای جنسی، عاشق و معشوق بودند.
#ختائيلر_فرناز
═══༻༺═══
#انواع_مردان بر اساس نمادهای اسطوره ای در روانشناسی #یــونــگ
@qodrattaqeer
#کهن_الگو
#آنیما #آنیموس
از نظر #یونگ هیچ زنی از لحاظ روانی صد درصد زن و هیج مردی هم صد در صد مرد نیست. همه ما در روان خود به واسطه کهن الگویی که متضاد جنسیت ماست بخشی مردانه یا زنانه را حمل می کنیم
#آنیما یا زن درون تجسم تمامی گرایشهای زنانه در مردان است آنیما حاصل تجربیات مردان در درازنای تاریخ طولانی تکاملش در ارتباط با زن است.
آنیما در مرد شناختی نسبی از زن را ایجاد می کند؛ علاوه بر این وقتی مرد عاشق می شود در واقع این کهن الگویش را روی زنی واقعی تابانده یا فرافکنی کرده است.
دقت کنید کهن الگوها در همه افراد مشترک هستند ولی به دلیل تفاوتهای شخصی و فرهنگی افراد ظهور آنها متفاوت است.
در واقع آنیما به مرد کمک می کند بتواند با زن وارد رابطه شود.
آنیما به مرد ،احساسات خلق و خوهای مبهم و مکاشفه های پیامبرگونه قابلیت عشق شخصی و ارتباط با لایههای بسیار عمیق ناخودآگاه را می بخشد
آنیما به مرد علاوه بر رابطه داشتن با زن کمک می کند به درون خودش برود و به خودکاوی بپردازد. آنیما به مرد عواطف رقیق می بخشد.
زن هم دارای یک مرد درون است که #آنیموس نامیده می شود؛ درست مانند مردان آنیموس هم در زنان حاصل تجربیات زنان در درازای تاریخ طولانی تکاملش در ارتباط با مرد است.
آنیموس از مرد شناختی نسبی در زن ایجاد می کند علاوه بر این وقتی زن عاشق می شود در واقع این کهن الگویش را روی مردی واقعی تابانده یا فرافکنی کرده است. آنیموس واسطه میان زن و جهان بیرون است و باعث می شود که زن معنایی از جهان را برای خود به دست آورد.
═══༻༺═══
خــود شــنــاســے بــه روش پــرفــســور #یــونــگ
@qodrattaqeer
https://t.me/qodrattaqeer
#آنیما #آنیموس
از نظر #یونگ هیچ زنی از لحاظ روانی صد درصد زن و هیج مردی هم صد در صد مرد نیست. همه ما در روان خود به واسطه کهن الگویی که متضاد جنسیت ماست بخشی مردانه یا زنانه را حمل می کنیم
#آنیما یا زن درون تجسم تمامی گرایشهای زنانه در مردان است آنیما حاصل تجربیات مردان در درازنای تاریخ طولانی تکاملش در ارتباط با زن است.
آنیما در مرد شناختی نسبی از زن را ایجاد می کند؛ علاوه بر این وقتی مرد عاشق می شود در واقع این کهن الگویش را روی زنی واقعی تابانده یا فرافکنی کرده است.
دقت کنید کهن الگوها در همه افراد مشترک هستند ولی به دلیل تفاوتهای شخصی و فرهنگی افراد ظهور آنها متفاوت است.
در واقع آنیما به مرد کمک می کند بتواند با زن وارد رابطه شود.
آنیما به مرد ،احساسات خلق و خوهای مبهم و مکاشفه های پیامبرگونه قابلیت عشق شخصی و ارتباط با لایههای بسیار عمیق ناخودآگاه را می بخشد
آنیما به مرد علاوه بر رابطه داشتن با زن کمک می کند به درون خودش برود و به خودکاوی بپردازد. آنیما به مرد عواطف رقیق می بخشد.
