کانال تخصصی روان‌شناسی متوسطه2
899 subscribers
529 photos
67 videos
227 files
444 links
♨️کانالی برای دبیران و دانش آموزان♨️

انتشارات مشاوران آموزش🌱
ناشر تخصصی علوم«انسانی» و دروس «عمومی»
👤عسل ریحانی
@Reyhanimoshaveran 09057145088
سایت خریدکتابهای آموزشی با تخفیف:
http://rotbesaz.moshaveranpub.co
Download Telegram
#خواندنی
#ارزشمند

سرما سخت سوزان است.
و سرما نه یکبار نه دوبار بلکه بارها باعث شده است که نه تنها دیگران بلکه حتی خودمان را نبینیم که این خاصیت زمستان است.
و اما خاصیت عشق این نیست که خاصیت عشق، جوشان بودن در هر لحظه از زمان و مکان است که تو اگر جان ها دیدی که من و دوستانم از کف داده ایم اما تو با معیار ●پول و چک● به آنها شاید نگریسته باشی که در این صورت، من و دوستانم چه تنها بوده ایم و نمی فهمیدیم. تنها!!

در روز های زمستان، آتشفشان خود را خاموش نکنیم، به هر دلیل که باشد!

#وحید_تمنا

#مشاوران_آموزش
#قابل_تأمل
#خواندنی

متن سخنرانیِ #واکین_فینیکس که اسکار بهترین بازیگر مرد را برای فیلم «جوکر» دریافت کرد:

اسکار تعلق می گیرد به واکین فینیکس جوکر (ژوکر معروف)
این اولین جایزه و چهارمین نامزدی برای واکین فینیکس است.
سخنرانی ۴ دقیقه ای او:

"سلام
چه خبر؟
خدایا الان خیلی حس شکر گزاری دارم و اصلا حس این رو ندارم که از دیگر همکاران نامزدم بالاتر هستم.
چون ما #عشق_یکسانی رو به اشتراک میگذاریم عشق به فیلم.
و این روش بروز احساسات به من شگفت انگیز ترین زندگی را داده است.
نمی دانم بدون آن چه می شدم.
اما فکر میکنم بزرگترین هدیه به من و بیشتر به افراد داخل این اتاق داده شده است که *صدای افرادی باشیم که صدایی ندارند*.
من خیلی اوقات به مشکلاتی فکر میکنم که مکررا با انها درگیر هستیم و فکر میکنم زمانهایی حس می کنیم یا شاید حس کنیم که قهرمان اهداف گوناگونیم
اما برای من، من #برابری و #تشابه را میبینم.
فکر میکنم چه زمانی که از نابرابری جنسیتی صحبت میکنیم یا تبعیض نژادی یا حقوق متفاوت ها یا حقوق حیوانات ما داریم از مبارزه علیه ظلم و نابرابری حرف می‌زنیم؛
ما داریم از مبارزه با اعتقادی حرف میزنیم که یک ملت، یک مردم، یک جنسیت، یک گونه یا نژاد برای دیگری تصمیم بگیرد.
فکر میکنم ارتباطمان خیلی از جهان طبیعی قطع شده و خیلی از ما که خودشیفتگی دارند و فکر می کند که مرکز عالم است گناهی بر گردن دارند
ما به جهان طبیعت می رویم و منابعش را پارو میکنیم، احساس قدرت داریم که می توانیم به طور مصنوعی یک گاو به دنیا آوریم، ما بچه اش را میزدیم با این وجود اندوهی که برایش به جا میگذاریم #غیر_قابل_بازگشت است؛
بعد شیرش را می گیریم که برای گوساله اش بوده، و بعد آن را درون قهوه خود سیریال خود می ریزیم...
و فکر میکنم ما از ایده ی #تغییر_شخصی می ترسیم چون فکر میکنیم برای بالا بردن چیزی نیاز داریم چیز دیگری را قربانی کنیم.
اما بشریت در بهترین شکل ممکن است، پر از ایده و اختراعات گوناگون و نبوغ و فکر میکنم وقتی از عشق و شور استفاده می کنیم برای هدایت و چارچوب دادن به اعمالمان می توانیم خلق کنیم، پیشرفت کنیم، و نوعی #تغییر_همگانی ایجاد کنیم که به نفع همه باشد.
من در زندگی ام یک لات بوده ام
من خودخواه بوده ام
زمان هایی بوده که بدجنس بوده ام و کار با من سخت بوده است و قدر نشناس بوده ام؛
وقتی که از همدیگر #حمایت می کنیم،
نه زمانیکه یکدیگر را به گناهان گذشته محکوم میکنیم؛
اما ما وقتی به #رشد یکدیگر، کمک میکنیم
وقتی یکدیگر را #تربیت میکنیم
وقتی یکدیگر را به سوی #رستگاری هدایت میکنیم این
#بهترین_جلوه ی #انسانیت است
من فقط، میخوام (با صدای بغض آلود)
وقتی برادرم ۱۷ ساله بود این متن موزون را نوشت..

