سوال همکار گرامی:
با سلام و وقت بخیر خدمت اساتید گرامی
میخواستم از تجربه شما اساتید اشتفاده کنم در اینکه لطفا بفرمایید به چه شیوه هایی ما میتونیم تدریس رو برای دانش آموزان جذاب کنیم .
من تدریس رو تازه شروع کردم .. هنوز تجربه ای ندارم .
خوشحال میشم از تجربیاتتون استفاده کنم 🙏🙏🌺
روش تدریس آقای #وحید_تمنا
"تفاوت روش من با بقیه در این است که: کلاس برای خود من باید لذت بخش باشه. یعنی #کلاس برای من #عاملی برای #رشد_خود_من است."
_سوال: رشد خودتون؟
یعنی شما، معتقدید که در کلاس هاتون اول باید رشد خودتون رو ببینید تا رشد بچه ها هم حاصل بشه.
آقای تمنا: "ترتیب نداره.
بلکه مهم اینه که: #فرایند_آموزش #دو_طرفه است. *هر دو طرف یاد میگیرند و یاد میدهند.*"
وقتي ما نيز معلمي ميكنيم، نه معلمي صرفاً به معناي آموزش و پرورش، بلكه معلمي در معناي، آموزش دادن به نزديكانمان، بتوانيم #مفاهيم_دروني آنها را با مفاهيم خودمان پيوند بزنيم.
#روح_آموزش، ارتباط برقرار كردن ميان مفاهيمي است كه در مغز ما ميگذرد با آنچه در مغز يادگيرنده صورت ميگيرد. اين يك مسير دو طرفه است. در واقع معلم نبايد فقط از آموزش دادن لذت ببرد بلكه بايد خود نيز در فرايند آموزش، #خودش_نيز_يادگيرنده باشد.
اگر در رابطهي دو نفر، روح آموزش به معنايي كه گفتم را شكل ندهيم اين اتفاقات ميافتد:
1. يا يك طرف رابطه، پذيرندهي محض ميشود، و رابطه مرید و مرادی شكل ميگيرد؛
2. يا يك طرف رابطه، قطع ارتباط ميكند، تا راه خود را برود؛ طلاق دروني شكل ميگيرد ؛
3. يا يك طرف رابطه، مصداق اين شعر ِ «خواه پند گير خواه ملال» ميشود كه دقيقاً يك شعر #ضد_آموزشي است؛ و بعد نصيحتكننده از نصيحتي كه كرد بر دوستي، خيالش راحت ميشود كه من كار خودم را كردم و آرامش او را فرا ميگيرد.
4. يا رابطهها، عمقشان را از دست ميدهند و رابطهها صوري ميشود و پر از تعارفات ميشود.
و لابد اتفاقات ديگر نيز در پي دارد...
همچنین یکی از شاگردانش که تجربه حضور در کلاس های آقای وحید تمنا را داشت، اینگونه بیان می کند:
"در زمان تدریسش آنقدر مسلط و با اطمینان نسبت به همه مطالب بود که تنها از یک موضوع صحبت نمی کرد و در خلال درس دادنش آنقدر سوال می پرسیدم و او به قدری ظریف و عمیق پاسخم را با مثال های متنوع و تحلیل های جذاب از کتاب های مختلف می داد که اشتیاقم برای پرسیدن سوال بعدی دو چندان می شد و اینگونه سر کلاس هایش خستگی برایم بی معنا ترین واژه ممکن بود."
به عبارت دیگر #تدریس یکی از ابزارهای مهم #یادگیری است.
@psychology_moshaveran
با سلام و وقت بخیر خدمت اساتید گرامی
میخواستم از تجربه شما اساتید اشتفاده کنم در اینکه لطفا بفرمایید به چه شیوه هایی ما میتونیم تدریس رو برای دانش آموزان جذاب کنیم .
من تدریس رو تازه شروع کردم .. هنوز تجربه ای ندارم .
خوشحال میشم از تجربیاتتون استفاده کنم 🙏🙏🌺
روش تدریس آقای #وحید_تمنا
"تفاوت روش من با بقیه در این است که: کلاس برای خود من باید لذت بخش باشه. یعنی #کلاس برای من #عاملی برای #رشد_خود_من است."
_سوال: رشد خودتون؟
یعنی شما، معتقدید که در کلاس هاتون اول باید رشد خودتون رو ببینید تا رشد بچه ها هم حاصل بشه.
آقای تمنا: "ترتیب نداره.
بلکه مهم اینه که: #فرایند_آموزش #دو_طرفه است. *هر دو طرف یاد میگیرند و یاد میدهند.*"
وقتي ما نيز معلمي ميكنيم، نه معلمي صرفاً به معناي آموزش و پرورش، بلكه معلمي در معناي، آموزش دادن به نزديكانمان، بتوانيم #مفاهيم_دروني آنها را با مفاهيم خودمان پيوند بزنيم.
#روح_آموزش، ارتباط برقرار كردن ميان مفاهيمي است كه در مغز ما ميگذرد با آنچه در مغز يادگيرنده صورت ميگيرد. اين يك مسير دو طرفه است. در واقع معلم نبايد فقط از آموزش دادن لذت ببرد بلكه بايد خود نيز در فرايند آموزش، #خودش_نيز_يادگيرنده باشد.
اگر در رابطهي دو نفر، روح آموزش به معنايي كه گفتم را شكل ندهيم اين اتفاقات ميافتد:
1. يا يك طرف رابطه، پذيرندهي محض ميشود، و رابطه مرید و مرادی شكل ميگيرد؛
2. يا يك طرف رابطه، قطع ارتباط ميكند، تا راه خود را برود؛ طلاق دروني شكل ميگيرد ؛
3. يا يك طرف رابطه، مصداق اين شعر ِ «خواه پند گير خواه ملال» ميشود كه دقيقاً يك شعر #ضد_آموزشي است؛ و بعد نصيحتكننده از نصيحتي كه كرد بر دوستي، خيالش راحت ميشود كه من كار خودم را كردم و آرامش او را فرا ميگيرد.
4. يا رابطهها، عمقشان را از دست ميدهند و رابطهها صوري ميشود و پر از تعارفات ميشود.
و لابد اتفاقات ديگر نيز در پي دارد...
همچنین یکی از شاگردانش که تجربه حضور در کلاس های آقای وحید تمنا را داشت، اینگونه بیان می کند:
"در زمان تدریسش آنقدر مسلط و با اطمینان نسبت به همه مطالب بود که تنها از یک موضوع صحبت نمی کرد و در خلال درس دادنش آنقدر سوال می پرسیدم و او به قدری ظریف و عمیق پاسخم را با مثال های متنوع و تحلیل های جذاب از کتاب های مختلف می داد که اشتیاقم برای پرسیدن سوال بعدی دو چندان می شد و اینگونه سر کلاس هایش خستگی برایم بی معنا ترین واژه ممکن بود."
به عبارت دیگر #تدریس یکی از ابزارهای مهم #یادگیری است.
@psychology_moshaveran