زن هم دارای یک مرد درون است که #آنیموس نامیده می شود؛ درست مانند مردان آنیموس هم در زنان حاصل تجربیات زنان در درازای تاریخ طولانی تکاملش در ارتباط با مرد است.
آنیموس از مرد شناختی نسبی در زن ایجاد می کند علاوه بر این وقتی زن عاشق می شود در واقع این کهن الگویش را روی مردی واقعی تابانده یا فرافکنی کرده است. آنیموس واسطه میان زن و جهان بیرون است و باعث می شود که زن معنایی از جهان را برای خود به دست آورد.
═══༻༺═══
خــود شــنــاســے بــه روش پــرفــســور #یــونــگ
@qodrattaqeer
https://t.me/qodrattaqeer
Telegram
قــدرت تــغــیــیــرر...
@Kh_f_z فــرنــاز خــتــائیــلــر
کارشناس روان شناسی ( حوزه خودشناسی)
کارشناس ارشد مشاوره دانشگاه شهیدبهشتی
کارشناس روان شناسی ( حوزه خودشناسی)
کارشناس ارشد مشاوره دانشگاه شهیدبهشتی
#کهن_الگو
#آنیما
یکی از آلودگی های مربوط به آنیما در مردان تغییر ماهیت زنان واقعی است به شکلی که آنان زنان را کامل و مصداق مادر کبیر و به قول صادق هدایت زن اثیری می بینند.
ساحت آنیما یک ساحت قدسی است. ساحتی سراسر راز که در شادمانی و حس ارزشمندی مرد نقش بسزایی دارد. اما بسیاری از مردان از درک این دنیای جادویی ناتوان هستند. آنیما میانجی و واسط بین شخصیت آگاه و ناآگاه مردان است. این کهن الگو باید به شکلی خلاقانه و قدرت آفرینشگری در مرد تحقق یابد: یعنی موسیقی، شعر، رقص، داستان و خلق آثار ادبی یا سینمایی و...
فرافکنی آنیما بر روی یک زن واقعی یعنی از دست دادن معنای درونی زندگی و بدتر از آن یعنی اینکه مرد از دیدن یک موجود کاملاً انسانی عاجز می شود. مردان دون ژوان آنیما را به شکل الهه مادر و زن سرمدی درک می کنند و از زنان می خواهند که ایزدبانو باشند. در ابتدای آشنایی فرافکنی های جادویی آنیما همه چیز را در هاله ای از تقدس فرو می برد اما با گذشت زمان به زودی متوجه ماهیت انسانی زن می شوند و او را رها کرده و به دنبال زنی دیگر می روند تا مگر او ایزدبانوی تصوراتشان باشد. در این حالت مرد که عطش عظیمش برای زنانگی الهی او را کور کرده از دیدن زن در مقام یک موجود انسانی، آن گونه که هست، عاجز می ماند.
این مردان به راحتی می توانند از یک قطب به قطب دیگر بروند و زن را موجودی شیطانی و به قول صادق هدایت زن لکاته ببینند. چنین نگرشی به راستی موجب ویرانی زن می شود. از همین روست که صادق هدایت در بوف کور نشان می دهد وقتی زن اثیری پای در خانه راوی می گذارد در تخت خواب او می میرد.
این تصور کامل و بی نقص از زن و او را هم ردیف خدایان و الهگان دانستن هر گاه بخواهد در ظرف زنی واقعی گنجانده شود به سرعت ظرف را نابود می کند. چنانچه زن اثیری نابود شد.
زنان بر روی زمین زندگی می کردند و مردان آنان را به سقف آسمان بردند حال آنکه باید در کنار هم و شانه به شانه هم راه بروند.
═══༻༺═══
خــود شــنــاســے بــه روش پــرفــســور #یــونــگ
@qodrattaqeer
#آنیما
یکی از آلودگی های مربوط به آنیما در مردان تغییر ماهیت زنان واقعی است به شکلی که آنان زنان را کامل و مصداق مادر کبیر و به قول صادق هدایت زن اثیری می بینند.