با #عشق به سوی #نجات بشتاب،
#آرامش به دنبالت می دود". 💫

به امید صلح:
https://t.me/psychology_moshaveran/364

📝 زینب سلیمی
@psychology_moshaveran
#خواندنی
#وحید_تمنا

📚 کتاب هایتان را تمیز نگه دارید:
منظورم این نیست که بچه ی تمیز و منظم و با ادب باشید!!

منظورم این است:
در جاهای خالی چیزی ننویسید.
بگذارید با هر بار مراجعه بتوانید پاسخ های سوال را دوباره تشخیص دهید و موضوعات را مرور کنید.
با نوشتن پاسخ ها در کتاب، خودتان را از مرور دور خواهید کرد و این بر خلاف نتیجه گیری در #کنکور است.
#خواندنی

همه ما برای زنده ماندن و برای بودن باید بدوند. بعضی ها می دوند تا برسند، بعضی ها می دوند تا دیگران به آنها نرسند.
بعضی ها هم می دوند نه برای آنکه برسند و نه برای آنکه دیگران به آنها نرسند؛ بلکه می دواند تا زنده بمانند.
اگر با خودت کنار بیایی که باید دوید، حتماً زنده می مانی.

اگر با خودت کنار بیایی که #برای_چه باید دوید، آن گاه زندگی برایت لذت بخش خواهد شد.

#علوم_انسانی مانند هر علم پویای دیگری می دود تا زنده بماند؛ و ما هم همراه با علوم انسانی می دویم تا در زنده بودن، در زندگی با علوم انسانی سهیم باشیم.
* راستی! شما که زنده ای برای چه می دوی؟

#وحید_تمنا
#خواندنی
«دیگر نخواهم نوشت که...»

دیگر نخواهم نوشت که کودکی دوره ای بود که تمام شد و باید با اشتیاق، فضای دوره ی نوجوانی و سپس جوانی را پذیرفت. دیگر نخواهم نوشت که «باید پذیرفت مسئول اعمال خودمان هستیم» و هیچگاه نباید این مسولیت را حتی، به دلیل درست به دیگری هدایت کرد. دیگر نخواهم نوشت که «بهار» وقتی از راه برسد و هنوز آماده تکان دادن وجودم نشده باشم، زمان برای من نخواهد ایستاد!
قد برافراشته ای و چرا نمی بینی که بزرگ شده ای؟ تو گذر کرده ای از گذشته خودت، چرا خودت را با چشمان گذشته نگاه می کنی؟
من آتشفشان خودم را دیگر نیمه فعال نخواهم کرد و دیگر به بهانه زیبایی های جنگل، گداخته های وجودم را نگاه نخواهم داشت و سرازیر خواهم کرد این مذاب سرخ را، که بگیرد هر چه سبز است و سبز، چراکه «بهار» در راه است و حاضر نیستم تجربه سبزی نورسیده را، آن لطافت زیبا را ببخشم به سبزی عمیق درختان جنگل. فوران خواهم کرد! چه کسی سوخت؟ بسوزد! که این سوختن از آباد کردنی، آبادان است.
بگذر «تن»، پیش این عظیم جاودانه ایستاده در برابرم، به زانو درآید؛ دیگر حاضر نیستم خودم را راضی نگه دارم با کوهپایه ها و تپه های اطرافم، دیگر منتظر نیستم دیگران از راه برسند. که اگر رسیده باشند که رسیده اند و اگر نه، خوب بیشتر بدوند، منتظر آنان نخواهم ایستاد!
در صبحی دیگر، شاید به هم رسیده باشیم!
من «جان» در راه یاد دادن و یادگرفتن گذاشته ام و آنها که با «متر» های درصد و ساعت به آن نگاه می کنند، بدانند بی آنکه دانسته باشند تمام آن «متر» ها را به دستشان به اندازه وسع شان داده ام اما ارزش «جان دادن»، «جان کاستن» خود در همه‌ی سال فقط آن درصدها و ساعات نیست؛ ارزش در آن چشمانی است که برق می زند از اینکه توانستند به عادات درست و غلط خود به چشم دیگری نگاه کنند و تو از خودت بهانه ها را نمی پذیری. می‌دانی که این مسیر چگونه ممکن شد.
من و شما در آستانه‌ی یک تغییر بزرگیم!
این را هر کسی که نمی‌فهمد خواندن را قطع کند چرا که «بهار» را نفهمیده است و «سرآغاز» را. من و شما در آستانه‌ی گذر از زمستان به بهاری و چه خوب می‌گفت آن شاعر صمیمی – اخوان ثالث – که «زمستان است /.... و گر دستِ محبتی سوی کس یازی، / به اکراه آورد دست از بغل بیرون؛ / که سرما سخت سوزان است.
و سرما نه یکبار نه دوبار بلکه بارها باعث شده است که نه تنها دیگران بلکه حتی خودمان را نبینیم که این خاصیت زمستان است.
و اما خاصیت عشق این نیست که خاصیت عشق، جوشان بودن در هر لحظه از زمان و مکان است که تو اگر جان ها دیدی که من و دوستانم از کف داده ایم اما تو با معیار «پول و چک» به آنها شاید نگریسته باشی که در این صورت، من و دوستانم چه تنها بوده ایم و نمی فهمیدیم. تنها!!

