الاغی دعا کرد صاحبش بمیرد تا از زندگی خرانه خود خلاصی یابد...
صاحب، فکر الاغ را خواند و گفت : ای خر!! با مرگ من ، شخص دیگری تو را میخرد و صاحب می شود ، برای رهایی خویش ، دعا کن که از خریت خود ، بیرون شوی...
" از مثنوی معنوی مولانا "
همه آزادی میخواهند بی آنکه بدانند اسارت چیست!
اسارت به میله های دورت نیست.
به حصارهای دور تفکرت است!
@puostchi
صاحب، فکر الاغ را خواند و گفت : ای خر!! با مرگ من ، شخص دیگری تو را میخرد و صاحب می شود ، برای رهایی خویش ، دعا کن که از خریت خود ، بیرون شوی...
" از مثنوی معنوی مولانا "
همه آزادی میخواهند بی آنکه بدانند اسارت چیست!
اسارت به میله های دورت نیست.
به حصارهای دور تفکرت است!
@puostchi