ساحت آنیما یک ساحت قدسی است. ساحتی سراسر راز که در شادمانی و حس ارزشمندی مرد نقش بسزایی دارد. اما بسیاری از مردان از درک این دنیای جادویی ناتوان هستند. آنیما میانجی و واسط بین شخصیت آگاه و ناآگاه مردان است. این کهن الگو باید به شکلی خلاقانه و قدرت آفرینشگری در مرد تحقق یابد: یعنی موسیقی، شعر، رقص، داستان و خلق آثار ادبی یا سینمایی و...
فرافکنی آنیما بر روی یک زن واقعی یعنی از دست دادن معنای درونی زندگی و بدتر از آن یعنی اینکه مرد از دیدن یک موجود کاملاً انسانی عاجز می شود. مردان دون ژوان آنیما را به شکل الهه مادر و زن سرمدی درک می کنند و از زنان می خواهند که ایزدبانو باشند. در ابتدای آشنایی فرافکنی های جادویی آنیما همه چیز را در هاله ای از تقدس فرو می برد اما با گذشت زمان به زودی متوجه ماهیت انسانی زن می شوند و او را رها کرده و به دنبال زنی دیگر می روند تا مگر او ایزدبانوی تصوراتشان باشد. در این حالت مرد که عطش عظیمش برای زنانگی الهی او را کور کرده از دیدن زن در مقام یک موجود انسانی، آن گونه که هست، عاجز می ماند.
این مردان به راحتی می توانند از یک قطب به قطب دیگر بروند و زن را موجودی شیطانی و به قول صادق هدایت زن لکاته ببینند. چنین نگرشی به راستی موجب ویرانی زن می شود. از همین روست که صادق هدایت در بوف کور نشان می دهد وقتی زن اثیری پای در خانه راوی می گذارد در تخت خواب او می میرد.
این تصور کامل و بی نقص از زن و او را هم ردیف خدایان و الهگان دانستن هر گاه بخواهد در ظرف زنی واقعی گنجانده شود به سرعت ظرف را نابود می کند. چنانچه زن اثیری نابود شد.
زنان بر روی زمین زندگی می کردند و مردان آنان را به سقف آسمان بردند حال آنکه باید در کنار هم و شانه به شانه هم راه بروند.
═══༻༺═══
خــود شــنــاســے بــه روش پــرفــســور #یــونــگ
@qodrattaqeer
#کهن_الگو_نسل_پسران
#آرس:جنگجو
فرمانروای جنگ ، اهمیت به بدن
═══༻༺═══
#انواع_مردان بر اساس نمادهای اسطوره ای #يونگ
@qodrattaqeer
#آرس:جنگجو
فرمانروای جنگ ، اهمیت به بدن
═══༻༺═══
#انواع_مردان بر اساس نمادهای اسطوره ای #يونگ
@qodrattaqeer
#کهن_الگو
#آنیما #آنیموس
در روان هر انسانی یک بخش آنیمایی (روان زنانه) و یک بخش آنیموسی (روان مردانه) وجود دارد. بخش آنیمایی منبع عزت نفس درونی و بخش آنیموسی منبع اعتماد به نفس درونی می باشد. در افرادی مختلفی معمولا یکی از بخش ها در ناخودآگاه فرد باقی می ماند و به خودآگاهی شخص وارد نمی شود. در این وضعیت فرد آنچه را که به آن نیاز دارد ولی نمی تواند در خودآگاهش احساس نکند، به آدم های دیگر فرافکنی کرده و از افراد دیگری می خواهد که برایش منبع اعتماد به نفس باشند، یا با تایید کردنش، احساس ارزشمندی و عزت نفس به او بدهند. در این وضعیت فرد برای اینکه بتواند در زندگی پیشرفتی کند یا وضعیت روحی خوبی داشته باشد، همواره معطل آدم های دیگر خواهد بود که در بیشتر مواقع هم بالاخره در نقطه ای ناامیدش می کنند و او را با شخصیت رشد نیافته اش تنها می گذارند.
