روانشـناسی برای زندگی | PsychollogyForLife
26.7K subscribers
15K photos
1.48K videos
210 files
13.6K links
هدف کانال « آموزش مهارت های زندگی و آموزش قوانین برای بهتر زیستن برای افزایش کیفیت در تمام ابعاد زندگی (مالی، روابط، جسمانی، معنوی) »

به حضورتان مفتخریم❤️
با انتشار پست های مفید حمایت کنید

جوابگویی تبلیغات فقط👇🏻
@Excellentefficiency
Download Telegram
#برشی_از_یك_کتاب

عشق وسواس گونه چیست؟

پس از تجربه ى بیش از دو دهه روان درمانى با مراجعان بى شمارى که داشته ام، توانستم چهار ویژگى اصلى را، که به من و همچنین مراجعانم نشان مى دهد آنها دچار وسواس وابستگى عاطفى اند (نه عشق)، به این صورت تشریح کنم:

✸ پیش از اینکه آنها به درد عشق (به خیال خودشان) دچار شوند، همواره در آرزو و حسرت و نوعى چشم انتظارى براى حضور عشقى در زندگى شان به سر مى برده اند.

✸ فرد گرایش و رغبتى ناخودآگاه و تشنگىِ خاصى دارد که خود را از آنِ دیگرى بداند یا دیگرى را از آن خود فرض کند.

✸ اغلب، این افراد به کسى چنین احساسات عاشقانه اى را مى ورزند که یا آنها را طرد کرده است یا بنا به دلایلى، نظیر ناهمگونى میانشان، برایشان دست نیافتنى تلقى مى شود.

✸ اگر فرد مورد علاقه شان آنان را طرد کند، به رفتارها و اعمال غیرمعقولانه یا خودتخریبى دست می‌زنند.

طول این کتاب، براى توصیف و تشریح شدت و تکرار رفتارهاى غیرمنطقى و خاص این افراد، همواره کلمه ى «وسواس» را به کار مى برم. از نظر واژه نامهٔ روان شناسى، وسواس در دو نوع «وسواس فکرى» و «وسواس عملى»، به تکرار و اصرار بر انجام مکرر رفتارها و بروز تفکراتى گفته مى شود که فرد از مهار و متوقف کردنِ آنها غالبا عاجز است و مقاومت در برابر چنین رفتارهایى او را دچار عجز و اضطراب مى کند؛ به عبارتى، تکرار برخى رفتارها و افکار پُراصرار و پى درپى (مانند وسواس عملىِ شست وشو یا وسواس فکرى شمارش اعداد). در این کتاب، به جاى کاربرد جداگانه ى اصطلاح وسواس عملى (رفتارى) و وسواس فکرى، تنها از واژهٔ وسواس یاد کرده ام که شامل هر دوى آنهاست.

وسواس عاشقانه جنسیت نمى شناسد؛ یعنى هم زن و هم مرد را مى تواند مبتلا کند و هریک مى توانند هم به این نوع وابستگى عاطفى وسواس گونه و ظاهرا عاشقانه به فرد دیگرى مبتلا شوند و هم ممکن است هدف یا سوژهٔ عشقى فرد دیگرى قرار بگیرند.

ادامه دارد ...

📕 گذر از عشق‌های سمی
( وقتی فراموش کردن رابطه‌ای عاشقانه به نظر دردناک و ناممکن می‌آید )
✍🏻 سوزان فوروارد
📝 مینا فتحی

👇🏻
@PsychollogyForLife
https://www.instagram.com/PsychollogyForLife
#برشی_از_یك_کتاب

وسواس عشقى، مجموعه اى از تناقضات

در نگاهى واقع گرایانه مى توان گفت که وسواس عشقى در حقیقت، هیچ شباهتى به عشق واقعى ندارد، بلکه صرفا کشش و اصرار شدید بر چنین احساسى، بیشتر شبیه اشتیاقى بیمارگونه براى داشتن چیزى است، چنان که حتى اگر با فرد مورد نظر رابطه هم داشته باشند، گویى هنوز برایشان کافى نیست. پس به دنبال عشق، توجه، تعهد و اطمینان خاطر بیشترِ فرد مقابل به خودشان و برعکس، هستند تا آنجا که مى بینیم رابطه اى ابتدا، به نظر کاملاً قوى و اطمینان بخش شروع شده است، اما خواسته ها و تقاضاهاى بى حدوحصر و کنترل و وسواسى که فرد عاشق در این مسیر از خود نشان مى دهد، رفته رفته معشوق را، اعم از زن یا مرد، به ورطهٔ ترک رابطه مى کشاند.

این دسته از افراد عاشق عموما بر احساسات غلیانى خود کنترل چندانى ندارند و تنها نیازهاى عاطفى وسواس گونه و افراطى و وابستگى هاى ناخودآگاهشان آنان را هدایت مى کند که این امر غالبا به قیمت قربانى شدن یا نادیده گرفته شدن خواسته ها و نیازهاى فرد مقابل تمام مى شود، درحالى که عشق سالم و منطقى مبتنى بر اعتماد و توجه و احترام متقابل است، وسواس عشقى لبریز از احساس مالکیت و ترسِ ازدست دادن فرد مقابل و حسادت است. وسواس هاى عاشقانه گاه مى توانند به خشونت کشیده شوند و خطرناک باشند. در مجموع مى توان گفت که در رابطهٔ عاشقانه ى مبتنى بر وسواس، اطمینان خاطر و آرامش و نهایتا حس خوب آزادى و اختیار وجود ندارد.

آیا شما هم یکى از این عاشقان وسواسى هستید؟

توجه داشته باشید که در این کتاب به هیچ وجه قصد نداریم بر هر احساس عاشقانهٔ قوى و ارتباطى شورانگیز برچسب وسواس عشقى بزنیم. به علاوه، من خودم شخصا آدم رمانتیکى هستم و براى این گونه احساسات ارزش و احترام قائلم. البته که من هم عاشقِ روشن کردن شمع سر میز شام و تماشاى فیلمى جالب یا اپرایى دیدنى و یا رقصى دونفره در سالن رقصم. صادقانه بگویم که من هم هنگام تجربهٔ جوانه زدن نخستین شکوفه هاى عشق در دوران جوانى ــ مانند بسیارى از افراد دیگر ــ رفتارها و احساساتى طوفانى از خود نشان داده ام و مراحلى را طى کرده ام که تا حد زیادى، مشابه رفتارهاى همین عشاق وسواسىِ مورد بحثمان در این کتاب بوده است، اما مى خواهم بگویم که ممکن است فرد درگیر رابطهٔ عاشقانهٔ پرکشش و شدیدى شود، اما وسواس گونه نباشد.

تفاوت و تمایز احساسات وسواس گونه و افراطى با عشق سالم در این است که نوع و شدت چنین عواطفى در مسیر عشقى طبیعى و سازنده رشد نمى کند. در نمودهاى رفتارى وسواسى هاى عاطفى در مسیر عاشقى شان مى بینیم که مى توانند خانواده شان را نادیده بگیرند، دوستانشان را کنار بگذارند و فعالیت هایى را که همواره بدان ها مى پرداختند، رها کنند تا سراپا، در فرد مقابل ذوب شوند و در این مسیر، همان طور که دنیایشان کوچک تر و محدودتر مى شود، انتظاراتشان از فرد مقابل و کنترلِ او بیشتر و بیشتر مى گردد. این افراد از معشوق خود نیز انتظار دارند که مانند آنان، توجه متقابل نشان دهد و در برابر خواسته ها و انتظاراتشان مقاومت نکند. بزرگ ترین کابوس عشق هاى این چنینى براى فرد عاشق این است که شاید روزى معشوقْ او را ترک کند.

غالبا زمانى که معشوق رغبتى به چنین فردى نشان نمى دهد یا او را ترک مى کند، عاشق حاضر نیست احساساتش و میل شدیدِ خواستن و داشتن معشوق را در وجود خود مهار یا متوقف کند. چه بسا که حتى بیش ازپیش، براى داشتن او و ادامهٔ ارتباطشان جرى تر و مصرّتر شود. در اینجا، به تعدادى از ویژگى هاى بارز این الگوى عاشقى مى پردازیم.

ادامه دارد ...

📕 گذر از عشق‌های سمی
( وقتی فراموش کردن رابطه‌ای عاشقانه به نظر دردناک و ناممکن می‌آید )
✍🏻 سوزان فوروارد
📝 مینا فتحی

👇🏻
@PsychollogyForLife
https://www.instagram.com/PsychollogyForLife
#برشی_از_یك_کتاب

❏ ماشهٔ این عشق غالبا با طردشدن و نادیده گرفته شدن کشیده مى شود


براى روشن ترشدن این مسئله که آیا شما در بروز احساستان به فردى که با او هم اکنون ارتباط دارید یا در گذشته داشته اید و یا در ارتباط خود با یکى از آشنایان و اطرافیان، درگیر نوع وسواس گونه اى از عشق شده اید یا خیر، فهرستى فراهم کرده ام که با پاسخ دادن به پرسش هاى آن، مى توانید به درک بهترى از موقعیت خود دست یابید.
برخى از این پرسش ها مى تواند حتى موجب بروز شرمندگى، احساس گناه، ناراحتى یا خشم در شما شود، اما لطفا سعى کنید پرسشنامه را تا انتها به پایان برسانید. چراکه این احساسات ناخوشایند نشان مى دهد که زنگى در وجود شما به صدا درآمده است و چیزهایى را از لایه هاى زیرین افکار و احساستان به سطح آگاهى تان مى کشاند. پس وقتى متوجه واقعیت ها و اشتباه بودن برخى مسائل شوید، براى اصلاح آن اقدام خواهید کرد.