در روز های زمستان، آتشفشان خود را خاموش نکنیم، به هر دلیل که باشد!

نویسنده:
#وحید_تمنا
#خواندنی

فکر می کنم اگر به «انیشتین» بگویی نابغه، یعنی توهین به او، توهین به تمام زجرها و تلاش های او.
نمی توانم بپذیرم که اگر ضعفی دارم و دیگری آن نقطه قوت را، بگویم که ذاتی است.
وقتی یک نفر نابغه نامیده می شود، گفته نمی شود که او با چه جان کندنی و چه عرق ریختنی این ویژگی را به دست آورده است.
پشت واژه‌ی نبوغ قائم نشویم.

#وحید_تمنا
#خواندنی
#روان_شناس_بالینی

💎 #زندگی در صدف خویش گوهر ساختن است...

ایجاد #تغییرات_مثبت در خود و #اصلاح و #بهبود وضعیت زندگی، یکی از خواست های دائمی انسان بوده و هست. واقعیت این است که تغییر از وضعیت موجود به #وضعیت_مطلوب، امری است بسیار #ساده ولی #نه_آسان!

دقت داشته باشید که #تفاوت زیادی بین"ساده" بودن کاری و "آسان" بودن آن کار وجود دارد.
از این رو معتقدم هر نوع تغییر در زندگی شخصی و خانوادگی امری است "ساده" ولی این تغییر به "آسانی" صورت نمی گیرد بلکه نیازمند به کارگیری #عوامل_درونی بسیاری است.

🌴به عنوان مثال:
مسئله اضافه وزن را درنظر بگیرید کاهش وزن و رسیدن به تناسب اندام و سلامت جسمانی امری "ساده" است:

۱- مصرف غذای سالم و متناسب

۲- اجتناب از غذای پرچرب و ناسالم

۳- ورزش و فعالیت بدنی مستمر و منظم

همه ی ما اين موارد را میدانیم ولی به کار بستن آن کار "آسانی" نیست به همین دلیل از تغییر اجتناب میکنیم.

دو واقعیت مهم در خصوص #تغییر وجود دارد:

۱-هیچ کس نمیتواند فرد دیگری را تغییر دهد.

معلمان، مربیان، رهبران و...تنها میتوانند اطلاعات لازم، محیط مناسب ، انگیزه و تشویق را در وجود ما ایجاد کنند ولی آنها عاملی برای تغییر نیستند و این خود فرد هست که باید تغییر را شروع کند.

۲- برای ایجاد تغییر اکثر افراد نیاز دارند "شیوه ی #نگرش" و " #برداشت" خود را به طور جدی مورد #باز_بینی و تجدید نظر قرار دهند

🌴به عنوان مثال: 🐦
کبوتری مرتب لانه‌اش را عوض می کرد، چون بوی بد شدیدی را که پس از مدتی در آشیانه اش میپیچید نمیتوانست تحمل کند. روزی از ناراحتی پیش کبوتر سالخورده و با تجربه ای رفت و به تلخی از مشکل خود شکایت کرد و کبوتر سالخورده به او گفت: آن چیزی را که باید تغییر دهی #رفتار و #کردارت است تو عادت داری همان جایی که غذا میخوری ، مدفوع کنی.



پس هنگامی که ما #اندیشیدنمان را تغییر دهیم رفتار و درنتیجه #سرنوشتمان را #تغییر می دهیم.



📚 زندگی در صدف خویش گوهر ساختن است
دکتر علی صاحبي

@psychology_moshaveran