═══༻༺═══
خــود شــنــاســے بــه روش پــرفــســور #یــونــگ
@qodrattaqeer
#آنیما #آنیموس
در روان هر انسانی یک بخش آنیمایی (روان زنانه) و یک بخش آنیموسی (روان مردانه) وجود دارد. بخش آنیمایی منبع عزت نفس درونی و بخش آنیموسی منبع اعتماد به نفس درونی می باشد. در افرادی مختلفی معمولا یکی از بخش ها در ناخودآگاه فرد باقی می ماند و به خودآگاهی شخص وارد نمی شود. در این وضعیت فرد آنچه را که به آن نیاز دارد ولی نمی تواند در خودآگاهش احساس نکند، به آدم های دیگر فرافکنی کرده و از افراد دیگری می خواهد که برایش منبع اعتماد به نفس باشند، یا با تایید کردنش، احساس ارزشمندی و عزت نفس به او بدهند. در این وضعیت فرد برای اینکه بتواند در زندگی پیشرفتی کند یا وضعیت روحی خوبی داشته باشد، همواره معطل آدم های دیگر خواهد بود که در بیشتر مواقع هم بالاخره در نقطه ای ناامیدش می کنند و او را با شخصیت رشد نیافته اش تنها می گذارند.
═══༻༺═══
خــود شــنــاســے بــه روش پــرفــســور #یــونــگ
@qodrattaqeer
#کهن_الگو
#آنیما #آنیموس
در روان شناسی تحلیلی #یونگ در میان بیشمار کهن الگوهایی که در ناخودآگاه بشر وجود دارد، هیچ یک به اندازه آنیما و آنیموس رازناک، پیچیده و چندلایه نیستند. یونگ شیوه درست برخورد با آنیما و آنیموس را شاهکار تشخیص شخصیت فرد می نامد.
این دو کهن الگو که یکی تصویر زنانه و دیگری تصویر مردانه را حمل می کند، نشان دهنده طبیعت دوگانه آدمی است. یعنی این که یک زن کاملاً و صد در صد زن و یک مرد کاملاً و صد در صد مرد نیست. آنیما و آنیموس هر دو قبل از آنکه با انسانی واقعی و بیرون از ما مطابق باشند، دو راهنمای درونی هستند که معرفت ما از جهان درون و بیرون رو شکل می دهند.
آنیما برای مرد پیوند با لایه های عمیق روانش را میسر می سازد و او را به جستجوی معنا وا می دارد در حالیکه آنیموس پیوند زن با جهان بیرون را فراهم می کند و سبب می شود که زن معنایی از جهان را برای خود به دست آورد.
این هر دو کهن الگو خلاق و آفرینشگر هستند. بُعد آفرینشگری آنیما متوجه دنیای درون می شود. آنیما خالق همه چیزهایی است که از درون می جوشد مانند شعر، موسیقی و نقاشی. در حالیکه آنیموس در هیئت یک مخترع آشکار می شود، چیزی ابداع می کند و یا به فرد قدرت ابتکار می بخشد.
شناخت این دو کهن الگو زندگی زن و مرد را غنی و پر نشاط می سازد و آنها را از احساس تهی بودن و پوچی می رهاند.
برای بقای جهان این هر دو لازمند. در نمادپردازی ها خورشید (روز، گرما و خشکی) ناظر بر آنیموس، اصل و هوشیاری مردانه است و ماه (شب، سرما و رطوبت) مظهر آنیما و اصل و هوشیاری زنانه.
جهان به درخشندگی و گرمای آنیموس نیاز دارد ولی اگر سرما، تاریکی و نمناکی آنیما وجود نمی داشت، بی درنگ جهان به جایی سترون تبدیل می شد.