پرسشنامه

۱. آیا پیوسته دلتنگ و بى قرار فردى مى شوید که کنارتان حضور ندارد یا از نظر عاطفى به شما علاقه اى ندارد و یا همیشه پیشتان نیست و از شما دور است؟
۲. آیا شما به امید آن روزى زندگى مى کنید که فرد مورد نظرتان از آنِ شما شود؟
۳. آیا تصور مى کنید که اگر فرد مورد نظر را خیلى دوست داشته باشید، او نیز به شما علاقه مند مى شود و عاشقتان خواهد شد؟
۴. آیا بر این باورید که اگر پیوسته و جدى پیگیر این فرد باشید، او نیز نهایتا شما را خواهد پذیرفت و به عشقتان روى خوش نشان خواهد داد؟
۵. آیا زمانى که این فرد شما را پس مى زند یا طردتان مى کند، میزان علاقه تان افزایش مى یابد؟
۶. آیا وقتى این فرد شما را پیوسته طرد مى کند، از دست او خشمگین مى شوید و حس انتقام در وجودتان زنده مى شود؟
۷. آیا از اینکه مى بینید این فرد شما را نادیده مى گیرد و پس مى زند، حس قربانى و مظلومیت به شما دست مى دهد؟
۸. آیا این فرد دنیاى ذهنى و افکارتان را تا بدین حد اشغال کرده که غذاخوردن و خوابیدن یا انجام کارهاى روزانه ى شما مختل شده است؟
۹. آیا تصور مى کنید زندگى شما تنها با این فرد معنا مى یابد؟
۱۰. آیا شما بى اختیار، پى درپى به او تلفن مى کنید؟ پیام مى دهید؟ یا زمانى طولانى، منتظر تماس یا پیامِ او مى مانید؟
۱۱. آیا بى خبر به در منزلش مى روید؟
۱۲. آیا دائما مى خواهید بدانید که این فرد کجاست؟ چه مى کند؟ با چه کسى است؟ آیا هرگز پنهانى، او را تعقیب کرده اید؟
۱۳. آیا هرگز پا را فراتر گذاشته و سعى کرده اید به این فرد یا اموالش (مانند اتومبیلش) آسیب برسانید یا به خودتان آسیب بزنید؟

اگر پاسخ شما به سه یا تعداد بیشترى از این پرسش ها مثبت باشد، مى توان گفت که درگیر یکى از همان وسواس هاى عشقى شده اید، اما بااین حال ناچار نیستید دچار هراس و تشویش شوید. چراکه این نوعِ عاشقى بیمارى ژنتیکى نیست که نتوانید از دام آن رهایى یابید، بلکه شما و بسیارى از افراد دیگر به کمک روشى معقول مى توانید بیاموزید که راه هاى منطقى و سالم تر دیگرى براى برآوردن نیاز به عشق و دوست داشته شدن وجود دارد. باید بدانید و مطمئن باشید که مى توانید بر وسواس غلبه یابید. کافى است بدانید مى توانید هر آنچه در پى باور و یادگیرى هاى اشتباه، وارد نظام رفتارى تان شده است، محو و کم رنگ و بى تأثیر کنید. براى اینکه بتوانید خود را از اسارت تارهاى چسبنده ى عشق وسواسى خلاص کنید، باید ابتدا دریابید که این نیرو و احساسات تا چه میزان بر زندگى شما تأثیر گذاشته و آن را تحت کنترل خود درآورده است. هرچند مطمئنم گفتنش آسان تر از عمل به آن است. رفتارهاى وسواس گونه و اختلالات فکرىِ وسواسى خودبه خود سازوکارها و اهرم ها و دکمه هاى خاص، یعنى انکار و پنهان کارى، و همچنین پیچیدگى منحصربه فرد خود را دارند، اما من به شما نشان مى دهم که چگونه با شناسایى درست این اهرم ها و آگاهى از سازوکار آنها مى توانید تغییرات مثبتى در زندگى خود پدید آورید.

توجه
اگر در پاسخگویى به پرسشنامه اى که در صفحه ى پیش ارائه شده است، به آخرین پرسش پاسخ مثبت داده اید، باید علاوه بر مطالعهٔ این کتاب، از مشاور یا روان شناس نیز کمک بگیرید. چراکه ممکن است به خود یا فرد دیگرى آسیب برسانید.

ادامه دارد ...

📕 گذر از عشق‌های سمی
( وقتی فراموش کردن رابطه‌ای عاشقانه به نظر دردناک و ناممکن می‌آید )
✍🏻 سوزان فوروارد
📝 مینا فتحی

👇🏻
@PsychollogyForLife
https://www.instagram.com/PsychollogyForLife
#برشی_از_یك_کتاب

عقدهٔ ناجى بودن

همه ى آدم ها در زندگى شان مشکل دارند، اما مشکلات او همیشه خیلى پیچیده به نظر مى آمد. واقعا دلم برایش مى سوخت. تصور مى کردم باید هر طور شده، کمکش کنم. خیال مى کردم اگر بتوانم او را از ورطهٔ این مشکلات بیرون بکشم، دیگر همه چیز درست خواهد شد. واقعا چه آدم ابله و خوش خیالى بودم!

برخى افراد که گرایش هاى وسواسى عاطفى دارند، یعنى بعضى از این عاشقان وسواسى، ناخودآگاه و مانند آهن ربا، به سوى افرادى کشیده مى شوند که مشکلات و درگیرى هاى زیادى در زندگى داشته اند یا دارند، نظیر فردى که از عهدهٔ پیداکردن هیچ شغلى یا ادامهٔ آن برنمى آید، شخصى معتاد یا الکلى که همواره درگیر مشکلاتى، مانند بى انگیزگى و تنبلى، است. برخى از این افراد ممکن است دچار اختلالات جنسى مزمن باشند یا در نمونه هاى خشن ممکن است سوءپیشینه هاى اخلاقى، قانونى یا ضرب وشتم داشته باشند، اما مشکلاتشان هرچه باشد، فردى که با آنها رابطهٔ عاشقانه دارد، سخت بر این باور است که مى تواند مانند یک ناجى، فرد مورد نظر را از ورطهٔ این مشکلات و ناکارآمدى ها نجات دهد. این عاشقان وسواسى بر این تصور اشتباه اند که اگر مثلاً در برابر چنین فردى عشق زیادى از خود بروز دهند یا به او خدمت کنند و یا هرچه در چنته دارند آشکار کنند و بیش از اندازه، وى را مهم شمارند و به او توجه نشان دهند، مى توانند معشوق یا همسر مطلوبى از فرد مورد نظر بسازند که همواره آرزویش را داشته اند.

نوع متفاوتى از پیگیرى معشوق

هر رابطهٔ وسواسىِ عاطفى ـ عاشقانه که ما تاکنون در این کتاب بدان ها پرداخته ایم، طردشدن محور اصلى پدیدآمدن این معضلات است، اعم از اینکه فرد مقابل به مرور قطع رابطه کرده باشد یا با فرد دیگرى رابطه داشته باشد، اما در اینجا، ما با نوع دیگرى از این عاشقان وسواسى مواجهیم، یعنى ناجى ها؛ کسانى که همواره به نوعى، درگیر رابطه با فرد مقابلشان هستند. حتى مى بینیم که بسیارى از این ناجى ها با فرد مورد نظرشان زندگى یا ازدواج مى کنند. ظاهرا فرد وسواسى در این رابطهٔ نزدیک و هم زیستى تنگاتنگ، دیگر نیازى ندارد که فرد مقابل را دائما تعقیب کند و پیگیر کارهایش باشد. چراکه همواره کنار اوست، اما بااین حال، این دسته هم در دایرهٔ معیوبى از پیگیرى هاى معشوق (اما به شکلى متفاوت) گرفتار و اسیرند.

نیاز به اینکه به تو نیاز داشته باشند

وقتى ناجى در رابطه با فرد مقابل، به نقطه اى برسد که حس کند معشوق به وجود او نیاز دارد و بدون او نمى تواند زندگى کند، گویى بر ترسى که هر عاشقى دارد، یعنى ترس از طردشدن و پایان رابطه، غلبه مى کند و دیگر خیالش راحت است که معشوقش به او وابسته است و بدون او نمى تواند به زندگى اش ادامه دهد و همواره کنارش مى ماند. پس جاى تعجبى ندارد که بسیارى از این افراد که گرایش هاى نهفتهٔ عاشق وسواسى بودن را دارند، به سوى افراد مشکل دار کشیده مى شوند و عهده دار نقش ناجى مى گردند.

ایمان این افراد به توانایى خود براى حل مشکلات فرد مورد علاقه شان و کشیدن بار مسئولیت هاى او، از نیاز به «مورد نیازبودنشان» تغذیه مى شود، اما واقعیت گزنده این است که چنین باور نادرستى هرقدر هم که قوى باشد، قادر به فائق آمدن بر مشکلات فرد مقابل و کمک به حل آن نیست. به عبارتى، برخلاف ناجى ها و قهرمانان افسانه اى، این گونه ناجى هاى عاشق هرگز پیروز از میدان بیرون نمى آیند.

