اولین بمباران #اورامانات
✍در سنه ی ۱۳۰۹ هستیم. والا حضرت همایونی دستور داده اند که از ناحیه ی کرمانشاه و سنندج ارتش ایران به هورامان لهون که مقر جعفر سلطان (جافرسان)است حمله کنیم . متاسفانه در سریاس و دشت روانسر زمین گیر شدیم و هورامی های لهون ۲۰۰ نفر از سربازان را کشتند. والا حضرت تلگراف زده اند که هر چه سریع تر به تهران جهت گزارش بازگردم. نمیدانم چه قرار است بشود لیکن حتما مجازات شکست از جعفرسلطان در انتظارم است. هنگامی که به اتاق همایونی رسیدم پیشکار گفت که شاه والا شما را میخواند . هنگامی که رسیدم دیدم رضا شاه عبای خود را بر شانه انداخته اند و با کوبیدن مشت به میز به من گفت : مردک !مگر من نگفتم از طریق ارتش های سنندج و کرمانشاه نوسود و پاوه رو بگیرید ! حال به جای پیروزی با بی عرضه گی ۲۰۰ نفر جنازه بر دستان من میزاری ! هر چه سریع تر با هواپیما نوسود و قریه های پاوه و نودشه را بمباران کنید و دستور دهید از راه مریوان و کرمانشاه از دو جهت به جعفر سلطان حمله شود و هر چه سریع تر خلع سلاح شود .
با دستور من ظهر روز بعد قریه های فوق الذکر بمباران شده و چندین تن به هلاکت رسیدند . تفنگ چی های جعفر سلطان در نودشه تجمع کرده اند . پیام فرستادم و نوشتم : والا مقام دستور داده اند که جعفر سلطان هر چه سریع تر تسلیم شود تا پسران و نزدیکانش را امان دهیم اما خیلی قبل تر او به عراق گریخته بود و این پسرانش بودند که مقاومت میکردند
《کتاب خاطرات #سپهبد امیر احمدی》
@Qalawi2
✍در سنه ی ۱۳۰۹ هستیم. والا حضرت همایونی دستور داده اند که از ناحیه ی کرمانشاه و سنندج ارتش ایران به هورامان لهون که مقر جعفر سلطان (جافرسان)است حمله کنیم . متاسفانه در سریاس و دشت روانسر زمین گیر شدیم و هورامی های لهون ۲۰۰ نفر از سربازان را کشتند. والا حضرت تلگراف زده اند که هر چه سریع تر به تهران جهت گزارش بازگردم. نمیدانم چه قرار است بشود لیکن حتما مجازات شکست از جعفرسلطان در انتظارم است. هنگامی که به اتاق همایونی رسیدم پیشکار گفت که شاه والا شما را میخواند . هنگامی که رسیدم دیدم رضا شاه عبای خود را بر شانه انداخته اند و با کوبیدن مشت به میز به من گفت : مردک !مگر من نگفتم از طریق ارتش های سنندج و کرمانشاه نوسود و پاوه رو بگیرید ! حال به جای پیروزی با بی عرضه گی ۲۰۰ نفر جنازه بر دستان من میزاری ! هر چه سریع تر با هواپیما نوسود و قریه های پاوه و نودشه را بمباران کنید و دستور دهید از راه مریوان و کرمانشاه از دو جهت به جعفر سلطان حمله شود و هر چه سریع تر خلع سلاح شود .
با دستور من ظهر روز بعد قریه های فوق الذکر بمباران شده و چندین تن به هلاکت رسیدند . تفنگ چی های جعفر سلطان در نودشه تجمع کرده اند . پیام فرستادم و نوشتم : والا مقام دستور داده اند که جعفر سلطان هر چه سریع تر تسلیم شود تا پسران و نزدیکانش را امان دهیم اما خیلی قبل تر او به عراق گریخته بود و این پسرانش بودند که مقاومت میکردند
《کتاب خاطرات #سپهبد امیر احمدی》
@Qalawi2