بقای ما مدیون رشد و تعادل میان زنانگی و مردانگی ما و اضدادمان است. این مفهوم را می توان در نماد #یین_یانگ مشاهده کرد. هیچ کدام نه یین و نه یانگ، صد در صد یین و یانگ نیستند. خط منحی ای که آنها را از هم جدا می کند نماد جفتهای متضاد است. افزون بر آن هر کدام بخشی از متضادش را درون خود دارد و البته یین یا یانگ در آن واحد می توانند آن دیگری باشند. چنان چه آب سرد در مقابل آب جوش، یین و در مقابل یخ، یانگ است.
ما با متضادهای خود کامل می شویم، معنا پیدا می کنیم و خلاق و آفرینشگر می شویم. این متضادها امری درونی است و به خود ما تعلق دارد. ما باید خواست و نیازِ آنها را کشف کنیم و جودمان را گسترش دهیم. تاباندن آنها بر روی دیگران یک پیامد دارد و آن هم محروم شدن ما از این دو سرچشمه خلاقیت است.
══༻༺═══
خــود شــنــاســے بــه روش پــرفــســور #یــونــگ
@qodrattaqeer
#آنیما #آنیموس
در روان شناسی تحلیلی #یونگ در میان بیشمار کهن الگوهایی که در ناخودآگاه بشر وجود دارد، هیچ یک به اندازه آنیما و آنیموس رازناک، پیچیده و چندلایه نیستند. یونگ شیوه درست برخورد با آنیما و آنیموس را شاهکار تشخیص شخصیت فرد می نامد.
این دو کهن الگو که یکی تصویر زنانه و دیگری تصویر مردانه را حمل می کند، نشان دهنده طبیعت دوگانه آدمی است. یعنی این که یک زن کاملاً و صد در صد زن و یک مرد کاملاً و صد در صد مرد نیست. آنیما و آنیموس هر دو قبل از آنکه با انسانی واقعی و بیرون از ما مطابق باشند، دو راهنمای درونی هستند که معرفت ما از جهان درون و بیرون رو شکل می دهند.
آنیما برای مرد پیوند با لایه های عمیق روانش را میسر می سازد و او را به جستجوی معنا وا می دارد در حالیکه آنیموس پیوند زن با جهان بیرون را فراهم می کند و سبب می شود که زن معنایی از جهان را برای خود به دست آورد.
این هر دو کهن الگو خلاق و آفرینشگر هستند. بُعد آفرینشگری آنیما متوجه دنیای درون می شود. آنیما خالق همه چیزهایی است که از درون می جوشد مانند شعر، موسیقی و نقاشی. در حالیکه آنیموس در هیئت یک مخترع آشکار می شود، چیزی ابداع می کند و یا به فرد قدرت ابتکار می بخشد.
شناخت این دو کهن الگو زندگی زن و مرد را غنی و پر نشاط می سازد و آنها را از احساس تهی بودن و پوچی می رهاند.
برای بقای جهان این هر دو لازمند. در نمادپردازی ها خورشید (روز، گرما و خشکی) ناظر بر آنیموس، اصل و هوشیاری مردانه است و ماه (شب، سرما و رطوبت) مظهر آنیما و اصل و هوشیاری زنانه.
جهان به درخشندگی و گرمای آنیموس نیاز دارد ولی اگر سرما، تاریکی و نمناکی آنیما وجود نمی داشت، بی درنگ جهان به جایی سترون تبدیل می شد.
بقای ما مدیون رشد و تعادل میان زنانگی و مردانگی ما و اضدادمان است. این مفهوم را می توان در نماد #یین_یانگ مشاهده کرد. هیچ کدام نه یین و نه یانگ، صد در صد یین و یانگ نیستند. خط منحی ای که آنها را از هم جدا می کند نماد جفتهای متضاد است. افزون بر آن هر کدام بخشی از متضادش را درون خود دارد و البته یین یا یانگ در آن واحد می توانند آن دیگری باشند. چنان چه آب سرد در مقابل آب جوش، یین و در مقابل یخ، یانگ است.