ادامه دارد ...

📕 گذر از عشق‌های سمی
( وقتی فراموش کردن رابطه‌ای عاشقانه به نظر دردناک و ناممکن می‌آید )
✍🏻 سوزان فوروارد
📝 مینا فتحی

👇🏻
@PsychollogyForLife
https://www.instagram.com/PsychollogyForLife
#برشی_از_یك_کتاب

آیا شما هم یک ناجى هستید؟

براى اینکه کمکتان کنم تا بدانید آیا شما هم یکى از این ناجى هاى ازخودگذشته هستید، پرسشنامه اى تهیه کرده ام و فهرستى از رفتارهاى مذکور را در اینجا برایتان ارائه مى کنم.

توجه داشته باشید که هیچ ایرادى ندارد اگر به فرد مورد علاقه تان یا همسرتان براى حل مشکلات و غلبه بر دردسرهایى که به وجود مى آورد، یارى رسانید مشروط به اینکه چنین مشکل تراشى هایى پیوسته و مکرر رخ ندهد. براى خود ما نیز پیش مى آید که گاه نیاز به دستى داریم که به یارى مان بیاید، اما اگر حل مشکلات و درگیرى هاى فرد مقابلتان به موضوع اصلى و محور زندگى روزانه تان تبدیل شود و شما بیشتر از او براى رفع مشکلاتش بکوشید و فرد مقابل انگیزه و انرژى و تلاش کمى براى به عهده گرفتن مسئولیت ها و حل مسائلش نشان دهد، پس مى توان گفت که شما یک ناجى هستید. لطفا قدرى وقت بگذارید و فهرست زیر را بررسى کنید تا بدانید که آیا شما هم یک ناجى هستید یا خیر.

تصور مى کنید که مى توانید فرد مقابلتان را عوض کنید؟

۱. براى اینکه ناکارآمدى یا بى مسئولیتى و یا خطاهاى او را جبران و مخفى کنید و یا از او هنگام رویارویى با عواقب خطاهایش محافظت کنید، ناچارید پیوسته دروغ بگویید.
۲. شما دائما در حال نجات او از مشکلات مالى اش هستید.
۳. فرد مقابل مرتب از شما پول قرض مى گیرد و کمتر پیش مى آید پول شما را پس دهد.
۴. فرد مورد نظر دربارهٔ گذشته، خانواده، ازدواج یا روابط قبلى اش و یا شغلش دائما به شما دروغ مى گوید.
۵. بارها به شما خیانت کرده است و شما او را بخشیده اید.
۶. مواد مخدر یا الکل مصرف مى کند.
۷. قمارباز است.
۸. در اَشکال گوناگونِ عاطفى، زبانى یا فیزیکى، شما را آزار مى دهد یا به شما آسیب مى رساند.
۹. دائما درگیرى ها و مشکلات قانونى پیدا مى کند.

شما دائما درگیرید

۱. سعى مى کنید او را به جلسات ترک اعتیاد یا روان درمانى ببرید.
۲. سعى مى کنید به او کمک کنید اعتیاد یا عادت مضرى را ترک کند، مانند قمارکردن، مشروب خوارى.
۳. سعى مى کنید برایش شغلى دست وپا کنید.
۴. به او کمک مى کنید تا بر مشکلات یا نارسایى هاى جنسى اش فائق آید.
۵. از اینکه نمى توانید مشکلاتش را حل کنید یا کمکش کنید آنها را حل کند، احساس بى کفایتى و گناه مى کنید.
۶. دائم سعى مى کنید به او بفهمانید که اگر رفتارهاى مخرب و نادرستش را تغییر دهد، چقدر همه چیز بهتر خواهد شد.

حتى اگر یکى از عبارات مذکور توصیف حال شما باشد، مى توان گفت که یک ناجى هستید؛ یعنى بدون اینکه تردیدى به خودتان راه دهید، در حال یافتن راه حل هایى براى کمک به حل مشکلات طرف مقابلتان هستید. این معضلات مى تواند مشکلات مالى، جنسى، عاطفى یا اعتیاد باشد و در حیطهٔ توان یا تخصص شما هم نباشد. میزان زیادى از وقت و انرژى شما صرف برطرف کردن و حل مشکلات مى شود طورى که غالبا احساس بى رمقى و خستگى مى کنید.

ادامه دارد ...

📕 گذر از عشق‌های سمی
( وقتی فراموش کردن رابطه‌ای عاشقانه به نظر دردناک و ناممکن می‌آید )
✍🏻 سوزان فوروارد
📝 مینا فتحی

👇🏻
@PsychollogyForLife
https://www.instagram.com/PsychollogyForLife
#برشی_از_یك_کتاب

عوضی‌های جذاب

متأسفانه دنیا پر از آدم هایى است ظاهرا جذاب، که هیچ بویى از وجدان، اخلاق، تعهد یا پشیمانى از آسیبى که به دیگران مى زنند نبرده اند. آنها استادانه فردى را که عاشقشان شده است، به انحاى مختلف بازى مى دهند و از او سوءاستفاده مى کنند. البته یکى از انواع این سوءاستفاده ها بهره ورى مالى و جنسى و عاطفى است. اصطلاحا در روان شناسى، به این افراد «جامعه ستیز» یا «مردم ستیز» مى گویند.

جامعه ستیزها یا به عبارتى، مردم ستیزها در شروعِ هر رابطه اى مى توانند شخصیت هایى جذاب، تأثیرگذار، مبهم، اغواگرایانه، نمایشى، پیگیر و ناامید از خود بروز دهند که دائما شما را با کارهایشان غافلگیر مى کنند. آنها ابتدا، عواطف و احساسات و هیجان مى پراکنند، هاله اى از اتفاقات جذاب و جالب و متفاوت، نظیر عشق، ماجرا، دست ودلبازى، توجه، پیشنهادهاى جذاب، و زمانى که حرف مى زنند گویى کلمات از اعماق وجودشان با صداقت بیرون مى آید.

سوسیوپات ها در بدو ورود به دوستى ها و رابطه ها و دایره هاى انسانى، ابتدا خیره کننده و معصوم و باتوجه مى آیند و وانمود مى کنند که به شما اهمیت مى دهند. به همین دلیل، دلنشین و دوست داشتنى به نظر مى آیند، قول و قرارها و گفته هایشان آنها را از درون و بیرون باورکردنى جلوه مى دهد، اما همهٔ اینها تنها از درونى خالى نشأت مى گیرد و ریشه در هیچ خاکى ندارد. اینها خود آسیب خورده هاى بزک شده اند؛ یعنى خود را با تزئیناتى مانند توجه، درک، دوست داشتن و همدلى مى آرایند و همچون شیطان، به زندگى شما قدم مى گذارند. سوسیوپات ها سوءاستفاده گرند، به شکلى مزمن دروغگو و متظاهرند و از همه بیشتر، بازیگر و بازى دهنده اند. روش زندگى شان به طریقى است که براى هرکسى که به آنها اطمینان کرده است یا دوستشان دارد و عاشقشان است و یا روى آنان سرمایه گذارى کرده است، رنج و عذاب و دردسر به جا مى گذارند و سرانجام، رذیلانه و طلبکارانه طرف مقابل را ترک مى کنند.

آسیب هایی که این افراد به طرف مقابل مى زنند مى تواند در رابطه اى دونفره در قالب دوستى، عاطفى یا سرمایه گذارى مالى و تجارى روى دهد، اما نکتهٔ توجه برانگیز این است که ازآنجاکه چنین افرادى به دلیل آسیب هاى کودکى و اتفاقاتى که در دوران رشدشان پشت سر گذاشته اند، فاقد بن مایه هاى طبیعى و رشدیافتهٔ عاطفى و احساسى‌اند، پس معمولاً در این ماجراها خودشان کمترین آسیب ها و زخم هاى عاطفى را مى خورند و فقط طلبکارانه و با انواع توجیهات از معرکه مى گریزند.

در لایه هاى عاطفى و شخصیتى آنها گیرنده هاى اخلاق و وجدان و تمامى عواملى که مى تواند کسى را دچار احساس عذاب وجدان، گناه، اضطراب یا قضاوت اخلاقى کند، شکل نگرفته یا بد شکل گرفته است و یا اصلاً وجود ندارد. به همین دلیل، از اینکه کسى را بیازارند، از او سوءاستفاده کنند یا به او از نظر عاطفى و مالى و غیره آسیب بزنند، ملالى به خود راه نمى دهند.

ادامه دارد ...

📕 گذر از عشق‌های سمی
( وقتی فراموش کردن رابطه‌ای عاشقانه به نظر دردناک و ناممکن می‌آید )
✍🏻 سوزان فوروارد
📝 مینا فتحی

👇🏻
@PsychollogyForLife
https://www.instagram.com/PsychollogyForLife
#برشی_از_یك_کتاب

همه می‌خواهند بهتر و قوی‌تر باشند. مهم نیست که چه رؤیایی داشته باشیم و چه برنامه‌ای برای رسیدن به آن بریزیم. رفتارهای ما در تک‌تک قدم‌های مسیرمان مؤثر هستند. به همین دلیل، خیلی مهم است که بدانیم ریشه این رفتارها چیست، چطور می‌توانیم آن‌ها را کنترل کنیم و از همه مهم‌تر، رفتارهایمان را به نفع خودمان تغییر بدهیم.