ما با متضادهای خود کامل می شویم، معنا پیدا می کنیم و خلاق و آفرینشگر می شویم. این متضادها امری درونی است و به خود ما تعلق دارد. ما باید خواست و نیازِ آنها را کشف کنیم و جودمان را گسترش دهیم. تاباندن آنها بر روی دیگران یک پیامد دارد و آن هم محروم شدن ما از این دو سرچشمه خلاقیت است.
══༻༺═══
خــود شــنــاســے بــه روش پــرفــســور #یــونــگ
@qodrattaqeer
#کهن_الگو
#آپولو
موهبت کهن الگوی آپولو به مردان اراده، نظم و قانون مندی است. مردان آپولویی برای هر کاری برنامهریزی دقیق دارند و سخت کوشی جزء ویژگیهای برجسته این سنخ از مردان است. آپولو اگر استعداد انجام دادن کاری را نداشته باشد، با تمرین و ممارست زیاد به توانایی انجام آن دست پیدا می کند.
آپولویی ها اهل منطق هستند و از روابطی که روح انسان را از مستی سرشار کند و نیز دیدگاههای پرشور و جذبه گریزان هستند.
آپولو به تفکر بیش از احساسات، به فاصله بیش از نزدیکی و به ارزیابی عینی بیش از شهود ذهنی اهمیت می دهد.
درست مثل کهن الگوی آرتمیس و آتنا، تیپ زنانه هم ردیف آپولو، او از رنج دیگران بی اطلاع است. از همین روست که یک مرد آپولویی در بروز رفتارهای مشفقانه نسبت به خودش و یا دیگران ناتوان است.
═══༻༺═══
#انواع_مردان بر اساس نظريه روان كاوى #یــونــگ
@qodrattaqeer
#آپولو
موهبت کهن الگوی آپولو به مردان اراده، نظم و قانون مندی است. مردان آپولویی برای هر کاری برنامهریزی دقیق دارند و سخت کوشی جزء ویژگیهای برجسته این سنخ از مردان است. آپولو اگر استعداد انجام دادن کاری را نداشته باشد، با تمرین و ممارست زیاد به توانایی انجام آن دست پیدا می کند.
آپولویی ها اهل منطق هستند و از روابطی که روح انسان را از مستی سرشار کند و نیز دیدگاههای پرشور و جذبه گریزان هستند.
آپولو به تفکر بیش از احساسات، به فاصله بیش از نزدیکی و به ارزیابی عینی بیش از شهود ذهنی اهمیت می دهد.
درست مثل کهن الگوی آرتمیس و آتنا، تیپ زنانه هم ردیف آپولو، او از رنج دیگران بی اطلاع است. از همین روست که یک مرد آپولویی در بروز رفتارهای مشفقانه نسبت به خودش و یا دیگران ناتوان است.
═══༻༺═══
#انواع_مردان بر اساس نظريه روان كاوى #یــونــگ
@qodrattaqeer
#کهن_الگو
برداشت روانشناختانه از اسطوره میگه که اسطوره فرایندهای روانی انسان رو بیان میکنن.
یعنی اسطورهها قصههایی کهن درباره روان انسان، دستهبندی تایپهای شخصیتی، کمپلکسها، آسیبها، تجربههای هیجانی، الگوها و چالشهای رابطه، نیازها، بحرانهای وجودی و مسائلی از این دست هستند.
مطالعه اسطوره به ما کمک میکنه درک عمیقتری از نوع انسان به دست بیاریم و در سایه اسطوره دانش بیشتری درباره تجربه زیسته انسان کسب کنیم. به ریشه تمایزها و تفاوتهامون پی ببریم، پی ببریم که در معرض چه مشکلاتی قرار داریم و اسطوره برای اینکه ما بتونیم فراتر از محدودیتهامون رشد کنیم به ما چه راهکارهایی میده.
تایپهای اسطورهای شخصیت که شینودا بولن تحت عنوان آرکیتایپ در دو کتاب به بررسی اونها پرداخته انسانها رو به ۱۵ تایپ تقسیم میکنه.