واقعیت این است که تغییر سخت نیست، اما زمان‌بر است. اگر عوامل مؤثر بر رفتارهایمان را بشناسیم و برای تغییر آن‌ها تلاش کنیم، کم‌کم با جهان تازه‌ای روبرو می‌شویم؛ دنیایی که در آن، رسیدن به رؤیاها غیرممکن نیست، دنیایی که در آن سریع عقب‌نشینی نمی‌کنیم، از کوره در نمی‌رویم و بالغ زندگی می‌کنیم.

پس بهتر است با بررسی و شناخت این عوامل مؤثر، یک‌بار برای همیشه در مسیر درست قدم برداریم. درنهایت، فراموش نکنید که اگر دیگران می‌توانند این کار را انجام دهند، شما نیز می‌توانید!

📖 همه چیز را تغییر بده
💭 کری پترسون، جوزف گرنی، دیوید مکسفیلد، ران مک میلان و ال سوئیتزلر

👇🏻
@PsychollogyForLife
https://www.instagram.com/PsychollogyForLife
#برشی_از_یك_کتاب

(ادامه) عوضی‌های جذاب
اغلبِ اوقات، قربانیانِ سوسیوپات ها ناجى ها هستند. زیرا ناجى ها دهنده و بخشنده و ازخودگذشته اند و به راحتى به خاطر دیگران، از مسیر خود خارج مى شوند. ازآنجاکه سوسیوپات ها در فریفتن و جلب اعتماد و نقش بازى کردن بسیار تبحر دارند، معمولاً در برخورد با ناجى ها دست خالى بازنمى گردند. جالب است که نیت اولیهٔ سوسیوپات ها براى این تلاش هاى فریبکارانه بهره ورى یا سوءاستفاده هاى مالى و موقعیتى است.

سوسیوپات ها در رابطه شان به سرعت و باشتاب پیش مى روند؛ یعنى پیش از آنکه فرد مقابلشان در رابطهٔ عاشقانه فرصت و اقبال کافى براى شناخت واقعى و درستِ آنها پیدا کرده باشد، خود را رفیق و شریک یا دوست و همخانهٔ او مى یابند.

اگر شما هم، دائما در حال کمک به معشوقتان یا نجات او از گرفتارى هاى مالى و شغلى اش هستید (اگر وسوسه شده اید مبلغ چشمگیرى به او به اسم قرض و سرمایه گذارى یا از سر لطف بدهید)، حتما با یک روان شناس، وکیل یا مشاور مالى مشورت کنید و همه چیز را به دقت، از نظر قانونى بررسى کنید تا در پى تعارف، دوستى، رفاقت، معرفت، اعتماد و نظایر آن، بعدها کاسهٔ خودملامتى و چه کنم دست تان نگیرید.

غالبا زمانى که با شخص سوم یا وکیل و یا مشاور مشورت مى کنید، فرد مورد نظر عصبانى و ناخشنود مى شود و شما را به بى اعتمادى متهم مى کند، اما هرگز فراموش نکنید که دادوستدهاى مالى هرگز و هرگز نباید با روابط عاطفى آمیخته شود وگرنه اغلب، مغبون و خسران زده و حتى بدهکار از ماجرا بیرون مى آیید.

سوسیوپات‌ها در رویارویى با شکار مورد نظرشان ماهى کامل و درخشان و نورانى مى نمایند، اما زمانى که طرف مقابل را ترک مى کنند، همچون ماهى در خسوف کامل اند و فرد را با دنیایى غمبار و آسیب خورده تنها مى گذارند. احساس بازیچه شدن و مورد سوءاستفاده قرارگرفتن رایج ترین حس قربانیانِ این گونه افراد است.


ادامه دارد ...

📕 گذر از عشق‌های سمی
( وقتی فراموش کردن رابطه‌ای عاشقانه به نظر دردناک و ناممکن می‌آید )
✍🏻 سوزان فوروارد
📝 مینا فتحی

👇🏻
@PsychollogyForLife
https://www.instagram.com/PsychollogyForLife
#برشی_از_یك_کتاب

مخاطب هم‌وسواسى

همیشه شنیده ایم که مى گویند وقتى در رابطه اى مشکلاتى پیش مى آید، معمولاً هر دو مقصرند، اما این کلیت دربارهٔ بسیارى از کسانى که مخاطب یا مورد علاقهٔ عاشق وسواسى اند دلالت نمى کند. گاه مى بینیم برخى از این افراد حتى خبر ندارند که یکى این گونه عاشقشان است. عده اى هرگز کارى نمى کنند که عاشق وسواسى را به دنبال خود بکشانند و نقشى در پدیدآمدن چنین علاقه اى ندارند یا اگر رابطه اى با عاشقى وسواسى داشته اند و تمام شده است، دیگر حرکتى از آنان سر نمى زند که طرف مقابل را براى ادامهٔ رابطه ترغیب کنند، حتى سعى مى کنند چنین فردى را کاملاً از زندگى شان بیرون بیندازند. این دسته از مخاطبانِ عاشقان وسواسى نه تنها آنها را ترغیب نمى کنند، بلکه از چنین احساس شدید و غیرمنطقى نیز گریزان اند؛

اما دسته اى از مخاطبانِ این عاشقان به اندازهٔ خود وسواسى هاى عاطفى، با آنها و عشق وسواس گونه و شدیدشان در هم تنیده اند. آنها عمدى یا ناخودآگاه به گونه اى رفتار مى کنند و واکنش نشان مى دهند که عشاق وسواسى ترغیب مى شوند دنبالشان روند یا اینکه آشکارا نشان نمى دهند که رغبتى براى برقرارى رابطه ندارند. در حقیقت، این گروه از مخاطبانِ عاشقان وسواسى به مراتب، دچار گرایش هاى وسواس گونهٔ عاطفى اند؛ یعنى آنها نیز مانند عشاق سمج وسواسى، نیاز و گرایش هایى براى چنین هیجاناتى و همچنین ترس از طردشدگى و خلأهاى عاطفى دارند. من این دسته از مخاطبان عاشقان وسواسى را که خود شریک جرم و همدست این تعقیب و گریزها و اصرارها هستند، «مخاطبان هم ـ وسواس» مى نامم.

روابط هم‌وسواس‌گونه

در روابطِ هم‌وسواسى، مرزهاى تعیین کننده ى میزان وسواسى بودن هر دو طرف کاملاً مخدوش و غیرشفاف است. الگوهاى تکرارى و ناسالم در قهر و آشتى هاى پى درپى، از اتفاقات رایج در روابط عاطفى عشق هاى هم ـ وسواسى است. هرچند فرد مخاطبِ عاشق وسواسى که خود فردى هم‌وسواسى است، هیچ گاه حقیقتا رابطه را قطع نکرده است و براى همیشه پى کارش نمى رود، اما عاشق وسواسى را فردى توصیف مى کند که نه مى تواند با او زندگى کند، نه رها و فراموشش کند. ماهیت چنین رابطه هایى به این گونه است که انرژى هر دو طرف را همواره در حالتِ بلاتکلیفى و نوسان تخلیه مى کند و برایشان نیرو و توانى نمى گذارد و ناتوان و منفعل نگهشان مى دارد.

📌آیا شما یک هم‌وسواسى هستید؟

براى اینکه دریابید آیا حقیقتا فردى هم ـ وسواسى هستید یا خیر، پرسشنامه اى طرح کرده ام که بیانگر تعارضات عاطفى است که هم‌وسواسى ها در رابطه اى عاطفى تجربه مى کنند.

به عنوان مخاطبِ عاشقى وسواسى،
۱. آیا مانند توپ پینگ پنگ، دائما در حال رفت وبرگشتِ عاطفى میان احساس دوست داشتن و رنج و مضیقه هستید؟
۲. آیا لحظه اى احساس مى کنید عاشق فرد مقابلتان هستید و لحظهٔ دیگر از دست او خشمگین و گریزانید؟
۳. آیا به دلیل علاقهٔ فراوان فردى که عاشق شماست، همزمان احساس دوست داشته شدن و محدودیت مى کنید؟
۴. آیا هیجانات غیرعادى رابطه تان آن را برایتان جذاب مى کند؟
۵. آیا زمانى که براى دفاع از اختیارات و حقتان در مقابل آن فرد مى ایستید، احساس گناه مى کنید؟

اگر پاسختان به یکى از این پرسش ها مثبت باشد، به احتمال زیاد، نقش شما در این رابطه هم ـ وسواسى است که به دلیل درگیربودن در رابطه اى پُرفرازونشیب و متلاطم نمى توانید آن بخش از رفتارهاى خود را که عاشق وسواسى تان آنها را چراغ سبز تلقی کرده و در پى اش همچنان به قلاب رابطه و پیگیرى آویزان مانده است، ببینید و تشخیص دهید. حال این رفتارها مى تواند آگاهانه یا ناآگاهانه باشد، منفعل یا فعالانه باشد، اما تا زمانى که بینشى واضح دربارهٔ ماهیت چنین رفتارهایى و نقش و تأثیرشان در رابطه تان نیابید، هر نوع تغییر و تحولى سخت و فرسایشى خواهد بود.

ادامه دارد ...

📕 گذر از عشق‌های سمی
( وقتی فراموش کردن رابطه‌ای عاشقانه به نظر دردناک و ناممکن می‌آید )
✍🏻 سوزان فوروارد
📝 مینا فتحی

👇🏻
@PsychollogyForLife
https://www.instagram.com/PsychollogyForLife
#برشی_از_یك_کتاب


❏ وقتى قطع رابطه کارى است بس دشوار!

متأسفانه تعداد اندکى از افراد مى توانند به آسانى و با قاطعیت، تصمیم نهایى خود را مبتنى بر پایانِ رابطه، شفاف و مستقیم مطرح کنند و روى میز طرف مقابل بگذارند و سپس به رابطه شان پایان دهند. برخى افراد وقتى مى کوشند که به طرف مقابل بفهمانند دیگر رغبتى به ادامهٔ رابطه ندارند، دچار مشکل مى شوند و در تقلایى وقت گیر دست وپا مى زنند، اما سستى اکثر کسانى که نمى توانند به راحتى و آشکارا رابطه شان را پایان بخشند، به دلیل احساساتى، نظیر حس گناه، تمایلات و کشش هاى جنسى یا ترحم و دلسوزى، است.

ضرورت صراحت بیان

صریح گویى یا صراحت بیان عبارت است از: فرد بدون اینکه قصد دشمنى داشته باشد، خواسته و تمایل یا نظرش را بى پروا و صادقانه همان زمان ابراز کند. در روابط عاشقانهٔ وسواسى که یکى از طرفین قصد دارد رابطه را پایان بخشد، صریح گویى گامى فراتر از آشکارکردن نظر خود است. در چنین روابط و شرایطى، زمانى که فرد صددرصد اطمینان مى یابد که نمى خواهد رابطه را ادامه دهد، نه تنها باید آن را صراحتاً با فرد مورد نظر در میان بگذارد، بلکه باید در مسیر تحقق این تصمیم آماده باشد تا هر اقدامى که لازم است انجام دهد.

قطع رابطه با عاشقى وسواسى بى تردید مستلزم تقلا و دست وپازدن هاى فراوانى است. معشوق مى خواهد رابطه را خاتمه دهد و عاشق مى خواهد به هر قیمتى که شده مانعش شود. افرادى که مى خواهند با موفقیت، رابطه شان را تمام کنند، باید بر دلایل خود براى قطع رابطه تکیه کنند و از طریق گفت وگویى واضح، بر سر تصمیم خود بایستند و از رفت وبرگشت هاى احساسى و تغییرات لحظه اى تصمیم خود اجتناب ورزند.

فراموش نکنید که عاشق هاى وسواسى ادعا مى کنند که بهتر از خودتان از دل شما خبر دارند. پس مراقب باشید که در دام چنین ادعاها و گفت وگوهایى گرفتار نشوید. در عوض، با بیان صریح و بى پرده از او بخواهید که دست از سر شما بردارد وگرنه از طریق دیگرى اقدام خواهید کرد. دست از توضیح و توجیه هاى اضافه بردارید. زیرا این کار فقط موقعیت شما را به آب گل آلودى تبدیل مى کند که براى طرف مقابل شرایط ماهیگیرى را فراهم مى آورد؛ یعنى با توضیح و توجیه، به او این پیام را مى دهید که جایى براى امیدوارى هست. تا زمانى که شما به گفت وگو ادامه دهید، عاشق وسواسى امیدش را از دست نخواهد داد.

عاشقان وسواسى یا وابسته در واقع، به کوچک ترین توجه یا کنجکاوىِ فرد مقابل حساسیت نشان مى دهند؛ یعنى سعى مى کنند آن را همچون روزنه اى مبتنى بر عدم اطمینانِ معشوق بر قطع رابطه بدانند تا دوباره تلاش شان را براى بازگرداندن او از سر گیرند. در بعضى موارد، گاه ممکن است بتوان ارتباط کم رنگى را با برخى افرادى که پیش تر در زندگى مان بوده اند، حفظ کرد، اما همواره باید محتاط و مراقب بود. چراکه اغلب اینها بسیار راغب اند که رابطه شان را همچون گذشته ادامه دهند. واقعیت محض دربارهٔ بسیارى از این رابطه ها این است که بهتر است هر رابطه اى بعد از پایان یافتن، در هیچ قالب و روندى، ادامه پیدا نکند.

ادامه دارد ...

📕 گذر از عشق‌های سمی
( وقتی فراموش کردن رابطه‌ای عاشقانه به نظر دردناک و ناممکن می‌آید )
✍🏻 سوزان فوروارد
📝 مینا فتحی

👇🏻
@PsychollogyForLife
https://www.instagram.com/PsychollogyForLife
#برشی_از_یك_کتاب

برخورد صریح به جاى گفتار صریح

گاهى اوقات بیان شفاف و مستقیم ــ حتى صریح ترین و ظالمانه ترین ها ــ نیز کافى نیست و کارى از پیش نمى برد. در اینجا، به چند نمونه از رفتارها و واکنش هاى صریح اشاره مى کنیم:

• قطع کردن تلفن یا پاسخ ندادن، همچنین تغییردادن شماره  تلفن.

• بازگرداندن نامه ها و کارت هاى بازنشده به طرف مقابل.

• پس دادن هدایاى ارسالى یا هدایایى که پیش تر دریافت کرده اید.

• درخواست از دوستان مشترک بابت دعوت نکردن همزمان شما و طرف مقابلتان به مهمانى.

• اجتناب از بازکردنِ در روى آن فرد.

• تلفن کردن به نگهبان ساختمان یا پلیس.

• در صورت احساس خطر، اقدام به گرفتن منع قانونىِ دیدار و نزدیک شدن به شما و منزلتان و محل کارتان.

براى اینکه تند و صریح با طرف مقابل برخورد کنید، نیازى به مشاور و روان درمانگر ندارید، بلکه فقط کافى است چنین واکنش هایى از خود بروز دهید. هرچند چنین رفتارهایى ابتدا، خشن و تند به نظر مى آیند و گمان مى کنید کار سختى است، اما زمانى که فرد مقابل حاضر به گوش دادن به صحبت ها و خواسته هاى شما نیست و رهایتان نمى کند، درمى یابید که این گونه رفتارکردن خیلى هم سخت نیست. چراکه چارهٔ دیگرى پیش پاى شما نمى گذارد. من به شما قول مى دهم که اکثر عاشقان وسواسىِ کنه و دائم المزاحم با چنین برخوردهایى رفته رفته رهایتان خواهند کرد.

مى دانم که بسیارى از شما از اینکه به فرد مقابل و عاشق سابقتان بگویید که رهایتان کند، حس بدى دارید، اما به این مسئله توجه نکنید. چراکه این احساس گناه واقعا به معناى این نیست که شما کار بدى انجام مى دهید، بلکه تنها به این معناست که شما کارى را مى کنید که به انجامش عادت ندارید و براى اینکه بتوانید به رابطه تان با او خاتمه دهید، ناچارید که با چنین حس گناهى کنار بیایید تا بتوانید زندگى عادى خود را از سر بگیرید. بدانید که این احساس گناه نهایتا کم رنگ خواهد شد، اما اگر این گونه برخورد نکنید، چنین رابطهٔ آزاردهنده و یک طرفه اى هرگز پایان نخواهد یافت.

ادامه دارد ...

📕 گذر از عشق‌های سمی
( وقتی فراموش کردن رابطه‌ای عاشقانه به نظر دردناک و ناممکن می‌آید )
✍🏻 سوزان فوروارد
📝 مینا فتحی

👇🏻
@PsychollogyForLife
https://www.instagram.com/PsychollogyForLife
#برشی_از_یك_کتاب

✸زمانى که رهایى
از عاشق وسواسى برایتان هزینه هاى دیگرى نیز دارد

گاه براى اینکه کاملاً رابطه تان را با عاشقى سمج که به شما چسبیده است و رهایتان نمى کند، تمام کنید، برخوردهایى جدى و واکنش هایى تند نشان مى دهید که نه تنها از لحاظ عاطفى، برایتان هزینه بردار است، بلکه از برخى جهات دیگر هم برایتان گران تمام مى شود، مثلاً برخى از این عاشقان وسواسى از موقعیت هاى اجتماعى و قدرت خود براى تعقیب و تهدید فرد مقابل سوءاستفاده مى کنند، مثلاً افراد سیاسى، مذهبى، رؤساى ادارات، پزشکان، مدرسان مى توانند با به خطرانداختن موقعیت فرد مقابل و تهدید و ارعاب، او را وادار به ادامهٔ رابطه کنند. بى تردید چنین شرایطى قطع رابطه را براى آن فرد پیچیده تر مى کند.

همواره به یاد داشته باشید که برقرارى رابطهٔ عاطفى با فردى که در جایگاهى بالاتر از شما یا موقعیتى مهم قرار دارد، امرى حساس و پرمخاطره است، به خصوص که فرد مقابلْ عاشقى وسواسى و کنترل کننده هم باشد. چراکه اگر بخواهید رابطه تان را با او پایان دهید، ممکن است گرفتار خشم و تنبیه یا حتى واکنش هاى شدیدتر او بشوید. درحالى که رهاشدن از چنگال عاشق وسواسى که دخلى به موقعیت شغلى و اجتماعى شما ندارد، به این سختى و پیچیدگى نیست.