در هر تایپ ویژگیها و صفات بارز هر گروه، تجربههای هیجانی، الگوهای رابطه، حرفه و آسیبها رو بررسی میکنه و در پایان راههای رشد رو با توجه به سنخ اسطورهای بیان میکنه.
تست های کهن الگویی نشان می ده که هر کهنالگو چقدر در شما فعاله.
ما ضمن اینکه یک یا دو کهنالگوی فعال داریم، باید بتونیم سایر کهنالگوها رو به حدی در خودمون رشد بدیم تا امکانات بیشتری در اختیار ما قرار بگیره.
اگر فقط با یکی یا دو کهنالگومون سازگار بشیم احتمالا گرفتار جنبههای محدودکننده این کهنالگو میشیم، ضمن اینکه جهان به دلیل تکثر و تنوعی که داره، طلب میکنه که ما باهاش به یکشیوه خاص هماهنگ نشیم.
این کهنالگوها به ما کمک میکنن تو جعبه ابزارمون ابزار مختلفی برای مدیریت موقعیتهای مختلف داشته باشیم.
برداشت روانشناختانه از اسطوره میگه که اسطوره فرایندهای روانی انسان رو بیان میکنن.
یعنی اسطورهها قصههایی کهن درباره روان انسان، دستهبندی تایپهای شخصیتی، کمپلکسها، آسیبها، تجربههای هیجانی، الگوها و چالشهای رابطه، نیازها، بحرانهای وجودی و مسائلی از این دست هستند.
مطالعه اسطوره به ما کمک میکنه درک عمیقتری از نوع انسان به دست بیاریم و در سایه اسطوره دانش بیشتری درباره تجربه زیسته انسان کسب کنیم. به ریشه تمایزها و تفاوتهامون پی ببریم، پی ببریم که در معرض چه مشکلاتی قرار داریم و اسطوره برای اینکه ما بتونیم فراتر از محدودیتهامون رشد کنیم به ما چه راهکارهایی میده.
تایپهای اسطورهای شخصیت که شینودا بولن تحت عنوان آرکیتایپ در دو کتاب به بررسی اونها پرداخته انسانها رو به ۱۵ تایپ تقسیم میکنه.
در هر تایپ ویژگیها و صفات بارز هر گروه، تجربههای هیجانی، الگوهای رابطه، حرفه و آسیبها رو بررسی میکنه و در پایان راههای رشد رو با توجه به سنخ اسطورهای بیان میکنه.
تست های کهن الگویی نشان می ده که هر کهنالگو چقدر در شما فعاله.
ما ضمن اینکه یک یا دو کهنالگوی فعال داریم، باید بتونیم سایر کهنالگوها رو به حدی در خودمون رشد بدیم تا امکانات بیشتری در اختیار ما قرار بگیره.
اگر فقط با یکی یا دو کهنالگومون سازگار بشیم احتمالا گرفتار جنبههای محدودکننده این کهنالگو میشیم، ضمن اینکه جهان به دلیل تکثر و تنوعی که داره، طلب میکنه که ما باهاش به یکشیوه خاص هماهنگ نشیم.
این کهنالگوها به ما کمک میکنن تو جعبه ابزارمون ابزار مختلفی برای مدیریت موقعیتهای مختلف داشته باشیم.
#یونگ_شناسی
"هرچه فروید ناگفته گذاشته، یونگ تکمیل کردهاست."
فریدا فوردهام، پژوهشگر آثار یونگ
کارل گوستاو یونگ در ۲۶ ژوئیه ۱۸۷۵م. در کسویل سوییس متولد شد. او را در کنار فروید از بنیادگذاران دانش نوین روانشناسی می دانند. او تنها پسر یک کشیش پروتستان انجیلی اصلاحطلب سوییسی بود و در خانواده ای مذهبی بالید.