باج‌گیرى عاطفى

عجیب نیست که عاشق وسواسى براى ممانعت از قطع رابطه، شما را تهدید به خودکشى کند؛ یعنى نهایتِ فشار و آزار روانى.

واقعیت این است که خودکشى انتخابى شخصى و فردى است؛ یعنى اگر فردى با اسلحهٔ تهدید به خودکشى مى خواهد فرد دیگرى را به اسارت بگیرد، باید بدانید که شما مسئول تهدید به خودکشى و حتى خودکشى او نیستید. او مى تواند انتخاب شخصى اش را در این رابطه داشته باشد. آنچه حائز اهمیت است و منطق حکم مى کند این است که هیچ کس نباید به دلیل چنین تهدیدهایى، از سر اجبار و نارضایتى به رابطه اى باطل شده ادامه دهد.

اگر شما هم، در پى تصمیم براى جدایى از دیگرى، تهدید شدید، مى توانید تهدید را جدى و واقعى تلقى کنید، اما نه به این معنا که مسئولیت تصمیم هاى فرد مقابل بر گردن شماست و شما مقصرید. مهم ترین کارى که از دست تان برمى آید این است که او را ترغیب کنید با مشاور، روان پزشک یا روان شناس صحبت کند. همچنین اگر خانواده و دوستانى صمیمى دارد که به او اهمیت مى دهند و با او رابطهٔ نزدیک و تنگاتنگى دارند، مى توانید آنها را از تهدید وى مطلع کنید تا کنارش باشند و توجه بیشترى به او نشان دهند، اما همچنان بر تصمیم خود مبتنى بر خاتمه دادن رابطه باقى بمانید. وراى همهٔ اینها، تصمیم گیرى دربارهٔ زندگى آن فرد از مسئولیت ها و اختیارات خودش است.

شاید پذیرش این واقعیت براى عده اى سخت و سنگین و حتى ظالمانه به نظر بیاید، اما هیچ گونه تعهد اخلاقى و انسانى نمى تواند شما را ملزم به این کند که زندگى خود را قربانىِ ماندن کنار دیگرى کنید تا خیالتان آسوده باشد که مبادا خودکشى کند. خیر، چنین ظلمى را در حق خودتان روا ندارید. به علاوه، ماندن کنار فردى که دوستش ندارید یا تصور مى کنید تفاهم و آیندهٔ شادى با یکدیگر نخواهید داشت، خیانت به خودتان و خود آن فرد است. این حق طبیعى شماست که براى زندگى تان تصمیم بگیرید و تهدید به خودکشى، حتى اگر عملى هم شود، خودخواهى از سر ضعف و نادانى یا خودشیفتگى بیش نیست. قطع رابطه با عاشق وابستهٔ وسواسى غالباً دردناک و پیچیده و پُراضطراب است. وقتى تصمیم مى گیرید که به رابطهٔ عاطفى یا عاشقانهٔ خود با عاشقى وسواسى خاتمه دهید، ناچارید خود را آمادهٔ موانع و دردسرهاى مختلفى کنید، اما اگر قطعا مصمم هستید که رابطه تان را تمام کنید، بدانید که هرچند قطع رابطه ممکن است سخت باشد، ولى سخت تر از ادامهٔ رابطه اى ناخواسته نیست.

ادامه دارد ...

📕 گذر از عشق‌های سمی
( وقتی فراموش کردن رابطه‌ای عاشقانه به نظر دردناک و ناممکن می‌آید )
✍🏻 سوزان فوروارد
📝 مینا فتحی

👇🏻
@PsychollogyForLife
https://www.instagram.com/PsychollogyForLife
#برشی_از_یك_کتاب

❏ زمانى که رهایى
از عاشق وسواسى برایتان هزینه هاى دیگرى نیز دارد

گاه براى اینکه کاملاً رابطه تان را با عاشقى سمج که به شما چسبیده است و رهایتان نمى کند، تمام کنید، برخوردهایى جدى و واکنش هایى تند نشان مى دهید که نه تنها از لحاظ عاطفى، برایتان هزینه بردار است، بلکه از برخى جهات دیگر هم برایتان گران تمام مى شود، مثلاً برخى از این عاشقان وسواسى از موقعیت هاى اجتماعى و قدرت خود براى تعقیب و تهدید فرد مقابل سوءاستفاده مى کنند، مثلاً افراد سیاسى، مذهبى، رؤساى ادارات، پزشکان، مدرسان مى توانند با به خطرانداختن موقعیت فرد مقابل و تهدید و ارعاب، او را وادار به ادامهٔ رابطه کنند. بى تردید چنین شرایطى قطع رابطه را براى آن فرد پیچیده تر مى کند.

همواره به یاد داشته باشید که برقرارى رابطهٔ عاطفى با فردى که در جایگاهى بالاتر از شما یا موقعیتى مهم قرار دارد، امرى حساس و پرمخاطره است، به خصوص که فرد مقابلْ عاشقى وسواسى و کنترل کننده هم باشد. چراکه اگر بخواهید رابطه تان را با او پایان دهید، ممکن است گرفتار خشم و تنبیه یا حتى واکنش هاى شدیدتر او بشوید. درحالى که رهاشدن از چنگال عاشق وسواسى که دخلى به موقعیت شغلى و اجتماعى شما ندارد، به این سختى و پیچیدگى نیست.

باج‌گیرى عاطفى

عجیب نیست که عاشق وسواسى براى ممانعت از قطع رابطه، شما را تهدید به خودکشى کند؛ یعنى نهایتِ فشار و آزار روانى.

واقعیت این است که خودکشى انتخابى شخصى و فردى است؛ یعنى اگر فردى با اسلحهٔ تهدید به خودکشى مى خواهد فرد دیگرى را به اسارت بگیرد، باید بدانید که شما مسئول تهدید به خودکشى و حتى خودکشى او نیستید. او مى تواند انتخاب شخصى اش را در این رابطه داشته باشد. آنچه حائز اهمیت است و منطق حکم مى کند این است که هیچ کس نباید به دلیل چنین تهدیدهایى، از سر اجبار و نارضایتى به رابطه اى باطل شده ادامه دهد.

اگر شما هم، در پى تصمیم براى جدایى از دیگرى، تهدید شدید، مى توانید تهدید را جدى و واقعى تلقى کنید، اما نه به این معنا که مسئولیت تصمیم هاى فرد مقابل بر گردن شماست و شما مقصرید. مهم ترین کارى که از دست تان برمى آید این است که او را ترغیب کنید با مشاور، روان پزشک یا روان شناس صحبت کند. همچنین اگر خانواده و دوستانى صمیمى دارد که به او اهمیت مى دهند و با او رابطهٔ نزدیک و تنگاتنگى دارند، مى توانید آنها را از تهدید وى مطلع کنید تا کنارش باشند و توجه بیشترى به او نشان دهند، اما همچنان بر تصمیم خود مبتنى بر خاتمه دادن رابطه باقى بمانید. وراى همهٔ اینها، تصمیم گیرى دربارهٔ زندگى آن فرد از مسئولیت ها و اختیارات خودش است.

شاید پذیرش این واقعیت براى عده اى سخت و سنگین و حتى ظالمانه به نظر بیاید، اما هیچ گونه تعهد اخلاقى و انسانى نمى تواند شما را ملزم به این کند که زندگى خود را قربانىِ ماندن کنار دیگرى کنید تا خیالتان آسوده باشد که مبادا خودکشى کند. خیر، چنین ظلمى را در حق خودتان روا ندارید. به علاوه، ماندن کنار فردى که دوستش ندارید یا تصور مى کنید تفاهم و آیندهٔ شادى با یکدیگر نخواهید داشت، خیانت به خودتان و خود آن فرد است. این حق طبیعى شماست که براى زندگى تان تصمیم بگیرید و تهدید به خودکشى، حتى اگر عملى هم شود، خودخواهى از سر ضعف و نادانى یا خودشیفتگى بیش نیست. قطع رابطه با عاشق وابستهٔ وسواسى غالباً دردناک و پیچیده و پُراضطراب است. وقتى تصمیم مى گیرید که به رابطهٔ عاطفى یا عاشقانهٔ خود با عاشقى وسواسى خاتمه دهید، ناچارید خود را آمادهٔ موانع و دردسرهاى مختلفى کنید، اما اگر قطعا مصمم هستید که رابطه تان را تمام کنید، بدانید که هرچند قطع رابطه ممکن است سخت باشد، ولى سخت تر از ادامهٔ رابطه اى ناخواسته نیست.

ادامه دارد ...

📕 گذر از عشق‌های سمی
( وقتی فراموش کردن رابطه‌ای عاشقانه به نظر دردناک و ناممکن می‌آید )
✍🏻 سوزان فوروارد
📝 مینا فتحی

👇🏻
@PsychollogyForLife
https://www.instagram.com/PsychollogyForLife
#برشی_از_یك_کتاب

وقتی قطع رابطه منجر به خشونت می‌شود

به احتمال زیاد، عاشقان وسواسى که در روابطشان، فرد مقابل را کتک مى زنند یا آزار مى دهند، در صورت طردشدن از سوى معشوق و پایان رابطه، اقدامات فیزیکى خشن تر و شدیدترى را اِعمال مى کنند، اما حتى اگر چنین سابقه اى در تاریخچهٔ خود نداشته باشند، باز هم هنوز احتمال وقوع چنین واکنش هایى وجود دارد.

مصرف مواد مخدر و الکل

مصرف مواد مخدر و خشونت غالباً به موازات یکدیگر حرکت مى کنند. زمانى که عاشق وسواسى در موقعیت پایان یافتن ناخواستهٔ رابطه اش قرار مى گیرد، مصرف این موادْ قوهٔ تشخیص او را هنگام عصبانیت و عدم ترس از بروز رفتارهاى خشن تحت تأثیر قرار مى دهد. مصرف کنندگان مواد مخدر و الکل زمانى که با مشکل پایان یافتنِ رابطه روبه رو مى شوند، غالبا به میزان بیشترى در مصرف این مواد غرق مى شوند و نتیجهٔ آن نیز احتمالِ بروز رفتارهاى خشونت آمیز شدیدتر است.

تهدید به خشونت

اکثر تهدیدها مى تواند توخالى و صرفاً کلامى باشد، اما بسیارى از عاشقان بیمار و وابسته که طرف مقابل را تهدید به خشونت کرده اند نیز به تهدیدشان جامهٔ عمل پوشانده اند. پس، عقل حکم مى کند که این تهدیدها را جدى بگیرید و پشت گوش نیندازید.

از خود محافظت کنید

بخش عمده اى از تجارب حرفه اى من در روان درمانى، به درمان قربانیان خشونت هاى مختلف بازمى گردد. معمولاً در بسیارى مواقع مشاهده مى کنیم که حتى مراجع قانونى و پلیس هم نمى توانند محافظت از کسى را تضمین کنند. در اغلب مواقع، زمانى قانون مداخله مى کند که اتفاقى پیش آمده باشد و چه بسا که دیگر دیر شده باشد. اما آنچه بر آن تأکید دارم این است که در پى هر تهدید و خشونتى، با مراجع قانونى تماس بگیرید و موضوع را با آنان در میان بگذارید. در برخى موارد که عاشق وسواسى حقیقتاً خطرناک و غیرقابل کنترل به نظر مى آید، افراد ناچار به تغییر شهر، شغل، مکان و حتى ایالتشان شده اند. هرچند که چنین تغییر مکان هایى انتخاب هاى شخصى شما هستند که باید با آنها کنار بیایید تا از خود محافظت کنید. متأسفانه طى سالیان طولانى روان درمانى، شاهد مواردى بوده ام که افراد با خوددارى از چنین تمهیداتى، آسیب هاى جبران ناپذیرى خورده اند. توصیهٔ اکیدم به شما این است که از اینکه بخواهید چنین مشکلات و تهدیدها و اتفاقاتى را با خانواده و دوستان نزدیک خود در میان بگذارید، احساس شرمندگى نکنید. همیشه بهتر است که در امنیت باشید تا اینکه در پى بى توجهى هایتان دچار آسیب شوید.

شما مقصر نبودید

خوشبختانه بسیارى از عاشقان وسواسى قطع رابطه را به خشونتى جدى تبدیل نمى کنند، اما اگر احیاناً شما یکى از آنهایى هستید که در دستهٔ اقلیت قرار گرفته اید، نباید خود را سرزنش کنید، حتى اگر با پیام هاى دوگانه تان یا نادیده گرفتن علائم هشداردهنده در فرد مقابل، موجب دامن زدن به برخى اشتباهات شده اید، باز شما مقصر خشم و خشونت فرد مقابلتان نیستید.

اگر شما قربانى خشونت فرد وسواسِ عاطفى بوده اید، احتمال اینکه چنین مشکلى به سایر جنبه هاى زندگى شما نیز آسیب بزند، بسیار است. احتمالاً این صدمات موجب مى شود شما از برقرارى رابطهٔ عاطفى با فرد دیگرى بهراسید و دراین باره تردید داشته باشید. اگر شما قربانى چنین خشونت هایى بوده اید، توصیهٔ من به شما دیدارهاى هفتگى با روان درمانگر و روان شناس است تا بتوانید اعتماد ازدست رفتهٔ خود را بازیابید. توجه داشته باشید که به هرحال، هر دو طرفِ چنین اتفاقاتى نیاز به روان درمانى و رهایى از رنج این گونه آسیب ها دارند.

📕 گذر از عشق‌های سمی
( وقتی فراموش کردن رابطه‌ای عاشقانه به نظر دردناک و ناممکن می‌آید )
✍🏻 سوزان فوروارد
📝 مینا فتحی

👇🏻
@PsychollogyForLife
https://www.instagram.com/PsychollogyForLife
#برشی_از_یك_کتاب

📌افسردگی کاملاً نهفته چیست؟

در بریتنی (یکی از مراجعان) هم، مانند دیگران، افسردگی به معنای شناخته‌شده‌اش به چشم نمی‌خورد. به‌شدت منطقی و بسیار منظم بود (حتی کمی سخت‌گیر)، دفتر برنامه‌ریزی‌اش پر بود از کاغذ یادداشت‌های برچسب‌دار و فهرست‌های بلندبالایی از کارهایی که باید انجام می‌داد. هیچ شبی از شام‌خوردن با دوستان همیشگی‌اش دست نمی‌کشید. در حرفه‌اش موفق بود، هرچند به‌شدت نگران تصمیم‌گیری درست برای آینده‌اش بود. غمگین به نظر نمی‌رسید. اغلب بسیار بامزه و شوخ‌وشنگ بود. ظاهری که بریتنی به دیگران نشان می‌داد بسیار بی‌نقص به نظر می‌رسید.

اگر دچار افسردگی کاملاً نهفته باشید، آنچه بر سرتان آمده را افسردگی نمی‌دانید. آدم‌های افسرده غمگین‌اند. آدم‌های افسرده انرژی ندارند. بقیه‌ می‌فهمند که آن‌ها بی‌حوصله یا آشفته‌اند، یا همیشه خواب‌اند. تصور افسرده‌بودن شاید برایتان مضحک به نظر برسد، دست‌کم پیش از اینکه خواندن دربارهٔ افسردگی نهفته را شروع کنید.

اگر با خودتان روراست باشید، قبول دارید نگرانید که دیگران چه فکری درباره‌تان خواهند کرد، اگر به احساس ناراحتی یا ناامیدی‌تان اعتراف کنید. شما از نگرش منفی به بیماری روانی می‌ترسید. به خودتان گفته‌اید: «ای بابا، من افسرده نیستم. شاید سرم شلوغ باشه، ولی افسرده نیستم.» فشار پشت فشار و فقدان پشت فقدان را تحمل کرده‌اید و ادامه داده‌اید. با زحمت کار کرده‌اید، پدر یا مادری سخت‌کوش بوده‌اید، بی‌خستگی در همهٔ کارها داوطلب شده‌اید. همیشه سرحال بوده‌اید. مهم‌تر از همه، اعتراف به افسردگی اعتراف به نقص است. اگر کمال‌طلبید، باید عیب‌هایتان را بپوشانید.

شما شبیه بریتنی هستید، زیرا علائم بیماری شما با تظاهرات بالینی افسردگی شناخته‌شده یکی نیست. کسی شک نمی‌کند که یک جای کار ایراد دارد. با این‌حال شما آدمی هستید که ممکن است خودش را بکشد و هیچ‌کس علت آن را نداند. بریتنی ماه‌ها پس از جلسهٔ اولمان گفت که پیش از پاگذاشتن در مطب من قصد داشته جان خود را بگیرد. می‌دانست که دیگر نمی‌تواند این‌گونه زندگی کند. درد و رنج زیادی را پنهان می‌کرد و در پس آن‌همه لبخند، احساس یأس و درماندگی داشت. این افسردگی است، افسردگی کاملاً نهفته.

📌ده ویژگی افسردگی کاملاً نهفته

افسردگی نهفته را پزشک یا درمانگر در شما تشخیص نمی‌دهد، چون اختلال روانی نیست. سندرم یا مجموعه‌ای از ویژگی‌هاست که نمودشان در کنار هم اختلال یا مشکلی خاص را نشان می‌دهد. شاید تا حدی فهمیده باشید که یک جای کار ایراد دارد. شاید دربارهٔ افسردگی در اینترنت جست‌وجو کرده باشید، اما معیارهایش با شرایط شما جور درنیامده باشد. شاید در واقعی‌بودنِ دل‌آشوبه‌تان تردید داشته باشید.