یونگ در جوانی مجذوب فلسفه شد اما با دریافت بورسیه از دانشگاه بازل در رشته پزشکی ادامه تحصیل داد. او در سال ۱۹۰۰ به عنوان روانپزشک در یک مرکز بیماران روانی در زوریخ مشغول به کار شد و در سال ۱۹۰۵ در سی سالگی هنگامی که به واسطه ارائه آزمون ربط کلمات به شهرت دست یافته بود، در دانشگاه زوریخ مشغول به تدریس شد. در سال ۱۹۰۹ یونگ با زیگموند فروید دیدار کرد. در نخستین ملاقاتشان آنها به مدت سیزده ساعت گفتگو کردند و از آن پس یونگ در زمینه روانکاوی نزد فروید به آموختن مشغول شد. مدتی بعد فروید با توجه به توانایی بالای یونگ در تحلیل مسائل روانشناختی او را وارث بدون معارض خود نامید. اما آن دو بر سر برخی مسائل روانکاوی اختلاف نظر پیداکردند و سرانجام همین اختلاف ها به قطع همکاری میان آنها انجامید.
یونگ پس از جدایی از فروید نظریات خود را در قالب جدیدی با عنوان روانشناسی تحلیلی مطرح نمود.
در میانه سالهای ۱۹۱۴ تا ۱۹۱۹ که با بحران میانسالی یونگ همراه بود، او از فضای علمی و تدریس در دانشگاه کناره گیری کرد و به واکاوی ضمیر ناخودآگاه خود پرداخت. در این هنگام او غرق در مطالعه اساطیر و کتاب مقدس شد. بازگشت او به انقلابی در روانشناسی منجر شد. او در سال ۱۹۱۹ برای نخستین بار واژه #آرکی_تایپ (صورت مثالی، #کهن_الگو) را به کار برد.
"هرچه فروید ناگفته گذاشته، یونگ تکمیل کردهاست."
فریدا فوردهام، پژوهشگر آثار یونگ
کارل گوستاو یونگ در ۲۶ ژوئیه ۱۸۷۵م. در کسویل سوییس متولد شد. او را در کنار فروید از بنیادگذاران دانش نوین روانشناسی می دانند. او تنها پسر یک کشیش پروتستان انجیلی اصلاحطلب سوییسی بود و در خانواده ای مذهبی بالید.
یونگ در جوانی مجذوب فلسفه شد اما با دریافت بورسیه از دانشگاه بازل در رشته پزشکی ادامه تحصیل داد. او در سال ۱۹۰۰ به عنوان روانپزشک در یک مرکز بیماران روانی در زوریخ مشغول به کار شد و در سال ۱۹۰۵ در سی سالگی هنگامی که به واسطه ارائه آزمون ربط کلمات به شهرت دست یافته بود، در دانشگاه زوریخ مشغول به تدریس شد. در سال ۱۹۰۹ یونگ با زیگموند فروید دیدار کرد. در نخستین ملاقاتشان آنها به مدت سیزده ساعت گفتگو کردند و از آن پس یونگ در زمینه روانکاوی نزد فروید به آموختن مشغول شد. مدتی بعد فروید با توجه به توانایی بالای یونگ در تحلیل مسائل روانشناختی او را وارث بدون معارض خود نامید. اما آن دو بر سر برخی مسائل روانکاوی اختلاف نظر پیداکردند و سرانجام همین اختلاف ها به قطع همکاری میان آنها انجامید.
یونگ پس از جدایی از فروید نظریات خود را در قالب جدیدی با عنوان روانشناسی تحلیلی مطرح نمود.
در میانه سالهای ۱۹۱۴ تا ۱۹۱۹ که با بحران میانسالی یونگ همراه بود، او از فضای علمی و تدریس در دانشگاه کناره گیری کرد و به واکاوی ضمیر ناخودآگاه خود پرداخت. در این هنگام او غرق در مطالعه اساطیر و کتاب مقدس شد. بازگشت او به انقلابی در روانشناسی منجر شد. او در سال ۱۹۱۹ برای نخستین بار واژه #آرکی_تایپ (صورت مثالی، #کهن_الگو) را به کار برد.
Telegram