از منظر روان‌شناختی، جالب است که ببینیم این ویژگی‌ها و باورهایی که سرچشمهٔ آن رفتارها هستند، چگونه برای پیشبرد هدفی به کار می‌آیند. در افسردگی کاملاً نهفته، این هدفْ ساخت سپر محافظتی برای بقاست.
حالا به ویژگی‌های افسردگی کاملاً نهفته نگاهی بیندازیم. اگر تجربهٔ این نوع از افسردگی را دارید، احتمالاً:

• بسیار کمال‌طلبید و صدای درونی‌تان دائماً نکوهشگر و شرمسارگر است.
• احساس مسئولیت شدید یا بیش از اندازه دارید.
• برای دوری از احساسات دردناک و سرکوب جدی آن‌ها، ذهنتان را مشغول نگه می‌دارید.
• همیشه نگرانید و باید خودتان و محیط اطرافتان را کنترل کنید.
• همهٔ تمرکزتان را روی کارها می‌گذارید و با دستاوردهایتان احساس ارزشمندبودن می‌کنید.
• رفاه و آسایش دیگران برایتان اهمیت بسیاری دارد، اما اجازه نمی‌دهید آن‌ها وارد دنیای درونی‌تان شوند.
• آسیب یا غم و اندوه شخصی‌تان را ناچیز می‌شمارید و با خودشفقتی میانه‌ای ندارید.
• ممکن است مشکل سلامت روان جانبی نیز داشته باشد، مانند اختلال خوردن، اختلال اضطراب، اختلال وسواس جبری یا اعتیاد.
• شکرگزاری برای نعمت‌هایتان را زیربنای حس رفاه و خوشبختی می‌دانید.
• در ساختارهای حرفه‌ای به موفقیت دست می‌یابید، اما در روابط صمیمی کشمکش‌های عاطفی دارید.

این ویژگی‌ها برایتان آشناست؟ اگر بیشتر یا همهٔ این ویژگی‌ها را در خود می‌بینید، احتمالاً از یافتن نام حقیقت پنهان خود به آرامش خاطر رسیده‌اید. دل‌آشوبهٔ درونتان واقعی است، قضیه این نیست که فقط ذهن پرمشغله‌ای دارید. شاید این آرامش خاطر بلافاصله با اضطرابی دوچندان همراه شود، زیرا به این فکر می‌کنید که افسردگی نهفتهٔ شما باید در فهرست بی‌شمار چیزهایی قرار بگیرد که باید برایشان «چاره‌ای یافت». همین‌جا دست نگه دارید. زیرا در کنار مهارت‌آموزی برای مقابله با افسردگی، باید میل به کمال‌طلبی را کنار بگذارید.


📖 افسردگی نهفته
(راه رهایی از کمال‌طلبی آنگاه که بر افسردگی نقاب می‌کشد)
✍🏻 مارگارت رابینسون رادرفورد
📝 شبنم درویش
#برشی_از_یك_کتاب

عادت‌های خوب و بد شما حاصل تکرار مداوم هستند. شما در دوره‌ای از زندگی‌تان عادت تنبلی را نیز در خود پرورش داده‌اید زیرا که در ازای آن، احساس خوب اما کوتاه‌مدت «زندگی در لحظهٔ اکنون» را به‌دست آورده‌اید. اما آنچه موفق به انجامش نشده‌اید این بوده است که این احساسات رخوتناک خوشایند را مدیریت کنید و با وجود آن‌ها به فعالیت بپردازید.
یکی از بزرگ‌ترین دلایلی که مردم کارهایشان را به تعویق می‌اندازند این است که انجام آن کارها با عاداتی که از پیش در آن‌ها شکل گرفته در تعارض است. هرگاه شما می‌خواهید کاری را انجام دهید که در برنامهٔ روزمرگی‌تان نیست، به‌خصوص اگر چندان خوشایند هم نباشد، باید برای کامل کردنش اراده و تلاش بسیار به‌خرج بدهید.
اما ساده‌ترین راه برای غلبه بر تنبلی جنگیدن با آن نیست. درعوض شما باید آن را با برنامهٔ روزمرگی جدیدی که به‌سود زندگی شماست جایگزین کنید. وقتی‌که سخت‌ترین کارها هم برایتان تبدیل به یک عادت شد، کنار گذاشتنش دشوار می‌شود و درنهایت به جایی می‌رسید که آن کار را بدون این‌که نیازی به فکر کردن داشته باشید انجام دهید.

زندگی شما را متحول خواهد کرد💯😍👊 | PsychollogyForLife



#برشی_از_یك_کتاب

وقتی دغدغه‌های زیادی داشته باشید، وقتی که دغدغه هرکس و هر چیز را داشته باشید، می‌پندارید که همیشه باید خوشحال و آسوده باشید و همه چیز باید دقیقا همان طور باشد که شما می‌خواهید، و این حق شماست.

اما این بیماری است و شما را زنده زنده خواهد خورد. در این صورت، هر مشقتی را به عنوان بی‌عدالتی خواهید دید، هر چالشی را به عنوان شکست، هر ناخوشایندی را به عنوان تحقیر و هر مخالفتی را به عنوان خیانت. در جهنم کوچکی به اندازه جمجمه‌تان محبوس خواهید شد...

📖 هنر ظریف رهایی از دغدغه‌ها
✍🏻 مارک منسن



👇🏻
@PsychollogyForLife
https://www.instagram.com/PsychollogyForLife


#برشی_از_یك_کتاب

پیروزى بر تاریک‌ترین احساسات‌تان و قضاوت‌هاى‌تان به شما قدرتى ارزشمند خواهد بخشید. این قدرت خریدنى و به ارث رسیدنى نیست. این قدرت پاداش سفر در تاریکى‌هاى وجودتان است که شما را به نور عشق بدون قید و شرط مى‌رساند. این پاداشى است که به افرادى اعطا مى‌شود که آن‌قدر شجاعند که انسانیت خود را به همراه معنویت‌شان مى‌پذیرند. این پاداشى است که شما شایستگى‌اش را دارید.
بنابراین نفس عمیقى بکشید و به خودتان اجازه بدهید تا به کامل‌ترین شکل دگرگون شوید. این حق شماست. تمامى عشق و ابزارى که به آن نیاز دارید هنگامى که به خود تعهد مى‌دهید قدم به تاریکى‌هاى وجودتان بگذارید تا به خود کامل‌تان برسید، در اختیارتان خواهد بود.

جوجه اردک زشت درون
✍🏻 دبی فورد



👇🏻
@PsychollogyForLife
https://www.instagram.com/PsychollogyForLife


#برشی_از_یك_کتاب

قانون باور می‌گوید
هر چه را با ایمان راسخ باور داشته باشید تبدیل به واقعیت می‌گردد. رفتار شما همیشه مبتنی و سازگار با عمیق ترین باورهای شماست، خواه این باورها حقیقی و یا کاذب باشند، از سوی دیگر، همه باورها آموختنی هستند، زمانی وجود داشته که این باورها را نداشته اید.

باورهای شما تا حدود زیاد حقیقت شما را مشخص می‌سازند. شما آنچه می‌بینید باور نمی‌کنید، بلکه آنچه را از قبل باور کرده اید می‌بینید. می‌توانید باورهایی داشته باشید که شما را خشنود و خوش‌بین کند. اما این امکان هم وجود دارد که درباره خود و توانمندی‌هایتان باورهای منفی داشته باشید. اینها مانع از آن می‌شوند که به آنچه در زندگی می‌خواهید دست پیدا کنید.

مضرترین باورهایی که می‌توانید داشته باشید باورهای خود محدودکننده هستند. اینها باورهایی هستند که درباره خود و توانمندیهای خود دارید و مانع از حرکت شما به سمت جلو می‌شوند. اغلب این باورها درست نیستند. اغلب آنها باورهایی هستند که بدون سؤال آنها را پذیرفته اید.

اغلب این باورها را در دوران کودکی آموخته اید، حتی اگر صد در صد واقعیت نداشته باشند، اگر احساس کنید که در زمینه هایی مانند سلامتی و خوشبختی و یا کسب درآمد با محدودیت رو به رو هستید، این امر به حقیقت می‌پیوندد و شما به راستی در این زمینه ها با مشکل رو به رو می‌گردید‌.

همانطور که ریچارد باخ در کتاب توهمات می‌نویسد: روي محدودیتهایتان پا فشاري کنید، تا به راستی با محدودیت رو به رو گردید

📖 فکرتان را عوض کنید تازندگیتان تغییرکند.
✍🏻 برایان تریسی



👇🏻
@PsychollogyForLife
https://www.instagram.com/PsychollogyForLife


#برشی_از_یك_کتاب

من هرگز کسی را ندیده ام که با خودسازی به حقیقت رسیده باشد. در واقع مردمی که راه خودسازی را می پیمایند ، انسانهای هوشمندی نیستند، زیرا اساسی ترین بصیرت را گم کرده اند ، اینکه : ما جایی نمی رویم
که: خدا چیزی یافتنی نیست، خدا از قبل در توست
برای رسیدن به خدا تنها به آگاهی نیاز است.

می توانی یک عادت را سرکوب کنی، ولی عادت خودش را در جای دیگری نمایان می سازد.
می توانی یک در را ببندی اما بلافاصله در دیگری باز می شود. وقتی در دوم را هم ببندی،در سومی باز می شود،
زیرا تو همانی ، همان شخص ناهوشیار سابق.

اگر تلاش کنی متواضع باشی ،
فقط بیشتر و بیشتر نفسانی می شوی
و تواضع تو راهی‌ست برای ارضاء نفس تو

با خودسازی هیچگاه هیچ چیزی
تغییر کیفی نخواهد کرد.

✍🏻 اوشو
📖 آه این



👇🏻
@PsychollogyForLife
https://www.instagram.com/PsychollogyForLife